خلیج فارس:تصویری از سینما رکس آبادان قبل و بعد از آتشسوزی مرداد ۱۳۵۷ را، ببینید.
منبع:خبرآنلاین
خلیج فارس:جهانگیر الماسی، بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون گفت: پس از ۶ دهه فعالیت هنری در وضعیت معیشتی دشواری به سر میبرم و ششم گروی هشتم است.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترینها؛با این وجود با چیزهایی که از بچگی در خانواده، مدرسه و اجتماع یاد گرفتم و تربیت شدم، سعی کردم چشمم دنبال مال دیگران نباشد، اخلاقمدار باشم و حرمت نگه دارم.
وی افزود: پس از چند دهه فعالیت در سینما، تئاتر و تلویزیون، مستاجر هستم. درآمد ندارم. در سینما هم نمیگذارند کار کنم! اما زندگی همچنان زیباییهای خود را دارد و زیستن با وجود تمام سختیها ارزشش را دارد. این نگاه باعث میشود نه تنها زندگی را تحمل کنیم بلکه از آن لذت ببریم.
بازیگر سریال «هزاردستان» با انتقاد از شرایط کنونی سینمای ایران ادامه داد: امروز خوب که نگاه میکنم، میبینم بسیاری از کسانی که نه شایستگی هنری دارند، نه هنر دارند و نه درک و سواد هنری، ولی توفیق مالی بسیاری کسب کردهاند. شرایط زیست اجتماعی هنر و هنرمندان نباید اینگونه میبود که من و امثال من که عمرمان را پای هنر واقعی گذاشتیم و بر کیفیت و آفرینش صحیح متمرکز بودیم فارغ از پیشرفت و تمرکز بر مسائل مالی، اکنون این وضعیت ما باشد که همچنان در ۷۶ سالگی مستاجر هستم.
خلیج فارس:گیشه کمدی سینما این روزها میزبان ۳ فیلم کمدی است که پژمان جمشیدی در هر سه آنها حضور دارد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترینها؛محمد تاجیک، سینماگر در این رابطه در توئیتر نوشت: هم اکنون و هم زمان سه فیلم از پژمان جمشیدی بر پرده سینماها قرار دارد .
خانه ارواح ، دایناسور و کوکتل مولوتف
این موفقیت رابه همه سیاستگذاران سینما و مدیران و ..مسئولان شورای صنفی تبریک عرض می نماییم . البته گویا در سال ۱۴۰۴ ، بازهم فیلمهای زیاد دیگری از پژمان جمشیدی در راه است!
خلیج فارس:نیما فلاح عکسی از طبیعتگردی خود و همسرش را منتشر کرد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترینها ؛نیما فلاح (زاده ۴ دی ۱۳۵۱) در تهران، بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر اهل ایران است. بیشتر شهرت او برای ایفای نقش «هادی خوش مرام» در مجموعه تلویزیونی باغ سرهنگ (۱۳۹۲) است.
وی همسر سحر ولدبیگی و دارای مدرک کارشناسی گرافیک مطبوعاتی است. او بازی در تلویزیون را در سال ۱۳۷۳ با نقش دستیار درک (هنرا) در مجموعه طنز ساعت خوش به کارگردانی مهران مدیری آغاز کرد و دوباره با مهران مدیری در برنامه سال خوش و نوروز ۷۷ و جنگ ۷۷ به ترتیب فعالیت بازیگریاش را ادامه داد. البته که او با مهران مدیری کار های مشترک دیگری هم دارد.
خلیج فارس:بهمن فرمانآرا پس از ۹ سال با فیلم «چشمهایش» و بازی هوتن شکیبا و سحر دولتشاهی به سینما بازمیگردد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از سلام سینما؛ بهمن فرمانآرا، کارگردان و تهیهکننده سرشناس سینمای ایران، پس از ۹ سال دوری از فیلمسازی، قصد دارد با پروژه جدیدی به نام «چشمهایش» به سینما بازگردد. آخرین اثر او، «دلم میخواد»، در سال ۱۳۹۶ ساخته شد و حالا با فیلم جدیدش بار دیگر به دنیای سینما قدم میگذارد.
در این فیلم، ترکیبی قوی از بازیگران مطرح سینمای ایران حضور دارند. هوتن شکیبا، سحر دولتشاهی و علی مصفا از جمله چهرههایی هستند که در «چشمهایش» ایفای نقش خواهند کرد.
خلیج فارس:همین روزها که فیلم دایناسور با رضا دایناسورش جنونوار میفروشد با نگاهی گذرا به سال ۴۰۳ شاید باید به این فرضیه مهر تایید بزنیم که پژمان جمشیدی کمکم در حال افول است.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترینها؛ همین روزها که فیلم دایناسور با رضا دایناسورش جنونوار میفروشد با نگاهی گذرا به سال ۴۰۳ شاید باید به این فرضیه مهر تایید بزنیم که پژمان جمشیدی کمکم در حال افول است. فیلمهای او میفروشد اما همزمان مورد نقد قشرهایی از جامعه هم قرار دارد. مشکل پژمان از آنجا شروع شد که خیلی همه جا بود و همین چاهی شد که هر آن میتواند کل محبوبیت او را ببلعد.
پژمان جمشیدی اما قبل از هر چیز مفعول یک وضعیت است، جامعه عصبی و خسته شده، نگاه نخبهگرا خریدار ندارد، آکادمیها از نفس افتادهاند. چیزهایی مثل مرارت و تخصص و رنج دوران اصلا خریدار ندارد، در چنین وضعیتی او ظهور پیدا میکند با قاسمخانیها. سریال “پژمان” و نکاتی که قبلتر گفته شده، پژمان رفته رفته پرسوناژی میسازد که یک نوع کمدی مخصوص خودش را ایجاد میکند، در فیلم “خوب، بد، جلف” در جایی از کلکلهای سام و پژمان، او میگوید که همین حالت فکش کلی لبخند ایجاد کرده، اتفاقا متن آن کار را هم قاسمخانیها نوشتند و البته صریح و صادقانه نکتهای را در متن گنجاندند که وصف پژمان است.
او هیچ پیچیدگی خاصی در بازیاش ندارد، غالبا تکرار یک وضعیت است، علیرغم تلاشهایی شبیه “علفزار”، پژمان را با کمدی با همان فک و کمی کج راه رفتن و شمایلی میشناسیم که ظرافت هنری ندارد اما خب کار میکند، الان این گناه اوست؟ با این حساب پس رضا بیک ایمانوردی هم خیلی تفاوتی با پژمان ندارد! میزان محبوبیت بیک البته چیز دیگری بود اما حالا این قیاس را بپذیرید. اگر پژمان چپ و راست روی بیلبورد است، اگر از فرش تا فلان تبلیغ پژمان دارد، شاید خودش هم گناه زیادی ندارد!
جامعه حق دارد منتقد هر پدیده و هر شخصیتی باشد، اما بخشهای زیادی از این جامعه بهتر از تمام دنیا میداند که ما همه دچار شدهایم، کلی بیگناه هستیم، کلی مفعول وضعیت. مطمئن باشید اگر کارگاههای بازیگری سراپا بودند، اگر سمندریان، تارُخ و سوسن تسلیمی بودند، اگر هنر را در محدودیت نگه نمیداشتند، وضعیت چیز دیگری بود.
پژمان معلول است، علت چیز دیگریست، باز به گمان من دمش گرم که در تمام فضاهایی که دیده میشود، به اندازه و فروتن رفتار میکند. این که او مشهور، پولدار یا منتفع است، دلیل کافی برای نقد است، برای فحاشی نه. او در میان این همه ناملایمتی صرفا برای دل خودش زندگی میکند. در محافل سینمایی و در مقابل تیغ تیز انتقادات، نجابت به خرج میدهد و تندی نمیکند، درست مثل فوتبالش. اما خب برخی میخواهند او را به نقطه جوش برسانند، البته که مشخص نیست با کنار زدن امثال جمشیدی چه چیزی عاید چه کسی خواهد شد؟ مگر سوپراستاری پشت دربهای بسته مانده که پژمان جایش را تنگ کرده باشد؟ بیخیال!
گاهی اوقات فکر میکنم با گیر بیهوده به امثال پژمان جمشیدی، تنفس غریبی به سازندگان اصلی این شرایط نابسامان میدهیم. به هر حال طبیعتا در دوران گذار سطح کیفی بسیاری از پدیدهها افت میکند، اما هر آن چیزی که در همین دوران گذار کار میکند، برآمده از یک نیاز است. پایان.