خلیج فارس:تصاویر فلایت رادار نشان میدهد آسمان ایران، عراق، سوریه، لبنان، اردن و اسرائیل به طور کامل کلیر شده است.
منبع:رویداد ۲۴
خلیج فارس:سفارت آمریکا در دمشق پس از ۱۳ سال امروز با حضور نماینده ویژه واشنگتن در امور سوریه بازگشایی شد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از عصرایران؛ در مراسمی که با حضور «اسعد حسن شیبانی» وزیر خارجه سوریه در محله ابو رمانه دمشق برگزار شد، «توماس باراک» سفیر آمریکا در آنکارا و نماینده ویژه واشنگتن در امور سوریه، پرچم کشورش را در اقامتگاه سفارت آمریکا به اهتزاز درآورد.
این مراسم در چارچوب برنامه رسمی بازگشایی اقامتگاه سفارت آمریکا برگزار شد.
سفارت آمریکا در دمشق فعالیت خود را از سال 2012 به دلایل امنیتی متوقف کرده بود.
خلیج فارس:رسانه های ترکیه ای نوشته اند دولت اردوغان در حال ایجاد پایگاههای هوایی، زمینی و دریایی در سوریه است.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از همشهری آنلاین؛آمریکا بهطور رسمی مسئولیت مدیریت پرونده سوریه را به ترکیه واگذار کرده است. این روند پس از انتصاب تام باراک، سفیر آمریکا در آنکارا، به عنوان فرستاده ویژه آمریکا در امور سوریه شکل گرفت؛ اقدامی که هدف آن کاهش بار سنگین پرونده پیچیده سوریه بر دوش واشنگتن است.
روزنامه لبنانی «الاخبار» نوشته است: این واگذاری پس از آن شدت گرفت که دولت سوریه به تدریج شروط تعیین شده توسط واشنگتن برای آغاز روابط دیپلماتیک را اجرا کرد و در پی آن تحریمهای آمریکا علیه سوریه به مدت ۱۸۰ روز به حالت تعلیق درآمد. در این گزارش آمده است:
دیدارهای مهم در آنکارا و پیامهای واشنگتن
همزمان با انتصاب فرستاده ویژه آمریکا، محمد جولانی، رئیس دولت موقت سوریه، به همراه اسعد شیبانی وزیر خارجهاش، به ترکیه سفر کردند.
این دو پس از دیدار با رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه، و دیگر مقامات ترک در دیداری غیرمعمول با تام باراک سفیر آمریکا، ملاقات کردند.
این ملاقات حامل پیامهای متعددی از سوی واشنگتن بود از جمله اینکه، با وجود دیدار قبلی جولانی با دونالد ترامپ در ریاض و نشست وزرای خارجه آمریکا و سوریه در آنتالیا، دولت موقت سوریه هنوز از سوی واشنگتن به طور رسمی به عنوان نماینده قانونی سوریه شناخته نشده است.
آمریکا همچنین شروط مشخصی را برای شروع روابط با دولت جولانی اعلام کرد؛ از جمله اخراج گروههای فلسطینی از سوریه و بیرون راندن جنگجویان خارجی.
این در حالی است که ترامپ و مارکو روبیرو وزیر خارجهاش پیشتر به طور رسمی اعلام کرده بودند که جولانی با پیوستن به توافق ابراهیم برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی موافقت کرده است. افشای دیدارهای متعدد مقامات دولت موقت با نمایندگانی از اسرائیل در تلآویو، امارات و آذربایجان نیز تأییدی بر این مسیر است.
همچنین در پرونده تحریمها، وزارت خزانهداری آمریکا تصمیم گرفت تخفیف فوری ۱۸۰ روزهای در تحریمهای اجباری تحت قانون قیصر اعمال کند. این تعلیق مستلزم تأیید کنگره است، اما ترامپ با صدور مجوزهای زمانی قابل تمدید، راهی برای دور زدن این نیاز یافته است. این مجوزها به آمریکا امکان میدهد هر زمان که بخواهد تحریمها را مجدداً اعمال کند؛ ابزاری قدرتمند برای کنترل و نظارت دقیق واشنگتن بر روند تحولات سوریه.
استراتژی ترکیه در سوریه و ائتلاف منطقهای
آنچه شائبه پررنگتر شدن حضور ترکیه در سوریه با چراغ سبز آمریکا را تقویت میکند گزارشهای اخیر رسانههای ترکیهای نزدیک به آنکارا است که نوشته اند دولت اردوغان در حال ایجاد پایگاههای هوایی، زمینی و دریایی در سوریه است و ائتلاف منطقهای تحت رهبری خود را با حضور عراق و اردن تشکیل داده است، ائتلافی که قرار است تحت عنوان «مبارزه با تروریسم» فعالیت کند.
از سوی دیگر به رغم مخالفت آشکار رژیم صهیونیستی، مذاکرات امنیتی سوریه با ترکیه ـ با حمایت آمریکا در آذربایجان ـ به ایجاد خط تماس داغ برای جلوگیری از تنش و توافق برای ایجاد منطقهای غیرنظامی در جنوب سوریه منجر شده است.
خلیج فارس:یک کارشناس مسائل بین الملل در گفتگو با خبرآنلاین گفت: از منظر اقتصادی، دولت جولانی با باز کردن درهای همکاری بهویژه با کشورهای عربی، گامهایی در جهت بهبود وضعیت برداشته است. واردات نفت، صادرات کالا، فعالسازی گردشگری، و بازسازی خرابیها از جمله اقداماتی هستند که میتوانند تأثیر مثبتی بر اقتصاد سوریه داشته باشند.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از خبرآنلاین؛ پس از سفر هفته گذشته ترامپ به خاورمیانه و دیدار وی با محمد الشرع، روز گذشته وعده ترامپ به جولانی محقق شد و وزارت خزانهداری آمریکا مجوز عمومی برای لغو برخی از تحریمهای سوریه را صادر و موجبات شادمانی مردم سوریه را فراهم کرد.
وزیر امور خارجه آمریکا اعلام کرد که کشورش به منظور افزایش سرمایهگذاری و جریان نقدی، به سوریه معافیت ۱۸۰ روزه از تحریمها بر اساس قانون سزار اعطا کرده است.
روبیو گفت که معافیت از تحریمهای قانون سزار «اولین گام در تحقق دیدگاه دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا برای یک رابطه جدید با سوریه است.»
وی با بیان اینکه ما از تلاشهای مردم این کشور برای ساختن آیندهای روشنتر حمایت میکنیم، معافیت سوریه از تحریم ها را گامی جهت خدمات اساسی وتسهیل در بازسازی سوریه برشمرد.
وزارت امور خارجه سوریه نیز با استقبال از این تصمیم ایالات متحده در بیانیهای لغو تحریمهای آمریکا را گامی در جهت درست برای کاهش رنجهای انسانی و اقتصادی دانست و تاکید کرد که سوریه دست خود را به سوی همه کسانی که مایل به همکاری بر اساس احترام متقابل هستند دراز میکند.
همچنین طبق برخی اخبار «کایا کالاس»، نماینده عالی سیاست خارجی و امنیت اتحادیه اروپا نیز اعلام کرد که اتحادیه اروپا تصمیم گرفته است تحریمهای اقتصادی خود علیه سوریه را به طور کامل لغو کند.
اینکه مبنای این تصمیم آمریکا چیست وآیا این تصمیم با تغییرات در سیاست خارجی آمریکا مرتبط است، یا صرفا اقدامی بشردوستانه بوده موضوعی بود که خبرگزاری “خبرآنلاین “با سید جلال ساداتیان دیپلمات پیشین در میان گذاشت.
مشروح گفتگو با سیدجلال ساداتیان را بخوانید؛
******
مبنای تصمیم آمریکا برای لغو برخی تحریمهای سوریه چه بوده است؟
اجازه میخواهم پیش از پاسخ به پرسش اصلی، نقد کوتاهی به تحولات تاریخی داشته باشم. پس از پایان جنگ جهانی دوم، ایالات متحده آمریکا بهعنوان یک قدرت نوظهور جهانی وارد عرصه شد. تا پیش از آن، جهان بیشتر تحت سلطه و محوریت اروپا بود. با شکلگیری رقابت ایدئولوژیک و نظامی میان آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی، ساختار دوقطبی در جهان تثبیت شد.
در خاورمیانه، آمریکا تلاش کرد دو قطب راهبردی را شکل دهد: عربستان سعودی بهعنوان قطب اقتصادی، و ایران بهعنوان قطب سیاسی و ژئوپلیتیک. عراق نیز در دورهی صدام تلاشهایی برای ایفای نقش داشت، اما عملاً تا قرارداد ۱۹۷۵ عقبنشینی کرد.
با وقوع انقلاب اسلامی ایران، این نظم منطقهای دگرگون شد. عربستان بهعنوان بازیگر رقیب ایران، در قالب شورای همکاری خلیج فارس، مستقیماً در جنگ تحمیلی پشت صدام قرار گرفت. این رقابت بعدها در سوریه، لبنان، عراق و سایر کشورهای منطقه تشدید شد. عربستان مدعی بود که ایران بهدنبال شکلگیری «هلال شیعی» است و در نتیجه با تمام قوا در مقابل آن ایستاد.
یعنی این کشور وارد رقابتهای ایدئولوژیک شد و نفوذ مذهبی را سرلوحه کار قرار داد.
بله، عربستان سعودی علاوه بر حوزه خاورمیانه، حتی در کشورهای غربی نیز تلاش کرد از طریق حمایت مالی از امامان جماعت، مساجد، و نشر کتابهای دینی، نفوذ خود را گسترش دهد. این اقدامات بخشی از رقابت مذهبی و فرهنگی گسترده با ایران بود.
به سوریه برگردیم، تحولات اخیر در سوریه و نقش بازیگران منطقهای در این کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟
در سال گذشته، با شدت گرفتن حملات اسرائیل به محور مقاومت (از لبنان تا غزه) و پس از فروکشکردن مبارزات با داعش، بازیگرانی نظیر ترکیه، ایران و روسیه وارد فاز جدیدی از همکاری در قالب فرآیند آستانه شدند. ترکیه در این چارچوب نقش میانجی را ایفا کرد.
در این روند، باقیماندههای گروههای تندرو در ادلب مورد حمایت قرار گرفتند. از جمله ابومحمد جولانی که طی آموزشهایی در مدیریت و حکومتداری، توانست نیروهای خود را سازماندهی کند و سرانجام با کنارزدن بشار اسد، ساختار حاکمیتی جدیدی را پایهگذاری کرد.
این ساختار جدید مورد استقبال برخی کشورهای عربی و غربی قرار گرفت. اسرائیل بخشهایی از خاک سوریه، از جمله بلندیهای جولان و مناطقی تا نزدیکی دمشق را اشغال کرد و حملاتی علیه زیرساختهای نظامی سوریه ترتیب داد. در این میان، کشورهایی مانند فرانسه، بریتانیا و آلمان دولت جدید را به رسمیت شناختند.
البته دولت جولانی به اتحادیه عرب نیز دعوت شد.
بله، در ادامه، جولانی که اکنون با ظاهر و ادبیاتی متفاوت وارد عرصه سیاست شده، به اتحادیه عرب دعوت شد. در سفر دونالد ترامپ به عربستان، او نیز به رسمیت شناختن این دولت را اعلام کرد. بدهیهای سوریه نیز توسط عربستان و امارات پرداخت شد. در واقع، سوریه بهطور کامل به آغوش دولتهای عربی بازگشت. عربستان اکنون میکوشد با محدود کردن نقش ترکیه در سوریه، نقش برتر خود را در بازسازی این کشور تثبیت کند.
لغو تحریم های سوریه با تغییرات در سیاست خارجی آمریکا مرتبط است؟ یا صرفا اقدامی بشردوستانه بوده؟
اگر واقعاً سیاست خارجی کشورهای غربی یا عربی بشردوستانه است، سکوت آنها در قبال جنایات در غزه چگونه توجیه میشود؟ هزاران کودک و زن در آنجا کشته میشوند، و حتی به کاروانهای کمکرسان بشردوستانه نیز اجازه ورود داده نمیشود. آیا مردم غزه بشر نیستند؟ پنج کامیون غذا در مقابل این همه آواره، چه کمکی میتواند باشد؟ و همین خرابههایی که تبدیل به پناهگاه شدهاند، نیز بمباران میشوند.
چه گروهها و بخشهایی از سوریه از این تصمیم بیشترین سود را خواهند برد؟ آیا اقتصاد سوریه تحت تأثیر این تغییر قرار میگیرد؟
دولت جدید سوریه به رهبری جولانی (که برخی اکنون او را با نام احمدالشرع معرفی میکنند) تلاش میکند تا گروههای معترض و آسیبدیده از دوران اسد را به درون ساختار حکومتی خود جذب کند. اگرچه ادعا میشود که دولت جدید نماینده همه مردم سوریه است، اما هنوز برخی اقلیتها از جمله کردها و علویها در حاشیه باقی ماندهاند یا حتی با سرکوب مواجهاند.
از منظر اقتصادی، دولت جولانی با باز کردن درهای همکاری بهویژه با کشورهای عربی، گامهایی در جهت بهبود وضعیت برداشته است. واردات نفت، صادرات کالا، فعالسازی گردشگری، و بازسازی خرابیها از جمله اقداماتی هستند که میتوانند تأثیر مثبتی بر اقتصاد سوریه داشته باشند.
ترکیه یکی از عوامل موثر در روی کارآمدن دولت جولانی است، نقش اقتصادی این کشور در بازارهای سوریه را چگونه می بینید؟
ترکیه تا امروز بازار سوریه را در اختیار داشته اما به نظر میرسد در آینده، نقش امارات و عربستان در پروژههای زیربنایی و اقتصادی پررنگتر شود. این یعنی توسعه نفوذ و توسعه ارتباطات. البته هنوز تضادهایی میان نگرشهای عربی و اخوانیِ ترکی وجود دارد که در آینده میتواند منشأ تنشهای جدیدی باشد.
علت اصلی تغییر رویکرد آمریکا نسبت به جولانی را در چه می دانید و اینکه آیا لغو برخی تحریمها میتواند نشانهای از شروع مذاکرات سیاسی جدید میان آمریکا و سوریه باشد؟
جولانی در ادلب فرماندار بود و گروه هایی که با او همکاری می کردند به وی یاد دادند که وقتی حاکم شدی بگیر و ببندهای دوره تروریسم و سر بریدن ها را نباید داشته باشید و باید به سمت جلب مردم حرکت کنید.
به نظر میرسد، دوران نفوذ ایران در سوریه به پایان رسیده است. هزینههای سنگین ایران (چه جانی و چه مالی) نتوانست منجر به تثبیت حضور آن شود. دولت جدید سوریه نیز، برخلاف انتظار، علیرغم اینکه همه آن سرکوب ها را از چشم ایران می بیند ولی هیچ موضعی علیه ایران اتخاذ نمیکند و حتی یک کلمه در مورد ایران حرف نمی زند، اما عملاً ایران از معادله حذف شده است. همانقدر که نفوذ ایران در سوریه به پایان رسید استقبال دیگران از وی آغاز شد و او نیز لباس خود را عوض کرد و دموکراتیک برخورد کرد و میزبان هیات های دیپلماتیک شد.
یعنی آن چیزی که ایران می توانست در طی سال های گذشته با یک حرکت جمعی دیگران را تشویق کند و بیاورد و ارتباطاتی با آنها برقرار کند خود را در مقابل همه آنها سیبل کرد و کلی هزینه جانی و مالی داد و در آخر همه آن کشورها از شکست ایران در سوریه ابراز خرسندی کردند و تلاش کردند تا حاکمیت جدید را تقویت کنند و کشورهایی مانند عربستان و امارات، با سرمایهگذاریهای کلان، سوریه را به مدار خود بازگرداندهاند. حتی دونالد ترامپ، با دریافت حمایت مالی از عربستان، تغییر موضع داد و دولت جدید سوریه را تأیید کرد.
خلیج فارس:دیشب ترامپ در جریان سخنرانی در کنفرانس سرمایهگذاری سعودی-آمریکا در ریاض اعلام کرد تحریمها علیه سوریه را لغو میکند.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترینها؛ دیشب ترامپ در جریان سخنرانی در کنفرانس سرمایهگذاری سعودی-آمریکا در ریاض اعلام کرد تحریمها علیه سوریه را لغو میکند. خبری که مردم سوریه را به خیابانها ریخت. خبری که به طور غیرمنتظرهای اعلام شد و مردم سوریه در شهرهای مختلف این کشور جشن های خیابانی برگزار کردند. آنها با بوق زدن های ممتد، توزیع شیرینی و شربت و شلیک تیرهای هوایی، خروج کشورشان از تحریمهای چند دههای آمریکا را جشن گرفتند. از سوی دیگر گزارشها حاکی از آن است که احمد الشرع، رئیس کشور سوریه به عربستان خواهد رفت و احتمالا دیداری بین او و ترامپ برگزار خواهد شد.
در ادامه یادداشتی میخوانیم که با نگاهی جامعهشناختی به جشنهای مردم سوریه پس از لغو تحریمها نوشته شده. با ما همراه باشید.
شور خیابانی یا بازگشت امید؟
شب گذشته خیابانهای دمشق، لاذقیه، طرطوس و حلب شاهد صحنههایی از شادی و پایکوبی مردمی بود که سالهاست زیر فشار سنگین جنگ داخلی و تحریمهای اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند. پس از اعلام رسمی دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین آمریکا، مبنی بر لغو تحریمهای اقتصادی سوریه، موجی از خوشحالی و هیجان در میان مردم سراسر کشور به راه افتاد. مردم با پرچمهای سوریه و آوازهای ملی به خیابانها ریختند و جشن گرفتند. اما این صحنهها چه معنایی فراتر از واکنش فوری به یک تصمیم سیاسی دارد؟
برای پاسخ به این پرسش، نیاز است با نگاهی جامعهشناختیتر به ابعاد این رفتار جمعی بنگریم.
شادی خیابانی؛ تخلیه فشارهای انباشته
رفتارهای جمعی در جوامع تحت بحران، اغلب فرصتهایی برای تخلیه فشارهای انباشته شده اجتماعی است. در جامعهای که برای بیش از یک دهه با جنگ، ناامنی، فقر و انزوای بینالمللی زیسته، هر نشانهای از گشایش اگر موقتی یا نمادین باشد میتواند جرقهای برای انفجار احساسی مردم باشد. این جشنها در واقع به مثابه سوپاپهای اطمینان عمل میکنند؛ فرصتی برای ابراز هیجانات سرکوب شده، همبستگی عمومی و نشان دادن زنده بودن بدنه اجتماعی.
بازسازی نمادین «ملت»
از منظر نمادپردازی اجتماعی، این جشنها لحظاتیاند که مردم، حتی در فقدان تغییرات ساختاری واقعی، تلاش میکنند یک بار دیگر خود را به عنوان یک ملت بازسازی کنند. مردم سوریه، که در سالهای اخیر با فروپاشی انسجام اجتماعی و ظهور خطوط گسست قومی، فرقهای و منطقهای مواجه بودهاند، حالا با چنگ زدن به این لحظه مشترک شادی، هویت ملی خود را بازخوانی میکنند. تصاویر مردم عادی در کنار نیروهای دولتی، حتی در مناطقی که سابقاً صحنه درگیری بود، نشان از یک نیاز اجتماعی به بازتعریف وحدت ملی دارد.
خوشحالی یا فرار از واقعیت؟
بسیاری از منتقدان معتقدند این جشنها بیش از آنکه نشانه پایان رنجها باشد، نوعی خوشحالی زودگذر و مفرح برای فرار از واقعیتهای سخت است. چرا که ساختارهای اقتصادی سوریه همچنان آسیبدیده و ناکارآمد است و لغو تحریمها، هرچند تاثیرگذار، بدون اصلاحات داخلی و اعتمادسازی بینالمللی نمیتواند معجزه کند. با این حال، همین لحظههای کوتاه شادی، از نظر جامعهشناسان کارکردی اساسی دارد: بازتولید همبستگی اجتماعی و تقویت امید برای ادامه بقا.
آیا جشن به تغییر اجتماعی منجر میشود؟
جشنهای خیابانی شب گذشته هرچند از منظر روانی و اجتماعی قابل فهم و حتی ضروری است، اما نمیتوان آن را به معنای آغاز تغییرات بنیادین دانست. اینگونه لحظات اغلب انرژیهای انباشته شده را تخلیه میکنند اما بدون مسیرهای نهادی و برنامهریزیشده، نمیتوانند به حرکتی پایدار منجر شوند. جامعه سوریه اکنون در آستانه ورود به مرحلهای جدید قرار گرفته؛ مرحلهای که انتظارات مردم بالاتر خواهد رفت و اگر حکومت و ساختارهای سیاسی نتوانند با این انتظارات همراه شوند، ممکن است نارضایتیها شکل دیگری به خود بگیرد.
از سوی دیگر برخی اقتصاددانان معتقدند که این گشایش سیاسی منجر به سرازیر شدن سرمایههای خارجی به سوریه خواهد شد و در نهایت این کشور پس از سالها در مرحله برونرفت از پیچ سخت اقتصادی قرار خواهد گرفت.
خلیج فارس:قیمت افغانی افغانستان که در پاییز ۱۴۰۳ از هزار تومان عبور کرد، اکنون به بیش از هزار و ۳۰۰ تومان رسیده است.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از اقتصادآنلاین؛قیمت افغانی با ورود به کانال هزار و ۳۰۰ تومان رکورد جدیدی در بازار ارز ایران به ثبت رساند.
در روز شنبه ۱۸ اسفند هر افغانی با ثبت رقم ۱۳ هزار و ۴۰۰ ریال رکورد جدیدی ثبت کرد و در روز یکشنبه ۱۹ اسفند نیز افغانی افغانستان بالاتر از سطح ۱۳ هزار ریال (هزار و ۳۰۰ تومان) معامله شد.
بالاترین رقم ثبت شده برای افغانی در روز یکشنبه هزار و ۳۳۰ تومان و کمترین رقم ثبت شده هزار و ۳۰۹ تومان بود.
همچنین در این روز لیر سوریه ۷۱ ریال، دینار عراق ۶۳۹ ریال و درهم امارات ۲۵۳ هزار و ۷۲۰ ریال معامله شد.
خلیج فارس:در میان دوقطبیهای تصنعی که در فضای سیاسی و رسانهای ایران شکل میگیرد، گاه به نمونههایی برمیخوریم که بیش از آن که حاصل مواجهه فکری و نظری باشند، زاییده خصومتهای هیجانی و گریز از عقلانیتاند.
روزنامه خراسان نوشت: یکی از جدیدترین نمونههای این پدیده، مواجهه برخی از مخالفان جمهوری اسلامی با سریال سعودی «معاویه» است. پدیدهای که نشان میدهد بخشی از اپوزیسیون نه تنها به دنبال حقیقت نیست، بلکه هر پدیدهای را به ابزاری برای مواجهه بیمارگونه با جمهوری اسلامی تقلیل میدهد.
سرگردانی در هویتهای تصنعی
اپوزیسیونی که دیروز متوسل به صدام شده بود و روزی در دیوار ندبه اسرائیل دست به دامن نتانیاهو میشود، فردا از خلافت معاویه دفاع میکند و پسفردا ممکن است در معابد هند، مجذوب گاوپرستی شود. این طیف، نه بر مبنای یک نظام معرفتی سازگار و منطقی، بلکه صرفاً بر اساس اصل «مخالفت با جمهوری اسلامی» موضعگیری میکند. این وضعیت را میتوان نوعی بیماری هویتی نامید که نه تنها به هیچ گفتمان فکری منسجمی منجر نمیشود، بلکه ریشه در بحران هویتی و ضعف درک تاریخی دارد. ماجرا زمانی بغرنجتر میشود که بدانیم بسیاری از این افراد، حتی آگاهی اولیهای درباره موضوعاتی که به آن متمایل میشوند، ندارند. کسی که تا دیروز از فضای سکولار و لیبرال دم میزد، امروز به ستایش شخصیتی میپردازد که حتی در روایتهای تاریخی غیرمذهبی نیز به عنوان یکی از مهمترین عوامل تضعیف عدالت، نهادینه کردن استبداد و بنیانگذاری سلطنت در جهان اسلام شناخته میشود.
اپوزیسیونی که همیشه آویزان است
نگاهی به کارنامه اپوزیسیون جمهوری اسلامی نشان میدهد که این جریان در هر دورهای برای مقابله با نظام، به چیزی آویزان شده است؛ حتی اگر آن چیز، به لحاظ منطقی و تاریخی در تضاد با ادعاهای گذشتهشان باشد. در زمان جنگ، این جریان خود را به صدام حسین آویخت و برای نابودی ایران، از او حمایت کرد. سالها بعد، به ترامپ متوسل شد و از تحریمهای فلجکننده علیه مردم ایران استقبال کرد. روزی دیگر، در دامان نتانیاهو نشست. حتی در سالهای اخیر، شاهد آن بودیم که برخی از همین افراد به ابومحمد الجولانی، سرکرده جبهه النصره (شاخه القاعده در سوریه) که اخیرا عنان حکومت شام را در اختیار گرفته است، تمسک جستند، چراکه تصور میکردند با حمایت از گروههای تکفیری، میتوانند ضربهای به جمهوری اسلامی بزنند. امروز نیز برای همان هدف، به تطهیر بنیامیه و معاویه روی آوردهاند.
معاویه و تحریف تاریخ
مسئله معاویه، یک چهره تاریخی صرف نیست. او معمار سلطنت در اسلام و نخستین کسی بود که نهاد قدرت را از شفافیت، مسئولیتپذیری و عدالت دور کرد. آنچه جمهوری اسلامی در نقد این سریال مطرح میکند، صرفاً مخالفتی ایدئولوژیک نیست؛ بلکه یک موضعگیری تاریخی در برابر روایتی است که به تطهیر بنیامیه میپردازد. نظام سعودی که خود وارث سنت سلطنتی است و در ساختار سیاسیاش همچنان نشانههای همان نظام اموی دیده میشود، طبیعتاً تمایل دارد که معاویه را به عنوان یک الگوی مثبت بازنمایی کند، زیرا بنیامیه نخستین کسانی بودند که «قداست دینی» را در خدمت «سلطنت عرفی» قرار دادند و شکاف میان عدالتخواهی و اقتدارگرایی را در تاریخ اسلام تثبیت کردند.
در نهایت باید گفت اپوزیسیون جمهوری اسلامی بیش از آن که در پی مبارزهای اصولی و فکری باشد، نشان داده که در بزنگاههای تاریخی، اولویت نخستش کاسبی سیاسی است. هر موجی که بهظاهر در راستای تضعیف جمهوری اسلامی باشد، فرصتی طلایی برای دریافت فاندهای خارجی و کسب درآمد از دشمنان ایران تلقی میشود. ماجرای افشای کمکهای مالی گسترده از نهادهای امنیتی و لابیهای ضدایرانی، تنها یکی از رسواییهایی بود که پرده از این تجارت پرسود برداشت؛ تجارتی که پشت نقاب مبارزه پنهان شده اما در نهایت، چیزی جز سیاستِ اجارهای برای اجرای پروژه های ضد ایرانی خارجی نیست.