خلیج فارس:روزنامه همشهری در گزارشی نوشته سحر جعفریان از ردیابهای دانشآموزی که بازارشان رونق گرفته است، نوشت:
کمسن و سال است اما چشمبسته، ماژول (بُرد الکترونیکی) نو را در دستگاه کوچک ردیاب دانشآموزی جا میاندازد: «مامان، من رفتم؛ خداحافظ…». هنوز در را پشت سرش نبسته که نقطه سبز و روشن از سیگنالهای ماهوارهای موقعیتیاب روی صفحه تلفن همراه مادر بر خط خیابانی که خانهشان میانه آن واقع شده، چشمکزنان شروع به پیشروی میکند: «خدا به همرات، پسرم».
تا ظهر شود و پسرک به خانه بازگردد، مادر چند مرتبه نقطه سبز چشمکزن را بر نقشه نرمافزار مکانیابی تلفن همراهش دنبال میکند. نه او و باقی همسالانش، مامور 007 یا افسراطلاعاتی فلان کشور غربی یا بهمان دولت اروپاییاند و نه والدینشان یکی از رؤسای عالیرتبه سرویسهای امنیتی همان کشورها و دولتها، اما این روزها از سر ادا یا ضرورت، کارشان به دستگاههای جیبی رهگیری و امواج ماهوارههای فضایی اطراف مدار زمین و سامانه جهانی جیپیاس افتادهاست؛ تجهیزاتی که پیشتر به کار نیروهای نظامی و حفاظتی میآمد و کلی دبدبه و کبکبه و اسم و رسم دهانپرکن داشت ولی حالا به بازار نوشتافزار راه یافته و با پس زدن اقلام تجملی درس و مشق، بالای سبد خرید ماه مدرسه خوش نشسته است. تبلیغاتشان در فضای مجازی، رنگ و لعاب گرفته و قیمتشان نیز بین 2تا حدود 10میلیونتومان تلو تلو میخورد؛ هر چند که قیمت انگشتشماریشان با توجه به برند و آپشنهای فناورانه بسیار گرانتر است.
خرید کلیکی با سوال کیفری همیشگی
کمتر امکان خرید حضوری ردیابهای دانشآموزی ترند سال تحصیلی جدید فراهم است. از این رو مشتریان اغلب ناچارند آنلاین دست به جیب شوند. در هر حال، بازارشان چه سکوی فروش آنلاینشاپهای لوکس باشد و چه ویترین فروشگاههای الکترونیکی معتبر، حسابی سکه است. «مجوز هم میخواد؟»؛ این نیز پرسش پرتکرار همین بازار است که با پاسخهای «نه؛ مگه میخوای جاسوسی کنی یا مدرک جمع کنی که حکم قضایی بخواد؟»، قانون جرائم رایانهای، مجازاتی برایش درنظر نگرفته چون کاربردش حفاظت از یک سری افراد خاص است نه مچگیری همسر یا سوءاستفاده از اطلاعات خصوصی.
تحت پیگرد دلواپسان نَسَبی
«حالا که بوی ماه مدرسه میاد، بچهتو اول به خدا بعد به گَجت هوشمند مکانیاب که گوش شنوا هم داره، بسپار»؛ این کپشن سرراست پست آخر یکی از فروشگاههای اینترنتی با دنبالکنندگان چندصدکایی است. شکل و شمایل گجت نیز از عکسنوشتهها پیداست؛ قد یک سکه 500تومانی، قطر تقریبی 30میلیمتر و وزن 8گرم. برای دریافت اطلاعات بیشتر باید کامنت گذاشت. دنبالکنندگان خریدار در کمتر از چند دقیقه پاسخ دریافت میکنند: «ضدآب، دارای باتری پلیمری، گارانتی یکساله، حفظ شارژ برای مدت 5تا8 روز، حافظه ثبت سوابق مسیر، سیستم ضبط صدا، میکروفون انتقال صدا، سنسور هشدار خطر، نقطهیابی دقیق با ضریب خطای کمتر از 2متر و خدمات تعمیر… با احترام تقدیم میشود 3میلیون و 500هزارتومان و پک 10تایی ویژه ردیابی وسایل مهم، نفریابی سالمند یا افراد بیمار و البته حیوانات خانگی 9 میلیون و 999 هزارتومان است.» تعدادی از آگهیدهندگان به بهانه مجهز بودن ردیابهایشان به سیستمهای رفع پارازیت و شبیه به آنتـیجمرها (ضداختلال) قیمتها را به چند ده میلیون تومان رساندهاند.
مد جدید؛ ادا یا ضرورت؟
موقعیتیابهای مگنتی دخترانه صورتیرنگ و جاکلیدی پسرانه رنگ آبی را کنار باقی نوشتافزارهای فانتزی طوری چیدهاند که وسوسه به جان خریداران با هر میزان بودجهای میاندازد؛ حتی به جان آنها که قصد خرید ندارند و فقط کنجکاوند. حوالی خیابان جمهوری (بورس فروش لوازم الکترونیکی) یکی از خریداران، زن جوانی است که سعی دارد همسر خود را برای خرید موقعیتیاب دانشآموزی صورتیرنگ قانع کند: « با این خیالمون راحت میشه؛ هم وقتی که مدرسه است یا سوار سرویس شده و هم وقتی که تنها توی خونه مونده… چند تا مامانای همکلاسیهاش خریدن و خیلی ازش تعریف میکنن…» همسرش اما هنوز قانع نشده: «4 میلیون بدیم و خوب کار نکنه چی؟ به نظرم بهتر اینه که همین هزینه رو برای آموزش مهارتهای مطمئنتر مثل دفاع شخصی، صرف کنیم…» ردیاب صورتیرنگ که میانش تصویر لبوبو (شخصیت عروسکی معروف) حک شده، دل دخترک زن و مرد جوان را برده: «خیلی کیوته؛ من از اینا میخوام». فروشنده که مشتریان را در تور یافته: «به قول قدیما با این پر و پاچین تا ماچین میشه رفت» ساعتی بعد، دخترک از آنباکسینگ (بازگشایی) ردیاب هوشمند خود در صفحه شخصیاش پخش لایو میگذارد.