خلیج فارس: علیرضا داوودنژاد، کارگردان مشهور سینمای ایران با انتشار ویدئویی دیدهنشده، از فرزندش زادروز او را تبریک گفت.
پدر رضا داوودنژاد در پیام تلخ خود خود نوشت: “تولدت مبارک عزیزم. بیست و نهم اردیبهشت، روز تولد رضا و مصادف است با چهلم او…”
خلیج فارس:بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون در آثاری، چون فیلمهای سینمایی «محمد رسولالله (ص)» و «شادروان» و مجموعه «متهم گریخت»، از بیماری گوارشی رنج میبرد و چند وقتی است در منزل شخصی خود بستری شده است.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ایرنا، فتحالله طاهری بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون مدتی است به بیماری گوارشی مبتلا شده و در منزل شخصی خود بستری است و به همین علت از حضور در پروژههای سینمایی و تلویزیونی محروم شده است؛ در حالی که هزینههای درمان بسیار بالاست و او بدون درآمد، توان پرداخت این هزینه درمان را هم ندارد.
فتحالله طاهری بازیگر سینما و تلویزیون در آثاری، چون سد معبر، محمد رسول الله (ص)، پرویز، یک اسم و سریالهای نوبت لیلی، سیاوش، شرایط خاص، دردسرهای عظیم، قهر و آشتی، ایفای نقش داشته است.
طاهری سابقه ۶۰ سال اجرای تعزیه را در کارنامه هنری خود دارد. او همچنین سابقه اجرای نمایشهای تئاتر مختلفی را در کنار استاد داوود فتحعلی بیگی در کارنامه نمایشی خود دارد.
از نمایشهایی که فتحالله طاهری در آنها حضور داشته میتوان به نمایش هفت خیار شاهانه اشاره کرد.
خلیج فارس:با افشا و رمزگشایی جدید از پرونده «زهره فکور صبور» ابعاد تازهای از ماجرای خودکشی این بازیگر سینما و تلویزیون آشکار شد تا پس از سه سال از آن اتفاق تلخ، بار دیگر این قصۀ پر غصه به اذهان عمومی احضار شود و مورد خوانش مجدد قرار بگیرد. البته کشف و افشای اطلاعات تازه در این پرونده، به خوانشهای جدید و تکمیلی هم راه میدهد و حالا بهتر میتوان گزارشی از واقعیت ارایه داد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از عصرایران، با توجه به دستگیری فردی که متهم شده در خودکشی این بازیگر نقش داشته حالا میتوان این مرگ را نه یک خودکشی خودخواسته که ناشی از فشار روانی و استیصال جبری دانست که بر زهره فکور صبور تحمیل شده است.
طبق گفته وکیل زهره فکور صبور بعضی جزییات پرونده اخلاقی و محرمانه است و شامل تهدید و اخاذی از خانم فکور صبور بوده است.
حسین شاهرخی همچنین گفته است: «احتمالا تعداد شاکیان فرد متهم به قتل زهره فکور صبور بیشتر از چیزی است که پیشبینی میکنند.»
با توجه به اشارهای که به جزییات پرونده اخلاقی و محرمانه شده، در ذهن بسیاری از افراد خاطره تلخ و جنجالی اتفاقی تداعی شد که درباره یک بازیگر زن دیگر و سالها قبل رخ داد که البته او تاب آورد و به جای خودکشی کوچ کرد هر چند بعید است روح او از آن زخمها پالوده شده باشد.
به نظر میرسد چنین موقعیت مشابهی تکرار شده و این بار آن با فیلم خصوصی در دست قصد تهدید و اخاذی در میان بوده منتها این بار شوربختانه بازیگر زن جوان تاب نیاورده و از ترس و استیصال دست به انتحار زده است.
فارغ از سویههای قضایی و اخلاقی این پرونده، آنچه در چنین اتفاقاتی قابل تأمل است سویههای ملتهب و پرمخاطره شهرت و زیست سلبریتیهاست که به واسطۀ فناوریهای دیجیتالی میتواند جان آنها را هم در معرض فشار و تهدید قرار دهد و حتی به مرگ منتهی کند.
به همان اندازه که جهان رسانهای تکنیکال میتواند به نامآوری بیشتر بینجامد میتواند به بدنامی یا قضاوتهای کشنده هم دامن بزند و شمشیری دو سر است.
در این میان البته همه به یک شکل واکنش نشان نمیدهند. یکی مثل آن بازیگر کوچ کرده از وطن به هر سختی جانکاهی تاب میآورد و زنده میماند (اگرچه بار شرمی سنگین را همواره بر دوش میکشد) و یکی دیگر ممکن است بلایی بر سر خودش بیاورد و بهای زندگی حرفهای او پایان دادن به زندگی خودش باشد.
این رخدادها اما تلنگری است بر اندیشیدن به ضرورت رعایت اخلاق متناسب با فضای جدید در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی و مواجهه با فناوریهای نوین رسانهای.
بدیهی است چهرههای شناخته شده و مشهور و به اصطلاح سلبریتیها بیش از دیگران در کانون این بحرانها و تهدیدها قرار دارند و ممکن است درز کردن رخدادی از زندگی خصوصی انها در فضای عمومی به اتفاقات و آسیبهای تلخ و ضربه زنندهای برای آنها تبدیل شود که سرنوشت فردی و حرفهایشان را تحت الشعاع خود قرار دهد اما آن سوی ماجرا هم باید به امثال متهمی دستگیر شده اشاره کرد که چگونه به اعتبار و آبرو و در نهایت با زندگی و حیات انسانی دیگر بازی میکنند و جامعه را به آشفتگی میکشانند.
در جامعه و جهانی زیست میکنیم که هرچه تکنولوژی پیشتر میرود، ضرورت اخلاقی زیستن افزونتر میشود. انسان مدرن قطعا به جامعه اخلاقیتر نیاز دارد دقیقا به این دلیل که امکان بیاخلاقیها گسترده شده است.
چه بسیار زندگیهای واقعی که به واسطه زیست مجازی و مناسبات آن از هم پاشیده شد و چه روانهایی که فروپاشید. این آشفتگیها و پریشانیها البته به ذات و ماهیت جهان دیجیتالی ربطی ندارد.
جانهای آشفته و پریشان است که هر نوآوری در جهان را به ابزاری برای بحران آفرینی تبدیل میکند. سلبریتی و غیر سلبریتی هم ندارد، عقل سالم در روان سالم است.
خلیج فارس:امروز جمعه ۱۴ اردیبهشت در رویدادی کم نظیر، بزرگان فرهنگ و ادب و هنر در موزه سینما گردهم آمدند و به تماشای فیلم سینمایی “مست عشق” آخرین فیلم حسن فتحی که بر اساس برداشتی آزاد از حکایت شمس و مولانا ساخته شده است، نشستند.
به گزارش «خلیج فارس» به نقل از عصرایران، شاید به جرات بتوان گفت که جمع کردن چنین بزرگانی در کنار هم، تنها در سایه اسامی بزرگی، چون شمس و مولانا امکان پذیر بود که با همت سازندگان فیلم سینمایی مست عشق و “بنیاد شمس و مولانا” این امر محقق شد.
بزرگانی از دکتر محمدعلی موحد مولوی شناس و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب کشور، دکتر کریم زمانی و دکتر جلالالدین کزازی و دکتر ژاله آموزگار از ادیبان و مولویپژوهان برجسته، پروفسور ارفعی زبانشناس و متخصص زبانهای باستانی کشورمان که ترجمه منشور کوروش از خدمات ارزنده ایشان به تاریخ و فرهنگ کشورمان به شمار میآید تا استاد لوریس چکناواریان و استاد خدایی از بزرگان موسیقی کشور، استاد کریم زمانی، استاد محمد حیدری، استاد عینالدین صادقزاده و استاد سبزه که همگی از اساتید بنام خطاطی و خوشنویسی کشور هستند، دکتر موسی غنی نژاد استاد برجسته اقتصاد و دکتر عبدالمحمود رضوانی مترجم و زبانشناس بزرگ کشورمان که ترجمه گلستان سعدی به انگلیسی از شاهکارهای ایشان است، دکتر سید احمد محیط طباطبایی، دکتر یونس شکرخواه، دکتر نمکدوست و دکتر فرید قاسمی که همگی از اساتید نامدار حوزه ارتباطات به شمار میروند، در برنامه صبح امروز در سالن سینماتوگراف موزه سینما به تماشای “مست عشق” نشستند.
این مراسم که از ساعت ۱۰ صبح و با حضور حسن فتحی کارگردان و فرهاد توحیدی نویسنده فیلمنامه فیلم سینمایی مست عشق آغاز شد، با تماشای فیلم ادامه یافت و پس از آن این اساتید در کنار یکدیگر و در محفلی دوستانه به بحث گفتگو درباره فیلم و محتوای آن پرداختند.
ابتکار گروه تولید فیلم سینمایی مست عشق در برنامهریزی این رویداد که به نوعی با هدف ایجاد همگرایی میان جامعه نخبگانی و مخاطبان سینمایی شکل گرفته بود، در پایان مراسم و پس از اتمام فیلم بازخوردهای بسیار مثبتی را به همراه داشت.
حضور ستارگانی، چون دکتر محمدعلی موحد در کنار لوریس چکناواریان پیام آور این واقعیت جذاب بود، که پاسداران و نگاهبانان تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم، همچنان برای حمایت از آثار فاخری که مبلغ و نمایندهی چهرهی زیبای «ادبیات پارسی و عرفان ایرانی» در پیش چشم مردم جهان است، در کنار هنرمندان متعهد کشورمان ایستادهاند تا همچون همیشه، سالنهای سینما محلی برای گرد آمدن فرهیختگان و تعالی فرهنگ باشد.
هرچند بازخورد شگفت انگیز این چهرههای دانشمند و نکته سنج، مسئولیت دستاندرکاران و خالقان اثر را در آینده سنگینتر میکند، اما در عین حال، تعاریف زیبایی که این ستارگان درخشان آسمان فرهنگ و ادب کشور از فیلم و محتوای آن داشتند و رضایتمندیشان از نحوه پرداختن به ظرایف رابطه شمس و مولانا برای عوامل سازنده فیلم بسیار جالب توجه و امیدوار کننده بود.
امروز مجمع ستارگان با زبانی که مخصوص خودشان است گفتند: اگر خوب بسازید، خوب ببینید و به داشتههای این مرز بوم آگاه و مؤمن باشید، در کنار شما هستیم.
این علاقمندی از تشویقهای پایان فیلم تا احساسات برانگیخته تعدادی از مخاطبان که بویژه لحظات انتهایی فیلم را با چشمانی اشکبار دنبال میکردند تا سخنانی که پس از اتمام فیلم و بیرون از سالن نمایش عنوان میکردند، همگی نشان از آن داشت که فیلم توانسته است در رسیدن به بخش قابل توجهی از اهداف خود که همانا بازنمایی برگی از تاریخ زرین فرهنگ و ادبیات کشورمان حول دو شخصیت برجسته آن یعنی شمس و مولانا است، موفق عمل نماید.
خلیج فارس:هرچند وقت یکبار خبری جعلی یقه هنرمندان را میگیرد و در این میان استفاده از هوش مصنوعی در فضای مجازی قوز بالا قوز شده است.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از باشگاه خبرنگاران، از ۱۴ دی ۱۴۰۱ که ترانه علیدوستی با قرار وثیقه آزاد شد، دیگر کمتر مثل سابق با جنجال سر زبانها بود، تا اینکه این اواخر نادره حکیم الهی، مادر ترانه علیدوستی بدون اینکه نامی از بیماری دخترش ببرد، گفت که ترانه به بیماری سختی مبتلا شده، که اکنون حالش خوب است. او بدون اینکه نامی از بیماری ببرد، گفت: منشا بیماری دخترش مشخص نیست.
چند روز بعد تصاویری از ترانه علیدوستی و ملاقات پدرش و بازیگران با او در فضای مجازی منتشر شد، که مشخص شد این تصاویر متعلق به بستری شدن الناز شاکردوست است، که چند سال پیش سر صحنه فیلمبرداری دچار حادثه شده بود.
بر اساس ماده ۱۶، قانون جرائم رایانهای، هرکس به وسیله سامانههای رایانهای یا مخابراتی فیلم یا صوت یا تصویر دیگری را تغییر دهد، یا تحریف کند و آن را منتشر یا با علم به تغییر یا تحریف منتشر کند، به نحوی که عرفاً موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج میلیون (۵.۰۰۰.۰۰۰) ریال تا چهل میلیون (۴۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد. اگر تغییر یا تحریف به صورت مستهجن باشد، متهم به حداکثر هر دو مجازات مقرر محکوم خواهد شد.
بر اساس ماده
۱۷، هرکس به وسیله سامانههای رایانهای یا مخابراتی صوت یا تصویر یا فیلم خصوصی یا خانوادگی یا اسرار دیگری را بدون رضایت او جز در موارد قانونی منتشر کند یا دسترس دیگران قرار دهد، به نحوی که منجر به ضرر یا عرفاً موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج میلیون (۵.۰۰۰.۰۰۰) ریال تا چهل میلیون (۴۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.
سید رضا نقینژاد اورنگ، کارشناس و منتقد سینما در واکنش به خبرسازیهای جعلی که چند وقت یکبار یقه هنرمندان را میگیرد، گفت: متاسفانه بعضی از شبه هنرمندان و شبه بازیگران برای اینکه توی چشم باشند، برای خودشان شایعه درست میکنند، یا به افرادی پول میدهند تا برایشان اینکار را کند. وقتی خبر منفی درباره آنها منتشر شد، ناگهان سر زبانها میافتند. چون آنها نمیتوانند با هنرشان دیده شوند، دست به دامن اخبار جعلی میشوند.
اورنگ ادامه داد: بعضی از فعالان فضای مجازی به دنبال خوراک میگردنند. آنها وقتی میبینند خوراکی ندارند، از صدا، تصویر و فیلم افراد سوء استفاده میکنند. افراد باید به حریم یکدیگر احترام بگذارند. اگر بنا به کنترل فضای مجازی است، باید نظارتها شدید باشد تا دیگر شاهد این سوء استفادهها نباشیم. وقتی ناگهان در فضای مجازی اعلام میشود که فلان شخص فوت کرده یا در بیمارستان بستری است و بلافاصله تکذیب میشود، با جان مردم بازی میکند. الان فضای مجازی به گونهای شده که آدمها فکر میکنند هر کاری میتوانند انجام دهند و دیده نمیشوند.
به گفته این کارشناس سینما، وقتی یک خبرنگار مطلبی را مینویسد، همه نهادها به سراغش میروند و شکایت میکنند. چرا برای بیسامانی فضای مجازی کاری نمیشود؟ حتماً باید سوء استفاده رخ دهد؟ ما باید به دنبال پیشگیری باشیم. از طرفی، استفاده از هوش مصنوعی در فضای مجازی قوز بالا قوز شده است.