خلیج فارس: به نظر میرسد امیر قلعهنویی به مرحلهای رسیده که چارهای به غیر از پذیرش انتقادات نداشته باشد.
تیم ملی فوتبال ایران به فینال رقابتهای کافا صعود کرده؛ این تیم شب گذشته با ثبت تساوی 2-2 مقابل تاجیکستان، میزبان بازیهای مرحله گروهیاش، صدرنشینی را قطعی و به فینال رسید. این موضوع اما موارد زیادی را عوض نمیکند؛ نه ثابت میکند سطح بازیهای کافا فرق کرده و این تورنمنت سطح بالا شده و نه نشانی از پیشرفت در رویکرد تیم ملی، به ویژه در خط دفاعی به چشم میآید. تنها تفاوتش این است که ظاهرا دیگر دست امیر قلعهنویی برای توجیه سبکوسیاقی که فوتبال ایران به نمایش میگذارد بسته شده است.
خوب نیستیم
از زمانی که سکان هدایت تیم ملی ایران به امیر قلعهنویی رسیده، این تیم به شدت سینوسی عمل کرده است. این بالاوپایینشدنها بیشتر در سبک بازی تیم ملی به چشم میآید؛ نه خبری از ثبات در فوتبال تماشاگرپسند از تیم ملی است و نه انسجامی که باید، در خط دفاعی وجود دارد که دلخوش به کسب نتیجه مقابل تیمهای بزرگ بود. البته که ایران در این مدت، به غیر از بازی با ژاپن در لیگ ملتهای آسیا، با رقیب چندان دندانگیری هم بازی نداشته تا دیگر معایب موجودش رو شود؛ ژاپن هم ظاهرا یک نمونه استثنا از روند تیم ملی بود که دیگر ادامه پیدا نکرد.
ایران در عصر قلعهنویی، نمایش دلپذیری نداشته و بازی با رقبای کم نامونشان هم نتوانسته به مخاطبان فوتبالی اطمینان خاطر دهد این تیم در مسیر درستی است. نتیجه حالا یکی است؛ علاوه بر بسیاری از علاقمندان به فوتبال در ایران، خود قلعهنویی هم به جرگه منتقدان تیم ملی پیوسته؛ به ویژه در همین تورنمنت کافا که از ابتدا تا انتهای 3 دیداری که ایران بازی کرده، او به اشکال مختلف، نارضایتیاش از کیفیت فنی این تیم را بروز داده. به عبارتی، پس از ماهها مقاومت، حالا قلعهنویی هم پذیرفته که این تیم خوب بازی نمیکند و برای رسیدن به موفقیت، نیاز به تغییر نگرش دارد.
حمله با منتقدان با عبارت «فوتباله دیگه»
درباره رویکرد قلعهنویی نسبت به منتقدان تیم ملی، هرچه گفته شود، تکراری است. او تا پیش از این روزها که خودش هم تا حدودی شرایط را پذیرفته، همواره نسبت به منتقدان تیم ملی نگاه منفی داشته است. در خیال امیر، منتقدان او همانهایی هستند که عاشق «چشمآبیها» و «اجنبیها» هستند و او را از قدرت در سال 2006 به زیر کشیدند. از این منظر، او همواره با به کار بردن عبارتهای تکراری و تاکید روی واژههای «حبوبغض» سعی کرده به منتقدانش بتازد. از سوی دیگر، وقتی حتی در این عرصه، دلایل خاصی برای توجیه شرایط نداشته همه چیز را به گردن قضاوقدر انداخته و گفته اگر تیم ملی انسجامی ندارد و گلهای زیادی میخورد روندی طبیعی است: «فوتباله دیگه».
چه کسی امیر را فریب داد؟
این روزها امیر قلعهنویی بیش از هر منتقد دیگری، میتواند از تیم و بازیکنانش ایراد گرفته و عرصه را بر آنها سخت کند. با این حال، پیش از همه آنها باید دوستانی که مشاورههای بیحاصل و بیفایده به او دادند تا امیر را از پذیرش واقعیت دور نگه دارند، شناخته و در این دوستی تجدیدنظر کند. قلعهنویی از زمانی که هدایت تیم ملی را به دست گرفته، تلاش کرده با تاکید روی آماری بیهوده همچون «شانس ایجاد موقعیت روی دروازه رقیب» و مالکیت توپ و «هیبریدفورمیشن»ها چشمش را روی واقعیت موجود ببندد و پشت همین آمار بیهوده که تضاد زیادی با سبک و نمایش تیم ملی دارد، پنهان شود. حالا ولی هیچکدام از این شرایط و آمارها دیگر کمکی به او نخواهند کرد. امیر باید تجدیدنظری جدی در اطرافیانش کرده، کمر همت بسته و اگر میخواهد به ماجراجوییاش در تیم ملی ادامه دهد، نه با تکیه بر دادههای بیاثر، نه با حمله به منتقدان، بلکه با کار جدی و نمایشی قابل قبول، تیمی که این روزها رتبه 2 آسیا را دارد ولی شبیه به رتبه 2ها بازی نمیکند را تکانی اساسی دهد.
https://www.pgnews.ir/?p=289762