خلیج فارس:صداوسیما فیلم دیدار عراقچی با وزیران خارجه سوئد و فنلاند در سازمان ملل را سانسور (محو) کرد.

منبع:برترینها
خلیج فارس:برنامه گفتوگومحور «ماجرای جنگ» با میزبانی جواد موگویی یکی از موفقترین تلاشها در مسیر ثبت روایتهای رسمی از جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه خاک ایران است که به طرز عجیبی سهمی از آنتن رسانه ملی ندارد!
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از خبرگزاری رها؛ سومین قسمت از مجموعه «ماجرای جنگ» در حالی به پخش رسید که باز هم توجهات زیادی را در فضای سیاسی و رسانهای جلب کرد. این قسمت که به گفتگوی مفصل جواد موگویی مستندساز با محمدباقر قالیباف رییس مجلس شورای اسلامی اختصاص دارد، صبح امروز ۲ مهرماه به انتشار رسید و با توجه به حواشی گذشته، بار دیگر مهمان رسانه تصویری «آن» متعلق به سازمان تبلیغات اسلامی شد.
گفتگوی تفصیلی موگویی و قالیباف نهتنها در بریدههای کوتاه یکی دو دقیقهای شبکههای اجتماعی را درنوردید، بلکه حتی با نسخه کامل ۲ ساعت و ۲۲ دقیقهای آن نیز تماشاگران فراوانی جلب کرد؛ تا آنجا که گفته میشود این رسانه در دقایق اولیه پخش برنامه، استریم کانالهای ۲ و ۳ خود را به علت ازدحام کاربران برای تماشای آن قطع کرد.
در این گفتگوی طولانی که در ساختمان مجلس شورای اسلامی ضبط شده و فضایی صریح و پر از جزییات دارد، محمدباقر قالیباف رییس مجلس به بازخوانی تجربه جنگ و مقوله بازدارندگی دفاعی میپردازد، ناگفتههایی از عملیات طوفانالاقصی و حزبالله و حماس مطرح میکند، از توان موشکی ایران و عملیاتهای سهگانه وعده صادق سخن میگوید و آینده دیپلماسی منطقهای ایران را تشریح میکند.
در عین حال، نکته جالب توجه آن که گفتگوی تفصیلی رییس مجلس شورای اسلامی با موضوع جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه ایران، با وجود اهمیت و جذابیت آن، بار دیگر روی آنتن تلویزیون نرفت! طی سالهای اخیر، موارد معدودی از گفتگوهای ویدیویی مسئولان کلیدی کشور به خاطر میآید که به جای پخش از طریق رسانه ملی، در اینترنت منتشر شوند. به نظر میرسد این اتفاق برای نخستینبار است که برای روسای قوا میافتد.
این برنامه حدود ۲ ماه پس از آن پخش شده که دومین قسمت از «ماجرای جنگ» با حضور عباس عراقچی وزیر امور خارجه نیز جنجالی شد و روی آنتن تلویزیون نرفت. در آن زمان روابط عمومی معاونت سیما علت پخش نشدن آن از قاب رسانه ملی، اجرا نشدن اصلاحات مد نظر دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی اعلام کرد و مسئولیت آن را متوجه سازندگان برنامه دانست که این اصلاحات را اجرا نکردهاند.
با این حال، گفتگوی عراقچی در کنداکتور پخش رسانه تصویری آن قرار گرفت و مخالفتی را از سوی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی به وجود نیاورد. بسیاری اعتقاد داشتند در پخش محتوای ضدامنیت ملی، تفاوتی میان شبکه ۳ سیما و رسانه تصویری آن وجود ندارد و اگر شورای عالی امنیت ملی با این گفتگو مخالف بود، این محتوا مجوز پخش از هیچ بستری را پیدا نمیکرد. از سویی وقوع خطرات امنیتی با اظهارات مسئولان ارشد کشور بعید به نظر میرسد.
۲ ماه پس از این حواشی، «ماجرای جنگ» در حالی با حضور یکی از رؤسای قوا به قسمت سوم رسید که باز هم صداوسیما فرصت پخش یک گفتوگوی صریح با رویکرد ارائه روایت رسمی از جنگ ۱۲ روزه را از دست داد. روشن نیست در شرایطی که نخستین قسمت از این برنامه با حضور سردار احمد وحیدی مشاور فرمانده کل سپاه از تلویزیون پخش شده بود، چطور این برنامه بار دیگر به اینترنت تبعید شده است. سازمان صداوسیما تا لحظه تنظیم این گزارش، واکنشی به این اتفاق نداشته است.
خلیج فارس:حسین زندینیا، از گویندگان و سردبیران باسابقه و پرتلاش صدا و سیمای مرکز البرز، بر اثر سانحه رانندگی درگذشت.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از خبرگزاری صداوسیما؛مرکز البرز، این حادثه تلخ، صبح روز جمعه هفتم شهریور در یکی از محورهای استان البرز رخ داد که متأسفانه منجر به فوت وی در محل حادثه شد.
حسین زندینیا سالها در عرصه خبر و رسانه فعالیت داشت و با صدای گرم و بیانی شفاف خود، بهویژه در بخشهای خبری رادیو و تلویزیون استانی و رادیو پیام، در میان مردم استان البرز چهرهای آشنا و محبوب بود.
همکاران او در مرکز البرز، از فقدان این چهره حرفهای و اخلاقمدار، بهشدت متأثر شدهاند و جامعه رسانهای استان یکی از نیروهای تأثیرگذار خود را از دست داد.
مراسم تشییع و خاکسپاری وی متعاقباً اعلام خواهد شد.
ضمن ابراز همدردی با خانواده محترم ایشان، این ضایعه را به عموم همکاران رسانهای، خانواده گرامی و مخاطبان ارجمند تسلیت عرض میکنیم.
روحش شاد و یادش گرامی.
خلیج فارس:تصاویری از شبکههای مختلف صداوسیما راس ساعت ۲۲:۳۰ در فضای مجازی مورد توجه کاربران قرار گرفته است.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترینها؛ پنج شبکه از این شش شبکه مشغول پخش میزگرد و مصاحبههای مختلف با مهمانان کمتر شناخته شده است که طبعا مخاطبان چندانی در پربازدیدترین ساعات شبانهروز نخواهد داشت. برخی کاربران در این باره نوشتند انگار تمام شبکهها در حال پخش تصاویری تکراری است.
خلیج فارس:رژیم منحوس صهیونیستی با ادامه محاصره ظالمانه خود، همچنان مانع رسیدن کمکهای غذایی به مردم غزه میشود. در این شرایط دشوار، صهیونیستها با اعمال گرسنگی به دنبال نسلکشی مردم فلسطین هستند.

شبکههای تلویزیونی سیما با هدف ابراز همدردی با مردم گرسنه و مظلوم غزه، جدول پخش برنامههای زنده و تولیدی خود را به مدت یک هفته تغییر دادهاند و بخشهای مرتبط با آشپزی در برنامهها نیز با تغییر محتوایی همراه خواهد بود.
جزئیات بیشتر درباره این اقدام رسانه ملی در گزارشهای بعدی به اطلاع مخاطبان خواهد رسید.
خلیج فارس:رضا غبیشاوی در عصر ایران نوشت: پیمان جبلی رئیس صداوسیما به تازگی در مصاحبه با ایلنا (خبرگزاری کار) گفته است: ” رسانه ملی مرجعیتاش در دوره دفاع مقدس دوازده روزه افزایش پیدا کرد. رسانه ملی به عنوان دستگاه تبلیغاتی فراگیر که باید تمام اقشار و گروهها و دیدگاهها را پوشش دهد، وظیفه دارد که این کار را انجام دهد، جنگ دوازده روزه تحمیلی به وحدت و انسجام ملی کمک کرد و برای ما هم این فضا را به وجود آورد که بتوانیم این فضا را مورد استفاده قرار دهیم و رسانه ملی مرجعیتاش در دوره دفاع مقدس دوازده روزه افزایش پیدا کرد.”
چند نکته:
اول – رئیس سازمان صداوسیما گفته است: رسانه ملی مرجعیتاش در دوره دفاع مقدس دوازده روزه افزایش پیدا کرد.”
سوال: منبع این آمار کجاست؟ مرجعیت رسانه ای صداوسیما قبل از جنگ چقدر بوده و بعد از جنگ چقدر شده است؟ چقدر افزایش یافته؟
با وجود این آمار، آیا ممکن است آقای جبلی بفرمایند قبل از جنگ و هم اکنون، مرجعیت رسانه ای صداوسیما چقدر بوده و چقدر هست؟
آیا قبل از جنگ، صداوسیما، مرجعیتش کم بوده و بعد از جنگ، بیشتر شده اما همچنان، در کل در سطح پایین است؟ یا اینکه قبل از جنگ پایین بوده و بعد از جنگ، بیش از حد متوسط، افزایش یافته؟

آقای جبلی به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه در رشته علوم ارتباطات بهتر می دانند که چنین توصیفاتی، تنها با عدد و رقم و آمار، معنی پیدا می کند. واگر نه می شود بازی با کلمات و تلاش برای عملکرد تراشی.
ایشان می توانند منبع و جزئیات آمار را با عدد و رقم منتشر کنند تا کارشناسان و علاقمندان مطلع شوند و سپس بتوان قضاوت صحیح داشت که مرجعیت صداوسیما چقدر است و در دوره جنگ چقدر افزایش یافته. به ویژه اینکه مشخص شود چگونه به افزایش مرجعیت رسانه ای صداوسیما پی برده اند؟
مثلا اگر تعداد بینندگان برنامه های خبری صداوسیما در فاصله قبل و بعد از جنگ افزایش یافته، آیا به معنی افزایش مرجعیت خبری است؟ حتما اینگونه نیست.
صداوسیما در پوشش خبری حوادث جنگ 12 روزه برخلاف دو روز نخست که رویکرد حرفه ای اطلاع رسانی، غالب بود؛ در بقیه روزها، رویکرد تبلیغاتی را در پیش گرفت.
هر کشور جهان در هر نقطه این دنیا که درگیر جنگ شود حتما شبکه های تلویزیونی دولتی – رسمی – حکومتی و عمومی آن، مخاطب و مراجعه کننده بیشتری پیدا می کنند حتی افرادی خارجی هم به تلویزیون آن کشور مراجعه می کنند تا بدانند چه خبر است. آیا شبکه تلویزیونی به کار خود ادامه می دهد یا نه؟ چگونه حوادث را پوشش می دهد؟ چه پاسخ و چه تصویری پخش می کنند؟ زیرا مردم می خواهند موضع رسمی و واکنش مقامات را بدانند. این نیز با مرجعیت خبری متفاوت است.
به یاد دارم در روز پنجشنبه 11 مرداد سال 1369 که همزمان روز عاشورا هم بود وقتی اول صبح خبر حمله صدام به کویت منتشر شد به سرعت به سمت تلویزیون رفتیم و شبکه اول کویت را گرفتیم تا ببینیم چه خبر است. در آن سال ها که خبری از ماهواره و اینترنت نبود تابستان گرم بندر بوشهر این مزیت را داشت که می شد بدون وسیله خاصی و با آنتن معمولی، شبکه های تلویزیونی کشورهای عربی جنوب خلیج فارس را گرفت و تماشا کرد از کویت و عربستان سعودی و بحرین تا قطر و دبی و ابوظبی.
وقتی تلویزیون کویت را گرفتیم پخش برنامه های عادی قطع شده بود و تنها سرود ملی پخش می شد. این یعنی خبر حمله صحیح بود.
به هنگام حمله نظامی امریکا به عراق در سال 2003 وقتی ارتش امریکا به بغداد رسید؛ وقتی تلویزیون عراق، پخش برنامه های عادی را متوقف کرد مشخص شد حکومت عراق سرنگون شده است.
افزایش مخاطبان شبکه تلویزیونی یک کشور به هنگام بروز حوادث مهم به معنای افزایش مرجعیت خبری نیست.
مرجعیت خبری با اعتماد و باورپذیری سطح بالای مخاطبان به مطالب منتشر شده در رسانه ارتباط مستقیم دارد. مرجعیت خبری با تاثیرگذاری رسانه ارتباط مستقیم دارد. آیا مخاطبان به مطالب خبری صداوسیما باور دارند؟ آیا مطالب صداوسیما در میان مخاطبان، تاثیرگذاری دارد؟
حال که رئیس صداوسیما از مرجعیت این سازمان صحبت کرده می توان پرسید چرا صداوسیما در دوره جنگ 12 روزه، به انتشار خبر جعلی پرداخت؟ خبر جعلی سرنگونی جنگنده اف 35 اسرائیل توسط ایران، از صداوسیما منتشر شد. در یکی از بخش های خبری صداوسیما نیز عکس جعلی از جنگنده اف 35 سرنگون شده اسرائیل منتشر شد. این خبرهای جعلی صداوسیما بازتاب زیادی داشت. چرا مسوولان صداوسیما دراین باره توضیحی نداده اند؟ چگونه خبر جعلی به این مهمی در صداوسیما منتشر می شود؟
نسبت انتشار چنین خبرهای جعلی با مرجعیت سانه ای صداوسیما چیست؟ خبر جعلی بزرگ که به اعتبار طرف خودی ضربه زد. آیا می توان سوال کرد چگونه صداوسیما متوجه چنین خبرهای جعلی نشد؟ بعد از اینکه جعلی بودن این خبرها مشخص شد چرا در این باره توضیح نداد و جعلی بودن آنها را به مخاطبان اطلاع نداد؟
دوم – رئیس صداوسیما از این سازمان به عنوان ” دستگاه تبلیغاتی فراگیر که باید تمام اقشار و گروه ها و دیدگاه ها را پوشش دهد” نام برده است.
این اشاره دقیقی است برای وضعیت صداوسیما. بهترین و دقیق ترین توصیف برای صداوسیما نه “رسانه ملی” بلکه “دستگاه تبلیغاتی” است.
در این حالت، صحبت از مرجعیت رسانه ای برای یک دستگاه تبلیغاتی بیهوده است. یعنی فعالیت تبلیغاتی صداوسیما نزد مخاطبان / مردم ایران، مرجعیت دارد؟
به همین دلیل صداوسیما در پوشش خبری نه بر مبنای واقع گرایی بلکه در خط اغراق و بزرگنمایی و کوچک نمایی حرکت می کند. دقیقا به همین دلیل است که صداوسیما ، خبر جعلی به بزرگی سرنگونی جنگنده اف 35 منتشر می کند و بعد ازآن هم هیچ توضیحی در این باره نمی دهد. به همین دلیل است که برنامه های خبری صداوسیما این گونه از سوی بخش های مهمی از جامعه، نادیده گرفته می شود و بسیاری دیگر هم چنین برنامه هایی را باور نمی کنند.
خلیج فارس:در یکی از برنامههای بازدید از ساختمان شیشهای، انتشار عکس سحر امامی با خبرنگاران آمریکایی حاشیهساز شد.
سینما ۱۲۰ نوشت: در یکی از برنامههای بازدید از ساختمان شیشهای، انتشار عکس سحر امامی با خبرنگاران آمریکایی حاشیهساز شد. برخی این اتفاق را سیاست دوگانه صداوسیما تعبیر کردند که وقتی چیزی مطلوبش باشد، سختگیری را کنار میگذارد و «لارج» میشود!
شجاعت سحر امامی روی آنتن زنده و زیر حملات اسرائیل زبانزد شد و حتی منتقدانش لب به ستایش او گشودند. مسئولان تلویزیون حق دارند به مجری خود ببالند؛ ولی به دلیل ذوقزدگی و هیجان کاذب و عدم درک درست از موضوع، کاری مهم و ارزشمند را لوث میکنند.
بلافاصله بعد از حمله، سلسله گزارشهایی مردمی به همراه آیتم و مستند و… درباره امامی تولید و از شبکهها پخش شد که مصداق زیادهروی است. این مجری همچنین در چند مراسم و نیز برنامههای بازدید مهمانان مختلف از ساختمان شیشهای حضور داشت و مصاحبه کرد و سخنرانی انجام داد. نتیجه عدم اعتدال در هر زمینه، دلزدگی به همراه دارد و این ضربهای است که به امامی وارد شده و شاهد نظرات منفی هستیم!
در یکی از برنامههای بازدید از ساختمان شیشهای، انتشار عکس خبرنگاران خارجی حاشیهساز شد. برخی این اتفاق را سیاست دوگانه صدا و سیما تعبیر کردند که وقتی چیزی مطلوبش باشد، سختگیری را کنار میگذارد و «لارج» میشود! همیشه رفتارهای متناقض، زمینه هجمه به تلویزیون و بیاعتماد شدن نسبت به آن را فراهم کرده.
خلیج فارس:صدا و سیمای ایران در مقطع جنگی، مقدار بسیار اندکی به خودش آمد که باید همه را ببیند، اما همچنان در خنثی سازی فضایی که رسانه های «آن وری» علیه کشور تدارک می بینند، ناکام مانده و نتوانسته کار خاصی کند. آقای وحید جلیلی هم نمیتواند فقط نان حرکت سحر امامی را بخورد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از عصرایران؛ محمد صادق جوادی حصار، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی با اشاره به عملکرد صدا و سیما در شرایط جنگی اظهار داشت: صدا و سیمای ایران در مقطع جنگی، مقدار بسیار اندکی به خودش آمد که باید همه را ببیند، اما همچنان در خنثی سازی فضایی که رسانه های «آن وری» علیه کشور تدارک می بینند، ناکام ماند و نتوانست کار خاصی کند. اما آقای قائم مقام صدا و سیما نمیتواند فقط نان حرکت سحر امامی را بخورد. [ اشاره به شجاعت مجری شبکه خبر در لحظات حمله اسراییل با سر دادن ندای الله اکبر و ماندن در استودیو تا لحظه آوار]. یعنی وقتی ضرورت یکپارچگی و انسجام در داخل کشور ملموس و محسوس است، در تریبون صدا و سیما اینطور گفته میشود که «میخواهند ایران را آغل کنند» این نوع اظهارنظر بیادبی نیست؟! به نظر من باید در اسرع وقت دولت پزشکیان با حمایت رهبری صدا و سیما را ملی اعلام کنند و از دست تندروها که شبانه روز در حال هزینهسازی هستند، در بیاورند تا بالاخره صدا و سیما تربیون همه سلیقه های حاضر در جامعه باشد.
فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه گفت: در شرایطی که کماکان سایه جنگ بر سر ما قرار دارد، نباید خودزنی کنیم و اصرار به افراط و تفریط داشته باشیم. صدا و سیما به جای اینکه تربیون را در اختیار عده ای خاص که نظرات رادیکال و بسته ای دارند، بگذارد باید سراغ چهره هایی برود که در عین اینکه اظهارات شان منطبق بر کارشناسی و واقع بینی است، امین مردم هستند. در چنین حالتی فاصله بین نظام مردم و حاکمیت که به حالتی نگران کننده رسیده است، روز به روز کمتر خواهد شد.
او افزود: لج بازی با مردم و نادیده گرفتن نظرات و عقیده های افکار عمومی در حالی است که مردم در روزهای جنگی نشان دادند با همه اختلاف نظرهایی که با دولت، نظام، سپاه، ارتش، نیروی انتظامی و . . . دارند، وقتی پای ایران وسط می آید همگی با جدیتی مثال زدنی پای کشور می ایستند و آستین ها را برای دفاع از وطن بالا می زنند. بنابراین تاکید موکد چیزی جز این نمی تواند باشد، از امروز به بعد همه ارکان تصمیم سازِ کشور باید متوجه این امر بسیار مهم و حیاتی باشند که مردم صاحب ترین و مالک ترینِ کشور هستند. بنابراین اگر بنا بر سهم دهی باشد، بخش اعظم سهام کشور یعنی 90 درصد به متن جامعه تعلق می گیرد و 10 درصد از آنِ مسئولان و نخبگان خواهد بود.
وی توضیح داد: بنابراین اینکه گروهی قلیل با تفکرات بسته و افراطی بخواهند آنتن صدا و سیما را در اختیار داشته باشند و با ایجاد فضای امنیتی همه را دشمن بدانند و جامعه را به خودی و غیرخودی تقسیم کنند، رفتاری است که حتما باید از تداوم آن ممانعت به عمل آورد. چرا که همه می دانند، این خودی و غیرخودی کردن ها چه سهم زیادی در بحران ها و مشکلات جاری دارد. پیام واضح به تندروها این باید باشد که بگذارید همه باهم جلو بروند و دارایی های عمومی را به نفع خود مصادره نکنید و اگر کشور توفیقی به دست آورد، نگویید «ما بودیم که این کار را کردیم» چرا که به عنوان مثال در جنگ با اسرائیل همه موجودیت کشور پای کار آمدند و هیچ گروه نظامی یا غیرنظامی نمی تواند ایستادگی برابر اسرائیل را به نفع خود مصادره به مطلوب کند.
این چهره تاکید کرد: همچنین این تاکید و تذکر لازم است که اگر مردم نجابت می کنند، اگر مردم لطف می کنند، اگر مردم تحمل و ایستادگی شان را به رخ دست اندرکاران نمی کشند و . . . تصمیم گیران باید حیا و شرم داشته باشند و مردم را غیرخودی ندانند و همچنین بدانند که مردم متوجه همه شرایط هستند و می دانند، ریشه مشکلات زیادشان در کجاست و چه کسانی مسبب و مقصر سختی های زندگیشان هستند. مردم در این روزهای سخت برای حفظ کشور و انقلاب بچه شان را دوش گرفته و با پرچم ایران به خیابان آمدند و از آتش احتمالی دشمن نترسیدند.
جوادی حصار یادآور شد: به همان قدر که مبارزه با اسرائیل و آمریکا مهم است، مقابله با تندروهای که اصرار به نادیده گرفتن ارزش ها دارند هم واجب است. در واقع زخم اهانتی که با ان جمله در توصیف وطن دوستی به مردم شد کم از رنجی نبود که دشمن تحمیل کرد.