مهدی جعفری زاده
فلسفه پیدایش بیمه از ابتدا این بود که مردم دغدغه بیماری و درمان خود را نداشته باشند. البته تا نیم قرن گذشته، هزینههای بهداشت و درمان به حدی بود که مردم حتی بدون بهرهمندی از هیچگونه بیمهای میتوانستند آن را تأمین کنند بدون اینکه خللی در زندگی اقتصادی آنها وارد آید.
در آن زمان اگر کسی – به ویژه کارمند- بیمه بود از پوشش آن میتوانست در بهترین حالت از خدمات آن بهرهمند شود ولی اینک مردم سه دستهاند: کسانی که تحت پوشش هیچ بیمهای نیستند، کسانی که فقط از بیمه پایه بهرهمندند و گروه سوم آنهایی که تحت پوشش بیمه تکمیلی هستند.
گروه اول که تحت پوشش هیچ بیمهای نیستند چنانچه جزء طبقات ضعیف و متوسط جامعه باشند، به شدت زیرفشار هزینههای دارو و درمان قرار میگیرند و اگر خدای ناکرده مبتلا به بیماریهای صعبالعلاج و مزمن شوند و یا نیازمند عملهای سنگین باشند، باید همه اموال و دارایی خود را بفروشند تا شاید بتوانند خود را مداوا کنند.
گروه دوم که فقط از بیمه پایه استفاده میکنند فقط میتوانند بخش بسیار کوچکی از هزینههای دارو و درمان خود را تأمین کنند. اینان نیز زیرفشار مضاعف مالی قرار گرفته و اندوختههای یک عمر خود را صرف بیماری خود یا خانوادهشان میکنند.
گروه سوم که نسبت به دو گروه دیگر از بیمه تکمیلی بهره میگیرند باز برای مداوای بسیاری از بیماریها و عملها باید خود هزینه کنند چرا که بیمه تکمیلی، بسیاری از بیماریها و داروها را تحت پوشش قرار نمیدهد و یا به حد بسیار محدودی حاضر به پرداخت میباشد.
نتیجه اینکه مردم درهر سه گروه فوق با اندکی تفاوت، باید از اندوختهها، اموال و دارایی خود برای بهبود بیماریهایشان هزینه کرده و سختیهای حاصل از «بیماری و نداری» را توأمان تحمل کنند.
کاش روزی فرامیرسید که هم از شیوع بیماریها کاسته میشد و هم درصورت ابتلای جمعیت اندکی، میتوانستند بدون این همه رنج و زجر اقتصادی و درمانی مداوا شوند.
https://www.pgnews.ir/?p=299416