خلیج فارس: صلاحالدین حاجب در سایت صدای استان نوشت: نقل است سربازی بر دروازهی دربار نگهبانی میداد، چون حاکم بگذشت و سرباز را چنین در سرما بدید، وعدهی لباسِ گرم را به سرباز داد، حاکم وعدهی خود را چون فراموش کرد دیدند که صبح سرباز جان بباخت. علت را پرسیدند گفتند یک عمر با همین لباس نگهبانیِ دربار را میداد اما در انتظارِ وعدهی فراموش شدهی حاکم، سَرما بر او غلبه کرده و از پای درآوردش.

️داستانِ پُر پیچ و خمِ یک مصوبهای که به دنبالِ تبدیلِ وضعیتِ نیروهای شرکتی بود مدتی بود که صدرِ نقلِ محافل بود و روحیهی ستودنی را به این اقشار ارتزاق کرده بود، به این امید که پس از سالها از شرایط دائم شغلی و نظامِ پرداختی متناسبی برخوردار خواهند شد.
رفته رفته این مصوبه با چالشها و حواشیها زنگ خطر را برای عدم اجرای آن به گوشِ کارکنانِ قراردادی به صدا آورد و در پیچ و خمِ مجلس و شورای نگهبان گویا هیچ راهی برای فیصلهی این طرح پیدا نشد و آن را به فراموشی سپردهاند.
سرخوردگیِ نیروهای شرکتی از این بی حَصَل، اشتیاقِ کار را از آنان ربوده است تا این وعده نیز همچون وعدههای دیگرشان، بایگانی و خاک خورده شود.طرحی که میتوانست شور و شعف را به جامعه برگرداند و منجر به انظباطهای اجتماعی و اقتصادی گردد نباید در اما و اگرهای سیاسی و نامتعارف یک معادلهی نامیمون را رقم بزند.
اگر این مصوبه اشکالِ قانونی دارد که شورای نگهبان برچسبِ ایراد بر آن زده است چگونه است که مجلسِ مقننه تن به وضع قانونی میدهد که به بلوغِ آن نرسیده است و با ردِ شورای نگهبان اخطارِ بررسی چند بارهی آن را دریافت میکند؟
یقیناً ساماندهی نیروهای شرکتی نیاز به هیچ مصوبه و اخطاری ندارد و اساساً میبایست آن را در بندهای قانون اساسیِ کشور، واژهنگاری میکردند.
اجرای این مصوبه از مصالحِ کشور و نمادِ مردمداریِ مثلثِ دولت، مجلس و شورای نگهبان میباشد.یک بار قاطعانه به این مصوبه ورود کنید و فیصلهی آن را به نفع قشر هدف ختم بخیر کنید و زمان را در مسیرِ مواضعِ مردم به پاسکاریهای اداری تان، بیهوده تلف نکنید.
در کشاکشِ بینتیجه ماندنِ این طرح، هنوز کور سویِ امیدی در ژَرفای دلِ این جامعهی کارگری آنها را به خواستشان نوید میدهد، آنها را دریابید و به این انتظار پایان دهید.