خلیج فارس:سعید جلیلی در اقدامی عجیب برای طراحی پوستر تبلیغ سخنرانی خودش، از شمایل تصاویر نشست خبری حسن روحانی در زمان ریاست جمهوری استفاده کرد و نشان داد که همچنان در آرزوی ریاستجمهوری به سر میبرد!
منبع:فرارو
خلیج فارس: عصر ایران نوشت؛ «برخی میخواهند به اسم همبستگی ملی و وحدت ملی فقط از وطن بگوییم و اسم خدا و پیغمبر را نیاوریم و میگویند همه باشند. در حالی که ماهیت و وجود ما از هویت ما جدا نیست و کشور، با هویت آن تعریف میشود. همبستگی ملت ما بر گِرد معرفت ما و معنویت ماست. وطن برای ما صرفاً یک مفهوم جغرافیایی نیست. یک مفهوم تاریخی است. بعضیها میخواهند وطن را به آغل تبدیل کنند. ما انسانایم. وطن برای ما با هویت و ماهیت و افتخارات و رشتههای معنوی و نسبت با پروردگار تعریف میشود.»
این سخنان آقای وحید جلیلی مرد شماره ۲ صدا و سیما و چهرۀ ارشد جبهۀ پایداری و برادر سعید جلیلی نامزد ناکام ادوار انتخابات ریاست جمهوری در مخالفت با فضای ناسیونالیستی شکل گرفته در جنگ ۱۲ روزه و غلبه ملیگرایی بر امتگرایی در جامعه و فضای فکری است که از شبکۀ تلویزیونی افق پخش شده (و هر چند مشخص نکرده چه کسی خواسته از خدا و پیغمبر نگویند و مگر خدا و پیغمبر در انحصار آنهاست) از چند منظر میتوان بر آن درنگ کرد و بررسید:
اول: در این که وحید جلیلی به نسبت برادرش سعید جلیلی بهتر صحبت میکند و دایره لغات متنوعتری دارد تردیدی نیست. چرا که برادرش قادر به توضیح جزییات و مصادیق نیست و هیچ گاه نتوانسته از مشتی کلیات بارها تکرار شده فراتر رود و به هر مناسبتی با کلمات فرصت و ظرفیت و راهبرد و عمق راهبردی جمله میسازد و انصافا شنیدن سخنان او بسیار ملالآور و خستهکننده است و به خاطر همین ویژگی و تلخی کلام او، ناخواسته خیلیها را به رأی به رقیب او مسعود پزشکیان- سوق داد که اگرچه او هم قدرت نطق ندارد اما فلسفه بافی نمیکند؛ درست پارسال در چنین روزهایی و شکی نیست که اگر باقر قالیباف به فینال راه یافته بود این رأی منفی را نداشت چرا که هر چند بر خلاف اغلب خراسانیها سخنور نیست اما به عنوان یک شخصیت اجرایی شناخته میشود با پایی روی زمین نه در عوالم دیگر.
پس اگر از وحید به عنوان برادر سعید یاد میکنیم از حیث نسبت و همفکری سیاسی است نه این که در ادبیات و بیان مانند هم باشند. سعید در حصار تنگ ایدیولوژی و بسیار بسته است و وحید میکوشد از معنویت و فرهنگ هم مدد بگیرد.
دوم: اگر وطن، آغل نیست و باید از خدا و پیغمبر هم بگویید خوب میگفتید. خودتان صبح تا شب در تلویزیون وطن، وطن کردید. اصلا مداحان همیشگی یا آقای احمد علمالهدی را میآوردید تا مردم را ترغیب کنند. چرا سراغ ترانه محسن چاووشی رفتید؟
از حجتالاسلام کاظم صدیقی میخواستید ملت را به تقوای الهی دعوت کنند تا رشتههای معنویتشان نگسلد! پس خودتان هم میدانستید تنها مفهوم وطن است که همه را گرد هم میآورد و براندازان را هم خلع سلاح می کند تا جایی که شاهزاده را هم سکه یک پول کرد و نمی دانست چگونه هم از وطن بگوید و هم از حمله به خاک وطن دفاع کند اگرچه دومی را انتخاب کرد!
جدای اینها چرا وطن و خدا و پیغمبر را مقابل هم قرار میدهید؟ خود ایران مگر حاوی معنویت نیست؟ شگفتا! روزگاری در همین تلویزیون سکان به دست داماد استاد مطهری بود که خدمات متقابل اسلام و ایران را نوشت و حالا باید به مدیران آن توصیه کنیم همان کتاب را بخوانند و ایران و اسلام را در مقابل هم قرار ندهند! وقتی از طالقانی به صدیقی رسیدیم و از خاتمی به احمدینژاد لابد به جای پورنجاتی و میرباقری هم باید اینها بنشینند.
سوم: درست است که دشمن ما از نظر ما بیدین است ولی حسب ظاهر او هم مدعی خدا و پیغمبر است و مدام از یهوه (خدای یهود) و موسای پیامبر یاد میکنند و در برخی ادبیات مذهبی اشتراک داریم. خود اسراییل یعنی یعقوب و بنیاسراییل به معنی فرزندان یعقوب است. آن طرف ترامپ هم با همۀ رذایل اخلاقی با حمایت کلیسا رییس جمهور شد.
یعنی اگر بخواهیم قضیه را دینی کنیم نمایندگان هر سه دین ابراهیمی را باید در مقابل هم قرار دهیم: ایران مسلمان، اسراییل یهودی و آمریکای مسیحی در حالی که راهبرد جمهوری اسلامی این بوده که یهود را از صهیونیسم تفکیک کند و در ادبیات رهبری و گفتار رسمی هم تعبیر “دشمن صهیونی” و نه “دشمن یهودی” به کار میرود.
ممکن است جلیلی دوم بگوید میدانم و منظورم تقابل ایران به عنوان نمایندۀ خدا با آمریکا به مثابۀ شیطان بزرگ و اسراییل به عنوان شیطان کوچک یا شیطانک است. در این صورت چرا پای پیغمبران را به میان میآورد چون آنان هم مدعی پیروی از دو پیامبر شاخص ادیان ابراهیمیاند.
چهارم: اگر وطن، آغل است چرا موسم انتخابات که میشود به مفاهیم ملی چنگ میزنند و عنوان روزنامه نزدیک به آنها هم وطنامروز است و مانند اوایل انقلاب اسامی دینی انتحاب نمیشود؟
نام روزنامۀ بنیصدر، انقلاب اسلامی بود و در مقابل آن روزنامۀ جمهوری اسلامی تأسیس شد. روزنامۀ دیگر ابرار بود و رسالت بعدا. همه از مفاهیم مذهبی و دینی استفاده میکردند. ارگان جنبش مسلمانان مبارز که میخواست خط سوم را نمایندگی کند «امت» نام داشت اما نماد همان امت – دکتر پیمان- در مصاحبۀ اخیر یک کلمه از امت نگفته و تنها از ملت گفته است. نه که ملت مسلمان با خدا و پیغمبر عناد داشته باشد. حاشا و کلا. بحث گفتمان رنگ باختۀ امتگرایی است و تازه “ایران”ی باید باشد به عنوان ظرف تا مظروف مورد نظر را در آن قرار دهید. ایران نباشد یا پاره پاره شود این معنویتتان را کجا میخواهید بگذارید؟ بهتر نیست معنویت و دیانت ادعایی را با رعایت اخلاق در مدیریت و انگ نزدن به جریانات سیاسی نشان دهید؟
پنجم: خوب است تلویزیون تحت مدیریت و هدایت جناب وحید جلیلی خاطرات یکی از سرداران شاخص و شهید حمله اول اسراییل در ۲۳ خرداد را پخش کند. آقای رشید میگوید در سال ۶۰ و در جوانی به عنوان فرمانده جنوب در دیدار فرماندهان با امام خمینی که بعد از بنیصدر دوباره خود فرمانده کل قوا شده بودند کلمه «آبادان» را با لهجه خوزستانی گفته و امام پرسیده چه گفتید و او این بار گفته: آبادان. البته سردار رشید دزفولی بود ولی احتمالا گفته بود “عبادان” و عبادان لهجه نیست. نام عربی قبل از تغییر به آبادان بوده است. مثل محمره قبل از خرمشهر یا ماهشهر که قبلا معشور بود.
بعید است امام با آن هوش وافر چون متوجه نشده از او پرسیده باشد بلکه خواسته بر جنبۀ میهنی و ملی تأکید کرده است.
ششم: امام خمینی یک مرجع شیعی بود ولی نام حکومت را جمهوری اسلامی گذاشت نه جمهوری شیعی تا چتر آن گستردهتر باشد. حتی فراتر از آن با نگاه خالص اسلامی نباید دین زرتشت در قانون اساسی به رسمیت شناخته میشد چون در زمره ادیان ابراهیمی نیست و پیامبر آن را با نسبت به الله نمیتوان توصیف کرد مانند موسی کلیمالله و عیسی روحالله و ابراهیم خلیلالله اما به رسمیت شناخته شده. چرا؟ چون نیاکان ما در این جغرافیا زرتشتی بودهاند. با نگاه تاریخی هم بخشی از هویت ماست و برخی از باورهای آن به اشکال دیگر جاری است و تازه اگر نخواهیم تعبیر اسلام ایرانی را برای تشیع کنونی به کار ببریم.
هفتم: وحید جلیلی جوری از معرفت ما و معنویت ما صحبت می کند که انگار بر سر این مفاهیم اتفاق نظر وجود دارد. نماد این معرفت و معنویت را بعضی مولانا جلال الدین محمد رومی میدانند و متقابلا برخی او را تکفیر هم میکنند. یعنی هر که تفسیر خود را دارد از این معرفت و معنویت. هم آدمی مثل زکریای رازی در آن قرار دارد که منکر نبوت است و هم خیام و هم محمد تقی مجلسی. اما وقتی از ایران صحبت میکنیم دقیقا مشخص است از چه صحبت میکنیم و هیچ ابهامی و ایهامی در ان نیست و کاملا محسوس است.
هشتم: بودجه کلان و هنگفت صدا وسیما را همه مردم ایران تأمین میکنند و همه مردم ایران فراتر از افکار جلیلیها هستند و انتخابات پارسال همین موقع گواه است. چون نصف ایرانیان اصلا رأی ندادند و از آن نصف دیگر هم اکثریت به برادرش – همفکر او – رأی ندادند. بنا بر این هر وقت یک شبکه اختصاصی تأسیس کرد میتواند به جای همۀ مردم ایران تنها به برخی بپردازد. معلوم است که همه باید باشند. چرا نباشند؟ شما با دوسطر آمدهای و با دوسطر میروی. نه این ملک، مِلک طلق شماست نه این سازمان.
نهم: این سخنان از یک منظر تهدیدی برای امنیت ملی است. چون هر چه دایره تنگتر باشد فضای شعار و ریاکاری و حرف مفت در صدا وسیما بازتر میشود. در حالی که دستپخت این جماعت را دیده و چشیدهایم و به آدم های تازه نیاز است. ایران پساجنگ به زبان تازه با دنیا و با مردم ایران نیاز دارد. نه که خیال کنیم صلح شده و آسوده بخوابیم. اتفاقا به سبب است که نگرانیم.
دهم: جان کلام این که این بار با دشمنی طرف هستیم که او هم می خواهد از ظرفیت مذهبی یهود بهره گیرد و نگاه آخرالزمانی دارد و خود را قوم برگزیده میداند و خدا را حامی خود می داند و به دیگران به دیده انسان می نگرد.
اما همبستگی ملی تنها مؤلفهای است که تفسیربردار نیست و معنی آن مشخص است و آن هم یعنی فارغ از نوع حکومت و نحوه حکمرانی، این آب و خاک باید بماند و آگاه باشیم که قصد تجزیه ایران را دارند.
راستی چرا اگر قرار بر نگاه دینی به جای ملی است چرا خودشان به صدا و سیما میگویند رسانه ملی؟ اگر ملی بد است چرا نمی گویند رسانه امت اسلام؟
یادمان هست در سال ۱۴۰۰ که علیرضا زاکانی به لطف غیبت مردم در انتخاباتِ هم زمانِ ریاست جمهوری و شورای شهر، به شهرداری تهران رسید این شعار را برای تهران انتخاب کرد: تهران؛ کلانشهر الگوی جهان اسلام. تابلوی آن را هم بر سر در شهرداری ها نصب کردند. در میدان کلانتری یوسف آباد به جای پلاکارد یک تابلوی بزرگ و دایمی گران قیمت با این شعار نصب کردند. تنها چند ماه بعد اما بی سر و صدا تابلو را برداشتند و شعار تهران شد: شهری برای همه. چرا که موضوع دینی را نباید به کاستی ها و پروژه های شهری نسبت می دادند. عجیب است که زاکانی بعد فهمید با شعار انترناسیونالیستی نمی تواند شهرداری را سکوی ریاست جمهوری کند یا به او تذکر دادند کلمه اسلام را بر سر هر پروژه نگذارد اما آقای وحید جلیلی همچنان به دنبال نگاه ایدیولوژیک است.
خلیج فارس:در حالی که پیشتر رئیسجمهور آمریکا با بیان اینکه تمایل دارد فراتر از دوره ریاستش در کاخ سفید بماند، جنجال آفرید، او بار دیگر گفت مایل است تا برای سومین دوره ریاست جمهوری در مقابل باراک اوباما وارد گود شود.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ایسنا؛دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا دوشنبه در جمع خبرنگاران کاخ سفید بار دیگر به ایدهای پرداخت که مغایر با قانون اساسی ایالات متحده است و گفت: مردم از من میخواهند که برای سومین دوره نامزد شوم و من هنوز به آن فکر نکردهام.
ترامپ افزود: ما هنوز چهار سال کامل فرصت داریم تا برای کشورمان کار کنیم تا برای سومین دوره نامزد شویم.
با این وجود او ادامه داد: من دوست دارم برای سومین دوره ریاست جمهوری در مقابل باراک اوباما شرکت کنم.
این اظهارات دونالد ترامپ در شرایطی مطرح میشود که این دومین و آخرین دوره ریاست اوست و خود باراک اوباما هم که سابقا دو دوره رئیسجمهور ایالات متحده بوده، قانونا نمیتواند دوباره در انتخابات شرکت کند.
ترامپ همچنین گفته است که انتظار دارد ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، برای حل مناقشه اوکراین به توافق برسد.
رئیسجمهور آمریکا گفت که نمیخواهد تعرفههای ثانویه بر نفت روسیه اعمال کند، اما اگر روسیه از توافق در مورد مناقشه اوکراین امتناع کند، «این کاری است که انجام میدهم.»
او همچنین بار دیگر تاکید کرد که موضوع عضویت کییف در ناتو علت درگیری اوکراین بوده است و در چارچوب معامله فلزات کمیاب به آن پرداخته نمیشود.
ترامپ گفت: ما خواهان توافقی برای توقف جنگ در اوکراین و پایان دادن به کشتار سربازان روسی و اوکراینی هستیم. اگر پوتین کاری را که برای رسیدن به آتشبس لازم است انجام ندهد، من از نفت روسیه مالیات میگیرم. معتقدم پوتین و زلنسکی به تعهدات خود برای دستیابی به توافق عمل خواهند کرد. تاکید دارم که ما درباره پیوستن اوکراین به ناتو در ازای موافقت با قرارداد مواد کمیاب صحبتی نکردهایم.
دونالد ترامپ همچنین گفته است که رابطه «بسیار خوب» با کیم جونگ اون، رهبر کرهشمالی دارد و در مقطعی با پیونگیانگ تماس خواهد گرفت.
رئیسجمهور آمریکا گفت: من با کیم جونگ اون رابطه خوبی دارم، اگرچه بسیاری از مردم از آن متنفرند. کرهشمالی یک کشور هستهای و رهبر آن فردی باهوش است و ما دائما با او در تماس هستیم.
رهبر ایالات متحده همچنین اشاره کرد که سفر خودش به عربستان ممکن است ماه آینده یا کمی دیرتر انجام شود.
در شرایطی که انتظار نمیرود ترامپ به اراضی اشغالی فلسطینی سفری داشته باشد، گفت: ماه آینده یا کمی بعد از آن به عربستان سعودی خواهم رفت. به قطر و شاید دو کشور دیگر هم خواهیم رفت. ممکن است در امارات هم توقف کنیم و سپس به جاهای دیگر نیز برویم. در خاورمیانه، به نظر میرسد این سه کشوری هستند که ما از آنها بازدید خواهیم کرد.
ترامپ در جمع خبرنگاران کاخ سفید همچنین در مورد حکم دادگاه مبنی بر ممنوعیت پنج سال نامزدی مارین لوپن، سیاستمدار راستگرای فرانسوی، گفت که «به نظر بسیار شبیه این کشور است» و آن را «امری بسیار بزرگ» خواند.
دونالد ترامپ همچنین با انتقاد از دیگر کشورها و به راه انداختن جنگ اقتصادی از طریق تعرفهها گفت: بسیاری از کشورها ما را از بین میبرند و ما برای متوقف کردن آن در ۲ آوریل تلاش خواهیم کرد.
رئیسجمهور آمریکا گفت: کشورهایی هستند که ۵۰ سال است که ما را از پا در میآورند و ما اکنون کشورمان را آزاد میکنیم. شرکتهایی هستند که کارخانههای خود را در چین میساختند و اکنون به دلیل سیاست تعرفهها، آنها را در اینجا میسازند. با این حال، من نگران این نیستم که وضع تعرفهها بر اروپا، به نفع چین باشد.
دونالد ترامپ در پایان همچنین به چهره جنجالی کابینه خودش اشاره کرد و گفت: ایلان ماسک فرد باهوشی است و خدمات بزرگی به کشورمان کرده است، اما با او بدرفتاری شده است و من تا زمانی که ممکن است او را در سمت خود نگه خواهم داشت.
خلیج فارس:ساسان کریمی در صفحه شخصی حقیقت استعفای ظریف را فاش کرد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل ازاقتصاد آنلاین؛ساسان کریمی، معاون ظریف در معاونت راهبردی ریاست جمهوری اعلام کرد: دکتر ظریف به معاونت راهبردی باز نمیگردند. همانطور که نوشتهاند ایشان “استعفا ندادهاند” بلکه تلقیشان این است که از کار “کنار گذاشته شدهاند”. از رسانهها میخواهم که در نقل کلمات حسن امانت را رعایت کنند. خبرهای دیگر موضوعیت ندارند.
خلیج فارس:وزیر بهداشت از حضور وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی، زیرنظر ریاست جمهوری، در پویش ملی «نه به تصادف!» خبر داد
متن وزیر بهداشت برای دعوت مردم به پویش ملی «نه به تصادف» به شرح زیر است:
دکتر محمدرضا ظفرقندی
وزریر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
سخنم را با یک پرسش آغاز میکنم و آن این که: جان یک انسان چقدر ارزش دارد؟ در دیدگاه اعتقادی، مبنای ما آیه ۳۲ سوره مائده است که میفرماید: «مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمیعاً»؛ یعنی اگر حتی مرگ یک نفر را کاهش دهیم، گویی همه انسانها را نجات دادهایم. در این صورت ما همه برنده خواهیم بود و برای این هدف است که در حال تلاش هستیم.
خداوند برای جان انسانها ارزش فوق العادهای قائل است. جان انسانها را عزیز میداند. برای همین واجبترین واجبها در مقابل جان انسان تعطیل میشود؛ مثلا نماز واجبترین واجبهاست. حکم فقهی و شرعی این است که اگر دیدید یک نفر دارد غرق میشود، باید نماز را بشکنید و او را نجات دهید! جان انسان تا این اندزه مهم است.
بنابراین هدف از راه اندازی پویش ملی «نه به تصادف!» بیان این آموزه مهم است که جان انسان بسیار مهم و ارزشمند است. همه کمکها و ظرفیتهای ما باید در کنار هم جمع شوند تا بتوانیم وضع موجود را اصلاح کنیم.
مساله مهمی که هر مدیری، هر مسئولی، هر حکمرانی باید از خود بپرسد این است که جان انسان برایش چقدر مهم است و چقدر ارزش دارد؟ برای نجات و حفظ جان مردم چقدر هزینه میکند؟ ما بهعنوان یک مدیر، چقدر برای سلامت مردم بودجه میگذاریم؟ چقدر برای سلامت مردم دلسوزی میکنیم؟ سازماندهی میکنیم؟ اینها شاخص است.
در اینجا توجه همه مسئولان را به چند نکته جلب میکنم: اینک در برخی کشورها برنامهریزی میکنند تا آمار مرگومیر تصادفات را به صفر برسانند؛ یعنی برنامه آنها رسیدن به صفر است. چرا؟ چون جان انسانها برایشان مهم است. دغدغه این امر را دارند. همه برنامهها را تنظیم میکنند. برای رسیدن به این هدف، طرحهای تحقیقاتی برنامهریزی میکنند. مرگومیرهای قابل پیشگیری را احصا میکنند. علتها را آنالیز میکنند تا مرگ ناشی از تصادف برسد به صفر.
ما هم باید عزممان را جزم کنیم و ببینیم چه می توانیم بکنیم؟ هر کسی در حوزه کار خودش ببیند چه قدمی در این مسیر میتواند بردارد؟ قدمها را با همدیگر بشماریم؛ کمک کنیم و قدم برداریم.
طرح پویش ملی «نه به تصادف!» بحثی نیست که بهتازگی مورد توجه من قرار گرفته باشد؛ دو سال پیش و هنگامی که آمار مرگ ۱۲۰۰ نفر بر اثر تصادفات در نوروز ۱۴۰۲ منتشر شد، به مرحوم آیتآلله رئیسی، رئیسجمهور وقت، نامه نوشتم و هشدار دادم. مسئولیتی هم نداشتم.
هیچکدام از ما نباید بیتفاوت باشیم. آمار مرگ و میر تصادفات در حال افزایش است. این شیب صعودی خیلی مهم است. این صرفاً یک عدد نیست. هر مرگ در ظاهر پایان یک زندگی است اما در حقیقت آغاز درد و رنج و حتی گاهی شروع سقوط به زیر خط فقر یک خانواده است.گاهی میشنوم که آرزوی یک مصدوم تصادفات این است که بتوند از روی ویلچر بلند شود، دست بچهاش را بگیرد و راه برود. گاهی با یک تصادف، یک خانواده به زیر خط فقر سقوط میکند؛ این یک درد بی نهایت بزرگ است! برای همین بود که امسال پویش ملی «نه به تصادف!» را در دولت مطرح کردیم. اما این کار، فقط کار دولت نیست؛ قوه مقننه، قوه قضائیه، پلیس و همه باید دست به دست بدهند تا یک قدم به پیش برویم. ببنیم در عمل چهکار میخواهیم انجام بدهیم و هر کدام وظیفه خودمان را به بهترین شکل انجام دهیم.
انتظارم از همه همکارانم در وزارت بهداشت این است که با حداکثر توان و دلسوزانه وظایفشان را انجام دهند. امیدوارم در پویش ملی «نه به تصادف!» همه از جمله همکارانم در سازمان اورژانس کشور فعالیتهایشان را بهینه و بهروز کنند. میدانیم که منابعمان محدود است اما گاهی با رفتار دلسوزانه، خلاقیت و بازنگری موثر و بههنگام، میتوانیم نتیجه بهتری بگیریم.
این خوب و ضروری است که بگوییم همه جادهها را درست کنیم، گلوگاه و نقاط پرخطر را احصا کنیم و همه را اصلاح کنیم اما نکته اول این است که این اقدامان به مرحله نخست این پویش، که زمان کوتاهی است، نمیرسد. نکته دوم اینکه چنان اقداماتی، منابع زیادی می طلبدو یک برنامه بلندمدت است.
اینکه بگوییم خودروها را ایمن کنیم، هدف خوبی است اما زمانبر و هزینهبر است؛ به نوروز امسال نمیرسد. اما نمیتوانیم دست روی دست بگذاریم و از دست دادن هزاران نفر را در تصادفات شاهد باشیم.
آمار به ما میگوید که بیش از 50 درصد از مرگومیر تصادفات مربوط به خطای انسانی است. پای جان انسانها در میان است. خواهش میکنم حساس باشیم و بیتفاوت نباشیم. ما این توان را داریم که خطای انسانی را در رانندگی اصلاح کنیم. این مسئله را باید مرتب تبلیغ کنیم، فرهنگسازی کنیم؛ تواصی به حق یعنی این؛ وقتی خداوند میفرماید: «انالانسان لَفی خُسر، الاالذین آمنو و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر»؛ همانا انسان در خسارت است مگر آنان که ایمان آورده و کارهاى نیک انجام داده و یکدیگر را به حق و صبر سفارش مىکنند؛ یک مصداق از توصیه به حق، توصیه به رانندگی ایمن است.
حالا با بقیه عوامل چه کنیم؟ تا میتوانیم باید اصلاح کنیم. باید مطالبه کنیم. بیتفاوت نباشیم. با قدرت و بدون مایوسشدن و خستهشدن بخواهیم امور اصلاح شود. اصلاح نقاط پرخطر و حادثه خیز مهم است. اصلاح خودروها و تبدیل به اتومبیلهای ایمن بسیار مهم است.
در این مورد، وضعیت سیستم ما در وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، اورژانسها، انتقال سریع مصدومان بسیار اهمیت دارد. برخی مجروحان ما اگر در اثر خونریزی میمیرند، مربوط به این است که فاصله زمانی انتقال به مراکز درمانی طولانی است. با پزشکی قوی امروز و شاخصی که در زمینههای مختلف از جمله تروما در کشور داریم، باید بتوانیم مجروح را سریع نجات بدهیم. خون کافی و سرم بدهیم. چون اکثر مجروحان ما جوان هستند، جوان را اگر درست و به موقع به مرکز درمانی برسانیم، جانش را نجات میدهیم.
ما در زمان جنگ تجربه کردیم. همه تلاش مان را کردیم که فاصله خط مقدم تا اولین جایی که مجروح بتواند منتقل شود، پست و امداد، اورژانس، اورژانس صحرایی و بیمارستان صحرایی، کوتاه کنیم و این رویه جانهای بسیاری را نجات داد. یک مجروح جنگی در اثر چیه چیزی شهید میشود؟ در اثر خونریزی، در اثر اصابت ترکش، کبد، یا طحال، خونریزی میکند و جان خود را از دست میدهد. 5 دقیقه زمان برای این مجروح بسیار مهم است برای اینکه جلوی مرگ مجروح را بگیریم. ما پستهای امداد را به خط مقدم نزدیک کردیم و بیمارستانهای صحرایی ساختیم. بیمارستانی که محکم و پرتجهیزات بود؛ این افتخار همه دوران جامعه پزشکی است. چون جامعه پزشکی این کار را کرد که در عرض ده دقیقه تا یک ربع، مجروح به بیمارستان صحرایی میرسید؛
اینجا هم داستان همین است که باید سعی کنیم اورژانس کمک کند؛ پلیس کمک کند؛ مردمکمک کنند؛ راه آمبولانس ها را باز کنند. اینها پرهزینه نیست. اخیراً در جلسهای با معاون اول محترم رییس جمهور، آقای دکتر عارف و تیمی که در این زمینه کار میکنیم، سردار حسینی، فرمانده پلیس راهور، که در این زمینه دغدغهمند است، اظهار داشت که اگر مهندسی یا اصلاح همه جادهها را در این زمان کوتاه نمیتوانیم انجام بدهیم، اما حداقل کاری که میتوان انجام داد این است که نقاط پرخطری را که میشناسیم ـ آمارش را دارند ـ با سیلندرهای پلاستیکی که خطوط را متمایز میکند، جلوی سبقتهای غیر مجاز را بگیریم؛ عدد و رقمی که ایشان میداد قابلتوجه بود. رییس پلیس راهور گفت اگر در نقاط پرخطر این کار را انجام دهیم که هزینهاش کم است، حدود 30 درصد میتوانیم از تصادفات و مرگومیر ناشی از سبقتها جلوگیری کنیم؛ این خیلی عدد بالایی است!
کمتر خانوادهای در ایران داریم که از تصادفات رانندگی آسیب ندیده باشد. وقتی در دولت، گزارش موضوع پویش ملی«نه به تصادف!» را دادم، دیدم همه اعضای دولت در این زمینه دغدغه دارند. حتی وزیر ارتباطات گفت چرا سهم ما را مشخص نکردید؟ یعنی از لحاظ فضای الکترونیک، موبایل، هشدارهای پرسرعت در موبایل و … از اینها میتوانیم استفاده کنیم و کمک کنیم.
سردار مومنی، وزیر کشور گفت که جلسه استانداران را میگذاریم و این بحثها با استانداران مطرح شود. این پویش، یک حرکت جمعی لازم است.
اما مداخلات چطور میتواند در کاهش مرگومیر و تصادفات اثر بگذارد؟ برخی مداخلات را سازمان بهداشت جهانی پیشنهاد داده که خوب است. برخی مداخلات که مطالعات علمی غیر از سازمان بهداشت مطرح میکنند و بعضی مداخلات هم بومی ما است و میتوانیم فکر و ایده داشته باشیم. نقش اعمال قانون پلیس خیلی مهم است؛ این پیشنهاد سازمان جهانی بهداشت است. بسیاری از جاها در کشورهای مختلف، وقتی میخواهند مرگومیر را پایین بیاورند ایستگاههایی میگذارد و کسی که هوشیاری کافی ندارد بهدلیل دارو، الکل یا هر چیز دیگری، جلوی او را میگیرند، متوقف میکنند و جریمه سنگینی دارد؛ حتی گاهی حبس دارد.
ایمنی جادهها و نقاط حادثهخیز که مثال زدم میتواند پرخرج باشد یا با ایدههایی بهتر شود. وسایل نقلیه ایمن و مراقبتهای پس از تصادف، که این بخش به وزارت بهداشت مربوط است، ما میتوانیم آسیبها و مرگ و میر تصادفات را کم کنیم. اگر انتقال سریع باشد و ما در بیمارستانها آماده باشیم. همه دستیاران رشتههای تروما، طب اورژانس، بیهوشی، دستیاران ارتوپدی، جراحی اعصاب و… باید ATLS را خوب بلند باشند و عمل کنند.
حدود نیمی از مرگ و میر تصادفات در صحنه تصادف اتفاق میافتد که باید با اعمال قانون توسط پلیس و فرهنگسازی و … میتواند اصلاح شود. اما بقیهاش چه؟ یک مقدار در جاده و یک مقدار هم در بیمارستانها؛ در فاز بیمارستانی اگر قوی عمل کنیم، مطالعه نشان میدهد که، حدود 24 تا 25 درصد مرگومیر را پایین میآید. همین ایستگاههای بازرسی و هوشیاری رانندگان، 17 درصد تصادفات را کاهش دادهاست. پویشهای ایمنی جاده تعداد تصادفات را 9درصد کاهش دادهاست. اصلاح نقاط حادثهخیز مثلاً تقاطع به میدان تبدیل شود یا دوربرگردانهایی که درست باشد، 30 تا 50 درصد تصادفات را کاهش دادهاست و همچنین تکنولوژیهای جدید، هوش مصنوعی، کنترل سرعت که در اینجا عدد خیلی بالاست و تا 49 درصد میتواند موثر باشد.
حل مشکل تصادفات در کشور ساده نیست؛ فقط کار یک دستگاه هم نیست. نمیتوانیم بگویم فقط پلیس این کار را انجام بدهد؛ بسیار پیچیده است. مجلس باید بیاید، قوه قضاییه بیاید، همه باید بیایند. همه ملت باید پای کار باشد. برای همه ما باید جان جوانانمان مهم باشد.
مسئله دیگر موضوع استفاده از کلاه ایمنی است؛ علت مرگومیر درون شهری با بیرون شهری فرق میکند. در مرگومیر درون شهری بیشترین سهم مربوط به موتورسوار بدون کلاه ایمنی است. دیدن این صحنه در بیمارستانها که پدر پیری جوان موتورسوار تصادفیاش، که کلاه ایمنی نداشته، را با برانکارد در بیمارستان هل میدهد و متاسفانه گاهی علیرغم همه تلاشها شاهد از دست رفتن جان عزیزش است، بسیار تلخ و تاسف آور است.
من انتظار دارم و بایسته است شرکتهایی که در زمینه حمل و نقل موتوری در کشور فعالاند، استفاده از کلاه ایمنی را برای موتور سواران اجباری کنند. نباید فکر کنیم فقط پلیس باید اعمال قانون کند. نباید همه مسئولیتها را به گردن پلیس بیندازیم. هر کسی در هر نقطهای برای اصلاح امور و پیشگیری از تصادفات میتواند قدم بردارد، این کار بکند.
متاسفانه عدماستفاده از کلاه ایمنی در سرنشینان موتورسوار در شهرها حدود 97 درصد است. اگر نصف این موتورسواران مراقبت کنند و کلاه ایمنی داشتهباشند، مرگهای منتسب به این بحث در آقایان 16 و در خانمها حدود 15 درصد کاهش مییابد.
باید از تجربه کشورهای دیگر استفاده کنیم؛ در سوئد، «چشمانداز صفر» دارند؛ یعنی هدفگذاری به صفر رساندن مرگومیر حوادث ترافیکی دارند. با برنامههایی که مرتب پژوهش میکنند. نقاط ضعف را مشخص میکنند و اصلاح میکنند.
مهندسی ایمنی جادهها، مدیریت سرعت، تولید وسایل نقلیه ایمن و آموزش. آنچه در کوتاهمدت میتوانیم انجام بدهیم آموزش و فرهنگسازی است. آموزش و پرورش باید در کار باشد. یعنی بچهها و دانشآموزان در این مسئله دخیل باشند. در دورهای در کشور ما پدیده همیار پلیس مطرح شد که بسیار مؤثر بود.
در ژاپن قوانین سختگیرانه وضع کردهاند؛ حتی اگر کسی با شرایط ناهوشیار و مصرف الکل رانندگی کند، حبس دارد. جریمههای سنگین دارد. در آنجا شبکههای دوچرخهسواری، آموزش در مدارس ایجاد کردهاند. جریمهای که در کانادا برای استفاده از موبایل در حین رانندگی است، حدود 300 دلار است.
نکته آخر اینکه هر کدام از ما اگر دلسوز مردم باشیم، دلسوز اینکه یک جان را حفظ کنیم، انتظار این است که همه با هم دست به دست هم بدهیم و با یک قدم، با یک توصیه، یک هشدار، یک نصیحت، جلوی تصادف را بگیریم. هر کدام در سازمانهای خود این شرایط را جلو ببریم. امیدوارم آنچه اتفاق میافتد سلامت مردم و رضایت خداوند باشد.
در پایان از همه ملت ایران دعوت میکنم به پویش ملی «نه به تصادف!» بپیوندند و دوستان و بستگانشان را نیز دعوت کنند که به این پویش بپیوندند.
بهطور ویژه از ورزشکاران، هنرمندان و اصحاب رسانه و همکارانم در نظام سلامت میخواهم که به پویش ملی «نه به تصادف!» بپیوندند و همه مخاطبان و هوادارانشان را نیز تشویق کنند که به پویش ملی «نه به تصادف!» بپیوندند.
خواهش میکنم بی تفاوت نباشیم! بیایید وضع موجود را اصلاح کنیم!
منبع:برترین ها
خلیج فارس:معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری از پیگیری پرونده قضایی رضا بابک و مرضیه برومند در جریان چهل و سومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر خبر داد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ایرنا؛زهرا بهروزآذر روز پنجشنبه با حضور در غرفه خبرگزاری جمهوری اسلامی در خانه جشنواره چهل و سوم فجر اظهار داشت: من امروز در مورد پرونده این دو هنرمند شنیدم، باید پیگیری کنم. اصلا نمی دانم جزئیات آن چه بوده است.
وی در این باره که آیا قول می دهید مساله را پیگیری کنید؟ افزود: من حتما پیگیری می کنم ببینم مساله چه بوده است ولی تا الان از جزئیات آن خبر ندارم.
معاون رئیس جمهوری درباره چالشهایی که برای برخی بازیگران زن پیش آمده گفت: شکی نکنید که ما باورمان بر این است که این زنان سرمایه های کشور هستند. در همین کشور رشد و نمو کردند و هیچ کس به اندازه آنها ایران را دوست ندارد، هیچ کس به اندازه آنها قدر ایران را نمی داند و دلش برای ایران نمی تپد، صاحب این مملکت هستند، باید کنار ما و خودشان در میدان باشند و بتوانند مسائل را شناسایی کنند.
وی افزود: در مقاطعی دلخوری و رنجش هایی پیش آمده و هر دو طرف از همدیگر ناراحت شدند و ممکن است از ما کوتاهی هایی دیدند و دلشان گرفته شده باشد و هم این که احساس کردند بی مهری به آنها شده است. کارهای خوبی که شده را اعلام نکرده اند. الان دیگر دلیلی ندارد روی آن پافشاری کنیم، وقتی هر دو طرف باورشان بر این است که همدیگر را دوست دارند. ما اگر می گوییم دنبال وفاق هستیم منظورمان وفاق بین هم است، فقط وفاق در بین دولتمردان و دولتزنان نیست. وفاق بین مردم باید شکل گیرد.
خلیج فارس:برخلاف جلسات قبل، در جلسه امروز، میز کوچک سه نفره هم قرار داده شد تا سران سه قوه ، پشت آن قرار بگیرند.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترینها؛نشست های سران سه قوه در محل ریاست جمهوری با حضور رئیس جمهوری به عنوان رئیس دولت (قوه مجریه) رئیس مجلس (قوه مقننه) و رئیس قوه قضائیه برگزار می شود.

خلیج فارس:عباس صالحی، وزیر ارشاد میگوید لایحه حجاب «با نظر مراجع ذیصلاح» ابلاغ نشده است
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از انتخاب؛سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست خبری امروز خود گفت: یکی از پیشنهادهایی که درباره قانون عفاف و حجاب وجود دارد لایحه جایگزین است و چون چنین پیشنهادی مطرح بوده طبیعتاً دو مجرا با یکدیگر نمی توانند حرکت کنند.
به نظر می آید معاونت حقوقی ریاست جمهوری مسیر لایحه جایگزین را پیش خواهد برد و لذا شورای فرهنگ عمومی در حد همان مصوباتی که از قبل هم بوده عمل می کند تا اینکه مسیر جدید مشخص شود که لایحه هست یا قانون مجلس سوم.
خلیج فارس:در روزهای اخیر، یک صرافی در سعادتآباد تهران با انتشار تراکتی اعلام کرده است که تا روز پیش از آغاز ریاستجمهوری ترامپ، دلارهای شهروندان را با قیمت ۹۵ هزار تومان خریداری میکند.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترینها؛ در روزهای اخیر، یک صرافی در سعادتآباد تهران با انتشار تراکتی اعلام کرده است که تا روز پیش از آغاز ریاستجمهوری ترامپ، دلارهای شهروندان را با قیمت ۹۵ هزار تومان خریداری میکند. نکته جالب توجه این است که صرافی مذکور در این مدت هیچگونه فروش ارزی نخواهد داشت. این اطلاعیه که توجه بسیاری از مردم و فعالان اقتصادی را به خود جلب کرده است.