خلیج فارس:در شرایطی که تنشها میان نهادهای متولی فرهنگ و رسانه از یکسو و هنرمندان و بدنهی فعال فرهنگی از سوی دیگر در برخی موارد به نقطهی اصطکاک رسیده، پرسشهای مهمی درباره نقش دولت در تنظیمگری فرهنگی و نحوه حمایت یا مداخله در فرآیندهای سیاستگذاری بهویژه در حوزه صوتیتصویری مطرح میشود. از جمله محورهای اصلی بحث، جایگاه «ساترا» بهعنوان بازوی نظارتی سازمان صداوسیما در حوزه رسانههای صوتوتصویر فراگیر و پلتفرمهای نمایش خانگی است؛ نهادی که مشروعیت حقوقی آن از سوی بسیاری از کارشناسان و حقوقدانان محل تردید است و تداوم نقشآفرینیاش با شبهاتی در حوزه تضاد منافع همراه شده است.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از خبرآنلاین، در این میان، افزایش چشمگیر بودجه سازمان صداوسیما در لایحه بودجه ۱۴۰۴، در حالی که مقامات ارشد همین سازمان به کاهش محسوس مخاطبان اذعان دارند، سوالات جدیتری درباره نسبت عملکرد و منابع عمومی در رسانه ملی پدید آورده است. سخنگوی دولت، در گفتوگویی صریح و البته مختصر، به این دغدغهها پاسخ داد و ضمن تأکید بر ضرورت بازتعریف نظام نظارتی فرهنگی، به چالشهای تعامل دولت با هنرمندان و لزوم شنیدهشدن صدای بدنه مرجع فرهنگی نیز پرداخت.
در ادامه، متن کامل گفتوگو با فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت را میخوانید؛ گفتوگویی که از یکسو نگاهی به آینده بودجهریزی مبتنی بر عملکرد در کشور دارد و از سوی دیگر، اهمیت وفاق فرهنگی را در شرایطی که جامعه نیازمند انسجام و اعتمادسازی متقابل است، برجسته میسازد.
با توجه به اینکه بسیاری از حقوقدانان، سازوکار ساترا را حقوقی و قانونی نمیدانند، آیا دولت برنامهای برای ایجاد نظارت یا تعیین سازوکاری مشخص برای این نهاد دارد؟ با توجه به اینکه ساترا زیرمجموعه صدا و سیماست، مسئله تضاد منافع نیز مطرح است، به ویژه دربارهنظارت بر شبکه نمایش خانگی. برنامه دولت در این زمینه چیست؟
بنده ترجیح میدهم بهجای تمرکز صرف بر ساترا، به کلیت مفهوم نظارت بپردازم. امیدوارم فضای نظارت در حوزه محصولات فرهنگی بهگونهای تغییر یابد که تفاوتی میان نظارت پیشین و نظارت پسین قائل شود. در حوزه محصولات فرهنگی، بهویژه رسانههای تصویری، الگوهای مشخصی برای نظارت وجود دارد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی اصلی این حوزه باید نقشآفرینی کند. با تعامل خوبی که با آقای دکتر صالحی دارند، اطمینان دارم ایشان میتوانند موضوعات این حوزه را به خوبی مدیریت کنند.
با این حال، به نظر میرسد که ساترا ابتدا زیر نظر وزارت ارشاد بود، اما به دلیل قدرت سازمان صدا و سیما، این نهاد عملاً کنترل آن را در دست گرفته است. این مسئله ورود وزارت ارشاد به این ماجرا را دشوار کرده است. نظر شما در این باره چیست؟
امیدوارم با رویکردی مبتنی بر وفاق، مسائل را حل کنیم، زیرا در حوزه فرهنگ، جایگاهی برای قدرتنمایی نهادهای مختلف وجود ندارد. اگر در حوزه فرهنگ، که یکی از موضوعات بسیار مهم کشور است، دچار خطا شویم، بازخورد آن به شدت واکنشی و منفی خواهد بود. فرهنگ از آن حوزههایی است که اگر کسی در آن باد بکارد، طوفان درو خواهد کرد و این موضوع قابل تعارف نیست.
بودجه پیشنهادی برای صدا و سیما در سال آینده ۳۵ هزار میلیارد تومان است که نسبت به سال گذشته حدود ۱۱ هزار میلیارد تومان افزایش یافته است. این در حالی است که آقای جبلی رئیس سازمان صدا و سیما، بهکرات کاهش مخاطبان این رسانه را مطرح کردهاند. همچنین طبق آماری که آقای شاکینژاد، رئیس تحقیقات صدا و سیما، منتشر کردهاند، این سازمان دیگر نمیتواند انتظار مخاطب ۷۰ یا ۸۰ درصدی داشته باشد. با توجه به این شرایط، آیا این میزان افزایش بودجه برای رسانهای که اثربخشی گذشته را ندارد، توجیهپذیر است؟ آیا بهتر نیست حمایت دولت از صدا و سیما به شکل دیگری صورت گیرد؟
سیاستگذاریهای بودجهای ما هنوز بهطور کامل مبتنی بر عملکرد نیست. ادعای اینکه بودجهریزی مبتنی بر عملکرد داریم، در حال حاضر ادعای دوری است و هنوز تا تحقق آن فاصله داریم. باید به سمت بودجهریزی مبتنی بر عملکرد حرکت کنیم و شاخصهای عملکردی تدوین شود. زمانی که از عملکرد صحبت میشود، باید مشخص شود که با کدام شاخصها این عملکرد سنجیده میشود و آیا این شاخصها مورد اجماع نخبگان و متخصصان هستند یا خیر. درباره صدا و سیما نیز، با توجه به اینکه رسانه ملی کشور ماست، امیدوارم به جایگاه گذشته خود بازگردد؛ زمانی که یک سریال میتوانست کل یک خانواده یا حتی یک طایفه را دور هم جمع کند.
در ده سال گذشته بودجه صدا و سیما ۳۴۰۰ درصد افزایش یافته است. آیا این میزان افزایش بودجه با افزایش ضریب نفوذ این رسانه همراه بوده است؟
به جای اینکه بخواهم صرفاً نظر شخصی ارائه دهم، باید بگویم که در این موارد، عدد و رقم خود گویای واقعیتها هستند. اعداد و شاخصها با کسی شوخی ندارند. باید امیدوار باشیم که به سمت بودجهریزی مبتنی بر عملکرد حرکت کنیم.
آیا شما شخصاً برنامهای از صدا و سیما را دنبال میکنید؟
بله، بنده بیشتر شبکه چهار را دنبال میکنم. برنامه «معرفت» با حضور استاد دینانی که بعدازظهرها پخش میشود، از جمله برنامههایی است که به آن علاقه دارم. حتی اگر موفق به تماشای آن در زمان پخش نشوم، بعدها در سایر سکوها پیگیری میکنم.
در جشنواره موسیقی سال گذشته، علیرغم تأکیداتی که از پیش از جشنواره در مورد وفاق میان هنرمندان مطرح شده بود، شاهد بروز برخی چالشها از سوی چند هنرمند بودیم که موجب شد برخی رویدادها با مشکل مواجه شوند. با اینکه اکنون از جانب دولت تمایل به برقراری ارتباط با هنرمندان دیده میشود، اما به نظر میرسد هنرمندان هنوز اندکی دلگیر هستند و سختتر اعتماد میکنند. به نظر شما چه اتفاقی افتاده و چگونه میتوان این مسیر را هموارتر کرد؟
به هر حال، هنرمندان یکی از گروههای مرجع کشور به شمار میروند و صدای آنان باید شنیده شود. درد دلهای آنها نیز باید به طور کامل مورد توجه قرار گیرد. ما نمیگوییم که صد درصد مطالبات آنها، مطالباتی هستند که در حال حاضر امکان تحققشان وجود دارد؛ اما توان شنیدن، قطعاً وجود دارد. از سوی دیگر، باید این حق را نیز قائل شویم که اگر کسی از ما دلخور است، بتواند آن را بیان کند. الزامی نیست که اگر به کسی ابراز علاقه کردیم، حتماً همه چیز در طرف مقابل هم حل شده باشد. امیدواریم که این فرآیند، از سوی هر دو طرف پیش برود و فضای وفاق به شکل بهتری شکل گیرد.
آخرین وضعیت پروندههای خانم مرضیه برومند و رضا بابک چه شده است؟ آیا در جریان هستید؟
خیر، متأسفانه در جریان جزئیات این پروندهها نیستم. پیشتر هم خدمتتان عرض کرده بودم که با توجه به نگاه مثبتی که در قوه قضاییه وجود دارد، امیدوارم این موضوعها، موضوعاتی دامنهدار نباشند و حلوفصل شوند.