خلیج فارس:جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام با حضور روسای قوای مجریه و قضائیه و اکثریت اعضا تشکیل شد.
خلیج فارس: مسعود پزشکیان همزمان با ۱۷ آذر روز دانشجو با حضور در دانشگاه صنعتی شریف با دانشجویان به گفتگو پرداخت.
بهگزارش خلیج فارس؛ رئیس جمهوری بیان کرد: ما نیاز به راه درست و اجرای درست داریم. ما نیاز به کمک همه داریم تا راه درست را پیدا کنیم. همان FATF را بیایید داخلی حل کنیم. در داخل آن را پیاده کنیم. امروز آمریکا میفهمد کدام کشتی و کالا کجا میرود، اما ما در این مملکت یک کشتی با بارش گم شود، پیدا نمیکنیم. دوست ما رفت کانادا دوره ببیند. جراح مغز بود. به من گفت در کانادا رفتم با خانم اجاق گاز بخریم. قیمتش مناسب بود گفتیم ما میخواهیم یک ماه دیگر میرویم گفت ببر. یک ماه بعد هنگام خروج از فرودگاه گفتند اول پولش را بدهید بعد بروید. در سیستم داده خیلی راحت همه چیز تحت کنترل است. فکر میکنید اسرائیل چگونه ترور انجام میدهد؟ همه چیز را راحت رصد میکند.
وی افزود: ما میتوانیم مشکل را حل کنیم، اما باید واقعیت را ببینیم. شما سرمایههای کشور هستید شما شواهد بیاورید ما میپذیریم لازم نیست باهم دعوا کنیم. وقتی باهم بتوانیم گفتگو کنیم دعوایی وجود ندارد. FATF را قبول ندارند. بگویند چرا قبول نداریم؟ بنشینیم بحث کنیم. میتوانیم به نتیجه برسیم. از همه تجار بپرسید که نبودن FATF چه مشکلی ایجاد کرده است. بروید بپرسید. واقعیت تلخ است، اما باید پذیرفت. ما نمیخواهیم در برابر هیچ قدرتی وا دهیم ما قدرتمند هستیم، اما باید خود را بالا بکشیم. با شعار و داد زدن نمیتوان مشکل مملکت را حل کرد.
خلیج فارس:مهرداد خدیر- حضور رییس جمهور در دانشگاه به مناسبت 16 آذر برای گفتوگو با دانشجویان و انتخاب دانشگاهی در اندازه و آوازۀ «صنعتی شریف» رفتاری نبود که قابل پیشبینی نباشد.
رییس جمهور پزشکیان در دانشگاه صنعتی شریف به مناسبت 16 آذر روز دانشجو
چرا که در جوانی و دههٔ 50 خود مسعود پزشکیان دانشجویی فعال بوده و در دهۀ 60 هم به استادی رسیده، در دهۀ 70 رییس دانشگاه هم شده، در دهۀ 80 وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی در موفقترین دولت بعد از انقلاب (۸۰ تا ۸۴) و باز طبعا به اقتضای دانشگاههای علوم پزشکی (که از وزارت علوم منتزع و به وزارت بهداشت منضم شدند) با دانشجویان سر کار داشته و در ایام انتخابات ریاست جمهوری هم بیش از نامزدهای دیگر از علم و روشهای علمی گفته است.
به لحاظ سیاسی هم وزیر دولتی بوده که رییس آن (سید محمد خاتمی) سنت حضور در مراسم روز دانشجو به قصد پاسخگویی را احیا کرد و گرنه سلف او (هاشمی رفسنجانی) ترجیح میداد به جای 16 آذر در روز 27 آذر به عنوان روز وحدت روحانی و دانشجو به دانشکده الهیات برود و در مراسم رسمی شرکت کند و به جای پاسخ به پرسشهای دانشجویان از دکتر مفتح و پیوند طلبه و دانشجو بگوید.
این سطور هنگامی نوشته شده که نطق رییس جمهوری در دانشگاه شریف هنوز تمام نشده (پیش از ظهر شنبه 17 آذر1403) اما یک جمله که در آغاز و در انتقاد گفته بهانۀ این نوشته است: «دانشجویان ما آن طور که باید به جنایات غزه اعتراض نکردند».
تظاهرات اعتراضی در دانشگاههای آمریکا در حمایت از غزه در بهار امسال
این سخن درست است و واقعیت دارد اما همهٔ واقعیت نیست و از رییس جمهوری که در رویْکرد و ادبیات با رقیبان اصولگرا و سلف مرحوم خود کاملا متفاوت است انتظار میرفت و میرود به بیان واقعیت بسنده نکند و تمام واقعیت را بگوید. آمریکاییها در دادگاه از شاهدان میخواهند اولا واقعیت را بگویند، ثانیا جز واقعیت را نگویند و ثالثا تمام واقعیت را بگویند. پزشکیان هم اگرچه واقعیت را گفته و جز واقعیت را هم نگفته اما تمام واقعیت را نگفته است و این بخش آخر خالی از اشکال نیست.
(در توضیح این سه مثالی میتواند کمک کند: تصور کنیم در خیابان شاهد فحاشی مسافر تاکسی به راننده بودهایم و این که دیده مسافر چگونه در را با شدت کوفته و ناسزایی درشت گفته و راننده در پی آن خشمگین و بعد با او درگیر شده و در این میان پای مسافر لغزیده و به جوی افتاده و دچار ضربه مغزی شده است. حالا اگر بگوییم “مسافر به خاطر درگیری با راننده به جوی افتاد” واقعیت را گفتهایم و اگر بگوییم “در پی ضربهٔ مشت به جوی افتاده” و نگوییم لغزید جز واقعیت را هم گفتهایم اما اگر نگوییم منازعه را در واقع مسافر با پرخاش و ناسزا شروع کرد تمام واقعیت را نگفتهایم.)
بله. دانشجویان ایرانی آن طور که باید و مانند دانشگاههای دنیا به جنایات غزه اعتراض نکردند. این واقعیتی است که از زبان آقای رییس جمهور بیان شد. جز واقعیت را هم نگفت اما تمام واقعیت نیست. محدود به دانشگاه ها هم نیست و مشخص نیست چرا دکتر پزشکیان به دانشگاه گیر داده در حالی که شاهد تظاهراتی مانند پاریس و استانول در تهران نبودیم و همان پارسال درست در 16 آذر 1402 به این پرسش پرداختم که: چرا در تهران برای غزه تظاهراتی به وسعت استانبول و پاریس برپا نشده و دلایلی آوردم و قضیه را فراتر از دانشگاه ها بررسیدم چون هنوز نه دانشگاه های آمریکا به اعتراض برخاسته بودند و نه هنوز دانشگاه های ما از زخم 1401 التیام یافته بودند.
برای این که بدانیم وببینیم تمام واقعیت چیست این نکات میتواند یاریگر باشد:
۱. در دیگر کشورها حجم تبلیغات علیه اسراییل و به سود فلسطین به اشباع و تکرار نرسیده و ناگهان با این پدیده رو به رو شدند. در ایران اما نسل امروز دانشجو از روزی که چشم باز کرده در مدرسه و خیابان و تلویزیون از فلسطین و غزه شنیده و اشباع شده است.
۲. در دیگر کشورها خود حکومت در حال محکوم کردن نیست و چه بسا حمایت و حتی تسلیح هم میکند. بنا بر این اعتراض آنان در واقع متوجه حکومت حامی یا ساکت هم هست. در ایران خوش بختانه جمهوری اسلامی چنان که همه می دانند مقابل اسراییل است و اعتراض با هدف اعتراض به حکومت وجهی ندارد.
۳. دانشجویان دانشگاههای بزرگ دنیا بیشتر بر جنبه انسانی قضیه تأکید دارند و اینجا وجه ایدیولوژیک میچربد. آنقدر ایدیولوژی در همه شئون زندگی ایرانیان رخنه و رسوخ کرده که وجوه دیگر به حاشیه رانده شده و از این رو دانشجویان شاید تصور کنند اگر بخواهند از آرمان فلسطین دفاع کنند انگار از نگاه ایدیولوژیک دفاع میکنند و ترجیح میدهند کنار بکشند.
۴. در اینکه همه مخالف کشتار غیر نظامیان هستند تردیدی نیست و کیست که از این صحنهها دل چرکین نشود اما اگر دانشجویانی میخواستند از حماس هم انتقاد کنند آیا اجازه داشتند یا سر و کارشان به کمیته انضباطی میافتاد؟ در انگلستان و فرانسه و آمریکا دانشجویان چنین نگرانییی نداشتند.
۵. دانشجویانی هم به این دلیل اعتراض نکردند که معتقدند اگر اعتراض حق آنان است چرا در ۱۴۰۱ تاوان سنگین پرداختند و اگر دولت قبل کنار نرفته و دولت جدید نیامده بود ۱۵۰ دانشجو همچنان در تعلیق بودند. نمیشود که موضوع اعتراض را دیگران تعیین یا تأیید کنند.
۶. دانشجویان به لحاظ سیاسی چند پارهاند. از اصولگرا و سهمیهای تا هوادار اصلاحات تا مخالف و بیاعتقاد و بیتفاوت. چون حمایت از غزه و فلسطین منوپل گروه اول شده دیگران احتمالا تصور میکنند چنانچه در این زمینه همداستانی کنند دوستانشان تصور کنند به اردوگاه آنان تعلق دارند و همان گونه که آنها در تجمع احتمالی اعتراض به قانون حجاب اجباری شرکت نمیکنند اینها هم در تظاهرات علیه اسراییل حاضر نمیشوند.
البته نقش شبکههای اجتماعی را هم نباید نادیده انگاشت و دیدیم که وقتی الهه محمدی خبرنگار پارسال زندانی جایزه خود را به روزنامه نگاران فلسطینی اهدا کرد همان ها که از مهر ۱۴۰۱ تا دی ۱۴۰۲ که زندانی بود برای او هورا میکشیدند بر روزنامه نگار ایرانی تاختند!
با این اوصاف اگر آقای رییس جمهور میخواست تمام واقعیت را بگوید باید اشاره میکرد وقتی حق اعتراض تنها برای موضوعات خاص و رسمی به رسمیت شناخته شود و شورایی با بودجه متولی ساماندهی این امور باشد و دانشجو به اعتراض نکردن و سر خود را به زیر انداختن توصیه شود طبیعی است که به جنایات غزه هم بیاعتنایی یا کماعتنایی کند اگرچه طبیعی نیست چون در آنجا واقعا دارند آدم میکشند.
7. دانشجوی دکتری در بهترین دانشگاه آمریکا ماهانه 2000 دلار کمک هزینه دریافت می کند. عددی که برای گذران زندگی دانشجویی و البته نه در رفاه کافی است تا شغلی پیدا کند. اینجا دانشجو هزار مشغله فکری دیگر هم دارد. حالا از او بپرسیم چرا مثل تظاهرات بعد از نماز جمعه تظاهرات نمیکنی؟
جدای آنها آیا دانشجویان حق داشتند جدای اعتراض راهکار هم بدهند یا باید عین ادبیات رسمی را تکرار کنند.چون پارسال که مطلع ترین روزنامه نگار ایرانی در حوزه مسایل فلسطین و اسراییل پیشنهاد داد کنترل نوار غزه را به دولت خود گردان بسپارند بر او تاختند که می خواهد جلوی نابودی اسراییل را بگیرد. در واقع بیشتر دنبال هم آوایی و تأییدند و روح معارض دانشجویی می پندارد در این فقره هم اگر سکوت کند چون هم آوایی نکرده اعتراض کرده اند که البته درست نیست و دو قصه جداست.
خلیج فارس:نماینده قم در مجلس گفت: مجلس در مورد مذاکرات وین اطلاعی ندارد پس چگونه مجلس در رأس امور است و مجلسی که بنا است در رأس امور باشد چرا از هیچ چیزی اطلاع ندارد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ایلنا؛قاسم روانبخش در نشست علنی نوبت عصر امروز (سه شنبه، ۱۳ آذرماه) مجلس شورای اسلامی در تذکری با بیان اینکه حرمت امامزاده را باید متولی حفظ کند، گفت: طبق ماده ۲۲ بند ۱۱ یکی از وظایف هیات رئیسه حفظ حرمت و جایگاه مجلس و قانونگذاری است اما اگر بنا است سه شیفت قانونگذاری کنیم ولی کسانی که مجری قانون هستند به آن عمل نکنند و آن را زیر پا بگذارند حضور ما بی معنی می شود.
وی افزود: هر دقیقه ای از مجلس میلیون ها تومان هزینه می برد و رئیس جمهور قسم خورده است که مجری قانون اساسی باشد اما در تلویزیون به طور رسمی اعلام می کند که من قانع نشدم از قانون حجاب و عفاف و وفاق را بهم می زند و مطرح می کند که قانون مصوب مجلس ابهام دارد در حالی که قانون مصوب مجلس و مورد تائید شورای نگهبان لازم الاجرا است. همینطور در مورد قانون دو تابعیتی ها نیز همین موضوع صدق میکند اما امروز شاهدیم فردی که جایگاه قانونی ندارد در جایگاه معاونت راهبردی برای نظام خط و نشان می کشد و به طور رسمی مصاحبه می کند و می گوید ما حاضریم فراتر از موضوع هسته ای مذاکره کنیم.
نماینده قم در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: باید روشن شود که این اظهارات چیست، همینطور مجلس در مورد مذاکرات وین نیز اطلاعی ندارد و چگونه مجلس پس در رأس امور است و مجلسی که بنا است در رأس امور باشد چرا از هیچ چیزی اطلاع ندارد.
خلیج فارس: رئیس جمهور معصومه آقاپور را به سمت «مشاور رئیس جمهور در امور همکاریهای اقتصادی» منصوب کرد.
به گزارش«خلیج فارس»به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، متن حکم مسعود پزشکیان، رئیس جمهور به شرح زیر است؛
بسم الله الرحمن الرحیم
سرکار خانم معصومه آقاپور
نظر به مراتب تعهد، شایستگی و سوابق ارزشمند سرکارعالی، به موجب این حکم به سمت «مشاور رئیس جمهور در امور همکاریهای اقتصادی» منصوب میشوید.
امید است با اتکال به خداوند متعال و در چارچوب قانون اساسی، اهداف سند چشمانداز، سیاستهای کلی مصوب مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، برنامه هفتم پیشرفت و با رعایت منشور سیاستهای کلی دولت چهاردهم؛ با ارائه نظرات مشورتی راهگشا در تحقق اهداف دولت و حل مشکلات کشور در این حوزه مجدانه کوشا باشید.
توفیقات روزافزون سرکارعالی را در انجام شایسته وظایف محوله از درگاه خداوند سبحان خواستارم.
مسعود پزشکیان
رئیس جمهوری اسلامی ایران
خلیج فارس:روزنامه اصولگرا به حضور پسر و داماد پزشکیان در دفتر رئیس جمهوری انتقاد کرد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از جوان؛دولت پزشکیان تاکنون با انتقادات متعددی برای انتصابات خود روبهرو بوده است و مسئله انتصاب خلاف قانون محمدجواد ظریف حتی کار را به لایحه بازی دولت و صحن علنی مجلس کشاند.
اگر موضوع انتصاب ظریف، تابعیت آمریکایی آقازاده او بود، این بار حضور خود یک آقازاده در دولت باعث شده که موجی از اعتراض و البته تعجب از اقدام دولت راه بیفتد. دلیل تعجب هم این است که پزشکیان همواره بر انتصاب بر مبنای شایستهسالاری و بدون توجه به سفارش و نسبتهای فامیلی و جناحی تأکید داشته، ولی اکنون پسر خود او حکم حضور در دولت گرفته است.
اواخر هفته گذشته خبر آمد که یوسف پزشکیان (فرزند رئیسجمهور) در حکمی از سوی رئیس دفتر رئیسجمهور، به عنوان مشاور و دستیار رسانهای رئیس دفتر رئیسجمهور منصوب شده است. پیش از این هم خبر آمده بود که حسن مجیدی (داماد رئیسجمهور) در حکمی از سوی حاجی میرزایی رئیس دفتر رئیسجمهور به عنوان دستیار ویژه دفتر رئیسجمهور منصوب شده بود. این یعنی که دو نفر از چهرههای اصلی دفتر رئیسجمهور پسر و داماد او هستند.
یوسف پزشکیان نه سابقه کار رسانهای دارد و نه تاکنون کار تبلیغاتی انجام داده است. اگر قابل اعتماد رئیسجمهور است، صرفاً به دلیل نسبت خانوادگی است و وقتی صرف نسبت خانوادگی دلیل انتصاب میشود، باید ترسید و هشدار داد که دولت در ورطه آقازادهبازی نیفتد.
روز پنجشنبه رئیسجمهور در جلسه با اعضای فرهنگستان علوم پزشکی ضمن تأکید بر اینکه برای حل مشکلات کشور کسانی که علم و تخصص دارند باید راه حل ارائه دهند، گفت «خیلی از افرادی که پست گرفتهاند در واقع کارشناس نیستند و با توصیه یک نفر دیگر شدهاند کارشناس و مدیرکل! به همین خاطر وقتی مطلب را برای حل مشکل به آنها ارجاع میدهیم به جایی نمیرسد یا طرحهایی بیرون میآید که شرایط را بدتر میکند. نمیشود ۴۵ سال از انقلاب گذشته باشد و وضعیت مشکلات کشور روز به روز بدتر شده باشد، اگر راه درست را انتخاب کرده بودیم و راه را درست رفته بودیم الان در این نقطه نبودیم.»
دولت باید مراقبت کند که در فضای حاشیهسازی برای خود قرار نگیرد. بعد از کلی حاشیه درباره انتصاب خلاف قانون ظریف که هنوز هم تمام نشده، اکنون حاشیه انتصاب اعضای خانواده رئیسجمهور میتواند چهره دولت را در افکار عمومی تضعیف کند.
خلیج فارس:عادل فردوسیپور، محبوبترین مجری دو دهه اخیر صداوسیما، دوباره مورد بیمهری تلویزیون و در ردهای پایینتر، ساترا، قرار گرفته است. ساترا که زیر نظر تلویزیون و صداوسیما مشغول صدور مجوز برای برنامههای فضای مجازی و اینترنت است، به تازگی مانع از گزارش عادل فردوسیپور بر بستر اینترنت شده است.
به گزارش «خلیج فارس» به نقل ازفرارو، این اتفاق درشرایطی رخ داده که همگان از رابطه شکرآب تلویزیون و عادل فردوسیپور با یکدیگر خبر دارند. تلویزیون سال ۱۳۹۷ و درست از زمانی که علی فروغی زمام شبکه سه را در اختیار گرفت، بساط برنامه ۹۰ که آن روزها محبوبترین برنامه تلویزیون بود را برچید. بسیاری از آن اقدام به عنوان یک هاراگیری آشکار یاد کردند ولی آن روزها مسئله بودن و نبودن بر «مدار» از سوی مسئولان تلویزیون عنوان و ادعا شد که عادل فردوسیپور از آنجا که حاضر نیست بر مدار تعریف شده حرکت کند، جایی نخواهد داشت.
عادل با وجود چنین بیمهری بزرگی، به همکاریاش با شبکه ورزش ادامه داد ولی چندی بعد با اعلام اینکه تفکرات حاکم بر این نهاد را دیگر تاب نمیآورد به همکاریاش با تلویزیون پایان داد. اینها همگی در شرایطی بود که از سال ۱۳۹۷ به این طرف، عادل که همواره گزارشگر برتر صداوسیما محسوب میشد، فوتبالی را گزارش نکرد. فردوسیپور سراغ برنامههای خاص خودش شبکههای خانگی و البته بستر اینترنت رفت که آنجا هم چندان راحت گذاشته نشده است. ماجرای تازه را دیگر همگان میدانند؛ او بعد از قریب به ۶ سال با گزارش رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا در یکی از شبکههای اینترنتی خانگی برگشته ولی حالا تاب دیدن همین اتفاق را هم ندارند. آنطور که مدیر آپارات اسپرت و فیلمو عنوان کرده، ساترا خواسته تا مانع از گزارش عادل فردوسیپور شوند. این خواسته اگرچه با شوک بزرگی همراه بوده ولی عجیب است که باعث شوکه شدن مسئولان و مشاوران دولتی هم شده است.
برای ورود به این بحث ابتدا کافی است واکنشها به اولین گزارش عادل فردوسیپور در ایران بعد از قریب به ۶ سال را دید. آن روز موج جدیدی از خوشحالی در بین علاقمندان به فوتبال به راه افتاد. کار به جایی رسید که فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت هم در صفحه شخصی خود در فضای مجازی نوشت که «بازگشت از برخی تصمیمات که مردم را شاد میکند، هم به نفع دوستداران فوتبال است، هم توان افزایش سرمایه اجتماعی را دارد؛ گاه با یک تصمیم ساده میتوان وفاق بزرگی در جامعه ایجاد کرد.»
تاکید روی کلمه وفاق این شایعه را به راه انداخت که ظاهرا قرار است اتفاق نوینی در این زمینه رقم بخورد. عدهای حتی شایعه بازگشت احتمالی فردوسیپور به تلویزیون را هم مطرح کردند که عادل بعدها این شایعه را تکذیب کرد. روند گزارشگری عادل دوباره در چند نوبت ادامه پیدا کرد تا اینکه بالاخره سروکله ساترا پیدا شده و فعلا میخواهد مانع از ادامه گزارشهای فردوسیپور شود.
این فرایند، دیگر وارد مسیری شده که ظاهرا دولت مسعود پزشکیان و مشاوران رئیس جمهور هم آچمز شدهاند. آنها که امیدوار بودند تغییری ملموس در شرایط رخ دهد، حالا آشکارا با پدیدهای روبرو هستند که به قرار توان حل کردن آن را هم در کوتاه مدت نخواهند داشت. این یکی را میتوان در لابلای اظهارات علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیس جمهور یافت که در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس حیرتش از چنین تصمیمی را به تصویر کشیده است. او نوشته که «در تعجبم چرا عدهای تاب دیدن حال خوب مردم را ندارند. هرچیزی که حتی به قدری اندک، موجب شادی، سرگرمی و دل خوش جامعه میشود را برنمیتابند. در خبرها خواندم که ساترا دستور ممنوعیت «گزارش» عادل فردوسیپور و «اکنون» سروش صحت را صادر کرده است. مثل اکثر هموطنان دوستشان دارم. نمیدانم چرا در حالی که همه ما نگران مرجعیت رسانهای در داخل هستیم، متولیان آن هیچ دغدغهای در این خصوص ندارند.»
قسمت عجیب داستان اینجاست که دولتیها که انتظار داشتند با ورودشان همگرایی صورت بگیرد، حالا خودشان متحیر، بیرون از گود مانده و با چشمهای از حدقه بیرون زده، ماجرای سختگیری بر عادل را نظاره میکنند.