حامد عرب زاده
پنجم خرداد ۱۲۸۷ خورشیدی (۲۶ مه ۱۹۰۸ میلادی)، نخستین چاه نفت ایران و خاورمیانه، معروف به «چاه شماره یک»، در منطقه دره خرسان شهر مسجدسلیمان به نفت رسید. این رویداد، آغازگر عصر جدیدی در تاریخ اقتصادی و صنعتی ایران و منطقه بود.
۱۱۷ سال پس از فوران نخستین چاه نفت ایران در مسجدسلیمان، امروز کشور صاحب یکی از بزرگترین ظرفیتهای انرژی در جهان است. پالایشگاهها، پایانههای صادراتی، واحدهای پتروشیمی، خطوط انتقال و تأسیسات عظیم انرژی، اکنون در گسترهای از جنوب و جنوبغرب ایران مستقرند. اما در این میان، آنچه نیازمند بازنگری جدی در سیاستگذاری ملی است، سهم مناطق میزبان این صنایع، بهویژه خارگ و عسلویه در استان بوشهر از این ثروت ملی است.
ضعف زیرساختها در خارگ
جزیره خارگ بهعنوان بزرگترین پایانه صادرات نفت کشور، یکی از حساسترین و پرظرفیتترین نقاط استراتژیک ایران است. روزانه بیش از ۹۰ درصد نفت خام ایران از این جزیره بارگیری و صادر میشود. خارگ در دوران دفاع مقدس بارها هدف حملات مستقیم دشمن قرار گرفت، اما مردم آن، با ایستادگی و همراهی، همواره در خدمت اقتصاد ملی بودهاند.
با این حال، وضعیت خدمات عمومی و زیربنایی خارگ با جایگاه ملی آن همخوان نیست. جزیره هنوز از یک بیمارستان تخصصی استاندارد محروم است؛ زیرساخت فاضلاب فرسوده و غیرتوسعهیافته است؛ مشکلات آبرسانی، خدمات شهری و سیستم حملونقل عمومی همچنان پابرجاست. در زمینه آموزش، فضاهای آموزشی فرسوده نیازمند نوسازی و توسعه جدی هستند.
قطب انرژی کشور اسیر چالشها
منطقه عسلویه، با بیش از ۱۰ مجتمع پتروشیمی، تأسیسات گازی و بنادر صادراتی، قلب تپنده صنعت گاز کشور و یکی از بزرگترین پروژههای اقتصادی ایران است. توسعه سریع صنعتی در این منطقه اما، همراه با آسیبهایی بوده که مردم بومی آن را مستقیم لمس کردهاند.
مشکلات ناشی از آلودگی هوا، آلودگی صوتی، پسماند صنعتی و بحرانهای محیطزیستی از یک سو، و نبود دسترسی به خدمات مطلوب درمانی، آموزشی و رفاهی از سوی دیگر، تصویر متناقضی از توسعه ایجاد کرده است؛ توسعهای که زیرساخت صنعتی را دارد، اما در شاخصهای کیفیت زندگی مردم منطقه، فاصله معناداری با استانداردهای مطلوب دیده میشود.
اشتغال اولویتی که به فرصت تبدیل نشد
با وجود اینکه خارگ و عسلویه میزبان بخش بزرگی از زیرساختهای نفت و گاز کشور هستند، سهم مردم بومی در اشتغال صنعت نفت و گاز بسیار محدود است. جذب نیروهای غیربومی، نبود نظام شفاف در اولویتبندی استخدام بومی، و بیتوجهی برخی شرکتها به مفاد مسئولیت اجتماعی، منجر به شکلگیری احساس بیعدالتی میان جوامع محلی شده است.
در عین حال، ظرفیتهای گستردهای برای توسعه آموزش فنیوحرفهای در استان بوشهر وجود دارد که در صورت هماهنگی وزارت نفت با آموزشوپرورش، اداره کار و دانشگاهها، میتواند زمینهساز اشتغال پایدار بومی شود.
مسئولیت اجتماعی از قانون تا اجرا
مطابق ماده ۴۷ قانون برنامه ششم توسعه، شرکتهای دولتی و تابعه وزارت نفت مکلفاند بخشی از اعتبارات خود را برای توسعه رفاه عمومی در مناطق عملیاتی اختصاص دهند. با این حال، در خارگ و عسلویه، اجرای برنامههای مسئولیت اجتماعی شرکتها (CSR) همچنان پراکنده، بدون انسجام راهبردی، و عمدتاً در قالب پروژههای محدود و موقت است.
ضرورت دارد وزارت نفت و شرکتهای تابعه، با تدوین برنامه جامع CSR برای جزیره خارگ و منطقه عسلویه، در محورهایی همچون زیرساخت درمانی، آموزش، محیط زیست، فضاهای فرهنگی، خدمات شهری و اشتغال، به صورت منسجم و با پایش مستمر، اقدام کنند.
استان بوشهر، بهویژه خارگ و عسلویه، نهتنها در خط مقدم تولید، صادرات و پایداری انرژی کشور قرار دارند، بلکه نماد مقاومت، صبوری و وفاداری به منافع ملیاند. با این حال، برای تحقق عدالت در توزیع منافع اقتصادی و ارتقا شاخصهای کیفیت زندگی در این مناطق، نیاز به بازنگری در سیاستهای کلان صنعت نفت و گاز، اجرای دقیق مسئولیت اجتماعی شرکتها و تقویت زیرساختهای عمومی بهویژه در سلامت، آموزش، حملونقل و محیط زیست وجود دارد.
دولت، وزارت نفت، سازمان برنامهوبودجه و شرکتهای زیرمجموعه باید این مناطق را نهفقط بهعنوان پایگاه صنعتی، بلکه بهعنوان زیستگاه مردم شریف و مقاومی ببینند که استحقاق توسعهیافتگی همسنگ با نقش ملی خود را دارند. نفت از مسجدسلیمان فوران کرد، اما اکنون زمان آن رسیده که توسعه واقعی در خارگ و عسلویه جاری شود.
منبع: مهر
1 نظر
ظلم و بی عدالتی و سکوت مردم بی مطالبه گر و مظلومیت و همه و همه در این داستان به طور عمیق قابل درک و درس و عبرت است