خلیج فارس:آتشی که از ۳ روز پیش صدها هکتار از جنگلهای استان ازمیر ترکیه را دربر گرفته هنوز مهار نشده و موجب تخلیه ۳۴۵ واحد مسکونی در ازمیر شده است.
منبع:تابناک
خلیج فارس: حادثه در پتروشیمی متانول کاوه بندر دیر سه فوتی و چند مصدوم برجا گذاشت.
به گزارش خلیج فارس؛ این حادثه در ساعت ۱۱.۳ دقیقه امروز رخ داده است.
باتوجه به گسترده بودن حادثه امکان افزایش شمار مصدومان و فوتی ها وجود دارد.
مدیرکل دفتر مدیریت بحران استانداری بوشهر گفت: با تلاش آتش نشانهای دیر، اداره بندر و شهرستان کنگان آتش سوزی در پتروشیمی متانول کاوه پس از یک ساعت مهار شد.
کورش دهقان در گفت وگو با خبرنگار ایرنا افزود: براساس آخرین گزارش دریافتی این حادثه سه نفر فوتی و دو مصدوم داشته که هماکنون در بیمارستان بستری و تحت مداوا هستند.
ویدئویی از لحظه انفجار
وی علت این آتش سوزی را جوشکاری در کشتی باری پهلوگرفته در اسکله متانول کاوه عنوان کرد و ادامه داد: بر اثر سهل انگاری و بی احتیاطی عوامل جوشکاری آتش به مخزن متانول سرایت کردهاست.
دهقان یادآورشد: هماکنون این آتشسوزی مهار شده و نیروهای آتش نشانی درحال خنک سازی مخزن و عملیات کولینگ هستند.
لحظه اعزام مصدومان آتش سوزی با بالگرد امداد به بیمارستان سوختگی گناوه
مدیرعامل جمعیت هلال احمر استان بوشهر با تایید فوت سه نفر در این حادثه گفت: دو نفر نیز همچنان در داخل کشتی گرفتار هستند.
احسان ایزدپناه افزود: بر پایه گزارشهای اولیه تیمهای امدادی، هفت نفر در این حادثه دچار آسیب شدهاند که از این میان، دو نفر مصدوم توسط عوامل اورژانس به مراکز درمانی انتقال یافتهاند.
خلیج فارس: پیش از ظهر یکشنبه (4 خرداد) ارتفاعات دشتستان طعمه آتش شد.
به گزارش خلیج فارس؛ این آتشسوزی در مرز بخش های ارم و بوشکان رخ داده؛ از منطقه شرقی آبادی زینی (مسیر روستای ارغون از توابع بخش بوشکان) آغاز شده و به سمت آبادی سوک در بخش ارم در حال گسترش است.
با توجه به کوهستانی و صعبالعبور بودن محل، دسترسی به کانون آتش عملیات اطفاء کند است.
مردادماه سال 1399 نیز آتش سوزی گسترده ای در ارتفاعات دشتستان رخ داده بود.
مدیرکل مدیریت بحران استانداری بوشهر به ایرنا گفته: در حال حاضر نیروهای یگان حفاظت منابع طبیعی شهرستان دشتستان به همراه بسیج مردمی برای کنترل و مهار آتش در منطقه حضور دارند.همچنین تیمهایی از منابع طبیعی شهرستانهای دشتی و تنگستان نیز برای کمک به محل حادثه اعزام شدند تا عملیات مهارآتش را سرعت دهند.
وی گفت: بخش قابل توجهی از این مراتع از علفهای بهاری و بوتههای گیاهان بومی پوشیده شده که شدت حریق را افزایش داده است.
دهقان با بیان اینکه هنوز ارزیابی دقیقی از وسعت آتشسوزی در اختیار نداریم، افزود: به خاطر وزش باد، آتش در حال گسترش است و امید داریم که تا ساعات آینده این آتشسوزی مهار شود.
فرماندار دشتستان نیز با اشاره به صعب العبور بودن مسیر دسترسی به کانون آتش سوزی در ارتفاعات این شهرستان گفت: درخواست و پیگیری لازم جهت اعزام بالگرد اطفا حریق از سوی استان انجام شده که امیدواریم در اسرع وقت منجر به نتیجه شود.
معاون امور عمرانی فرمانداری شهرستان دشتستان گفت: عملیات مهار آتشسوزی در ارتفاعات کوهستان سوک واقع در بخش ارم این شهرستان، با موفقیت به پایان رسید.
سروش گرمسیرینژاد در گفتوگو با ایرنا اظهار کرد: این عملیات از ظهر امروز آغاز شد و تا شامگاه یکشنبه ادامه داشت.
وی تصریح کرد: با تلاش گسترده نیروهای امدادی، اجرایی، عملیاتی و با هماهنگی ستاد مدیریت بحران، آتشسوزی بهطور کامل مهار شد.
معاون امور عمرانی فرمانداری دشتستات یادآورشد: هرچند هماکنون آتش بهطور کامل خاموش شده، اما با توجه به شرایط جوی منطقه از جمله وزش احتمالی باد در نیمهشب، امکان وقوع مجدد حریق وجود دارد و نیروهای حاضر در منطقه همچنان در آمادهباش هستند.
مدیرکل مدیریت بحران استانداری بوشهر نیز بیان اینکه مهار آتش بیش از هفت ساعت طول کشید، گفت: بر اساس ارزیابی های اولیه حدود ۶۰ هکتار از مراتع که عمدتا علفهای خشک، بوتههای محلی و بادام کوهی بود دچار خسارت شده است.
کوروش دهقان افزود: در عملیات اطفای حریق نیروهای یگان حفاظت منابع طبیعی، دوستداران محیط زیست، نیروهای بسیج مردمی، بخشداری ارم و بوشکان تلاش کردند.
خلیج فارس:تصادف ۲ خودرو در جاده سرچم آذربایجان غربی باعث آتش سوزی و جان باختن ۴ نفر در این محور شد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ایرنا، سامان محمدی مدیر آتشنشانی میاندوآب (آذربایجان غربی) روز پنجشنبه اظهار کرد: این حادثه بین ۲ خودرو پراید و تریلی حامل مخزن سوختی (گازوئیل) در جاده سرچم حوالی روستای «شورجه حمیدیه» رخ داد که منجر به آتش سوزی هر ۲ خودرو شد.
وی توضیح داد: پس از اعلام گزارش مردمی به سامانههای امدادی مبنی بر وقوع یک سانحه رانندگی همراه با آتشسوزی، تیمهای آتشنشانی از شهرهای میاندوآب، باروق و همچنین از پایگاه روستایی گلسلیمانآباد به سرعت به محل اعزام شدند.
مدیرعامل سازمان آتشنشانی شهرداری میاندوآب اضافه کرد: با توجه به اینکه هنگام رسیدن تیمهای امدادی، خودروها به طور کامل در آتش میسوختند، متأسفانه امکان نجات سرنشینان داخل خودرو فراهم نشد و سه سرنشین خودروی پراید و راننده تریلی در دم جان باختند.
وی یاد آور شد: پس از عملیات چهار ساعته اطفا حریق، محل ایمن سازی و فوتیها پس از رهاسازی در اختیار مراجع قانونی قرار گرفت.
محمدی درباره علت حادثه گفت: دلیل وقوع این تصادف در دست بررسی کارشناسان ایمنی و پلیس راه است.
در این حادثه رانندگی تمامی عوامل انتظامی، شهرداری، فرمانداری باروق، هلال احمر و آتش نشانیهای میاندوآب و باروق حضور داشتند.
خلیج فارس:مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان غربی جزییات و علت وقوع حادثه آتش سوزی سرویس مدرسه دانش آموزان را تشریح کرد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از مهر؛ظهر روز سهشنبه یک مورد آتش سوزی سرویس مدرسه دخترانه (ون) در حوالی بلوار مدرس خیابان شهید محمدنژاد رخ داد که مصدومین جهت بررسی و پیگیری روند درمان توسط اتوبوس آمبولانس و آمبولانسهای سبک به بیمارستان امام خمینی (ره) منتقل شدند.
در این حادثه ۹ دانش آموز به همراه راننده سرویس مدرسه دچار مصدومیت شدند که با کمک نیروهای امدادی بلافاصله به بیمارستان منتقل و تحت مداوا قرار گرفتند. در حال حاضر ۵ دانش آموز این حادثه به همراه راننده در بیمارستان تحت مداوا و مراقبت هستند و چهار دانش آموز نیز از مرکز درمانی ترخیص شدهاند.
این در حالی است که بر اساس اعلام اورژانس آذربایجان غربی در این حادثه ۱۱ نفر مصدوم شدند که ۱۰ نفر دانش آموز و یک نفر راننده سرویس مدرسه بود.
از این ۱۱ مصدوم ۹ دانش آموز به همراه راننده که در مجموع ۱۰ نفر میشدند بعد از وقوع حادثه توسط اورژانس به بیمارستان اعزام شدند و یک دانش آموز نیز بعد از وقوع حادثه به مرکز درمانی مراجعه کرده که معاینه پزشکی شده است.
هم اکنون ۵ دانش آموز به همراه راننده در بیمارستان بستری هستند، چهار نفر از دانش آموزان مصدوم مرخص شده و یک دانش آموز برای معاینه پزشکی روز گذشته در بیمارستان حضور داشت.
خرابی باتری سرویس مدرسه علت آتش سوزی
مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان غربی پیش از ظهر چهارشنبه در نشست خبری بزرگداشت هفته معلم در خصوص حادثه آتش، سوزی سرویس مدرسه در ارومیه اظهار کرد: روز گذشته باتری سرویس مدرسه در ارومیه به دلیل جرقه دچار آتشسوزی شده و ۹ نفر از دانش آموزان به همراه راننده سرویس مدرسه دچار آسیب شدند که از این تعداد ۵ نفر دچار سوختگی سطحی بوده و تحت مداوا قرار گرفتند.
وی ادامه داد: هم اکنون ۵ دانش آموز به همراه راننده سرویس مدرسه در بیمارستان تحت مداوا هستند، چهار دانش آموز مصدوم ترخیص شده و یک دانش آموز نیز برای معاینه پزشکی روز گذشته در بیمارستان حضور یافت و بعد از معاینه مرخص شد.
علی اکبر صمیمی اظهار کرد: روز گذشته ساعت ۱۴ آتش سوزی یک دستگاه ون سرویس مدرسه به ما اطلاع داده شد که این خودرو از ناحیه باتری دچار جرقه و آتش سوزی شده و متأسفانه دربهای خودرو قفل میشود.
وی با بیان اینکه خودروی سرویس دانش آموزان به دلیل خرابی باتری خودرو دچار آتش سوزی شده بود گفت: به دلیل آتش گرفتن باتری درب خودروی قفل شده بود که با تلاش راننده سرویس درب خودرو به صورت دستی باز شده است.
مدیرکل آموزش پرورش آذربایجان غربی گفت: وزیر آموزش پرورش و استاندار آذربایجان غربی از ساعات اولیه حادثه پیگیر اوضاع دانش آموزان حادثه دیده بودند و دستور رسیدگی سریع به موضوع را دادند.
حال عمومی دانش آموزان خوب و پایدار است
صمیمی با تاکید بر اینکه در حال حاضر حال عمومی دانش آموزان خوب و پایدار است و مشکل خاصی برای دانش آموزان وجود ندارد، اظهار کرد:، چون درب ون برقی بود، اتصالات سبب قفل شدن درب سرویس مدرسه شد، اما راننده بلافاصله از طریق درب راننده و شکستن شیشه سرویس، برای تخلیه دانش آموزان اقدام کرده بود.
مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان غربی در خصوص نظارت بر سرویسهای مدارس نیز گفت: قانون عملاً نظارت بر سرویس مدارس را از آموزش و پرورش سلب کرده است، ولی وظیفه انسانی و معلمی حکم میکند که ما امنیت و آرامش دانش آموزان را پیگیر باشیم.
صمیمی با بیان اینکه حمل و نقل دانش آموزان استثنایی رایگان است، افزود: اغلب این دانش آموزان همراه خانواده و با خودروی شخصی تردد میکنند چرا که همراهی یکی از اولیا با دانش آموزان لازم است.
وی با تاکید بر اینکه نظارت بر سرویس مدارس بر عهده شهرداری است، ادامه داد: در این خصوص باید نظارت بر سرویس مدارس تشدید شود و در این خصوص به لحاظ قانونی از عهده این اداره خارج است.
مدیر کل آموزش و پرورش آذربایجان غربی افزود: وزیر آموزش پرورش و استاندار آذربایجان غربی هم پیگیر اوضاع دانش آموزان بودند که رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان وضعیت آنان را تشریح کرد.
شناسایی بیش از ۱۷ هزار دانش آموز ترک تحصیل مقطع دوره متوسطه در آذربایجان غربی
مدیر کل آموزش پرورش آذربایجان غربی در ادامه همچنین از شناسایی ۱۷ هزار و ۸۴۸ دانش آموز مقطع متوسطه در استان خبر داد و گفت: از این تعداد یک هزار و ۵۰۰ دانش آموز جذب شدهاند.
وی گستردگی مرزی استان ازدواج، اشتغال به کار و دوری از مدرسه را از دلایل عمده ترک تحصیل و بازماندگان تحصیل در استان عنوان کرد و گفت: با توجه به بررسیهای مختلف تعداد ۳ هزار و ۲۳۲ دانش آموز به دلیل ازدواج،۴ هزار و ۶۳۴ دانش آموز به دلیل اشتغال به کار و ۲ هزار و ۷۰۱ دانش آموز در استان نیز به دلیل فقر از تحصیل باز ماندهاند.
وی با بیان اینکه همکاری، همیاری و مساعدت تمامی دستگاههای اجرایی در شناسایی و جذب این دانش آموزان مؤثر است، ادامه داد: در حوزه آموزش ابتدایی ۹۸۸ نفر ترک تحصیل و در دوره متوسطه نیز یک هزار و ۵۰۰ دانش آموز در مدارس استان جذب شدهاند.
مدیر کل آموزش پرورش آذربایجان غربی، با اشاره به اینکه، بیشترین ترک تحصیل دانش آموزان در دوره دوم متوسطه است گفت: یکی از دلایل آن اشتغال به کار دانش آموزان و کمک خرج بودن خانواده است.
صمیمی با بیان اینکه بیشتر دانش آموزان ترک تحصیل استان به دلایل مختلفی از جمله کبر سنی و ازدواج امکان حضور در مدارس روزانه را ندارند گفت: در تلاش هستیم این دانش آموزان را در مدارس بزرگسال و راه دور جذب کنیم.
به گفته مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان غربی، ۵۰ درصد از دانشآموزان بازمانده در دوره ابتدایی به دلایلی همچون فوت، مهاجرت یا عدم حضور در منطقه قابل جذب نبودند.
اجرای ۳۰۰ برنامه گرامیداشت هفته معلم در آذربایجان غربی
مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان غربی در ادامه با اشاره به اینکه ۳۰۰ برنامه در هفته گرامیداشت معلم در استان اجرا میشود، گفت: حضور در گلزار شهدا، برپایی میز خدمت در مصلای امام خمینی، به صدا در آمدن زنگ «سپاس معلم» در یکی از مدارس شهر، تکریم بازنشستگان، دیدار با خانوادههای شهدای فرهنگی، تجلیل از معلمان نمونه، برگزاری مراسم گرامیداشت هفته معلم از جمله برنامههای هفته معلم است.
وی اظهار کرد: سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به عنوان سند بالادستی مورد توجه آموزش و پرورش بوده و کلیه برنامه و سیاست گذاریها در این راستا اجرا میشود.
مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان غربی گفت: از مجموع ۲۵ هزار معلم ارزیابی شده ۹۲ نفر برای مرحله منطقهای انتخاب شدند که از این تعداد پنج نفر برگزیده استانی هستند که از آنان در هفته معلم تجلیل میشود.
صمیمی با اشاره به جایگاه معلمان و قدردانی از زحمات آنان در عرصه تعلیم و تربیت افزود: نازیلا شمس پور از آموزش و پرورش ناحیه یک ارومیه، افسانه ساریجالی از ماکو، فریده عطاردی خوی، حجت حبیبی از کشاورز و رضا سری مشکاویج از سلماس در ردیف معلمان منتخب استانی هستند.
وی اضافه کرد: آموزش و پرورش استان برای اعتلای سیاستهای کلی وزارتخانه، دستورات رهبری، سند تحول بنیادین، اسناد بالادستی و تعامل با مدیران ارشد استانی و نهادهای فرهنگی را در دستور کار دارد.
خلیج فارس:در دمایی که آسفالت بندر آب میشود، در گرمایی که پوست ترک میخورد، مردانی ایستادهاند که آتش را با دستهایشان گرفتهاند. بندرعباس تنها درگیر یک حادثه نیست؛ اینجا شاهد یک نبرد است: جنگ جان علیه شعلههایی که خاموش نمیشوند. قهرمانانی از فارس، بوشهر، کرمان، تهران و خود هرمزگان؛ لباسهای سنگین، تجهیزات داغ، صورتهایی خیس عرق و خاکستر، و نَفَسی که دیگر نفس نیست. این روایت، صدای خفهشده آتشنشانانیست که نامشان شاید در تیترها نیست، اما تاریخ باید آنها را به خاطر بسپارد.
به گزارش «خلیج فارس» به نقل از ایسنا، وقتی انفجار و آتش در اسکله شهید رجایی بندرعباس شروع شد، اولین چیزی که به پرواز درآمد، نه فقط شعلهها، که جانهایی بود که باید نجات مییافت. دود مثل پتوی سیاه شهر را پوشاند. مردم وحشتزده بودند، خانوادههایی که فرزندانشان در محوطه صنعتی کار میکردند، به دنبال هر خبر، به هر تلفن، دل بسته بودند. لحظات آخرالزمانی و جهنمی که همه از آن فرار میکردند و در مقابل مردانی با لباسهای ضخیم و عایقدار، به دل آن میدویدند.
آتشنشانان با کپسولهای سنگین اکسیژن، ماسکهایی که روی صورتشان فشرده شده، و یونیفرمهایی که با هر قدم داغتر میشد، پا به دل خطر میگذاشتند. کسی که در گرمای بندرعباس فقط چند دقیقه ایستاده باشد، میفهمد که جنگیدن با آتش در این هوا یعنی چه. حالا تصور کن وقتی دمای محیط نزدیک به ۵۰ درجه است، شعلههایی چند صد درجهای هم روبهرویت ایستاده باشند.
در دل دوزخ، قدم به قدم تا مرگ
از تهران تا بندر، یک نفس، یک قسم
آتشنشانهایی از تهران، با چند تیم ویژه به بندر رسیدند. اینها همانهایی هستند که در حادثه پلاسکو، جان دادهاند و زنده ماندهاند؛ میدانند مرگ چه بویی دارد، میدانند سوختن چطور پوست را میخورد. ولی آمدند. یکیشان گفت: «از وقتی خبر اومد، وقت فکر کردن نداشتیم. وسایل رو جمع کردیم و فقط رفتیم. اینجا وقت ترسیدن نیست.»
ازفارس، از بوشهر، از کرمان و باقی شهرها، قهرمانانشان را راهی کردهاند. بعضیهایشان ۳ شب است که نخوابیدهاند. گاهی پشت کامیون آبرسان، چشم میگذارند و دوباره برمیگردند وسط دود و آتش.
یکی دیگر با صدایی خسته، در میان دود و شعلهها، گفت: «ما فقط آتیش خاموش نمیکنیم، با مرگ حرف میزنیم. این آتیش، یه شعلهی ساده نیست. گاز، مواد شیمیایی، احتمال انفجار و… هر لحظه ممکنه یه نفر از ما بره.»
خستگی، گرمازدگی، و خاکستر
گزارشها و دیدهها میگویند دهها نفر از نیروهای آتشنشانی دچار آسیب، گرمازدگی و تنگی نفس شدهاند. برخی در محل درمان و بعضی منتقل شدهاند، اما حتی پس از سرم زدن، برگشتهاند. چرا؟ چون آتش هنوز بود.
لباسهای سنگین، شیلنگهای آب که مثل مار دور بدنشان میپیچد، کفشهایی که با هربار قدم، تا زانو داغ میشود. اینها فقط وسایل نیست، بارِ مسئولیت است. شعلهها وقتی به کانتینرها نزدیک میشوند، وقت فکر کردن نیست، وقت دویدن است. انتهای این دویدنها شاید برگشتنی نباشد، اما باید به دل آتش زد.
دود، نفس، کابوس
دود غلیظ، مواد ناشناخته خطرناک، هوای سمی، انبوهی از کانتینرها با دربهای بسته و لوازمی که معلوم نمیکند چه چیزی در آن است، گوشت مرغ یا مواد قابل اشتعال و احتمال انفجار. بعضی نیروها با چشمانی قرمز و سرفههای خشک، همچنان در محل حاضرند. میدانند شاید بعدها بیماریهایی سراغشان بیاید، میدانند بدنشان دیگر مثل قبل نخواهد بود، ولی ایستادهاند.
فقط یه خبر بده پسرم… زندهای؟
مادرانی در هرمزگان، تهران، فارس، اصفهان و…، در انتظار تماس فرزندشان هستند. «فقط یه خبر بده پسرم… زندهای؟» این جمله، در دل هزاران خانواده پیچیده است. همسرانی که بچههایشان را آرام میکنند، ولی خودشان بغض دارند. در این بحران، فقط جسم نمیسوزد؛ دل هم میسوزد. ذهن هم میسوزد. جو روانی سنگین است، غم، هراس، ترس از تکرار…
هر خبر که در فضای مجازی وایرال میشود، هر تماسی که با تلفن هر یک از اعضای خانواده آنها گرفته میشود، قند را در دل آب میکند و بیاراده بر زبان میآورد آن پدر و مادر، همسر و فرزند منتظر که نکند خبری ناگوار از پدر آتشنشان باشد. با دلتنگی و اضطراب صفحه گوشی را باز میکند. انتظار برای برگشتن، انتظار برای شنیدن چند دقیقهای صدای مرد و پدر و شاید تکپسر خانه، آدم را کلافه میکند.
از دل آتش: روایت خبرنگار از نبرد با آتش در اسکله شهید رجایی
در حالی که دودی سیاه همچنان آسمان بندرعباس را پوشانده و شعلههای آتش در دل اسکله شهید رجایی میسوزند، در دل این بحران ایستادهام، جایی که فداکاری و ایثار در لحظهلحظه عملیات خود را به وضوح نشان میدهد. روز سوم عملیات مهار آتش در این اسکله، با همهچیزهای شگفتآور و دردناک همراه است؛ اما چیزی که در این میان برجستهتر از همه به چشم میخورد، تلاش بیوقفه و بدون چشمداشت آتشنشانان و امدادگرانی است که از اقصا نقاط کشور آمدهاند و جان خود را به خطر انداختهاند. در این گزارش، از نزدیک به روایت آنچه میبینم و حس میکنم، میپردازم؛ جایی که هنوز در دل آتش امید هست و نمیسوزد.
هوا سنگینتر از همیشه: تنفس در دل دود و گرما
دود سیاه، که در روزهای نخست عملیات فضا را به شدت آلوده کرده بود، امروز (روز سوم عملیات) نیز همچنان سنگینی میکرد. آتشنشانان با پوشیدن لباسهای سنگین مقاوم در برابر آتش، به دل شعلهها میزدند. گرمای شدید بندرعباس، که به سختی میتوانستند آن را تحمل کنند، در کنار دود و شرایط پر استرس، باعث شده بود تا فقط افراد ویژهای چون آتشنشانان بتوانند در این شرایط بمانند و ادامه دهند.
یکی از آتشنشانان به طور مداوم در حال مبارزه با آتش بود، نفسهایش به سختی بیرون میآمد، وقتی سوال کردم اوضاع و احوالت چطور است؟ پشت ماسکش در میان سرو صداها گفت: «دود همه جا رو پر کرده. بعضی وقتها حتی اکسیژن هم کم مییاریم. اما نمیشه، باید ادامه بدیم و کار رو تموم کنیم.»
خستگی بیپایان: جنگی فراتر از طاقت انسانی
در دل این عملیات، خستگی برای بسیاری از آتشنشانان دیگر معنای واقعیاش را از دست داده، فشار ناشی از لباسهای سنگین مقاوم در برابر آتش، همراه با گرمای سوزان و شرایط پر استرس، باعث شده بود تا نیروهای امدادی هر لحظه خود را در مرز فروپاشی جسمی و روانی ببینند؛ لحظاتی که حتی یک نفس کشیدن میتوانست به چالشی بزرگ تبدیل شود.
یکی از آتشنشانان اعزامی از تهران در حالی که پاهایش از شدت خستگی توان ایستادن ندارد، در حال رفتن به سوی ماشین آتشنشانی و برداشتن وسیلهایست، در راه در پاسخ به به این جملهام که اینجا شده شبیه میدان جنگ، گفت: «ما اینجا به جنگ آتیش میریم، اما جنگ اصلی، جنگ نفسهاس. هر نفس کشیدن مثل یک پیروزیه.»
جوانمردهای آتشنشان را میبینیم که هر کدامشان که شیفتش را تمام کرده است، همان جا، کنار کانتیرها جایی پیدا میکند و مینشیند و با نگاهی پرحسرت به انبوهی از شعلههای سرکش آتش و مه و دود نگاه میکند. هر از گاهی هم فریادی از همکاران خود، میشنود که و سریع آن صدای «آب کف بریز»، «آن جا، آن جا دوباره شعله گرفته»، «آب روی کانتینرها بریز، خنکش کن، خنکش کن» را دنبال میکند و گوشهای از کار را میگیرد.
میان راهروهای سوخته اسکله، کوچه پسکوچههای کانتینری، گروه گروه آتشنشانهایی را میبینم که شیفت عوض کرده و خسته، اما با لبخند به سوی خیمه گرم خود میروند تا دقایقی را استراحت کنند و با توان تازه به میدان جنگ آتش بروند.
به یکی از افراد این گروه روانه به سوی محل اسکان گفتم، مصاحبه میکنی؟ گفت: «تمام حرفهای من، و دوستان من از این جهنم آتش و دود، و از این لباسهای خاکستر نشسته سیاه معلوم است، از مردم و کسانی که در این حادثه آسیب دیدند یا داغ عزیز مصاحبه بگیر و دردشان را به قلم بیاور شاید تسکینی برای دردشان باشد، ما فدائیان مردمیم»
یک آتشنشان: ما اینجا به جنگ آتیش میریم، اما جنگ اصلی، جنگ نفسهاست. هر نفس کشیدن مثل یک پیروزیه.
مقابل با شعلهها: ورود به مناطق خطرناکتر
آتشنشانان در روز سوم در برخی مناطق وارد شدند که پیش از آن، به دلیل شدت آتش، دسترسی به آنها غیرممکن بود. این بخشها شامل نقاطی بودند که آتش به شدت در آنها شعلهور بود و تلاش آتشنشانان برای مهار این نقاط نیاز به دقت و فداکاری بیشتری داشت. هر لحظه احتمال از دست دادن کنترل آتش وجود داشت، اما هیچکدام از آتشنشانان از انجام وظیفه خود سر باز نمیزدند و از چند جبهه به جنگ شعلههای سرکش آتش میرفتند.
در این تجربه تلخ اسکله شهید رجایی، حادثهای که تا کنون به این ابعاد و ترکیبی تجربه نشده بوده، نیروهای آتش نشان ظرف مدت ۱۵ ساعت، بر آتش غلبه کردند و کنترل آن را در دستهای خود گرفتند. این را من نمیگویم، رئیس سازمان آتش نشانی تهران بیان میکند.
آتشنشانی که از تهران، همه چیز را رها کرده و به اسکله آمده و سرم به دست با من گفت و گو کرد، صدایی گرفته داشت و تمام توان خود را جمع کرده بود و میگفت: به محض اطلاع سریعا آماده شدیم و روانه شهر بندرعباس شدیم. گفت ایستگاههای زیادی از شهرهای مختلف آمدهاند و همه با هم تمام تلاش خود را میکنیم تا این حادثه پیش آمده را جمع و جور کنیم. میگفت، ما آتش نشانان به گرما و دود عادت کرده ایم. شرجی و گرمای بندر و آتش هم تحمل میکنیم. حادثه پلاسکو را بودم، اینجا هم هستم، و هر کجا که نیاز باشد، من و همکارانم خواهیم بود.
یک آتشنشان از استان فارس که در این عملیات حضور داشت، به من گفت: «حتی نمیدونیم خطر چی میتونه باشد. گاهی حس میکنیم که مرگ کنارمون راه میره، ولی هیچ وقت از وظیفهمون کوتاه نمیآییم.»
مردم در کنار آتشنشانان: قدردانی و امید
در حالی که شرایط همچنان بحرانی بود، مردم بندرعباس همچنان در کنار آتشنشانان و امدادگران حضور داشتند و تلاشهای آنان را قدردانی میکردند. برخی از مردم با آوردن آب، غذا و نوشیدنیهای انرژیزا، سعی میکردند تا نیروهای امدادی را در این شرایط دشوار در حد توان خود یاری دهند. یکی را دیدم که «قهوه جوش خود را که دله عربی نام دارد» برداشته و به عوامل خسته امدادی، قهوه میدهد تا برای یاری رساندن در این بحران غمانگیز شریک باشد.
در یکی از نقاط عملیات، مردی با چهرهای نگران و خسته، با یک بطری آب به سوی آتشنشانی رفت و یک جمله به زبان آورد: «شما قهرمانید. دمتون گرم که همچنان جنگیدید.»
و هنوز عملیات ادامه دارد…
با وجود اینکه آتش تحت کنترل قرار گرفته است، شعلههای پنهان همچنان در حال تهدید بودند. آتشنشانان و نیروهای امدادی به رغم خستگی، همچنان در تلاش بودند تا به هر نحوی که شده، این آتش را به طور کامل مهار کنند.
دیگر نیروهای امدادی از جمله اعضای هلال احمر و تیمهای واکنش سریع نیز با حضور در منطقه، در تلاش برای مدیریت شرایط بحرانی و کمک به آسیبدیدگان بودند. آنان در سایه آتشنشانان، اما با عزم و ارادهای خاص، در کنار هم به تلاش ادامه میدادند.
نیروهای انتظامی، راهور، اسکله، بسیج، سپاه، مدیریت بحران، اورژانس و بسیاری از نهادهای مختلف همه از زمین و هوا در صحنه حاضر بودند و هر گروه بخشی از کار را در گرمای سوزان بندر و آتش برعهده گرفته بود تا همه چیز سریعتر پیش برود. جست و جوها ادامه داشت، بسیاری از خانوادهها در انتظار برگشتن عزیزان گم شده خود بودند، عدهای امید داشتند به برگشت عزیز خود، عدهای نیز کمی ناامید در انتظار برگشت پیگری بودند.
قهرمانان بینام ولی ماندگار
عملیات همچنان ادامه دارد و آتشنشانان به رغم تمام سختیها، همچنان در خط مقدم آتش حضور دارند تا این فاجعه را به اتمام برسانند. این گزارش، نامهایست برای آنها که شاید هیچوقت نامشان تیتر نشود. برای آنها که خاکستر را با جانشان تجربه کردند، برای آنها که سوختند ولی ایستادند برای آنها که نگذاشتند آتش، امید را بسوزاند.
عملیات بندر تمام خواهد شد همان طور که حادثه پلاسکو تمام شد به قیمت جان بسیاری و ۱۶ آتشنشان؛ اما این روایتهای از جان گذشتنها، باید بماند و در تاریخ ثبت شود.
خلیج فارس”در یکی از پرترددترین نقاط مرکزی شهر نور (مازندران)، واقع در خیابان امام خمینی (ره) آتشسوزی گستردهای رخ داد که خسارات مالی قابل توجهی به همراه داشت.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ایسنا، محرم مطهری، مسئول آتشنشانی شهر نور دوشنبه ۸ اردیبهشت در گفتوگو با خبرنگاران اعلام کرد: بعد از ظهر امروز آتش سوزی در شهر نور رخ داد که منشأ حریق از یک مغازه فروش لوازم بهداشتی و جهیزیه عروس آغاز شد و به دلیل گسترش سریع شعلهها، به ۶ مغازه مجاور نیز آسیب رساند.
وی تصریح کرد: مغازه جهیزیه بهطور کامل تخریب شد و سایر واحدهای تجاری با خساراتی از جمله شکستگی شیشهها، دودگرفتگی و سوختگی بخشی از کالاها مواجه شدند.
مسئول آتشنشانی شهر نور ادامه داد: نیروهای آتشنشانی از هر دو ایستگاه ۱ و ۲ با تمام ظرفیت در محل حاضر شدند و پس از دو ساعت، آتش بهطور کامل مهار و عملیات لکهگیری نیز پس از اطفا انجام شد.
مطهری با اشاره به کمبودهای ایمنی در محل حادثه، تأکید کرد: عدم وجود حتی یک کپسول آتشنشانی در مغازههای آسیبدیده، یکی از عوامل تشدید خسارات بود. در صورت وجود کپسولهای پودری، امکان کنترل آتش در مراحل اولیه وجود داشت.
وی افزود: همچنین نقص در گازکشی و سیمکشی برق ناایمن از دیگر عوامل خطرساز بودند که احتمالاً در بروز حریق نقش داشتند.
مسئول آتشنشانی شهر نور خاطرنشان کرد: خوشبختانه این حادثه تلفات جانی نداشت، اما خسارات مالی قابل توجهی بر جای گذاشته که نیازمند بررسیهای دقیقتر است.
انتقاد از فرآیند صدور جواز کسب و درخواست از نهادهای مسئول
مسئول آتشنشانی نور با انتقاد ازعدم اخذ استعلام ایمنی از آتشنشانی در فرآیند صدور جواز کسب، خواستار همکاری بیشتر اتحادیههای صنفی و شهرداری شد، و ادامه داد: در سالهای اخیر، شاهد تکرار چنین حوادثی در سطح شهرستان و شهر بودهایم که عمدتاً ناشی از فقدان حداقل تجهیزات اطفای حریق است.
وی از شهروندان خواست سیستمهای اعلام و اطفای حریق را در منازل و مغازهها نصب کنند و نسبت به رعایت استانداردهای ایمنی برق و گاز حساسیت بیشتری نشان دهند.
کارشناسان ایمنی معتقدند حریقهای تجاری اغلب با سهلانگاری در نگهداری تجهیزات الکتریکی و نبود آموزش کافی به مالکان مرتبط است. همچنین ضرورت نظارت مستمر بر پروانههای کسب و الزام به تأییدیههای ایمنی پیش از فعالیت واحدهای تجاری باید در دستور کار قرار گیرد.
علت دقیق این آتشسوزی هنوز در دست بررسی است، اما این حادثه زنگ خطری جدی برای مسئولان و کسبه شهر نور محسوب میشود. انتظار میرود با همکاری نهادهای ذیربط، تمهیدات ایمنی در اماکن تجاری افزایش یابد تا از تکرار چنین رویدادهای تلخی جلوگیری شود.
خلیج فارس:پنج سال قبل وقوع یک آتشسوزی خانه به آتشنشانان شرق تهران اعلام شد. امدادگران پس از خاموش کردن آتش، پیکر مرد جوانی را که دچار سوختگی شده بود بیرون کشیده و به بیمارستان منتقل کردند. اما چند ساعت بعد یکی از آن دو نفر داخل خانه به نام بابک به خاطر شدت سوختگی تسلیم مرگ شد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ایران، با بررسی آتشنشانان درباره علت حادثه مشخص شد که آتش گرفتن خانه با بنزین رخ داده از این رو فرضیه آتشسوزی عمدی قوت گرفت.
در ادامه پدر و مادر بابک با مراجعه به پلیس از بهاره نامزد بابک شکایت کردند و مدعی شدند که وی به خاطر اختلاف با پسرشان خانه او را به آتش کشیده است.
بعد از اظهارات پدر و مادر قربانی، دوست وی نیز احضار شد و به مأموران گفت: «روزی که خانه بابک آتش گرفت من در خانهاش بودم. چند دقیقه قبل از حادثه بهاره با یک گالن بنزین به آنجا آمد. من در حمام بودم که به یکباره با صدای داد و فریاد آنها در حمام را باز کردم و دیدم خانه آتش گرفته است. بلافاصله از حمام بیرون آمدم و به دنبال راه فرار میگشتم که دیدم بابک در بالکن ایستاده و نگران بهاره است. من از آپارتمانش خارج شدم. اما بعد فهمیدم که بهاره همزمان با بالا گرفتن شعلههای آتش از خانه فرار کرده است.»
بازداشت دختر جوان به اتهام قتل عمد
از آنجا که اظهارات پدر و مادر بابک و دوست او فرضیه عمدی بودن حادثه را پررنگ کرده بود، وی به اتهام قتل عمد بازداشت شد اما اتهامش را نپذیرفت.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت؟
در ابتدای این جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند.
سپس بهاره به جایگاه رفت و گفت: «چند سال پیش در فضای مجازی با بابک آشنا شدم. او به من ابراز علاقه کرد و ارتباطمان به صورت تلفنی و پیامکی بیشتر شد تا این که بابک از ایران رفت و یک سال بعد وقتی برگشت با من تماس گرفت و اظهار کرد که دلتنگ شده و میخواهد ارتباطمان را بیشتر کنیم. من هم پذیرفتم و نامزد شدیم.
از آنجا که بابک به مصرف مشروبات الکلی اعتیاد داشت و پزشکان هم بارها به او اخطار داده بودند در صورتی که شیوه زندگیاش را عوض نکند مشکلات حادی برایش پیش خواهد آمد، من نگرانش بودم و مدام سر همین موضوع با او اختلاف و مشکل داشتم. اما او اصلاً توجهی به حرفها و خواستههایم نمیکرد و نه تنها دست از مصرف الکل برنداشت بلکه ابزار تولید آن را هم خریده بود تا خودش تولید و مصرف کند.»
وی افزود: «تا لحظهای که بابک فوت کرد ما اغلب مواقع با هم بحث و جدل داشتیم اما از آنجا که مدام در حالت غیرطبیعی بود دیگر به سلامتیاش اهمیتی نمیداد تا اینکه متوجه شدم با دختری به نام سمیرا آشنا شده است. آنقدر از کارش ناراحت شدم که ترجیح دادم رابطهام را تمام کنم. به همین خاطر روز حادثه به خانهاش رفتم و هر وسیلهای که متعلق به خودم بود را برداشتم و رفتم. دو ساعت بعد بابک با من تماس گرفت و اعتراض کرد که چرا با سمیرا تماس گرفتی و رابطهام را با او خراب کردهای؟ تو که میخواستی از زندگیام بروی چرا کاری کردی که سمیرا هم با من قطع ارتباط کند و ناراحت شود.»
متهم ادامه داد: «مکالمه آن روز ما بیش از دو ساعت طول کشید و در آخر او من را قانع کرد تا به خانهاش بروم و باهم حرف بزنیم. بعد هم گفت چون ماشینم بنزین ندارد یک گالن بنزین بگیر و بیار. من هم گرفتم و وقتی به خانهاش رسیدم بنزین را پشت در آپارتمانش گذاشتم و وارد خانه شدم. چند دقیقه بعد بابک دوباره به خاطر سمیرا دعوا را شروع کرد و گفت چرا زندگیام را نابود کردی و بعد با عصبانیت گالن بنزین را برداشت و روی فرش و مبلها پاشید و خانه را آتش زد. من از ترسم خودم را به پنجره اتاق رساندم و از مردم خواستم تا با آتشنشانی تماس بگیرند بعد هم از همان جا خودم را نجات دادم.»
در ادامه وکیل اولیای دم گفت: «متهم در بازجوییها مدعی شده بود مقتول بیماری مقاربتی داشته و او را نیز مبتلا کرده است و به نظر میرسد او قصد داشته با آتشافروزی انتقام بگیرد.»
اما متهم در جواب او گفت: «من نه بیماری گرفتم و نه به بیماری خاصی مبتلا هستم.»
با پایان جلسه دادگاه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
خلیج فارس:ساعت ۱۹:۴۵ دوشنبه ۱۸ فروردین خبر آتشسوزی در درمانگاه مشیریه ابتدای خیابان آقا نور به آتشنشانی اعلام شد. به دنبال اعلام این خبر بلافاصله هفت دستگاه آمبولانس، ۲ دستگاه اتوبوس آمبولانس و چهار دستگاه موتورلانس از اورژانس و خودروهای آتشنشانی راهی محل شدند.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ایران، شعلههای آتش در کمتر از چند دقیقه تمام ساختمان ۵ طبقه درمانگاه را در برگرفته و به آسمان زبانه میکشید. امدادگران بلافاصله عملیات مهار آتش را آغاز کردند و با ورود به ساختمان افرادی را که در طبقات مختلف درمانگاه در میان آتش و دود محاصره شده بودند، بیرون کشیدند.
جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران درباره این حادثه گفت: «این آتشسوزی از قسمت لابی درمانگاه آغاز شده بود و به دلیل وجود سقف کاذب و قابل اشتعال بودن سقف و دیوارها بلافاصله گسترش یافته و به طبقات بالا رسیده بود. بررسی اولیه، اتصال سیم برق در سقف را علت آتشسوزی نشان میدهد ولی نظر قطعی منوط به بررسی تخصصی کارشناسان است. امدادگران در همان دقایق اولیه ۱۲ نفر را از آتش نجات دادند و در ادامه ۶ بیمار دیگر که برای ویزیت به آنجا آمده بودند را بیرون آوردند.»
مرگ دو زن در محل حادثه
در لابی مرکز درمانی، جسد سوختهای به چشم میخورد که در معاینات بعدی مشخص شد متعلق به زنی جوان است.
پسر جوانی که با پلیس تماس گرفته و آتشسوزی را اعلام کرده بود نیز در این رابطه گفت: «در حال عبور از خیابان بودم که متوجه آتشسوزی شدم، هیاهوی وحشتناکی برپا بود از یک طرف امدادگران از راه میرسیدند و به دل آتش میزدند تا مردم را نجات دهند و از یک طرف مردم جمع شده بودند و برخی از آنها فیلم و عکس میگرفتند. خانواده افراد گرفتار در آتش نیز به سر و صورت خود میکوبیدند و درخواست کمک میکردند. مأموران آتشنشانی نیز تلاش میکردند تا افراد را از محل بیرون بیاورند. جمعیت زیادی جمع شده بودند که کار آتشنشانان و امدادگران را دچار اخلال کرده بود به همین دلیل من با پلیس تماس گرفتم.»
یکی از شاهدان در رابطه با حادثه آتشسوزی گفت: «امدادگران، افرادی را که از ساختمان نجات داده بودند به پیادهرو آورده و مأموران اورژانس به آنها رسیدگی میکردند. در میان آنها، زن جوانی بود که به سختی نفس میکشید و حال خوبی نداشت. گرچه امدادگران اورژانس تلاش خود برای نجات او را ادامه دادند اما لحظاتی بعد جانش را از دست داد و آن طور که امدادگران میگفتند علت مرگ او خفگی و نرسیدن اکسیژن بود. چند کودک هم در بین مصدومان بودند که آنها را هم با آمبولانس به بیمارستان منتقل کردند اما گفتند یکی از آنها که دختر کوچکی بود جان باخت.»
به دنبال گزارش این حادثه، بازپرس محمد تقی شعبانی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شدند. در بررسیهای اولیه مشخص شد دو خانم و یک دختر بچه جانشان را از دست دادهاند. بدین ترتیب بازپرس جنایی دستور شناسایی هویت قربانیان را صادر کرد که در ادامه تحقیقات مشخص شد نام آنها فریبا، آیدا و ریحانه است. پزشکی قانونی علت اولیه مرگ یکی از خانمها را خفگی و دیگری را سوختگی اعلام کرد.
صدور ۱۷ دستور برای پیگیری حادثه
در این حادثه مدیر درمانگاه و دو نفر از پرسنل و ۶ بیمار مصدوم شده و برای درمان به چند بیمارستان منتقل شدند. همچنین بازپرس شعبه اول دادسرای ناحیه ۱۴ با تعیین کارشناس آتشنشانی برای مشخص شدن علت حادثه و صدور ۱۷ دستور خواهان پیگیری پرونده شد. از آنجایی که حادثه بر اثر اتصالی سیم برق در سقف کاذب به وجود آمده بود بازپرس دستور داد تا کارشناس اداره برق، موضوع ایمنی سیمکشیهای برق را بررسی کرده و کارشناس اداره کار نیز مقصران احتمالی حادثه و میزان تقصیر آنها را مشخص کند.
متخصصان پزشکی قانونی نیز علت اصلی مرگ قربانیان حادثه را اعلام کرده و آزمایشهای سمشناسی صورت گیرد. همچنین بازپرس پرونده دستور پاکسازی و پلمب مرکز درمانی را صادر کرد تا تصاویر دوربینهای مداربسته اطراف محل حادثه و مرکز درمانی بازبینی شود و مصدومان به پزشکی قانونی مراجعه کرده و از آنها در خصوص شکایت تحقیق صورت گیرد.
گفتوگو با پدر قربانی ۸ساله آتشسوزی
خانواده ریحانه، دختر ۸ سالهای که یکی از قربانیان حادثه آتشسوزی مرکز درمانی مشیریه است، حال خوبی ندارند و بیتابی میکنند. پدرش که مغازه آکواریوم در مشیریه دارد، عکس ریحانه را در صفحه اینستاگرامش گذاشته و زیر آن نوشته است: «میوه دلم؛ هیچوقت عکست را نذاشتم مبادا کسی بچه نداشته باشه و حسرت بخوره.
حالا که خدا ازم گرفتت عکست را میذارم تا خدا رو شکر کنن که مثل من امتحان نشدند.» مرد جوان در پاسخ به سؤالی درباره علت مراجعه دخترش به درمانگاه گفت: «ریحانه یک هفتهای بود که دندان درد داشت و برای او از درمانگاه نوبت دندانپزشکی گرفتم. عصر روز حادثه دخترم و مادرش را به درمانگاه رساندم و بعد از آن خودم راهی خانه شدم، تازه به خانه رسیده بودم که همسرم تماس گرفت و با گریه گفت برای ریحانه حادثه رخ داده است.»
دقیقاً چه اتفاقی برای دخترتان افتاده بود؟
آن طور که همسرم میگوید به طبقه سوم درمانگاه رفته بودند که ناگهان صدای مهیبی مثل ترکیدن کپسول گاز از طبقه اول به گوش آنها رسیده و بعد هم بوی دود و آتش بلند شده بود. او گفت تمام کسانی که آنجا بودند برای نجات، خودشان را به پشت بام رساندند. ساختمان کناری درمانگاه، تالار پذیرایی بود که آنها برای نجات از آتش تصمیم میگیرند خودشان را به پشت بام تالار برسانند.
آنها برای رسیدن به پشت بام تالار باید از یک نورگیری که روی آن یک ایرانیت بود میگذشتند. ۴ نفر از نورگیر عبور کردند و زمانی که ریحانه قصد عبور داشته، ایرانیت زیر پایش میشکند و دخترم به همراه زن جوانی به طبقه اول سقوط میکنند. سر دخترم در این حادثه به یک میله آهنی اصابت کرده و جانش را از دست داد.
همسرتان در زمان حادثه کجا بود؟
همسرم ابتدا ریحانه را عبور داده تا مطمئن شود که به پشت بام تالار رسیده بعد از آن قرار بود خودش عبور کند که دخترم جلوی چشمهایش به پایین سقوط میکند.
ریحانه فرزند چندمتان بود؟
او به همراه پسرم که برادر دوقلویش است فرزند اولم است و یک پسر کوچکتر هم دارم. ریحانه تک دخترم بود، او دختر باهوشی بود که دوم دبستان را میگذراند و آرزوهای زیادی داشت. دخترم دوست داشت در آینده نقاش شود. هنوز آخرین جملهاش در گوشم صدا میکند که گفت: بابا خیلی دوستت دارم.
شکایت هم دارید؟
از کسانی که در این ماجرا قصور داشته و باعث شدند دخترم جانش را از دست بدهد، شکایت دارم.
خلیج فارس:سازمان اورژانس استان تهران اعلام کرد: ساعت ۱۹:۴۵ دقیقه دوشنبه شب یک مورد آتشسوزی به آدرس مشیریه ابتدای آقانور به مرکز ارتباطات، اعزام و راهبری عملیات (۱۱۵) اورژانس اعلام شد که هنوز اطلاع دقیقی از تعداد مصدومان این حادثه در دست نیست.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ایرنا، براساس اعلام سازمان اورژانس استان تهران، با توجه به وسعت آتشسوزی، هفت دستگاه آمبولانس، ۲ دستگاه اتوبوس آمبولانس و چهار دستگاه موتورلانس به محل اعزام شده است.
سیدجلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران درباره این حادثه گفت: این آتشسوزی در درمانگاه پنج طبقه در طبقه همکف یک داروخانه در مشیریه رخ داد بوده که لابی داروخانه به وسعت ۵۰ مترمربع دچار آتشسوزی شده است آتشنشان حدود ۱۲ نفر را مصدوم تحویل عوامل اورژانس دادند که حال چهار یا پنج نفر از آنان وخیم است و یک نفر به دلیل سوختگی شدید جان باخت.