خلیج فارس:تصاویری که سهیل مستجابیان «چهره شناخته شده اینستاگرامی»، در پشتصحنه سریال سووشون و در نقش «فتوحی»، منتشر کرده است را تماشا میکنید.
منبع:برترینها
خلیج فارس:چند روز پیش مهسا وحیدی بلاگر شناخته شده با نام نهال که در ویدیوهای طنز و برنامههای گفتوگو محور شناخته شده بود، در گذشت.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترینها؛مهسا وحیدی با کلیپهای کوتاه و طنز در کنار امیر به شهرت گستردهای در اینستاگرام دست یافت. شهرت او تنها به شبکههای اجتماعی محدود نبود. با اینکه برخی منابع غیررسمی علت درگذشت او را نارسایی کلیه عنوان کردهاند، اما هنوز جزئیات رسمی و دقیقی از سوی خانواده یا منابع درمانی منتشر نشده است.
تصویر عجیبی از اعلامیه ترحیم این بلاگر با تکیه کلام معروف او واکنش کاربران فضای مجازی مواجه شد.
خلیج فارس:مهسا وحیدی بلاگر شناخته شده با نام نهال که در ویدیوهای طنز و برنامههای گفتوگو محور شناخته شده بود، در گذشت.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از هفت صبح؛خبری مبنی بر در گذشت مهسا وحیدی بلاگر شناخته شده با نام نهال در فضای مجازی منتشر شده است. مهسا وحیدی، در ویدیوهای طنز و برنامههای گفتوگومحور شناخته میشد. خبر فوت او توسط امیر، همکار و همراه قدیمیاش در اینستاگرام تأیید شد. او ضمن ابراز اندوه شدید، اعلام کرد که برای حضور در مراسم تشییع به بهشت زهرا رفته اما بنا به تصمیم خانواده نهال، اجازه حضور بر سر مزار به او داده نشده است.
مهسا وحیدی با کلیپهای کوتاه و طنز در کنار امیر به شهرت گستردهای در اینستاگرام دست یافت. شهرت او تنها به شبکههای اجتماعی محدود نبود. نهال در برنامههای ایرانی با محوریت بلایند دیت نیز حضور داشت و محبوبیت زیادی نزد مخاطبان این برنامهها پیدا کرده بود.
با اینکه برخی منابع غیررسمی علت درگذشت او را نارسایی کلیه عنوان کردهاند، اما هنوز جزئیات رسمی و دقیقی از سوی خانواده یا منابع درمانی منتشر نشده است.
خلیج فارس:رئیس پلیس فتا گیلان از شناسایی و احضار مردی خبر داد که با هدف جذب دنبال کننده در فضای مجازی، اقدام به انتشار مکرر تصاویر و ویدیوهایی از همسر خود بدون رضایت وی کرده بود.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از مهر؛سرهنگ امیرحسین نقیمهر با تشریح این خبر اظهار کرد: در پی شکایت یکی از شهروندان خانم مبنی بر انتشار تصاویر شخصیاش توسط همسر سابق در شبکه اجتماعی اینستاگرام، موضوع در دستور کار کارشناسان پلیس فتا استان قرار گرفت.
وی در ادامه افزود: شاکیه اظهار داشت که همسر سابقش با سوءاستفاده از اعتماد وی، بخشهایی از زندگی خصوصی و خانوادگی او را در صفحهای با دنبالکنندگان بالا منتشر کرده که این موضوع باعث ناراحتی روحی، آسیب به آبرو و ایجاد نگرانی در محیط اجتماعی و خانوادگیاش شده است.
رئیس پلیس فتا استان ادامه داد: با انجام اقدامات تخصصی و فنی، فرد موردنظر که فعال فضای مجازی و دارای صفحه پرمخاطب بود، با دستور مقام قضائی به این پلیس احضار شد.
این مقام انتظامی با بیان اینکه متهم در بازجوییهای اولیه به انتشار این مطالب اعتراف کرده است، تصریح کرد: این فرد انگیزه خود را جذب مخاطب، افزایش بازدید و کسب درآمد عنوان کرده و نسبت به آثار زیانبار رفتارش ابراز پشیمانی کرده است.
سرهنگ نقیمهر ضمن هشدار به کاربران فضای مجازی تأکید کرد: انتشار تصاویر یا مطالب خصوصی دیگران بدون رضایت آنها، نقض حریم خصوصی و مصداق جرم است و پلیس فتا با چنین اقدامات مجرمانهای با قاطعیت برخورد میکند.
رئیس پلیس فتا استان گیلان در پایان خاطرنشان کرد: شهروندان میتوانند در صورت مشاهده موارد مشابه، موضوع را از طریق وبسایت رسمی پلیس فتا به نشانی www.fata.gov.ir یا شماره تماس ۰۹۶۳۸۰ گزارش دهند.
خلیج فارس:بینیهای سربالایی که گاهی وقتها عدم تبحر جراحش کاملاً مشهود است، لب و گونههایی که به مدد جراح برجسته شده، چشمهایی که با هنرنمایی جراح کشیده شده و چین و چروکهایی که با دست پزشک قلم گرفته شده است و خلاصه هر کاری کرده که به بازیگران هالیوودی یا عروسکهای باربی شبیهتر شود!
به گزارش «خلیج فارس» به نقل از مهر، مراقبتش برای پیشگیری از اضافه وزن نه برای سلامتی که برای باربی شدن و باربی ماندن است و در این فرآیند باربی شدن ممکن است حتی سلامتی شأن را از دست بدهند و با گرایش به مواد مخدری مثل شیشه که در برخی داروهای لاغری استفاده میشود حتی سلامتی شأن را هم از دست بدهند.
برخی نیز به جای اینکه به دنبال روانشناس یا روانپزشک باشند هر روز به دنبال یک جراح زیبایی جدید هستند تا شاید بتوانند بیشتر و بیشتر بتوانند برای خود توجه بخرند و تأیید دیگران را برای زیبا شدن بدست بیاورند. و این داستان همچنان ادامه دارد.
اما دیگر باربی شدن فقط مختص خانمها نیست و امروز میبینیم که بسیاری از کلینیکهای زیبایی برای کسب درآمد بیشتر اقدام به اجاره بلاگرهای آقا کردهاند تا بتوانند هرچه بیشتر تب جراحیهای زیبایی را در آقایان هم داغ کنند!
یک متخصص و جراح زیبایی در ابتدا با اشاره به فراگیر شدن عملهای زیبایی در سراسر دنیل توضیح میدهد که این نکته حائز اهمیت است که در تمام دنیا عملهای زیبایی رو به افزایش بوده، اما در ایران طی سالهای اخیر این روند بیشتر شده و همچنین در گذشته عمل زیبایی برای افراد سلبریتی و مطرح وجود داشت اما رفتهرفته تب این نوع عملها فراگیر شده است. یکی از دلایل قابل ذکر افزایش تعداد جراحان عملهای زیبایی است که متناسب با افزایش جراح تعداد عملهای زیبایی نیز افزایش پیدا میکند.
دلیل دیگر میتواند کاهش هزینه عملهای زیبایی باشد. برای مثال یک جراح پلاستیک اگر دستمزدش ۵ هزار یورو باشد، امروزه به دلیل تعداد زیاد جراح این هزینهها نیز شکسته شده و به شدت کاهش یافته است. دلیل بعدی، تبلیغات گسترده در فضای مجازی است. زمانی که دسترسی به فضای مجازی آسان شد و هرکسی در هر سنی به این فضا دسترسی پیدا کرد؛ در چنین محیطی تبلیغات خیلی آسان روی مخاطب تأثیر میگذارد.
در اینجا ما با دو دسته مخاطب مواجه میشویم دستهای از افراد که جست جو میکنند و ظاهر یک سلبریتی یا فردی که این عملها را انجام داده با خودش مقایسه کرده و تصمیم به جراحی و تغییر صورت خود میگیرد. دسته دوم برای بیشتر دیده شدن و افزایش فالوور، به چنین عملهای زیبایی روی میآورند.
تب تند عملهای زیبایی آقایان
متخصص جراحی زیبایی در ادامه این گفتوگو اشارهای به فراگیر شدن عملهای زیبایی در آقایان میکند و میگوید که هنوز در خانمها گرایش به عملهای زیبایی بیشتر دیده میشود اما درصد آن دارد به مرور تغییر پیدا میکند. در کیلینیکها ما شاهد آقایانی که برای انجام عملهای زیبایی آمدهاند هستیم. چند سال پیش در جامعه و حتی خانوادهها پذیرای چنین تغییری در آقایان وجود نداشت، اما امروزه میبینیم که همسر یک آقا و یا خانواده، او را تشویق به این کار میکند.
برای مثال وی برای عمل زیبایی به کلینیک مراجعه کرد و در مشاورهها به او گفته شد که نیازی به عمل و جراحی ندارد. اما با اینکه به این افراد که آگاهی کمی نسبت به عمل جراحی دارند، قبل از عمل مشاوره داده میشود آنان نمیپذیرند. برای یک آقا زمانی میتوان عمل جراحی انجام داد که مشکلی اساسی مثل مشکلات تنفسی داشته باشد که آن هم همیشه نیاز به عمل ندارد.
ارتباط مشکلات روانی و جراحی زیبایی
آنطور که این متخصص توضیح میدهد، ذهنیت این افراد ارتباط مستقیمی با جراحی زیبایی دارد، برخی افراد واقعاً نیازی به جراحی ندارند اما دچار وسواس فکری شدهاند و همین موضوع باعث شده است روی به جراح زیبایی بیاورند که معمولاً به این افراد توصیه میشود به روانشناس نیز مراجعه کنند. این افراد فکر میکنند با تغییر در ظاهر میتوانند آن مشکل را حل کند که در مواقعی حتی با جراحی نیز این اتفاق رخ نمیدهد و گاهی ممکن است فرد بیماری زمینهای داشته باشد، منتهی چیزی که در این چندساله به چشم میآید و افراد یاد گرفتهاند این است که طرف اگر موفق شده، بلاگر شده و حتی درآمد قابل توجهی پیدا کردهاست به دلیل تغییراتی که روی ظاهرش انجام داده ارتباط دارد.
آقایان در دام فضای مجازی
این جراح زیبایی در ادامه تاکید میکند که من در تجربه ۲۵ ساله خودم هرگز برای آقایی عمل زاویه فک انجام ندادم، مگر در صورتی که تصادف کرده یا یک سوختگی وجود دارد که نیاز است عملی روی فک یا صورت آن فرد انجام شود. در این نوع مسائل یک جای کار ایراد دارد و آن مسئله فضای مجازی است. زمانی که فرد در اینستاگرام بلاگرها را میبیند و در دام تبلیغات آنها میافتد و شروع به مقایسه کردن چهره خودش با آنها میکند، این تفکر در فضای مجازی وجود دارد که اگر او خواننده خوبی است یا در این فضا دیده میشود به این دلیل است که در چهرهاش تغییر ایجاد کرده؛ اما این تمام ماجرا نیست و فرد به جای کار کردن روی استعدادهای خودش راه آسانتری را به نام عمل جراحی انتخاب میکند.
این قضیه نیز به دلیل تغییر ذائقه مردم است. اگر تا چند سال پیش این نوع عملها برای آقایان بد قلمداد میشد امروزه به عنوان یک معیار ارزشی در جامعه است، و میزان و درصد عملهای زیبایی بین خانمها و آقایان دارد اتفاق میافتد.
توجه گرفتن از جامعه
وی با اشاره به تبلیغات اغوا کننده عملهای زیبایی میگوید که تبلیغاتی به همراه اغراق در انگیزه و تشویق مخاطب نقش مهمی دارد و با ایده آلهای زیبایی که گاهی اوقات وجود خارجی ندارد و به وسیله ادیت صورت میگیرد رو به رو میشود. فرد مدام خودش را با آنها مقایسه میکند و اگر نقصی وجود داشته باشد، فرد فکر میکند با جراحی زیبایی میتواند آن نقص را برطرف کند.
بارها به این افراد عرض کردهام که اگر تغییری هم قرار است اتفاق بی افتد با آگاهی و به صورت کاملاً علمی باشد. عوارض بعد از عمل را بداند و شخص کاملاً آگاهانه تصمیم بگیرد، نه به صورت هیجانی کاری را انجام دهد.
یک زمانی وقتی ما میبینیم فرد آگاهی کافی ندارد، به صورت علمی به او توضیح میدهیم اما فرد نمیپذیرد و فقط میخواهد عمل زیبایی روی صورت خود انجام دهد. این نقص به دلیل این است که برعکس تمامی کشورها در کشور ما مشاوره قبل از عملهای زیبایی وجود ندارد و این منجر میشود بیمار صحبتهای پزشک را جدی نگیرد. مسئولینی که در این عرصه وجود دارند باید باید جلوی چنین تبلیغاتی را بگیرند و نظارت دقیق روی فضای مجازی داشته باشند.
فروش طلا و ماشین برای زیبا شدن!
وی در پایان تاکید میکند که عوامل زیادی در میزان رضایت فرد بعد از عمل وجود دارد. اما بدیهیترین عوامل این است که در خانمها نسبت به آقایان این میزان رضایت بیشتر به چشم میخورد. همچنین در افرادی که مرفهتر هستند نسبت به افرادی که گاهی طلا یا ماشین خود را میفروشند تا پول عمل را جور کنند رضایت بیشتر است.
خلیج فارس:عصر روز گذشته یازدهم تیرماه امسال خبر خودکشی خانم بلاگر مشهور تهرانی در فضای مجازی پیچید و ساعتی بعد این خبر به تایید بازپرس جنایی رسید.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از همشهری آنلاین، همین یک سال پیش بود که خبر فوت همسر این خانم که خودش بلاگر معروفی بود در سر تیتر اخبار حوادثی قرار گرفت.
همسر او جوان ۲۷ سالهای بود که در فضای مجازی او را به نام خالق «سوسماس» میشناختند و کلیپهای طنز او که عمدتا به همراه همسرش منتشر میشد در میان کاربران اینستاگرام به حدی طرفدار پیدا کرد که رقم فالوئرهای او را به بیش از یک میلیون نفر رساند.
خانم بلاگر در زمینه موسیقی فعالیت میکرد و به شدت مشوق همسرش بود و در ساخت کلیپهای کوتاه اینستاگرامی او را همراهی میکرد و چندین کلیپ دو نفره وارد بازار کردند.
مطابق آنچه در فضای مجازی دست به دست میشود گویا بعد از فوت همسر این خانم بلاگر، او با دوست همسرش که از قضا او هم بلاگر معروفی است ازدواج میکند و همین امر موجب هجمه و توهینهای زیادی از سوی مخاطبان صفحه اش میشود.
برخی افراد که مدعی اطلاع از این ماجرا هستند و این خانم بلاگر را میشناخته اند، در فضای مجازی نوشته اند که ظاهرا او با شوهرش که تازه ازدواج کرده بودند اختلاف داشته و در روز حادثه ظاهرا او که تحت فشار روحی ناشی از اختلاف با شوهرش بوده است در استوری اینستاگرام خود به مخاطبانش اعلام میکند که یک سورپرایز برای آنها دارد و در استوری بعدی عکسی از حضور در خیابان ناصر خسرو و قرص برنجی که خریداری کرده بود میگذارد.
پس او به نزدیکی محل کار شوهرش واقع در تجریش رفته و با مصرف قرص برنج به زندگی خود پایان میدهد.
دلیل خودکشی
روز گذشته خبرگزاریها درباره این حادثه نوشتند که «پس از حادثه تیم تحقیق با دستور قاضی موسی رضازاده؛ بازپرس ویژه قتل شعبه یازدهم دادسرای جنایی راهی محل حادثه شدند و جسد زن جوان بلاگری را مشاهده کردند که براثر مصرف قرص برنج خودکشی کرده بود.
تحقیقات ابتدایی حکایت از آن داشت، احتمالا زن جوان که با نامزد بلاگر خود از شمال راهی تهران بوده دچار اختلاف و در مسیر از خودروشان پیاده شده و سپس به قصد خرید قرص راهی ناصر خسرو شده است؛ بررسیهای بیشتر هم نشان میداد که زن جوان هنگامی که داشته به خیابان ناصر خسرو میرفته در مسیر استوری گذاشته و طلب حلالیت کرده است! همچنین مرد قرص فروش نیز او را تا تجریش همراهی کرده است.
بدین ترتیب مرد قرص فروش هدف تحقیق قرار گرفت و ماجرا را اینطور به تیم جنایی توضیح داد: متوفی هنگامی که به ناصرخسرو آمد در خواست قرص برنج کرد، اما در آن موقع قرص موردنظر را نداشتم بهخاطر همین موضوع و با اسرار خودش رفتیم تا قرص تهیه کنیم، اما هنگامی که بازگشتیم گاریام را به سرقت برده بودند من که شاکی شدم او مدعی شد، قرص را نمیخورد فقط میخواهد مرد جوانی را بترساند.
وی ادامه داد: زن جوان در خواست کرد تا با یکدیگر به تجریش برویم و پول را آنجا به من بدهد، اما ناگهان در محل موردنظر جلوی چشمان مرد جوان قرص را خورد و حالش بد شد؛ او خیلی زود به بیمارستان منتقل شد، اما اقدامات کادر درمان فایدهای نداشت و روی تخت بخش اورژانس به کا م مرگ فرو رفت.
پس از پایان تحقیقات میدانی در صحنه جرم و بیمارستان، تیم تحقیق از سوی بازپرس جنایی مأموریت یافتند تا با اقدامات اطلاعاتی بررسیهای خود را در رابطه با این پرونده ادامه دهند.
با قاضی موسی رضازاده زاده؛ بازپرس ویژه قتل شعبه یازدهم دادسرای جنایی، جسد متوفی برای معاینات دقیقتر به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات تیم جنایی همچنان ادامه دارد.»
هنوز مشخص نیست خانم جوان چند قرص خورده است، اما در ماشین تویوتایش باز هم قرص برنج پیدا شده است و تحقیقات در این زمینه و علت اختلاف با شوهرش ادامه دارد.
*لازم به ذکر است که اطلاعات این مطلب از فضای مجازی و بر اساس پستهای منتشر شده افراد مروبط به حادثه و یا آگاه از سابقه این ماجرا آورده شده و همشهری لزوما صحت این اطلاعات را تایید نمیکند.
خلیج فارس: دقیقا مشخص نیست این بلاگر معروف در فضای مجازی که هر روز یک برند جدید لوازمآرایشی را برای پنجاه هزار طرفدارش در اینستاگرام تبلیغ میکرد، مشکلات زناشوییاش از کی شروع شده بود. اما آنچه مسلم است موضوع مرگ اوست که شامگاه چهارشنبه از طبقه هفتم برج لوکسی در بولوار صارمی مشهد خودش را به پایین انداخت و مقابل چشم همسرش بهطرزی دلخراش جان سپرد.
به گزارش خلیج فارس؛ «طلا. ش» یکی از بلاگرهای معروف فضای مجازی است که مرگش بازتاب گستردهای داشته و گمانهزنیهایی نیز درباره مرگ این زن جوان به همراه داشته است. بررسیهای خبرنگار شهرآرا نشان میدهد که این زن بر اثر سقوط از ارتفاع در حالی جان سپرده که واکاویهای قضایی، موضوع قتل را منتفی کرده است.
سقوط به کف خیابان
ماجرای این پرونده به چند روز قبل بازمیگردد که طلا با خودرو پژو ۲۰۷ خود وارد پارکینگ یک ساختمان هفتطبقه فوق لوکس در خیابان صارمی ۲۳ میشود. اما دقایقی بعد بر اثر سقوط از روف گاردن (بام سبز) این ساختمان درست کف خیابان کشته میشود.
اولین گروهی که برای بررسی موضوع وارد عمل میشوند و صدها فرد کنجکاو گوشی به دست را کنار میزنند، مأموران کلانتری هفت تیر مشهد هستند. مأموران با حضور در محل و مشاهده جسد غرق در خون این زن که اورژانس پزشکی نیز مرگ او را تأیید کرده بود، بلافاصله موضوع سقوط از ارتفاع را در حالی به بازپرس جنایی دادسرای مشهد اعلام میکنند که جمله «پرونده یک شاکی دارد» مقام قضایی را به محل وقوع حادثه میکشاند.
بلاگری که شناخته نمیشد
با حضور قاضی صادق صفری در محل و بررسیهای اولیه موضوع سقوط او از ارتفاع تأیید میشود و با حضور روی پشتبام مشخص میشود که این زن در واقع خودش را از یکی از زیباترین پشتبامهای ساختمانهای شهر که دارای یک فضای سبز لاکچری بوده، به پایین انداخته و جان سپرده است.
از آنجا که این فرد بر اثر ضربه شدید به زمین چهرهاش قابل شناسایی نبود، بررسیها درباره هویتش آغاز و خیلی زود مشخص شد که او یک بلاگر شناخته شده در حوزه لوازم آرایشی بوده است. در همین میان با همکاری عوامل انتظامی همسر او نیز برای پرسش و پاسخ به مقام قضایی معرفی شد.
تعقیب و گریز زن و شوهری
مرد جوان که بر اثر این واقعه بیحال شده و در شوک بود، بعد از بهبود وضعیتش در برابر قاضی صفری اعلام کرد که مشکلاتی با همسرم داشتم و آن روز با توجه به ردیابی که از قبل روی خودرو پژو ۲۰۷ نصب کرده بودم، به تعقیب همسرم پرداختم تا اینکه وارد پارکینگ این ساختمان شد. بعد با او تماس گرفتم و موضوع را گفتم که دقایقی بعد این حادثه اتفاق افتاد.
بررسی محل حضور این زن در این ساختمان تیم جنایی را به طبقه دوم کشاند، خانهای لوکس با سه اتاق خواب که هر اتاق یک تختخواب دو نفره داشت. مأموران در حالی وارد این محل شدند که مردی خودش را در آنجا مخفی کرده بود. بررسیهای بعدی نشان داد که او از آشنایان خانوادگی فرد جانباخته بوده و ارتباط خانوادگی با هم داشتهاند. در ادامه این فرد تلاش کرد تا ارتباطش با طلا را یک ارتباط معمولی قلمداد کند و مدعی شد که این خانه متعلق به یکی از دوستانش است که در کانادا زندگی میکند و به او سپرده تا گاهی به خانه سر بزند.
وقتی طلا به من زنگ زد و گفت با شوهرش به مشکل خورده و با هم دعوا کردهاند، من در این خانه بودم و از او خواستم تا اینجا بیاید و صحبت کنیم. وقتی رسید هنوز چند دقیقه نگذشته بود که شوهرش زنگ زد و گفت او را تعقیب کرده و الان جلو ساختمان است. طلا از پنجره بیرون را نگاه کرد و مطمئن شد که همسرش آنجاست و بلافاصله از خانه بیرون رفت که فکر کردم به پارکینگ رفته تا با خودرو از ساختمان خارج شود. اما چند لحظه بعد صدای سقوطش را شنیدم و فهمیدم خودش را از روفگاردن به پایین انداخته است.
حادثه، جنایت نبوده است
تحقیقات تیم جنایی با حضور کارشناسان پزشکی قانونی در محل نشان داد که هیچ آثاری از درگیری روی جسد وجود ندارد و نبود هیچ مدرکی که نشان دهد کسی او را از پشتبام به پایین پرت کرده، تیم جنایی را مطمئن کرد که با یک پرونده خودکشی روبهرو هستند.
البته با توجه به شکایت شوهر متوفی و موضوع منافی عفت، مرد طبقه دوم دستگیر و به همراه پروندهاش به دادگاه کیفری یک تحویل شد تا به پرونده رسیدگی شود، اما هیچ اثری که نشان دهد این واقعه یک جنایت بوده پیدا نشد و قاضی صفری دستور انتقال پیکر متوفی به پزشکی قانونی را صادر کرد تا آزمایشهای مربوط به سمشناسی آن آماده شود و مشخص شود این بلاگر معروف در لحظه خودکشی تحت تأثیر داروی خاصی بوده است یا خیر.
منبع: فرارو
خلیج فارس: ظاهرا اداره مودیان متوسط اداره کل امور مالیاتی استان تهران بر مبنای مبلغ قابل توجهی که به حساب شهربانو منصوریان واریز شده در تماس با این ورزشکار و البته بلاگر فضای مجازی از او خواسته تا درباره چگونگی و محل واریز این مبلغ توضیحاتی ارایه دهد.
به گزارش خلیج فارس؛ این درخواست باعث عصبانیت این ووشوکار شده تا جایی که در پیامی ویدئویی در صفحه شخصی خودش گفت: «آقا امروز یک خرده ناراحتم، یک خرده اعصابم خورده. دو سه بار از اداره مالیات تهران به من زنگ زدند که اگر نیایی پرونده ات را میفرستیم دادگاه که حسابت را مسدود کنند. میگم واسه چی؟ میگه اسمت رد شده به عنوان بلاگر. من یک ورزشکار و قهرمان مملکتم ۱۰ بار پرچم جمهوری اسلامی رو در کشورهای دیگه بالا بردم. ۲۰ تا مدال جهانی و آسیایی دارم. خب تکلیف ما رو مشخص کنید. من بلاگرم؟ اگر بلاگرم بگویید من بلاگرم، اگر ورزشکارم … آخه کی اسم من رو به عنوان بلاگر رد کرده؟…»
صحبتهای بحثبرانگیز شهربانو منصوریان با این لحن که به نوعی میخواهد انتساب بلاگر بودن را از خود دور کند در شرایطی مطرح شده که صفحه او در فضای مجازی یک میلیون مخاطب دارد و پستها و استوریهای تبلیغاتی ارسال میکند.
با این وجود، بر اساس اطلاعاتی که سازمان مالیاتی به ایسنا ارائه کرده است، «اداره مودیان متوسط هنوز رقمی برای مالیات این بلاگر تعیین نکرده و فقط از او خواسته درباره منبع و محل واریزی هنگفتی به حساب خود توضیح دهد. این امکان وجود دارد که پرونده مالیاتی او در تجدیدنظر با اعتراض و توضیحات قانعکننده منصوریان با رای منع تعقیب مالیاتی مواجه شود».
مالیات ورزشکاران، سلبریتیها، اینفلوئنسرها و به طور کلی افرادی که از طرقی مثل تبلیغات کسب درآمد میکنند در دنیا موضوع عجیب وغریبی نیست. حتی مسی یا رونالدو بابت فعالیتهای تبلیغاتی خود باید مالیات بپردازند و بعضا ورزشکاران به دلیل پرونده مالیاتی ممنوعالخروج میشوند. با این حال دیده میشود که برخی افراد تلاش میکنند قوانین مالیاتی را دور بزنند و این در حالی است که مالیات کارمندان و کارگران هر ماه به طور اتوماتیک از حساب آنها کسر میشود.
بر اساس ماده ۱۳۱ قانون مالیاتهای مستقیم در سال ۱۴۰۱ افرادی که حداکثر درآمد سالیانه آنها ۲۰۰ میلیون تومان است باید ۱۵ درصد مالیات بپردازند. درآمد بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان تا سقف ۲۰۰ میلیون تومان مشمول ۲۰ درصد و کسانی که بیش از ۴۰۰ میلیون تومان درآمد دارند مشمول ۲۵ درصد مالیات هستند.
قهرمان وشوو زنان جهان در شرایطی به مالیاتی که احتمالا بر مبنای درآمد او از تبلیغات فضای مجازی محاسبه شده واکنش نشان داده که این قانون شامل سایر شهروندان از جمله ورزشکاران دیگر نیز میشود. اما بسیاری از افراد بدون ایجاد جنجال، مالیاتی را که بر مبنای توزیع عدالت محاسبه میشود را میپذیرند و کمتر کسی مثل خانم منصوریان در این مورد جنجال به پا میکند.
منبع: خبرگزاری ایسنا
خلیج فارس: رئیس روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان بوشهر گفت: فردی که در قالب بلاگر اقدام به تولید محتوای هنجارشکن در شبکههای اجتماعی کرده بود هیچ گونه رابطه کاری با این اداره کل ندارد.
به گزارش خلیج فارس؛ عبدالله گنخکی اظهار کرد: در پی درج مطلبی مبنی بر فعالیت معلم بلاگر در این استان در سوم آبان ماه در بعضی از کانال ها و شبکه های اجتماعی و انتشار تصاویر هنجارشکنانه در قالب دورهمی تعدادی دختر نوجوان که شاگرد خصوصی خانم بلاگر مذکور بوده اند، تکدر خاطر جمعی از مردم انقلابی استان را ایجاد کرد.
وی افزود: ضمن احترام به دغدغهمندی و حساسیت امت حزب الله نسبت به نظام تعلیم و تربیت، به اطلاع رسانیده میشود که بلاگر فوقالذکر هیچ گونه رابطه استخدامی و شغلی با مدارس دولتی و غیردولتی استان نداشته و ندارد.
رییس اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش استان بوشهر تصریح کرد: این فرد به عنوان مدرس خصوصی در منزل شخصی خود تدریس خصوصی داشته و به دلیل انتساب دروغین تدریس در مدارس متوسطه و سو استفاده از عنوان مقدس معلمی از سوی این بلاگر، اداره کل آموزش وپرورش استان از طریق مراجع قضایی، موضوع را تا حصول نتیجه پیگیری میکند.
وی یادآور شد: صیانت از فرهنگ حجاب و عفاف و تربیت دانشآموز در تراز انقلاب اسلامی، رویکرد مهم و اساسی اداره کل آموزش وپرورش استان بوشهر در دولت مردمی ایران قوی بوده و خواهد بود.
خلیج فارس:چند روز پیش ویدئویی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که در آن خانم معلمی به دانشآموزان کلاس اولی میگوید فردا ساعت ۱۱ تعطیل میشوید. پس از آن سیل سوالهای دانشآموزان روانه میشود که «۱۱؟ هرروز؟ ساعت چند؟ یازده ظهر؟ چرا؟ یازده و نیم؟ مامان مون هم بیاد؟ میشه تو دفترچهمون بنویسین، آخه یادم میره و…».
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از خراسان، در این ویدئو فقط عکسالعمل خانم آموزگار به این سوالها دیده میشود و صدای دانشآموزان میآید. بعد از انتشار این فیلم، موجی از بازخوردها در شبکههای اجتماعی راه افتاد با این مضمون که «معلمها چه صبری دارند» و هرکس میگفت اگر من جای این خانم معلم بودم، بالاخره از کوره درمیرفتم! جالب این که عکسالعمل معلمان دیگر هم این بود که «دقیقا همینه!». این ویدئو برخلاف بیشتر پستهای وایرال (معروف و دیدهشده) این روزها، هیچ بازخورد منفی نداشت و همه بینندگانش یا به سوالهای بانمک بچهها میخندیدند، یا از صبوری آموزگار به وجد میآمدند. ما هم بلافاصله دست به کار شدیم و این معلم صبور را پیدا کردیم. در این گفتوگو خانم رضوان از قبل و بعد این ویدئو و حال و هوای کار با بچهها میگوید:
خانم رضوان محمدی، متولد ۱۳۷۹ است. فارغالتحصیل دانشگاه فرهنگیان و دانشجوی کارشناس ارشد تکنولوژی آموزشی که در صفحه اینستاگرامش از خاطرات و تجربیات آموزگاریاش پست میگذارد. یعنی با یک معلم نسل جدید و بهروز طرف هستیم که مقتضیات زمان را میشناسد و به بهترین نحو از آن استفاده میکند. او که امسال دومین سالی است که تدریس میکند، برای ما بیشتر از خودش میگوید: «ساکن اراک هستم و در مدرسهای در یکی از روستاهای شهرستان شازند، به صورت استخدام رسمی تدریس میکنم.»
از او میپرسم چه شد که معلم شد، پاسخ میدهد: «از دوران دبیرستان علاقه داشتم به معلمی و کار با بچهها. هنگام تحصیل، در کلاس هم از آن دانشآموزانی بودم که درس را برای بقیه توضیح میدادم. برای همین تصمیم گرفتم تا به دانشگاه فرهنگیان بروم و معلم ابتدایی بشوم.» وقتی دنبال راه تماسی با خانم معلم بودم، متوجه شدم که او هنرمند است و کار ساخت عروسک هم انجام میدهد. در این باره میگوید: «یک پیج ساخت عروسک هم دارم. از زمان دانشجویی عروسک میساختم که الان هم آن کار را ادامه میدهم.»
بحث را به آن ویدئوی معروف میکشم. میپرسم آیا ویدئو واقعی بود یا ساختگی و با هماهنگی با بچهها آن را درست کردهاید؟ میگوید: «نه واقعی بود. با بچههای کلاس اولی که نمیشود چیزی را هماهنگ کرد. اتفاقا این قضیه برای معلمان چیز عجیب و غریبی نیست. اتفاقی است که همیشه سر کلاس میافتد. بعد از آن ویدئو معلمها گفتند این چیزها طبیعی است و این وضعیت را درک کردند. مخصوصا برای کلاس اولیها. بالاخره سوالی برایشان پیش میآید و استرس دارند که یادشان برود و هی میپرسند.»
میگویم چه شد که به فکر افتادید تا از این موضوع فیلم بگیرید؟ خانم محمدی جواب میدهد: «زنگ آخر بود و چند دقیقه تا خوردن زنگ مانده بود. بچهها کارشان تمام شده و وسایلشان را جمع کرده بودند. با خودم گفتم الان موضوع تعطیلی فردا به علت جلسه معلمان را برایشان توضیح بدهم و همزمان یک ویدئو هم بگیرم که استوری کنم. چون میدانستم برایشان سوال پیش میآید. بعد از فیلم گرفتن دیدم دیگر خیلی سوال کردند! تصمیم گرفتم پستش کنم که آن طور دیده شد. سر همین ویدئو دایرکتم پر شده و دیگر نمیتوانم پاسخ بدهم!»
این معلم جوان درباره بازخوردها بین اطرافیان میگوید: «در بازخوردها معلمها میگفتند همین است و حتی بچههای دبیرستانی هم همینطوری هستند. ولی والدین تعجب کرده بودند. فهمیده بودند که کار معلمان سخت است. آن پدر و مادرهایی که میگفتند معلمان مگر کاری میکنند که حقوق بگیرند و معلم ابتدایی بودن که از عهده همه برمیآید، این ویدئو نشان داد که همین چیز ساده هم گفتنش به بچهها چقدر سخت است.»
خانم محمدی توقع نداشته که ویدئویش اینقدر بازدید داشته باشد و دیده شود. میگوید: «باورم نمیشد که همه آن ویدئو را دیده باشند. در دانشگاه هم همکلاسیهایم دیده بودند. انگار همه ایرانیها آن را دیدهاند. در دانشگاه یکی گفت این ویدئویت تا حالا ۱۴ میلیون ویو خورده، فقط من یک میلیون بار آن را دیدهام! در این چند روز، شبانهروز آشناها زنگ میزنند که فیلمت را دیدهایم و آن را برای خودم میفرستند.
بعد از آن هم هر اتفاقی میافتد میگویم که این الان میتوانست یک ویدئوی دیگر شود.» جالب این که بلافاصله از این ویدئو کپی هم ساخته شد. خانم معلم میگوید: «از روی این ویدئو انیمیشن درست شد که خیلی جالب بود و دابسمش کردند که از ویدئوی خودم بهتر و قشنگتر شده بود!»
از خانم معلم میپرسم که در کنار تشویقها و تعریفها، آیا این ویدئو باعث دردسر هم برایتان شد؟ پاسخ میدهد: «برای خودم هم جالب بود، نه خوشبختانه. معمولا پستهایی که وایرال میشود چالشی هستند. یعنی ممکن است یک سری ناراحت بشوند و گروهی هم ناراضی. بهخصوص پستهایی که معلمان میگذارند و قبلا هم اتفاق افتاده بود. ولی این ویدئو طوری بود که کسی ناراضی نبود. خوشحال هم شدند. مثلا والدین هم خوششان آمده بود. یا مدیر مدرسه خودمان که در دفتر با همکاران ویدئو را نگاه میکردند و خوششان آمده بود.» جالب اینجاست که هنوز هیچ کدام از شاگردان خانم معلم به این ویدئو واکنش نشان نداده است.
خودش میگوید: «انگار بچهها اصلا در جریان نیستند. فکر کنم والدین بهشان نگفته بودند و ویدئو را ندیده بودند. شاید هم نیامدند به من بگویند. البته بهتر، نمیخواهم حساس بشوند که سر کلاس ازشان فیلم میگیرم.» خانم محمدی با بیان این که زمان ما آرزویمان این بود که اسم کوچک معلممان را بدانیم ولی دانشآموزان امروزی اینطور نیستند، ادامه میدهد: «چون من بچهها را دوست دارم، آنها هم من را دوست دارند.
دعوایشان نمیکنم و چیزی نمیگویم، دانشآموزان سر کلاس من راحت هستند. در کلاس هم اتفاق جالب زیاد میافتد. مثلا یک روز سر کلاس مشغول بودیم و من داشتم املاهایشان را تصحیح میکردم. یک دفعه دیدم یکی از بچهها آمد پشت میز من و قایم شد. تعجب کردم، بعد متوجه شدم که اینها سر کلاس قایم موشک بازی میکردهاند و آن دانشآموز آمده پشت میزم قایم شده. یا بعد از پایان جشن، وقتی بهشان بادکنک داده بودیم داشتند وسط کلاس بادکنک بازی میکردند و انگار نه انگار من سر کلاس هستم!»
در صفحه خانم محمدی دیدم که چند پیج محصولات کودکانه و دانشآموزی را معرفی کرده است. از او پرسیدم که آیا بعد از این ویدئو به کار تبلیغات گرفتن رو آورده است؟! پاسخ داد: «نه اصلا! اینها تولیدیها و یک سری پیجهایی هستند که حیطه کارشان به من میخورد و برای دانشآموزان ما وسیله و اسباب و محصولاتشان را میفرستند.
من از این موقعیتی که برایم پیش آمده استفاده کردم و صفحههایشان را معرفی کردم تا کار آنها دیده شود و سودی هم به آنها برسد. وگرنه قصدم تبلیغ نبوده است.» خانم معلم ادامه میدهد: «من یک فعالیتی کردم و پستم دیده شد. ولی واقعا قصدم این نبود که بخواهم فالوئری جذب کنم. یک کار دلی و معمولی بود. یک پست معمولی بود که دیده شد و پیجم بالا رفت. وگرنه من نمیخواهم به هر قیمتی فعالیت کنم و پیجم دیده شوم. برای خودم چارچوبی دارم که انشاءا… از آن خارج نشوم و در همان حیطه فعالیت کنم.»
استفاده از ظرفیت شبکههای اجتماعی برای متنوع کردن آموزش، آشنا کردن جامعه با دردسرهای شغل معلمی و جلب توجه به شرایط خاص برخی مدارس و دانشآموزان از انگیزههای حضور معلمان در شبکههای اجتماعی است که البته باید توام با دقت در حفظ شأن انسانی دانشآموزان هم باشد
برخی معلمان از بستر شبکههای اجتماعی برای معرفی خودشان، کارشان و حتی سرگرمی مخاطب استفاده میکنند. بنا به هدفی که پیج این افراد دنبال میکند نتیجه کار متفاوت است که میتوان این دسته بندی را از آن داشت:
۱- پیجهای آموزشی این پیجها شامل خلاصهای از تدریسها، ویدئوهای آموزشی جذاب که عمدتاً فراتر از کلاس هستند و از جلوههای ویژه و امکاناتی که در مدرسه نیست برای جذابتر شدن آنها استفاده شده. معلم برای تولید محتوا در چنین پیجی بهطور مشخص باید زمانی خارج از وقت کاری صرف کند تا دانشآموزان خودش یا هر دانشآموز دیگری که در آن مقطع هست بتواند از محتوا استفاده کند.
بسیاری از این ویدئوها برای گروه کلاسی تولید و بعد در پیج معلم بازنشر میشوند و برای همین بهطور مشخص ساعت تدریس تحت تاثیر آن نیست. چنین پیجی از تبلیغات محصولات و خدمات پیجهای دیگر، کلاس خصوصی و… درآمدزایی دارد که شاید در بیشتر اوقات تناسبی با زمانی که برای تولید محتوا صرف میشود، ندارد.
۲- پیج روزمرگیها این پیجها شامل کلیپهای بامزهای از زندگی روزمره یک معلم است. بهطور معمول خانمهای معلم در این زمینه فعالتر هستند. دردسرهای مدیریت زندگی شخصی و کاری، تلاش برای برقراری تعادل بین این دو، سرریز کردن زندگی کاری در منزل مثل تصحیح برگه امتحانی بچهها، کلاس خصوصی، شوخیها با دانشآموزان، مشقهای عجیبی که مینویسند یا پروژههای کلاسی که انجام میدهند و… از جمله محتواهای چنین پیجهایی است.
کلیپی هم که اخیراً از یک معلم منتشر شد در همین حال و هوا بود. محتوای بامزه این پیجها اگر ناظر به تخریب دانشآموز، لهجه، سوتی و اشتباهاتش نباشد و چهره دانشآموزان مشخص نباشد میتواند جامعه را با زندگی معلمها و چالشهایش آشنا کند. درست همین کلیپ اخیر که کنجکاوی، شیطنت و تمرکز نداشتن کلاس اولیها را نشان میداد. خانم رضوان محمدی که امروز با او صحبت کردیم این دقت را در پیجش دارد.
اما در مواردی بوده که معلمی از یک دانشآموز حین پاسخ دادن به سوال و… فیلم گرفته و بدون آنکه بخواهد کلیپش فراگیر شود صرفاً در یک گروه بازنشرش کرده و به مرور کلیپ وایرال شده و باعث کاهش عزت نفس دانشآموزی شده است. لذا معلمان باید در این مورد دقت زیادی داشته باشند. از طرفی مواظب باشند که حین تولید محتوا احیاناً حقی از دانشآموزان و وقتی که برای آموزش آنان است تضییع نشود.
۳- مدرسهها و معلمهای خاص بسیاری از مدارس کشور هستند که وضعیت خاصی دارند، بهطور مثال معلم برای دانشآموزان عشایر تدریس میکند، برای رسیدن به مدرسهای از دل کوه و کمر عبور میکند. یا دانشآموزانش تعداد کمی هستند. یا جغرافیای مدرسه و روستا خاص است.
در چنین مواقعی معلم فقط کارش تدریس نیست. ممکن است نقشهای دیگری برای مردم آن منطقه ایفا کند و بخواهد با استفاده از ظرفیتهای شبکههای اجتماعی نقطهای دورافتاده و مهجور را معرفی کند؛ تلاش دانشآموزانش را منعکس و زمینه توجه بیشتر مسئولان و خیران را فراهم کند. در این زمینه هم مهم است که این تلاش توام با حفظ شأن و کرامت انسانی آن افراد باشد که در بیشتر مواقع هم همینطور است.
معلمانی که برای مناطق، مدارس یا دانشآموزانی خاص انجام وظیفه میکنند با چالشهای زیادی مواجهند اما انگیزه و تلاش مضاعفی دارند. در روزهای فراگیری کرونا و آنلاین شدن کلاسها بودند معلمانی که وقتی میدیدند دانشآموزانی در مناطق محروم به گوشی و تبلت دسترسی ندارند هر طور بود خودشان را برای آموزش به آن نقاط میرساندند و کارهای بزرگی رقم زدند. فعالیت این معلمان در فضای مجازی ناظر به دیده شدن خودشان نیست و تلاششان ستودنی است.