۲۷ اردیبهشت ماه ، روز ملی روابط عمومی، بزرگداشت نامرئیترینِ مرئیهاست؛ آنان که صحنه را میسازند، اما خود در سایه میمانند. آنها که روایتگرند، بیآنکه دیده شوند؛ پاسداران صداقت در جهان خبر، و نگهبانان امید در میدان اعتماد.
گرامیداشت این روز فرصتی است برای درنگی دوباره بر نقش مهم و گاه نادیدهگرفتهشده کسانی که مأموریتشان نه فقط رساندن پیام، بلکه ساختن پلی میان نهادها و جامعه است. روابط عمومی، تنها یک واحد سازمانی نیست؛ قلب تپنده سازمان است، صدای مسئولانهای که باید هم شنونده خوبی برای مردم باشد و هم سخنگوی صادقی برای سازمان.
در روزگاری که سرعت تحولات اجتماعی، رسانهای و فناورانه هر روز بیشتر میشود، نقش روابط عمومی دیگر به ارسال خبر و پوشش رویداد محدود نیست. امروز روابط عمومی باید روایتگر باشد، نه صرفاً گزارشگر؛ تحلیلگر باشد، نه فقط انتقالدهنده پیام. باید درک کند، طراحی کند، اثر بگذارد و اعتماد بسازد.
اما واقعیت این است که هنوز در سطح ملی، نگاه تخصصی و راهبردی به روابط عمومی نهادینه نشده است. روابط عمومی در بسیاری از سازمانها، نه بهعنوان یک بخش کلیدی در تصمیمسازی، بلکه بهمثابه یک « واحدی اجرایی برای همه کارهای نکرده سازمان» دیده میشود؛ بخشی که باید همهکاره باشد، اما کمترین میزان اختیار، حمایت و ترفیع را دریافت میکند. تا زمانی که این نگاه اصلاح نشود، نباید انتظار تحولی بنیادین در کیفیت ارتباطات سازمانی و توسعه سرمایه اجتماعی داشت.
امروزه بسیاری از روابط عمومیها درگیر امور روزمرهاند: تولید چند خبر، چند تصویر، چند پیام اطلاعرسانی. بدون منابع کافی، بدون اختیارات لازم و بدون حضور در اتاقهای فکر و تصمیمسازی. این در حالی است که روابط عمومی باید در سطح راهبردی ایفای نقش کند و در از خود اثری بگذارد؛ بهعنوان مغز متفکر ارتباطات درون و برون سازمانی، نه صرفاً ویترینی برای نمایش عملکردها.
افزون بر این کاستیهای ساختاری، روابط عمومی حرفهای است که اگر عشق در آن نباشد، دوام نمیآورد. در این حرفه، نه از حقوق و مزایای خاصی خبری بوده، نه در زمان موفقیتها در صدر تشویقها قرار میگیرید و چه بسا که ساعت کاری این واحد به صورت نامحدود و شبانه روزیست. اما در تمامی رخداد ها باید اولین نفر حاضر و آخرین نفر خارج باشد. اگر خطایی هم رخ دهد، اولین نگاهها به روابط عمومی است. روابط عمومی ها بارها و بارها از خانواده، فرزند، آرامش و آسایش خود گذشته اند تا اعتبار و شأن سازمانمان حفظ شود.
این حجم از تلاش و فداکاری، اگر برخاسته از عشق نباشد، از چیست؟
از همینروست که از تصمیمسازان ملی، بهویژه مسئولان محترم حوزه مدیریت ارتباطات، درخواست میکنم:
صدای روابط عمومیها را بشنوید.
برای ارتقاء جایگاه این نهاد اثرگذار، تدبیری درخور بیندیشید.
اعتماد، اختیار و جایگاه واقعی را به روابط عمومیها بازگردانید.
در استان بوشهر، سرزمین همزیستی تاریخ، تجارت و خلیج فارس، مسئولیت ما در روابط عمومی دوچندان است. باید بتوانیم تصویر واقعی و زیبای این استان را، با تکیه بر ابزارهای نوین ارتباطی، در سطح ملی و بینالمللی بازنمایی کنیم. کاری که جز با تقویت روابط عمومیهای حرفهای و توانمند، ممکن نخواهد بود.
در پایان، روز ملی روابط عمومی را به همه همکارانم در سراسر کشور تبریک میگویم؛ کسانی که بیصدا، اما تأثیرگذار، روزها و شبها را به تلاش برای دیدهشدن حقیقت، اعتمادسازی و شفافیت گذراندهاند.
به امید روزی که روابط عمومی، نه حاشیه سازمان، بلکه در متن و مرکز تصمیمسازی باشد.
https://www.pgnews.ir/?p=259683