خلیج فارس: سیستان و بلوچستان در هفتههای اخیر به شدت درگیر سیل بوده و بسیاری از چهرههای سرشناس هم برای کمک به مردم عازم این استان شدند. حالا محمدحسین کنعانی زادگان برای محمد بادپا، بازیکن بلوچ پرسپولیس دلنوشتهای را منتشر کرده است.

خلیج فارس:سروان «محمد مهدی نجاتینیا» مرزبان گلستانی در منطقه مرزی میرجاوه سیستان و بلوچستان در راستای حفاظت مرزی و درگیری با اشرار به شهادت رسید.
به گزارش «خلیج فارس»، شب گذشته در منطقه مرزی میرجاوه استان سیستان و بلوچستان، سروان «محمدمهدی نجاتینیا» مرزبان گلستانی در راستای حفاظت مرزی و در درگیری با اشرار به شهادت رسید.

این مرزبان دلاور اهل روستای النگ شهرستان کردکوی است.
میرجاوه در ۷۵ کیلومتری شرق زاهدان مرکز سیستان و بلوچستان و در همسایگی کشور پاکستان واقع شده است.
منبع: ایرنا
خلیج فارس:استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرقی ایران قرار گرفته و استانی مرزی به حساب میآید. بیشترین مرز مشترک آن نیز با کشور پاکستان و بخشهایی از آن در شمال منطقه با افغانستان است. از جنوب نیز به دریای عمان راه دارد. به دلیل همین موقعیت خاص جغرافیایی، طبیعت بینظیر این استان بسیار جذاب است. لیست جاذبههای آن تنها به طبیعت محدود نمیشود. تاریخ در همه شهرهای سیستان و بلوچستان ردپایی از خودش به جا گذاشته است. مردم استان سیستان و بلوچستان از قومیتهای سیستانی و بلوچ هستند. سیستانیها به زبان فارسی با گویش سیستانی حرف میزنند و عموماً پیرو دین اسلام و مذهب تشیع بوده و بلوچها به زبان بلوچی صحبت میکنند و پیرو اسلام و مذهب تسنن هستند. استان سیستان و بلوچستان از ۲۶ شهرستان، ۶۸ بخش و ۵۷ شهر ساخته شدهاست.

خلیج فارس:جعفر گلابی در اعتماد نوشت: «سال سیستان و بلوچستان» برخی استانهای کشور چنان به مصایب گوناگون دچار و پیوسته در آغوش رنج غنودهاند که، چون نامشان را میشنوی محرومیت و مظلومیت و فقر به ذهنت متبادر و جانت ملول و بیتاب میشود.

سیستان و بلوچستان از آن استانهایی است که قهر طبیعت رهایش نمیکند و بیتوجهی، امانش را بریده است. تابستان سوزانش لبهای مردمان تشنه را خشک و بیآبی، صدای العطش روستاها را به آسمان پرتاب میکند، بادهای ۱۲۰ روزهاش خاک و غبار را تا پستوهای کوچهها نفوذ میدهد و زمستانش سیلهای مهیب و خانمان برانداز را به جان خانههای گلی و کپرها و بیغولهها میافکند. نمیدانم چرا و به کدامین گناه این استان تا آنجا که تاریخ معاصر به یاد دارد در محاصره انواع بلایا و بیاعتناییها بوده است و شاید سالی نباشد که نامش در فهرست استانهای تازیانه خورده قرار نگیرد.
وقتی به انبوه و استمرار مشکلات و محرومیتها و مصایب این استان نگاه میکنیم و انصاف و مسوولیت را به قضاوت خود بیفزاییم اگر دولتی سر کار بیاید و اعلام کند که اولویت نخستش رفع محرومیت و رنجهای این استان است، بیراه نگفته است و منتی بر سر مردم آن سامان نخواهد گذاشت. خوب میدانیم که اوضاع وخیم اقتصادی حتی با استانها و پایتخت برخوردار، چه کرده است، لذا باید تصور کنیم که تورم و گرانی و بیکاری و فقر چه سان این استان را به کام خود فرو برده است! حالا یکی از مهیبترین سیلها روانه این استان شده و دهها روستا را ویران و دهها روستای دیگر را محاصره و با تخریب بالا روبهرو کرده است.
گزارشهای اولیه دولتی تحت تاثیر برگزاری انتخابات موضوع را کمرنگ نشان میداد، ولی گزارشهای بعدی کمکم عمق فاجعه را آشکار کرد. همین گزارشها از امدادهای کافی و وافی خبر میدهد، ولی گفتهها و شنیدهها و گزارشهای مردمی در شبکههای اجتماعی کمبودها و نارساییها را بزرگ و فراوان و تاثربرانگیز برمیخواند. مطابق اعلام رسمی جمعیتی حدود ۴۰۰ هزار نفر متاثر از این سیل هستند و زیرساختهای مناطق سیلزده تا مرز نابودی رفتهاند و عمق حادثه را بیشتر نشان میدهند. انتظار میرود دولتی که میتوانست از خسارات یک بلای قابل پیشبینی بکاهد و پیش از سیل مردم را در اقامتگاههای موقت و مطمئن با امکانات کافی اسکان دهد اکنون با تمام توان به یاری مردم نجیب آن سامان برسد.
مهمتر و اساسی اینکه باید برای این استان و محرومیتزدایی از آن برنامهای اجرایی و جامع تدوین شود تا برای یکبار هم که شده سطح رفاه اهالی سیستان و بلوچستان که بهترین مرزبانان کشورند بالا رود و از رنج مداوم بلایای طبیعی آسیب کمتری ببینند. محرومیتها و ظرفیتها و فرصتها و تهدیدهای موجود در این استان به حدی است که اگر سالی را به نام سیستان و بلوچستان نامگذاری کنند و اولویت نخست دولت رسیدگی همهجانبه به این استان شود، سزاوار و شایسته است و اندکی از حق سیستانیان و بلوچستانیان ادا شده است.
البته در صدر همه مشکلات کشور که امکان رسیدگیها را کم میکند، تحریمها و کمبود منابع است که اگر هیچ ضرورت دیگری برای رفع آنها وجود نداشت رفع محرومیتهای فاجعهبار در استانها و حواشی شهرهای آن را الزامی فوری و فوتی میبخشد. سیستان و بلوچستان هماکنون نیازمند کمک همهجانبه جامعه و دولت است.
خلیج فارس:استاندار پیشین سیستان و بلوچستان گفت: «نقش زمان در امدادرسانی مهم است، برای همین ستاد بحران میتوانست خود را مستقل از انتخابات بداند و نقش ویژهای ایفا کند.»

به گزارش«خلیج فارس» به نقل از اعتماد، طی روزهای اخیر ویدیوهایی که از وقوع سیل در استان سیستانوبلوچستان در فضای مجازی و رسانهها منتشر شده، بهدرستی وضعیت اسفبار این استان خصوصاً بخش جنوبی آن را به تصویر کشیده است. عدم مدیریت بحران توسط مقامات و مسئولان و بیتوجهی به هشدارهای سازمان هواشناسی نسبت به روز ۱۵ اسفندماه فاجعهای دیگر در بلوچستان رقم زده است.
یکی از اهالی شهرستان دشتیاری که زنی جوان است در مورد وضعیت بحرانی این منطقه به «اعتماد» میگوید: «شب حادثه خواب بودیم که بارندگیها شروع شد. بعد هم آب وارد خانهمان شد و، چون دیوارهای خانهمان از گل ساخته شده همه خراب شد و تمام اسباب اثاثیهمان را آب برد. من و همسرم دو فرزند دوقلویمان را سریع بغل کردیم و بالای تپه رفتیم. بیشتر از ۱۰ روز است که در وضعیت بدی به سر میبریم. در خیمه (چادر) هستیم، اما هیچ امکاناتی نداریم. خورد و خوراک ما و اهالی منطقه دشتیاری از شهرهای مختلف بلوچستان توسط سوختبران تامین میشود.» یکی دیگر از شهروندان نیز میگوید: «وضعیت اینجا را نمیدانم چطور توصیف کنم. اینجا ما را جزو آدم حساب نمیکنند. راههای ارتباطی روستاها بسته و مواد غذایی کم است و گاز هم نداریم. اینجا شبها برخی مردم به خاطر بلایی که سرشان آمده، گریه میکنند و نمیتوانند بخوابند.»
ضعف وزارت نیرو و فقدان سند جامع توسعه منابع آبی در سیستان و بلوچستان باعث سیل در این استان شده است.
علی اوسط هاشمی، استاندار پیشین سیستانوبلوچستان در مورد وقوع سیلاب میگوید: «آنچه در فضای مجازی در مورد سیلاب انعکاس دارد، فراتر از آنی است که صداوسیما پوشش میدهد. هر چند به این مهم دیر پرداخت شده است، اما در حال حاضر با تاکیدی که صورت گرفته باید خدماترسانی در میدان بهتر خودش را نشان دهد. آثار این مهم را هم باید خود مردم این منطقه احساس کنند، ولی یک جریان مردمی در جهت کمک به این قشر از اقشار جامعه نیز میتواند کمکرسان باشد.
ستادهای انتخاباتی که شور به پا کرده و این همه مردم را ترغیب میکردند خوب است که ظرفیت ایجاد کنند و از همین زمینهها برای یاری رساندن به مردم کمک بگیرند. اگر شعار مردمی است، مردم همین اقشار آسیبخورده هستند که میبینید. بهتر است ستادهایی که برای انتخابات فعال بود در راستای یاری رساندن به مردم دوباره فعال شود، چون آسیب به شدت بالاست. وسعت و جمعیت مناطق آسیبدیده بالاست حالا حساب کنید این وسعت و جمعیت داخل آب باشند. دسترسیها هم قطع و خدمات هم به حداقل رسیده و محدودیتهایی هم در این میان وجود دارد. این مشکلات آسیب را مضاعف کرده است.
مقطع انتخابات هم این مهم را تحتالشعاع قرار داد و شدت آسیب را بیشتر کرد. یعنی ستاد بحران میتوانست خود را مستقل از انتخابات بداند و نقش فراتر و ویژهای ایفا کند. صدا و سیما نیز باید فایل خاصی برای این امر در کنار ترغیب مردم برای حضور به پای صندوقهای رای در نظر میگرفت و مردم را به حضور در امر خیر و دستگیری از مردمان دشتیاری ترغیب میکرد. این موارد باید همزمان صورت میگرفت. هر پدیدهای (سیل، زلزله و…) برای امداد و نجات یک زمان مشخص دارد. اگر در همان ساعات اولیه امدادرسانی صورت بگیرد تعداد تلفات کاهش مییابد، اما اگر دو، سه روز بعد تازه خدماترسانی آغاز شود به جای ۱۰ کشته، صد کشته را باید از زیر آوار درآورند. این مقایسه زمانی است. یعنی نقش زمان در کاهش آسیب و جلوگیری از افزایش وسعت خسارت یک ضرورت است. مهمتر از این موارد توجه به زیرساختهاست. با توجه به اینکه سیلاب همه ساله در استان سیستان و بلوچستان رخ میدهد چه بررسیهای میدانی و کارشناسانهای صورت گرفته است؟! علل بروز حوادث پی در پی و همه ساله سیل در استان سیستان و بلوچستان به ضعف وزارت نیرو و فقدان سند جامع توسعه منابع آبی در این منطقه خشک برمیگردد. به عنوان مثال آقای محرابیان، وزیر نیرو اعلام کرده که ظرف سه روز ۴۰۰ میلیمتر باران باریده است.
چه اقدامی جهت جمعآوری بارش ۴۰۰ میلیمتر باران ارایه شده است! آیا صرف وجود چند سد آن هم در این استان وسیع کفایت میکند؟ سدهایی هم که در حال حاضر اشاره میشود مانع خسارت بیشتر شدند برای گذشته هستند. باید دید سدهایی که اشاره میشود چقدر پیشرفت کرده است! باید بررسی شود علل و اساس اصلی وقوع حوادث سالانه مثل سیل در این خطه چیست؟ این اساس کار است. وقتی وزیر نیرو و برخی دیگر از وزرا در منطقه حاضر میشوند باید به این موارد توجه کنند و این موضوع را در دستور کار خود قرار دهند، چون امدادرسانی کم و زیاد صورت میگیرد، اما نجاتدهنده موضوع اصلی نیست، چراکه چاره اصلی اصلاح زیرساختهاست.»
مصیبت این است که دسترنج و حاصل زحمات جمعی کل کشاورزان با باران از بین برود.
هاشمی در ادامه میگوید: «باید راهکارهایی اندیشیده شود که سرمایه مردم و دسترنج کشاورزان و دامداران به راحتی طعمه سیل قرار نگیرد و محتاج نهادهای حمایتی نشود. در حال حاضر اگر توجه دولت معطوف به منطقه سیستان و بلوچستان هست بهتر است سریع تیمی از کارشناسان را به منطقه اعزام کند و از صندوق توسعه ملی اعتبار ویژهای در نظر بگیرد که هم سدهای استان و هم پاییندستهای آن تکمیل شود و هم جریان آبهای سطحی برای هدایت به منابعی که امکان جمعآوری و نگهداری دارد، مشخص شود که سفرههای زیرزمینی تقویت شود. ما نباید بگذاریم آب که نعمت است به این راحتی تبدیل به نقمت و زحمت شود. در سرزمینی که به عنوان سرزمین خشک از آن یاد میکنیم و فرونشست زمین هم در آن مشاهده شده باید جریان آب به خوبی هدایت شود، چون فرونشست زمین بر اثر تولید شدن منابع آبهای زیر زمینی است. بهتر است این جریان آب هدایت و به دشتهای ممنوعه وارد و دشتهای ممنوعه سیراب شود.
توقف در جریان آب و جاری کردن آن به مناطق خشک یک هنر است. بحث این است که باید از این سیلاب درس گرفته شود. حضور مسوولان و وزیران باید با ابعاد مختلف همراه شود. وقتی وزیر با کارشناسان خود وارد منطقه میشود نباید نگاهشان فقط به مسائل روزمره و حال حاضر مردم بلوچستان باشد، بلکه باید علاج این واقعه را در نظر بگیرند. مسوولان و وزرا باید دو نگاه مختلف به این استان داشته باشند؛ یک نگاه برای حل مشکل در این مقطع زمانی و یک نگاه عمیق نیز برای عبور از این نوع تهدیدها و بحرانها در سال آینده. در حال حاضر بخش جنوبی استان یعنی بلوچستان منبع تامین بسیاری از صیفیجات کشور است؛ بنابراین باید به این منابع ملی که توام با صادرات نیز است، اهمیت داده شود. ببینید گفتند؛ اگر مومن در یک مسیر دوبار گزیده شود از درجه ایمانش کاسته میشود. هر روز اعلام میشود که مقدار زیادی نفت صادر میشود خب بخشی از آن هم برای این منطقه و عبور از چرایی وقوع این حوادث در نظر بگیرند.
صرف امداد کفایتکننده نیست، اما یک ضرورت است. مصیبت این است که دسترنج و حاصل زحمات جمعی کل کشاورزان مناطق گرمسیری با باران مناطق که شدت آن برابر یکسال تهران است از بین برود. در تهران ظرف یکسال ۴۰۰ میلیمتر باران نمیبارد، اما در این منطقه ظرف سه روز ۴۰۰ میلیمتر باران باریده است. یعنی دریا به روی مردم بلوچستان آمده است. برای اینکه دریا بر این مردم غلبه نکند و آنها را سیل نبرد، نگاه وسیع به وسعت دریا میطلبد.»
بارانی که از ۷ اسفندماه ۱۴۰۲ در سیستانوبلوچستان آغاز شد تا امروز منجر به سرازیر شدن سدها و جاری شدن سیلاب در بیش از ۱۵ شهرستان و ۱۹۰۰ روستا شده است. مردم بلوچستان به دلیل رسیدگی نکردن مناسب به وضعیت فعلی از مسوولان گلایه دارند. بهطوری که روز شنبه دوازدهم اسفند ماه وزیر کشور پس از برگزاری انتخابات و با تاخیر راهی این استان شد. چند روز پس از وقوع سیلاب صبح روز پانزدهم اسفند ماه زمین لرزه ۵.۶ ریشتری نیز در فنوج سیستان و بلوچستان رخ داد. محمدمهدی سجادی، مدیرعامل هلالاحمر در مورد جزییات این زلزله گفت: «زلزلهای به بزرگی ۵.۶ در مقیاس ریشتر در ۴۴ کیلومتری فنوج، سیستان و بلوچستان، ۶۷ کیلومتری گلمورتی، سیستان و بلوچستان و ۶۷ کیلومتری بنت، سیستان و بلوچستان در عمق ۸۰ کیلومتری سطح زمین، در ساعت ۷ و ۵۰ دقیقه صبح به وقوع پیوست.»
بر اساس برآورد اولیه از سیل سیستان و بلوچستان حدود ۶۴۰ میلیارد ریال به زیرساختهای مناطق عشایری شامل خطوط انتقال آب شرب، راههای دسترسی و چاههای مالداری عشایر خسارت وارد شده است. شیرزاد کمالی، مدیرکل امور عشایر استان سیستان و بلوچستان گفت: «بیشترین خسارات وارد شده به عشایر شهرستانهای نیکشهر، قصرقند و سرباز تحمیل شده است.»
خلیج فارس:مردم جنوب استان سیستان و بلوچستان بیش از ۱۰ روز است که با سیلاب درگیرند. در حال حاضر روند امدادرسانی به سیلزدگان با سرعت در حال انجام است و آب و برق مناطق مختلف درگیر وصل شده است. از ابتدای شروع بارندگیهای سیل آسا در جنوب استان علاوه بر رئیس جمهور وزرای کشور، نیرو، جهادکشاورزی، فرمانده نیروی زمینی سپاه و برخی دیگر از مسئولان کشوری و لشکری برای پیگیری وضعیت مردم راهی این منطقه شده اند
