خلیج فارس: اکبر توسلی عضو سابق شورای شهر بوشهر در نامه ای به رییس جمهور، خواستار رسیدگی به اجحاف به نخبه هم استانی شد. متن این نامه به شرح زیر است:
خطاب به جناب آقای دکتر پزشکیان، رئیسجمهور محترم جمهوری اسلامی ایران
دوست دیروز، رئیس جمهورِ امروز…
با احترام و با اندوهی که ریشه در سالها بیتوجهی دارد، این نطق را به ساحت شما عرضه میکنیم—نه از سر هیاهو، بلکه از ژرفای دردی خاموش که امروز فریاد شده.
جناب آقای دکتر پزشکیان،
در کشوری که با افتخار از تمدن، تاریخ و نخبگانش سخن میگوید، شاهد اخراج یک نخبهی علمی هستیم—جوانی با دکترای فیزیک هستهای دانشگاه ملی و معدل درخشان هفده (۱۷) تنها به جرم چند روز غیبت با تأییدیه پزشکی.
و بدتر از آن، سکوت سنگینِ وزارت آموزش و پرورش، سکوتی که نه نشانهی تدبیر است و نه ترجمانِ فهم، بلکه بازتابِ بیتفاوتیایست که ریشه در ساختار بیمارِ بوروکراسی دارد.
مگر نخبگان ستونهای آیندهی این سرزمین نیستند؟
مگر نبوغ، موهبت الهی نیست؟
پس چرا با واژگان خشک آییننامه، چراغی را خاموش میکنیم که میتوانست روشنیبخش آیندهی علم و اقتدار ملی باشد؟
شما، جناب رئیسجمهور، نه تنها یک مقام اجرایی، بلکه وجدان زندهی این ملتید.
از جنس درد آمدهاید، از تبار فهم و صداقت، از قبیلهی آنانی که محرومیت را لمس کردهاند.
امروز که در بالاترین جایگاه اجرایی ایستادهاید، این سکوت دیگر سزاوار شما نیست؛
و این زخم، سزاوار مرهم شماست.
ما از شما نمیخواهیم امضایی برگهای بزنید.
ما خواهان رستاخیزی هستیم در نگاه به نخبگان—نگاهی آمیخته به احترام، حمایت، و بازشناسی منزلت انسانیشان.
نگذارید تاریخ چنین بنویسد:
«در عصر علم، نبوغ خاموش شد؛
و در عصر امید، امید حذف شد.»
بلکه بگذارید فردا چنین بنویسند:
«رئیسجمهوری بود که صدای حقیقت را شنید، در برابر ظلم ایستاد، و نشان داد که عدالت، هنوز نفس میکشد.»
این نطق، فریاد خاموشِ هزاران نخبه است؛
صدایی که اگر امروز شنیده نشود، فردا دیگر به نجوا بدل میشود.
با ایمان به خِرد، با اندوه از خاموشی، و با امید به صداقت شما،
صدای مردم باش، نه صدای قواعدی که سالهاست عدالت را زیر پا گذاشتهاند.
با احترام
اکبر توسلی
مرداد ماه ۱۴۰۴