خلیج فارس:سامان صیدی معروف به سامان یاسین، خواننده سبک رپ که به دلیل حضور در اعتراضات ۱۴۰۱، از سوی دادگاه انقلاب به محاربه متهم و برایش حکم اعدام صادر شده بود، از ایران مهاجرت کرد.
منبع:برترینها
خلیج فارس:قانون حجاب در صورت اجرا باعث دلسردی بخش بزرگی از جامعه، بخصوص جوانان، مستعدان و تحصیل کرده ها و تصمیم به خروج گسترده آنها از کشور و تشدید تنشهای اجتماعی میشود.
به گزارش«خلیج فارس»؛حسین آخانی (استاد دانشگاه) در خبرآنلاین نوشت: قانون حجاب در صورت اجرا باعث دلسردی بخش بزرگی از جامعه، بخصوص جوانان، مستعدان و تحصیل کرده ها و تصمیم به خروج گسترده آنها از کشور و تشدید تنشهای اجتماعی میشود.
حتی خواندن و تصور مجازاتهای این قانون مو به تن آدم سیخ میکند. من امیدوارم که خردمندان سیستم در راستای ایجاد آرامش در کشوری که به شدت تحت فشار تورم و تنشهای شدید اجتماعی است این قانون را تعلیق کنند. منطقه در حال انفجار است و در این شرایط حساس بایستی همه مردم صرف نظر از عقیده و افکار سیاسی خود در کنار هم برای حفظ یکپارچگی میهن تلاش کنند. تنبیه مردم به خاطر رای ندادن به یک جریان سیاسی مردانگی نیست. شکست دولت پزشکیان هم باعث نمیشود مردم به سمت شما گرایش پیدا کنند.
اولین قربانی اجرای این قانون دین و اعتقادات مردم است. من سیاسی نیستم ولی این آب و خاک را دوست دارم، من نمیتوانم شاهد چهره جوانانی باشم که هر روز نا امیدتر میشوند و تنها راه نجاتشان را فرار از کشور میدانند. اگر این جوانان تحصیل کرده از کشور رفته و یا افسرده شوند، شما برنده نیستید. در همین مدت به دلیل بی توجهی به آنها کشور در معرض افت شدید در رتبه دانشگاهها و خدمات درمانی و صنعتی، بخصوص در بخش انرژی شده است. کشوری که در آن نخبگانش دلزده و یا فرار کردهاند برای هیچکس قابل زیست نیست، حتی برای فرزندان شما، آقای قالیباف.
میتوانید از پسرتان بپرسید که چرا او هم قصد داشت این کشور را با همه امتیازاتش – برای شخص او به عنوان فرزند شما – رها کند. شما را به همه مقدساتی که به آنها اعتقاد دارید سوگند میدهم با لج بازی مردم را خشمگین و دشمن خودتان نکنید. حداقل برای بقای نظامی که سنگش را به سینه می زنید سوژه چرب و چیلی به دشمنانتان ندهید، با مردم مهربان باشید.
خلیج فارس:آمارها و حال و روز مهاجرت در کشور، همچون زخمی است که هر از گاهی روی آن باز می شود اما به میزان دردهایی که پدید می آورد، مرهمی بر آن نهاده نمی شود.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از خراسان، حالا در آماری جدید، حسین سیمایی صراف وزیر علوم روز پنج شنبه گفته است:«تاسف زمانی بیشتر میشود که شاید بتوانم بگویم در این چند سال اخیر، ۲۵ درصد از استادان مهاجرت کردهاند، ۲۵ درصد عدد نگران کنندهای است.»
بلای مهاجرت این «یک چهارم» ها
نمی توان این واقعیت را کتمان کرد که نظام آموزش عالی با مهاجرت استادان دانشگاه متحمل چه خسارت بزرگی می شود. موضوعی که وزیر علوم مصداق آسیب آن را افت دانشگاه و دانشجو می داند: وقتی این روند ادامه پیدا کند افرادی جایگزین آن ها میشوند که شاید از مرتبه ضعیفتری برخوردار هستند. این موضوع باعث میشود، همین طور دانشگاه نزول پیدا کند و دانشجو هم به همین صورت است.
دلیل مهاجرت چیست؟
طبیعی است که یک سوی مهم دلیل مهاجرت به مسائل و کاستی های اقتصادی استادان باز می گردد. وزیر علوم در آسیب شناسی این موضوع می گوید: یک عامل مهم آن عامل اقتصادی است که ما کارگروه خاص و ویژهای برای آن تعیین کردیم برای این که نگرانیهای اقتصادی از جمله مسکن برطرف شود. وقتی حقوق استادان در دانشگاه همسایه ما آن طرف آب، بین ۴ تا ۷ هزار دلار است و حقوق استاد تمام ما با ۵۰ پایه به سختی به هزار دلار میرسد، حالا فکر کنید یک استاد جوان که وارد دانشگاه میشود ۳۰۰ دلار میگیرد، ممکن است استاد تمام ما حال و انگیزه مهاجرت نداشته باشد اما این استاد جوان میخواهد زندگی تشکیل دهد، مسکن تهیه کند، ماشین بخرد، فرزندش را راهی مدرسه کند، با ۳۰۰ تا۴۰۰ دلار نمیتواند زندگی کند آن وقت جاذبههای آن طرف فراوان بوده، طبیعتاً علاقهای نیز ندارد که مهاجرت کند اما برای معیشت مجبور است.
مهاجرت؛ درد دانشگاه صنعتی شریف
همه می دانیم که دانشگاه صنعتی شریف تهران مقصد اول بسیاری از دانش آموزانی است که در کنکور، صاحب رتبه های برتر می شوند. به نوعی این دانشگاه از مهم ترین مراکز آموزش عالی کشور به شمار می آید که البته امروز از غصه مهاجرت استادان و دانش آموختگان خود، دردمند است. محمدرضا هرمزی نژاد مدیر امور پژوهشی دانشگاه صنعتی شریف، روزهای قبل(۷آبان) به این موضوع پرداخته که مرور حرف های او باعث نگرانی می شود. هرمزی نژاد یکی از دلایل ثابت ماندن رتبه این دانشگاه در رتبه بندی جهانی موسسه تایمز را به مهاجرت استادان ربط داده و گفته است: ما همواره تلاش میکنیم رتبه دانشگاه هر سال در رتبه بندی های جهانی بهبود پیدا کند؛ اما امسال در رتبه بندی تایمز رتبه ثابتی داشتیم. البته از این بابت خوشحال هستیم چرا که در این شرایط مالی، مشکلات بودجه و همچنین در وضعیتی که ما تعداد نسبتا زیادی از همکاران خود را به دلایل مختلف نداریم و این افراد مهاجرت کرده یا مرخصی های بدون حقوق گرفته اند، ثابت ماندن رشد علمی وضعیت بهتری است.
کشورهای خارجی، استادان نخبه را جذب می کنند
مدیر امور پژوهشی دانشگاه صنعتی شریف در ادامه توضیحاتش به نکته مهمی اشاره می کند که باز غصه هایمان بیشتر می شود: استادانی که از دانشگاه صنعتی شریف مهاجرت دایم یا موقت می کنند، افرادی بسیار فعال از نظر پژوهشی به شمار می روند؛ چرا که کشورهای خارجی استادان درجه دوم و سوم را استخدام نمی کنند و دنبال استخدام نخبگان هستند. بنابراین ما همکاران بسیار برجسته ای را از همه دانشگاه ها از جمله دانشگاه صنعتی شریف به دلیل مهاجرت از دست دادیم و افرادی که ماندند چندین برابر تلاش می کنند تا وجهه و رتبه دانشگاه حفظ شود به طور مثال در تایمز همکاران ما تلاش مضاعفی انجام می دهند تا رتبه دانشگاه سقوط نکند.
اگر در سال های قبل، «مهاجرت» صرفا به افراد ختم می شد، اما حالا شرایط کاملا متفاوت است. امروز مهاجرت شرکت ها، فناوری و سرمایه نیز گریبان کشور را گرفته است. معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت ۲۶ مرداد از همین موضوع خبر داده است: شرکتهای دانشبنیانی که در کشور تأسیس میشوند، به دلایل مختلف از جمله فراهم نبودن شرایط مناسب برای فعالیت، به کشورهای دیگر، از جمله کشورهای حاشیه خلیج فارس منتقل میشوند. این روند مهاجرت شرکتها حتی از مهاجرت افراد نیز خطرناکتر است.
صدور ۲ هزار روادید استارت آپی در دو سال
ماجرای روادید نوآوری و استارت آپی در سال های اخیر از اخباری بوده که هر از گاهی آمارش کاممان را تلخ می کند. سه روز قبل محمود نجفی عرب رئیس اتاق بازرگانی تهران در سمینار اثرات مهاجرت بر کسب و کارها از همین دست آمار پرده برداشته است: «در دو، سه سال گذشته بیش از ۲ هزار ویزای استارت آپی و کارآفرینی به مقصد کشورهای توسعه یافته و حتی کشورهای همسایه، برای جوانان ایرانی صادر شده است.»
خروج ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه
او همچنین در همین فرایند به خروج سرمایه ایرانی ها هم اشاره کرده که شامل عدد غول آسایی است: طبق گزارش بانک مرکزی در طول ۲۰ سال گذشته که در ۱۲ سال آن میانگین نرخ سرمایه گذاری منفی بوده، حداقل ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده است؛ عددی که طبق برنامه هفتم توسعه معادل نیاز کشور برای رسیدن به رشد ۸ درصدی در یک سال است. در واقع در چند سال گذشته وضعیت شتاب خروج سرمایه و افزایش استهلاک سرمایه به مراتب تندتر از ورود سرمایه بوده است.
خلیج فارس:در این چند سال اخیر، ۲۵ درصد از اساتید مهاجرت کردهاند، وقتی این روند ادامه پیدا کند افرادی جایگزین میشوند که از مرتبه ضعیفتری برخوردارند. این باعث شده دانشگاه و دانشجو نزول پیدا کرده است.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از مهر،سیمایی صراف، وزیر علوم گفت: شاید بتوانم بگویم در این چند سال اخیر، ۲۵ درصد از اساتید مهاجرت کردهاند، ۲۵ درصد عدد نگران کنندهای است وقتی این روند ادامه پیدا کند افرادی جایگزین آنها میشوند که شاید از مرتبه ضعیفتری برخوردار هستند.
وزیر علوم گفت: در این چند سال اخیر، ۲۵ درصد از اساتید مهاجرت کردهاند که این عدد نگران کنندهای است.
حسین سیمایی صراف وزیر علوم درباره کنترل مهاجرت دانشجویان گفت: مهاجرت عوامل مختلفی از جمله عوامل شغلی، اقتصادی، اجتماعی سیاسی دارد و ما همه عوامل را بررسی کرده و به آنها ضریب دادهایم و مشخص کردیم چرا و به چه دلیل کسانی مهاجرت میکنند و برخی حتی قصد بازگشت نیز ندارد.
وی ادامه داد: این تاسف زمانی بیشتر میشود، که شاید بتوانم بگویم در این چند سال اخیر، ۲۵ درصد از اساتید مهاجرت کردهاند، ۲۵ درصد عدد نگران کنندهای است وقتی این روند ادامه پیدا کند افرادی جایگزین آنها میشوند که شاید از مرتبه ضعیفتری برخوردار هستند.
وزیر علوم افزود: این موضوع باعث میشود، همین طور دانشگاه نزول پیدا کرده و دانشجو هم به همین صورت است.
وی ادامه داد: این موضوع خیلی جای تاسف دارد و عوامل آن هم شناسایی شده است یک عامل مهم آن عامل اقتصادی است که ما کارگروه خاص و ویژهای برای آن تعیین کردیم برای اینکه نگرانیهای اقتصادی از جمله مسکن برطرف شود.
وی افزود: وقتی حقوق اساتید در دانشگاه همسایه ما آن طرف آب، بین ۴ تا ۷ هزار دلار است و حقوق استاد تمام ما با ۵۰ پایه به سختی به هزار دلار میرسد، حالا فکر کنید یک استاد جوان که وارد دانشگاه میشود ۳۰۰ دلار میگیرد، ممکن است استاد تمام ما حال و انگیزه مهاجرت نداشته باشد اما این استاد جوان میخواهد زندگی تشکیل دهد، مسکن تهیه کند، ماشین بخرد، فرزندش را راهی مدرسه کند، با ۳۰۰ الی ۴۰۰ دلار نمیتواند زندگی کند آن وقت جاذبههای آن طرف فراوان بوده، طبیعتاً علاقهای نیز ندارد که مهاجرت کند اما برای معیشت مجبور است.
وی درباره اینکه آیا میز اقتصاد میتواند کمک کننده باشد، گفت: میز اقتصاد آخرین تلاشهای ما است و به آن امیدوار هستیم علاوه بر بودجه رسمی منابع دیگری برای تامین این نقیصه میتوان پیدا کرد علاوه بر اینکه ما برای ارتباط با صنعت جدی میشویم و حداقل دانشگاههای صنعتی ما میتوانند پروژههای شرکتهای خصوصی و دولتی را جذب کنند، که هم باعث کمک به صنعت و هم باعث کمک مالی و معیشتی به دانشگاه میشوند که علاوه بر آن دانشگاه نیز ارتقا علمی هم پیدا میکند.
خلیج فارس:به گفته دستیار اجتماعی رییس جمهور تمایل به مهاجرت به زیر ۱۸ سال کاهش پیدا کرده و برای نسل جدید مهاجرت یک راه فرار است.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ایلنا، علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیس جمهور در سمینار بررسی آثار مهاجرت بر کسب و کارها در اتاق بازرگانی تهران گفت: مهاجرت پدیده امروز و مختص به ایران نیست و حتی در جوامع توسعه یافته هم امری جاری است اما این موضوع در یک دهه اخیر در کشور ما به یک مسأله سیاسی و اجتماعی و اقتصادی تبدیل شده است.
وی افزود: در موضوع مهاجرت پیش تر با رویکرد نفی برخورد می شد و متاسفم که در مهم ترین نهادهای سیاسی کشور به موضوع مهاجرت با نگرانی نگاه نشده، رویکرد دیگر این است که مهاجرت نتیجه یک توطئه دانسته میشود و رویکرد سوم ابراز نگرانی منفعلانه است.
ربیعی تصریح کرد: تمایل به مهاجرت به زیر ۱۸ سال رسیده است این در حالی است که علل تمایل به مهاجرت در نسلهای جدید با نسل های قدیم تفاوت دارد پیشتر مهاجرت با انگیزه جذب سرمایه صورت می گرفت و ایرانی مهاجر با این سرمایه برمی گشت اما امروز مهاجرت راه فرار قلمداد می شود.
دستیار اجتماعی رییس جمهور به خروج انسان و سرمایه و شرکت در پی مهاجرت اشاره و اظهار کرد: خروج شرکت های استارتاپی اتفاق خوبی نیست و با توجه به اینکه تمایل نسل جدید به کار در این نوع شرکت هاست.
خلیج فارس:اگرچه طی دورههای مختلف تاریخی مهاجرت در ایران بارها اتفاق افتاده است، اما در دوره قاجاریه تعداد افرادی که وطن را ترک میکردند به اندازهای بود که خود به عنوان یک مساله تبدیل شد. به نحوی که روزنامهها داد سخن بلند کردند که «ای ابنای عزیز وطن،ای بزرگان مملکت وای صاحبان مزارع و قراوای ارباب دهات و باغات، رعیت بیچاره و فقیر فلکزده را رحم نمایید و حقوق او را ادا کنید و نگذارید که وطن مألوف را گذاشته و پریشان احوال و گرفتار وبال شده، فرار نماید». اما به نظر میآمد که گوش شنوایی پیدا نمیشد چراکه همه آنهایی که میبایست بیدار شوند در خواب غفلت و پریشانی به سر میبردند.
اما اینکه چرا جماعت ایرانی در دوره قاجاریه وطن مالوف را گذاشت و رو به سوی خارج از مرزها میکردند خود دلایل مختلفی دارد؛ مهمترین دلیل آن را باید غم نان دانست. از رهگذر هجوم کالاهای مصرفی غربی، پیشهوران دچار مشکلات اساسی شدند، اجناسی همچون چلوار، چیت، پارچه، ظروف مسی و … از روسیه، انگلیس و فرانسه وارد میشد، «احدی از شاه و بزرگان و علما و تجار که خون مردم را میخوردند در این صدد برنیامدند که مثل خارج کارخانه دایر کنند یا کاری کنند که صنعت قدیم ایران برنیفتد». وبا، طاعون، گرسنگی و بیماریهای دیگر تنها چیزهایی بود که به وفور یافت میشد و بیداد میکرد، «هیچ باران نبارید … قیمت نان … به مرور ترقی کرد».
همه اینها کاهش تولید محصولات کشاورزی، رکود صنعت و تجارت و در نهایت باعث بیکاری عدهای از مردم شد، رعیت جان به لب رسیده یک راهکار داشت، آن هم دسته دسته راهی خارج از مرزها شدند. یک ایرانی مهاجر در همین خصوص میگوید: «خدا با ایران قهر کرده است، نان پیدا نمیشود، دلیل این امر جهل در وطن ما نیست، چون نان نبود مردم در این دیار پرسه میزنند». البته عدهای از آنها از شدت گرسنگی و برهنگی در مسیر میمردند، آن عده هم که به مقصد میرسیدند آن طرف مرزها با یک آغوش باز، محیط ملایم و زندگانی خالی از مشقت، از آنان استقبال نمیشد؛ پایینترین، سختترین و پُر مشقتترین کارها را در مقابل کمترین دستمزدها انجام میدادند. از این هم نباید غافل بود که برخی معلول میشدند، برخی به کام مرگ کشانده میشدند و آن عده هم که به آغوش وطن بازمیگشتند آنچنان ملول و خسته بودند که فرصت زندگی کردن نداشتند.
خلیج فارس:ویدیویی از یک دختر با عنوان دختر جواد خیابانی در کانادا در شبکههای اجتماعی وایرال شده است. این در حالی است که بر اساس بررسی تیم راستی آزمایی این دختر هندی است و ارتباطی با نگار خیابانی دختر جواد خیابانی ندارد و شباهت کمی نیز با دختر خیابانی دارد. ویدیوی مورد بحث و تصاویر دختر جواد که در یک برنامه تلویزیونی حاضر یافته بود را ببینید و داوری کنید.
منبع:تابناک
خلیج فارس:اواسط مرداد، دختر جوانی با ورود به شعبه ششم دادسرای ویژه سرقت، از مردی شکایت کرد که تحت عنوان خواستگار، وسایل با ارزش او را به سرقت برده بود. او در تحقیقات گفت: مدتی قبل در کانال تلگرامی با مرد جوانی به نام آریا آشنا شدم، او خودش را خلبان پروازهای خارجی معرفی کرد و بعد از مدتی که از دوستیمان گذشت، با آریا قرار گذاشتم.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ایران، او با خودروی بنز به دنبالم آمد و فکر کردم پولدار است. بعد از مدتی از من خواستگاری کرد. یک روز که با او بیرون بودم، به قصد رفتن به سرویس بهداشتی کیف و گوشی تلفن همراه آیفونم را در اختیارش قرار دادم. اما وقتی برگشتم خبری از او نبود. داخل کیفم چند سکه طلا و مقداری پول هم بود.
با شکایت دختر جوان، تحقیقات پلیسی آغاز شد و در بررسیها، کارآگاهان با شکایتهای مشابه مواجه شدند.
تمامی مالباختگان در کانال تلگرامی با آریا آشنا شده بودند و مرد جوان خود را خلبان، پزشک، بازیگر، تاجر، ورزشکار و… معرفی کرده و اعتماد آنان را جلب و در فرصت مناسب سرقت میکرد.
در ادامه تحقیقات برای دستگیری متهم، دختر جوانی با پلیس تماس گرفت و گفت: مردی که خودش را پزشک معرفی کرده بود از من خواستگاری کرد و زمانی که با او به یک پارک رفتم، قصد تعرض به من را داشت.
اما من با او درگیر شدم و با سنگی که روی زمین افتاده بود، چند ضربه به سرش زدم و فرار کردم. ولی گوشی تلفن همراه و کیفم را به سرقت برد.
مأموران با حضور در محل، به جست و جوی میدانی پرداختند و با رد خون مرد جوان مواجه شدند.
آنها رد خون را تعقیب کرده و مشخص شد که سارق چند متری پیاده رفته و بعد سوار یک خودرو شده و فرار کرده است.
زمانی که کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل پارک خودرو پرداختند، موفق شدند خودروی پژو متهم فراری را شناسایی کرده و بدین ترتیب هویت او به دست آمد. پس از هماهنگیهای لازم با بازپرس پرونده، کارآگاهان پلیس پایتخت وارد عمل شده و خواستگار قلابی بازداشت شد.
میخواستم مهاجرت کنم
آریا، انگیزهاش از این سرقتها را مهاجرت به کانادا اعلام کرد و گفت: یکی از دوستانم یک روز تعریف کرد با دختر پولداری آشنا شده و قصد ازدواج دارد. من هم تصمیم گرفتم با فریب دختران پولدار با ترفند ازدواج ازآنها سرقت کنم. میدانستم دخترها به پزشکان، خلبانها و مهندسها و تاجران زودتر اعتماد میکنند.
من هم خودم را با این عناوین معرفی کرده و پس از جلب اعتماد نقشهام را اجرا میکردم. با این شیوه از ۷ دختر سرقت کردم.
میخواستم با گذشتهام که فقط فقر و بدبختی بود خداحافظی کرده و با پولها به کانادا مهاجرت کنم، درس بخوانم و واقعاً پولدار شوم، اما یک وسوسه شیطانی باعث شد اشتباه کنم و گرفتار شوم.
خلیج فارس:خواستگار قلابی که با معرفی خود به عنوان خلبان و پزشک و مهندس از دختران ثروتمند سرقت میکرد، در آخرین قرار ملاقات با یکی از دخترها درگیر شد و رد خون او را به دام انداخت.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از روزنامه ایران؛ اواسط مرداد، دختر جوانی با ورود به شعبه ششم دادسرای ویژه سرقت، از مردی شکایت کرد که تحت عنوان خواستگار، وسایل با ارزش او را به سرقت برده بود. او در تحقیقات گفت: مدتی قبل در کانال تلگرامی با مرد جوانی به نام آریا آشنا شدم، او خودش را خلبان پروازهای خارجی معرفی کرد و بعد از مدتی که از دوستیمان گذشت، با آریا قرار گذاشتم.
او با خودروی بنز به دنبالم آمد و فکر کردم پولدار است. بعد از مدتی از من خواستگاری کرد. یک روز که با او بیرون بودم، به قصد رفتن به سرویس بهداشتی کیف و گوشی تلفن همراه آیفونم را در اختیارش قرار دادم. اما وقتی برگشتم خبری از او نبود. داخل کیفم چند سکه طلا و مقداری پول هم بود.
با شکایت دختر جوان، تحقیقات پلیسی آغاز شد و در بررسیها، کارآگاهان با شکایتهای مشابه مواجه شدند.
تمامی مالباختگان در کانال تلگرامی با آریا آشنا شده بودند و مرد جوان خود را خلبان، پزشک، بازیگر، تاجر، ورزشکار و…معرفی کرده و اعتماد آنان را جلب و در فرصت مناسب سرقت میکرد.
در ادامه تحقیقات برای دستگیری متهم، دختر جوانی با پلیس تماس گرفت و گفت: مردی که خودش را پزشک معرفی کرده بود از من خواستگاری کرد و زمانی که با او به یک پارک رفتم، قصد تعرض به من را داشت.
اما من با او درگیر شدم و با سنگی که روی زمین افتاده بود، چند ضربه به سرش زدم و فرار کردم. ولی گوشی تلفن همراه و کیفم را به سرقت برد.
مأموران با حضور در محل، به جست و جوی میدانی پرداختند و با رد خون مرد جوان مواجه شدند.
آنها رد خون را تعقیب کرده و مشخص شد که سارق چند متری پیاده رفته و بعد سوار یک خودرو شده و فرار کرده است.
زمانی که کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل پارک خودرو پرداختند، موفق شدند خودروی پژو متهم فراری را شناسایی کرده و بدین ترتیب هویت او به دست آمد. پس از هماهنگیهای لازم با بازپرس پرونده، کارآگاهان پلیس پایتخت وارد عمل شده و خواستگار قلابی بازداشت شد.
می خواستم مهاجرت کنم
آریا، انگیزهاش از این سرقتها را مهاجرت به کانادا اعلام کرد و گفت: یکی از دوستانم یک روز تعریف کرد با دختر پولداری آشنا شده و قصد ازدواج دارد. من هم تصمیم گرفتم با فریب دختران پولدار با ترفند ازدواج ازآنها سرقت کنم. میدانستم دخترها به پزشکان، خلبانها و مهندسها و تاجران زودتر اعتماد میکنند.
من هم خودم را با این عناوین معرفی کرده و پس از جلب اعتماد نقشهام را اجرا میکردم. با این شیوه از 7 دختر سرقت کردم.
میخواستم با گذشتهام که فقط فقر و بدبختی بود خداحافظی کرده و با پولها به کانادا مهاجرت کنم، درس بخوانم و واقعاً پولدار شوم اما یک وسوسه شیطانی باعث شد اشتباه کنم و گرفتار شوم.
خلیج فارس:محمد دادکان در گفتگو با شرق درباره دوری علی دایی از فوتبال واکنش نشان داده است. او اشارهای هم به ماجرای وریا غفوری و علی کریمی داشته است. «نهتنها علی دایی، آقای وریا غفوری، کریم باقری و آقای کریمی، همه اینها برای چه رفتند؟ آدمهای کوچک، نوکِ دماغ بین اینها را نمیخواستند، وگرنه اینها چه کار کردهاند؟ از مردمشان طرفداری کردند. جرم است؟ من هم از مردمم طرفداری کردم. آقای غفوری یا علی دایی، اینها بهعنوان یک ورزشکار از مردم حمایت کردند. من در یک پخش تلویزیونی گفتم به قول معروف اگر پدرسوختگی هزار تا پله دارد، من هزارو یکمیاش را هم بلدم، هیچکس نمیتواند من را گول بزند.
یک ورزشکار تاپ آلمانی که من خودم برایش کاری کردم که اسم نبرم، یک کاری انجام داد. دولت آلمان به نشریه بیلد آلمان که زرد است، گفت اگر این را بنویسید، پدرتان را درمیآورم. «کایزر» در فوتبال آلمان مطرح است، جلویش را گرفتند. یک ورزشکار مطرح آلمانی که سمبل فوتبال آلمان است، مسئلهای برایش پیش آمده بود، روزنامهها آمدند بنویسند، دولت آلمان گفت حق ندارید یک خط دربارهاش بنویسید؛ این فرد معروف است، سمبل دولت آلمان است و جلوی مسئله را گرفتند. در کشور ما یک درصد باشد، صددرصدش میکنند. آبروی بازیکنها و ورزشکاران و هنرپیشههای مطرح را میبرند. از این چه سودی میبرید شما؟ من گفتم روزنامهنگارانی که از این مملکت رفتند، مسئولان ما فراریشان دادند. بعد گفتند آقای دادکان با چه دلیلی؟ گفتم دلیلم این است که شما میخواهید همه نوکری شما را کنند، نه اینکه هنرشان را نشان دهند. ببینید چه کسانی را در ورزش آوردند؟
شما ببینید علی کریمی برای چه رفت؟ یک آقای روحانی مصاحبه کرد که ایشان گفت اله کنید، بله کنید، بگیرید ببرید. اجازه بدهید حرفش را بزند، اگر هم حرف خطایی زده، نصیحتش کنید، بگیر و ببر و بیار، شما برای این مملکت چه کار کردهاید؟ مشکلمان این است. میگویید علی دایی؛ جوابش این است که، چون برای مردم حرف زد، غفوری برای مردم حرف زد، این مشکلات پیش آمد.»