خلیج فارس:تصویری تازه منتشر شده از پشتصحنه سریال پرمخاطب «پایتخت۷»، با حضور بهرام افشاری و بازیگر خردسال این سریال «مهدیار کلائی»، را مشاهده کنید.
منبع:برترینها
خلیج فارس:با وارد شدن شخصیت «محمد جواد»، فرزند کوچک اوس موسی، به قسمت پیشین سریال پایتخت، موجی از نظرات متناقض به سمت این شخصیت تازه وارد روانه شد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترینها؛در ادامه این مطلب تعدادی از این نظرات را برای شما منتشر کردهایم.
کاربری به اسم حسین نوشت:
شقایق هم اینگونه گفت:
کاربر آندرلاین هم گفت:
خلیج فارس:یک مدرس مهارتهای زندگی نوشت: سریال «پایتخت» بهواسطه طنز دلنشین، بازی خوب بازیگران و نقد برخی از مسائل فرهنگی و اجتماعی مثل چشم و همچشمی، طمع، تحقیر و تخریب دیگران، پدرسالاری و حتی «فرزند ذکورسالاری»، همچنین فرهنگسازی در زمینههای مختلف ازجمله آموزههایی چون رعایت شأن انسانها در هر جایگاهی، حمایتگری، کمکگرفتن از روانشناسان در هنگام بروز مشکلات، رعایت حریم خانواده، سرپرستی کودکان بیسرپرست، تا مسائل بهظاهر پیشپاافتادهای چون استفاده خصوصی از سرویس بهداشتی خصوصی و… با اقبال و استقبال خوبی روبهرو شد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از هم میهن؛وی گفت: چندی پیش انیمیشن تاثیرگذاری دیدم که به زیبایی از ابعاد واقعیت روایت میکرد. در این انیمیشن کودکی در حال افتادن از پله هاست و سگ خانگی به سمت او میدود تا از این فاجعه جلوگیری کند؛ و موفق میشود تا کودک را از خطر نجات دهد؛اما دست کودک اندکی با دندان سگ آسیب میبیند و به گریه کودک، پدر و مادر هراسان به سمت صدا میدوند و با صحنهای مواجه میشوند که میبینند سگ دست کودک را گاز گرفته و کودک ترسیده و دارد گریه میکند. این انیمیشن تامل برانگیز،پایان تلخ و دردناکی برای سگ دارد چون او را از خانه بیرون میکنند و ما در انتها شاهد دیالوگ اندوهبار آن سگ با سگ دیگری هستیم. سگ از او میپرسد:«پشیمونی از کاری که برای آن دختر بچه کردی» و سگ طرد شده میگوید:«نه.» سگ میگوید: «ولی اونا بیرونت کردن» سگ راندهشده پاسخ میدهد:«من اونا رو سرزنش نمیکنم. اونا داشتن از بچهشون محافظت میکردن.» سگ تکرار میکند: «ولی تو نجاتش دادی.» سگ راندهشده میگوید:« بدترین روز زندگیم بود ولی اگر بازهم به عقب برگردم، باز همین کار را میکنم.» سگ میپرسد: «چرا؟»سگ راندهشده میگوید: «وقتی عاشق کسی باشی، البته اگر عشق واقعی باشه، باید هر کاری میتونی براش بکنی.» یعنی مهم نیست که تو طرد میشوی، برچسب میخوری، متهم میشوی … مهم این است که عافیت طلبانه دریغ نکنی!
انیمیشنها گاهی از زبان حیوانات و شخصیتهای غیرانسانی به شکل نمادین به نکات مهمی در روابط انسانی میپردازند. سریال پایتخت، بهواسطه طنز دلنشین و بازی خوب بازیگران و نقد برخی از مسائل فرهنگی و اجتماعی مثل چشم و همچشمی، طمع، تحقیر و تخریب دیگران، پدرسالاری و حتی «فرزند ذکور سالاری» و عادات ناپسند فردی و اجتماعیهمچنین فرهنگسازی در زمینههای مختلف از جمله آموزه چون رعایت شان انسانها در هر جایگاهی، حمایت خانواده از یکدیگر و از فرزندان، کمک گرفتن از افراد متخصص و مراجعه به روانشناس در هنگام بروز مشکلات، رعایت حریم خانواده، به سرپرستی گرفتن کودکان بیسرپرست، تا مسائل بهظاهر پیشپاافتادهای چون استفاده خصوصی از سرویس بهداشتی خصوصی و … با اقبال و استقبال خوبی روبرو شد. در قسمت هجدهم این سریال محبوب، کارگردان با حرکات موزون رقص محلی مازنی و به تصویر کشیدن فرهنگ عامه و فولکلور قومی،اوج شادی را در خانهها و خنده را بر لب و اشک شادی را بر چشمان مخاطب طنزپسند ایرانی آورد؛ اما در اواخر قسمت نوزدهم تلخترین سکانش به اجرا درآمد، که در واقع همه اینها رسالت طنز خوب اجتماعی است؛ در این سکانس، که چنگ به روح مخاطب میزد؛ و در تاملی دردناک، این بار اشکِ حیرانی بر گونه مخاطب جاری میکرد که بهراستی حق با کیست؟ با بهتاشی که نقی منتِ کردهها را بر سرش گذاشته و میگذارد؟که میخواهد پول خدمات بیدریغ داییاش را بدهد و او را بیمزد کند و شعار میدهد که «کار، خوبه بیمزد باشه!» یا با نقی معمولی؟ باید از بهتاش، که نماینده نسل جوان است،پرسید: قیمت لگن گذاشتنهای نقی چند؟ قیمت به دوش کشیدن یک خانواده وقتی باید بزرگی کنی و از آرزوهایت بزنی، چند؟ قیمت عشق به خانواده چند؟
اما آیابه رفتارهای نقی خالی از اشکال است؟ خیر. آنجا که تحقیر و توهین میکند. آنجا که یکی را «دانشمندبچه» و دیگری را «پاندابچه» خطاب میکند. آنجا که داماد آینده را به هر شیوه که میتواند ضربه فنی میکند؛ آنجا که به رحمت میگوید:«تو حتما بیا عروسی چون برای پذیرایی به کمک احتیاج داریم» و به مهمانهای تاجیکی میگوید: «دست به چمدانها نزنید. ارسطو می آورد.» آنجا که کودک درونش به سالار 7 ساله، حسادت میکند. همگی بر نقی نقد وارد است؛ اما به قول خود نقی، مگر نقی معمولی که بوده است؟ بچه دکتر بوده یا مهندس؟ تازه مگر دکتر و مهندس ما مهارتهای زندگی و ارتباطی و سواد عاطفی و فرزندپروری دارند؟ نه. درصد بالایی از آنها هم فقط درس خواندهاند و درس که غول کنکور را پشت سر بگذارند؛ مگر کم آمار خودکشی از دانشگاه پزشکی و دانشگاههای مهم دیگرکشور داریم؟! چون نخبگان هم حل مساله بلد نیستند و گاه در سادهترین دشواریها کم میآورند. شاید آنجا که نقی، که نماینده قشر عامه و به قول خودش یک کارگر بچه است، دردمندانه و متواضعانه میگوید: «حالا شما نداشتههای ما رو به رخ ما نکش. در حد وسع و بضاعتم هر کاری تونستم و بلد بودم، کردم و خانواده رو به دندون کشیدم» از معدود جاهایی است که میشود حس خوب به این پدر و برادر و دایی و همسربه ظاهر نقش منفیِ کمآگاهی اما پر از عشق داشت.
اما سوال مهم این است که«پدر و مادرهای ما مگر چقدر بلد بودند و بلد هستند؟ چقدر آموزش دیدند؟ مگر بیش از این یاد گرفته بودند که از ما دریغ کردند؟ خودِ ما با انفجار اطلاعات دنیای تکنولوژی چقدر بلدیم؟ واقعیت این است که آدمها مسائل را از نگاه خود و با فیلترهای ذهنی خود میبینند. حال آن کهواقعیت سه وجه دارد: آنچه تو از زندگی میبینی و درک میکنی؛ آنچه دیگری میبیند و درک میکند و آنچه به راستی واقع شدهاست. درست مثل انیمیشن سگ و کودک.
و سوال دیگر : اگر بزرگتر را باید بزرگ داشت؛ آیا به کوچکترها نباید احترام گذاشت؟ و در جامعه مدنی و متمدن امروز آیا هنوز انسانی حق دارد انسان دیگر را بزند؟ حتی فرزند خود را؟! فروید، روانشناس و عصب شناس اتریشی میگوید: «تمدن از آنجا آغاز شد که انسان به جای سنگ کلمه پرتاب کرد.» آموزش فراگیر مهارتهای زندگی شامل ارتباط موثر، مدیریت هیجانات، فرزندپروری و … از ضروریات ارتقا سطح سلامت جامعه و زندگی برای همه افراد است.
خلیج فارس:«سنا حسینی»، بازیگر نقش سارا در سریال پایتخت، با انتشار این تصویر با بهرام افشاری در پشت صحنه این سریال، به تعریف و تمجید از این بازیگر پرداخت.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترینها؛ «سنا حسینی»، بازیگر نقش سارا در سریال پایتخت، با انتشار این تصویر با بهرام افشاری در پشت صحنه این سریال، به تعریف و تمجید از این بازیگر پرداخت و در کپشن این پست خطاب به بهرام افشاری نوشت: کنار کسی که پشت صحنه هم مثل روی صحنه میدرخشه …بی اَدا ، بی ادعا
خلیج فارس:سریال پایتخت۷ بزودی به اتمام میرسد و در این مطلب به معرفی سریال بعدی شبکه یک میپردازیم.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترینها؛جواد افشار کارگردان سریال «گاندو» سال گذشته سریال امنیتی جدیدی با نام «ناریا» جلوی دوربین برد که این سریال قرار است با پایان پخش سریال پایتخت 7 روانه آنتن شبکه یک شود.
این سریال در 50 قسمت آماده پخش شده که قرار است با پایان پخش سریال پایتخت 7 روی آنتن شبکه یک برود.
سریال جدید جواد افشار محصول مشترک مرکز سیمافیلم و معاونت برون مرزی است که پخش آن از 31 فروردین ماه از شبکه یک آغاز میشود.
آشامحرابی ، سامان صفاری ، امیریل ارجمند ، محمدرضا شریفینیا ، افسانه چهره آزاد ، رز رضوی، سیدجواد هاشمی ، حسین سحرخیز، کاظم بلوچی، فریبا متخصص، نسیم ادبی ، ویداجوان ، کمند و سپندامیرسلیمانی ، سولماز حصاری، آزیتاترکاشوند ، رامبد شکرآبی، کاوه سماک باشی، حسن میرباقری، شراره رخام، افشین سنگ چاپ، محمد شیری و صدرالدین حجازی از جمله بازیگرانی هستند که در این سریال به ایفای نقش پرداخته اند.
خلیج فارس:سکانس اکشن دیشب پایتخت که با جلوههای ویژه و پرده سبز اجرا شد، کلی واکنش مثبت در فضای مجازی داشته و حضور آن خرس هم به طور آشکار با استقبال مخاطبین پایتخت همراه شده.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترینها؛حالا کاملا متوجه شدیم که چرا تنابنده، آن استوری مثبت ۱۴ را گذاشت، احتمالا تعلیق موجود در داستان و تا حدی ترسناک بودنش را مناسب بچهها ندانستهاند.
غش کردن رحمت هم کلی سوژه خنده شده و البته اعاده حیثیت بهتاش از نسل زِد، آن فریاد خانوادهدوستیاش هم با استقبال مخاطبان جوانتر همراه شده. سه نکته جذاب ار قسمت دیشب که نشان میدهد صداوسیما با پایتخت حال خوبی دارد.
گر چه که برخی هم معتقدند، سطح نازل بسیاری از آثار شبکه نمایش خانگی و البته دست خالی صداوسیما باعث استقبال زیاد مردم از پایتخت شده است، یعنی این استقبال زیاد، لزوما ارتباط مستقیمی با کیفیت پایتخت ندارد و این سریال یک اثر کاملا متوسط است. به هر حال بینندگان فراوان پایتخت میتوانند مهمترین دلیل برای رستگاری پایتخت باشند.
خلیج فارس:عبدالرضا خزایی / روزنامهنگار نوشت: سریال پایتخت ۷ با ورود شخصیتهایی از تاجیکستان، روایت آشنای خود را وارد لایههای تازهای از معنا کرده است. نامهایی مانند «چمن»، «لطافت»، «دولت» و «شمشیر» که شاید در نگاه نخست طنزآمیز بهنظر برسند، در حقیقت حامل رمزگانهایی اجتماعی و سیاسیاند که نمیتوان بهسادگی از کنارشان گذشت.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از چند ثانیه؛«چمن» و «لطافت» یادآور طبیعت، آرامش و زندگی بیتنشاند. این نامها پژواکی از خواست عمومی برای زیستن در فضایی نرم و رها از فشارهای رسمیاند. تضاد این دو با «دولت» و «شمشیر» که نماد اقتدار، کنترل و خشونتاند، دقیق و نمادین است. بهنظر میرسد سازندگان سریال دارند به جامعهای اشاره میکنند که سیاست، حتی به سفرهها و روابط خانوادگیاش نفوذ کرده است.
صحنهای که «شمشیر» کلاهگیس خود را به باد میسپارد و تتوی داس و چکش بر سرش نمایان میشود، شوخی سادهای نیست؛ هشداریست به بازگشت نظمهای افراطی با شعار عدالت. این تصویر، با ظرافت، یادآور تجربههایی تاریخیست که در آن نظمهای ایدئولوژیک، آزادی و دگراندیشی را بهنام انضباط قربانی کردهاند.
و «دولت»- داماد تاجیکی نقی- که بیسروصدا وارد خانه شده و کمکم جا میافتد، شاید یادآور این واقعیت باشد که قدرت، گاه نه با شمشیر، که با لبخند وارد میشود؛ آرام، اما با ساختاری پابرجا.
در همین مسیر، حضور شیر سلطنتی، پشت صندلی نقی معمولی، شاید تلنگری باشد: آیا ما، بیآنکه متوجه باشیم، دوباره به آغوش قدرتهای سنتی بازمیگردیم؟ قدرتی که ممکن است با چهرهای نو، همان میل دیرین به سلطه را حفظ کرده باشد.
در این میان، نباید از شخصیت «ارشاد» نیز غافل شد؛ مردی با موهای بلند، رفتارهای آرام و پافشاری بر خواستگاری که با نامی معنادار وارد خانه نقی شده است. «ارشاد» شاید نماینده همان نظمی باشد که با ظاهری نرم و مؤدبانه، اما با اصرار بر ورود به حریم خصوصی دیگران، نقش نهادهای نظارتی مانند «گشت ارشاد» را بازی میکند. نمایندهای از سیاستی که حتی عشق را هم بینیاز از نظارت نمیداند.
پایتخت ۷ فقط داستان یک خانواده نیست؛ روایتیست از نبرد میان لطافت و شمشیر. از مواجههای پنهان میان میل به زیستن در نرمی و فشارهای ناشی از قدرت و کنترل. سریال، خواسته یا ناخواسته، تصویریست از جامعهای که در آن سیاست، عشق، سنت و خشونت درهم تنیدهاند.
و شاید—شاید—تمام این تحلیلها، فقط در ذهن منِ روزنامهنگار شکل گرفته باشد. شاید نویسندهی فیلمنامه، با خواندن این یادداشت، لبخندی از سر تعجب بزند. اما چه میتوان کرد؟ وقتی چینش شخصیتها و مسیر روایت، اینچنین دقیق و نشانهمند است، سخت میتوان از تأویل دست کشید.