خلیج فارس: تصویر جدیدی از محمدرضا گلزار در کنار همسرش در تفریحات شمال که به تازگی منتشر شده است.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترین ها؛محمدرضا گلزار (زادهٔ ۱ فروردین ۱۳۵۶) بازیگر و خواننده ایرانی است. گلزار در ۲۱ خرداد ۱۴۰۲ ازدواج کرد.
خلیج فارس: علی فتحی آشتیانی، رئیس سازمان روانشناسی و مشاوره ایران گفت: آسیبهای اجتماعی و اختلالات روانشناختی نسبت به سالهای گذشته روند صعودی دارد. طلاق در کشور ما با یک شیب و سرعت بالایی در حال پیشروی است. نسبت ازدواج به طلاق در ۲۰ سال گذشته از ۱۲ به یک به کمتر از ۳ به یک رسیده است.
حدود ۹۷۰ میلیون نفر در دنیا با اختلال روانی مواجه هستند. در ایران، اما وضعیت نسبت به میانگین جهانی وضعیت بدتر است. آنطور که رئیس سازمان نظارم روانشناسی و مشاوره ایران گفته حدود یک سوم جمعیت ایران از اختلال روانی رنج میبرند. افزایش طلاق یکی از تبعات این شرایط است.
عوامل مختلفی در شکلگیری اختلالات روانی نقش دارند، از عوامل فردی و اقتصادی گرفته تا آسیبهای اجتماعی. آنطور که متخصصان حوزه سلامت روان میگویند با افزایش فقر، نابرابری و خشونت میزان اختلالات روانی هم افزایش مییابد.
روز دوشنبه همایشی به مناسبت روز جهانی سلامت روان در دانشگاه علوم پزشکی ایران برگزار شد و متخصصان حوزه سلامت روان به وضعیت کشور در این مورد و راهکارهایی برای حفظ سلامت و پیشگیری از اختلالات روانشناختی پرداختند. علی فتحی آشتیانی، رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران نیز با اشاره وضعیت اختلالات روانی در ایران به نقش آسیبهای اجتماعی در حوزه سلامت روان پرداخت.
فتحی آشتیانی توضیح داد: «آسیبهای اجتماعی خود زمینهساز اختلالات روانی هستند. برای مثال مسئله طلاق خود میتواند منجر به اختلال روانی به ویژه افسردگی شود. آمار ناراحتکننده آسیبهای اجتماعی از جمله طلاق، خشونت، اعتیاد به مواد و الکل، خیانت و… لزوم توجه جدی به این موضوع را دو چندان میکند. موارد زیادی داریم که فرد حتی به اصرار خود طلاق میگیرد، اما بعد از طلاق دچار افسردگی میشود.»
او ادامه داد: «افزون بر آن دوران کرونا موجب تشدید مشکلات روانشناختی و آسیبهای اجتماعی شده است.»
فتحی آشتیانی در ادامه مشخصا به مسئله طلاق و وضعیت آن در ایران و جهان پرداخت. او گفت: «بررسی آمارها نشان میدهد که آسیبهای اجتماعی و مشکلات روانشناختی نسبت به سالهای گذشته افزایش داشته و به طور کلی روند صعودی داشته است. طلاق در کشور ما متاسفانه با یک شیب و سرعت بسیار در حال پیشروی است.»
او توضیح داد: «یکی از مهمترین تغییرات اجتماعی طی یک دهه گذشته طلاق است. آنچه در ادامه میآید آمارهای طلاق و ازدواج در کشور در سالهای اخیر است.»
فتحی آشتیانی گفت: «در سال ۱۳۷۹ به ازای هر ۱۲ مورد ازدواج یک طلاق داشتیم. ۱۰ سال بعد یعنی در سال ۱۳۸۹ به ازای هر ۶.۵ ازدواج یک طلاق ثبت میشد و در سال ۱۳۹۹ به ازای هر سه ازدواج یک طلاق ثبت میشد.»
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران ادامه داد: «نسبت ازدواج به طلاق در ۲۰ سال گذشته از ۱۲ به یک به کمتر از ۳ به یک رسیده است.»
او در ادامه به وضعیت استانها از نظر ازدواج و طلاق پرداخت و گفت این مسائل در برخی استانها وضعیت بدتری دارند.
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران گفت: «۱۰ استان کشور که از نظر افزایش طلاق و کاهش ازدواج وضعیت بحرانی دارند هم میتوان از خراسان رضوی، تهران، البرز، مازندران، گیلان، فارس، اصفهان، قم، کرمانشاه و مرکزی نام برد.»
فتحی آشتیانی گفت: «آمار طلاق هم در سال ۱۴۰۲ رشد قابل توجهی داشته است.» آنچه در ادامه میآید، آماری است که او از میزان ازدواج و طلاق در کشور طی سالهای گذشته ارائه داد.
۸۸۱۵۹۲ ازدواج، ۱۱۰۵۱۰ طلاق در سال ۱۳۸۷،
۸۹۰۲۰۸ ازدواج، ۱۲۵۷۴۷ طلاق در سال ۱۳۸۸،
۵۳۰۲۲۵ ازدواج، ۱۷۴۸۳۱ طلاق در سال ۱۳۹۸،
۵۳۴۴۰۰ ازدواج، ۱۷۹۵۲۵ طلاق در سال ۱۳۹۹
تا اول مرداد سال جاری ۱۹۹ هزار و ۷۲۷ مورد ازدواج، ۶۵ هزار و ۳۵۵ طلاق ثبت رسمی شده است.
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران درباره عوامل طلاق در ایران توضیح داد: «در سال ۱۴۰۰ مطالعهای سیستماتیک در این مورد انجام دادم. در این مطالعه به ترتیب ۲۰ مورد از مهمترین عوامل طلاق طی ۱۰ سال گذشته بررسی شد.»
۲۰ موردی که در این مطالعه آمده، عبارت است از: بیکاری مرد، عدم تفاهم اخلاقی، ناباروری، تفاوتهای فرهنگی و اعتقادی، دخالت اطرافیان، بیماریهای روانی، اعتیاد به مواد و الکل، مشکلات مالی و درآمد ناکافی، ازدواج تحمیلی و اجباری، عدم رضایت جنسی، خشونت خانگی (کلامی یا فیزیکی)، بیعلاقگی به همسر، خیانت به همسر، ازدواج مجدد، بیماریهای جسمی، انتظارات غیر واقعبینانه، بداخلاقی و فحاشی، مشکلات حقوقی و قضایی، عدم اعتماد به یکدیگر و فساد اخلاقی.
او درباره وضعیت طلاق در کشورهای دیگر هم گفت: «یافتههای پژوهشی نشان میدهد تقریبا نیمی از جوانان امریکایی در کودکی شاهد طلاق والدین خود بودهاند. ۲۵ درصد ازدواجهای اول در این کشور بعد از پنج سال به طلاق ختم میشود.»
فتحی آشتیانی توضیح داد: «آمار طلاق میان کشورهای دیگر تا سال ۲۰۱۸ نشان میدهد که کشور لوکزامبورگ با ۷۸ درصد، اسپانیا با ۶۵ درصد، فرانسه با ۵۵ درصد، امریکا با ۵۱ درصد، روسیه با ۵۱ درصد، آلمان با ۴۵ درصد و استرالیا و انگلستان با ۴۰ تا ۴۵ درصد بیشترین میزان طلاق را داشتهاند.»
روز جهانی سلامت روان یعنی ۱۰ اکتبر بهانهای شد تا متخصصان حوزه سلامت روان به اهمیت این موضوع و آگاهی دادن در این مورد بپردازند. در تقویم ایران هم هفته ملی سلامت روان از ۱۸ مهر آغاز شد و تا ۲۴ مهر ادامه دارد. امروز هم به نام «تاثیر حمایت و ارتباطات اجتماعی سالم بر سلامت روان» نامگذاری شده است.
برگزارکنندگان همایش سلامت روان در دانشگاه علوم بپزشکی ایران راهکارهایی برای حفظ سلامت روان و پیشگیری از اختلالات روانی ارئه داد. در این توصیهها آمده که ابتدا مشخص کنید آیا علائمی در خلقیات خود مشاهده میکنید و این علائم چقدر در زندگی شما تاثیر گذار است؟
آیا علائم شدیدی دارید که ۲ هفته یا بیشتر طول کشیده است؟ در صورت داشتن علائمی که در ادامه میآید از خدمات رواندرمانی و روانپزشکی استفاده کنید. اختلال در خواب، احساس گناه، تغییرات در اشتها، مشکل در تمرکز، از دست دادن علاقه به موضوعاتی که به طور معمولی از آنها لذت میبردید، عدم توانایی در انجام وظایف و افکار مربوط به مرگ یا خودکشی. در صورت داشتن افکار خودکشی با شماره اورژانس اجتماعی (۱۲۳) تماس بگیرید.
منبع: تجارت نیوز
خلیج فارس: تصویری از «فاطمه نقوی» همسر مرحوم آتیلا پسیانی در مراسم خاکسپاری آتیلا پسیانی که امروز انجام شد و مورد توجه کاربران قرار گرفته است.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترین ها؛آتیلا پسیانی قبلا در رابطه با همسرش نوشته بود:
«سال ۱۳۵۶ در تاتر با خانم بازیگر جوانی آشنا شدم که شد یکی از موثرترین آدمهای زندگی من.
سال ۵۷ ازدواج کردیم ، سالهای ۶۴ و ۶۸ صاحب دختر و پسرمون شدیم . سال ۶۸ گروه تاتر بازی را تاسیس کردیم و رفاقت و همکاریمون همچنان پا برجاست.»
خلیج فارس: مردی که پسرخوانده ۵ سالهاش را به قتل رسانده است، به زودی در شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه میشود.
به گزارش خلیج فارس؛ اوایل زمستان سال قبل بدن بیجان پسر ۵ سالهای به نام سعید از سوی مادرش به بیمارستان منتقل شد. پزشکان با معاینه کودک اعلام کردند که وی فوت کرده است. از آنجا که مرگ کودک بر اثر خفگی اعلام شده بود موضوع به پلیس گزارش شد.
با افشای این ماجرا تحقیقات پلیسی آغاز و مشخص شد پدرخوانده ۳۰ ساله سعید به نام رحمان که از اتباع بیگانه است عامل قتل وی بوده است.
در ادامه متهم ردیابی و بازداشت شد.
وی در توضیح ماجرا گفت: مدتی قبل با مادر این کودک ازدواج کردم. روز حادثه من و سعید در خانه تنها بودیم که از او خواستم برایم یک لیوان آب بیاورد. اما به حرفم گوش نداد و من از روی عصبانیت با آجر ضربهای به کمرش زدم و گلویش را فشار دادم تا اینکه به یکباره متوجه شدم نفس نمیکشد. همان موقع همسرم سررسید و به دروغ گفتم حال سعید بد شده و بعد از آن هم از خانه فرار کردم.
به دنبال اظهارات متهم برای وی کیفرخواست صادر و پروندهاش به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
این در حالی است که مادر مقتول به عنوان تنها ولی دم پرونده از قصاص گذشت کرده است.
منبع: همشهری آنلاین
خلیج فارس: مردی که دوست قدیمیاش را کشته مدعی است مقتول به همسر او تجاوز کرده بود.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از اعتماد آنلاین؛مردی افغان که در تهران هموطنش را به قتل رسانده و فرار کرده بود، خود را تسلیم کرد؛ اما ادعاهای او پرونده را وارد مرحلهای جدید کرد و تحقیقات برای بررسی آنها آغاز شده است.
رسیدگی به این پرونده از ساعت 10 شب شنبه 6 مهر پس از گزارش قتل نگهبان ساختمانی در شرق تهران به بازپرس موسی رضازاده آغاز شد. بازپرس جنایی و تیم تحقیق با حضور در محل پی بردند مقتول 34 ساله نگهبان ساختمان به نام احمد بوده و برادرش جسد را پیدا کرده است. بنابراین او تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: من مشغول کارهای معمول خود بودم که برادر دیگرم که در ترکیه کار و زندگی میکند با من تماس گرفت و گفت از احمد خبر ندارد. برادرم در ترکیه نگران احمد بود چون آخرین باری که با او صحبت کرده بود یک مهمان داشت که احمد و آن مهمانش اختلافی قدیمی با هم داشتند.
برادر مقتول در ادامه گفت: من و برادرم از افغانستان به ایران آمدیم و کارگری میکردیم. یکی از برادرانمان هم در ترکیه کار میکند و یک روز قبل احمد به صورت تصویری با او صحبت کرده و لحظات کوتاهی فردی به نام بصیر را به برادرم نشان داده بود که آن شب مهمان او بود. احمد چند سال پیش در افغانستان دختری را میخواست که آخرین مهمانش هم خواهان همان دختر بود و در آخر دختر با آن مهمان ازدواج کرد. بعد از آن برادرم و آن فرد مدتها با هم درگیر بودند که در نهایت با وساطت ریشسفیدان ماجرا تمام شد اما آنها دیگر با هم ارتباط نداشتند و نمیدانم چرا بصیر پیش احمد رفته بود. برادرم که در ترکیه است به من گفت با احمد تصویری صحبت میکرده که احمد به او گفته مهمان دارد و برای لحظاتی مهمانش را نشان داده. به هر حال بصیر و برادرم با هم رقیب عشقی بودند و چند باری هم درگیر شده بودند و بصیر که با آن دختر ازدواج کرد، درگیریشان پایان یافت. اما چرا باید بعد چند سال سراغ برادرم بیاید و الان احتمال میدهم او برادرم را به قتل رسانده است.
با به دست آمدن این نتایج شناسایی مخفیگاه مهمانی که رقیب عشقی مقتول بود، در دستور کار قرار گرفت و جسد مقتول که به تشخیص کارشناسان پزشکی قانونی جای 14 ضربه چاقو روی بدنش مشهود بود به اداره پزشکی قانونی انتقال یافت تا معاینات دقیقتری روی آن انجام شود.
در حالی که تحقیقات برای دستگیری قاتل فراری ادامه داشت 10 روز پس از این جنایت، متهم فراری نزد پلیس رفت و خود را معرفی کرد. او در تحقیقات بخشی از گفتههای برادر مقتول را تایید کرد اما گفت: بعد از وساطت ریشسفیدها فکر میکردم ماجرای رقابت عشقی تمام شده برای همین همسر و مادرم را در افغانستان گذاشتم و به ایران آمدم، اما انگار ماجرا برای احمد تمام نشده بود. حدود یک سال قبل، زمانی که من برای کار به ایران آمده بودم، او در افغانستان به خانهام رفته، مادرم را در اتاقی زندانی کرده و به همسرم تجاوز کرده بود. بعد هم آنها را تهدید کرده که از این ماجرا به من حرفی نزنند ولی مادرم نتوانست طاقت بیاورد و چهار ماه قبل همه چیز را برایم تعریف کرد.
این متهم درباره نحوه قتل هم گفت: من به فکر انتقام از احمد افتادم. شب حادثه به همراه یکی از دوستانم به بهانه شبنشینی به محل کارش رفتم و چند دقیقه بعد او را با ضربات چاقو کشتم. بعد از قتل هم فرار کردم و ماجرا را در تماس با خانوادهام تعریف کردم که آنها از من خواستند خودم را معرفی کنم، من هم تسلیم شدم.
با اعترافات مرد افغان، به دستور بازپرس جنایی، متهم در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار داده شد و تحقیقات در مورد پرونده و ادعای او ادامه دارد.
خلیج فارس: مرد جوان که همسرش را که در یک مدرسه غیر انتفاعی سرایدار بوده، به قتل رسانده، در تازهترین ادعای خود شنیدن صداهای عجیبی را که به او دستور قتل دادهاند عامل این جنایت دانست.
ایران نوشت: رسیدگی به این پرونده از ساعت ۶ بعد از ظهر ۲۲ شهریور و با گزارش قتل زنی در یک مدرسه غیرانتفاعی آغاز شد. با گزارش این خبر بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شده و با جسد زن ۴۰ ساله در طبقه همکف مواجه شدند.
بررسیها نشان میداد مقتول سرایدار مدرسه است و به همراه شوهر و دو فرزندش در آنجا زندگی میکند و عامل جنایت همسر مقتول است و این قتل در مقابل چشمان وحشت زده فرزندانشان رخ داده است. در ادامه تحقیقات فاتل فراری در انباری که محل کارش بود شناسایی و دستگیر شد.
وی در تازهترین اعترافاتش گفت: ۱۵ سال قبل به شیشه و متادون معتاد شدم، بیش از ۱۰ بارهمسرم مرا در کمپ بستری کرد تا ترک کنم، اما بیفایده بود. هر بار که از کمپ خارج میشدم بلافاصله به سراغ مواد میرفتم. ۵ سالی میشود که مدام صدایی میشنوم که میگوید: همسرت دروغ میگوید و میخواهد به تو خیانت کند.
بچه هایت را کتک بزن. حتی صداها در خواب هم به سراغم میآید و مدام در گوشم این حرفها را نجوا میکنند. زمانی که مواد را ترک میکنم این صداها بیشتر میشود و حتی برای فرار از صداهای آزاردهنده به روانشناس و روانپزشک هم مراجعه کردهام، اما فایدهای نداشت.
متهم ادامه داد: روز حادثه از محل کارم به خانه آمدم. همسرم در حال آشپزی بود مثل همیشه باهم جر و بحثمان شد. همانطور که من و همسرم باهم دعوا میکردیم، دوباره صداها را شنیدم که به من میگفتند زنت میخواهد طلاق بگیرد و با شخص دیگری ازدواج کند.
اگر او را نکشی، از تو طلاق میگیرد. مدتی قبل خواهر همسرم به من چاقویی هدیه داده بود، آن را برداشتم و با چاقو به جانش افتادم. فتانه فرار میکرد و من در تعقیبش تا طبقه اول مدرسه آمدم و او را با ضربات چاقو از پا درآوردم. وقتی همسرم را به قتل رساندم صداها در گوشم نجوا کردند: خوب کاری کردی که او را کشتی. آنقدر صداها زیاد بودند که صدای بچه هایم را نمیشنیدم که التماسم میکردند تا مادرشان را رها کنم.
الان هم صداها را میشنوم که به من میگویند کار اشتباهی نکردی، پشیمان نباش، اما من خیلی پشیمانم و دلم میخواهد هر چه زودتر قصاص شوم.
این در حالی است که متهم برای بررسی صحت روانی به پزشکی قانونی معرفی شده است. بدین ترتیب بازپرس محمدرضا صاحب جمعی دستور تشکیل هیأت سه نفره پزشکی قانونی و بررسی صحت روانی او را صادر کرد.
خلیج فارس: زن جوانی با مراجعه به پلیس درخصوص شکنجه خواهرزاده ۴ سالهاش به دست مادر و ناپدریاش گزارش داد و گفت: دیگر نمیتوانم این صحنههای تلخ را تحمل کنم.
چند روز قبل خبر هولناکی از ماجرای کودکآزاری در یکی از منازل بولوار رسالت مشهد به پلیس ۱۱۰ گزارش شد که بیدرنگ عوامل گشت انتظامی با کسب مجوزهای قضایی به نشانی اعلام شده عزیمت کردند و با صحنههای هولناکی روبه رو شدند که دل هر انسانی را تکان میداد. آثار سوختگی، زخم و کبودیهای زیادی که بیانگر کودکآزاریهای بیرحمانه بود در حالی روی پیکر دختر ۴ ساله دیده میشد که ساعد مادرش نیز به دلیل زخمی عمیق باندپیچی شده بود.
در همین حال خواهر ۲۸ ساله زن جوان با بیان اینکه دیگر قادر نیست این صحنههای تلخ را تحمل کند درباره این ماجرا به مشاور و مددکار اجتماعی رسالت مشهد گفت: خواهرم حدود ۳ سال قبل در حالی از شوهرش طلاق گرفت که دختری یک ساله داشت، اما بعد از طلاق دچار مشکلات روحی و روانی شد و چندین بار دست به خودکشی زد. در این شرایط و برای آنکه سرپناهی داشته باشد و بتواند مخارج زندگی خود و دخترش را تامین کند از ۲ سال قبل به عقد موقت «هوشنگ» درآمد، اما آن مرد هم خلافکار بود و برای گذران زندگی دست به هر خلافی مانند خردهفروشی مواد مخدر میزد و همواره خواهرم را به خاطر فرزند خردسالش تحقیر و سرزنش میکرد.
او جملاتی شرمآور درباره این دختر بیگناه به کار می برد که هر کسی از شنیدن آن خجالتزده میشد. او حتی خواهرم را وادار کرد برایش موادفروشی کند! خواهرم نیز به دلیل آنکه پول و سرپناهی نداشت با خواستههای شوهرش کنار میآمد، ولی از این وضعیت بسیار رنج میبرد به طوری که دیگر به یک بیمار اعصاب و روان تبدیل شده بود و حال خودش را نمیفهمید. او به گونهای از خود بیخود میشد که دست دخترش را با دندان گاز می گرفت و به جیغهای دلخراش این کودک ۴ ساله توجهی نمیکرد.
خواهرم بعد از چند ساعت وقتی به حال طبیعی بازمیگشت و متوجه رفتار خطرناک خودش میشد از شدت پشیمانی دست به خودکشی میزد که آخرین بار نیز چند روز قبل با تیغ رگ دستش را زد ولی ما متوجه شدیم و خوشبختانه از مرگ نجاتش دادیم که هنوز آثار این خودزنی وحشتناک روی ساعد ش وجود دارد.
از سوی دیگر هم ناپدری خواهرزادهام او را با میلههای داغ میسوزاند یا به شدت کتک میزند تا به قول خودش از مزاحمتهای این دختر کوچک رها شود. این در حالی است که خواهرم نیز در برابر کودکآزاریهای همسرش سکوت میکند و برای آنکه دوباره آواره و سرگردان نشود، رفتارهای بیشرمانه شوهرش را تحمل میکند. در این وضعیت دلم به حال این کودک معصوم میسوزد چراکه هر لحظه توسط پدر و مادرش مورد آزار قرار میگیرد. این بود که به ناچار با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتم.
با دستور سرگرد لطفی (رئیس کلانتری رسالت مشهد) این زوج جوان که حدود ۲ سال از ازدواج موقت آنها می گذشت با هماهنگی قضایی به مقر انتظامی هدایت شدند. در همین حال زن جوان با ابراز پشیمانی از آزارهای دختر کوچولو گفت: وقتی به دخترم آسیب میزنم انگار خودم نیستم و بعد خیلی زود پشیمان میشوم.
با دستور مقام قضایی، دختر ۴ ساله تحویل نیروهای اورژانس اجتماعی ۱۲۳ شد تا به بهزیستی انتقال یابد و مادر او نیز توسط امدادگران اورژانس ۱۱۵ به بیمارستان روانپزشکی ابنسینای مشهد هدایت شد تا بررسیهای علمی و درمانی در این باره صورت گیرد.
منبع: خراسان
خلیج فارس: در شرایطی که سینماها و گیشه روزهای نه چندانی خوبی را در ماههای اخیر تجربه کرده بود، فیلم کمدی هتل رونق دوبارهای به سینماها بخشیده و یک تنه بار بی میلی مردم به سینما رفتن را به دوش کشیده است. اگر چه همانند فسیل و بسیاری از فیلم های کمدی پرفروش سالهای اخیر، کیفیت هنری چندانی نداشته و گاه از شوخیهای کلیشهای (اگر نگوییم سخیف) برای خنداندن مخاطب استفاده میکند اما فروش رکوردشکن این فیلم نشان میدهد که مردم از تماشای این فیلم لذت بردهاند، موضوعی که البته جای تحلیل فراوان دارد، به ویژه در این روزها و با درگیریهای اجتماعی و معضلات اقتصادی. اما چه چیزی فیلم هتل را از دیگر فیلم های کمدی پرفروش سالهای اخیر متمایز کرده و شباهت آن با فیلم های هم مسلک خود در این ژانر چیست؟
به گزارش خلیج فارس؛ این فیلم با در اختیار داشتن 251 سالن طی سه روز نخست اکرانش در هزار و 323 سانس روی پرده رفت و موفق به جذب 76 هزار و 865 مخاطب شد. در همین بازه زمانی فیلم «فسیل» با در اختیار داشتن تعداد 276 سالن و با نمایش در 984 سانس توانست دقیقا نصف تعداد تماشاگران فیلم «هتل» مخاطب جذب کند. در این سه روز 32 هزار و 100 مخاطب به تماشای «فسیل» نشستند تا فروش آن در این زمان به 1 میلیارد و 630 میلیون تومان برسد.
مسعود اطیابی که در کارنامهاش کمدیهای پرفروشی چون «خروس جنگی» ، «تگزاس 1 و 2» ،«دینامیت» ، «انفرادی» و «بخارست» دیده میشود، اواخر سال گذشته به تهیهکنندگی محمد شایسته کمندی جدید خود با عنوان «هتل» را در جزیره کیش جلوی دوربین برد.
این فیلم در بین کمدیهای قبلی اطیابی کارمتفاوتی محسوب میشود و داستان جذاب و هیجانانگیزی دارد. پژمان جمشیدی همراه با محسن کیایی که پیش از این درکمدیهای پرفروش «لونه زنبور» و «دینامیت» با هم کار کرده بودند در این فیلم نیز در کنار هم قرار گرفتهاند تا یک کمدی پرفروش دیگر را به کارنامه کاریشان اضافه کنند.
اطیابی در فیلم «هتل» در کنار جمشیدی و کیایی از ترکیب متفاوتی استفاده کرده است. نقشهای اصلی زن این فیلم را ریما رامینفر، صدف اسپهبدی، مهلقا باقری و مریم وحید زاده و فرزانه قاسمزاده برعهده دارند. سام نوری، جواد پولادی و غلامرضا نیکخواه هم دیگر بازیگران فیلم «هتل» هستند.
این فیلم داستان یک هتل پرماجراست که با حضور مهمانهعای ناخوانده اتفاقات عجیبی در آن میافتد. در خلاصه داستان فیلم آمده است :«کی بهشت و ول میکنه میره جهنم»
نکته قابل توجه این است که در بخش نظرات پستهای اینستاگرامی مرتبط با این فیلم، اکثر مخاطبان از تماشای فیلم ابراز رضایت کردهاند اما این فیلم هم به مانند همه فیلمها نظر منفی منتقدان را هم در پی داشت.
بخش مهمی از مخاطبان در بخش کامنتهای مربوط به این فیلم در اینستاگرام از جنس کمدی، موقعیتها، بازیها و … ابراز رضایت کردهاند و فقط بعضی از آنها نسبت به حضور بیش از حد پژمان جمشیدی در آثار کمدی گلایه دارند.
مخاطبانی که از فیلم خوششان آمده در بخش کامنتها نوشتهاند: «بعد از چند سال یه کمدی واقعی دیدم.»، «انتظارها رو از یه فیلم کمدی برآورده میکنه.»، «کاملا احترام میذاره به شعور مخاطبهاش.»، « هم بازیها و هم موقعیتها عالی بود. پژمان جمشیدی و محسن کیایی واقعا خندهدار بودن.» و …
بعضی مخاطبان هم درباره بازیها و حضور مستمر پژمان جمشیدی در کمدیهای مختلف نوشتهاند، عدهای انتقاد کردهاند: «پژمان جمشیدی چقد همه جا هست!»، «تو هر فیلمی سر و کله اش هست…»، «یه فیلمی پیدا کنید پژمان جمشیدی توش نباشه؟ 100نمره»، «این کشور دیگه بازیگر نداره؟ همه جا پژمان جمشیدی و شبنم مقدمی»، «قبلنا مهران رجبی رو مسخره میکردیم الان پژمان جمشیدی همه جا هست» و در مقابل برخی از مخاطبان بازی پژمان جمشیدی را جزو نقاط مثبت فیلم دانسته و نوشتهاند: «منم از بازی تکراری جمشیدی خوشم نمیاد اما اینجا اگه هرکی دیگه بود مسخره بازی میکرد.»، «جمشیدی تو هر فیلمی باشه واقعا خندهداره.»
در بعضی کامنتها نکاتی درباره فیلمنامه این اثر نوشته شده. یک نفر کامنت گذاشته و نوشته : «فیلمنامه متوسط بود اما انصافا خندیدیم.» مخاطب دیگری نوشته: «شاید در کل داستان جالبی نباشه اما سرگرم کنندهاس و خندهدار.» بعضی هم از داستان و فیلمنامه تعریف کرده و نوشتهاند: «اتفاقا برخلاف خیلی از فیلمهای کمدی، فیلمنامه خوبی داشت و درست هم به نتیجه رسید.»، «توی ده سال اخیر کم داشتیم فیلمی بدون مسخره بازی بسازن و داستان بامزه داشته باشه.» اما یکی از کاربران نظر متفاوت تری داشت و نوشت: فیلم «هتل» سرشار از موقعیت های طنز جذاب است اما متاسفم که بگویم هنوز کلیشه هرمزگانی در فیلم ها یک «ناخدای قاچاقچی» با لهجه ای مسخره و یک طوطی روی دوشش بود! از کل نفراتی که در جزیره کیش نشان دادند حتی کارگر هتل هم بومی نبود اما فقط یک قاچاقچی بومی به نچسبترین شکل ممکن داخل داستان گنجاندن کج سلیقگی کامل است.
بعضیها از شکلگیری موقعیتهای کمدی در این فیلم نوشتهاند: «درسته که بعضی موقعیتها زیاد واقعی نبود اما یه کاری نمیکنه شعورمون بر بخوره.»، « کمدی موقعیت به معنای واقعی. اصلا خبری از لودگی نبود توش.» و ….
نظر شما چیست؟ اگر شما هم این فیلم را تماشا کرده اید نظر خود را با ما در میان بگذارید.
منبع: برترینها
خلیج فارس:«حتما که همه نباید در بالای تهران ساکن باشند. جوانان میتوانند در روستاهای اطراف تهران با رهن و اجاره پایین زندگی کنند و صبح با اتوبوس و مترو به سر کارشان بیایند.»
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از رویداد۲۴، این بخشی از اظهارات حسن نوروزی نماینده رباط کریم در مصاحبه با رویداد۲۴ است که واکنشهای زیادی را در پی داشت. او در پاسخ به کسانی که شرایط اقتصادی را برای ازدواج نامناسب خوانده بودند، گفته بود «اینکه مشکلات اقتصادی و به ویژه نداشتن خانه بهانهای برای ازدواج نکردن است گمراهی و انحراف است. ازدواج نکردن ریشه در تبلیغات دشمنان داد و ربطی به مشکلات اقتصادی ندارد.»
پرویز پرستویی در واکنش به حسن نورزی نوشته «جناب حجت الاسلام حاج حسن نوروزی نماینده محترم رباط کریم فرمایش فرمودید: نداشتن خانه بهانهای برای ازدواج کردن است! جوانان در اطراف تهران خانه اجاره کنند و صبح با مترو سرکار بروند! چه جالب! چرا تا به حال به فکر کسی نرسیده بود که به همین راحتی میشود ازدواج کرد درود بر شما که مشکل به این بزرگی را حل کردید. من یک پیشنهاد دارم قدم اول را خودتان بردارید. خانه و حقوقتان را بدهید به چند جوان و خودتان در اطراف تهران زندگی کنید و با مترو تردد کنید. بسیار هم کار خداپسندانهای است. شما نماینده منطقه رباطکریم هستید که اطراف تهران هم هست و اکثرا هم با وسیله نقلیه عمومی تردد میکنند کافی است یک آمار سرانگشتی بگیرید که آیا درآمدشان پاسخگوی زندگی و معیشتشان هست؟ بعید میدانم! بهتر نیست شما که در مجلس تشریف دارید ترتیبی اتخاذ فرمایید تا پول بلوکهشدهای که آزاد شده صرف هزینه ازدواج و مسکن جوانان و دیگر مشکلات مردم بشود تا گرهای از گرهها باز شود؟ و امید را در دل جوانان این مملکت روشن کند؟»
«مهرداد خدیر» روزنامهنگار در بخش از یادداشتش در وبسایت عصرایران نوشته است «جوانی که سالهاست در خانه پدری در مثلا امیرآباد یا گیشا و خیلی هم نه شمال شهر زندگی میکند دست دختر مورد علاقه خود را بگیرد و ببرد روستای اطراف تهران؟ روزی چند ساعت در راه باشد؟ افراد بر اساس خاستگاه خانوادگی یا سطح تحصیلات و البته درآمد منطقه محل زندگی پس از ازدواج را انتخاب میکنند. با تورم چند سال اخیر این معادله به هم ریخته است. پدر مثلا در سال ۵۰ در استخدام وزارت دارایی بوده و خانهای در مرکز شهر دارند و حالا بازنشسته شده. جوان که نمیتواند ناگهان به اطراف تهران برود.»
کاربران توئیتر نیز به این اظهارنظر عجیب واکنش نشان دادهاند؛ یکی نوشته «از نماینده حداقلی! انتظار بیشتر نمیرود. اینا معیشت مردم رو به گروگان گرفتهاند!» دیگری نوشته «مردم به آقای نوروزی میگویند پول نداریم نان بخوریم، آقای نوروزی میگوید خوب بیسکوئیت بخورید» کاربر دیگری نوشته «حرف زدن که بلد نیستید… حرف نزدن هم بلد نیستید؟»
عمده واکنشها، انتقادها به حسن نوروزی بود. رویداد۲۴ برای آنکه نظر نوروزی را نسبت به انتقادات جویا شود، بار دیگر با او صحبت کرده است. پاسخ نوروزی به انتقادات را در ادامه بخوانید:
* حرف من این است که یک جوان پول دارد و در تجریش با ماهی ۱۵ میلیون زندگی میکند. کس دیگری پول کمتری دارد میرود و در اسلامشهر، پرند، ورامین و … با ماهی ۸ ملیون اجاره زندگی میکند. یک کسی هم در ماه هفت میلیون ۸۰۰ هزار تومان حقوق میگیرد و میرود در روستای حسنآباد رباطکریم زندگی میکند. موضوع این است، امروز مناطق حاشیهای هیچ فرقی با شهر ندارد. یعنی حکیمآباد یا شهرآباد رباط کریم یا بهارستان عینِ تجریش است و آب، برق، گاز، تلفن و آسفالت دارند.
* الان اگر مردم بهارستان یا رباط کریم ۲ میلیون نفر هستند، همهشان از اول سکنهِ بهارستان و رباط کریم بودند؟ حتماً نه. بیشترشان تهرانیهایی هستند که به دلیل گرانی اجارهها محل زندگیشان را جابجا کردهاند. یا خانه ارزان خریده یا در خانه ارزان مستاجر شدهاند و هر روز صبح با تاکسی یا اتوبوس یا انشاءالله از چند روز دیگر از پرند و انشاءالله یکسال دیگر از اسلامشهر با مترو به سر کارشان در تهران میآیند.
* من هم اول زندگی نرفتم در سالاریه قم زندگی کنم. چون شهریهام کم بود، زندگی را در حاشیه قم شروع کردم و بعد از بیست سی سال پولدار شدم و خانهای خریدم. اگر نگوییم در همه استانها، در اکثر استانها مخصوصاً تهران بین روستا و شهر هیچ فرقی نیست. مثلاً حکیم آباد رباط کریم، نسبت به شهر رباطکریم حدود ۱۲ کیلومتر نزدیکتر به تهران است. یا مثلاً حسینآباد اسلامشهر از طریق اتوبان قم نسبت به اسلام شهر ۵ کیلومتر به تهران نزدیکتر است. ضمن اینکه اسمشان روستا است و آب، برق، گاز و تلفن دارند و امنیت هم به قدری کافی حاکم است.
* لزومی ندارد جوانی که در سن بیست و چند سالگی ازدواج کرده است، زندگیاش را در تجریش شروع کند. اگر فرض بگیریم این جوان کارمند شرکتی باشد، طبیعتا نباید بگوید، چون میخواهم در تجریش باشم، تشکیل زندگی نمیدهم. چه اشکالی دارد در روستایی در حاشیه تهران ساکن شود؟ یا در روستاهای ورامین که خانههایشان به مراتب ارزانتر از خانههای تهران هستند. کار به جایی رسیده است که الحمدالله اکثر روستاها آب، برق و گاز دارند و مردم میتوانند به راحتی استفاده کنند.
* پدر بنده قبل از انقلاب گله دار بود، اما من نتوانستم اول زندگی به پول پدرم در منطقه بالای قم خانه تهیه کنم و در جنوب شهر خانه اجاره کرده و زندگیام را شروع کردم. بعد از ۱۰ سال کمکم خانه بهتری اجاره کردم و بعد از ۲۰ سال وقتی قاضی شدن وام گرفته و خانه خریدم.
* بله، گرانی و مشکل وجود دارد. اما برنامهریزی و دقت میتواند ما را رشد بدهد. به همین دلیل به راحتی میتوان از آریاشهر به فیروز بهرام رفت و زندگی کرد. به هرحال باید از کم شروع و رشد کرد و بالا آمد. همه مردم جهان و همه مردم ایران قبل و بعد از انقلاب به این شکل زندگی کردهاند. یعنی همه آنهایی که الان در سعادتآباد و در تجریش هستند، اول زندگی خانه نداشتند و کمکم با معامله، قناعت و دقت توانستند خانهدار شوند. مسئله این است که جوانان باید با زندگی ساده تفاهم کنند.