خلیج فارس:فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت گفت: مترو از امشب برای پناهگاه مردم ۲۴ ساعته باز خواهد بود.
منبع:برترینها
خلیج فارس:فرمانده یگان حفاظت متروی تهران از تجهیز نیروهای این یگان به دوربینهای البسه خبر داد و گفت: در این شرایط تمامی تعاملات با شهروندان به صورت شفاف ثبت میشود.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ایسنا؛سرهنگ لک با اشاره به اینکه این اقدام با هدف تقویت پایش و مستندسازی فعالیتها انجام شده است، گفت: استفاده از دوربینهای البسه برای پایش رفتار مأموران، ثبت دقیق وقایع و ارتقای کیفیت عملکرد در تمامی مأموریتهای ابلاغی در جهت برقراری انضباط اجتماعی در متروی تهران، طراحی شده است.
وی تأکید کرد: این دوربینها روی لباس سرشیفتهای یگان حفاظت در ایستگاههای پرتردد نصب شدهاند تا تمامی تعاملات با شهروندان به صورت شفاف ثبت شود.
فرمانده یگان حفاظت متروی تهران با بیان اینکه بهرهگیری از دوربینهای البسه در یگان حفاظت مترو گامی مؤثر برای پاسخگویی به دغدغههای عمومی است، گفت: در صورت اجرای صحیح این اقدام، میتوان ضمن محافظت از مأموران در برابر اتهامات نادرست، امنیت و آرامش خاطر شهروندان را در برابر هرگونه رفتار نامناسب تقویت کرد.
خلیج فارس:تصویری از پوستر محمدابراهیم باستانی پاریزی در مترو شهید حقانی تهران بحثبرانگیز شد، در این پوستر یک گاف بزرگ نیز دیده میشود.
برترینها؛پژمان موسوی خبرنگار در این خصوص نوشت: در اقدامی حیرتانگیز در متروی حقانی تهران، کتابی مجهول و ناموجود به نام «پیغمبر دشت» را از آثار استاد باستانی پاریزی معرفی کردند، در اقدامی عجیبتر، تصویری را با کمک هوش مصنوعی به جای عکس باستانی پاریزی در این پوستر منتشر کردند.
خلیج فارس:او را میتوان همیشه در میان مسافران شلوغ قطارهای کرج دید. سالهاست که در این فضا زندگی میکند، اما از دید بسیاری، او تنها یک دستفروش معمولی است. اما داستان زندگی او فراتر از اینهاست. یک زن ۶۵ساله که به گفته خودش با پول دستفروشی سه خانه خریده و دوتا از بچههایش را خارج فرستاده. او ماجرا را اینطور تعریف میکند: «هیچکس باور نمیکنه، ولی من از همین فروش دونات و کشمو تو مترو، برای خودم و دوتا بچهم خونه خریدم. دو تای دیگهشونم فرستادم خارج که درس بخونن، با هزینه خودم. نه کسی کمکم کرد، نه از کسی خواستم.»
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از تبیان، خودش میگوید سالها دونات میفروخت؛ از همان دوناتهای ساده برند رضوی. توی خانه فقط بعضیهایشان را خودش شکلاتی میکرد. دو مدل داشت: ساده و شکلاتی. همیشه میدانست کدام قطارها بیشتر فروش دارند، کدام ساعتها بهتر جواب میدهند.
مسیر اصلیاش خط کرج بود. میدانست در واگنهای این مسیر چطور نگاهها را بخرد، چطور لبخند بزند که از فروش دست پر بیرون بیاید. حالا چند سالیست در خط ۲ دیده میشود. کشمو، دستمال، خوردهریزهای خانگی. کالاهایی که نیاز به اعتماد دارند. و او بلد است اعتماد بسازد.
میگوید اوایل دهه ۹۰، درست همان وقتی که بیشتر ما تازه با کارت مترو آشنا شده بودیم، او تصمیم گرفت دو فرزندش را با هزینه خودش برای ادامه تحصیل بفرستد خارج از کشور. با هزینه شخصی و بدون وام یا بورسیه. فقط با درآمد همین کار. خانهای برای خودش خرید، بعد برای یکی از دخترها، و برای پسرش.
میگوید: «یک طبقه برای خودم و یک طبقه برای دخترم. برای پسرم هم خونهای گرفتم. هیچ کمکی از کسی نخواستم. از همون درآمد دستفروشی بود که این کارها رو کردم. شاید خیلیها فکر کنن که من یه کار معمولی دارم، اما برای من همین کار، تبدیل به یک سرمایه بزرگ شد.»
وقتی از او درباره بچههایش میپرسم، میگوید: «همیشه آرزو داشتم بچههام بهترینها رو داشته باشن. دو تا از دخترامو فرستادم هند تا تحصیل کنن. از جیب خودم، هیچ کمکی از دولت یا کسی دیگه نگرفتم. هر روز برای آیندهاشون تلاش کردم. این کارو بهخاطر خودم شروع نکردم. برای بچههام این کارو کردم. میخواستم بتونم کاری کنم که هیچوقت با مشکل مالی مواجه نشن. حتی وقتی دخترهام رفتن هند، هرچند از نظر مالی سخت بود، اما مطمئن بودم که این قدم درستیه.»
خلیج فارس:تعدادی از نیروهای شرکت متروی تهران ظهر دیروز مقابل ساختمان اصلی شهرداری تهران در اعتراض به نحوۀ محاسبه حقوق فرودین تجمع کردند. در این تجمع، برخی از نیروهای مترو از جمله راهبران، کارکنان خطوط و نیروهای فنی حضور داشتند.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از فارس؛برخی از تجمعکنندگان خواستار پرداخت حقوق بدون در نظر گرفتن سقف تعیینشده هستند و معتقدند شرایط کاری آنها با سایر بخشهای شهرداری متفاوت است و قوانین یکسان نباید برای مشاغلی با ساعتکاری طولانی و اضافهکاری اجباری اعمال شود.
این درحالی است که یکی از مدیران شهرداری تهران به فارس میگوید که حقوق فروردینماه کارکنان مترو با توجه به لزوم محاسبات دقیق اداری-مالی بهصورت علیالحساب پرداخت شده و مابهالتفاوت حقوق بلافاصله در ماه آینده پرداخت خواهد شد.
او همچنین گفت: حقوق همکاران مترو در فروردینماه امسال بهصورت متوسط ۴۵ میلیون و در برخی موارد تا سقف ۷۵ میلیون تومان بوده است. این مبلغ از بالاترین مبالغ پرداختی در مقایسه با سایر همکاران در شهرداری تهران و حتی کارکنان دولت است.
خلیج فارس:بر اساس اطلاعیه شرکت بهره برداری مترو تهران، ساعت ۱۴:۲۸ امروز دوشنبه ۱۸ فروردین، خانمی بهصورت ناگهانی وارد حریم ریلی شد که بلافاصله با واکنش سریع راهبر قطار و عوامل ایستگاه، از ریل خارج و نجات یافت. خوشبختانه آسیب جدی به این فرد وارد نشد و با حضور نیروهای اورژانس، در محل مورد مداوا قرار گرفت.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از دانشجو، حرکت قطارها در خط ۳ مترو پس از توقف کوتاه، هماکنون طبق برنامه و بدون هیچگونه محدودیتی در حال انجام است.
خلیج فارس:دو سارق مسلح که پدر و پسر بودند و قصد سرقت از طلافروشی در منطقه خزانه را داشتند، با هوشیاری شهروندان و حضور به موقع گشت کلانتری در محل سرقت، دستگیر شدند.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از مهر؛روز گذشته مرکز اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ اعلام کرد: دو سارق مسلح که قصد سرقت از طلافروشی در منطقه خزانه را داشتند، با هوشیاری شهروندان و حضور به موقع گشت کلانتری در محل سرقت، دستگیر شدند.
این دو سارق مسلح با سلاح کمری به مغازه طلا فروشی در خزانه بخارایی، خیابان صالحی مراجعه میکنند. آنها در حین ورود به داخل مغازه، با صاحب مغازه درگیر شده که با شلیک گلوله صاحب طلافروشی را از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار میدهند. اما با توجه به شرایط محل سرقت و شنیده شدن صدای گلوله از سوی شهروندان محلی، سارقین بدون موفقیت در سرقت طلا اقدام به فرار و در زمان فرار نیز اقدام به شلیک هوایی میکنند.
این افراد با حضور واحد گشت انتظامی در محل، قبل از متواری شدن دستگیر و جهت انجام تحقیقات مقدماتی به کلانتری منتقل میشوند.
سارقین طلافروشی پدر و پسرند
این دو سارق که پدر و پسر هستند پس از دستگیری به شرح جزئیات سرقت پرداختند.
یکی از آنها گفت: با موتورسیکلت به در مغازه رفتیم. من پشت میز رفتم و مغازه دار شروع کرد به داد و فریاد و وسیلهای بر سر من کوبید. صاحب مغازه لوله اسلحه را گرفته بود و رها نمیکرد. دست من هم روی ماشه گیر کرده بود. حتی میخواستم فرار کنم اما مرا گرفته بود و رها نمیکرد. با اسلحه بر سرش کوبیدم اما همچنان رها نمیکرد و در همین حین از اسلحه گلولهای شلیک شد. وقتی رهایم کرد متوجه شدم که گلولهای به کمرش اصابت کرده است.
وی افزود: پس از خروج از مغازه مردم به دنبالم میدویدند. در آن زمان چند تیر هوایی شلیک کردم و سوار موتور شدم اما چند مترو جلوتر محاصره شدیم، زمین خوردیم و دستگیر شدیم.
به گفته وی اسلحه دست خودش بوده و نتوانسته چیزی از طلافروشی بردارد. پدرش هم تنها موتورسوار بود. نیروهای پلیس در حین دستگیری و بازرسی تعداد زیادی فشنگ اضافه نیز در ماشین این افراد کشف کردند.
خلیج فارس:رئیس وقت کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر سال ۹۳، اعلام کرد که سالانه ۱۷ تا ۱۸ نفر در ایستگاههای مترو خودکشی میکنند. پژوهشی در سال ۹۴ نیز نشان داد که نرخ خودکشی در متروی تهران روند افزایشی داشته است.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از خبرآنلاین؛نورا حسینی طی یادداشتی در همین رابطه نوشت: درست وسط سیاهی ریلها بود با آن پیراهن نارنجیاش. قطار تنها چند متر آنسوتر ایستاد. فریاد میزد: «چرا نجاتم دادید؟ چرا نمیگذارید بمیرم؟ من نمیخواهم زنده بمانم.» تصویر خمیده جوان نارنجیپوش که کمرش را راست نمیکرد، حالا به نمادی از همدردی یک ملت بدل شده است.
این نخستین خودکشی در ایستگاههای مترو تهران نیست و آخرین آن هم نخواهد بود. رسول اسدزاده، راهبر قطار، در کانال اتحادیه راهبران مترو تهران خاطرهای مشابه را در ایستگاه هفتتیر روایت میکند، جوان داستان او اما زیر قطار مترو استخوانهایش خرد میشود: «ایستگاه هفت تیر بود، دقیقا همین جایی که این مرد در مقابل سرنوشت زانو زده ولی زنده مانده است. هنوز پس از گذشت پانزده سال صحنه یاد ماست.
مرد جوانِ سبزه، با لباس سیاه نشسته بود روی صندلیهای سرد ایستگاه… مثل هر روز معمولیِ دیگر نزدیک ایستگاه که شدم هندل ترمز را تکان دادم. لنتهای ترمز به چرخها فشرده شدند و قطار مانند یک موجودِ فولادی صد و چهل متری شروع کرد به زوزه کشیدن… داشتم همینطور سرعت را کم میکردم، که مرد جوانِ سبزه ناگهان از روی صندلی بلند شد و خودش را پرت کرد زیر چرخهای قطار… لحظهای درنگ نکرد… انگار خیلی پیش از رسیدن قطار تصمیمش را گرفته بود. دلم میخواست افسار قطار را بکشم تا مثل اسبی که دوپایش را بلند میکند چرخها روی بدنِ او نرود. دلم میخواست نیرویی ماورایی خیلی بیشتر از قدرت ترمز مانع حرکت قطار بشود. نشد… من ناخواسته شده بودم داسِ عزرائیل… هر واگن قطار چندین تُن است که تمام سنگینی آن با تیغههای چرخهای فولادی به ریل منتقل میشود. تکان کوچکی احساس کردم ولی صدای خرد شدن استخوانهای آن جان به لب رسیده هنوز یاد ماست… آدمی که در یک روز سرد زمستانی خودش را تکه تکه کرد و من نتوانستم کاری بکنم…
امیر سه هفته بعد، وقتی از مرخصی استعلاجی برگشتم گفت :«وقتی خانوادهاش آمدند برای تحویل جسد. برادرش گفت هفته گذشته تصادف کرده بود، دختری که کنارش بود کمربند نبسته بود.» یادم آمد، سیاه پوش بود و سرش باندپیچی داشت. متوقف که شدم، زوزه ترمز داخل جمجمهام در یک سیکل بیپایان قرار گرفته بود. چشمهایم سیاهی رفت، گوشهایم سوت میکشید.
روی قلبم خون پاشیده شده بود. اورژانس و ماموران حراست رسیدند و مسافران روی سکوها را تخلیه کردند. برای رسیدن به بدن، قطار را به سمت عقب حرکت دادیم. مرد جوانِ به ته خط رسیده، روی ریلهای آهنیِ مترو دو نیم شده بود. خون جوری شتک زده بود به زیر قطار که انگار دهان یک جانور بزرگ پس از بلعیدن صید خونین بود. من آن روز یک آدم اتفاقی بودم که بیآنکه بخواهد دونگ خودش را از بیچارگی یک آدمِ دیگر دریافت میکرد.
شاهدِ متلاشی شدنِ روح و جسم یک انسان بودن کار آسانی نیست. تا چند ماه سکوی شرقی ایستگاه هفت تیر برای من غمانگیزترین نقطه کره زمین بود. حالا که پانزده سال از آن روز گذشته دارم فکر میکنم آن جوانِ سبزه شاید به خاطر فراقِ یک عشق خودش را درست همینجا پیش چشم مردم سلّاخی کرد. مردی که نگاه یخزدهاش پس از سالها هنوز یادم مانده، مردی که آخرین تصویری که از این دنیا برد قیافه وحشتزده من بود…»
حلقه مفقوده ایمنی مترو
در میانه این داستان ها آن چه به چشم می آید این است که هر که بخواهد و تصمیم بگیرد می تواند از مرز زرد رنگ عبور کند و خود را به میانه ریل بی اندازد و هیچ سدی در مقابل مسافران به انتها رسیده وجود ندارد .
یکی از راهبران مترو از کمبود نیروی انسانی در ایستگاههامیگوید: «بسیاری از ایستگاهها حتی مأمور سکو ندارند که در لحظات بحرانی دکمه اضطراری را فشار دهد و قطار را متوقف کند. این کمبود، علاوه بر افزایش احتمال خودکشی،باعث ناهنجاریهای دیگری همچون جلوگیری نکردن از بسته شدن درها توسط مسافران، دستفروشی و استعمال سیگار در ایستگاهها شده است.»
کلیف فراموششده؛ درهای حائل، اولویتی که عملی نشد
به جز کاهش ماموران سکو یک تکلیف قدیمی هم سال هاست که به نتیجه نرسیده است. در برنامه پنجساله دوم شهرداری تهران، نصب درهای حائل در سکوهای مترو پیشبینی شده بود. شورای چهارم شهر تهران نیز مصوبهای در این زمینه داشت، اما اجرای آن به نصب چند زنجیر پلاستیکی زردرنگ محدود شد. زنجیرهایی که تنها در ایستگاه طالقانی دیده شد و پس از مدتی هم جمع شد.
آن زمان، احمد دنیامالی، رئیس وقت کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر، پیشنهاد اجرای درهای محافظ (PSD) را مطرح کرد، اما با مخالفتهایی روبهرو شد. مخالفان معتقد بودند هزینه اجرای این طرح بالاست، چراکه در کشورهایی که این سیستم وجود دارد، قطارها تماماتوماتیک بوده و بدون راننده کار میکنند. جعفر تشکریهاشمی، معاون وقت حملونقل شهرداری تهران، آمار خودکشی در مترو را در سالهای ۹۲ تا ۹۴ ارائه داده و هزینههای این درها را توجیهناپذیر دانسته بود.
یک دهه بیخبری از آمار رسمی خودکشی در مترو
در سال ۹۳، دنیامالی اعلام کرد که سالانه ۱۷ تا ۱۸ نفر در ایستگاههای مترو خودکشی میکنند. پژوهشی در سال ۹۴ نیز نشان داد که نرخ خودکشی در متروی تهران روند افزایشی داشته و بهطور متوسط سالانه ۳.۶ نفر در این مکان دست به خودکشی میزنند. این تحقیق بر لزوم نصب درهای محافظ برای کاهش این پدیده تأکید داشت، اما تصمیمگیری در این زمینه به مسئله هزینهها و اولویتهای مدیریت شهریوابسته شد.
مرور حوادث خودکشی در مترو؛ از اولین مورد تا امروز
معمولاً اخبار خودکشی در مترو منتشر نمیشود یا با عنوان «حوادث ناشی از ورود به حریم ریلی» اطلاعرسانی میشود. مدیران شهری معتقدند انتشار چنین اخباری ممکن است به افزایش این حوادث دامن بزند. بااینحال، برخی از این رویدادها همچنان در حافظه مسافران مترو باقی مانده است.
نخستین مورد ثبتشده در فروردین ۸۴ رخ داد؛ دختری ۱۸ ساله در ایستگاه شهید بهشتی خودکشی کرد. پس از آن، در سالهای ۸۶ تا ۹۱ موارد متعددی از خودکشی در ایستگاههای مختلف مترو گزارش شد. در سال ۹۳ زنی میانسال در ایستگاه ولیعصر جان خود را گرفت و مردی میانسال در خط ۴ مترو به زندگیاش پایان داد.
در دهه ۹۰ نیز حوادث مشابهی رخ داد؛ از جمله در مهر ۱۳۹۵ که مردی ۴۰ ساله در ایستگاه انقلاب با پریدن روی ریل اقدام به خودکشی کرد و در اسفند ۱۳۹۶ که زنی ۲۸ ساله در ایستگاه میدان آزادی جان خود را از دست داد. آمار این خودکشیها در سالهای بعد نیز ادامه یافت، تا جایی که در فروردین ۱۴۰۳، جوان ۱۸ سالهای در ایستگاه متروی جانبازان اقدام به خودکشی کرد و در مرداد ۱۴۰۳، زن ۳۰ سالهای در ایستگاه ابنسینا با برخورد به قطار بهشدت آسیب دید.
راهحلی که همچنان در انتظار اجراست
با گذشت سالها، خودکشی در متروی تهران همچنان یک معضل جدی است. بررسیها نشان میدهد که نصب درهای حائل در ایستگاهها میتواند مانع بروز بسیاری از این حوادث شود. اما این راهکار هنوز در حد پیشنهاد باقی مانده و متروی تهران همچنان شاهد تکرار تلخترین صحنههاست.