سروش بامداد
به تازگی ویدیویی در شبکههای اجتماعی منتشر شده که در آن یک دانشجوی دختر همراه با بغض خطاب به علیرضا زاکانی شهردار کنونی و اصولگرای تهران میگوید: نه سواد دارید و نه مدرک تحصیلی مرتبط و تمام ترمها هم مشروط شده بودید. شهردار شدن شما نتیجه خیانت به شایستهسالاری و نخبگان است!
بی آنکه بخواهیم دربارۀ این گزاره نظر دهیم چون مستلزم بیسواد دانستن شهرداری است که از او با عنوان دکتر در پزشکی هستهای یاد میشود و اساسا در مقام چنین اتهامی نیستیم اما این نکته را یادآور میشویم که شهردار شدن آقای زاکانی یک دلیل مهمتر دارد و آن هم کیفیت انتخابات همزمان ریاست جمهوری و شوراهای شهر در سال 1400 است.
به نظر می رسد خطاب دختر هم تنها به شهردار تهران نیست و از چربش وابستگی های ایدیولوژیک و وفاداری ها بر تخصص و شایسته سالاری در رده های مدیریتی شکایت دارد اما آن هم به خاطر بسته بودن حلقه است که کار را برای انتخاب مدیران درجه دوم و سوم در دولت پزشکیان نیز مشکل کرده و از سد استعلام ها یا شورهای عالی باید عبور کنند و مثلا وزیر علوم برای انتصاب رییسان دانشگاهها هم دست بازی ندارد.
درست است که به خاطر ایفای نقش کاندیدای پوششی در مناظره های انتخابات 1400 و حمله به حسن روحانی رییس جمهوری مستقر وقت می خواستند به آقای زاکانی پاداش بدهند ولی اگر شورای شهر نماینده اکثریت مردم تهران بود و بافت دیگری میداشت مرحوم رییسی او را وارد دولت می کرد کما این که اواخر دستیار اجتماعی رییس جمهور شده بود و محال بود انتخاب اعضای شورای شهری که نماینده اکثریت مردم تهران باشد زاکانی باشد که طی 4 سال بیش از نظافت و بهبود ترافیک به تبلیغات بها داده و هزینه هنگفتی از محل عوارض شهروندان صرف تبلیغات میشود هر چند در ماه های اخیر از غلظت ایدیولوژیک آن کاسته شده و کمی ملی شدهاند!
اگر انتخابات ریاست جمهوری 1400 رقابتی میبود و صحنه را با حذف نامزدهای رقیب مرحوم رییسی و حتی رییس سه دورۀ مجلس شورای اسلامی و معاون اول وقت و مستقر رییس جمهوری از قبل آماده نکرده بودند از انتخابات ریاست جمهوری بیشتر استقبال می شد و به تبع آن از انتخابات شوراها که صندوق آن در کنار ریاست جمهوری بود. به بیان دیگر اگر در تهران نرخ مشارکت بالا باشد بعید است شورایی شکل گیرد که شهرداری چون زاکانی از دل آن بیرون بیاید.
شهردار شدن زاکانی حاصل مشارکت پایین در انتخابات شوراهاست و این همان نکته ای است که دختر جوان به آن اشاره نکرده چرا که دُز سیاسی نسل جدید دانشجو به قوت نسلهای قبلی نیست و مانند اسلافشان اهل سیاست و تحلیل از منظر نقش نظارت استصوابی نیستند و از منظر اجتماعی تحلیل می کنند.
دست شورای نگهبان البته از انتخابات شوراها کوتاه است ولی مجلس برآمده از نظارت استصوابی شورای نگهبان ناظر بر آن و تأیید کننده صلاحیت نامزدهای انتخابات شوراهاست.
این که خطا از غایبان بود که با نیامدن خود زمینه انتخاب شورای شهر اقلیت را فراهم ساختند یا امکان انتخاب و انگیزهای برای حضور نبود و شوراها هم مثل ریاست جمهوری ارزیابی شد محل این بحث نیست ولی چون در سالگرد انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای 96 قرار داریم یادآور میشویم از انتخابات رقابتی ریاست جمهوری و شورای شهر تهران در 96 زاکانی درنیامد اما در 1400 درآمد چون انتخابات شوراها در 1400 بر خلاف 96 سرد بود و شهردار فعلی هم حاصل همان فضاست.
در انتخابات بعدی هم اگر همان میزان مشارکت باشد باز آش همین است و کاسه همین و اگر کمتر باشد همین چند عضو قالیبافی شورای شهر هم دیگر نخواهند بود و شهرداری از دست زاکانی به دست پایداریها خواهد افتاد اما اگر مجال مشارکت در انتخابات شوراها و در واقع دل و دماغ آن در صورت بهبود اوضاع به شرط به نتیجه رسیدن مذاکرات فراهم باشد اتفاقی دیگر رقم خواهد خورد.
از این شورای شهر بهتر از علیرضا زاکانی درنمی آمد.
منبع: عصرایران
https://www.pgnews.ir/?p=257707