قتل زن برادر به خاطر درخواست مهریه!

1

0

کی گفت بخاطر مهریه بود زنه بدبخت ۵ سال شوهرش تو زندان بود خواست طلاق بگیره که نامردای عوضی جلو بچه هاش کشتنش

6

3

اره بخاطر مهریه وطلاق بوده

2

0

خدا لعنتش کنه این دوتا بچه یتیم یتیم شدن

3

0

زندگی شخصی هر زن وشوهری به خودشان ربط دارد در غیر این صورت حکم باید اجرا شود تا درس وعبرتی باشد برای خانواده ها که دخلت در زندگی شخصی زن وشوهر نکند واین جانی شیطان صفت باید در ملیه عام اعدام شود چون این پست فطرت سه عضو را کشته اون بچه ها یک عمر باید اون صحنه خطرناک که مادرشون جلو چشمان جان داد از ذهن شان پاک نمی شود هرگز فقط با انتقام که این حیوان وحشی را نابود کرد🙏

1

0

به خاطر مهریه نبوده
شوهرش حبس ابدی بوده بنده خدا دادخواست طلاق داده بود
اما برادر شوهر حیوونش با تیر کشتش

0

0

کسی که کلت و50فشنگ حمل میکرده بی درنگ باید باهمون49فشنگ باقیمانده کشته بشه بیشرفه روانی، اکه به دستورشوهرخانم بوده که دیگه غم انگیزتره😔😔😔😔

1

0

برای مرحوم مغفور زهرا خرمی می‌خوانیم فاتحه مع الصلوة روحت شاد و یادت قرین رحمت الهی گلهای بهشت سایبانت دوست عزیز زن نبودی مرد بودی از خداوند متعال میخوام که مراقب فرزندانت باشه 😭😭😭😭

1

1

به نام خدا
عرض سلام وادب دارم خدمت همه ی دوستان
من خواهر مقتولم… خواهرم در روستای خودمان و روستاهای همجوار خواستگار زیاد داشت حتی عقد یه مرد از شهرستان ناعان بود که که بعداز گذشت دوماه به خاطریکه فهمید نامزدش نزول خوره طلاق گرفت ..ماباازدواج بوشهرش مخالف بودیم خودش ازدواج باغریبه را خواست …پدرم مرحومم چند روز کارش گریه زاری بود اما خواهرم خودش خواست ماهم گفتیم قسمت وتقدیره …ازدواج کردن تقریبا ۱۱ ساله ..خواهرم زینبی بود نون حلال خور بود ویه پا مرد بود زمانیکه توخونه هم بود پشت بر پشت پدرم کارمیکرد درسم میخونو رشته تجربی درسشم عالی بود….خلاصه ازدواج کرد بوشهر با شرایط سخت اوایل زندگی ساخت بچه دارند والان دارای دوتاپسره شوهرش بچه ننه بود زیاد اهل کارنبود .خواهرم طلاهاشو فروخت ویه سوپری موادغذایی باز کرد به خاطر زندگی که دوسش داشت عاشقانه تلاش کرد وباجون ودل مایه گذاشت از شوهرش خواست که داخل سوپری کارکنه ولی قبول نمی‌کرد گفت میخوام برم راننده اتوبوس بشم رفت سر اتوبوس وخواهرم خودش وایساد داخل مغازه مثل یه مرد کارکرد تااینکه یروز ماتوروستامون مراسم داشتیم وقتی آجیم برامراسم اومد چند روز موند که شب سوم هرچه زنگ میزنه گوشی شوهرش میبینه خاموشه زنگ میزنه خونواده شوهرش بهش میگن حسنو گرفتن به خاطر حمل مواد خواهرم داست دیوونه میشد چون همیشه به حسن میگفت که خط قرمزش خلافه….همون شب خواهرم به بوشهر برگشت وپیگیری آرای زندان وملاقات و….شد شوهرش گفت که موادازمن نیست فقط ندانسته حمل کردم ونمیدونم چی توساکه….خلاصه پنج سال خواهرم آبرومندانه کار کرد خرج بچه هاشو باشوهرشو که توزندون بود داد آبرومندانه ومردان زندگی کرد…همسایه هاش می‌شناسن که آجیم چه پهلوون وچه آبرومند وچه غیرتمندی بود…از همون اوایل برادرشوهر وزن برادرشوهر به خواهرم به خاطر زرنگی وبه خاطر عشقی که شوهرش بهش داشت بهش حسادت میکردن…الان یکساله حکم شوهرشو دادن خداشاهده خواهرم به مانگفت چون به خاطر عشقی که به شوهرش داشت خودشو به هرآب وآتیشی زد که نجاتش بده کجه که نرفت ازکجاکه نامه نبرد به کی که روند….شوهرش حتی عذاب زندانم نمی‌خورد سفارشی میخورد خواهرم شب وروز. اخل مغازه کارمیکرد وپول میزد حسابش چون دوسش داشت …خونواده دامادمون دامادمون ترک کردن به خاطر مخارجش حتی پیگیر بچه هاشم نبودن این خواهر وفاداران بود که پنج سال کارکرد وریخت توحلقوم اینا حالاکه بعداز کلی رفت وآمد های خواهر عریبم فایده نداشت و۴۰ سال براتون زندانی بریده شد خواهرم تصمیم گرفت طلاق بگیره به خاک زهرا برامهریه نبوده ..فقط خواهرم دیگه خسته شده بود از بس کارکرد ومورد بی مهری خونواده شوهر قرارگرفت حتی میگفت آجی آرزو دارم یروز بچه هامو بگیرن تائه دل سیر بخوابم هم مادر بود هم پدر خواهرم باهمین حقوق کمش دست نیازمند راهم می‌گرفت خرج بچه ها وشوهرشم میداد…خدامیدونه چقد زحمت کشید …دیابت گرفت ازبس سرپا داخل مغازه وایساد یبه زانوهاش آمپول میزد حتی جاری روسیاهشوم سه ماه آورد خونه خودش خود آجیم ازش پرستاری می‌کرد…براش پول میزد یه مرد نمیتونه تواین شرایط پای یه زندگی بمونه بله خواهر من زهرای من بود که فاطمی زندگی کرد وفاطمه شهید شد فقط خواست طلاق بگیره به روح خواهرم حتی راجه به طلاقش که باخودم صحبت کرد گفت من چیزی از این اموال نمیارم درسته خونه به نامه ولی مال بچه هامه یروز بزرگ شدن خودشون میان اینجا زندگی میکنن ‌.فقط دیگه توغربت خسته شدم نه خواهری نه برادی میخوام بیام پیش شما میگفت حقیقتش یکسال حکم شوهرم اومده من به شما نگفتم چون در اون موقع دیگه نمیذاشتن من بوشهر بمونم…..قتل خواهرم به خاطر مهریه نبوده خداشاهده فقط خواست طلاق بگیره هم به خونواده شوهرش وهم به شوهرش گفته بود برگه طلاق راهم زندان برده بود وبه شوهرش نشون داد…‌برادرشوهر نامردی اومد مغازه چنتامشتری داخل مغازه بود باهمسایه ها آجیم بیرونشون کرد وگفت باعروسمون کار دارم جلو چشم بچه هاش آجیم که درحال فروش وصحبت بامشتری بود ..به مشتریا گفت برین بیرون..کشتش باکلی کمری حتی خواست بچه ها خواهرمو هم بکشه که همسایه هافراریشون دادن. همسایه ها خواستن بگیرنش حتی بروی همسایه ها هم کلت کشید وفرار کرد که خداروشکر ماهشهر به دست ماموران نیروی انتظامی افتاد…این قضیه فقط باعث غم خونواده مانده این قضیه اوج خیانت دربرابر وفاداری یه زن بختياري راکه نماد اصالت وفرهنگ وغیره ومردانگی وعفت هست رامیرسونه این اتفاق وجهه ی اجتماعی داره که باعتگث ترویج فرهنگ غلط برخوردنامناسب بازن وحقوق زن راداره این اتفاق یعنی حتی حرمت زنان حتی حقوق زنان وحتک جان وامنیت زنان…البته زنی بالابر وغیره و وفلگادار که باچنین شرایطی پای یک خانواده ی نابه سامان و پراکنده وایساد زنی که بهترین عزاداری واحترام را برای مادر شوهر وپدرشوهرش داشته نه تنها من بلکه تمام قوم لر به داشتن چنین خواهر ودختر افتخارمیکنیم وازشما عزیزان میخواهم که خیلی راحت قضاوت نکنید وحتی برای چند لحظه هم که شده خودتان راهای خواهرم وخانواده داغدار ماقرار بدهید ..خداراشاهد میگیرم که مواردی که ذکر کردم عین واقعیت زندگی خواهرمه. خواهرم اهل نمز و روزه وخداپیعمبر بودن اهل حلال حروم بودن وداخل منطقه مان همه با این صفات میشناسنش ….به حمایت شمانیاز داریم تاان شاالله بتوانیم قاتل ملعون را بزودی زود به سزای عمل کثیفش برسانیم تاشاید مرهمی بر داغ وغم بزرگمان باشد….توکلت علی الله فهو حسبه