رضا غبیشاوی
با گذشت چند هفته از طرح ادعاهایی علیه آیت الله کاظم صدیقی درباره دراختیارگرفتن زمین حوزه علمیه ازگل در شمال تهران، اما همچنان درباره این ادعا توضیح قطعی، کافی، کامل و قانع کننده منتشر نشده است.
نه شخص صدیقی چنین کرده و به انبوه سوالات پاسخ داده و نه سازمان های رسمی و مسوول، وارد ماجرا شده اند. کاظم صدیقی و حوزه علمیه تحت مدیریتش به عنوان دو مظنون این ادعاها نیز هربار لب به سخن گشوده اند و بیانیه ای داده اند بر حجم ابهامات و تناقضات افزوده اند و سوالات را بیشتر و ادعاها علیه خود را تقویت کرده اند.
از زمانی که صدیقی در نخستین واکنش گفت امضایش را جعل کرده اند تا زمین گران قیمت را به نامش کنند و فضای توییتر و شبکه های اجتماعی را از تعجب و شگفتی، منفجر کرد تا وقتی که منتقدان را به راه انداختن “الم شنگه” و “شرارت” متهم کرد چیزی جز شک و تردید نیافرید. شک و تردیدهایی که به کفه ادعاها و اتهامات اضافه کرد تا سنگین و سنگین تر شوند.
حوزه علمیه امام خمینی در ازگل به تولیت آیت الله کاظم صدیقی
حوزه علمیه ازگل چند بیانیه داد و آیت الله صدیقی هم آخرین بار قبول کرد غفلت کرده و از همه جز مردم عذرخواهی کرد اما نه ابهامی رفع کردند نه سوالی از انبوه سوالات پاسخ داده شد و نه شفافیتی رقم خورد تا فقط ابهامات، بزرگ و بزرگتر شوند و ادعاها و اتهامات نزد افکار عمومی، بی پاسخ بمانند.
ای کاش صدیقی همانگونه که در مصاحبه یکطرفه با صداوسیما گلایه کرده بود خود نزد محکمه می رفت و طلب می کرد درباره ادعاها بررسی کنند.
ای کاش توضیحات شفاف، کامل و قانع کننده می داد تا پرونده این ابهام بسته شود اما او هیچ کدام را انتخاب نکرد. او ابهام را انتخاب کرد. ابهام باقی ماند و روز به روز بزرگ و بزرگ تر شد تا مردم در ذهن و فکر خود، جوابی برای سوالات و ادعاها بیابند. جواب هایی متمایل به ابهام… ابهامی نزدیک به ادعاها.
اینکه در آینده چه می شود اینکه واقعیت ماجرا چه بوده نمی دانم اما این را می دانم که کاظم صدیقی، ابهام را انتخاب کرد و این یعنی تایید ادعاها نزد افکارعمومی. این یعنی پیروزی ادعا کننده در برابر آین الله صدیقی در میدان افکار عمومی. و این انتخاب خود خود کاظم صدیقی بود.
منبع:عصرایران