خلیج فارس:کنسرت موسیقی علی زند وکیلی شامگاه یکشنبه (۲۹ بهمن) در تالار حافظ شیراز برگزار شد.
























خلیج فارس:احمد خطر یا احمد مجدزاده که ۱ بهمن به شبکه خبر رفت و به خاطر جمله «جدی میفرمایید» کلیپ گفتوگوی او در شبکههای اجتماعی بسیار وایرال شد تغییر چهره داده است.
به گزارش «خلیج فارس» به نقل از عصر ایران، طی روزهای گذشته انتشار ویدئوی اظهارات احمد مجدزاده، کشتیگیر سابق ایرانی، در یک مناظره خبری پیرامون لوله کشی مشروبات الکلی به استادیومها در اروپا، واکنشهای گستردهای در فضای مجازی و خبری در پی داشت و حتی برخی چهرههای فضای مجازی و سلبریتیها برای تمسخر این اظهارات مجدزاده، کلیپهای طنزی برای او ساختند.
احمد مجدزاده معروف به «آقای جدی میفرمایید» مهمان برنامه برمودا تلویزیون شد.
خلیج فارس:باستانشناسان در «وایومینگ»، قدیمیترین مُهره شناختهشده در نیمکره غربی را کشف کردند که یک زیور استخوانی با قدمت نزدیک به ۱۳هزار سال است که توسط قوم «کلوویس» (Clovis) ماقبل تاریخ ساخته شده است.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ایسنا، محققان به «لایوساینس» گفتهاند این مُهره استوانهایشکل که صیقل داده شده است، ۷ میلیمتر طول دارد، دارای چندین شیار است و از استخوان یک خرگوش ساخته شده است. محققان خاطرنشان کردند که رنگ قرمز بسیار کمرنگ این مُهره ممکن است به دلیل خاک غنی از اکسیدآهن متمایل به قرمز محیط اطراف ایجاد شده باشد.
محققان این مُهره را در نزدیکی بقایای یک آتشدانِ ماقبل تاریخ به همراه دیگر آثار باستانی متعلق به قوم «کلوویس» پیدا کردند. «کلوویس»ها نخستین مردم ساکن قاره آمریکا نبودند. آنها بیش از ۱۳هزار سال پیش از طریق پل «برینگ لند» به آمریکای شمالی رسیدند؛ مسیری که در آخرین «عصر یخبندان» در تنگه «برینگ» قرار داشت و اکنون زیر آب رفته است. شواهد مربوط به «کلوویس»ها به سرنیزههای نمادین آنها گره خورده است، اما «کلوویس»ها حدود ۱۲ هزار و ۷۵۰ سال پیش ناپدید شدند، یعنی درست در زمانی که دوره «یانگر درایاس» شروع شد و برخی از حیوانات بزرگ منطقه منقرض شدند.
این مُهره کوچک در سال ۲۰۱۶ در محوطهای واقع در شهرستان «کانورس» کشف شد. باستانشناسان همچنین بیش از ۴۰هزار ابزار سنگیِ «کلوویس»ها را در همان محوطه به همراه بخشهایی از بقایای یک ماموت، بقایای سوخته گاومیشهای کوهاندار «عصر یخ» و سوزنهایی از جنس استخوان کشف کردند.
محققان برای تعیین نوع استخوانی که «لوویس»ها برای ساخت مهره استفاده کردند، نمونهای از کلاژن آنها را برای استفاده در آزمایش باستانجانورشناسی استخراج کردند. با این حال، چند احتمال وجود دارد؛ در آن زمان، خرگوشهای کالیفرنیایی (L. californicus)، خرگوشهای دمسفید (L. townsendii)، خرگوشهای پاشنهبرفی (L. americanus) و خرگوشهای قطبی (L. arcticus) همگی در «وایومینگ» کنونی زندگی میکردند.
محققان در این مقاله که ۵ فوریه در ژورنال «Scientific Reports» منتشر شد، نوشتند که این یافته نخستین مدرک روشنی است که نشان میدهد مردم «کلوویس» از خرگوشها استفاده میکردند.
محققان برای قوت بخشیدن به این فرضیه که این مُهره ساخته دست انسان است و محصولی بهجامانده از اعمال یا هضم یک حیوان وحشی نیست، متذکر شدند که این مُهره تنها شیء استخوان صیقلی از هزاران مورد موجود در محل کشف است.
به گفته «سوروول»، اگرچه محققان نتوانستند به طور دقیق قدمت این مهره را تعیین کنند، اما تاریخگذاری رادیوکربن در محل کشف نشان میدهد که قدمت محل به ۱۲هزار و ۹۴۰ سال پیش بازمیگردد. مهرههای لولهای مشابه، که به همان سبک از استخوانهای خرگوش ساخته شدهاند، قبلاً در سیبری یافت شده بودند و قدمت آنها به ۲۸هزار سال پیش بازمیگردد. این احتمال وجود دارد که نخستین آمریکاییها این روش ساخت مهره را با خود از سیبری آورده باشند، اما به گفته محققان، یافتن فقط یک مُهره، نتیجهگیری در این مورد را دشوار میکند. محققان همچنین افزودند که ساخت مُهره از استخوانهای خرگوش ممکن است به طور مستقل در هر دو مکان تکامل یافته باشد.
خلیج فارس:کانال تلگرامی چارسو فرهنگ نوشت: آن سالها بیشترِ فیلمهای سینمای ایران در استودیو دوبله میشدند و دوبلورها بویژه در فصلهای پاییز و زمستان میبایست بهصورت شبانه روزی این آثار را برای حضور در جشنواره فیلم فجر صداگذاری و دوبله میکردند. (چون اگر فیلمی به جشنواره نمیرسید باید یک سال یا بیشتر در انتظار نمایش عمومی میماند و اینگونه سرمایه تهیهکننده اصطلاحا میخوابید).
علاوه بر آن برای ایام عید نوروز، فیلم و سریالهای خارجی نیز باید دوبله میشد و دوبلورها روزهای نسبتا شلوغی را سپری میکردند. در همین ایام بانو ژاله علو بهعنوان مدیر دوبلاژ سریال اوشین، روزهای سختی را میگذراند تا گویندگان منتخبش بتوانند وقت خود را تنظیم و در استودیو حضور یابند.
یکی از گویندگان تازه کار آن سالها روایت میکند که در ایام منتهی به جشنواره فیلم فجر و همچنین هنگام دوبله فیلم و سریالهای تلویزیونی، بهعنوان کارآموز با استادسعید مظفری هر روز از ساعت ۹ یا ۹/۳۰ صبح تا حدود ۳ یا ۴ نیمه شب از این استودیو به آن استودیو میرفتم و گاهی دیگر چشمانم از خستگی باز نمیشد و به ناچار به منزل میرفتم. اما وقتی دوباره حوالی صبح و تایم کاری روز بعد به استودیو میرفتم میدیدم قدیمیها به شدت مشغول دوبله فیلمهای دیگری بودند! در حالی که منِ جوان بیست و اندی ساله از خستگی نای حرف زدن نداشتم. همان فیلمها و سریالهایی که امروز دوبلههایشان برایمان حسرت برانگیز و سرشار از خاطره است. سریال اوشین با دوبله زیبایش برای همیشه در یادها ماند..
منبع:فرارو
خلیج فارس:علیرضا قربانی با انتشار پیامی از مردم قدردانی کرد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از فرارو؛علیرضا قربانی با انتشار متنی، از مردم و همه کسانی که در ایام سوگواری برای درگذشت همسرش با او همراه و همدل بودند، قدردانی کرد.
در متن قربانی آمده است:
«شبهای هجر را گذراندیم و زندهایم
ما را به سخت جانی خود این گمان نبود
به پشت سر که مینگرم تمامی عشق است و به روبهرو، جای خالی عزیزی که به روزگارم شور بخشیده بود و چه روزگار غریبیست نازنین…
ولیکن پُر بیراه نیست اگر بگویم تاب آوردن این غم را راهی نبوده و نیست جز مِهر و همراهی شما مردم عزیز و همه کسانی که در این مدت من و خانوادهام را تنها نگذاشتند و هر یک به طریقی کوشیدند که بار غم ما را سبک کنند.
قدردانی و خضوع اینجانب به محضرتان را پذیرا باشید همانا عشق به مردم سرزمینم آن دلیل و نیرویی است که به من توان و امکان ادامه دادن و دیدار دوباره با شما را میدهد و به رغم تمام تألمات به احترام این مردم و تعهد اخلاقی تمام تلاش خود را خواهیم کرد تا برنامههای پیشبینی شده از قبل را طبق اعلام قبلی به پیشگاهتان عرضه داریم کمااینکه صحنه برایم همچون آیینی مقدس است و آوازش ذکر روزگارم.
با مهر
فرزند مردم ایران
علیرضا قربانی
۲۳ بهمن ۱۴۰۲»
خلیج فارس:در مجموعۀ «سفر به عصر قاجار» هر بار با چند عکس باکیفیت که از آرشیوهای معتبر تهیه شدهاند، شما را به تماشای گوشههایی از زندگی مردم ایران در بیش از یک قرن قبل میبریم.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از فرادید؛ این عکسها را میتوان بارها و بارها تماشا کرد و هر بار چیزهای تازهای در آنها دید؛ از جزییات لباسها و چهرهها گرفته تا شکل و شمایل خانهها و خیابانها و هر چیز دیگری که در طول این یک قرن و اندی دچار تغییرات فراوان شده است.
عکس نخست امروز تصویری از عصمتالدوله، دختر ناصرالدینشاه و تاجالدوله است. عصمتالدوله از علاقمندترین زنان حرمسرای ناصرالدینشاه به عکس و عکاسی بود. از او عکسهای متعددی با ژستهای مختلف به جای مانده است. او ظاهرا رابطۀ نزدیک و عاشقانهای با همسرش معیرالممالک داشت، به طوری که بعد از مرگش معیرالممالک دیگر هرگز ازدواج نکرد.
عکس دوم، جمعی از زنان حرمسرای ناصرالدین شاه را نشان میدهد که در خیمهگاه برپا شده در منطقۀ سرخهحصار تهران عکس یادگاری گرفتهاند. سرخهحصار از تفرجگاههای محبوب ناصرالدینشاه بود و هرساله مراسم «آشپزان» را در آنجا برگزار میکرد.
سایر عکسها نیز به احتمال زیاد و آنطور که در آرشیو مربوطه ذکر شده، مربوط به دوران ناصرالدین شاه هستند، اما اشخاص حاضر در آنها به طور خاص شناخته شده نیستند. به طور کلی این پرترههای متفاوت که بعضا با ژستهای غیرمعمول در آن دوران و بدون حجاب گرفته میشدند، معمولا عکسهایی آتلیهای بودند که عکاسانی مانند آنتوان سوروگین از زنان خواننده یا رقصنده میگرفتند.





خلیج فارس:یکی از عناصر ماندگار هر ملت کــه ارتباط تنگاتنگی با ذائقه فرهنگی آنها دارد، بازیهای سنتی است که در بطن تاریخ، مجال بروز و ظهور مییابند. کسی به شکل کاملا دقیق نمیداند بازیها از چه زمان و از کجا آغاز شدهاند و چه کسی یا کسانی آغازگر آنها بودهاند، اما گاهی این بازیها از آثار ادبی، هنری و تحقیقات سر درآوردهاند، که میتوان به قدمت برخی از آنها پی برد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ایسنا، تاکنون در ایران، اشیاء باستانی زیادی از دل خاک بیرون آمدهاند؛ اشیائی که نه درون مقبرهای پیدا شدهاند، تا هویت خاصی بگیرند و نه نوشتهای همراهشان بوده تا علت ساختشان را برای ما روشن کند. اشیائی که یا در ابعاد کوچک ساخته شدهاند، یا نقش و طرحی کودکانه دارند و یا حدس به ابزار بازی بودنشان است. این آثار شامل طیف وسیعی از سفالینههای کوچک با شیوه ساخت ناشیانه، پیکرکهای گِلی و فلزی کوچک انسانی و حیوانی، مجسمههای چرخدار و پیکرکهای مادران با کودکی در آغوش است که همه به نوعی، یادآور بازیهای کودکان با توجه به شرایط زمانی آن دوره هستند.
ایران کشوری با تاریخ چندهزارساله است که باید اسباببازیهایی به همین قدمت هم داشته باشد، اما در این زمینه تاریخ مدونی وجود ندارد؛ هرچند نبود تاریخ مشخص، دلیلی بر نبود اسباببازی در دوران کهن این سرزمین نیست. کشفیات باستانشناسی که تا به حال در مناطق مارلیک، رودبار، لرستان، بیشاپور فارس، تل باکون فارس، کرمانشاه و شهرِ سوخته انجام شده اسناد مطمئنی برای اثبات این ادعاست که اسباببازی از همین دورهها وسیله محبوب کودکان آن روزگار بوده است. اشیاء کشفشده در این نواحی بیشتر مربوط به هزاره اول و دوم پیش از میلاد است که کم و بیش با تاریخ ایران همخوانی دارد. به عنوان مثال یکی از کهنترین بازیهای فکری دنیا یعنی «تخته بازی» و مهرهها و تاسهای بازی، مشابه نمونههای مکشوف از جیرفت، از داخل یکی از قبور محوطه باستانی دوران مفرغ شهرِ سوخته (۵۷ کیلومتری جاده زابل به زاهدان) به دست آمده است.
از اسباببازیهای کودکان ایرانی در دورههای پیش از اسلام، اطلاعات چندانی در دست نیست، اما پس از شکلگیری خط و کتابت نیز بعضی از نویسندگان دورههای بعد از اسلام در نوشتههای خود جسته و گریخته نام بعضی از اسباببازیها مانند دُهُل، بوق، گردونچه و اسب جوبی را ذکر کردهاند.
در ساخت اسباببازیهای باستانی ایران، استفاده از مواد سفال، مفرغ، شیشه و… دیده میشود که بر ظرافت و کارکرد اســباببازی موثر بوده است؛ برای مثال در دورههای تاریخی مختلف، از سفال و مفرغ و با پیشرفتهای بیشتر از نقره و شیشه برای قشر مرفه جامعه، اسباببازیهایی ساخته شده است.
اسباببازیها انواع مختلفی دارند؛ ممکن است ساختهشده از وسایل پیش پا افتاده یا پیچیده و دارای قطعات و تکههای بسیار باشند. اسباببازی صرفا برای بازی در نظر گرفته نمیشده؛ بلکه بیشتر عملکرد آن و یا حتی بحث آموزش از طریق شبیهسازی موجودات مورد توجه بوده است. اسباببازیهایی مانند موش سفالی، مجسمههای کوچک مفرغی و گوزن پیداشده در تپه مارلیک، همه به گونهای برای آشنایی کودکان با محیط اطراف، شناخت موجودات و پرورش قوه تخیل کودکان است. از منظر فرم نیز با توجه به کاربرد آموزشی اسباببازیهای ابتدایی و شبیهسازی دنیای اطراف، اسباببازیها در ابتدا از سادهترین و ملموسترین فرم ممکن برخوردار بودهاند و با گذر زمان و پیشرفت و تکامل انسانی شاهد فرمهای ظریفتر و دقیقتر این وسایل نسبت به گذشته هستیم که در ادامه به ۵ نمونه از اسباببازیهای باستانی اشاره میکنیم.

*چهارچرخهها*
این گونه از پیکرکها یادآور اسباببازیهای امروزی مانند خودروهایی است که کودکان با به حرکت درآوردن آنها تحرک بیشتری را تجربه میکردند. ساخت این وسایل متحرک از سفال و فلز مانند پیکرک مفرغی کشفشده در مارلیک در سههزار سال پیش در مناطق شمالی ایران رواج داشته است. پیکرکهایی که نمونههای آن در موزههای مصر و یونان به نمایش درآمده است.

*پیکرک گوزن*
نمونههای مختلفی از پیکرکهای حیوانی که به شکلهای مختلف ساخته میشدند، در زیستبوم ایران وجود دارند که شاید به نوعی برای آشنایی بیشتر کودکان با محیط طبیعی پیرامونشان ساخته میشدهاند. نمونه آن پیکرک مفرغی کشفشده در مارلیک گیلان است که قدمتش به سههزار سال قبل میرسد.

*موش سفالی*
این پیکرک سفالی به شکل موش در بیشاپور کشف شده و متعلق به ۹۰۰ سال پیش است. ابعاد آن تنها ۸.۵ در ۵.۷ سانتیمتر است و همین هم این احتمال را که بازیچه دست کودکان بوده بیشتر تقویت میکند. از آنجا که شناخت این حیوانات برای کودک و بازی با آنها در شناخت کودک با موجودات پیرامونش نقش اساسی دارد، میتوان پذیرفت که شیوههای مختلف آشنایی کودکان با اینگونه جانوران از قدیم مورد توجه بوده است.

*پیکرکهای کوچک*
تعدادی از این پیکرکها با توجه به اینکه در قبور و مکانهای مقدس کهن کشف نشدهاند، این نظریه را که جنبه بازی و استفاده از این پیکرکهای مفرغی کوچک بر جنبه آیینی و تزئینی آنها اولویت داشته تقویت میکند. این پیکرکهای حیوانی که قدمتشان به چهارهزار سال پیش بازمیگردد، در لرستان کشف شدهاند.

*جغجغه سفالین*
این اثر احتمالا یک نمونه جغجغه به صورت پیکرک حیوانی با بلندی ۵.۳ سانتیمتر مربوط به دوره عیلامی است و در شوش کشف شده است. این نمونه به همراه نمونههای زیاد دیگر که شکلهای حیوانی دارند توجه کودکان را بیشتر به خود جلب میکردند و یا شاید نمایانگر رفاه بیشتر خانواده و طبقه اجتماعی بالاتر کودک بودهاند چرا که نسبت به جغجغههای سادهتر، ارزش بیشتری از جهت ساختار داشتهاند.
به طور کلی در طول تاریخ، اسباببازیها، بیشترین تاثیر را در حیطه اجتماعی بر روی کودکان گذاشتهاند؛ رشد مهارتهای ارتباطی و اجتماعی کودک، یادگیری رفتار با دیگران، افزایش انگیزه همکاری و مشارکت، تقویت حس احترام و ارزشگذاری به خود و دیگران، رشد اعتماد به نفس و افزایش توانایی و ابراز وجود از مهمترین مزایا و اثرات مثبتی است که کودک حین استفاده از غالب اسباببازیها از آن بهرهمند شده است. از طرفی اسباببازی در حیطههای شناختی، عاطفی و جسمانی نیز بر روی روان و جسم کودکان تاثیرگذار بوده است.
بخشی از این گزارش با استفاده از اطلاعات «کتاب تاریخ و فرهنگ ایران»، «دانشنامه اسباببازیهای تهران قدیم» و مقاله «بررسی سیر تاریخی اسباببازیهای تمدن ایران باستان» نوشته شده است.
خلیج فارس:مهدی فرجی ـ تهیهکننده سریال «نون خ ۵» ـ با انتشار تصویری از فضای برفی لوکیشن این سریال در کنار سعید آقاخانی و عوامل سریال همچنان از ادامه تصویربرداری این سریال خبر داد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ایسنا، مهدی فرجی از دشواری این روزهای تصویربرداری «نون خ ۵» در روزهای برفی و در دل کوهستان، برف و سرما خبر داده است.
فصل جدید مجموعه طنز «نون خ» بعد از گذشت مدتی از تصویربرداری خود در اطراف تهران، به چابهار رسید. در فصل پنجم «نون خ» مردم سیستان و بلوچستان و بعد از آن کردستان و کرمان هم میزبان گروه تولید این سریال خواهند بود.
توجه به محورهایی همچون محیطزیست، میراث فرهنگی و مسائل اقوام کماکان در دستور کار سعید آقاخانی و عوامل «نون خ ۵» است.
سریال «نون. خ» پیش از این در چهار فصل به تولید رسیده است و جزو آثار پرمخاطب تلویزیون بوده است.
حمیدرضا آذرنگ، سعید آقاخانی، امیر سهیلی، هومن حاجیعبداللهی، سیروس میمنت، مجید یاسر، بیژن بنفشهخواه، کاظم نوربخش، نسرین مرادی، هدیه بازوند، سیدعلی صالحی، پاشا جمالی، ندا قاسمی، ماشاءالله وروایی، صهبا شرافتی از جمله بازیگران سریال هستند.