

استقلال صاحب رکورد بیشترین تغییر سرمربی در یک فصل از لیگ برتر شد.
شاید بدبینترین هوادار استقلال در این فصل، چنین نیمکت متزلزل و بیثباتی را برای تیمش پیشبینی نمیکرد ولی با برکناری میودراگ بوژوویچ، مجتبی جباری، ششمین سرمربی استقلال در این فصل خواهد بود. استقلال با این تغییر با رکورد بیشترین تغییر سرمربی یک تیم در یک فصل در تاریخ لیگ برتر برابر شد.
استقلالیها در فصول اخیر همیشه از عدم ثبات نیمکت مربیگری گلایه میکردند تا اینکه در این دوره پس از ۷ فصل، دومین فصل متوالی را با یک مربی آغاز کردند تا این اتفاق، نویدبخش روزهای باثبات برای این تیم باشد ولی در رخدادادی غیر قابل باور در این فصل به اندازه تمام این ۷ فصل همکاری با مربیان مختلف را تجربه کردند. جواد نکونام در این دوره از لیگ تنها ۵ بازی استقلال را رهبری کرد و یکی از زودترین کنارهگیری مربی تاریخ این باشگاه رخ داد تا آغازی باشد بر تزلزل باورنکردنی نیمکت استقلال.
پس از پایان کار نکونام در استقلال، سهراب بختیاریزاده به صورت موقت، سرمربی آبیپوشان شد تا اینکه پیتسو موسیمانه هدایت استقلال را برعهده گرفت. در اتفاقی عجیب، پیتسو موسیمانه با تنها ۱۱ بازی مربیگری در لیگ، رکورددار بیشترین مربیگری در این تیم در فصل اخیر محسوب میشود. موسیمانه پس از گذشت ۲ هفته از نیمفصل دوم، قرارداد خود را به صورت یک طرفه با استقلال فسخ کرد و پس از آن دوباره سهراب بختیاریزاده و بعد از او، محمد نوازی برای یک بازی سرمربی استقلال شد تا اینکه در روز قبل از داربی میودراگ بوژویج به امید اینکه برانکویِ دوم شود، پنجمین سرمربی استقلال شد.
بوژوویچ در ۷ بازی در لیگ بردی نداشت و جای خود را به مجتبی جباری داد و اگر جباری تا پایان فصل سرمربی استقلال باقی بماند، این تیم در نیمفصل دوم به طور متوسط در هر ۳ بازی یک مربی متفاوت داشته است. استقلال در شرایطی ششمین سرمربی خود را در این فصل تجربه میکند که در لیگ تنها ۶ برد داشته است.
رکورد بیشترین سرمربی در یک فصل به استیلآذین لیگ دهم تعلق داشت. این تیم که در آن فصل به لیگ سقوط کرد، در یک فصل ۶ مربی متفاوت را تجربه کرد؛ با این تفاوت که آن فصل از لیگ ۱۸ تیمی بود و استیلآذین این تغییرات را در تعداد بازی بیشتری انجام داد. استیلآذین فصل را با سرمربیگری لوبیسا تومباکویچ آغاز کرد. پس از کسب نتایج ضعیف، افشین پیروانی و محمد خاکپور سرمربی این تیم شدند. پس از این دو مربی، علی پروین بدون حضور روی نیمکت یک بازی این تیم را هدایت کرد. امید نمازی و محمود یاوری دیگر سرمربیان استیلآذین تا پایان فصل بودند.
منبع: فوتبال ۳۶۰
خلیج فارس: سبروس مقدم روایت میکند که محسن تنابنده سوژهای تعریف کرد و همه روی آن توافق کردند، سپس ماجرای شهاب سنگ، کمپر، ماشین پرنده و موقعیتها و اتفاقات اضافه شد. اینها همه هزینه بر و زمانبر بودند و طبیعی است که نمیشد امروز قصه را نوشته و هفته دیگر کلید بزنیم.
به عنوان مثال، فرآیند ساخت اتوبوس را توضیح میدهم؛ از زمانی که آقای تنابنده مشخص کرد که یک اتوبوس در فیلمنامهاش دارد که باید تبدیل به محل زندگی شود، تا زمانی که به اتوبوسی برسیم که بتواند در جاده حرکت کند و همه در آن بنشینند، حدود ۶ ماه طول کشید.
به قیمتها ورود نکردم اما ما ابتدا سعی کردیم از شرکت واحد یک اتوبوس اسقاطی بگیریم و روی آن کار کنیم که نشد. به هر حال، فرآیند بروکراسی زمان بر بود. شرکتی این اتوبوس را به ما داد و حدود ۲ ماه پیمان قانع طراح صحنه سریال، آن را تجهیز کرد. مخاطب «پایتخت» هر بار دوست دارد اتفاق جدیدی ببیند، اگر مثلاً موتوری داریم که رحمت صاحبش است یک باکس با مدل خودش برایش طراحی میشود، لباسها و جزییات همه برای تماشاگر ما تازههایی دارد که در همه فصلهای «پایتخت» این کار انجام شده است. درنهایت از زمانی که نگارش شروع شد و آرش عباسی روی متن کار کرد تا به قسمت اول برسیم، زمانی سپری شد چون بارها متن نوشته و توسط تنابنده تایید نمیشد و تغییر میکرد و بازنویسی میشد.
خلیج فارس: محمد مهاجری (فعال رسانهای اصولگرا) در کانال تلگرامش نوشت: آقای رئیس صداوسیما، سلام
دیروز دوستی برایم نوشته بود که همینالان تلویزیون دارد فیلم عمرمختار را نشان میدهد. فیلم در باره مبارزه مردم لیبی با ایتالیاست و در فیلم نشان میدهد که مذاکرات شکست میخورد. صداوسیما این همه روز را رها کرده و هماینک که مذاکرات در ایتالیا انجام میشود، آن را پخش میکند! لابد هیچکس هم نمیفهمد که منظور از پخش این فیلم چیست!
هنوز چندساعتی از این موضوع نگذشته که برنامهای در تلویزیون پخش میشود که خلاف وحدت فرقههای دیناسلام است. بعدش هم صداوسیما بیانیه میدهد که فلانیها را برکنار کردیم و… و تحویل دادگستری و حراستیها دادیم و از اینحرفها.
دوسه روز قبل هم برنامهای که از قبل ضبط شده بوده روی آنتن میرود که آن هم جنجال میشود و…
اینها فقط مشت نمونهخروار است؛ و نشان میدهد خطاها حال همه را به همزده. همچنین ثابت میکند جنابعالی توان ادارهمجموعهای را که به شما سپرده شده است ندارید. بدتر اینکه اصلا رئیس صداوسیما شما نیستید و یک نظام ملوکالطوایفی حاکم شده و هر باند و جریانی سهم خودش را میبرد. این وسط اسم فردی به نام آقای وحید جلیلی هم مطرح میشود که بعضیها میخواهند بگویند رئیس واقعی صداوسیما اوست. اما کسانی که میشناسندش معتقدند نباید گناهش را شست، چون او هم طفلکی مانند شماست و کاری دستش نیست.
قصه آن است که اداره این همه شبکه رادیویی و تلویزیونی که هر کدامش به یک حکومت خودمختار شبیه است کار شما نیست. حتی اگر به ۴۵سال پیش که تلویزیون فقط کانال یک و دو داشت (و هرکدام هم فقط چند ساعت برنامه داشت) برگردیم، باز هم مدیریتش از سر شما زیاد است چه برسد به الان که حتی ادارهکردن بعضی مجریهای تلویزیون هم از دست شما خارج است.
خواستم یک پیشنهاد به شما بدهم:
دست آقاوحید جلیلی را بگیرید و با هم از دفترتان بروید منزل. کلید را هم به نگهبان جلوی درب صداوسیما بدهید. دوهفته بروید منزل یا هرجای دیگری. آن وقت است که متوجه خواهید شد بودن و نبودنتان چه فرقی میکند. قطعا اگر اوضاع بهتر نشود بدتر نخواهدشد. آسمان هم به زمین نمیاید. اینقدر هم شاهد گاف و اشتباه نخواهید بود.
در همین دو هفتهای که نیستید به تفریحات سالم بپردازید. فیلمها و سریالهای صدبار تکرارشده صداوسیما را ببینید و اگر فرصت شد سرچ کنید و نحوه مدیریت رسانههای تصویری منطقه و جهان را مرور کنید. در انصورت خواهید دریافت که چقدر از قافله عقبید. اگر کلاهتان را قاضی کنید و در این دو هفته به عملکردتان فکر کنید دیگر به این فکر نمیکنید که برگردید و کلید را از نگهبان پس بگیرید.
ایام خوبشدن حال صداوسیمای بدونجبلی_جلیلی مستدام!
خلیج فارس: روز گذشته سخنگوی اتحادیه بنکداران مواد غذایی ضمن انتقاد از سیاستهای واردات و ضعف نظارت بر بازار برنج، از تخلفاتی پرده برداشت که طی آن، برنج پاکستانی با بستهبندی برنج ایرانی و به نام محصول داخلی به فروش میرسد؛ ماجرایی که افزایش قیمتها و سردرگمی مصرفکنندگان را به دنبال خواهد داشت.
در هفتهها و روزهایی که بازار پر فراز و نشیب برنج با نوسانات قیمتی و سردرگمی مصرفکنندگان همراه است، گزارشهایی ناراحت کننده از عرضه برنجهای وارداتی بهویژه برنج پاکستانی، با بستهبندی و نام برنج ایرانی منتشر شده است؛ موضوعی که نهتنها اعتماد خریداران را خدشهدار کرده، بلکه از ضعف نظارت و سوءمدیریت در فرآیند واردات و توزیع این کالای اساسی حکایت دارد. در همین رابطه، حسین فرهادی – عضو هیئت مدیره و سخنگوی اتحادیه بنکداران مواد غذایی به بررسی ابعاد این تخلفات و دلایل شکلگیری چنین پدیدهای پرداخته است.
حسین فرهادی – عضو هیئت مدیره و سخنگوی اتحادیه بنکداران مواد غذایی، به تشریح مشکلات و تخلفات موجود در بازار برنج پرداخت و ریشه این مسائل را در سوءمدیریت شبکه توزیع، قیمتگذاری و نظارت دانست.
وی با اشاره به تخلفات رایج در بازار برنج، اظهار کرد: برنج پاکستانی که به دلیل شباهت ظاهری به برنج ایرانی مورد سوءاستفاده قرار میگیرد، یا بهصورت مخلوط (مثلاً ۵۰ درصد ایرانی و ۵۰ درصد پاکستانی) یا بهطور کامل در کیسههای برنج ایرانی بستهبندی شده و به نام برنج ایرانی فروخته میشود. این کار تخلف است.
فرهادی افزود: برنجی که باید کیلویی ۶۰ تا ۶۵ هزار تومان باشد، ابتدا به دلیل خرید در حجم بالا توسط برخی سودجویان، در بازار به ۹۰ هزار تومان میرسد. سپس این برنج با بستهبندی به نام برنج ایرانی، تا کیلویی ۱۲۰ الی ۱۳۰ هزار تومان به فروش میرسد که این افزایش قیمت نتیجه تخلفاتی است که در سایه نبود مدیریت صحیح توزیع و نظارت مؤثر رخ میدهد.
سخنگوی اتحادیه بنکداران مواد غذایی درباره نحوه نظارت بر این تخلفات گفت: نظارت وجود دارد، اما این تخلفات اغلب بهصورت مخفیانه انجام میشود. بازرسان معمولاً نمیتوانند بهراحتی این مسائل را تشخیص دهند، چون تشخیص برنج ایرانی از پاکستانی نیاز به تخصص دارد. این کار از طریق کارشناسان زبده اتحادیه که تخصص لازم را دارد، انجام میشود. نهادهای بازرسی حتما جهت برخورد با تخلفات باید از کارشناسان اتحادیه استفاده کنند.
وی با انتقاد از سیاستهای وارداتی دولت، اظهار کرد: ریشه مشکل اینجاست که برنج پاکستانی با ارز دولتی (۲۸۵۰۰ تومان) وارد میشود. این ارز باعث میشود قیمت برنج وارداتی بین ۵۵ تا ۶۰ هزار تومان باشد. واردکنندگان این برنج را بهصورت قطره چکانی و دو فاکتوره در بازار توزیع میکنند؛ که همین امر باعث شده قیمت برنج پاکستانی به کیلویی ۹۰ هزار تومان در بازار برسد، اما یک سری افراد متخلف آن را با برنج ایرانی مخلوط میکنند یا بهطور کامل در کیسههای برنج ایرانی پر میکنند و به قیمت برنج ایرانی به فروش میرسانند این سوءمدیریت در واردات و توزیع است که چنین مشکلاتی را ایجاد میکند.
خلیج فارس: از تقویت کلیه تا درمان افسردگی؛ همهچیز درباره دمنوش معجزهآسای گل گاوزبان و نکاتی که قبل از مصرف آن باید بدانید در ادامه مطلب آمده است.
دمنوش گل گاو زبان یک نوشیدنی پرخاصیت با طبع گرم که هم آرامشبخش است و هم کلیهها را تقویت میکند؛ اما مصرف آن برای همه مناسب نیست!
گل گاوزبان با طبع گرم و نشاطآور، تقویتکننده بدن و آرامشبخش است. برگهای این گیاه بهعنوان یک تصفیهکننده قوی خون عمل میکنند.
درمان ورم و التهاب کلیه، تقویت عملکرد کلیهها و تنظیم اختلالات ادراری و تعریق.
سرشار از ویتامین C؛ مؤثر در درمان سرماخوردگی، تنگی نفس و گلودرد، بهویژه هنگام ترکیب با عسل طبیعی.
بهبود افسردگی و افزایش انرژی در افراد ضعیف (با احتیاط برای مبتلایان به فشارخون بالا).
روشنکننده پوستهای تیره ناشی از مصرف غذاهای ناسالم مثل سوسیس، کالباس.
کمک به درمان اختلالات حواس و پیشگیری از سرطان به دلیل وجود منیزیم.
مصرف طولانیمدت ممکن است فشار خون را افزایش دهد.
ممنوع برای زنان باردار، شیرده و کودکان.
تداخل خطرناک با داروهای اعصاب (ضدافسردگی، آرامبخش، آنتیهیستامین و…).
۱. در قوری با گنجایش سه پیمانه آب جوش، گل گاوزبان و نبات بریزید.
۲. لیموعمانیها را شسته و با چنگال سوراخ کنید، سپس به قوری اضافه کنید.
۳. آب جوش را روی مواد ریخته و ۲۰ تا ۳۰ دقیقه روی بخار کتری دم کنید.
این دمنوش، بهعنوان یک مسکن طبیعی برای افراد خسته یا دچار استرس عمل میکند و میتواند به آرامش و تقویت بدن کمک کند. با این حال، قبل از مصرف، بهتر است با پزشک مشورت کنید، بهویژه اگر شرایط خاص پزشکی دارید.
*همشهری آنلاین
رضا حیران
“شکلات دبی” به پدیده ای فراتر از شکلات تبدیل شده است.
خبر جدید اینکه تولید جهانی این شکلات باعث افزایش مصرف پسته در جهان و افزایش 30 درصدی قیمت آن شده است. صادرات پسته ایران به امارات هم 40 درصد افزایش داشته است. پیش از این هم برند “شکلات دبی” باعث جنجال دادگاهی در آلمان شد. شرکت وارد کننده “شکلات دبی” از دبی، به واردات و توزیع شکلات دبی تولیدی ترکیه به آلمان بدون اعلام محل تولید، اعتراض کرده بود. در نهایت حکم دادگاه به سود شاکی صادر شد. شکایت و شکایت کشی مشابه درباره شکلات دبی در دیگر کشورهای اروپایی هم ادامه دارد.
چندی قبل هم در یکی از فروشگاه های زنجیره ای شیرین عسل متوجه محصول جدید این شرکت شدم. بله درست حدس زدید: شکلات دبی. پیش از این هم در سوپرمارکت محل، با انواعی از شکلات دبی تولید ترکیه روبه رو شدم. شنیده ام ساعدی نیا هم شکلات دبی تولید کرده است.قبل تر هم ویدئوی کوتاه یک دختر کره جنوبی در شبکه اجتماعی تیک تاک دست به دست شد که با ذوق و شوق از خرید شکلات دبی در سفر به این شهر صحبت و تعریف می کرد.
خلاصه اینکه هم اکنون شکلات دبی در کنار فرودگاه دبی، هواپیمایی امارات، هتل برج العرب و برج خلیفه، به یکی از برندها و نمادهای این شهرکشور تبدیل شده است. شکلات دبی، دوباره این شهر خاورمیانه ای را به موضوع جهانی تبدیل کرده است.
حالا به دبی، یک مقصد گردشگری جدید همه اضافه شده است. مسافران، سوغاتی جدیدی به همراه خواهند داشت و در بازگشت درباره خرید و خوردن و مزه آن خاطره تعریف خواهند کرد.
این شکلات جدید با مزه ابتکاری از ترکیب کنافه (نوعی شیرینی خاورمیانه ای) و شکلات ساخته می شود. البته با پسته بیشتر. گفته شده اولین بار، شکلات جدید در یک کارگاه دبی تولید شد اما تعریف و معرفی تصادفی آن توسط یک بلاگر تیک تاکی، شهرت جهانی برای آن رقم زد.
چگونه شکلات دبی به یک پدیده تبدیل شد؟
1- دبی بزرگترین مرکز تجارت در خلیج فارس و حتی خاورمیانه است. این طبیعی است که در جایی که محل بزرگترین تجارت ها و معاملات و داد و ستدهاست، عرضه کالای جدید با استقبال بیشتری همراه می شود و امکان انتشار آن بیشتر است. دبی یکی از آزادترین مناطق جهان در فعالیت تجاری و اقتصادی است. از آسانی در واردات و صادرات تا راه اندازی کسب و کارهای جدید.
2- دبی، یکی از متنوع ترین جمعیت های جهان را دارد. در جمعیت 10 میلیون نفری امارات، 9 میلیون نفر شهروندان خارجی مقیم و یک میلیون نفر، شهروندان بومی اماراتی هستند. جمعیت شهر دبی نیز 3.5 میلیون نفر است که 3.2 میلیون نفر خارجی مقیم و بقیه (300 هزار نفر) شهروندان اماراتی هستند.
خارجی ها البته در دیگر کشورهای جنوب خلیج فارس هم نسبت بالایی از جمعیت کشورها را تشکیل می دهند اما هیچ کدام تنوع امارات را ندارند. از بیش از 100 کشور جهان، شهروندان آنها در امارات کار و زندگی می کنند. فرودگاه دبی به 272 شهر در 107 کشور جهان پرواز دارد.
ایجاد فضایی که شهروندان بیش از 100 کشور بتوانند در کنار هم کار و زندگی کنند در کنار آزادی های اقتصادی و فرهنگی، حتما زمینه را برای خلاقیت و ابتکار باز می کند چرا که این دو حاصل تعامل و ارتباط تفاوت ها و تنوع هاست. البته دبی آزادی رسانه ای و سیاسی ندارد. نه برای شهروندانش و نه برای شهروندان خارجی مقیم یا گردشگر اما سعی می کند با کیفیت بالای خدمات و کارآمدی، آنها را جایگزین کند.
علاوه براین، در دبی، فضای کسب و کار و فعالیت اقتصادی برای شهروندان خارجی هم مهیا و آسان است. نه شهروندان اماراتی نسبت به سکونت و کار خارجی ها حساسیت یا نژادپرستی دارند نه زندگی و فعالیت خارجی ها در امارات و دبی، با محدودیت های سلیقه ای و غیرمنطقی روبه رواست.
3- در امارات، شبکه های اجتماعی فیلتر نیست. علاوه بر این، بزرگترین شرکت های فناوری و شبکه های اجتماعی در دبی دفتر نمایندگی دارند. از جمله می توان به اقامت مالک و مدیر تلگرام (پاول دورف) در این شهر اشاره کرد. این را با ایران مقایسه کنید که نه تنها همه شبکه های اجتماعی و پیام رسان ها فیلتر هستند (به جز واتس اپ که به تازگی باز شد) بلکه تیک تاک به شکلی فیلتر شده که حتی با فیلترشکن هم باز نمی شود.
4- دبی نسبت به مساحت و جمعیت خود، یکی از بیشترین آمار گردشگران و مسافران را دارد. دبی 3.5 میلیون نفری به تنهایی در سال گذشته میلادی، بیش از 17 میلیون بازدیدکننده و گردشگر را به خود اختصاص داد. بیشترین گردشگران هم از اروپا ( سهم 34 درصدی) هستند. تعداد گردشگران دبی در نخستین ماه سال جدید (ژانویه 2025) هم حدود 2 میلیون نفر بود.
آمار بالای رفت و آمد به دبی در کنار تنوع ساکنان و مسافران و گردشگران، زمینه را برای شهرت خوراکی جدید این شهر فراهم کرد و به آن شهرت جهانی داد.
دبی به سکوی جهانی تبدیل شده که عرضه کالای جدید و جذاب، می تواند توجه جهانی را کسب کند. تصور کنید اگر تولید این شکلات جدید در شهری باشد که نه گردشگری داشته باشد نه شبکه های اجتماعی، فعال باشند نه ارتباطات مجازی و واقعی با دنیا داشته باشد باز هم با چنین سرنوشتی روبه رو می شد؟
شکلات دبی، حالا تنها یک شکلات نیست بلکه یکی از ابزارهای تبلیغ و قدرت نمایی این شهرکشور است.
5- شکلات دبی باعث تقویت رابطه تجاری ایران و امارات شده است. به رغم اینکه دو کشور در مسائل سیاسی، دور از هم هستند.
براساس آمار فایننشال تایمز، در اثر تولید و استقبال جهانی از “شکلات دبی”، صادرات پسته ایران به امارات 60 درصد افزایش یافته است. این موضوع نشان می دهد تولید یک خوراکی جدید در دبی، چگونه منجر به افزایش همکاری تجاری و اقتصادی میان ایران و امارات شده است.
علاوه براین، تولید این نوع از شکلات باعث رونق فروش و افزایش قیمت جهانی پسته از جمله پسته ایرانی شده است. این هم نشان دهنده ارتباطات جهانی است. تولید خوراکی جدید در دبی ، به صادرات و اقتصاد و کشاورزی ایران کمک کرده است.
6- دبی نه تولید کننده پسته است و نه کاکائو. با این حال شکلات دبی به یکی از برندهای جهانی تبدیل شده است. همانطور که سوئیس و بلژیک هیچ کدام تولیدکننده کاکائو نیستند اما مراکز شکلات جهان به شمار می آیند. این معجزه آزادی است که به ابتکار و خلاقیت و کیفیت می انجامد.
*عصرایران