خلیج فارس:وزیر راه و شهرسازی و معاون حملونقل وزیر و سرپرست سازمان بنادر و دریانوردی کشور برای بررسی وضعیت و نظارت بر اقدامات لازم در این شرایط، دقایقی پیش عازم محل حادثه در بندرعباس شدند.
منبع:تسنیم
خلیج فارس:محمدجواد آذری جهرمی، وزیر دولت روحانی و از چهره های اصلی کمپین انتخاباتی مسعود پزشکیان در یک گفتگو تاکید کرد: در ۱۴۰۰ و ۱۴۰۳ به من گفتند کاندیدا شوم اما آمادگی چنین مساله ای را در خودم نمی دیدم.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از خبرآنلاین، چندماه بیشتر از آن روزی که در کنار محمدجواد ظریف کت از تن در آورد و شهر به شهر برای ریاست جمهوری پزشکیان تبلیغ کرد نمی گذرد، همان روزهایی که برخی ها تحلیل می کردند اگر پزشکیان رئیس جمهور شود «محمدجواد آذری جهرمی» یکی از چهره های کلیدی دولت او خواهد بود، تحلیل ها اما رنگ واقعیت ندید و آذری جهرمی بنا به گفته خودش پیشنهاد مطلوبی برای حضور در دولت نیافت.
مشروح مصاحبه محمدجواد آذری جهرمی را در ادامه بخوانید؛
*هیچ وقت درون خودم به این فکر نکردهام که میخواهم رئیس جمهور شوم. پروژه این که آذری جهرمی میخواهد رئیس جمهور شود، جزو رئوس محورهای تفرقه افکنی در بدنه دولت از سمت جریان مخالف دولت در سال ۹۶ بود.
*پیشنهادهایی برای حضور در دولت شد اما خیلی جذابیت و مطلوبیت نداشت. آقای ظریف و من برای گرفتن مسئولیت به میدان نیامدیم. یک دقیقه هم در ستاد روحانی نبودم ولی انتخاب این بود که من وزیر شوم.
*برخی در دولت فعلی چشم دیدن من را ندارند، این یک واقعیت است. دفاع از دولت به معنی این نیست که از عملکرد بد دولت هم دفاع کنیم.
*دولت و بین سیاسیون به شدت حسادت و اختلاف وجود دارد. برخی از اعضای دولت به یقین چشم دیدن من را ندارند. به زبان هم آوردهاند. اگر این را به شما بگویم، چه میخواهد به شما یا من یا مردم برسد؟ آن که در خانه نشسته است، میگوید مردهشور همه شما را ببرند؛ زندگی خود را نمیتوانم اداره کنم؛ نان ندارم بخورم؛ مشکل دارم؛ مشکل من را حل کنید.
*برادری گفته بود تا ما زنده ایم نمیگذاریم آذری جهرمی در هیچ دولتی باشد. صد تا مانند ظریف و جهرمی و طیب نیا فدای جمهوریت کشور، مهم نیست. در جمع بندی آقای پزشکیان برای حضور در دولت نبودهام؛ سلمنا!
*عدم حضور آقایان ظریف و طیب نیا در بدنه دولت، کاهش سرمایه اجتماعی میآورد.
*اگر تجربه ۹۸ را در سال ۹۶ داشتم، شاید نمیگذاشتم کار تلگرام به اینجا برسد. حتما اگر در سال ۹۶ جمع بندی به این سمت رفته است، اشکالی در من وجود داشته است. هیچ وقت نه نظرم بوده است و نه چنین حکمی را داده ام اما بی تقصیر هم نیستم. نتوانستهام بالانس ایجاد کنم.
*اینکه وزیر بگوید رفع فیلترینگ ربطی به من ندارد، میدان را خالی کردن است، یعنی شما سیاستمدار توانمندی نیستید.
خلیج فارس:گفتوگویی از محمد جواد ظریف به تازگی منتشر شده آنگونه که پیداست این مصاحبه چند روز قبل از انتشار خبر استعفای او انجام شده است.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از اعتماد، در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید:
این روزها بحث مهمی که افکار عمومی را به خود معطوف داشته، بحث معیشت مردم است. در شرایطی با شما گفتوگو میکنیم که دلار در نوسان ۹۰ هزار تومانی در رفت و آمد است و این موضوع نگرانیهایی را برای مردم ایجاد کرده. مشخص است که دولت چهاردهم مسوول این شرایط نیست، اما به هر حال متولی وضعیت موجود و شرایط فعلی دولت چهاردهم است. در مورد ریشههای مشکل بفرمایید و اینکه چه اتفاقی افتاده که این وضعیت اقتصادی در جمهوری اسلامی شکل گرفته.
همه ما با بعضی گزارهها که به این وضعیت منتهی شده آشنا هستیم، تحریمها و فشارهای بیرونی که همیشه وجود داشته. این واقعیت است؛ کمتر کشوری را میتوانید پیدا کنید که در آن، این میزان تحریم در این مدت زمان اعمال شده باشد و هنوز دچار قحطی نشده باشد. این امر نشاندهنده تابآوری مردم ایران است و هم مزیتهایی که ایران دارد را نمایان میکند. الزاما هم ربطی به دولتها ندارد، بخش خصوصی و مردم ایران ظرفیتهای بسیار بزرگی دارند و خوب است که به این ظرفیتها توجه داشته باشیم. نکته دوم که از همین امر ناشی میشود، انتظار بر تورم است، در واقع یکی از دلایل عمدهای که شاهد نوسانات اخیر هستیم، انتظارات تورمی است.
ناامیدی یکی از دلایل مهم در این قضیه است. مثلا سال ۹۶-۹۵ تحول اقتصادی عمدهای اتفاق نیفتاده و سرمایه زیادی هنوز وارد ایران نشده بود، گرچه بسیاری از کشورها، شرکت و گروهها آمادگی سرمایهگذاری داشتند، اما هنوز اتفاقی نیفتاده بود، بلکه امید به آینده بود که باعث شد تورم آنقدر پایین بیاید و رشد اقتصادی تا آن حد بالا برود. الان هم به نظرم بزرگترین خطر برای آینده ایران ناامیدی است و گرفتار شدن در روایتهایی که (علیه ایران) ساخته میشود. روایت میسازند که شرایط بینالمللی بسیار سنگین خواهد بود، روایت میسازند که تهدیدهای ترامپ خیلی شدید شده، (روایت میسازند) ایران ضعیف شده، ایران خطرناک شده و… این روایتها بیشتر برای بازی کردن روی اذهان داخل و خارج ایران است تا بگویند ایران خطرناک است و بخواهند ایران را بزنند، گرچه ایران لقمه چرب و نرمی برای کسی نیست که به راحتی بشود زد. ضمن اینکه باید شرایط سخت را به رسمیت بشناسیم، دولت باید تلاش کند شرایط سخت را بهبود بخشد، ضمنا باید این واقعیت را هم بدانیم که انتظارات تورمی، ناامیدی، احساس تهدید مداوم باعث میشود این شرایط ایجاد شود. خیلی از ما خودمان به دست خودمان تهدید را میآفرینیم؛ لذا نیاز است که یک مقدار خودباوری پیدا کنیم.
باور کنیم که قوی هستیم و ظرفیت زیادی داریم و نگاهمان را عوض کنیم. این نگاه تهدیدمحور است که مردم را ناامید میکند که بعضیها از این قضیه سود میبرند، اما مردم بهطور عمده ضرر میکنند، نگران میشوند، موج مهاجرت ایجاد میشود، هم از روستا به شهر و هم از شهرها به خارج از کشور. به شدت به تغییر نگرش نیاز داریم. به نظرم این قضیه است که بیشتر از همه چیز (در بروز مشکلات مردم) تاثیرگذار است وگرنه در هفت، هشت روز گذشته که دلار آنقدر بالا رفته هیچ اتفاق خاصی نیفتاده و فقط نگرانیها در میان است. بعضی از نگرانیها هم نگرانیهای مردم است که انتظارات تورمی ممکن است به نگرانیها دامن بزند، اما مقدار زیادی از آن ناشی از روایتسازی است.
آقای ظریف زمانی که صحبت از تحریم میشود، همزمان فکرمان به سمت امریکا و رییسجمهور فعلیشان ترامپ میرود. ترامپ اعلام کرد از تمام اهرمهای قدرتش استفاده میکند تا اهداف مدنظرش را محقق کند. از منظر نظام بینالملل و بایدها و نبایدهایی که در عرصه سیاست داخلی امریکا وجود دارد، چنین ایدهای امکان تحقق دارد یا از آن دست بلوفهای سیاسی است که ممکن است یک رییسجمهور بزند؟
ایالات متحده قدرت قابل توجهی دارد، اما قدرقدرت نیست. ضمنا ما هم کنشگر هستیم. اینطور نیست که ما فقط موضوع کنش امریکا یا روسیه باشیم، خودمان باید کنشگر باشیم و نباید موضوع معامله دیگران قرار بگیریم. این مهم است که توجه داشته باشیم خودمان را نبازیم. میخواهند این تصور را ایجاد کنند که شرایط به سمت شرایط بسیار دشواری حرکت میکند. این امر خیلی به ما بستگی دارد که قرار است چطور عمل کنیم. آیا قصد داریم با یک نگاه نگران و بدون اعتمادبهنفس با شرایط برخورد کنیم؟ یا قصد داریم با اعتماد به نفس باور کنیم که این مردم توانمندی دارند. ما ظرفیتهای زیادی داریم از این ظرفیتها میتوانیم استفاده کنیم، اینطور نیست که دستمان در برابر امریکا خالی خالی باشد. بعضیها خیال میکنند اگر یک روزی نظام تصمیم گرفت با امریکا مذاکره کند، دست ما خالی است. اصلا اینطور نیست، ما کشور بزرگی هستیم و امکانات زیادی داریم، فرصتهای زیادی در ایران هست که ممکن است جای دیگر پیدا نشود.
خیلیها علاقهمند همکاری با ایران هستند، باید موانع را برداریم. برای اینکه بتوانیم پیشرفت کنیم نیازی نداریم حتما با امریکا رابطه داشته باشیم، اما باید موانعی که امریکا برای رابطه ما با دیگران ایجاد کرده را برداریم. تحریمها به هر حال مانع هستند، بیشتر مانعی برای دیگرانند که با ما ارتباط داشته باشند. ممکن است بگوییم میتوانیم با تحریمها زندگی کنیم -حتما هم میتوانیم-، اما کشورهای شریک ما حتی روسیه و چین تحریمها برایشان مانع است. ما از تحریم نمیترسیم، ۴۵ سال هم هست که تحت تحریم هستیم، اما دیگران ملاحظه تحریم و موانع FATF را میکنند ما باید موانع را از سر راه دیگران برداریم تا بتوانند با ما به راحتی ارتباط برقرار کنند. آن وقت فرصت ما در منطقه با روسیه، چین، اروپا، آفریقا، آسیا و امریکای لاتین بسیار بسیار گسترده است. زمینههای همافزایی بین ما و این کشورها زیاد است. اولا، نگاهمان به آینده نگاه فرصتمحور باشد و ثانیا، کمکم باید این موانع را برداریم و اجازه ندهیم این موانع زیاد و مانع ارتباط دیگران با ما شوند. بخشی از این پرسش معطوف به موارد مرتبط با ایران بود. صحبتهایی که ترامپ مطرح کرده، فارغ از بحث ایران، در سایر حوزههای بینالمللی هم بازتاب داشته مثل مباحثی که در خصوص کوچ دادن فلسطینیها و خارج شدن از نهادهای بینالمللی مطرح کرده. در این زمینهها تا چه اندازه ترامپ میتواند اهدافش را محقق کند؟
ابتدا هم اشاره کردم که امریکا قدرقدرت نیست، لذا نباید تصور کنیم که هر کاری بخواهد میتواند انجام دهد. آقای ترامپ حتما تلاش خواهد کرد. اگر خاطرتان باشد آقای ترامپ در دور قبلی تلاش کردند یک معامله قرن در منطقه ما راه بیندازند. موفق شدند؟
خیر.
حالا هم معلوم نیست موفق باشد. پیشنهادی که ترامپ در مورد غزه دارد هر کس در دنیا نگاه میکند حتی در داخل امریکا، میگویند شدنی نیست؛ لذا اینطور صحبتها ممکن است که مواضع مذاکراتی یا حتی مواضع تبلیغاتی باشد. من داووس که بودم، میگفتند آقای ترامپ را جدی بگیرید ولی تحتاللفظی فکر نکنید هر چه که میگوید اجرا خواهد شد. این را در داووس کنشگران غربی میگفتند. ترامپ بالاخره کنشگر مهمی است، رییسجمهور کشوری است که قدرت بسیاری دارد، اما امروز در دنیا هیچ کشوری به تنهایی قدرقدرت نیست. از نظر بسیاری از متخصصان روابط بینالملل، مجموعه کشورها هم نمیتوانند همه چیز را کنترل کنند. الان تکنولوژی در اختیار کشورها نیست، از اختیار کشورها خارج شده. امریکا و چین به شدت تلاش میکنند هوش مصنوعی را در کنترل خودشان بگیرند و خیلی هم جلوتر از اروپا هستند. اما هنوز هوش مصنوعی یک عامل قدرت است که در اختیار دولتها نیست، در اختیار شرکتها، بخش خصوصی و دانشبنیانهای جهانی است. اینها نکات بسیار مهمی است که باید توجه کنیم. دنیای امروز دنیای گذشته نیست. در دنیای امروز فقط دولتها کنشگر نیستند چه برسد به اینکه فقط یک دولت کنشگر باشد.
ما نباید پشت رهبری قایم شویم. رهبری سیاستی را در پاسخ به عهدشکنی گذشته امریکاییها انجام دادند که موضع جمهوری اسلامی را مشخص کرد. نیاز است همه با هم تلاش کنیم که راه را بر اساس محورهای اصلی که ایشان معین کردند که همان عزت، حکمت و مصلحت باشد، دنبال کنیم. البته من الان در روابط خارجی کنشگر نیستم و نظر شخصیام را میگویم. این کارها در کشور مسوول دارد من مدت زیادی در وزارت خارجه بودم، میدانم که مسوولان مربوطه باید در این حوزه نظر بدهند، لذا بحثم را به یک تحلیل مختصر میکنم که زمینه برای کار زیاد است.
یکی از تاکیدات و مانور اصلی که در کمپین انتخاباتی آقای پزشکیان مطرح شد بحث تنشزدایی و ترویج این ایده بود که ایران میخواهد مناسبات ارتباطیاش را در گستره جهانی وسعت بدهد و با همه کشورهای دنیا ارتباط داشته باشد. به عنوان رییس شورای راهبردی رییسجمهور، ایشان تا چه اندازه میتواند این نگاه را محقق کند. اگر بخواهم درستتر طرح پرسش کنم تا چه اندازه این موقعیت تا به امروز محقق شده؟
ببینید، نگاه آقای رییسجمهور تغییر نکرده. ولی حساب کنید که در روز تحلیف ایشان رژیم صهیونیستی مرحوم شهید هنیه را در ایران شهید کرد. این امر نشان میدهد این نگاه، مغایر منافع رژیم صهیونیستی است وگرنه چرا اسراییل قبل از آن روز ترور را انجام نداد. شهید هنیه برای مراسم خاکسپاری شهید رییسی هم در ایران بود. چرا اسراییل شب تحلیف آقای رییسجمهور این کار را کرد؟ چون میخواهد این مسیر را منحرف کند. از سال ۱۹۹۲ و بعد از حمله عراق به کویت، زمانی که ایران فرصتی پیدا کرد که در دنیا تنفس کند و تبلیغات وسیعی که عراق و کشورهای عربی علیه ایران داشتند و ثابت شد که ایران حق بوده و صدام ظلم میکرده، از آن زمان تا امروز اسراییل از هر فرصتی استفاده کرده و هر زمان ایران فرصت تنشزدایی دارد، اسراییلیها تنش جدیدی اجرا میکنند. لااقل باور کنیم که تنشزدایی به ضرر اسراییل است. نفع اسراییل در تنش است و این امر نشان میدهد سیاست آقای دکتر پزشکیان سیاست درستی بوده. البته تنشزدایی به این معنی نیست که شما فشار را بپذیرید و تحمل کنید یا تحمیل را بپذیرید، به این معناست که نگاهتان براساس خودباوری، نگاه فرصتمحور باشد به داخل ایران، به مردم ایران و به منطقه و جهان. تهدیدها را در نظر داریم ولی فرصت مبنای کار ماست.
رویه دوم صحبتهای رهبری، استفاده از ظرفیت اروپا و سایر قدرتهای جهانی بود. آیا اروپا میتواند طرف مذاکره ما تا زمان معینی باشد که ایران بتواند منافعی که به دنبال تحققش است را از طریق گفتوگو با اروپا پیگیری کند، با توجه به تجربیاتی که بعد از خروج ترامپ از برجام داشتیم؟
اروپاییها سابقه خوبی از خودشان نشان ندادند و رهبری هم بارها در سخنانشان مطرح کردند که اروپاییها در این زمینه خوشسابقه نیستند. معنای دیپلماسی مذاکره است و مذاکره یک ابزار قدرت است. مذاکره امر مذمومی نیست. باید آمادگی داشته باشیم در سطوح مختلف، به روشهای مختلف گفتوگو کنیم. بعضی وقتها این گفتوگو با افکار عمومی است که میشود دیپلماسی عمومی. بعضی وقتها گفتوگو رودررو است که میشود دیپلماسی رسمی. بعضی وقتها چندجانبه و در سازمانهای بینالمللی است؛ لذا مسیرهای گوناگونی برای گفتوگو کردن وجود دارد و حسب اینکه چه میزان دولت برای ورود به حوزههای مختلف مذاکره دارد، باید استفاده شود؛ لذا مذاکره با اروپا حتما مفید است. ممکن است وافی به مقصود نباشد، ولی مفید است و حتما باید انجام شود. روابط گسترده با چین و روسیه حتما ضروری است. روابط گسترده با همسایگان حتما ضروری است. روابط با جنوب جهانی، آفریقا، آسیا و امریکای لاتین حتما مفید است. مهمتر از همه تقویت سرمایه اجتماعی و تقویت ارتباط با مردم خودمان است. اینکه گفتم باید نگاه فرصتمحور داشته باشیم یعنی مردم خودمان را فرصت بدهیم چه ایرانیان داخل کشور یا خارج کشور، همه را باید فرصت ببینیم. همین امر دست ما را در مذاکره قویتر میکند.
بارها به اهمیت انسجام داخلی و افزایش مشارکتها در بزنگاههای مختلف اشاره کرده بودید. تا پیش از دوره اخیر امریکا همواره ادعا میکرد که در خاورمیانه به دنبال صلح است. اما به نظر میرسد پارادایم شیفتی در راهبردهای کلان امریکا اتفاق افتاده و امروز ایدههایی را مطرح میکند که نتیجه نهاییاش ممکن است تنش و درگیریهای بزرگ باشد. پارادایم شیفت را چطور میتوان تحلیل کرد؟
به نظرم پارادایم شیفتی در مورد امریکا اتفاق نیفتاده آن ادعاها دروغ بوده. یعنی امریکاییها منافعی در این منطقه داشتند که دنبال کردند. اما نکته مهمی که باید مورد توجه قرار بگیرد اینکه امریکا خیلی دنبال ماندن در خاورمیانه نیست. حوزه منافع حیاتی امریکا از خاورمیانه به سمت چین و منطقه پاسیفیک جابهجا شده؛ لذا از دوران آقای اوباما و حتی قبل از آن، بحث انتقال مرکز ثقل به آسیا یا چین مطرح بود؛ لذا امریکاییها هم با شرایط پرفراز و نشیبی روبهرو هستند و اینطور نیست که هر چه امریکا اراده میکند، صورت بگیرد. اما پیشنهادهایی که آقای ترامپ اخیرا مطرح کرده مثل پیشنهاد معامله قرن که قبلا مطرح کرده بود، حتما به صلح و آرامش نمیانجامد و به تنش بیشتر میانجامد. دولتهای غربگرا در منطقه را نسبت به روابطشان با امریکا بدبین و متزلزل میکند و اینها واقعیتهایی هست که میتوانیم ببینیم.
در بخش دوم سوالها، در حوزه سیاست داخلی موضوعاتی را مطرح میکنم. در آستانه سال ۱۴۰۴ هستیم. این سال از منظر سیاسی و راهبردی سال بسیار مهمی محسوب میشود. ۲۰ سال قبل در وجه مردم چکی از سمت نظام صادر شده با عنوان چشمانداز ۱۴۰۴. در این سند تصویرسازی خاصی صورت گرفته و اعلام شده ایران در حوزه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و راهبردی به قدرت اول اقتصادی منطقه تبدیل میشود. ضمن اینکه الگویی از توسعه و پیشرفت را ارایه میکند که میتواند الهامبخش باشد. نظرتان را در مورد این سند و موعد این چک بفرمایید. ضمن اینکه بحثهایی درباره سند ۲۰۳۰ مطرح میشود. این نوع افقگشایی را چطور تحلیل میکنید و چقدر با مطالبات واقعی مردم فاصله داریم؟
در بعضی موارد که در سند چشمانداز ۱۴۰۴ داشتیم یقینا موفق نبودیم، لذا باید آسیبشناسی در این زمینه صورت بگیرد. اما فکر میکنم ۱۴۰۴ میتواند از منظر دیگری مورد استفاده قرار بگیرد و آن، اینکه ۱۴۰۴ میتواند سکوی پرش ما به جلو باشد. برمیگردم به همان نگاه تهدیدمحور و فرصتمحور. تا الان احساس میکردیم که از طرف دنیا تهدید میشویم و میخواستیم ثابت کنیم ما لقمه چرب و نرمی برای دنیا نیستیم؛ لذا تمرکزمان بر این بود که قدرت داشته باشیم و با این تهدیدها مقابله کنیم. الان میتوانیم ادعا کنیم که بعد از گذشت ۴۶ سال از عمر جمهوری اسلامی یک وجب از خاکمان را از دست ندادیم و کسی نمیتواند به ما به عنوان یک لقمه چرب و نرم نگاه کند؛ لذا ضمن اینکه باید آسیبشناسی کنیم، اما به جای اینکه به عقب برگردیم و همدیگر را ملامت کنیم که تو فلان جا را اشتباه کردهای، فراموش نکنیم که در این کشور چپ و راست همه اشتباه کردهاند. بیخودی سعی نکنیم بگوییم چه کسی مقصر بوده. به جای اینکه این کار را بکنیم که اتلاف وقت و انرژی و هزینه میشود، به جلو نگاه کنیم. ۱۴۰۴ سکوی پرشمان شود. همانکه ۱۹۷۳ برای چین شد، پرش به جلو. اینکه جایگاهمان را محکم کردیم، کسی نمیتواند به ما چپ نگاه کند، الان وقتش است که وضعیت اقتصادی، سرمایه اجتماعی و فناوریمان را بهبود ببخشیم.
از این همه ظرفیت نیروی انسانی که داریم، استفاده کنیم. از این همه منابع طبیعی که داریم، استفاده کنیم. از این وضعیت ممتازی که در منطقه پیرامونیمان داریم، استفاده کنیم و به جای اینکه همه کریدورها ایران را دور بزنند، کاری کنیم کریدورها از داخل ایران رد شوند. به جای اینکه مردم ما امیدوار باشند که یک روزی مثل خارج از کشور شود، تمام ظرفیتهایی که داخل ایران هست را استفاده کنیم و اجازه دهیم مردم ما به آیندهشان امیدوار شوند و مهاجرت معکوس شود؛ لذا ضمن اینکه آسیبشناسی کنیم که چرا به اهداف چشمانداز نرسیدهایم، اما امروز میتوانیم نگاه رو به جلو داشته باشیم، چون دیگر نگران امنیتمان نیستیم، ما امنیتمان را ساختهایم و حالا باید اقتصاد و سرمایه اجتماعیمان را تقویت کنیم. باید رفاه مردممان و روابط منطقهایمان را بهبود ببخشیم. من به همان نگاه فرصتمحور برمی گردم؛ لذا خیلی راحت میتوانیم با همدیگر اظهار نگرانی و ناراحتی کنیم که چشمانداز محقق نشد. خب اینکه واضح است و خیلی لازم نیست انیشتین باشید که متوجه شوید. (محتوای سند چشمانداز محقق نشده)
بحثی نداریم.
بله، ولی حالا باید چه کار کنیم؟ آسیبشناسی میکنیم. ممکن است هزینه بیش از حدی هم داده باشیم، اما از آنچه ساختهایم به عنوان سکوی پرش به جلو -و نه به عقب- استفاده کنیم.
به نظرتان چوبخط اعتباری نظام همچنان نزد مردم معتبر است؟ یعنی تا چه زمانی فرصت برای نظام فراهم خواهد بود؟
مردم دوست دارند که به آینده مطمئن باشند در بسیاری از موارد این اطمینان از مردم سلب شده. خیلی وقتها خودمان این اطمینان را سلب کردهایم. فراموش نکنیم در بسیاری از موارد ذلت را در داخل برسازی کردهایم. این مثال را خیلی جاها گفتهام. به کربلا مشرف شده بودم، در حرم حضرت اباعبدالله یک مجاهد جانباز حزبالله لبنان شانه من را بوسید و گفت از شما متشکریم که باعث افتخار شیعه شدید. از در که بیرون میرفتم یک روحانی به من گفت خدا ذلیلت کند به حق امام حسین (ع) که ما را ذلیل کردی. این بر اثر نگاه و برسازی عزت و ذلت است. ما باید امید را برسازی کنیم. باید متوقف کنیم که اینقدر برای اهداف سیاسی داخلی امید مردم را ناامید کنیم. نکته دیگر اینکه بعضیها به ما برای وفاق ایراد میگیرند و میگویند عدهای ضد وفاق هستند. من هم قبول دارم. اما آیا وفاق کار درستی هست یا نه. آیا برای اینکه پیش برویم نباید با مردممان نزدیکتر شویم؟
یک عده منافعشان در این کار نیست. به قول کسانی که در کار تصویر هستند یک نویز است، شما به نویز توجه نکنید و راه خودتان را بروید. خوشحال هستم که آقای پزشکیان هم دقیقا همین کار را میکند. خیلی به این سروصداها توجه نمیکند و میگوید راه این است و باید از همه ظرفیتها استفاده کنیم. یک گروه حتما مخالف هستند. حتما اگر بخواهید تنشزدایی کنید اسراییل مخالف این کار است. نمیخواهم خدای ناکرده مقایسه کنم، اما در داخل هم عدهای نانشان در دعوا و تحریم است. به آنها توجه نکنیم، ما راه خودمان را برویم. به قول مولانا: «تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید/ تو یکی نهای هزاری/ تو چراغ خود برافروز» ما ناگزیر هستیم که با نگاه فرصتمحور به سمت جلو برویم. یک آینده پیشفرض میتوانیم داشته باشیم که بگوییم در گذشته چه مشکلاتی داشتهایم و حتما در آینده هم خواهیم داشت. ما محکوم به زندگی در یک آینده پیشفرض پر از ابهام و ناامیدی هستیم. اما میتوانیم آینده دیگری را هم بسازیم. به نظر من مهندسی تحول و مهندسی نگاه متفاوت به آینده را باید در خودمان ایجاد کنیم. یک تعدادی نمیخواهند ما این کار را بکنیم، چون برای آنها زندگی در گذشته منفعت دارد. اما برای کشور ما، برای مردم و جمهوری اسلامی باید به سمت آینده برویم.
آقای ظریف برخلاف مقایسههایی که میان دولت اول اصلاحطلب و دولت آقای پزشکیان صورت میگیرد به نظر میرسد تفاوتهای بنیادینی در وضعیت مدیریتی این دو دولت وجود دارد. آقای خاتمی زمانی سکان هدایت ساختار اجرایی را به دست گرفتند که آقای هاشمیرفسنجانی هشت سال زمینههای بستر توسعه را محقق کرده بود، اما در مورد دولت آقای پزشکیان نمیتوانیم چنین فرضیهای مطرح کنیم. دولت آقای پزشکیان در چه بستری شکل گرفته و چطور قرار است قطار مدیریت به سمت اهداف تعیین شده حرکت کند؟
اگر کسی بگوید ما همان انسانهایی هستیم که در زمان دولت اول آقای خاتمی (۱۳۷۶) بودیم یا دنیا همان دنیاست یا ایران همان ایران است، اشتباه میکند. نه ما همان هستیم که آن روز بودیم، نه دنیا آن دنیاست و نه ایران آن ایران است؛ لذا دولت جناب آقای خاتمی دولت بسیار موفقی بود. الان هم دولت آقای پزشکیان در یک بستر و دنیای دیگری، با افراد متفاوتی کار میکند. دکتر مسعود پزشکیانی که در دولت آقای خاتمی وزیر بهداشت بود، با دکتر مسعود پزشکیانی که امروز رییسجمهور است، دو انسان متفاوت هستند. ما هر لحظه در حال تحول هستیم. دنیا در حال تحول است، لذا باید از گذشته درس بگیریم ولی نگاهمان باید به آینده باشد.
بزرگترین ترس، امید و آرزوی آقای ظریف چیست؟
بزرگترین ترس من ناامیدی است و بزرگترین امیدم این است که با نگاه فرصتمحور به همدیگر، به کشورمان، به زنانمان، نسل Z، اینترنت، منطقه و دنیا نگاه کنیم و آینده دیگری را بسازیم. اگر بخواهیم با همان نگاه جلو برویم حتما سند چشماندازمان ناکام خواهد بود. ما دستاوردهای مهمی داشتیم که ممکن است همه آنها را در سند چشمانداز ذکر نکرده باشیم، اما اینکه امروز امنیت خوددرونزا داریم، مهم است. نیازی نداریم کسی از ما در برابر این کشور یا آن کشور دفاع کند. ما وضعیتی نداریم که در هر دورهای از سلطنت در ایران یک قسمت از خاکمان از ما جدا شود.
آقای ظریف با نسل Z ارتباط دارید؟
بعضی وقتها احساس میکنیم که ایجاد یک مفاهمه بسیار دشوار باشد ولی حتما باید تلاش کنیم. نمیگویم در این تلاش موفق هستم. همه ما باید تغییر کنیم. یکی از این تغییرها هم این است که باید یاد بگیریم ارتباط برقرار کنیم و میدانید که لازمه ارتباط برقرار کردن چیست؟ گوش دادن. با صحبت شما ارتباط برقرار نمیکنید، با شنیدن ارتباط برقرار میکنید.
درود بر شما. با این نسل صحبت کردهاید؟
به هر حال من معلم هستم و سر کلاس بسیاری از دانشجویان ما نسل Zی هستند. تلاش کردیم حرفهایشان را بشنویم. آنها خیلی حرف برای ما دارند و خیلی میتوانیم از آنها یاد بگیریم. هیچ وقت زمان برای آموختن به پایان نمیرسد و فکر نکنیم همه راهحلها را داریم. راهحلها در اختیار مردم است. یکی از ضرورتهای وفاق شنیدن است. باید آمادگی داشته باشیم بشنویم.
به عنوان بحث پایانی، گفته میشود هر فردی سایهای دارد. به نظر میرسد سایه دکتر ظریف، اعضای جبهه پایداری باشند، یعنی هر آن چیزی که در موردش صحبت میکنید، الگوها، آرمانها و دیدگاههای شما هستند برای آنها منفی است، برنمیتابند و سعی میکنند نفیاش کنند. ارتباطتان با این جبهه در شرایط فعلی چگونه است؟ چون مباحثی که در خصوص اعدام آقای ظریف مطرح کرده بودند یا حتی بحثهای تندتر که مطرح شد، فروکش کرده.
تندتر از اعدام که نداریم. (با خنده)
در مورد ارتباطتان با این جریان بفرمایید.
خب دو دیدگاه متفاوت است. البته من همیشه معتقد بودهام که دیدگاه مخالف باید مطرح شود و بالندگی جز در پرتو طرح نظرات متفاوت نیست. البته این نظرات باید با رعایت قانون، بدون تهدید، دروغ و افترا باشد و امیدوار هستیم که این اتفاق بیفتد. فعلا که رابطه همین است که شما هم میبینید. آنها دشنام میفرمایند و ما هم دعا میکنیم. «اگر دشنام فرمایی و اگر نفرین دعا گویم» دوستان فعلا فقط مرگ میخواهند و … ما میگوییم انشاءالله خدا همه ما را به راه راست هدایت کند.
خلیج فارس:روزنام هم میهن در سرمقاله خود نوشت: همه وزارتخانهها به نحوی مهم هستند ولی شاید در این میان، وزارت کشور به دلیل تنوع مسائل و اهمیت موضوعات و گستردگی امور از اهمیت بیشتری برخوردار باشد.
همچنین شاید برای اولین بار باشد که وزیر سیاسیترین وزارتخانه، خارج از جناحبندیهای سیاسی انتخاب شده و جالبتر اینکه در آخرین لحظات بسته شدن لیست وزرای پیشنهادی و بهطور اتفاقی و پیشبینی نشده انتخاب شد.
اکنون شش ماه از آغاز به کار این دولت میگذرد شاید ارزیابی عملکرد وزارتخانهها قدری زود باشد ولی آن اندازه هم زمان گذشته است که بتوان با احتیاط به این ارزیابی اقدام کرد.
ارزیابی از سیاستهای وزارت کشور در گزارش امروز آمده است، ولی آنچه که در اینجا میتوان گفت تاکید بر نقاط سایه و روشن کارنامه وزارت کشور است. اولین نقطه روشن کارنامه این وزارتخانه و برخلاف دولت پیش، کنار کشیدن خود از موضع مقابله با جامعه و افکار عمومی است.
این ویژگی در گفتار وزیر و عملکرد نسبی وزارت کشور دیده میشود. سیاستهای اعلامی آنان نیز مؤید همین امر است. کمرنگ شدن مفاهیم و گزارهها و تهدیدهای انتظامی و امنیتی و پررنگ شدن مفاهیم و راهحلهای اجتماعی و ادبیات همدلی بهجای تهدید و قلدرمآبی وجه تمایز این وزارتخانه با قبل است.
سیاستهای اعلامی هم معرف التزام داشتن به همین رویکرد است. دومین ویژگی بسط معیارهای انتخاب استانداران و فرمانداران و کوشش برای انتصاب مدیرانی کارآمد و اجتماعی بهجای مدیران جناحی است. انتخاب استاندارانی از هموطنان اهل سنت و یا عرب و فرمانداران زن و مدیران کمحاشیه نیز نقطه مثبت این وزارتخانه است؛ هرچند در مواردی هم این نوع انتصابها همراه با ضعفها و اعتراضاتی بوده که طبعاً باید جبران شود.
در همین زمینه کوشش جدی وزیر برای کوتاه کردن فاجعهای به نام دخالتهای نمایندگان در انتصابات قابل توجه است. در مورد حوادث اجتماعی و سیاسی و طبیعی رخداده در این مدت کوتاه نیز مواجهه قابل قبولی داشته است.
در برخورد با انفجار معدن طبس که بلافاصله در ماه اول این دولت رخ داد و در ادامه کوشش برای مهار مشکلات امنیتی بلوچستان که نتایج آن بهویژه در سه ماه اخیر و با سفرهای پیاپی رئیسجمهور دیده میشود، نمره قبولی میگیرند.
در خصوص مواجهه با قتل دانشجوی دانشگاه تهران که در هفته گذشته رخ داد نیز با همکاری دانشگاه تهران و وزارت علوم، قضیه بهصورت مطلوبی جمع و جور شد، هرچند نقطه ضعف وزارت کشور در این ماجرا نیز مشهود است. زیرا نفس این رخداد با سیاست اعلامی پیشگیری از وقوع جرم این وزارتخانه همخوانی ندارد.
به نظر میرسد که با توجه بهعدم رسیدگی شهرداری تهران و نیروی انتظامی به درخواستهای خوابگاه دانشجویی برای تامین روشنایی و امنیت محل، بهتر است که از این پس همه درخواستهای حفظ امنیت بهجای پلیس و شهرداری خطاب به وزارت کشور نوشته شود تا از آن طریق به نهادهای تحت امر این وزارتخانه ابلاغ گردد. نقاط ضعف وزارتخانه نیز پنهان نیست.
گرچه اقدامات وزیر برای توقف اجرای مصوبه ضد امنیتی مجلس پوشیده نیست و نقطه مثبتی در کارنامه وزارتخانه است ولی متاسفانه همچنان برخوردهای غیرقانونی با زنان و خودروهای آنان ادامه دارد. وزیر محترم کشور باید مبنای قانونی چنین برخوردهایی را مشخص کنند. نمونه آن را میتوانند بعدازظهرها در چهارراه ولیعصر تهران در مواجهه با زنان یا در مراکز توقیف خودروها مشاهده کنند.
همچنین تبعیض در اجرای قانون از طریق مجاز بودن انجام اعتراضات خیابانی از سوی تندروها که حتی در اعتراضات خود احکام اعدام هم صادر میکنند و در مقابل هیچ امکانی برای اعتراضات مدنی دیگران فراهم نشده و نمیشود.
از سوی دیگر فقدان برنامه عملی و اجرایی اعلامشده از سوی وزارت کشور و سازمان اجتماعی آن برای مقابله با کاهش مسائل اجتماعی است و احساس عمومی این است که کشور هیچ برنامهای برای مقابله با مسائل اجتماعی رو به رشد از جمله دزدی و ناامنی ندارد و بودجههای کلان تخصیصیافته در این مورد تلف میشود.
امیدواریم وزارت کشور نقاط قوت خود را تقویت و نقاط ضعف را برطرف نماید. تصور میشود که کشور در آینده با مسائل امنیتی و اجتماعی بیشتری مواجه شود و تجربیات امروز به درد فردای این وزارتخانه میخورد.
خلیج فارس:وزرای کشور، اقتصاد، راه و شهرسازی، صمت و جهاد کشاورزی برای ارائه گزارش و پاسخ به سوالات برخی از نمایندگان در این هفته، به کمیسیون های تخصصی مجلس می روند.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از خبرآنلاین؛کمیسیونهای تخصصی مجلس شورای اسلامی از امروز شنبه (۲۷ بهمن) تا پنجشنبه (۲ اسفندماه) تشکیل جلسه می دهند و کمیسیون اصل نود قانون اساسی مجلس شورای اسلامی با دعوت از وزیر راه و شهرسازی، آخرین وضعیت واگذاری زمین جهت شروع فرایند ساخت مسکن و آخرین وضعیت تکمیل سامانه جامع املاک و اسکان در راستای اجرای ماده ۶۹مکرر قانون مالیاتهای مستقیم را بررسی خواهد کرد.
همچنین وزرای امور اقتصادی و دارایی و صنعت، معدن و تجارت و روسای سازمان بورس و اوراق بهادار، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و رئیس شورای رقابت، میهمان کمیسیون اصل نود مجلس هستند تا پرونده نحوه برگزاری مجمع عمومی گروه صنعتی ایران خودرو را بررسی کنند.
وزیر کشور به کمیسیون اجتماعی مجلس می رود تا همراه با رئیس سازمان امور اجتماعی، گزارشی درباره اقدامات بعمل آمده در راستای کاهش و رفع آسیبهای اجتماعی و نحوه هزینه کرد بودجههای مصوب در حوزه مقابله با آسیبهای اجتماعی ارائه دهند.
کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی نیز در این هفته، تحولات بازار ارز را با حضور رئیس کل بانک مرکزی و سایر مسوولان و همچنین موضوع تقاضای تعدادی از نمایندگان برای طرح استیضاح وزیر امور اقتصادی و دارایی بررسی خواهد کرد.
بررسی آخرین تحولات امنیت داخلی با حضور مسوولان ارشد وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه در دستور کار این هفته کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی است.
بررسی گزارش دستگاههای اجرایی و نظارتی درخصوص نحوه اجرای مواد ۳۹ ،۳۸و ۴۲ قانون مالیات بر ارزش افزوده موضوع سهم شهرداریها و دهیاریهای کشور با حضور رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور، وزیر امور اقتصادی و دارایی، رئیس سازمان امور مالیاتی کشور، رئیس گمرک جمهوری اسلامی ایران، رئیس دیوان محاسبات و کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس در دستور کار این هفته کمیسیون امورداخلی کشور و شوراها قرار دارد.
کمیسیون انرژی مجلس در این هفته با هدف کمک به حل مشکل ناترازی گاز، موضوع قراردادهای جمع آوری گازهای مشعل را با حضور معاونان ذیربط وزارت نفت بررسی خواهد کرد.
وزرای راه و شهرسازی و اموراقتصادی و دارایی نیز در هفته جاری میهمان کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی هستند تا به سوالات برخی از نمایندگان پاسخ دهند.
همچنین وزیر جهاد کشاورزی به کمیسیون کشاورزی، آب، منابع طبیعی و محیط زیست مجلس خواهد رفت تا به سوالات برخی از نمایندگان درمورد وضعیت محصولات غذایی پاسخ دهد.
خلیج فارس:مهمترین سرمایه هر فرد، نهاد یا دولت، اعتمادی است که دیگران به آن دارند. اعتماد ذرهذره به وجود میآید ولی همیشه این خطر هست که به یک باره از میان برود. کافی است که یک دروغ بشنویم تا اعتمادمان رنگ ببازد. ولی برای به دست آوردن اعتماد باید دهها و صدها بار صداقت و راستگویی خود را ثابت کنیم.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از روزنامه اعتماد؛آقای پزشکیان و دولت او در معرض خطر از دست دادن اعتماد عمومی هستند؛ اعتمادی که از ابتدا هم ضعیف بود.
در واقع اعتماد ضعیف از اینجا ناشی میشد که بسیاری از مردم معتقد بودند که در فضا و ساختار سیاسی موجود، نمیتوان کار موثری کرد و انجام سیاستهای مفید و کارآمد تقریبا غیر ممکن است. یا حداقل گمان میکردند که آقای پزشکیان کسی نیست که بتواند این تحول را رقم بزند. آن ۵۰ درصدی که در انتخابات شرکت نکردند را میتوان تا حدی طرفدار این ایده دانست.
در واقع بیاعتمادی آنان فراتر از بیاعتمادی به پزشکیان بود. طبیعی است حداقل بخش مهمی از کسانی که به او رأی ندادند فاقد چنین اعتمادی به شخص پزشکیان برای تصدی مقام ریاستجمهوری بودند. البته پس از انتخابات و بهطور متعارف امید و اعتماد به فرد منتخب زیاد میشود، در واقع به صورت غریزی، مردم فرصتی برای او فراهم میکنند تا بلکه کاری انجام شود.
این ظرفیت سیاسی برای آقای روحانی در سال ۱۳۹۲ و پس از انتخابات بسیار بالا بود. گرچه وی ۵۰ درصد آرا را آورد، ولی پس از انتخابات به محبوبیت ۷۷ درصدی رسید، زیرا امید به آینده ایجاد شده بود. آقای پزشکیان مطابق نظرسنجی پایان شهریور ماه فقط ۵۰ درصد محبوبیت (زیاد و خیلی زیاد) داشته است. این رقم در شرایط کنونی و مطابق نظرسنجیها بسیار کاهش یافته و علت روشن است.
میان انتظارات مردم با میزان و کیفیت تحقق وعدههای داده شده، فاصله زیادی هست. گذشته از مساله اقتصادی و قیمت ارز و انرژی که خیلی مهم است، از حیث اصلیترین وعدههای داده شده یا پیشرفتی دیده نمیشود یا چندان نیست که مردم را امیدوار کند. متاسفانه باید گفت که آقای پزشکیان برای بازسازی امید و اعتماد زمان زیادی ندارد. اگر تا پایان سال کاری شد و راهی باز و افقی گشوده شد، میتوان امید داشت در غیر این صورت بعید است که پس از آن اتفاقی رخ دهد.
برای بازسازی امید و اعتماد، ۵ مساله و چالش مهم را در ذیل سیاست وفاق مرور میکنیم. پیش از مرور موارد پنجگانه باید گفت که نتیجه سیاست وفاق آقای پزشکیان سنگ زیربنای موفقیت یا شکست اوست و باید حمایت شود، ولی مشکل اینجاست که بخشی از طرف مقابل درک درستی از آن ندارد، حتی برداشت معکوس نموده و بر کینهورزی و دشمنی خود با جامعه و مردم و دولت افزوده است. بنابراین ادامه این سیاستِ ضروری، حداقل با شیوه کنونی میتواند به نتایج منفی منجر شود. با این حال نتیجه این سیاست تا مقطع حاضر، مثبت تلقی میشود.
اولین وعده مهم و مورد توجه آقای پزشکیان درباره سیاست خارجی و تصویب FATF و حل مساله تحریمها است. نکته مهم این است که چه چنین وعدهای را داده باشد و چه نداده باشد، اتفاق نظر مردم درباره هیچ مسالهای به اندازه ضرورت رفع تحریمها نیست. در نظرسنجی شهریور ماه امسال ۵۹ درصد مردم رفع تحریمها را موضوع اصلی که باید مورد توجه دولت باشد معرفی کرده بودند، در حالی که در حوزه اقتصاد فقط ۴۸ درصد مردم مهار تورم و گرانی را ذکر کرده بودند. البته تحقق این وعده بهطور طبیعی مستلزم اصلاحات در رویکردهای خارجی است.
تحولات مهمی در این ۶ ماه در منطقه و جهان رخ داده است که میتواند ظرفیت دولت برای تحقق این وعده را بیشتر کند. اکنون و با آمدن ترامپ، باید دید که آیا آقای پزشکیان میتواند ارادهای را برای حل مساله نشان دهد. طبیعی است که این ماجرا طرف دومی هم دارد که امریکا است که ارزیابی دقیقی از آن نداریم، ولی در هر حال مردم انتظار دارند که طرف ایرانی معقول و منطقی رفتار کند.
متأسفانه FATF هنوز و پس از گذشت این مدت به نتیجهای نرسیده است. شواهد برای تصویب هم لزوما مثبت نیست. اگر رد شود یا انقلت بیاورند و بازی در آورده شود، بعید است که مشکلات بعدی هم حل شود. تا همین زمان هم کش دادن ماجرا زیانبار و علیه منافع ملی و مردم بوده است.
وعده دوم رفع فیلترینگ است. وعدهای که اجرایش به شوخی تبدیل شد، و بیشترین ضربه را تاکنون به اعتماد و امید مردم نسبت به دولت وارد کرده است. مردم انتظار دارند، فیلترینگی که با یک مصوبه چند خطی اجرایی شد، طبعا با همان سرعت و مصوبه باید برگردانده شود. البته مطابق آمارهای موجود مردم دسترسیهای خود را از طریق فیلترشکن دارند و فیلترینگ جز زیان برای کشور و دولت و از همه بدتر جز تخریب اعتماد مردم به دولت هیچ نتیجه دیگری ندارد.
هنوز طرفداران فیلترینگ به این پرسش ساده پاسخ ندادهاند که اگر اینترنت فیلتر نبود آیا وضع شما از اینکه هست بدتر بود؟ بهنظر میرسد که قطعا بهتر بود چون حداقل لعن و نفرین روزانه دهها میلیون ایرانی علیه خود را شاهد نبودند. در واقع این نحوه مواجهه با سیاست دولت، نمادی از چوب لای چرخ دولت گذاشتن است و الا کدام عقل سلیمی میپذیرد که فیلترینگ ادامه پیدا کند؟ با رفع فیلتر واتساپ مردم از فیلترشکن بینیاز نشدهاند، تلگرام، یوتیوب و اینستاگرام همچنان به عنوان نیازهای عمومی فیلتر هستند، در حالی که مردم با زحمت و استفاده از فیلترشکن به آن دسترسی دارند و چه بسا در آینده نه چندان دور و با کمک ایلان ماسک از فیلترشکن هم بینیاز شوند!! ضربه اصلی به اعتماد و امید مردم را فعلا ناتوانی دولت در رفع فیلترینگ زده است. اتفاقا طرف مقابل هم با همین انگیزه با رفع آن مخالفت میکند.
موضوع سوم، مساله زنان است. بهطور قطع توقف اجرای مصوبه عجیب و خطرناک مجلس که در صورت اجرای احتمالی، ثبات و امنیت جامعه را با خطر جدی مواجه میکرد، بزرگترین دستاورد دولت در اجرای یکی از وعدههای خود است، ولی این مساله نزد مردم بازتاب مهمی نداشته است. چرا؟ چون این مصوبه اجرا نشد تا مردم ببینند چه جهنمی برپا خواهد شد. در واقع بیشتر مردم از ابعاد ماجرا اطلاعی ندارند. به علاوه اگر اجرا هم میشد، دولت به کلی فرو میریخت و چیزی نمیماند که بخواهد بازسازی شود. همچنین اقدامات غیرقانونی به ویژه در خصوص برخورد با زنان و خودروها همچنان ادامه دارد و هیچگونه پاسخگویی نیز ارایه نمیشود، و مردم هم تصور میکنند که کاری نشده است.
مساله چهارم، صدا و سیما است که بهطور قطع میتوان گفت نه تنها بهبود نیافته که مطابق شواهد و قرائن عمومی، چند گام نیز به عقب رفته است. دولت نمیتواند مسوولیت خود در زمینه رسانه را نادیده بگیرد. این رسانه کشور است و باید در خدمت منافع ملی و امید مردم باشد و نه در مسیر یک گروه فکری محدود، آن هم به صورتی که ریزش مخاطب و اثرگذاری آن مشهود است و راه را برای اثرگذاری رسانههای فرامرزی و غیر رسمی بازتر کرده است.
و بالاخره آخرین مورد نیز گزینشها و خارج کردن ضوابط امنیتی و غیر حرفهای در گزینش افراد و پذیرش مسوولیتها است. فرآیندی که در دولت قبل تشدید شد و گزینش را تا حداکثر امکان تسّری دادند! تاکنون اقدامات دولت پزشکیان در این زمینه به نسبت محدود بوده است در حالی که میتوانند قاطعانه و سریع اقدام نمایند. شاید فرصت برای ورود به جزییات آن نباشد، ولی دولت با چنین وضعی هر روز بیش از پیش آب خواهد رفت.
در این ۶ ماه اتفاقات دیگری هم رخ داده که موجبات کاهش سرمایه اجتماعی دولت و اعتماد را فراهم کرده است. مساله انرژی و برق، آلودگی هوا و تعطیلات پیاپی و احتمالا اثرات منفی که بر رشد اقتصادی خواهد گذاشت، در کنار قیمت ارز و تورم سرمایه اندک اجتماعی را بیشتر کاهش داده است.
متأسفانه در این مدت، انتشار عمومی اطلاعات و نظرسنجیها نیز مثل دولت رییسی است، و محدودیت آن زیاد است. گمان میکنند که اگر منتشر نشوند، کسی از آنها مطلع نخواهد شد. این اشتباه است. تنها راه برای اصلاح امور و تغییر دادن فرمان خودروی سیاست، انتشار اطلاعات و تبدیل آگاهیهای فردی به آگاهیهای جمعی است. محرمانه کردن و خصوصی کردن نتایج نظرسنجیها نه تنها خیانت به جامعه است، بلکه خلاف اخلاق و قانون است و بیش از همه حکومت و دولت را در وضعیت نشئگی و توهم خوبپنداری اوضاع قرار میدهد.
یکی از نظرسنجیهای منتشر شده، از سوی موسسه شناخت است. این نظرسنجی نشان میدهد که امید و اعتماد نسبت به آغاز کار این دولت تا حدود یکسوم و حتی بیشتر کاهش یافته است. البته مردم هنوز از این دولت عبور نکردهاند، و فرصت میدهند. به گمان من در ۵۰ روز آینده باید اقدامی جدی از سوی دولت به عمل آید. گمان نکند که مردم وعدههای داده شده را فراموش میکنند. افقگشایی در سیاست خارجی را اعلام کنید. فیلترینگ را بهطور کامل حذف کنید. اصلاحات جدی در پذیرش و گزینشها به اجرا در آورید، جلوی مواجهههای غیرقانونی با زنان را بگیرید و فکری جدی برای اصلاح نظام رسانهای کنید. فرصت زیادی ندارید.
دولتیها ممکن است مرتکب یک اشتباه اساسی شوند. حل مشکلات جامعه ایران را مسالهای بوروکراتیک بدانند، این اشتباه است. غرق شدن دولت در امور روزمره و اداری همان، از دست دادن اعتماد و امید مردم نیز همان.
خلیج فارس:رئیس جمهور طی حکمی اعضای شورای سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی منصوب کرد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ایسنا؛مسعود پزشکیان در راستای اجرای ماده(۳) اصلاحی قانون تشکیل سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی مصوب شورای انقلاب و بنا به پیشنهاد وزیر آموزش و پرورش طی حکمی خسروپناه، محی الدین بهرام محمدیان، غلامعلی حداد عادل، محمود امانی طهرانی، علی زرافشان، علی باقرزاده و رضوان حکیمزاده را به عنوان اعضای شورای این سازمان منصوب کرد.
رئیس جمهور در این حکم از اعضای شورای سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی خواسته است با اتکال به خداوند متعال و در چارچوب قانون اساسی، اهداف سند چشمانداز، سیاستهای کلی مصوب مقام معظم رهبری، برنامه هفتم پیشرفت و با رعایت منشور اخلاقی کارگزاران دولت چهاردهم؛ ضمن بهرهگیری از روشهای بهروز و کارآمد با تعامل سایر اعضای محترم نسبت به تعیین و تصویب خطمشیها و دستورالعملهای اجرای سازمان با هدف اعتلای کیفیت آموزش و پرورش کشور اقدام نمایند.
خلیج فارس:عکسی از نماینده تندرو مجلس در زمان حمله به دولت پزشکیان را ببینید.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از خبر آنلاین؛مهدی کوچک زاده نماینده تهران در مجلس، در تذکری در صحن علنی مجلس دیروز مجلس گفت: من به عنوان یک مالیات دهنده ایرانی راضی نیستم که یک قران از مالیات من قبل از اینکه خرج غزه شود برود برای لس آنجلسی های پفیوز خرج شود. اظهاراتی که با واکنش های زیادی روبرو شد.
خلیج فارس:با حکم اسکندر مومنی وزیر کشور، پروین داداندیش همسر محمود واعظی مسئول دفتر رئیس جمهور در دولت دوازدهم، به عنوان مشاور وزیر و مدیرکل بانوان وزارت کشور منصوب شد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از همهشری آنلاین؛با حکم اسکندر مومنی وزیر کشور، پروین داداندیش به عنوان مشاور وزیر و رییس مرکز امور زنان و خانواده وزارت کشور منصوب شد و طی معارفه رسمی در صبح روز یکشنبه فعالیت خود را آغاز نمود.
پروین داداندیش متولد تهران و دارای مدرک دکتری علوم سیاسی از دانشگاه ورشو می باشد.
وی پیش از این به عنوان مشاور امور اجتماعی وزیر فرهنگ و ارشاد دولت یازدهم، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب بالغ بر ۱۰ سال و معاون دبیرکل و رئیس سازمان زنان حزب اعتدال و توسعه بوده است.
خلیج فارس:دو خبر در روزها و هفته های اخیر در فضای مجازی منتشر شده است که بی توجهی به آنها ، به طور واضحی خلاف امنیت ملی است:
۱ – اولین خبر که دقیقاً مرتبط است با قطعی مکرر برق، به ذخیره سوخت گازوئیل مربوط است.
خبری که پیچیده این است: بعد از این که مشخص شد مسعود پزشکیان رئیس جمهور بعدی ایران خواهد شد، جریان حاکم بر وزارت نفت، قبل از روی کار آمدن دولت جدید، بخش زیادی از ذخایر گازوئیلی کشور را که برای سوخت پاییزه و زمستانه نیروگاه ها انبار شده بوده، صادر کرده است. برخی نیز می گویند صادر نشده، بلکه اساساً کار ذخیره که باید در تابستان صورت می گرفته انجام نشده است.
در هر دو حالت عملاً دست دولت مابعد خود را در پوست گردو گذاشته و زمینه ساز آزار همه مردم ایران و نارصایتی عمومی شده اند.
۲ – خبر دوم این است که چند هفته پس از تحویل دولت به پزشکیان آمار همه نفتکش های ایران به صورت دقیق در اینترنت منتشر شده است. ایران از این کشتی ها که به ناوگان نامرئی نیز معروف بودند، برای دور زدن تحریم ها استفاده می کرده است ولی اکنون اطلاعات همه شان لو رفته است.
ما نمی دانیم این دو خبر واقعیت دارند یا خیر؛ ولی این را می دانیم که وظیفه دولت و نهادهای اطلاعاتی است که صحت و سقم شان را بررسی کنند. اگر نادرست است، با سازندگان این شایعات ضدملی برخورد کنند ولی اگر حتی درصدی از این دو خبر درست باشد، معنایش این است که یک جریان ضد ایرانی، ضد نظام، ضد مردمی و احیاناً نفوذی، در وزارت نفت لانه کرده که این گونه امنیت کشور را بازیچه خود قرار داده و خنجر از پشت زده است. شناسایی و معرفی این افراد هم قاعدتاً نباید سخت و پیچیده باشد.
بی واکنشی دولت در قبال این دو خبر – اعم از تکذیب یا تایید – معنایی جز انفعال و بی عرضگی ندارد.
منبع:عصرایران