خلیج فارس:شب شنبه گذشته مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و از هجوم مرگبار سارقان به منزل پدرش در شهر جدید گلبهار در خراسان رضوی خبر داد.
روزنامه خراسان نوشت:به دنبال دریافت این خبر بلافاصله نیروهای کلانتری در حالی عازم خیابان بهار شدند که مرد مجروح به بیمارستان طالقانی مشهد انتقال یافت و پیکر بی جان همسر۵۰ ساله اش نیز در کنار اتاق ساختمان ویلایی افتاده بود.
در همین حال یکی از فرزندان مقتول به عوامل انتظامی گفت: با خودرو در مسیر مشهد حرکت می کردم که پدرم هراسان و آشفته با من تماس گرفت و از من خواست هرچه زودتر خودم را به گلبهار برسانم. زمانی که با نگرانی وارد منزل پدرم شدم او را با سر و وضعی خون آلود دیدم و مادرم نیز بی جان روی زمین افتاده بود. پدرم درحالی که از ناحیه دست و بازوی چپ به شدت مجروح شده بود به من گفت: دو مرد که لهجه ای خاص داشتند به منزل ما هجوم آوردند و با من و مادرت درگیر شدند. سپس با ساکی که به همراه داشتند از محل فرارکردند.
در پی ادعاهای این جوان، با حضور مقام قضایی در صحنه جنایت تحقیقات تخصصی ادامه یافت تا از معمای سرقت مرگبار رازگشایی کند. بررسی های فنی در حالی آغاز شد که فرضیه ساختگی سرقت با توجه به نوع زخم و جراحت های مرد۶۲ ساله قوت گرفت.بنابراین کارآگاهان با بهره گیری از نظرکارشناسی پزشکان به اطلاعاتی دست یافتند که نشان می داد جراحت های روی دست و بازوی «م-ح» بر اثر خود زنی با شئی برنده ایجاد شده است.
به همین دلیل جلسه تحلیلی جرم برگزار و زوایای گوناگون این جنایت هولناک مورد واکاوی فنی قرارگرفت. بررسی ها بیانگر آن بود که ادعاهای مرد مجروح ۶۲ ساله دروغ است و به هم ریختگی منزل، شکستن شیشه ها و حتی تماس های تلفنی با پسرش،کاملا ساختگی و برای رهایی از مجازات برنامه ریزی شده است.
این گونه بود که متهم پس از مداوای سرپایی به پلیس آگاهی گلبهار هدایت شد و مورد بازجویی قرار گرفت. این مرد که دیگر نمی توانست حقایق را پنهان کند گفت: تا سال ۹۸ زندگی آرامی داشتم تا این که در آن سال سه دانگ منزل ۱۰میلیاردی محل سکونتم را به نام همسرم سند زدم(البته سه دانگ دیگر آن متعلق به همسرم بود) ولی سال گذشته اختلافات خانوادگی بین ما شروع شد و همسرم به خاطر این که سند خانه به نام او بود به شدت مرا تحقیر می کرد. حتی یک بار مرا با حقارت از منزل بیرون انداخت و مهریهاش را به اجرا گذاشت ولی ۳ماه قبل با این شرط که حق طلاق را به او بدهم به خانه بازگشتم و او را به مدت ۶ ماه صیغه کردم اما همواره تحقیر می شدم و زجر می کشیدم . این رفتارهای حقارت آمیز به جایی رسید که بالاخره تصمیم به قتل او گرفتم.
روز جمعه از پسرم خواستم تا خواهر کوچکش را با خود به بیرون از منزل ببرد. وقتی همسرم ساعت ۱۹:۳۰ به منزل بازگشت از پشت سر به سوی او حمله ور شدم و با گرزی که دستم بود بر سرش کوبیدم او هم با سیخ کباب هایی که دم دستش بود به سوی من حمله کرد ولی من فرصت هر کاری را از او گرفتم و گرز را به سرش فرود آوردم. سپس نقشه سرقت توسط مهاجمان ناشناس را طرح کردم و پس ازآن که ضرباتی با چاقو به دستم زدم با پسرم تماس گرفتم. اما او خیلی مرا تحقیر می کرد. منزل ۱۰ میلیاردی که حاصل یک عمر جان کندن بود برای ابراز محبت به نام او سند زدم تا اگر اتفاقی برایم رخ داد همسرم بی سرپناه نباشد ولی او مدام می گفت: تو پیر شدی! به درد نمی خوری! همین روزها دوباره تو را از خانه بیرون می اندازم و با فرد دیگری ازدواج می کنم! این رفتارها به حدی رسید که دیگر تحملم را از دست دادم و …
با اعترافات صریح مرد۶۲ ساله، تحقیقات بیشتر برای افشای زوایای پنهان این جنایت وحشتناک با دستورهای ویژه قاضی «رحمانی نسب» همچنان ادامه دارد.