خلیج فارس:مراسم تکریم «سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی» و معارفه «سعید اوحدی» به عنوان رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران، عصر دوشنبه (۲۲ مرداد ۱۴۰۳) با حضور «محمدرضا عارف» معاون اول رئیس جمهور در ساختمان بنیاد شهید و امور ایثارگران برگزار شد.
خلیج فارس: قاضیزاده هاشمی، صاحب جمله «[جلیلی] امتداد رئیسی نیست» از مردم حمایت از جلیلی دعوت کرد.
قاضیزاده هاشمی، نامزد «پوششی» چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نوشت:
«و لا تکونوا کالذین تفرقوا و اختلفوا من بعد ما جاءهم البینات…»وظیفه امروز همه دلسوزان حمایت از کاندیدای جبهه انقلاب است. از ملت بزرگ ایران، هوادارانم و از سایر برادرانم آقایان قالیباف، زاکانی و ستادهای انتخاباتی ایشان میخواهم از برادر گرانقدر آقای دکتر سعید جلیلی حمایت کنند.
خلیج فارس: انصراف سید امیر حسین قاضی زاده هاشمی از انتخابات ریاست جمهوری در حالی است که تنها یک هفته قبل گفته بود می ماند!
همین هفته قبل و در حالی که با لباس مشکی خود را عزادار مرحوم رییس جمهور فقید جلوه میداد هم در پاسخ به پرسش حسین انتظامی کارشناس فرهنگی در میزگرد فرهنگی شبکه دوم سیما گفت میماند و هم در میزگرد سیاسی شبکه سوم در پاسخ به پرسش ابراهیم متقی که پرسید: “آیا تضمین میدهید مانند دورۀ قبل کنار نکشید و انصراف ندهید” و این گونه پاسخ داد: “اولا دورۀ قبل هم انصراف ندادم و تا پایان ماندم و از این نظر سوء سابقه دارم. ثانیا اگر خودم را اصلح نمیدانستم وارد نمیشدم و معتقدم کسانی در نهایت باید باقی بمانند که نقطه ضعف روشنی ندارند.”
یعنی ناگهان فهمید اصلح نیست! واقعا این جماعت چی فکر می کنند درباره ما؟! چگونه به این درجه رسیده اند؟!
وقتی متولد ۱۳۵۰ باشی و مدعی شوی پیش از انقلابی که در سال ۱۳۵۷ پیروز شده اعلامیههای امام را پخش میکردهای یعنی در بهترین حالت در ۶ یا ۷ سالگی! و از آن همه لاف گزاف و وعدههای پوچ و پوک هرگز خسته و خجل نشوی یعنی معلوم بود آمده تا پزشکیان را به دولت روحانی منتسب کند و به این و آن بتازد و برود اما حدس زده شد برای خود حداقلی از آبرو را قایل خواهد بود و در رودربایستی قرار میگیرد و میماند.
طنز ماجرا این که دهها بار شهید رییسی، شهید رییسی رییسی کرد در حالی که در ۱۴۰۰ با او مثلا رقیب بود و حالا هم که قرار بود ادامه دهنده راه مرحوم رییس جمهور فقید باشد کنار رفت! به همین مضحکی و به همین بیپرنسیبی.
حساب کنید در دهها ساعت مناظرهٔ تلویزیونی و میزگردهای سیاسی و فرهنگی به اضافهٔ برنامههایی که نمایندگان او حضور داشتند مانند «بدون تعارف» و «شبکه خبر» و برنامههای دیگر وقت تلویزیونی را که ثانیهثانیه آن قیمت دارد و نیز وقت مردم را گرفت و دست آخر رفت بیآن که بگوید به سود کی و به انتخاب نهاییِ به قول خودشان جبههٔ انقلاب موکول کرد و راستی آن همه برنامه مشعشع چه میشود؟!
یکی نباید بپرسد تو که مدعی بودی مملکتی را در بنیاد شهید اداره میکردی چرا رفتی؟ ادامه این نوشته با این لحن و ریتم فایده ندارد. وقتی او دیگران را به سخره گرفت و شهامت ماندن بر سر وعدهٔ خود را نداشت ما هم برای این که به ساحت این دانشمند و سیاستمدار بزرگ جسارت نشده باشد شعر بانو سیمین بهبهانی را مینویسیم که با آوای همایون شجریان ماندگار شده یادآور میشویم:
چرا رفتی؟ چرا؟ من بی قرارم!… نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟ ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟ نه! نگفت! چرا که اگر به زیبایی مهتاب میاندیشید آن دروغ ها را به افراد مختلف نمی بست و تنها یک نمونه را وزیر بهداشت سابق روی دایره ریخته و آنی نبود که در قاب تلویزیون دیدیم. البته چاره ای جز حضور تلویزیونی هم نداشت و با چهار تا و نصفی هوادار و مشاوری که از احمدی نژاد 19 سال قبل قرض گرفته بود جای دیگر جز تلویزیون هم دیده نشد بنده خدا.
اما جا دارد بگوید با آن بنر بزرگ پیراهن آستین کوتاه آبیرنگ که در دو راهی قلهک بالاتر از بیمارستان ایرانمهر تهران در این چند روز توی چشم مردم کرده چه میکند؟ آن را نگه میدارد برای ۴ سال دیگر که میخواهد با رییس جمهور مستقر وقت رقابت کند و روز آخر کنار بکشد؟!
آن همه ادعا برای ادامه راه مرحوم رییسی به عنوان تنها عضو تایید شده دولت او در حالی که وزیران ارشاد و راه و کار تایید نشدند و سیاهپوشی مستمر و تکرار دهها بار نام مرحوم رییسی یک طرف و کنار کشیدن در چهلمین روز سانحه هم یک طرف….
منبع: عصرایران
در این زمینه
خلیج فارس: مناظرهها تمام شد، خب چون در این دوره مناظرهها شکل میزگرد داشت، طبیعتا جنجال زیادی ایجاد نشد. آن مناظرههای رودروی سال ۸۸ کیفیت دیگری داشتند اما حالا و علیرغم تمامی آن چه که گفته شد، نگاهی سریع و مختصر و گذرا داریم به کیفیت حضور کاندیداها در مناظرههایی که گذشت:
مصطفی پورمحمدی: اصلا همین اول اسمش را آوردیم، چون اگر قرار باشد بدون تعارف روند افراد حاضر در این میزگردها را بررسی کنیم، پورمحمدی در یک لیگ دیگر ارائه کرد و حضور داشت. او به موقع و به اندازه و با هوش بالا موقعیت مناسب را پیدا میکرد، او موفق شد تصویر تازهای، خلاف آن چه که از او شنیده میشد، ارائه دهد. او در مناظرهها قطعا و قاعدتا برنده بلامنازع بود، اگر رای نیاورد، مربوط به پایگاه رای رقباست، نه کمکاری او در مناظرهها. اگر به تسلط او شک دارید، به آن کنایهاش به جلیلی رجوع کنید.
قالیباف: تمام تلاشش را کرد که عملگرا نشان دهد، وارد هیچ حاشیهای نشد. اگر آن حواشی مربوط به دخترش نبود، تقریبا در این دور از انتخابات از او حاشیه خاصی ندیدیم، نوعی از اطمینان و آرامش را ارائه داد که تصویر تازهای از او بود، او به مانند پورمحمدی موفق نبود، اما شکست هم نخورد، میانه و وسط ایستاد. یکی دو وعده چشمگیر هم داد، مثل آن چه که درباره اتباع گفت. اما در مجموع احتمالا به سبد رایش از راه مناظرهها چیزی اضافه نکرد.
زاکانی: اگر به طرفدارانش برنمیخورد، باید بگوییم که خیلی دچار حاشیه شد. به هر نوع حاشیهای تن داد، در اغلب جدلها در نهایت بازنده بود، تقریبا چیزی برای ارائه نداشت. اوج شکست آنجا بود که پزشکیان به او گفت: “تا آخر میمونی دیگه؟” او هم گفت: “میمونم که شما رئیس جمهور نشی”
بیشتر از آن که ارائه دهد، کُری خواند،رجز خواند، جدل کرد، نسخه دمده احمدینژاد شد. باخت، سنگین باخت.
قاضیزاده هاشمی: دورترین وعدهها را داد، انگار از جهان دیگری الصاق شده بود. کاملا در درک و دریافت فضا گنگ و مبهم بود، نهایت توجهی که جلب کرد در رنگ پیراهنش بود. در گفتوگوهای جدلی، حرارت و میزان استدلال لازم را نداشت. انضمامی و گاها کسلکننده.
پزشکیان: گاهی در اوج بود، گاهی بسیار ضعیف! زبان بدنش مدرن نیست، مشخص نیست قرار است نماینده طیف مدرن جامعه باشد، یا سنتیها؟ همه چیز بود و هیچ چیز نبود. گاهی صراحت و صداقتش دلربایی میکرد و گاهی استیصالش در بیان آن چه که باید میگفت و نمیتوانست(یا نمیخواست) ناامیدکننده بود. او اندازه ظرفی که برایش درنظر گرفتند، شاید نبود. یک احتمال هم این است شاید استراتژی اطرافیانش این بوده که او را این گونه ارائه دهند.
جلیلی: کوتاه و گویا آن که مناظرهها از او تصویری واقعیتر ارائه داد، انگار دیگر “سایه” جواب نبود، درآمد اما آیا به نفع او شد؟ نمیدانیم.