
جزیره بسیار زیبای خارگ در دل خلیج همیشه فارس همچون نگینی جذاب و دلربا درخشندگی خاصی دارد که به دلیل شرایط زیست محیطی ، دریایی ، نفتی ، امنیتی و نظامی فقط گروه محدودی آنهم به دلیل شرایط کاری و بعضا با خانواده میتوانند از این زیبایی و جذابیت بهرهمند شوند.
جزیره خارگ که زمانی محل اسکان تبعیدشدگان محاکم قضایی بود، در دهه ۳۰ خورشیدی با یک جانمایی بسیار دقیق و حساب شده از سوی شرکت ملی نفت ایران ، محل دپو و صادرات نفت ایران انتخاب شد، یعنی نفت استخراج شده توسط شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب با لوله به بندر گناوه ارسال و از آنجا هم با لوله های نفتی مستقر در خلیج فارس به مخازن نفتی جزیره منتقل شده و این انتقال با توجه به زاویه شیب جزیره به نسبت گناوه، شرایط ویژهای را ایجاد میکند، یعنی بدون ساپورت و دستگاه فشار، نفت و مشتقات ان به جزیره منتقل شده که در کل دنیا بی همتا است و از انجا هم صادرات نفت به تمام نقاط جهان صورت میگیرد ، که هنوز هم حتی با وجود تحریمهای نفتی، انجام میشود.
زمانی که شرکت نفت این پایانه نفتی را در قلب خلیج فارس بنا نهاد، فقط جمع بسیار محدودی تحت عنوان بومی به همراه تبعیدیها آنجا ساکن بودند، جزیره از همان روز اول تحت کنترل شرکت نفت قرار گرفت و از لحاظ تقسیمات کشوری هم حدودا تا اواسط دهه ۶۰ خورشیدی جزء استان خوزستان و ذیل فرمانداری آبادان قرار داشت و تا زمان شروع جنگ ۸ساله، یکی از برخوردارترین جزایر ایرانی محسوب میشد و امکانات موجود در ان به نسبت آن دوره بسیار عالی بود.
با شروع جنگ، جزیره خارگ مانند مرزهای جنوبی و غربی، خط مقدم جبهه در خلیج فارس بود و خاطرات جان فشانی کارکنان خدوم شرکت نفت به همراه دلیرمردان نیروی دریایی ارتش، همیشه در اذهان باقی خواهد ماند که لحظه ای در آن شرایط آتش و خون نگذاشتند شاهرگ حیاتی درآمد کشور که صادرات نفت بود، قطع شود.
متاسفانه از دهه 80، سختگیری های بسیار شدیدی برای حضور در جزیره حتی با فرایند قانونی وضع شد، البته نه در راستای بهتر شدن شرایط جزیره، بلکه با نگاه قومیتی و منفی، و تبدیل شدن به یک مافیای کار آنهم در اصل نه برای جوانان توانمند استان بوشهر ، بلکه برای منافع همان عده بسیار قلیل که باندهای قدرت و ثروت و انتصابات نفتی را در جزیره و حتی منطقه عسلویه در اختیار دارند، و همین امر در این سالها باعث شده جدا از پائین آمدن انگیزههای کاری کارکنان، شاهد یک پسرفت چشمگیر فرهنگی و اجتماعی هم باشیم و برخلاف سالهای منتهی به جنگ ۸ ساله و حتی دهه های ۷۰ و ۸۰ و تا حدودی دهه ۹۰ خورشیدی، که فرهنگی ناب با معرفی چهرههای هنری و ورزشی و علمی و… برای جزیره خارگ متصور بود، امروز به دلیل عدم امکان حضور افراد تاثیرگذار و شایسته سالاری و همچنین فرهنگها و خرده فرهنگهای متنوع که عامل رشد و ارتقا اجتماعی و فرهنگی هر جامعهای میتواند باشد، جزیره خارگ در مسیر خمودگی، انفعال و بسیاری از مسائل و مشکلات اجتماعی قرار گرفته و خروج بسیاری از خانوادههای پرسنل از جزیره دلیلی بر این ادعاست.
و این مطلب اول هشداری است به مسئولین و مدیران شرکت پایانههای نفتی به عنوان شرکت مادر جزیره (شرکتهای دیگری هم مانند فلات قاره، پتروشیمی و نیروی دریایی ارتش و سپاه و… هم در خارگ حضور دارند) که جمعی از این مسئولین مانند مدیریت عامل و رئیس منطقه خارگ قطعا دغدغه و حساسیت وافری همراه با تعهد دارند ولی باید برای پایان دادن به این شرایط ناگوار و تبعیض آمیز که عواقب نامطلوبی را حتی به مانند جزایر سه گانه ایرانی میتواند به دنبال داشته باشد.
دبیرخانه شورای امنیت ملی، وزارتخانههای نفت، اطلاعات، کشور و سازمان مرکزی اطلاعات سپاه هم ورود کنند و دست کاسبان این جریان را تحت هر عنوان از به اصطلاح نماینده گرفته تا مدیران سیاسی و… قطع کنند که دوباره بتوانیم شاهد جزیرهای زیبا با فرهنگی متعالی با افتخار به خلیج فارس و ایران باشیم.6+
در خاتمه پیشنهاد میشود مجوزهای کوتاه مدت و دوسه روزه با شرایط خاص برای همه مردم امکان پذیر باشد تا همه ایران به نگین خلیج همیشه تا ابد فارس ، جزیره مرجانی و جهانی و زیبای خارگ افتخار کنند.
https://www.pgnews.ir/?p=316768
316768


