جمهوری اسلامی
خلیج فارس: روزنامه جمهوری اسلامی با سیدهادی کسائیزاده؛ روزنامهنگار درباره مشکلات آمدن اتباع غیرمجازی که در دو سال اخیر و بعد از به قدرت رسیدن طالبان به صورت غیرقانونی به ایران آمدهاند گفتگو کرده است.
بخشی از این گفتگو را بخوانید:
* چه روستاهایی در جنوب تهران داریم که ظرف 10 سال گذشته از ایران خالی شده و افغانها آنجا را تسخیر کردهاند مثل روستای «اشرفآباد»، «مجیدآباد»، «کویرآباد».
* بعد از آن مردم آرام آرام وارد کانال خبری من شدند و برای من پیام میفرستادند که آقای کساییزاده من بچه باقرشهر هستم، چرا باید بروم شهرری نان بخرم چون اینجا نان پیدا نمیشود. تا ساعت 12 ظهر همه نانواییها، نان را تمام کردهاند و افغانها آن را خریداری کردهاند.
* کارمندان فروشگاههای زنجیرهای اعلام کردند که 3 بار ما را اخراج کردهاند، چون مگر میشود ظرف نیمساعت همه تخممرغها و روغنها تمام بشود. یعنی اینکه دچار یک نبود امنیت غذایی هم شدهایم. افغانها زاد و ولد کردهاند و غذاها را میخورند.
* من افغانیستیز نیستم و حتی برخی از آنها را تحت پوشش خودم دارم. مشکل من عدم ساماندهی افغانها در ایران است. هیچ کدام از آنها اسناد هویتی ندارند.
* الان در شهرداری تهران فقط 70 هزار افغانی مشغول به کار هستند که آمار رسمی است. اعلام نشده است ولی من این آمار را به دست آوردهام. 13 نفر اتباع افغان در یوسفآباد دستگیر کردند که این اشخاص قبلاً عضو ماموران امنیتی افغانستان بودهاند که به دلیل ورود طالبان فرار کردهاند به ایران آمدهاند و مشغول بکار شدهاند. و جالبتر اینکه آن چیزی که من به دست آوردم و شنیدم در بازجوییها گفته بودند که آمار همه چیز را هم داشتهاند که چه کسی میرود و چه کسی میآید. شغل آنها این بوده است.
* نکته دیگر آنکه سال 98 قانون تعیین تکلیف تابعیت فرزندان اصلاح شد. قبلاً در دهه 80 یک قانون دیگر بود. در این قانون آمده اگر زنی ایرانی با یک مرد افغان یا خارجی ازدواج قانونی و شرعی داشته باشند، فرزند آنها ایرانی میشود. این نفوذ نیست؟
* اگر افغانی غیرمجاز به ایران بیاید 3 ماه تا یک سال حبس دارد، جریمه نقدی و خروج از کشور دارد. به این قانون اصلاً عمل نشد و دو سال است که آن را کنار گذاشتهاند.
* افغانی در ایران وقتی خانه ویلایی میخرد یعنی چه؟ خانه 100 میلیاردی در زعفرانیه میخرد یعنی چه؟ حال به اسم یک ایرانی.
* 8 میلیون افغانی در ایران یعنی جمعیت 3 کشور حاشیه خلیج فارس. ما به اندازه جمعیت 3 کشور در داخل ایران افغانی داریم که هویت هم ندارند. اگر الآن یک افغانی با موتور با یکی تصادف کند از کجا میشود پیدایش کرد؟
* در کهریزک طبق آمار 15 هزار جمعیت داریم. اما الان 500 هزار نفری هستند. بعد 330 بنگاه املاک دارد شهری که در آن طلافروش و پاساژ ندارد چون شهر کوچکی است. اکثر بنگاههای آنجا هم غیرمجاز هست و اکثراً هم به افغانها اجاره میدهند به صورت قولنامهای. از آنها نه کارت ملی میگیرند و نه مدرک شناسایی همه افغانها هم جسارت پیدا کردهاند.
* پرهرج و مرجترین شهر برای آنها تهران است که صبح یک افغانی سهچرخه میخرد حدود 10 میلیون تومان و روزی 3 میلیون درآمد دارد همه آنها در جنوب شهر سهچرخه دارند و ضایعات بار میزنند و درآمد آنها بسیار زیاد است. حداقل ماهی 200 میلیون درآمد دارند. برخی افغانها در تهران پول رهن نمیدهند و فقط اجاره میدهند. ماهی 20 یا 30 میلیون فقط اجاره میدهند. بعضی از آنها انبار اجاره میکنند، خودرو اجاره میکنند. الآن هم سانتافه و مازراتی به نام میزنند.
* همه جای دنیا وقتی یک تبعه وارد کشور دیگری میشود داخل اردوگاه میرود ولی ما در کشور اردوگاه نداریم. و این یک معضل اساسی است. دوم اینکه اتباع به چه چیزی در ایران نیاز دارند؟ 1- خانه 2- غذا.
* اگر این دو را برای اتباع محدود کنیم، میتوانیم آنها را ساماندهی کنیم. باید به بنگاههای املاک اعلام کنیم هرکسی به اتباع خانه اجاره دهد، بازداشت میشود مگر اینکه از فرمانداری مجوز داشته باشند. به نانواییها بگویید که به افغانها به شرطی نان بدهند که با کارتی که ما میدهیم میتوانند خرید کنند و بدانند که اگر تخلف شود، نانوایی پلمب میشود.
* افغانها در تهران بسیار زیاد هستند و به دو گروه طالبان و افغانهای دارای مجوز تقسیم میشوند که همدیگر را هم قبول ندارند. افغانهای ایرانی تا شب سرکار هستند ولی طالبان سرکار نمیروند.
خلیج فارس: یک نماینده مجلس از تصمیم مجلس برای ساماندهی وضعیت مهاجران افغان خبر داد.
روزنامه جمهوری اسلامی در ستون صرفا جهت اطلاع خود نوشت:
رئیس کمیسیون امور داخلی مجلس میگوید: مجلس خواستار برطرف شدن نارضایتی مردم نسبت به حضور اتباع افغانستانی است. محمد صالح جوکار درباره افزایش مهاجرت افغانستانیها به ایران به تابناک گفت: هدف اول مجلس این است که نارضایتی مردم نسبت به حضور اتباع افغانستانی برطرف و سپس با ساماندهی آنها، مجوز اقامت و استفاده از نیروی کار، سرمایهگذار و نخبگان فراهم شود.
منبع: برترینها
خلیج فارس: روزنامه جمهوری اسلامی برای چندمین بار طی روزهای اخیر به مسئولان هشدار داد که برنامه ریزی و ساماندهی مهاجران افغان را در دستور کار قرار دهند.
در مطلب این روزنامه درباره مهاجران افغان آمده است؛
* متأسفانه در برابر هشدارهای دلسوزانه و خیرخواهانه اصحاب رسانه، فعالان سیاسی و جامعه شناسان که فقدان نظارت بر ورود اتباع افغانی و جولان دادن آنها در نقاط مختلف کشورمان را یک خطر مهم میدانند، بعضی از مسئولین، که مسئولیت نظارت بر امور اتباع بیگانه برعهده آنهاست، این هشدارها را نوعی افغان ستیزی دانسته و حتی آن را متهم به وابسته بودن به گروهک منافقین کردهاند!
* این احتمال وجود دارد که منافقین هم در ماجرای اتباع بیگانه و مشخصاً اتباع افغانستانی اهدافی را دنبال کنند ولی حتی اگر چنین چیزی وجود داشته باشد، نباید آن را بهانهای برای چشمپوشی بر واقعیت تلخی قرار داد که اکنون از ناحیه ورود سیلآسای اتباع غیرمجاز افغانستانی به کشورمان در حال گسترش است و کشور را به شکل بیسابقهای تهدید میکند.
* مسئولان نظارتی و امنیتی باید از هشدارهای خیرخواهان استقبال کنند و بر تلاشهای خود در جهت نظارت بر ورود، رفتارها و سفرهای داخلی اتباع بیگانه بیفزایند و برای کسب موفقیتهای بیشتر در این زمینه از مشورت و اظهارنظر اصحاب رسانه، فعالان سیاسی، جامعه شناسان، اساتید دانشگاه و نویسندگان حداکثر بهره را ببرند.
* پیشنهاد میکنیم مسئولان ارشد کشور به صورت ناشناس و بدون تشریفات و پسفنگ و پیشفنگ به شهرهای مختلف سفر کنند و به میان مردم بروند و از نزدیک به میزان حضور افاغنه در جامعه ایرانی پی ببرند و با رفتارها و عملکردهای آنان آشنا شوند. اگر فرصت این کار را در سطح گسترده کشوری ندارید، به همین تهران و حداکثر شهرری و مناطق جنوب تهران سری بزنید تا از عمق فاجعهای که در راه است مطلع شوید. این واقعیت را هم باور کنید که با چشم خود دیدن و با گوش خود شنیدن، تفاوت زیادی با خواندن گزارشهای اطرافیان و دستگاهها دارد. «شنیدن کِی بود مانند دیدن» را برای چنین روزهائی گفتهاند.
* بهیچوجه نمیخواهیم بگوئیم ما ایرانیان نباید از مردم افغانستان در کشورمان میزبانی کنیم. ما ایرانیان این کار را چند دهه است که انجام میدهیم و در استقبال و پذیرائی از پناهندگان افغانستانی به کشورمان کارنامه درخشانی داریم. این میزبانی را تا زمانی که لازم باشد و تا وقتی که مشکلات افغانستان بطور کامل حل شود باید انجام بدهیم.
* نکتهای که هشدار دهندگان این روزها درصدد جا انداختن آن در ذهن مسئولین هستند اینست که هجوم بیسابقه اتباع افغانی به کشورمان آنهم در شرایطی که میدانیم گروه تکفیری – تروریستی طالبان برخلاف لافهای دوستی که میزند اهداف شومی دارد و برای اجرای توطئههای آمریکا در ایران برنامه دارد، چنین هجومی باید مسئولین کشورمان را به فکر ایجاد موانعی برای ورود این افراد و بازگرداندن آنان بیاندازد. خود مسئولان اعتراف میکنند که چند میلیون افغانی غیرمجاز در ایران حضور دارند. آیا با توجه به احتمال خطری که از ناحیه دشمنان امنیت ما وجود دارد، ما حق داریم نسبت به حضور چند میلیون افغانی غیرمجاز که احتمال وابسته بودن بسیاری از آنها به طالبان وجود دارد بیتفاوت باشیم؟!
* ممکن است مسئولان نظارتی و امنیتی ما به طالبان خوشبین باشند و وقایعی از قبیل آنچه در مشهد و شاهچراغ رخ داده است را به نوعی توجیه کنند و درصدد تطهیر طالبان برآیند. با اینحال، آیا احتیاط کردن در مورد خطری که بسیاری از دلسوزان و حتی صاحبنظران خود افغانستان گوشزد میکنند و درباره آن هشدار میدهند یک ضرورت نیست؟!
* ما اکنون در تمام شهرها و حتی روستاها در شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز کشورمان شاهد حضور غیرعادی افغانیهای غیرمجاز و رفت و آمدها و حتی سلطه آنان بر کسب و کار و امور اقتصادی کشورمان هستیم. آیا این واقعیتها را نباید هشدارهای جدی تلقی کنیم؟! مطمئن باشید به گردن این و آن انداختن جریان مخالفت با اتباع افغانی غیرمجاز، هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد و چه بسا روزی فرا برسد که از این فرافکنیها پشیمان شوید که البته در آن زمان، پشیمانی سودی نخواهد داشت.
منبع: برترینها
در این نشست، محسن بختیار، سفیر و نعمت الله ایرانزاده، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در چین، پروفسور چن مینْگ، رئیس محترم دانشکده زبانهای خارجی دانشگاه پکن، بهادر باقری، استاد مدعو زبان و ادبیات فارسی دانشکده زبانهای خارجی دانشگاه پکن، سخنرانی میکنند.
خانم وانگ ییدان، استاد رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پکن، شی گوانگ، استاد رشته زبان و ادبیات فارسی و مدیر مرکز پژوهشهای فرهنگ ایران در دانشگاه پکن و لیو یینگجون، استاد و مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پکن از دیگر سخنرانان این نشست هستند.
خلیج فارس: روزنامه جمهوری اسلامی از واکنش وزیر کشور به موضوع هجوم مهاجران افغان به ایران تعجب و انتقاد کرده است.
در این مطلب آمده است؛
پدیده حضور مهاجران افغان در ایران و ورود غیرقانونی اتباع افغانستانی به کشورمان، با پیامدهای پنهان و آشکار آن، در این هفته نیز موضوع بحث رسانهها و محافل اجتماعی بود که در برخی استانها نیز اقداماتی برای اخراج اتباع بیمجوز صورت گرفت.
آمار تکان دهنده حضور این اتباع در داخل ایران که با ارقامی بین ۵ تا ۸ میلیون در نوسان است، آثار و تبعات سیاسی و اجتماعی زیادی را به همراه دارد که متاسفانه متولیان امور هرگز نگاه کارشناسی و مستندی به آن نداشته و تهدیدات این حضور را جدی نگرفتهاند، در حالی که مردم با درک این وضعیت، که کمترین آثار آن برهم زدن ترکیب جمعیتی در برخی مناطق کشور به ضرر شهروندان ایرانی است، آن را تهدیدی میدانند که دولت برای حل آن موظف به ارائه برنامه و سازوکار هوشمندانه است.
در چنین شرایطی که انتظار میرود مسئولان بویژه وزارت کشور به وظیفه قانونی خود در این زمینه عمل کند، اظهارات وزیر کشور تعجب برانگیز بود. وی در اظهاراتی به جای توضیح درباره سیل هجوم مهاجرین غیرقانونی افغانی به ایران و مسئولیتهای وزارت کشور در زمینه مقابله با این پدیده و ساماندهی مهاجران، این حساسیت عمومی و مردمی را افغانی ستیزی دانسته و به این نکته توجه نکرده که نگرانی مردم کشورمان از هجوم سیلآسای اتباع غیرمجاز افغانی به ایران است نه اتباع مجاز.
خلیج فارس: ساعاتی بعد از انتشار روزنامه جمهوری اسلامی که از صدا و سیما خواسته بود پس از بازگشت محمود احمدینژاد با او مصاحبه کند و بپرسد “به گواتمالا رفته بود تا چه کار کند” تصویر و صدای او در اخبار ساعت ۱۴ شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ بعد از مدتها از تلویزیون پخش شد اما نه درباره این موضوع!
عصر ایران نوشت: ماجرا از این قرار است که در بخش خبری ساعت 14 به انحلال موسسه مالی و اعتباری توسعه اشاره و به سپردهگذارانی که هنوز وجوه خود را دریافت نکردهاند اطمینان داده شد بانک عاملی تعیین میشود تا مطالبات آنان را بپردازند و جای نگرانی نیست. در پی آن گزارشی پخش شد که در آن به سابقه موسسه توسعه اشاره میشود.
در این گزارش از محمد رضا فرزین رییس کل بانک مرکزی هم تقدیر میشود که به وعده خود درباره تعیین تکلیف این مؤسسه و یک بانک تا آخر شهریور عمل کرده است. در این میان اما ناگهان تصویری از یکی از سفرهای استانی محمود احمدینژاد در دوران ریاست جمهوری در مهر سال 1385 پخش شد که در آن برخی از بانکها و مؤسسات مالی را در خدمت افراد و گروههای خاص معرفی میکند و قول مقابله میدهد و میگوید: «دوران تسلط بعضی گروهها بر منابع ثروت به پایان رسیده است که بنشینند برای خودشان امتیازات بزرگ را تقسیم بکنند.»
منتها گزارشگر روشن نمیکند چرا به وعده خود تا 7 سال بعد که رییس جمهور بود عمل نکرد و در سال 1402 ناگهان به یاد سخنان او در 17 سال قبل افتادهاند؟! این در حالی است که نه در سخنان رییس کل فعلی و نه معاون نظارت از این تعابیر نمیشنویم و تنها روند اداری و فنی را توضیح میدهند.
جدای این اگر بحث تاریخی در میان باشد این اشاره هم خالی از لطف نیست که آنچه پخش شد سخنرانی محمود احمدی نژاد در مهر ۱۳۸۵ و در دورانی است که سرمست قدرت و نفت بالای ۱۰۰ دلار بود و در جمع مردم شهرستان نظرآباد به صورت مشخص مدیر عامل یک بانک خصوصی مشهور را هم متهم کرد ولی چندی بعد همان شخص را به عضویت در کمیته بازنگری در قوانین بانکی منصوب کرد تا اعاده حیثیت کرده باشد!
اگر گزارشگر می خواست روند تاریخی را بررسی کند باید به هر دو موضوع اشاره می کرد نه این که بخشی را جدا کند و قسمتی را مکتوم گذارد یا اگر قرار بر بحث نقل پیشینه اقدامات بانک مرکزی بود میتوانست به اقدام بسیار مهمی که عبدالناصر همتی در دولت روحانی با ادغام5انک نظامی در بانک سپه انجام داد (و چه بسا بعد از او شدنی نبود) -و به سبب جلوگیری از خلق پول بیشتر و تورمزایی مورد استقبال کارشناسان قرار گرفت- هم اشاره کند اما ترجیح داد تنها از احمدینژاد ۱۷ سال قبل یاد کند. آن هم نطق مشهور نظرآباد که تشت رسوایی آن با انتصاب همان مدیر بانکی که متهم کرده بود به زیر افتاد.
با این نگاه میتوان پرسید سخنان احمدینژاد در سال 1385 چه ربطی به انحلال مؤسسه مالی اعتباری توسعه در سال 1402 دارد؟ جز این که این انگاره شکل گیرد که برخی بر این باورند که دولت کنونی ابراهیم رییسی در واقع دولت سوم احمدینژاد است و گزارش انحلال شبه بانک توسعه در تلویزیون درصدد یادآوری این تبار بوده است؟
خلیج فارس: “دادههای وزارت کشور انگلیس از تعداد پناهجویان عبوری از کانال «مانش» در سال جاری میلادی نشان میدهد افغانستانیها و ایرانیها در صدر فهرست شهروندانی هستند که از طریق این گذرگاه به این کشور پناهنده شدهاند.
نام کشورهایی که در کنارِ نامِ ایرانِ بزرگ قرار گرفتهاند را دوباره بخوانیم؛ افغانستان، اریتره، سوریه و سودان. کشورهایی که در کنار انواع فقرها به فقر امنیت و ساختار ملی هم گرفتارند.
میان ایران عزیز با این امنیت و اقتدار، چه وجه مشترکی میتواند با این قبیل کشورها باشد که نام مردم ما در ردیف دوم جدول پناهندگی باشد؟ واقعا چه خبر است و پاسخ را از که باید گرفت؟ تازه پناه چویانِ اریتره و سوریه و سودان “کمتر” از ایرانیها هستند لذا در ردیفهای بعد از ما اسمشان آمده است.
معمولا پناهندگی، زاییده جنگ و ناامنی و ناامیدی از روزهای بهتر است اماایران نه جنگی داردو نه با ناامنی مواجه است. پس چه شده است که نگاهها چنین به سوی دیار بیگانه میرود؟ چه کسانی بذر ناامیدی کاشتند و چه گروهی به بذرهای کاشته شده آب میدهند و بعداز کاشت به داشت میپردازند تا به برداشتی چنین هولناک برسند؟
مهاجرت با شناخت و مطالعه و با هدف مشخص انجام میشود اما ما بیشتر در میان جوانان مان شاهد یک نوع فرار هستیم. فراری که یا بیسرانجام است یا سرانجامی تلخ دارد. وضعیت پناهندگی که از فرار هم بدتر است.
راستی به کجا داریم میرویم؟ آیا مسئولان محترم به مصائبی از این دست فکر میکنند؟ برای تکریم مردم و جلوگیری از ماجراهایی چنین تدبیر کردهاند آیا؟ دوباره اسم کشورها را مرور کنیم. ایران شبیه هیچکدام نیستند. ما هم نباید مثل مردم به ستم گرفتار شده آنان پا به فرار داشته باشیم. ما مردم ایرانیم، ایران بزرگ. ماجراهایی از این دست کوچکمان میکند.
خلیج فارس: در حالی که برخی خبرها حکایت از ابتلای مهدی کروبی به کرونا داشت، روزنامه جمهوری اسلامی روایتی دیگر از علت بستری شدن رئیس مجلس ششم در بیمارستان داشته است.
در این مطلب آمده است؛
خبرها حکایت از بستری شدن حجتالاسلام مهدی کروبی در بیمارستان دارند. بنا به گفته حسین کروبی، فرزند آقای کروبی، او چهارشنبه شب از ناحیه ستون فقرات آسیب دیده و به بیمارستان منتقل شده است.
منبع: خبرآنلاین
خلیج فارس: وبسایت رادیو فردا نوشت: اطلاعات رسیده از منابع آگاه حاکی است بر پایه توافقنامه امنیتی میان ایران و عراق، بسیاری از مقرهای احزاب کرد مخالف جمهوری اسلامی در کردستان عراق تخلیه شدهاند.
به گزارش خلیج فارس؛ محمد ایمانی فعال رسانه و تحلیلگر مسائل سیاسی در ادامه یادداشتش نوشت: بر اساس اطلاعات رسیده از افراد نزدیک به حزب [گروهک تروریستی] دموکرات، مقرهای احزاب کُرد در مناطق مرزی به طور کامل تخلیه و توسط نیروهای آنها منفجر شدهاند. آنها به پایگاههای نیروهای مرزبانی عراق رفتهاند تا به اردوگاههای تحت نظارت سازمان ملل انتقال داده شوند.
رسانههای محلی در کردستان عراق از استقرار دائمی نیروهای گارد مرزی عراق و برافراشتن پرچم عراق در مقرهای تخلیهشده خبر دادند. این گزارشها همچنین از کارگذاشتن دوربینهای حرارتی برای نظارت بر این مناطق خبر میدهند.
اردوگاه «گردهچال» در اربیل به طور کامل تخلیه شده است. بنا به درخواست حزب بارزانی و دستگاههای امنیتی اربیل، نیمی از اردوگاه «جژنهکان» اربیل تخلیه شد و قرار است نیم دیگر آن هم طی روزهای آینده تخلیه شود. نیروهای حزب دموکرات که در این اردوگاهها مستقر بودند فعلا به اربیل رفتهاند.
این منابع ضمن اشاره به تخلیه کامل اردوگاه «آزادی» و اردوگاه «زویهاسپی» در کوی سنجق، از تخلیه کامل قلعه دموکرات در کوی سنجق نیز خبر دادند که تاکنون دوبار هدف حملات موشکی سپاه پاسداران قرار گرفته است.
نیروها و خانوادههایی که در این سه پایگاه بودند فعلاً به شهر سلیمانیه منتقل شدهاند.
یک منبع مطلع گفت «در زمان بروز اختلاف میان دو جریان کومله در شهریور امسال که به اعلام شکست اتحاد میان این دو جریان و جدایی مجدد حزب کومله زحمتکشان انجامید، نیروهای امنیتی اقلیم کردستان، وسایل این احزاب را با خود بردند اما مشخص نیست اینکه شامل سلاحهای آنها نیز باشد».
نوید مهرآور، عضو کمیته مرکزی کومله گفت: «در مورد خلع سلاح تاکنون به طور رسمی چیزی به احزاب اعلام نشده و هنوز مشخص نیست. اما در مورد خروج نیروهای اپوزسیون جمهوری اسلامی از نقاط مرزی، رسما ابلاغ شده و در حال عملیاتی شدن است».
مقامات ایران ضمن تأکید بر عدم تمدید ضربالاجل، تهدید کرده بودند در صورت عدم اجرای مفاد توافقنامه، حملات زمینی و هوایی به پایگاههای این احزاب را از سر خواهند گرفت. مشاهده ویدئوهای انتقال سلاحهای سنگین به مرزهای کردستان، نگرانیها را افزایش داده است.
منبع: ایسنا