واکنش رسمی بیرانوند به پیشنهاد استقلال

خلیج فارس:علیرضا بیرانوند یک نام جنجالی و خبرساز در فوتبال ایران است که بار دیگر در آستانه پنجره تابستانی نقل و انتقالات، شایعات مهمی را به خود جلب کرده است.

به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ورزش سه؛ سفر به تهران و تمرین در کمپ تیمهای ملی، یک عادت هفتگی برای علیرضا بیرانوند و چند بازیکن دیگر تراکتور است. آنها در صورت اعطای مرخصی از سوی دراگان اسکوچیچ، برای حفظ آمادگی خود و همچنین در جریان قراردادن اعضای کادرفنی تیم ملی، معمولا یکی دو روزی را در پک سپری می‌کنند و سپس به تبریز برمی‌گردند. اما این بار حضور بیرانوند با پیراهن تیم ملی در سالن بدنسازی کمپ تیمهای ملی، جنجالی شد و نام او را دوباره به معرکه نقل و انتقالات کشاند.

بیرانوند البته یک چهره دائمی در صدر لیست اخبار نقل و انتقالات ایران محسوب می‌شود و شاید ترندترین بازیکن سالهای گذشته این بازار هم بوده باشد، بازیکنی که در گذشته مانند او بیشتر بود اما حالا گلر شماره یک تراکتور و تیم ملی، تقریبا به تنهایی چراغ این کاروان را روشن نگه داشته و آن را به پیش می‌برد.

نام او برای اولین بار در لیگ چهاردهم در این بازار مطرح شد، جایی که در یک برنامه تلویزیونی علاقه خود به استقلال و حضور در این تیم را فاش کرد تا به عنوان یک استقلالی شناخته شود. در پایان همان فصل، بیرانوند بعد از دیدار جنجالی با تراکتور ابراز امیدواری کرد که خدمت سربازی خود را در این تیم سپری کند. با این حال تنها یک پنجره زمان برد تا بیرانوند از حضور در استقلال به انتقال زمستانی به پرسپولیس چرخش کند، انتقالی که البته با مخالفت علیرضا منصوریان رخ نداد تا او شش ماه دیرتر پرسپولیسی شود.

انتقال به پرسپولیس با چهار قهرمانی متوالی لیگ همراه بود. اما بیرانوند که قراردادی چهار ساله با مدیرعامل سرخپوشان امضا کرده بود، بازهم سودای جدایی در سر داشت و این بار خود را آماده یک انتقال اروپایی می‌کرد. از روسیه تا ترکیه و در نهایت بلژیک، سرانجام آنتورپ با 700 هزار دلار رضایت بیرانوند را جلب کرد تا این دروازه بان دو فصل را در بلژیک و پرتغال سپری کند کند تا این مبلغ به پرسپولیس برسد. بازگشت به پرسپولیس (با قراردادی دو ساله) سومین امضای مهم او بود که این بازیکن را به مهره قهرمانی تیمش تبدیل کرد.

با این حال گلر اصلی تیم ملی یک سال بعد این بار پیشنهاد وسوسه برانگیز استقلال را مطرح کرد تا قراردادش را با پرسپولیس یکطرفه فسخ کند و به مدت 72 ساعت نام خود را روی تیتر یک رسانه‌ها ببیند. این عجیبترین سه روز فوتبالی بیرانوند بود که به قول معروف فوتبال ایران را مانند یک زلزله چند ریشتری تکان داد. بیرانوند در نهایت به پرسپولیس برگشت و قرارداد جدید دو ساله را امضا کرد اما دوباره در پایان فصل تصمیم به فسخ یکطرفه گرفت، این بار با الحاقیه در دست و به هوای اینکه جدایی‌اش موجه و قانونی است.

در حالی که شاید بسیاری انتظار داشتند بیرانوند دوباره به پرسپولیس بازگردد، این بار او 25 روز بعد قراردادش را با تراکتور رونمایی کرد و به جمع سرخپوشان تبریزی پیوست. قرارداد او این بار برای سه فصل به امضا رسید و البته بلافاصله با شکایت باشگاه پرسپولیس، این دروازه بان وارد یک کشمکش حقوقی پیچیده شد که هنوز هم نتیجه‌اش مشخص نشده است. اما در حالی که بیرانوند آماده دریافت پنجمین دستکش طلا با ثبت بیشترین تعداد کلین شیت است و رویای بالا بردن جام قهرمانی را تعبیر یافته می‌بیند، دوباره نامش به این بازار مکاره کشیده شده و یک نام را روی سر خود می‌بیند: استقلال!

بیرانوند که بعد از مصاحبه جنجالی پاییزی در تبریز و اظهارات طوفانی در یزد، لب به سخن نگشوده، در حالی این بار شایعه انتقال به استقلال را بالای سر خود میبیند که این هفته با انتشار تصویری از خود و عکس ناصر حجازی در پک، به این شایعات دامن زد.

او در خصوص استوری خبرسازش گفت: «من هر ماه چند بار برای تمرین به کمپ می‌روم و خیلی خوشحال می‌شوم اسطوره‌های فوتبال ایران را ببینم. آنها چهره‌های ماندگار هستند و زحمت و تلاششان بوده که ما (فوتبال ایران) به اینجا رسیدیم.»

وی افزود: «زنده یاد آقای ناصر حجازی هم که جایگاه ویژه در قلب من و فکر میکنم همه مردم ایران داشته باشد و من هم فقط خواستم ارادتم به ایشان را در صفحه شخصی‌ام نشان بدهم. هرچند افرادی که من را میشناسند می‌دانند که همیشه به ایشان و چهره‌های اسطوره‌ای فوتبال ایران ارادت کامل داشتم.»

دروازه بان تیم تراکتور در این خصوص که انتشار چنین تصویری باتوجه به شایعات پیشنهاد استقلال، به عنوان یک پالس مثبت برداشت شده، گفت: «درباره برداشت مردم و طرفداران که نمیتوانیم چیزی بگوییم اما من با تیم تراکتور قرارداد دارم و از زندگی در تبریز هم خیلی خوشحالم. این یک فصل هم تمام تلاشم را کردم که برای تیم تراکتور موثر باشم و ذره ای پاسخ محبت مردم تبریز و خطه آذربایجان را بدهم.»