مهدی جعفری زاده
وزارت نفت که قبل و بعد از انقلاب تأمین کننده بخش عمده بودجه سایر وزارتخانه ها و ارکان حکومت بوده، حالا به اذعان وزیر جدیدش، «نه تنها دستش خالی بلکه بدهکار» است!
موقعی که این منبع اصلی درآمد کشور، بدهکار باشد تکلیف سایر وزارتخانه ها و قوای دیگر مشخص است.
اکنون پرسش این است که وقتی درآمدزایی نفت کم شده، پس بودجه کشور از چه منابعی تأمین می شود؟ و دیگر اینکه چرا نفت به این حال و روز افتاده؟
برای پرسش نخست، سخنان رئیس مرکز پژوهشهای مجلس گویاست که اخیرا بیان کرده: سهم مالیات در بودجه سالیانه از حدود ۳۰ درصد (برای سال ۱۴۰۰) به ۵۳ درصد (در سال ۱۴۰۳) رسیده است؛ یعنی تقریباً درآمد مالیاتی دو برابر شده که درباره این رویکرد و فشاری که بر مودیان وارد می شود، حرف ها بسیار است. (البته اگر درآمدهای کشور از اتکا به نفت خارج شده و درآمدهای حاصل از «تولید» جای آن را بگیرد روش پسندیده ای است، اما در کشور می بینیم که مالیات حاصل از تولید چندان جایگاهی ندارد)
اما در پاسخ سؤال دوم، باید گفت علت اینکه وزارت نفت به این سرنوشت بدهکاری گرفتار شده را باید در 3 مشکل دید.
یکی عدم خلاقیت و نوآوری وزرای نفت و خام فروشی آن، دیگری سایه تحریم بر فروش نفت کشور، سوم عدم توسعه یافتگی تجهیزات و امکانات شرکت نفت. این سه عامل نی تواند هر کشور نفت خیزی را به بن بست رسانده و به جای تولید ثروت، بدهی به بار بیاورد.
به هر حال باید وزیر جدید که خود اعلام خطر فوری برای وزارت نفت کرده، طرح نویی در اندازد و گرنه آینده سخت تری در انتظار این مجموعه و کشور خواهد بود.