خلیج فارس:پسر ۲۵ سالهای که با پوشیدن لباس زنانه در مشهد تکدیگری میکرد، دستگیر شد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترین ها؛تصاویری از او را، آرش هاشمی (خبرنگار) در توئیتر خود منتشر کرده است:
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از خراسان؛ ماجرای وحشتناک باند گربه های وحشی از مرداد سال 1398 هنگامی در مشهد بر سر زبان ها افتاد که3زورگیر موتورسوار جنایتی هولناک را در پارک خطی بولوار امامیه رقم زدند. آن روز 2جوان روی نیمکت پارک و در زیر سایه درختان حاشیه خیابان نشسته و با گوشی تلفن خود سرگرم بودند که ناگهان خط نگاه 3 زورگیر موتور سوار به آنان رسید.«امیر حسین –الف» که سردسته باند زورگیران بود به راکب موتورسیکلت اشاره کرد که به سمت 2جوان سایه نشین برود.لحظاتی بعد اما خنجر ها از غلاف بیرون آمد و 2 تن از زورگیران با عربده کشی به سمت جوانان گوشی به دست هجوم بردند.یکی ازآن 2نفر با دیدن این صحنه وحشتناک بلافاصله پا به فرارگذاشت واز معرکه گریخت اما امیر اسدی (جوان21 ساله) که حیرت زده به مهاجمان خیره شده بود به چنگ زورگیران خشن افتاد.دزدان خنجربه دست درحالی برای سرقت گوشی تلفن با جوان21ساله درگیر شدند که او با فریاد«دزد!دزد!»تلاش می کرد تا توجه رهگذران رابه خود جلب کند اما سردسته باند «گربه های وحشی»ناگهان تیغه خنجر رابالا برد و به صورت کلنگی برپیکر طعمه خود فرود آورد.طولی نکشید که با فرار 3عضو باند زورگیران،جوان بی گناه نیز براثر عوارض اصابت ضربه خنجر جان خود را از دست داد واین گونه پرونده ای جنایی مقابل قاضی کاظم میرزایی(قاضی ویژه قتل عمد در زمان وقوع حادثه)قرارگرفت. گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است با آن که اعضای باند گربه های وحشی تحت تعقیب پلیس قرار داشتند اما همچنان به زورگیری های خود ادامه می دادند وبه خاطر چاقو کشی های وحشتناک، موجی از رعب و وحشت را به راه انداخته بودند چرا که آن ها ابتدا طعمه های خود را با ضربات چاقو و خنجر زخمی می کردند وسپس اموال آن ها را می ربودند.به همین دلیل مقام قضایی دستورات ویژه ای را برای دستگیری اعضای این باند خطرناک صادر کرد و بدین ترتیب گروهی از کارآگاهان ورزیده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی با رصدهای اطلاعاتی گسترده موفق شدند بیش از 15عضو باند گربه های وحشی را دستگیر کنند. باتوجه به تبهکاری های 3عضو خطرناک این باند، بررسی های قضایی همزمان با بازسازی صحنه قتل جوان 21 ساله ادامه یافت و پرونده آنان پس از تکمیل تحقیقات به دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد.
بنابر گزارش روزنامه خراسان، اهمیت و حساسیت این ماجرا موجب شد تاپرونده مذکور با دستور مقامات قضایی استان، در شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی مورد رسیدگی قرار گیرد.خیلی زود جلسات دادگاه،به ریاست قاضی هادی دنیا دیده و مستشاری قاضی غلامرضا مصطفوی برگزار شد و بدین ترتیب وکلا تلاش کردند ارتکاب جنایت را به عوارض ناشی از مصرف مشروبات الکلی و قرص های روانگردان گره بزنند. از سوی دیگر نیز استدلال کردند که سرکرده باند «گربه های وحشی» ندانسته ضربه چاقو را بر نقطه ای از پیکر طعمه خود فرود آورده است که به کشنده بودن آن آگاه نبود!به گزارش روزنامه خراسان، این دفاعیات در حالی بیان شد که قضات با تجربه دادگاه با اشراف کامل بر سطر به سطر پرونده و با استنادات دقیق قضایی و قانونی،این استدلال ها رارد کردند و در نهایت رای به اشد مجازات برای 3عضو اصلی باند گربه های وحشی دادند. بنابررای مذکور«امیرحسین-الف»به اتهام قتل امیر اسدی به قصاص نفس در ملأ عام وبه خاطر شرکت در شروع سرقت مسلحانه مقرون به آزار به تحمل10 سال زندان و همچنین پرداخت دیه به خاطر صدمات غیر کشنده محکوم شد. از سوی دیگر نیز 2عضو اصلی باند هم هر کدام برگه محکومیت 10 سال زندان رابه دست گرفتند و منتظر نتیجه اعتراض خود به رای صادرشده ماندند اما وقتی رای مستدل و مستند قضات با تجربه شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی زیر ذره بین قضات دیوان عالی کشور قرارگرفت هیچ نقصی درآن نمایان نشد و این گونه قضات سپید موی شعبه بیست و نهم دیوان عالی نیز رای مذکور را مطابق با موازین شرعی و قانونی تشخیص دادند و برآن مهر تایید زدند.براساس گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،اکنون با ارسال پرونده مذکور به اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، سرکرده باند گربه های وحشی به چوبه دار رسید و اعضای دیگر آن نیز باید سال های زیادی راپشت میله های زندان سپری کنند.
وی افزود: بررسیهای مقدماتی نشان داد که زن جوان با شال خودش خفه شده است و احتمالاً با قاتل سابقه آشنایی دارد چراکه در بازدیدهای صحنه جرم هیچ آثاری از ورود خشونت بار به محل دیده نمیشد. از سوی دیگر تماس مشکوکی که با همسر نجیبه (مقتول) گرفته شده بود بیانگر شناخت متهم از وضعیت اجتماعی زن جوان بود.
سرهنگ شفیعزاده ادامه داد: به همین دلیل گروه تخصصی کارآگاهان زیرنظر مستقیم سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) به تجزیه و تحلیل جرم پرداختند و سپس با راهنماییهای تجربی قاضی دکتر صادق صفری به سرنخهایی از ارتباط جوان ۲۴ ساله افغانستانی در فضای مجازی دست یافتند که در یکی از گروههای تلگرامی با نجیبه (مقتول) آشنا شده بود.
مقام ارشد پلیس آگاهی خراسان رضوی تصریح کرد: ادامه تحقیقات نشان داد که نادر ملک (متهم ۲۴ ساله) در یک طباخی مشغول کار است اما وقتی کارآگاهان برای دستگیری وی وارد عمل شدند مشخص شد او به سمت تهران گریخته است. بنابراین رصدهای اطلاعاتی با هماهنگی قضایی ادامه یافت تا این که وی با همکاری حراست شرکت عمران شهر پردیس شناسایی شد.
وی گفت: به همین دلیل گروهی از کارآگاهان به سرپرستی سروان عظیمی مقدم (افسر پرونده) عازم تهران شدند و متهم به قتل فراری را روز چهارشنبه دستگیر کردند.
سرهنگ شفیعزاده اضافه کرد: وی دقایقی بعد از دستگیری، ارتکاب قتل در منزل ویلایی مترکه را پذیرفت و گفت آن زن را که هموطن خودم بود در تاریخ بیست و چهارم مهر و پس از مشاجره لفظی خفه کردم.
رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی خاطرنشان کرد: تحقیقات در این باره با دستور ویژه قضایی ادامه دارد.
منبع: روزنامه خراسان
خلیج فارس:تصاویری از نخستین اکران مردمی پرفروشترین انیمیشن سال سینمای ایران یعنی انیمیشن «بچه زرنگ» که به تازگی منتشر شده است.
هومن حاجی عبدالهی، علی اوجی و حامد جعفری امشب در اولین اکران مردمی این انیمیشن هیجانانگیز، مهمان کودکان و خانوادههایشان در شهر مشهد بودند.
بچه زرنگ که با افتتاحیه پرمخاطب خود در سینمای انیمیشن رکوردشکن بود، تاکنون ۷.۵ میلیارد در گیشه سینماها فروخته است.
این فیلم به تهیهکنندگی حامد جعفری محصول مشترک کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و گروه هنر پویا است.
منبع:برترین ها
خلیج فارس: طبق اخبار منتشرشده؛ از ابتدای مهرماه تاکنون دستکم هشت زن با انگیزههای مختلف در شهرهای مشهد، سردشت، خوی، اهواز، شیراز و محلات به قتل رسیدهاند.
اعتماد نوشت: این آمار در عرض دو هفته رقم کمی نیست و نشان میدهد بهطور میانگین یک روز در میان، یک زن و دختر به قتل رسیدهاند. بررسیهای مقالات دانشگاهی و پایان نامهها خبر از آن میدهد؛ «سالانه بین ۳۷۵ تا ۴۵۰ مورد» قتلهایی با انگیزههای ناموسی یا اختلافات خانوادگی در ایران رخ میدهد. این نوع قتلها در استانهایی با بافت سنتی آمار بالاتری دارد… .
عصر روز یازدهم مهرماه جاری، «یگانه.ر» زنی ۲۵ساله اهل باقرآباد شهرستان محلات واقع در استان مرکزی به دست دایی خود با «اسلحه دولول» (شکاری) با شلیک پنج، شش گلوله به قتل میرسد. این زن جوان در ۱۲ سالگی به اجبار خانواده با مردی از آشنایان مادر ناتنی خود نامزد میکند. چهار سال بعد وقتی یگانه متوجه ارتباط مادر ناتنی خود و نامزدش میشود با مدارکی که از ارتباط آنها به دست آورده بود از نامزدش جدا میشود.
این زن چند ماه بعد با «مهدی» مردی که سیزده، چهارده سال از او بزرگتر بود، ازدواج میکند. این ازدواج هم به دلیل مشکلاتی که بین آنها بوده دوام نمیآورد و این دو از هم جدا میشوند. این زن جوان پس از جدایی تصمیم میگیرد تنها زندگی کند، اما همین موضوع باعث میشود او به دست داییاش کشته شود. دایی یگانه پس از به قتل رساندن او خود را به پلیس معرفی میکند و میگوید؛ قاتل یگانه، منم!
طی یکسال اخیر یگانه دومین زنی است که در این شهرستان قربانی قتلهایی با انگیزه ناموسی یا خانوادگی میشود. سال گذشته نیز یک زن جوان با انگیزه ناموسی توسط همسرش با سلاح گرم کشته شد… .
روز حادثه
یک منبع آگاه که نمیخواهد نامش در این گزارش قید شود میگوید؛ یگانه به دو علت قربانی شد. علت اول مربوط به جدایی پدر و مادرش میشود. علت دوم هم به ازدواج این زن جوان در سنین کودکی برمیگردد.
او در ادامه در مورد روز حادثه به «اعتماد» توضیح میدهد: «روز یازدهم مهر ماه، دایی یگانه او را به بهانه بردن به بهزیستی از خانه خارج میکند. یگانه هم قبول میکند و لباسهایش را برمیدارد تا همراه دایی خود به بهزیستی برود. یگانه به دلیل مشکلاتی که با همسر سابقش پیدا کرده از سوی پدر و مادر خود که هرکدام ازدواج کرده بودند و زندگی جداگانهای داشتند، طرد شده بود. یگانه به اجبار داییاش این یک هفته آخر را در خانه مادربزرگش زندگی میکرد. در این مدت هم بهشدت تحت آزار و اذیت از سوی آنها بود. تا اینکه دایی یگانه روز حادثه حدود ساعت ۵ عصر او را به بهانه بردن به بهزیستی از خانه خارج و به سمت بیابانهای اطراف باقرآباد میبرد و با اسلحه دولول به سر یگانه شلیک میکند. او در اعترافاتش عنوان کرده؛ وقتی تیر اول را شلیک میکند و مطمئن میشود یگانه کشته شده، همان جا مینشیند و سیگار میکشد. دوباره یک تیر دیگر به سمت سر یگانه شلیک میکند و سیگار میکشد. این روند را تکرار میکند تا تعداد تیرهایی که شلیک کرده به پنج الی شش میرسد. حوالی غروب هم خود را به پلیس معرفی میکند و میگوید؛ به خاطر یکسری مسائل خواهرزادهام را کشتهام. اینکه عنوان شده یگانه برای کاریابی به سمت قم در حال حرکت بوده و داییاش او را از اتوبوس پیاده کرده و به روستایی برده، واقعیت ندارد.»
شروع یک رنج
این منبع مطلع توضیح میدهد که یگانه در ۱۲سالگی به اجبار مادر ناتنیاش با فردی از آشنایان آنها نامزد میکند، اما پس از چهار سال از نامزدش جدا میشود. چون با استناد به مدارکی که به دست یگانه میرسد؛ نامزدش با نامادریاش در ارتباط بوده است. چند وقت بعد از این ماجراها یگانه با مهدی ازدواج میکند، اما آنها یک ماه پیش از هم جدا میشوند و یگانه مدتی را به خانه یکی از دوستانش در دلیجان پناه میبرد، ولی دایی یگانه او را پیدا میکند و این اتفاق میافتد.
او درباره زندگی این دختر جوان میگوید: «یگانه چند ماه بعد از جدایی از همسر اولش در سال ۹۴ با مهدی ازدواج میکند. این فرد سیزده، چهارده سال از یگانه بزرگتر بود و ادعا میکرد عاشق یگانه است. او به خاطر شغلش اکثر اوقات خانه نبود و بعد از یکی، دو هفته که کارش تمام میشد به خانه برمیگشت. مهدی راننده تریلی برونشهری (مسافتهای طولانی) بود. او بهشدت رفیقباز بود و برخی شبها که به خانه برمیگشت به جای اینکه کنار یگانه باشد با دوستانش قرار میگذاشت و مشروبات الکلی مصرف میکرد. این مسائل باعث شد یگانه تصمیم اشتباه بگیرد و وارد ارتباط با مردی دیگر شود. مهدی این موضوع را متوجه میشود و به یگانه ثابت میکند که همهچیز را میداند. برای همین به دروغ به یگانه میگوید؛ سفری برایش پیش آمده و کار دارد. یگانه مثل همیشه فکر میکرد مهدی تا چند روز به خانه برنمیگردد. بنابراین آن مرد را که تازه با او آشنا شده بود به خانه دعوت میکند. حین ورود آن مرد، مهدی به پلیس اطلاع میدهد و با ماموران وارد خانه میشود. یگانه و آن مرد دستگیر و به بازداشتگاه منتقل میشوند. یک روز بعد هر دوی آنها با قید وثیقه آزاد میشوند. وثیقه از سوی همان مردی گذاشته شد که با یگانه در ارتباط بود. بعد از این ماجرا مهدی به یگانه میگوید؛ ما دیگر نمیتوانیم باهم زندگی کنیم و باید جدا شویم. یگانه هم قبول میکند.»
پایان یک هفته تلخ
این منبع آگاه میگوید: «مسالهای که وجود دارد این است که مهدی هم با زن دیگری در ارتباط بود. یگانه هم این موضوع را میدانست، اما به او چیزی نگفته بود تا زمانی که تصمیم به جدایی گرفتند. یگانه با اسکرینشاتهایی (تصاویری که توسط گوشی از اطلاعات داخل آن ثبت میشود) که یک نفر برایش فرستاده بود توانست ثابت کند مهدی با زنی دیگر در ارتباط بوده. مهدی برای اینکه مشکلی در طلاقشان پیش نیاید به یگانه میگوید؛ مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان به او میدهد. پس از جدایی مهدی به حرف خود عمل و این پول را به یگانه پرداخت میکند. مادر ناتنی یگانه تا متوجه میشود او ۲۰۰ میلیون تومان از مهدی گرفته به یگانه میگوید؛ باید ۵۰ میلیون تومان از این پول را به من بدهی! یگانه که نگران از دست دادن پولهایش بوده تصمیم میگیرد مدتی را به خانه یکی از دوستانش برود تا سر فرصت برای خود خانهای اجاره و تنها زندگی کند. موضوع تنها زندگی کردن یگانه به گوش دایی او میرسد. دایی یگانه او را پیدا میکند و به اجبار به خانه مادرش میبرد و یک هفته این زن جوان را مورد آزار و اذیت قرار میدهد. حتی به زور به او قرصهای مختلف میخوراند تا بتواند بعدا مدعی شود یگانه خودکشی کرده است. دایی او در اعترافات خود عنوان کرده که هر چقدر به یگانه قرص میخورانده، تاثیری نداشته است. در آن چند روزی که یگانه مورد آزار و اذیت داییاش قرار داشته، یکی از اقوام یگانه موضوع آزار و اذیت او را به مرکز بهزیستی اطلاع میدهد. با شنیدن این موضوع چند نفر از بهزیستی به خانه مادربزرگ یگانه مراجعه میکنند، اما دایی او وانمود میکند که مورد خاصی نیست و فقط نگران حال یگانه است. آنها هم قبول میکنند و دیگر وضعیت یگانه را پیگیری نمیکنند. بعد از این اتفاق و مراجعه بهزیستی، دایی این زن جوان با مجوز پدر او و دو برادر دیگر خودش یگانه را سوار ماشین و به بیابانهای اطراف باقرآباد میبرد و او را به قتل میرساند. یگانه در حالی به پزشکی قانونی اراک منتقل میشود که سر و صورتش از شدت تیرهایی که به او برخورد کرده، منهدم شده بود.»
سه دختر و زن از شهرستان سردشت
در میان این هشت زن و دختر؛ سه قربانی از شهرستان سردشت واقع در آذربایجان غربی بودهاند.
۱ مهر ماه دختری ۱۶ ساله اهل شهرستان ربط در سردشت توسط پدرش بهطور فجیعی به قتل میرسد. جسد این دختر نوجوان در حالی در سد سردشت کشف میشود که چشمها و دهانش چسب زده شده و به پاهایش بلوک سیمانی بسته شده بود. شهروندان حین خالی کردن آب سد با جسد این دختر نوجوان مواجه میشوند و به پلیس خبر میدهند. پدر او در مورد انگیزه قتل دخترش اعتراف کرده که به خاطر دیر آمدن به خانه او را کشته است.
اوایل مهر ماه در شیراز یک پسر جوان، دختری را که گمان میکرد نامزدش است بهطور اشتباهی در خیابان با ضربات چاقو به قتل میرساند.
۶ مهر ماه یک مرد ساکن مشهد زن خود را خفه میکند. او پس از به قتل رساندن همسرش جسد او را مثله و داخل چمدان میگذارد و چمدان را با خود به تهران میآورد. این مرد در تهران خود را به پلیس معرفی و در مورد انگیزهاش از قتل اعتراف میکند؛ همسرش با مردی دیگر در ارتباط بوده است.
۷ مهر ماه دختری ۱۷ ساله در روستای مارغان شهرستان سردشت، توسط همسر و دو برادر ناتنیاش با اسلحه به قتل میرسد. این دختر نوجوان در سن ۱۲ سالگی به خواست خانواده با پسرعمویش ازدواج میکند، اما به خاطر مشکلات خانوادگی مجبور میشود به خانه پدری برگردد. در نهایت هم توسط همسر و دو برادر ناتنی خود کشته میشود.
۸ مهرماه در یکی از روستاهای شهرستان خوی مردی با سلاح گرم؛ همسر، دختر و خواهر زن خود را به قتل میرساند و فرار میکند، اما چند روز بعد توسط پلیس بازداشت میشود. او انگیزهاش را از قتل مسائل ناموسی عنوان کرده است.
۹ مهر ماه دو مرد در اهواز زنی از بستگانشان را به خاطر اختلافات خانوادگی به قتل میرسانند.
۱۱ مهر ماه زنی ۲۵ ساله در باقرآباد از توابع استان مرکزی توسط دایی خود با اسلحه شکاری به قتل میرسد.
۱۳ مهرماه زنی ۲۱ ساله اهل روستای گولان سردشت که از همسر خود جدا و به خانه پدری برگشته بود به خاطر ظن پدر بابت ارتباط با خواستگارش توسط عمو و پدرش به قتل میرسد.
خلیج فارس: تارو پود دو پرونده کودک ربایی در روستاهای شهرستان قوچان هنگامی به یکدیگر گره خورد که پیگیری های پلیس با ردیابی سیم کارت بدون هویت ، ماجراهای دلهره آوری را رقم زد و در نهایت سرکرده باند تبهکاران مخوف در عملیات تعقیب و گریز کشته شد.
فرمانده انتظامی خراسان رضوی روز گذشته در تشریح دو پرونده گروگانگیری گفت: ماجرای اولین پرونده کودک ربایی بیست و هشتم شهریور از آن جا آغاز شدکه پلیس گزارش ربایش کودک 10 ساله ای به نام «متین»را دریافت کرد و با توجه به حساسیت و اهمیت خاص پرونده بلافاصله گروهی تخصصی از کارآگاهان پلیس آگاهی قوچان به فرماندهی مستقیم سرهنگ قربانعلی قربانی(فرمانده انتظامی قوچان)عازم روستای «ع» شدند و تحقیقات فنی را آغاز کردند. سردار سرتیپ محمد کاظم تقوی افزود: بررسی های مقدماتی نشان داد که سرنشینان یک دستگاه پژوپارس کودک ۱۰ ساله را هنگام دوچرخه بازی در روستا به درون خودرو انداخته و متواری شده اند اما هنوز تحقیقات در روستای مذکور ادامه داشت که حدود 3ساعت بعد فرد ناشناسی با مادر «متین» تماس گرفت و برای آزادی وی تقاضای مبلغ800 میلیون تومان وجه نقد، سکه یا دلار کرد.این تماس تلفنی روح و روان مادر کودک را به هم ریخت و با گریه وزاری به تماس گیرنده گفت : شوهرم یک کارگر ساده است ما نمی دانیم چرا فرزند ما را دزدیده اید!ولی ما حتی یک وسیله نقلیه یا یک قطعه زمین هم نداریم! و…
رئیس پلیس خراسان رضوی با اشاره به این که تحقیقات مقدماتی تا ساعت4بامداد روز بعد به طول انجامید،خاطر نشان کرد:ردیابی های فنی و تجزیه و تحلیل های کارشناسی به نتایجی از یک سیم کارت بدون هویت رسید که توسط یکی از معتادان کارتن خواب به مبلغ صد هزار تومان فروخته شده بود.وی گفت:طولی نکشید که گروهی از کارآگاهان پلیس آگاهی به سرپرستی سرهنگ مجید نادری(رئیس پلیس آگاهی قوچان)وارد عمل شدند و با شناسایی مرد معتاد، بررسی های تخصصی را ادامه دادند اما از سوی دیگر تماس های متعدد گروگانگیران در حالی زیر چتر اطلاعاتی کارآگاهان قرارگرفت که آن ها دریافتند به کاهدان زده اند وخانواده گروگان اوضاع اقتصادی مناسبی ندارند! به همین خاطر کودک 10 ساله را اطراف روستا رها کردند و به مخفیگاه خود بازگشتند.
سردار سرتیپ تقوی اضافه کرد: با توجه به این که جرایم مهمه خط قرمز پلیس است و این گونه پرونده ها تا دستگیری تبهکاران ومجرمان ادامه می یابد، تحقیقات کارآگاهان باهماهنگی سرهنگ جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) در حالی وارد مرحله جدیدی شد که بررسی های فنی به رد زنی خودروی پژو پارس از طریق دوربین های ترافیکی رسید اما حدود 10 روز بعد،کارآگاهان به اطلاعاتی از یک آدم ربایی دیگر دست یافتند که خانواده گروگان با تهدید آدم ربایان ماجرا را به پلیس گزارش نکرده بودند. بنابراین خیلی زود اطرافیان نوجوان14 ساله(گروگان) تحت حمایت پلیس قرار گرفتند و عملیات رها سازی گروگان در حالی آغاز شد که این بار گروهی از کارآگاهان ورزیده و با تجربه پلیس آگاهی استان خراسان رضوی با هدایت مستقیم سرهنگ کارآگاه مهدی سلطانیان(رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی مرکز) در قوچان مستقر شدند و تحقیقات تخصصی را به همراه نیروهای انتظامی قوچان از روستای «د»(محل وقوع جرم) ادامه دادند.
سکاندار امنیت سرزمین خورشید تصریح کرد: سپیده دم روز بعد گروگانگیران در تماس با عموی رضا(نوجوان گروگان)تقاضای 500میلیون وجه نقد یا سکه طلا کردند. از سوی دیگر بررسی های پلیس بیانگر آن بود که نوجوان 14 ساله بعد از فوت پدرش، مغازه بقالی کوچکی در روستا با حمایت اطرافیانش راه اندازی کرده است و شب حادثه سوار یک دستگاه پراید شده بود که سرنشینان آن ناشناس بودند.
سردار محمد کاظم تقوی در ادامه این مصاحبه اختصاصی افزود:گروگانگیران در تماس های بعدی درحالی به دریافت5سکه طلا رضایت دادند که رد زنی های فنی بازهم به همان سیم کارت بدون هویت قبلی گره خورد که متعلق به معتاد کارتن خواب بود بنابراین فرضیه تبهکاران آدم ربا در روستای«ع»قوت گرفت و بدین ترتیب قرار صوری برای تحویل 5 سکه طلا و رهایی گروگان در ابتدای جاده خروجی قوچان-مشهد گذاشته شد.
رئیس پلیس با تجربه خراسان رضوی با تاکید بر این که محل قرار در محاصره کارآگاهان قرار گرفته بود،گفت:حدود ساعت 20 یازدهم مهر هنگامی که پراید سوار تک نشین پس از بررسی های موتورسوار نقابدار به محل قرار وارد شد، ناگهان تغییر مسیر داد و در حالی که به حضور پلیس مشکوک شده بود، پدال گاز را فشرد و این گونه عملیات تعقیب و گریز در حالی به جاده های روستایی رسید که راننده27 ساله مورد شناسایی کارآگاهان قرار گرفت.
ساعتی بعد وقتی مالک پراید توسط گروه دیگری از کارآگاهان در منزل مسکونی اش دستگیر شد و با سرکرده آدم ربایان در حضور پلیس تماس گرفت، او نیز برای رهایی از تعقیب پلیس به همدستانش زنگ زد که نوجوان گروگان را آزاد کنند. وقتی نیروهای انتظامی گروگان را به آغوش گرفتند عملیات تعقیب و گریز به جاده چناران کشید و راننده پراید همزمان با شلیک های اخطار آمیز هوایی همچنان به فرار ادامه داد تا این که در چناران هنگام گریز از محدوده ایست و بازرسی هدف گلوله قرار گرفت و مجروح شد.سردار تقوی تصریح کرد:با انتقال سرکرده تبهکاران آدم ربا به بیمارستان طالقانی مشهد،گوشی تلفن نوجوان گروگان نیز از داخل خودروی وی کشف شد اما تلاش کادر درمانی برای نجات متهم به نتیجه نرسید و او روز بعد جان خود را از دست داد ولی تحقیقات برای دستگیری دیگر همدستان وی همچنان ادامه دارد.
منبع: روزنامه خراسان