خلیج فارس:در فضای مجازی تصویری منتسب به بشار اسد در مسکو منتشر شده است که او را در داخل یک خودرو نشان میدهد.
منبع:برترینها
خلیج فارس:تصویری از یک اطلاعیه نصبشده روی تابلو اعلانات یک کارخانه در فضای مجازی جنجالبرانگیز شده است. در این نوشته، از کارکنان خواسته شده تنها روزانه دوبار و هر بار به مدت ۷ دقیقه برای استفاده از سرویس بهداشتی یا رسیدگی به امور شخصی از سالن خارج شوند.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترینها؛این محدودیت با واکنش منفی کاربران شبکههای اجتماعی مواجه شده و بسیاری آن را غیرانسانی و مغایر با حقوق اولیه کارگران دانستهاند.
خلیج فارس:انتشار اخباری مبنی بر تصویب طرح «اینترنت طبقاتی» در شورای عالی فضای مجازی، موجی از نگرانی و خشم را در میان کاربران ایرانی برانگیخت.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از روزنامه اعتماد؛ انتشار اخباری مبنی بر تصویب طرح «اینترنت طبقاتی» در شورای عالی فضای مجازی، موجی از نگرانی و خشم را در میان کاربران ایرانی برانگیخت. شبکههای اجتماعی مملو از انتقاداتی است که این طرح را تبعیضآمیز و ناقض حقوق اساسی شهروندان میدانند. در واکنش به این اعتراضات، شورای اطلاعرسانی دولت با صدور بیانیهای رسمی اعلام کرد: «کمیته تسهیل کسبوکارهای دیجیتال هیچ ارتباطی با موضوع اینترنت طبقاتی ندارد. دولت صراحتا با اینترنت طبقاتی مخالف است.»
این شورا هدف از تشکیل کمیته تسهیل را «جلوگیری از مداخلههای بیمبنا و غیرقانونی نهادهای بالادستی در امور کسبوکارهای دیجیتال» عنوان کرد. شامگاه ۲۴ تیرماه، شورای عالی فضای مجازی جلسهای برگزار کرد و آییننامه اجرایی کمیته «تسهیل فعالیت کسب و کارهای اقتصاد رقومی (دیجیتال)» را به تصویب رساند.
طبق ماده یک این مصوبه، هدف از تشکیل این کمیته، جلوگیری از دخالتهای غیرقانونی، حمایت از حقوق فعالان دیجیتال و ایجاد ثبات اقتصادی برای کسبوکارها عنوان شده است. پیش از تصویب این مصوبه، فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت در این باره گفته اینترنت طبقاتی مطرح نیست دولت نگاهش بر اینترنت آزاد است، اما در شرایط بحران باید به کسانی که نیاز ویژه دارند، امکانات ویژه داد.
موضوع اینترنت طبقاتی مطرح نبوده و نیست. اما با مصوبه شورای عالی فضای مجازی مبنی بر تسهیل فعالیت کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال، این تصور را ایجاد کرد که قرار است به این کسبوکارها اینترنت بدون محدودیت ارایه شود. این مساله با واکنش شدید افکار عمومی مواجه شد.
واکنش زنجیرهای دولت به اینترنت طبقاتی
اعضای دولت اما در پاسخ به اخبار منتشرشده درباره به تصویب رسیدن و رسمی شدن اینترنت طبقاتی در کشور، واکنش نشان دادند. سخنگوی دولت در شبکه اجتماعی ایکس درباره مصوبه اخیر شورای عالی فضای مجازی نوشت: دولت بر اینترنت آزاد، فراگیر و باکیفیت برای همه مردم تاکید دارد؛ مصوبه روز سهشنبه ۲۴ تیرماه ۱۴۰۴ شورای عالی فضای مجازی هیچ ارتباطی با محدودسازی اینترنت ندارد.
این مصوبه با هدف تسهیل فعالیت کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال در حوزههای پولی – مالی، بانک، بیمه، حملونقل و… و به نفع کارآفرینی و خدمات بهتر برای مردم تدوین شده است. «اینترنت طبقاتی» نه مبنای قانونی دارد و نه هیچ وقت در دستور کار دولت قرار خواهد داشت.
پس از آن رییسجمهور نیز در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: دسترسی به اطلاعات آزاد حق همه مردم است، نه یک طبقه خاص. دولت موظف و مصمم است اینترنت آزاد، باکیفیت و فراگیر فراهم کند. مسعود پزشکیان تاکید کرد: مصوبه اخیر شورای عالی فضای مجازی برای حمایت از اقتصاد دیجیتال بود، نه محدودسازی. با هر تصمیم و اقدامی که فیلترشکنبازی و ناامنی دیجیتال را گسترش دهد، مخالف هستم.
ستار هاشمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز با بازنشر توییت رییسجمهوری در مخالفت صریح و قاطع با اینترنت طبقاتی در شبکه ایکس نوشت: موضع صریح رییسجمهور در خصوص مخالفت با اینترنت طبقاتی و حق دسترسی همه به اینترنت، در تریبون عمومی و جلسات کاری مبین نظر و شیوه عمل دولت چهاردهم و وزارت ارتباطات در این خصوص است.
حسین دلیریان، سخنگوی مرکز ملی فضای مجازی نیز در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: شیرینی این اتفاق خیلی خوبی که برای کسب و کارهای حوزه اقتصاد دیجیتال رخ داده را تحت تاثیر برخی اخبار جهتدار و کذب، کم نکنید. از مردم و رسانهها میخواهم نسبت به حواشی بیاساسی که برخی ایجاد کردند، بیتوجه باشند.
اینترنت طبقاتی؛ آیندهای نامعلوم برای عدالت اجتماعی
علی کیاییفر، کارشناس اقتصاد دیجیتال به مساله اینترنت طبقاتی در جامعه میپردازد و میگوید: آنچه به عنوان اینترنت طبقاتی مطرح شده، تفکیک اینترنت به دو یا چند بخش با سطح فیلترینگ متفاوت است. به عنوان مثال، مدیران دولتی، خبرنگاران و افراد دارای مجوزهای خاص به اینترنتی با محدودیت کمتر یا بدون فیلترینگ دسترسی دارند، در حالی که عموم مردم به اینترنتی محدود و دچار فیلترینگ گسترده و اختلال در سرویسها دسترسی مییابند.
این تفکیک به صورت قانونی تعریف نشده، اما در واقعیت در حال اجراست. کیاییفر تاکید میکند که تصمیمسازان اصلی فیلترینگ در کشور نهادهای امنیتی هستند و متاسفانه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات بیشتر در جایگاه مجری سیاستهای ابلاغی قرار دارد تا تصمیمساز اصلی. وی اشاره میکند که این وضعیت منجر به تضادهای رفتاری در وزارت ارتباطات شده است.
این وزارتخانه از یک سو نسبت به فیلترینگ گسترده ابراز تاسف میکند و از سوی دیگر این تصمیم را اجرا میکند. به واقع، بخشی از سیاستگذاری اینترنت در کشور، خارج از بدنه دولت و از طریق ساختارهای فرادولتی هدایت میشود.
این کارشناس در ادامه به نقض اصل ۱۹ و ۲۰ قانون اساسی میپردازد که تاکید دارد همه افراد باید از حقوق اجتماعی یکسان برخوردار باشند. او میگوید که اینترنت در دنیای امروز دیگر یک ابزار لوکس نیست، بلکه به یک زیرساخت حیاتی برای زندگی، آموزش، شغل، سلامت و مشارکت اجتماعی تبدیل شده است.
به گفته وی، بخشی از زندگی و حیات اجتماعی مردم در فضای دیجیتال است و باید از ایجاد تبعیض ساختاری در دسترسی به اینترنت پرهیز شود. این نوع تفکیک نه تنها برابری شهروندی را نقض میکند، بلکه شکاف دیجیتال و بیاعتمادی عمومی را نیز تعمیق میکند.
کیاییفر ادامه میدهد که نمیتوان به صورت عادلانه تشخیص داد چه کسی بیشتر به اینترنت نیاز دارد و چه کسی کمتر. اینترنت دیگر مزیت خاص نیست، بلکه یک نیاز عمومی و بستر حیاتی برای همه اقشار جامعه است. او تاکید میکند که تفکیک دسترسی بر اساس جایگاه به نابرابری ساختاری و تبعیض در بهرهمندی از فرصتهای اقتصادی و فرهنگی منجر میشود.
وی همچنین میگوید که وقتی گروهی از شهروندان به اینترنت بدون فیلتر دسترسی دارند و گروهی دیگر با فیلترینگ شدید مواجهند، حاکمیت در واقع دو سطح متفاوت از زندگی دیجیتال را برای مردم خلق میکند. این مساله فقط یک تفاوت فنی نیست، بلکه آثار اجتماعی، اقتصادی و سیاسی عمیقی دارد. فردی که به اینترنت بدون فیلتر دسترسی دارد، بهطور قابل توجهی فرصتهای بیشتری برای یادگیری، کار و بیان عقیده خواهد داشت.
کیاییفر به تجربیات چین و روسیه اشاره میکند و میگوید که اجرای طرحهای مشابه در این کشورها موجب نارضایتیهای گستردهای در روسیه شده، در حالی که در چین شرایط کاملا متفاوت است. به گفته او، اجرای مدل چینی در ایران امکانپذیر نیست، زیرا در چین بیش از ۹۰ درصد پهنای باند مصرفی داخلی است و فیلتر نمیشود.
این کارشناس در ادامه بیان میکند که امنیتی کردن اینترنت دشمن کسبوکارهاست و وقتی گروهی خاص از اینترنت باکیفیت بهرهمند میشوند، در حالی که بقیه با اختلال و فیلترینگ روبهرو هستند، در واقع نابرابری در فرصتهای شغلی، آموزشی و اقتصادی ایجاد و عدالت اجتماعی در فضای دیجیتال دچار لطمه میشود.
کیاییفر نتیجهگیری میکند که اینترنت طبقاتی نهتنها راهحل مشکلات نیست، بلکه به بروز مشکلات جدید نیز منجر میشود. او تاکید میکند که نیاز است به جای ایجاد شکاف و اختلاف میان مردم، در ارتقای سواد رسانهای عمومی تلاش و تعامل با دنیا برای مدیریت محتوای مضر بهتر شود. وی با انتقاد از تصمیمگیرندگان پشت پرده میگوید که آنها از ذینفعان اینترنت نیستند و شاید درک درستی از وابستگی اقتصاد افراد جامعه به اینترنت ندارند.
سیاستگذاری در حوزه اینترنت بر پایه ملاحظات امنیتی و بدون توجه به صدای کاربران انجام میشود. در نتیجه، اجرای سیاستهایی که با زندگی روزمره میلیونها ایرانی در تضاد است، بدون امکان مداخله مردم و دولت ادامه دارد.
خلیج فارس:یک انگیزه بسیار مهمتر نزد سردمداران پشت پرده فیلترینگ وجود دارد که کاملا کتمان میشود و آن فروش فیلترشکن است.
به گزارش«خلیج فارس»؛محمدمهاجری، عباس عبدی و فیاض زاهد در پیشنهادی سرگشاده در روزنامه اعتماد خطاب به رئیس جمهور نوشتند: اغلب ادعاهای رسمی برای فیلتر کردن فضای مجازی خلاف واقع است. راهحل آن تعیین یک گروه کارشناسی معتبر و تهیه گزارش و نتیجهگیری از جانب آنان است.
بهطور کلی حداقل دو انگیزه برای فیلترینگ وجود دارد که یکی پوشش دیگری است. انگیزه دیگر پوششی برای پنهان کردن انگیزه اول است، یعنی مخالفت با جاسوسی کردن از طریق این برنامههاست، چون از بیان اولی شرم دارند، دومی را ابراز میدارند، ولی واقعیت این است که یک انگیزه بسیار مهمتر نزد سردمداران پشت پرده فیلترینگ وجود دارد که کاملا کتمان میشود و آن فروش فیلترشکن است.
ولی خب این کار چون یک جنایت اقتصادی و حتی ضد امنیتی است آن را ابراز نمیدارند و جاسوسی خیالی را مستمسک خود قرار میدهند.
نامه سرگشاده ۳ روزنامهنگار به پزشکیان: طرفداران فیلترینگ، جاسوسی از طریق اینترنت را بزرگنمایی می کنند/ آنها دنبال درآمد ناشی از فروش VPN هستند
در اینجا میکوشیم توضیح دهیم که ماجرا چیست؟ برخی برآوردهای رسمی نشان میدهد که گردش مالی سالانه فروش فیلترشکن حدود ۲۰ هزار میلیارد تومان (۲۰ همت) است. این رقم سرسامآوری است. آخرین مطالعات نشان داده که با رفع فیلتر واتسآپ مصرف فیلترشکن حدود ۸ تا ۱۲ درصد کاهش یافت. در واقع بهطور میانگین حدود ۱۰ درصد کمتر شده که زیان ۲ هزار میلیارد تومانی به فروشندگان فیلترشکن وارد کرده است و آنان دنبال فشار برای فیلتر کردن دوباره واتسآپ هستند.
ادعای آنان ابزار جاسوسی بودن این شبکههاست. فرض کنیم که این ادعا درست باشد. خب! با فیلتر کردن چه چیزی را حل میکنید؟ کسی که جاسوس باشد بهترین و گرانترین فیلترشکن را میخرد و کار خودش را انجام میدهد. اتفاقا حتی اگر واتسآپ یا هر برنامه دیگر هم فیلتر نباشد، آنان برای جاسوسی کردن میکوشند از فیلترشکن استفاده کنند تا ردپایی از خود به جا نگذارند. در واقع برای آنان فیلتر بودن ارجح است. یک ملت که جاسوس نیست. تعدادی اندک هستند که انواع و اقسام وسایل و شیوهها را برای کار خود خواهند داشت.
به علاوه مگر هر ابزاری که برای جاسوسی قابل استفاده باشد را حذف میکنند؟ اسلحه گرم ممنوع است، چون کاربرد آن اغلب برای اعمال خشونت و جرم است، ولی تعداد قتلهای با چاقو که بیشتر است، پس چرا چاقو را ممنوع نمیکنند؟ چون این کار احمقانه است، زیرا ۹۹.۹ درصد استفاده از چاقو در امور مثبت است و اگر نباشد زندگی مختل میشود. به قول معروف برای یک بینماز که در مسجد را نمیبندند.
پس میلیونها نفری که از این شبکهها استفاده میکنند، را نباید فدای احتمال جاسوسی تعدادی اندک کرد. از سوی دیگر حتی فیلترینگ مانع از استفاده مردم نشده، چون آنقدر به این شبکهها نیاز دارند که هزینه فیلترشکن را هم میپردازند و اکثریت بسیار قاطع مردم از آن استفاده میکنند.
نکته مهم این است که طرفداران فیلترینگ فرق میان جاسوسی و جمعآوری اطلاعات را نمیدانند یا میدانند و نمیگویند، شبکههای اجتماعی منبع عظیم اطلاعات هستند و این با جاسوسی فرق میکند. یک نظام معقول راه تولید و جمعآوری اطلاعات را نمیبندد، چون خودش هم به آن نیازمند است. اطلاعات دادههای مشاع است و باید همگان به آن دسترسی داشته باشند و متغیر مهمی برای فهم مسائل جامعه است. پس نباید با جمعآوری داده مخالفت کرد،
مساله اصلی جاسوسی است که اصولا راه برای انجام آن فراوان است و بهترین آن استفاده از فیلترشکن است که در اختیار مردم گذاشتهاید. ولی نکته بسیار مهم این است که نه فیلترینگ و نه اینترنت ملی و نه هیچ چیز دیگری نمیتوانند مانع از جمعآوری اطلاعات شوند، چون جمعآوری اطلاعات از طریق سیستم عامل نیز ممکن است. سیستم عاملی که روی تمامی کامپیوترها و موبایلها وجود دارد. اتفاقا از آنجا بیواسطه و مستقیم میتوانند عمل کنند، در حالی که از طریق اپلیکیشنهایی مثل واتسآپ باید با واسطه عمل کنند. مراکز دسترسی به همه اینها هم در ایالات متحده است اگر مجبور شوند این کار را خواهند کرد.
مشکل فیلترشکنها جز هزینه زیاد برای مردم، آلوده کردن کل شبکه اینترنت ایران است که عوارض بسیار زیادی دارد و کارشناسان مربوط تعجب میکنند که یک حکومت چگونه حاضر میشود تا این اندازه به شبکه اینترنت خود زیان برساند، بدون اینکه هیچ نتیجه مفیدی داشته باشد؟ فیلترینگ موجب مسدود شدن دسترسی ایرانیان به خیلی از سایتهای جهان است و کلا اینترنت ایران را آلوده کرده است.
از همه بدتر این است که فیلترشکن مجرای جذب جاسوس است. فیلترشکنهای مهم تولید اسراییل و کشورهای غربی است یا تحت نفوذ آنان قرار دارند و با آگهیهای جذب جاسوس مفت و مجانی افراد را در اختیار سازمانهای جاسوسی قرار میدهند.
برخی گمان میکنند که شبکههای داخلی مشکلات جمعآوری اطلاعات را ندارند. این اشتباه است، چون سیستم عامل آنها در دسترس است و اگر بخواهند از آن طریق اقدام میکنند. برای جاسوسی امن نیز انواع راههای ارتباطی مثل استارلینک و غیره وجود دارد که بعید است کسی از روشهای دیگر برای دادن اطلاعات جاسوسی مهم استفاده کند. برای جمعآوری اطلاعات فراتر از شبکههای مجازی میتوان از سرورهای تاسیسات شبکه، تاسیسات مخابراتی، دیتابیس و از همه مهمتر سیستم عامل هم استفاده کرد.
یکی از نکات جالب فیلترینگ این است که اگر اینترنت فیلتر نباشد، همه اطلاعات را فقط ایالات متحده قادر است که رصد و استفاده کند. ولی فیلترینگ موجب شده که همه کشورهایی که فیلترشکن تولید و عرضه میکنند نیز از این امکان بهرهمند شوند، از جمله بریتانیا، اسراییل و امارات از این موارد هستند، چون فیلترشکنها را اغلب سرویسهای اطلاعاتی خارجی تولید کرده و میفروشند.
برای توجیه فیلترینگ و جا انداختن آن و کسب ۲۰ هزار میلیارد تومان پول مفت چه کارهایی کردهاند؟ یکی از اقدامات سوالبرانگیز آنان دادن خطوط آزاد شاید تا حدود دهها هزار به افراد خاص است. در واقع یک اینترنت طبقاتی درست شده است. البته برخی از این افراد به صفت حرفهای نیازمندند، ولی بسیاری از سیاسیون نیز اینترنت آزاد دارند و درکی از فیلترینگ و عوارض و زحمات آن ندارند.
برخی افراد پیشنهاد میکنند که همه این خطوط را هم فیلتر کنید تا این افراد متوجه بدبختیهای فیلترینگ بشوند، بلکه صدای مردم را بشنوند.
نگاه سلبی و سودجویانه موجب فیلترینگ میشود و به جای حل مسائل، صورت آن را پاک میکنند. در حالی که با فیلترینگ هیچ مسالهای حل نمیشود. فراموش نکنیم، VPNها یا همان فیلترشکنها مثل دزدی است، هر قدر محدودیتها را زیاد کنید، آنان هم راههایی برای دور زدن آن پیدا میکنند.
این بازی را باید به شکل دیگری حل کرد. راهحل مبارزه با دزدی نابود کردن ثروت مردم نیست، بهرهمند کردن همگان از ثروت و برخورد با تعداد اندک دزدیهای باقیمانده و افزایش نظارت است. بنابراین انگیزه موثر بر رواج و تداوم فیلترینگ هیچ کدام از دو موردی که در ابتدا گفتیم، نیست. نه جاسوسی و نه حتی ناتوان کردن مردم در دسترسی به فضای مجازی نیست. مساله در درجه اول اقتصادی است، ۲۰ همت رقم کمی نیست. در درجه دوم هم اقتصادی است. ۲۰ همت رقم زیادی است. در درجه سوم نفوذ است تا مردم را عصبانی کنند. به نظر میرسد که انگیزههای دیگری هم در این میان باشد. برخی مثل صدا و سیما فضای مجازی را رقیب جدی خود میدانند و به جای همراه شدن با آزادی رسانه، دنبال محدود کردن آن هستند. نمونه آن محدودیت برای تولید برنامه از سوی تلویزیونهای اینترنتی است.
پیشنهاد مشخص این است که آقای پزشکیان یک گروه کارشناسی مستقل و مورد اعتماد جامعه و شناخته شده را مسوول بررسی و ارایه گزارشی درباره فیلترینگ کند و هر چه را گفتند عمل کند. زیر بار افراد ناشناس و دارای منفعتهای شخصی نروید. البته شاید بگویند که کشورهای دیگر هم مثل فرانسه محدودیت گذاشتهاند، این هم سفسطه است، زیرا محدودیتهای دسترسی به فضای مجازی در کوتاهمدت و برای موضوعات مشخص شاید یکی از راههای قابل قبولی باشد ولی تداوم آن برای سالها و توسعه آن به همه موارد جز نابودی اینترنت هیچ اثر دیگری ندارد.
جالب اینکه تاکنون یک گزارش مستند از چگونگی جاسوسی یا جمعآوری اطلاعات از این فضا یا تولید نشده یا در دسترس کارشناسان قرار نگرفته است. البته گزارش مقابل آن که کلا فیلترینگ را زیانبار میداند در دسترس است.
اگر بخواهیم واقعبین باشیم باید بگوییم که تاکید بر واتسآپ و سایر شبکههای اجتماعی به عنوان مجرای جاسوسی و کوشش برای فیلترینگ، تامینکننده منافع مادی آنان است، همچنین به نوعی ایز گم کردن و آدرس غلط دادن است که حواسهای همه از شناسایی مجاری اصلی جاسوسی باز بمانند. شورای عالی مجازی منطقا باید در زمینه آسیبشناسی سرطان فیلترینگ و زیانهای امنیتی میکروبهای وی.پی.ان فروش حساس باشد و برای صیانت از این فضا وارد عرصه شود ولی متاسفانه و در عمل خواسته یا ناخواسته نقش حامی آنها را بازی کرده و با ایجاد شبهاتی پای در همان راهی میگذارد که مطلوب محیط جاسوسی و جاسوسپروری، یعنی فیلترینگ است. این شورا متاسفانه در یکسال گذشته هیچ اقدامی موثر برای فیلترینگ نکرده و فقط رفع فیلتر دو پلتفرم (واتسآپ و گوگلپلی) را آن هم تحت فشار افکار عمومی پذیرفته است که در مورد واتسآپ نیز دوباره دارد به تنظیمات کارخانه برمیگردد.به نظر میرسد که آقای رییسجمهور باید بدون فوت وقت درخواست تغییرات اساسی در این شورا را بدهند.
مختصر اینکه مبارزه با وی.پی.ان و عوارض آن، موضوع داشتن و نداشتن اینترنت است. وی.پی.ان مثل یک موجود زنده است که با فضولات خود بستر اینترنت را آلوده میکند. اگر بخواهیم با این اهداف وی.پی.ان نداشته باشیم باید اینترنت را ببندیم و اگر بخواهیم به فیلترینگ ادامه دهیم، باید تبعات سنگین آن علیه منافع ملی و مردم را تحمل کنیم. تبعاتی که در ادامه سنگینتر هم خواهد شد.
در پایان میپرسیم؛ این چه سیاستی است که هماکنون تلگرام فیلتر است ولی ۵۵ میلیون کاربر ایرانی دارد؟ و صدای هیچ فیلترکنندهای هم در نمیآید؟ آیا این خاک پاشیدن بر واقعیت و سیاستگذاری نیست؟
خلیج فارس:تصویر زیبا از یک آتشنشان داوطلب در فضای مجازی وایرال شد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترینها؛یکی از آتشنشانان با انتشار تصویر زیر نوشت: سه روزه نخوابیده داوطلبانه پای عملیات آوار کار کرده. آخر سر بیهوش شد تا بالاخره یکم خوابید. او یک آتشنشان داوطلب است.