خلیج فارس:ویدئویی از منزل دریابان علی شمخانی پس از حمله رژیم اسرائیل را مشاهده می کنید که باعث جراحت شدید او شده است.
خلیج فارس:ترامپ دوباره مصاحبه شمخانی درمورد توافق با آمریکا را در شبکه اجتماعی «تروث» منتشر کرد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از جماران؛علی شمخانی، مشاور سیاسی رهبر انقلاب در گفتوگو با ان بی سی گفته بود: ایران در صورت لغو فوری تحریمهای اقتصادی از سوی آمریکا، آماده امضای توافق هستهای با دونالد ترامپ است.
او تأکید کرد: «در ازای رفع همه تحریمهای اقتصادی، ایران متعهد میشود هیچگاه سلاح هستهای تولید نکند، ذخایر اورانیوم بسیار غنیشده خود را تغییر دهد، غنیسازی را در سطح غیرنظامی ادامه دهد و اجازه نظارت بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی را بدهد.»
شمخانی گفت: «امکانپذیر است. اگر آمریکا همانطور که میگوید رفتار کند، یقیناً ما میتوانیم روابط بهتری داشته باشیم. این میتواند اوضاع را به سمت بهبودی سوق دهد.»
او در بخشی از مصاحبه، با اشاره به سیاستهای دوگانه آمریکا اظهار کرد: «ترامپ از شاخه زیتون صحبت میکند، اما آنچه ما میبینیم فقط سیم خاردار است.»
شمخانی با اشاره به جایگاه راهبردی غنیسازی در برنامه هستهای ایران افزود: «غنیسازی موضوعی نیست که ایران از آن دست بکشد. با این حال، سطح، مقدار یا شکل آن میتواند برای مدتی تغییر کند تا اعتمادسازی صورت گیرد.»
خلیج فارس:علی شمخانی، دبیر پیشین شورایعالی امنیت ملی، با انتشار متنی در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس به اظهارات اخیر نخستوزیر رژیم صهیونیستی مبنی بر اینکه «ما رآکتورهای هستهای ایران را نابود میکنیم» واکنش نشان داد.
او در این زمینه نوشت: نتانیاهو گفته: «ما رآکتورهای هستهای ایران را نابود میکنیم و هیچ چیزی کمتر از نابودی کامل توان هستهای ایران قابل قبول نیست.» تبعات این اقدام برای اسراییل خارج از تصور است، اما سوال: آیا این تهدیدات ناشی از تصمیم مستقل اسرائیل است، یا هماهنگ با ترامپ و پیشبرد مذاکرات با ایران؟
منبع:فرارو
خلیج فارس:علی شمخانی، مشاور سیاسی رهبر انقلاب، با انتشار متنی در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس به ۹ اصلی که تیم ایرانی مذاکرات را بر پایه آن دنبال خواهد کرد، پرداخته است.
او در این زمینه نوشت: مذاکرهکنندگان ایران با اختیارات کامل راهی رم شدند تا توافقی جامع را بر پایه ۹ اصل دنبال کنند: جدیت، تضمین، توازن، رفع تحریم، نه به مدل لیبی/امارات، اجتناب از تهدید، سرعت، مهار مزاحمین (مثل اسرائیل) و تسهیل سرمایهگذاری. ایران برای توافق متوازن آمده، نه تسلیم.
خلیج فارس:علی شمخانی دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی کشور گفت: آمریکا از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون یک بستهی ترکیبی علیه ایران به کار گرفته که شامل تهدید نظامی، عملیات روانی، مداخله در امور داخلی ایران، بسیج به اصطلاح متحدانش علیه ایران و … است و این بسته، ترکیب جدیدی نیست.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از تسنیم، شمخانی افزود:
-ما با این ترکیب آمریکاییها که بیش از ۴۵ سال علیه ایران سابقه دارد ناآشنا نیستیم.
-ما هر تهدیدی را جدی میگیریم اما نه برای تسلیم؛ بلکه برای مقابله با آن. ملت ایران هیچگاه تسلیم را نپذیرفته و نخواهد پذیرفت و معتقدیم که آمریکا هیچ راهی غیر از پیگیری یک منطق عادلانه در گفتگو با ایران ندارد.
-پاسخ ایران به نامه ترامپ توسط دستگاههای مختلف ذیربط کشور تهیه شد؛ پاسخی که ایران در این نامه داده «خویشتندارانه» است.
-این پاسخ از طریق کانال عمانی به آمریکاییها ارسال شد؛ در حالیکه آمریکا کانال دیگری مدنظر داشتند اما ایران ترجیح داد که از طریق عمان پاسخ خود را ارسال کند.
-ایران همواره گفتگوهای غیرمستقیم با آمریکاییها داشته است، لذا در این نامه گفته شده است که ایران برای گفتگوهای غیرمستقیم آمادگی دارد و در صورتی که گفتگوها از موضع برابر باشد، آمادگی وجود دارد که گامهای بعدی برای گفتگو نیز برداشته شود.
خلیج فارس:پایگاه اطلاعرسانی دولت(پاد) «علی شمخانی» را «مسئول پرونده هسته ای ایران» نامید.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از خبر آنلاین؛پایگاه اطلاع رسانی دولت با انتشار این تصاویر خبر داد: حضور دریابان علی شمخانی، مشاور سیاسی مقام معظم رهبری و مسئول پرونده هستهای ایران در سازمان انرژی اتمی و بازدید از آخرین دستاوردها و پیشرفتهای صنعت هستهای کشور.
خلیج فارس:علی شمخانی، دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی در گفتوگو با چهار دانشجو، اتهاماتی را به رؤسایجمهور پیشین نسبت داد و از نقشش در حوادث سالهای اخیر سخن گفت.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترینها؛ علی شمخانی، دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی در گفتوگو با چهار دانشجو، اتهاماتی را به رؤسایجمهور پیشین نسبت داد و از نقشش در حوادث سالهای اخیر سخن گفت. حالا روزنامه سازندگی در مقالهای با عنوان “متهم یا مدعی؟” به قلم اکبر منتجبی به بررسی سخنان او پرداخته است. در ادامه با ما همراه باشید.
هفته پیش چند روزنامهنگار در نزدیکی یکی از نهادهای بالادستی، ناگهان یکی از مقامات فعلی دستگاه سیاست خارجی را دیدند. فردی مهم که البته اهل آن نیست خودش را در رسانهها چندان مطرح کند. با این حال او چه در دوره حسن روحانی و چه در دوره پزشکیان ازجمله افراد موثر سیاست خارجی است. در حاشیه سلاموعلیکی که انجام شد چند سوال هم ردوبدل شد؛ ازجمله اینکه مصاحبه جدید علی شمخانی، دبیر پیشین را دیدهاید؟ با علامت سر تایید کرد و درپاسخ به این سوال که آیا ادعای او درباره اینکه همچنان مسئول پرونده هستهای است، صحت دارد یا نه. لبخنندی زد و گفت: حتماً دارد!
مصاحبه علی شمخانی، دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی یک بار دیگر نام او را بر سر زبانها انداخت. او در این گفتوگو که سایت نورنیوز، پایگاهی خبری که افراد نزدیک به او تاسیس کردهاند، درباره خیلی از مسائل صحبت کرد و از قطعی اینترنت در آبان ۹۸ دفاع کرد.
اختلاف با روحانی
به اختلافات قدیمی خودش با حسن روحانی پرداخت و تلاش کرد در این مصاحبه پاسخی به روحانی نیز بدهد. آنجا که روحانی گفته بود: «پیشنهاد اولیه من آقای ناطقنوری بود و پس از امتناع ایشان آقای محمد فروزنده هم این مقام را قبول نکردند. در نهایت آقای علی شمخانی را پیشنهاد کردم که البته ابتدا رهبری قبول نمیکردند اما با اصرار من- که فکر میکنم نادرست بود- در نهایت پذیرفتند؛ هرچند که پشیمان هم شدم اما دیگر راه بازگشت مناسبی وجود نداشت. اگر افرادی مانند آقای ناطقنوری و محمد فروزنده پیشنهاد مرا قبول میکردند شاید من هم پرونده را به وزارت امور خارجه منتقل نمیکردم. در نهایت رهبری با شرط اینکه من خودم به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی مسئول پرونده هستهای باشم، انتقال پرونده به وزارت خارجه را قبول کردند و این به نظرم کار مهم و موفقیت بزرگی بود چنانکه در دولت سیزدهم هم جای پرونده تغییر نکرد و در وزارت خارجه باقی ماند. آقای شمخانی هم فکر نمیکرد، من ایشان را معرفی کنم چون دامادشان در جریان انتخابات علیه شخص من فعال بود اما میگفتند، دامادش را قبول ندارد و با او رابطه ندارد!»
حسن روحانی تصمیم داشت به انتخاب شمخانی برای دبیری شورای عالی امنیت ملی، بخشی از نیروهای سپاه را- بهویژه کادر قدیمی سپاه- به همکاری فراخواند و از دافعه میان دولت و سپاه پرهیز کرده باشد. اما نهایتاً با شمخانی به مشکل برخورد و دیگر نتوانست او را برکنار کند. محمود واعظی، رئیس دفتر روحانی نیز در تکمیل این گزاره خبر داده بود: «اواخر دولت دوازدهم، خط دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در دوره شمخانی، عدم احیای برجام بود. اگر دبیرخانه همسو بود همان زمان احیا میشد».
در واقع عدم احیای برجام در روزهای پایانی دولت روحانی از زاویه این نگاه دو نفر بودند. اول محمدباقر قالیباف که با قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران» مانع از احیای برجام شد که روحانی این قانون را «بدترین قانون در تاریخ جمهوری اسلامی ایران» دانست و تاکید کرد که «ما از این قانون بدتر نداشتیم» و دوم علی شمخانی که ۶ بار تصمیم گرفت او را برکنار کند و موفق نشد. با این حال روحانی استاد شگردها بود. او اگرچه نتوانست شمخانی را برکنار کند اما بنابر برخی خبرها در دور دوم ریاستجمهوری خود، نه حکم جدیدی برای شمخانی زد و نه حکم دبیری او را تمدید کرد.
رقبای رؤسای جمهور
حالا شمخانی در فرصتی که یافته، با آرامشی خاص، از مخالفت خود با روحانی سخن میگوید. میگوید، وقتی ترامپ از برجام خارج شد، روحانی هیچ تصمیمی برای واکنش به خروج آمریکا از برجام نداشت. در عوض تصمیم گرفت که به تلافی، موانع مسیر ترانزیت موادمخدر را از افغانستان به اروپا بردارد. شمخانی میگوید: «این راهش نبود» و در ادامه سخنان خود تاکید میکند: «ما قانون راهبردی را طراحی کردیم که تنها راه مقابله بود».
شمخانی البته چند نکته جالب دیگر در این گفتوگوی داشنجویی گفته است. ازجمله اینکه «من نه به احمدینژاد رای دادم، نه به رئیسی، نه به روحانی رای دادم، هیچ وقت. اما به پزشکیان رای دادم. به هیچ کدام از آن رؤسایجمهور رای ندادم. رقیبشان مناسبتتر بود».
در واقع آقای شمخانی، سیدمحمد خاتمی را هم از قلم انداخته است. چون در انتخابات سال ۸۰ نیز به او رای نداد. خود کاندیدا بود و بسیار بعید است، سال ۷۶ هم به خاتمی رای داده باشد. در عین حال رقیب اصلی احمدینژاد در سال ۸۴ هاشمیرفسنجانی بود، رقیب احمدینژاد در سال ۸۸ میرحسین موسوی بود که نتیجه انتخابات را به همراه مهدی کروبی نپذیرفتند و رقیب روحانی در سال ۹۲ محمدباقر قالیباف و سعید جلیلی بودند و در سال ۹۶ نیز رقیب روحانی، ابراهیم رئیسی بود که شمخانی از یکسو میگوید به او رای نداده است و از سوی دیگر میگوید، رقیب روحانی از خود او بهتر بود! در انتخابات سال ۱۴۰۰ نیز میگوید به رئیسی رای نداده است، پس به چه کسی رای داده؟ عبدالناصر همتی یا محسن رضایی؟ دور از ذهن است.
قدرت رو به افول
اگرچه روحانی با ۶ بار تلاش نتوانست علی شمخانی را برکنار کند و قدرت او بسیار افزایش یافت اما با آمدن سیدابراهیم رئیسی، او رقیبی قدرتمندتر از خود یافت: سردار احمد شاهچراغی، معروف به «احمد وحیدی». سیاستمداری نظامی که یکی از مهمترین کارهایی که در دوره حضورش در وزارت کشور دولت سیدابراهیم رئیسی انجام داد، افزایش قدرت بیاندازه شاک (شورای امنیت کشور) در مقابل شعام (شورای عالی امنیت ملی) بود.
تا جایی که در بحران بزرگی مانند بحران مهسا و جنبش زن، زندگی، آزادی در سال ۱۴۰۱ شمخانی مسلوبالاختیار شده بود و میدان و خیابان در دست آقای وحیدی بود. نهایت کاری که شمخانی در این مدت انجام داد این بود که روابط خود را با گروههای سیاسی به خصوص گروههای اصلاحطلب بازسازی کند، از آنها دعوت کند به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی بروند و نهایتاً از این افراد مشورت بگیرد که در قبال اتفاقات کف خیابان و جنبش زن، زندگی، آزادی چه باید کرد و چه تدبیری داشت؟ در آن روزها به همان میزان که احمد وحیدی در خیابان نقشآفرین بود، شمخانی نقش چندانی نداشت. شاک جای شعام را گرفته بود و بیانیههای شورای امنیت کشور به روزنامهنگاران یادآوری میکرد که فرمان در دست چه کسی است. مسلوبالاختیاری علی شمخانی تا آنجا پیش رفت که برخی از چهرههای سیاسی رسماً از جایگزینی وحیدی به جای شمخانی در شورای عالی امنیت ملی خبر دادند. این خبرها البته به واقعیت منجر نشد. زیرا بعید بود وحیدی وزارتخانه پرقدرتی چون کشور را رها کند و به ستادی چون دبیری شورای عالی امنیت ملی برود. با این حال بعد از فروکش کردن اتفاقات سال ۱۴۰۱ شمخانی نیز در لیست افرادی قرار گرفت که برکنار شد و سردار احمدیان، جایگزین وی شد.
داستان فرزندان
البته شمخانی توأمان زیر فشار اخبار مختلفی که درباره فرزندانش منتشر میشد، قرار شد. او نیز مانند برخی دیگر از سیاستمداران یقهسفید از این داستان مصون نبود و نهایتاً نیز در دولت رئیسی که او به آن رای نداده بود و رویکردی عدالتخواهانه داشت، خبرهای غیررسمی از کانالهای مختلف درباره فرزندان شمخانی و حتی ثروت خود او منتشر میشد.
در این گفتوگو نیز انتظار میرفت که شمخانی یک بار برای همیشه به این موضوع بپردازد. یا حداقل آن چهار نفر دانشجوی گزینش شده، این سوال را میپرسیدند و شمخانی درخصوص این موضوع صحبت میکرد اما شمخانی به جای پرداختن به این موضوعات به فیلترینگ پرداخت که مشکل مردم فیلترینگ و حجاب نیست و بعد دوباره پای روحانی را وسط کشید و درباره قطعی اینترنت گفت:«قطع اینترنت را آقای روحانی در اختیار وزیر کشورش گذاشت. البته منم مخالف قطع اینترنت در آن شرایط نبودم. در سال ۹۸ این اتفاق افتاد و محدود بود»
در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا قطع کردن اینترنت، کارایی داشت؟ گفت: «بله. توسط بعضی از جریانات یک سازماندهی صورت میگرفت. اینها گرگ خفته هستند. یعنی ماموریت دارند تا بلوا و آشوب به منظور تضعیف هیمنه نظام و براندازی به راه بیندازند. این گروهها راههای ارتباطیشان را در فضای مجازی، جستوجو میکردند و این سریعترین و کمخطرترین راه ارتباطی بود که باید کند میشد. بعد تبدیل شد به اینکه بعضی از سکوها فیلتر شوند. قطع اینترنت با فیلترینگ متفاوت است. آنجا نظرات متفاوت بود. من مایل بودم که بعضی از سکوها را باز نگه داریم. البته منظور من اینستاگرام نیست چون همه مسوولان متفقالقول هستند که این سکو محل منهدمسازی خانواده است».
پایان؟
اما آنچه محل پرسش است این است که علی شمخانی با آنکه هیچ یک از رؤسایجمهور پیشین را قبول نداشت و به آنها رای نداده بود، چگونه توانست در برخی مناصب حاضر شود و با برخی از آنها کار کند؟ او وزیر دفاع سیدمحمد خاتمی بود و در دوران ریاستجمهوری حسن روحانی و ابراهیم رئیسی نیز دبیر شورای عالی امنیت ملی بود.
علی شمخانی بیش از هر کس، خود را متهم کرده است. زیرا رفتارش با تعریف یک سیاستمدار دارای دیسیپلین متفاوت است. او اگر روحانی را قبول نداشت باید از سمت خود کنار میرفت و مانع موفقیت فردی که ۲۴ میلیون رای مردم را داشت، نمیشد. اما متاسفانه این بلای سیاست و مدیریت در ایران است که افراد برسد ماندگاری خود را در اولویت قرار میدهند، ولو آنکه به پرنسیب سیاسی آنها آسیب برساند و حرفهایشان نشان بدهد که چگونه راههای ترقی و توسعه با جدال سیاسی مسدود کردهاند.
آقای شمخانی متهم میکند اما پیشتر از آنکه دیگران در مظان اتهام قرار بگیرند، خود او است که در این جایگاه قرار میگیرد و این میتواند پایان تلخی برای او باشد. کم نبودند سیاستمدارانی که فرازوفرود عجیبهایی داشتند اما برای همیشه از خاطرهها رفتند.
به هر حال، بازگشت دوباره شمخانی به سرخط خبرها که با انتقاد از رؤسایجمهور و تاکید بر نقشآفرینی وی در پرونده هستهای وسعت انتشار بسیاری داشت، شاید تکوتایی باشد برای آنکه شمخانی بخواهد همچنان خود را عنصر موثری در سیاست ایران معرفی کند. شمخانی به واسطه نفوذی که در میان اعراب جنوب کشور و اقوام آن منطقه داشت به چهره موثری تبدیل شد اما بعید به نظر میرسد که تا مدتی بعد و شاید مدتی طولانی دوباره به کار گرفته شود و نقشآفرینی موثری در پروندهها و نهادها داشته باشد. مگر آنکه ورق دوباره به سود او بازگردد اما تا آن زمان بعید است از سوی دولت پزشکیان، کسی با او تماس بگیرد و وی را به کار دعوت کند.
خلیج فارس:جعفرزاده ایمن آبادی به مصاحبه علی شمخانی واکنش نشان داد و نوشت: خدایا فرزندان شمخانی را بسلامت بدار.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل ازخبر آنلاین؛غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی، نماینده سابق مجلس در واکنش به مصاحبه علی شمخانی، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «مصاحبه ای با شمخانی انجام و ایشان به سوالات انصافا صادقانه پاسخ دادند. انتظار می رفت مصاحبه گر در رابطه با چرایی؟ سنگ اندازی در روند برجام علاقه خاص به دور زدن تحریم ها و شیوه فروش نفت از شمخانی سوال و مردم پاسخش را می شنیدند! خدایا فرزندان شمخانی را بسلامت بدار!»
خلیج فارس:مشاور سیاسی مقام معظم رهبری گفت: « من مسئولم و هنوز هم مسئول پرونده هستهای هستم.»
به گزارش «خلیج فارس» به نقل از عصرایران، علی شمخانی، مشاور سیاسی مقام معظم رهبری، به مناسبت روز دانشجو در گفت و گویی متفاوت به سوالات صریح دانشجویان در حوزههای گوناگون سیاسی، اقتصادی و راهبردی پاسخ داد.
من هنوز هم مسئول پرونده هستهای هستم.
راه مقابله با برجام این است؟ راه خروج از برجام این است؟
{در واکنش به صحبتهای یکی از حاضرین در مورد اینکه جامعه ایران در طول این ۴ دهه به گزینه نظامی رای نداده است}: مردم ایران به گزینه نظامی رای نمیدهند.
پایه گذار روابط ایران و عربستان در دوره جدید بودم.
من با هرگونه تجاوز به هر سفارتی مخالفم.
من اصلاح طلب نیستم.
هرآنچه را که در وضعیت فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی در کنار مسائل دفاعی و امنیتی میگذرد، من مسئولم.
آن کسی که اختلاف را در کشور تولید کرد، آن کسی که منابع مالی را هدر داد، آقای احمدی نژاد بود.
قطع اینترنت در اختیار دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی نبود. آقای روحانی این اختیار را به وزیر کشور داد.
گیر کار در توان ریسک پذیری است.
با امریکاییها در عمان مذاکره غیرمستقیم میشد. ما سه گام را ترسیم کردیم. گام سوم مذاکره مستقیم بود.
ما به دنبال رفع تحریمها هستیم.
من در دبیرخانه که بودم همه جریانات سیاسی را دعوت میکردم و در مورد حوادث کشور با هم بحث میکردیم.
ساختمان فرسوده نیستیم که باید کلنگ بخوریم.
در مقابله با قطعنامهای که علیه ایران صادر کردهاند، داریم کار خود را میکنیم.
{در بحث هستهای}: ما قول به توقف هیچ چیزی ندادهایم. اما عدم انباشت داریم.
من هیچ نسبت کاری با سعید جلیلی ندارم. هیچ رابطه فکری هم با او ندارم.
خلیج فارس:حسن روحانی به روایتی از معرفی کابینه یازدهم و چالشهای پیش روی وی در این مسیر پرداخته است.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از سایت حسن روحانی، در این روایت آمده است: اولین جلسهٔ گفتوگوی من با رهبری دربارهٔ وزیران را میتوانم موفق بخوانم. گرچه در انتخاب برخی وزرا موفق نبودم، اما نهتنها تأیید رهبری در انتخاب محمدجواد ظریف را به دست آوردم بلکه توانستم پرونده هستهای ایران را از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه منتقل کنم. جالب اینجاست که من خود در دوران دبیری شورای عالی امنیت ملی مسئول پرونده هستهای شده بودم و رهبری نیز این نکته را به من یادآور شدند، اما من توضیح دادم که در آن دوره میان سازمان انرژی اتمی به ریاست آقای غلامرضا آقازاده و وزارت امور خارجه به مسئولیت آقای کمال خرازی، اختلاف وجود داشت و به اصرار وزیر امور خارجه من به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی مسئول پرونده شدم و حتی یک بار که پس از حضور وزرای خارجه سه کشور اروپایی (انگلیس، آلمان و فرانسه در تهران) آقای کمال خرازی از میزبانی شورای عالی امنیت ملی ابراز ناراحتی کرد و گفت کادر وزارت خارجه به ایشان فشار آوردهاند، من برای واگذاری پرونده به وزارت خارجه اعلام آمادگی کردم، اما رئیسجمهور وقت آقای خاتمی و مقام رهبری با این کار مخالفت کردند.
اما من در پی فردی بودم که در دوره دولت جدید بتواند با اقتدار و هماهنگی با دولت، دبیر شورای عالی امنیت ملی باشد. پیشنهاد اولیه من آقای ناطقنوری بود و پس از امتناع ایشان (که علتش را توضیح میدهم) آقای محمد فروزنده هم این مقام را قبول نکردند.
در نهایت آقای علی شمخانی را پیشنهاد کردم که البته در ابتدا رهبری قبول نمیکردند، اما با اصرار من – که فکر میکنم نادرست بود – در نهایت پذیرفتند هرچند که پشیمان هم شدم، اما دیگر راه بازگشت مناسبی وجود نداشت. اگر افرادی مانند آقای ناطقنوری و محمد فروزنده پیشنهاد مرا قبول میکردند شاید من هم پرونده را به وزارت امور خارجه منتقل نمیکردم.
در نهایت رهبری با شرط اینکه من خودم به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی مسئول پرونده هستهای باشم انتقال پرونده به وزارت خارجه را قبول کردند و این به نظرم کار مهم و موفقیت بزرگی بود چنان که در دولت سیزدهم هم جای پرونده تغییر نکرد و در وزارت خارجه باقی ماند. در این جلسه رهبری درباره پیشنهاد دکتر ظریف به عنوان وزیر امور خارجه هیچ نکته انتقادی نگفتند و از ایشان تعریف هم کردند.
دربارهٔ آقای رحمانیفضلی به عنوان وزیر کشور هم تعریف کردند و وقتی در جلسه بعدی معاونت اول آقای جهانگیری را طرح کردم هم از ایشان خیلی تعریف کردند. بهاینترتیب سه ضلع سیاسی کابینه روشن شد. اکنون میدانستم کار را باید از کجا شروع کنم: از سیاست خارجی و پرونده هستهای. میخواستم با انتخاب افرادی، چون آقایان جهانگیری و ظریف هم چرخ کشور بچرخد و هم چرخ هستهای…