مهاجرت
خلیج فارس: مهاجرت پرستاران از کشور موضوع تازهای نیست، اما روند افزایشی و تشدید آن به ویژه در چند سال اخیر بر کسی پوشیده نیست. مسالهای که دیگر از دایره انکار عبور کرده و آشکار است.
به گزارش خلیج فارس؛ موضوع مهاجرت پرستاران در کشور در سالهای اخیر به یک معضل پیچیده تبدیل شده است. مسالهای که به طور کلی با دو رویکرد مواجه است. عدهای مهاجرت پرستاران را از کشور، یک تهدید بزرگ برای نظام سلامت میدانند و معتقدند مهاجرت پرستاران موجب کمبود بیشتر پرستار، افزایش سختی کار و نارضایتی پرستاران و بیماران شده است و باید به هر شکل ممکن جلوی افزایش مهاجرت پرستاران گرفته شود، زیرا کمبود پرستاران به بحران بزرگی برای کشور تبدیل شده است. از طرفی عدهای نیز مهاجرت پرستاران را یک فرصت و یک مساله جهانی و آن را نشانه کیفیت و توانمندی پرستاران ایران میدانند که باید از این فرصت برای حضور در بازارهای بینالمللی استفاده کنیم.
در مورد میزان مهاجرت پرستاران از کشور آمارهای مختلفی گفته شده است که ممکن است دقیق نباشد، اما در مورد علل مهاجرت، اطلاعات بیشتری وجود دارد. تحقیقات مختلفی نیز درباره علت مهاجرت پرستاران انجام شده است و مسائل مختلفی مانند بیکاری، سختی کار و حقوق پایین، تبعیض بین پرستاران و پزشکان به طور کلی تبعیضهای حرفهای و نیز مسائل اجتماعی و اقتصادی کشور از جمله بیثباتی اقتصادی و اجتماعی، وجود فساد، کیفیت زندگی بهتر در خارج، شیوه مدیریت کشور، بیتوجهی به شایسته سالاری، وجود تبعیضهای اجتماعی، نابرابریهای افراد در برابر قانون، فرصتهای اجتماعی بهتر برای فرزندان، دسترسی به آزادیهای فردی و اجتماعی در خارج از کشور، تشدید بحرانهای زیست محیطی و پیوستن به خانواده و آشنایان در خارج از کشور به عنوان علل مهاجرت ذکر شده است.
سالانه چقدر پرستار از ایران مهاجرت میکند
«محمد میرزابیگی» رئیس کل سازمان نظام پرستاری آمار مهاجرت پرستاران را بین ۱۵۰۰ تا دو هزار نفر ذکر کرده و گفته است: پرستاران به کشورهای مختلفی مهاجرت میکنند. از کشورهای همسایه و حوزه خلیج فارس بگیرید تا آفریقای جنوبی، کشورهای غربی و اروپایی، هر جا درخواست کند و پرستار ببیند که آنجا شرایط مناسبی هست، برتری خاصی ندارند. ولی طبیعی است که هرچه راه نزدیکتر و مزایا بیشتر باشد، آنجا را انتخاب میکنند.
«محمد شریفی مقدم» دبیرکل خانه پرستار، اما این آمار را بیش از ۳ هزار نفر در سال اعلام کرده و گفته است: سالانه بیش از ۳ هزار پرستار از کشور مهاجرت میکنند، اما وزارت بهداشت حتی اندازه همین آمار به کادر درمان اضافه نمیکند. طی سالهای ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۲ قرار شده ۱۲ هزار پرستار استخدام شوند که این روند تکمیل نشده و هنوز به جذب سالانه ۳ هزار پرستار در سال هم نرسیدهایم.
سالانه عده زیادی از پرستاران بازنشسته میشوند، اما وزارت بهداشت حتی برای بیمارستانهای تازه تاسیس خود نیز به اندازه کافی پرستار استخدام نمیکند و بیمارستانهایی که اخیرا تاسیس شدهاند مانند بیمارستان «مهدی کلینیک یا الغدیر» در تهران با وجود گذشت چندین ماه از زمان تاسیس به علت کمبود پرستار با مشکل مواجه هستند.
سالانه بین ۱۵۰۰ تا ۳ هزار پرستار از کشور خارج میشوند. در مورد مهاجرت پرستاران دو دیدگاه وجود دارد عدهای آن را تهدید و عدهای آن را فرصت میدانند.
شریفی مقدم گفته است: کمبود پرستار اکنون آنقدر جدی است که به دلیل این کمبود، برخی بیماران جان خود را از دست میدهند. اینکه بیماران چیزی نمیگویند به این دلیل است که یا از حقوق خود آگاه نیستند یا مظلوم هستند. در عین حال هیچ پرستاری از وضعیت خود راضی نیست. بیش از ۹۰ درصد پرستاران از کارشان ناراضی هستند، کمتر از ۱۰ درصد هم که شاید رضایتی داشته باشند کسانی هستند که کار بالینی نمیکنند و کار مدیریتی دارند مثلا مترون بیمارستان هستند.
دبیرکل خانه پرستار معقد است: فاصله درآمدی و تبعیض بین کادر درمان از جمله پزشکان و پرستاران نیز بر افزایش نارضایتی پرستاران تاثیر دارد. متوسط حقوق یک پرستار تازه استخدام ۹ میلیون تومان است که حتی کفاف اجاره خانه را هم نمیدهد، در حالی که درآمد یک پزشک متخصص فقط در بخش دولتی بیش از ۱۴۰ میلیون تومان در ماه است. همه این مسائل روی نارضایتی شغلی، ترک شغل و مهاجرت پرستاران تاثیر دارد.
«عباس عبادی» معاون پرستاری وزیر بهداشت نیز در این مورد گفته است: ۲۱۰ هزار نفر در گروه پرستاری در کشور شاغل هستند. عمده این افراد خانم هستند که بعد از مدتی حدود ۱۵ درصد آنان به علل مختلف از جمله سختی کار، مشکلات معیشتی یا دلایل دیگر ترک خدمت میکنند. برخی از پرستاران ممکن است پس از پایان طرح میل به اشتغال نداشته باشند. چرا که پرستاری یک حرفه سخت و پرمشقت است و شیفتهای طولانی دارد.
معاون وزیر بهداشت درباره روند مهاجرت پرستاران نیز گفته است: آماری که درباره مهاجرت پرستاران منتشر میشود دقیق نیست. پرستاران برای خروج از کشور باید از سازمان نظام پرستاری گواهی «گود استندینگ» بگیرند. طبق اعلام سازمان نظام پرستاری ماهانه ۱۰۰ نفر برای گرفتن گواهی «گوداستندینگ» اقدام میکنند، اما آیا همه این افراد از کشور با ویزای کاری خارج میشوند یا خیر؟ نمیدانیم. موضوع مهاجرت بنا به نیاز همه کشورها به نیروی پرستاری امری طبیعی است. اما افزایش آن میتواند غیرطبیعی تلقی شود.
مهاجرت پرستاران یک مساله جهانی است
«احمد نجاتیان» کارشناس مسائل پرستاری و معاون سابق فنی، آموزشی و پژوهشی سازمان نظام پرستاری در این مورد گفت: اصولا بحث مهاجرت پرستاران از کشورهای در حال توسعه به کشورهای پیشرفته و حتی از میان خود کشورهای پیشرفته یک امر جهانی است و در سالهای اخیر روند رو به رشدی را پیدا کرده است. کرونا نیز این روند را تشدید کرده است. آمارهای جهانی نشان میدهد که به طور کلی مهاجرت نیروهای حوزه سلامت به شدت افزایش پیدا کرده است. چندین نشست بینالمللی نیز درباره این موضوع تا کنون برگزار شده است و سازمان بهداشت جهانی و شورای بینالمللی پرستاران این موضوع را به عنوان یک اولویت در دستور کار خودشان قرار دادهاند.
وی افزود: موضوع مهاجرت پرستاران مختص ایران نیست و باید آن را در یک روند جهانی بررسی کنیم. در کشور ما ایران هم در چند سال اخیر شاهد این هستیم که تعداد بیشتری از پرستاران از کشور خارج میشوند. این موضوع دو جنبه دارد یکی شرایط اجتماعی، اقتصادی و شغلی است که بر روند خروج پرستاران از کشور تاثیرگذار است و دوم کششی است که در بازارهای بینالمللی سلامت وجود دارد. بسیاری از کشورها جذابیتهای بیشتری برای اشتغال پرستاران ایجاد کردهاند. شرایط مهاجرت را تسهیل کردهاند و این موضوع نیز بر روند و میزان مهاجرت پرستاران تاثیرگذار است.
نجاتیان ادامه داد: واقعیت این است که، چون در کشور یک مرجع واحد برای رسیدگی و مدیریت مهاجرت پرستاران نداریم. پرستاران میتوانند از طرق مختلف برای مهاجرت اقدام کنند؛ بنابراین آمار دقیقی در مورد مهاجرت پرستاران که بتوانیم به آن استناد کنیم نداریم. برخی آمارها را وزارت بهداشت و برخی را سازمان نظام پرستاری دارد، ولی آمار واحدی در این زمینه نداریم با این حال شواهد میدانی نشان میدهد که مهاجرت پرستاران در سالهای اخیر افزایش پیدا کرده است.
او در پاسخ به این پرسش که علت مهاجرت پرستاران چیست گفت: تحقیقاتی در این زمینه انجام شده است که نشان میدهد این پدیده یک دلیل خاص ندارد و یک موضوع چند بعدی است. یکی از مهمترین عوامل مهاجرت پرستاران شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور است. واقعیت این است که وقتی شرایط اقتصادی، اجتماعی مناسبی در کشور داریم، میل ماندن در کشور بیشتر میشود. این یک اصل کلی است، اما این یکی از عوامل تاثیرگذار بر مهاجرت افراد و از جمله پرستاران است. عوامل متعددی در این زمینه نقش دارند. شرایط کاری پرستاران، امید به آینده، میزان دریافتی و تطابق میزان دریافتی و شرایط کاری با نیازهای روزمره قطعا در این زمینه مهم و تاثیرگذار است.
مهاجرت پرستاران علل مختلفی دارد از سختی کار و درآمد پایین گرفته تا تبعیض و شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور. کشورهای زیادی در دنیا هستند که به علت نیاز به نیروی پرستار شرایط مهاجرت و پذیرش را تسهیل کردهاند.
معاون سابق سازمان نظام پرستاری درباره مقصد مهاجرت پرستاران گفت: اطلاعات دقیقی در این زمینه نداریم، اما مدتی که من در سازمان نظام پرستاری مسئولیت داشتم، بررسیهای ما نشان میداد که کشورهای اروپایی جذب بیشتری داشتند و در مراحلی کشورهایی مثل آلمان و دانمارک نیاز شدیدی به پرستار داشتند و جذب میکردند، اما این آمار در مقاطع مختلف متفاوت است. میزان جذب کشورها در مقاطع مختلف با توجه به نیازشان متفاوت است و اخیرا هم شنیدهام که آمریکا نیز در این زمینه شرایط مهاجرت را برای پرستاران تسهیل کرده است.
وی درباره تفاوت درآمد پرستاران در داخل و خارج کشور توضیح داد: درآمد پرستاران در داخل و خارج کشور اصلا قابل مقایسه نیست. با توجه به اینکه درآمد در خارج از کشور به صورت دلاری است با توجه به تفاوت ارزش پولی ایران با دلار تفاوت بسیار زیاد است. البته این مقایسه درستی نیست و باید هزینههای زندگی را نیز در نظر بگیریم بعد مقایسه کنیم. اما آنچه مسلم است در بسیاری از کشورهایی که جذب پرستار دارند، پرستار میتواند با یک شیفت کاری یک زندگی معمولی داشته باشد.
در ایران متاسفانه این اتفاق نمیافتد و یک پرستار حتی با یک شفیت اضافه کار هم نمیتواند یک زندگی معمولی که حق هر فرد است و شامل خانه و خوراک مناسب است را تامین کند. حداقل در زمینه هزینههای اقتصادی میتوانیم بگوییم که شرایط برای پرستاران در کشورهای دیگر بهتر است. مساله دیگر ارزش گذاری به حرفه پرستاری و حفظ شأن یک پرستار است که اثر مهمی در ایجاد جذابیت این حرفه دارد.
نجاتیان درباره جنسیت پرستاران مهاجر از کشور نیز گفت: اگر چه آمار دقیقی در این زمینه نداریم، اما چون حدود ۷۰ درصد پرستاران کشور خانم هستند همین نسبت هم با کمی تغییر در مهاجرت پرستاران اتفاق میافتد. یکی از مسائل مهمی که باعث افزایش مهاجرت میشود، مساله آینده فرزندان است، تعدادی از همکاران پرستار که مهاجرت میکنند اذعان میکنند که این مهاجرت برای خودشان نیست بلکه برای آینده فرزندانشان است.
او در پاسخ به این پرسش که چه تعداد از پرستاران بعد از مهاجرت به کشور بر میگردند گفت: این موضوع نیز به طور دقیق بررسی نشده است، اما شواهد و صحبت با پرستارانی که مهاجرت کردهاند نشان میدهد بسیاری از این آنان شرایط بسیار سختی را برای مهاجرت و مستقر شدن در کشور دیگر طی میکنند و وقتی به شرایط پایدار میرسند دیگر تمایلی به بازگشت ندارند. تصور من این است که کمتر از ۱۰ درصد آنها به کشور بر میگردند.
رویکرد منفعلانه با مهاجرت پرستاران جوابگو نیست
کارشناس مسائل پرستاری درباره پیامدهای روند رو به افزایش مهاجرت پرستاران از ایران توضیح داد: مهاجرت پرستاران یک واقعیت است که نمیتوانیم آن را کتمان کنیم یا آن را عوض کنیم. نمیتوانیم صورت مساله را پاک کنیم. قطعا مهاجرت پرستاران در کیفیت خدمات پرستاری در کشور تاثیر منفی میگذارد، اما مهم رویکرد ما نسبت به این مساله است. اینکه با این مساله به صورت فعال یا منفعلانه برخورد کنیم. تاکنون به صورت غیر فعال با این موضوع برخورد کردهایم.
بسیاری از مسئولان فقط آمار میدهند که تعداد پرستاران مهاجر بیشتر شدند. گاهی هم پیشنهادهایی مطرح میکنند که حقوق و مزایای پرستاران را افزایش دهیم. این نوع رویکرد غیر فعالانه با چنین مسائلی که ابعاد جهانی دارد جوابگو نیست به خصوص که نسل جدید در جست و جوی شرایط جدید با نگاه جهانی است.
مهاجرت پرستاران یک پدیده و روند جهانی است. مهم این است که آن را بپذیریم و به جای نشستن و آمار دادن و برخورد منفعلانه، فعالانه برخورد کنیم و برای مدیریت این پدیده برنامه داشته باشیم.
نجاتیان ادامه داد: واقعیت این است که دهکده جهانی اتفاق افتاده است و افزایش ارتباطات جهانی در همه گروهها از جمله پرستاران یک واقعیت انکار ناپذیر است. به نظر من باید رویکردمان را در مقابل موضوع مهاجرت برای همه گروهها از جمله پرستاران تغییر دهیم و به صورت فعال وارد قضیه شویم. باید این واقعیت را بپذیریم که مهاجرت وجود دارد، این حق هر فردی است که انتخاب کند در کجای دنیا میخواهد زندگی کند، حاکمیت و نظام مدیریتی کشور نیز باید به موضوع مهاجرت پرستاران به عنوان یک فرصت نگاه کند و خودش برای مدیریت آن مداخله فعال داشته باشد.
وی افزود: به هر حال در دنیا کشورهایی هستند که به نیروهای کار ایرانی از جمله پرستاران نیاز دارند. مسئولان میتوانند خودشان در این زمینه با این کشورها مذاکره کنند و قراردادهایی ببندند تا منافع نیروهای کار ایرانی در آن کشورها تامین شود. مهاجرت نیروها میتواند به صورت مدیریت شده باشد، در این صورت میتوانیم نرخ بازگشت نیروها و شرایط کاری آنها را در کشورهای مقصد ببینیم تا دچار مشکل نشوند و بتوانیم از آنها صیانت کنیم. در هر صورت باید برخوردمان را در مورد مساله مهاجرت از منفعلانه به برخورد فعالانه تغییر دهیم.
کارشناس مسائل پرستاری گفت: در مورد تبعات مهاجرت پرستاران بر مسائل داخل کشور ضمن اینکه باید تلاش کنیم نیازهای داخل کشور را تامین کنیم باید واقعیت جهانی مهاجرت را هم بپذیریم. متاسفانه شاهد یک نوع رودربایستی بین مسئولان کشور هستیم که واقعیتهای جامعه را نادیده میگیرند، اگر مسئولان واقعیت مهاجرت پرستاران را نادیده بگیرند، اصل موضوع از بین نمیرود و این واقعیت اتفاق میافتد، اما خارج از اختیار ماست.
اما اگر مسئولان این واقعیت و این حجم مهاجرت را قبول کنند، میتوانیم با برنامهریزی آن را مدیریت کنیم و نرخ بازگشت پرستاران را کم کنیم باید بستهای را برای مدیریت مهاجرت پرستاران تدوین کنیم و در تدوین آن بایداز تجارب جهانی هم استفاده کرد.
دانشکدههای غیر انتفاعی برای تربیت پرستار بینالمللی
نجاتیان افزود: برای این کار میتوان دانشکدههایی را در نظر گرفت که به صورت غیرانتفاعی پرستار تربیت کنند. در برخی کشورها چنین مراکزی وجود دارد که فقط برای صادرات نیروی انسانی، نیرو تربیت میکنند. افرادی که نه از امکانات دولتی استفاده کردهاند و نه جای کسی را در دانشگاه تنگ کردهاند. خودش هزینه کرده و به صورت بینالمللی برای کار در کشورهای دیگر آموزش دیده است.
این آموزشها میتواند فقط برای کار در کشورهای دیگر تعریف شود. حتی میتوان از این افراد تعهداتی گرفت که بخشی از درآمدشان را به کشور برگردانند یا روشهای دیگری که در دنیا تجربه آن وجود دارد. مهم این است که در سطح سیاستگذاری کلان به این نتیجه برسیم که باید نسبت به موضوع مهاجرت فعالانه برخورد کنیم. واقعیت را بپذیریم و از مواجه شدن با واقعیت و برنامه ریزی برای آن خجالت نکشیم. البته در این مسیر ممکن است به کسانی که میخواهند در این مسیر کار کنند انگهایی بزنند، اما به هر حال روزی باید به این مرحله از تصمیم گیری وارد شویم.
کارشناس مسائل پرستاری ادامه داد: حتی میتوان دانشکدههای تربیت پرستار بینالمللی را بر اساس نیاز کشورهای مقصد طراحی کرد و مسائلی مثل آموزش زبان را در آنها در نظر گرفت. ممکن است در کشورهای دیگر مثلا در آلمان یا سایر کشورهای هدف، کارشناس پرستاری را به این شکل که در ایران هست نیاز نداشته باشند و مهارتها و آموزشهای دیگری را نیاز داشته باشند که در این دانشکدهها میتواند مورد توجه قرار گیرد.
در سطح جهانی نیز در این زمینه اتفاقاتی افتاده از جمله اینکه سازمان بهداشت جهانی این موضوع را در قالب منشور اخلاقی استخدام نیروی خارجی مطرح کرده است. دیدگاه سازمان بهداشت جهانی این است که باید بین کشورهایی که پرستار فرست هستند و پرستار گیر هستند، توافقنامهای امضا شود.
نجاتیان گفت: نظر سازمان بهداشت جهانی این است که ضرر و زیان کشورهایی که پرستار فرست هستند باید به طریقی جبران شود، اخیرا این نوع قراردادها بین کشورها رو به گسترش است. کشورها باید در مورد اینکه با چه شرایطی نیرو بفرستند و به چه طریقی ضرر و زیان آنها جبران شود، با هم توافق کنند. کشورهایی که پرستار فرست هستند، میلیاردها دلار برای تربیت نیرو هزینه میکنند، نیروی انسانی متخصص تربیت میکنند، آموزش میدهند.
پرستاران در کشور مبدا مهارت کسب میکنند و بعد این نیروها کاملا رایگان در اختیار کشورهای پیشرفته قرار میگیرد. اکنون این موضوع در سطح جهانی مطرح است که ضرر و زیان این کشورها را باید کشورهایی که این نیروها را جذب میکنند به نحوی جبران کنند. ایران هم باید وارد این چرخه جهانی بشود.
او در درباره اینکه آیا میتوان با بهبود معیشت پرستاران از افزایش روند مهاجرت آنان کم کرد، توضیح داد: این موضوع هم باید انجام شود. تامین بخشی از مطالبات و نیازهای پرستاران قابل انجام و امکانپذیر است. نمیتوانیم بگوییم هیچ کاری نمیتوانیم انجام دهیم. کارهای زیادی در این زمینه میتوان انجام داد، اما اینکه میزان آن چقدر میتواند باشد را باید با تحقیقات دقیق به دست آوریم، واقعیت این است که تحقیق جامعی که این مسائل را به صورت جامع بررسی کرده باشد نداشتهایم.
گاهی هم برخی نگاهها و محدودیتهایی که در کشور وجود دارد جلوی بررسی این موضوع و تحقق این مطالبات را گرفته است. باید بررسی کنیم در مهاجرت پرستاران چند درصد عوامل داخلی و مشکلات داخلی پرستاران و چند درصد عوامل خارجی و بازار جهانی تاثیر دارد و بر اساس آن برنامهریزی کنیم، این اقدامات و بهبود معیشت پرستاران قطعا موثر است، اما نمیتوان گفت کل مساله مهاجرت را حل میکند.
منبع: ایرنا
خلیج فارس: افزایش هزینه های زندگی در کانادا رویای شیرین بسیاری از مهاجران خارجی در این کشور را به کابوس تامین هزینه های یک زندگی پایدار تبدیل کرده است.
به گزارش خلیج فارس؛ خبرگزاری رویترز با انتشار گزارشی از روند رو به افزایش خروج مهاجران از کانادا در نتیجه افزایش هزینه های زندگی در این کشور خبر داده و نوشت:
رویای مهاجرت به کانادا در حال تبدیل شدن به نبردی برای بقا برای بسیاری از مهاجران به دلیل هزینه های بالای زندگی و کمبود مسکن اجاره ای است و مهاجران تازه وارد مجبور می شوند به کشوری که آنها را به عنوان فرزند خوانده، پذیرفته، پشت کنند.
“جاستین ترودو” (نخست وزیر کانادا) مهاجرت را سلاح اصلی خود برای خنثی کردن چالش بزرگ کانادا در پیری و کاهش جمعیت قرار داده است و همچنین به رشد اقتصادی این کشور کمک کرده است. آمارهای کانادا نشان می دهد که این سیاست باعث شده جمعیت کانادا امسال سریع ترین رشد خود را در 6 دهه گذشته تجربه کند.
اما اکنون معکوس شدن این روند به تدریج در حال شکل گیری است. داده های رسمی نشان می دهد که در شش ماهه اول سال 2023 حدود 42 هزار نفر کانادا را ترک کردند و به 93818 نفر در سال 2022 و 85927 نفر در سال 2021 پیوستند که کانادا را ترک می کنند.
بر اساس گزارش اخیر موسسه شهروندی کانادا (ICC)- یک گروه حامی مهاجرت – نرخ مهاجرانی که کانادا را ترک می کنند در سال 2019 به بالاترین میزان در دو 2 دهه گذشته رسید. در حالی که این تعداد در طول قرنطینه های همه گیری کرونا کاهش یافته بود، اما داده های آماری کانادا نشان می دهد که روند خروج مهاجران پس از دوره کرونا، یک بار دیگر در حال افزایش است.
در حالی که این کسری از 263 هزار نفری است که در مدت مشابه به کشور آمده اند، اما افزایش پیوسته روند خروج مهاجران، برخی ناظران را نگران کرده است.
برای کشوری که بر پایه مهاجران بنا شده است، روند رو به افزایش افرادی که کانادا را ترک میکنند، یکی از سیاستهای اصلی نخستوزیر ترودو را که تنها در 8 سال به رکورد 2.5 میلیون نفر اجازه اقامت دائم میدهد، تضعیف میکند.
رویترز با ده ها نفری صحبت کرد که به دلیل هزینه های بالای زندگی یا کشور را ترک کرده اند یا در حال آماده شدن برای این کار هستند.
کارا، 25 ساله، که در سال 2022 به عنوان پناهنده از هنگ کنگ به کانادا آمد، اکنون 650 دلار کانادا (474 دلار) اجاره ماهانه برای یک اتاق کوچک زیرزمینی در محله ” اسکاربرو” در شمال تورنتو می پردازد که حدود 30 درصد از درآمد اوست.
او گفت: “من هرگز نمی دانستم که با زندگی در یک کشور غربی، فقط می توانید یک اتاق در زیرزمین اجاره کنید.” او از ذکر نام واقعی خود خودداری کرد زیرا پس از شرکت در تظاهرات سال 2019 از هنگ کنگ گریخته است.
کارا در 3 شغل پاره وقت کار می کند، حداقل دستمزد انتاریو 16.55 دلار کانادا در هر ساعت است، و برای کسب اعتبار دانشگاه به یک مدرسه آموزش بزرگسالان می رود.
او گفت: “من تقریبا صدردرصد درآمدم ماهانه ام را هزینه می کنم در حالی که در هنگ کنگ می توانستم حدود یک سوم حقوق ماهانه خود را پس انداز کنم.”
آمار مهاجرت سالانه به عنوان درصدی از جمعیت کلی کانادا در اواسط دهه 1990 به بالای 0.2 درصد رسید و طبق داده های رسمی دولت در حال حاضر حدود 0.09 درصد است.
در حالی که تعداد در حال حاضر اندک است، وکلا و مشاوران مهاجرت هشدار می دهند که روند افزایش هزینه های زندگی می تواند جذابیت کانادا را به عنوان یکی از مقاصد مطلوب برای تازه واردان تحت تاثیر قرار دهد.
“دانیل برنهارد” مدیر عامل ICC گفت: “ایجاد تجربیات مثبت در آن سالهای اولیه اهمیت واقعی دارد” به طوری که مردم تصمیم بگیرند بمانند.
مهاجران هزینه های سرسام آور مسکن را بزرگترین دلیل تصمیم خود برای در نظر گرفتن یک کشور جدید می دانند.
RBC در گزارشی در سپتامبر امسال اعلام کرد که به طور متوسط در کانادا حدود 60 درصد از درآمد خانوار برای پوشش هزینه های خانه مصرف می شود، این رقم در شهرهای بزرگی مثل ونکوور به 98 درصد و برای تورنتو به 80 درصد هم می رسد.
“میو ماونگ” 55 ساله، بیش از3 دهه پیش از میانمار به کانادا مهاجرت کرده و به عنوان یک مشاور املاک و یک رستوراندار شغل موفقی داشت. اما او قصد دارد در کشوری مانند تایلند بازنشسته شود زیرا نمی تواند استاندارد زندگی خود را در کانادا با درآمد بازنشستگی خود حفظ کند.
“فیل تریادافیلوپولوس” استاد علوم سیاسی متخصص در زمینه مهاجرت در دانشگاه تورنتو گفت که مهاجرت سریع کمبود مسکن را تشدید می کند.
او گفت: ” پس تعجب آور نیست افرادی که گزینه هایی دارند… یا به کشور دیگری بروند یا با چشیدن طعم اوضاع کانادا به خانه برگردند.”
ماه گذشته دولت ترودو برای کاهش فشار بر بازار مسکن، هدف خود را برای ساکنان جدید از سال 2025 به بعد، نیم میلیون نفر در سال تعیین کرد.
اما برای برخی دیگر این تصمیم خیلی کم و خیلی دیر است.
“جاستیناس استانکوس” 38 ساله، که در سال 2019 از لیتوانی به کانادا آمده تا دکترای علوم سیاسی را در دانشگاه تورنتو بگذراند، در نظر دارد به جنوب شرقی آسیا نقل مکان کند، جایی که هزینه زندگی کمتر است و هنوز می تواند تحقیقات خود را دنبال کند.
استانکوس که برای یک آپارتمان یک خوابه 2 هزار دلار کانادا از جمله آب و برق می پردازد، گفت که افزایش هزینه های زندگی، تامین نیازهای اولیه او را دشوار کرده است.
او گفت: “با بودجه یک دانشجوی کارشناسی ارشد، زندگی با این شرایط قابل ادامه دادن نیست.”
کارا از هنگ کنگ هم می گوید که احساس می کند در دام افتاده است و می خواهد برود: “هر وقت فرصتی برای رفتن پیدا کنم، از این فرصت استفاده خواهم کرد.”
منبع: عصرایران
خلیج فارس: فدراسیون شمشیربازی که این روزها دغدغه آماده سازی و اعزام ملی پوشان اسلحه سابر به میادین انتخابی المپیک را دارد همزمان درگیر مهاجرت ورزشکارانش است. چالشی که مدت هاست در این رشته آغاز شده و همچنان ادامه داد.
مهر نوشت: مهسا پوررحمتی عضو تیم ملی اسلحه اپه بانوان ایران همراه با همسرش محمد رحیمی که وی هم از اهالی شمشیربازی به حساب میآید اقدام به ترک ایران به قصد اقامت در کانادا کرده اند. پیش از وی هم محمد رضایی از ملی پوشان اسلحه اپه نیز به آمریکا مهاجرت کرده بود.
محسن وحدانی دبیر فدراسیون شمشیربازی از مهاجرت این دو عضو تیم ملی ابراز بی اطلاعی کرد و گفت: مدت هاست که از محمد رضایی بی اطلاعم. در مورد مهسا پوررحمتی و مهاجرت وی هم خبری ندارم. او در صفحه شخصی خود استوری از فرودگاه گذاشته، اما مگر هر استوری به معنای خروج همیشگی از کشور است؟
دبیر فدراسیون شمشیربازی تاکید کرد: پوررحمتی در طول سال سفرهای زیادی میرود. خانواده اش هم در ایران نیستند و اصلاً همین موضوع دلیل سفرهای زیاد او است. در مورد مهاجرتش، اما واقعاً بی اطلاعم.
شمشیربازی ایران پیش از این و در یکی دو سال اخیر مهاجرت افراد دیگر از جامعه خود را شاهد بود. از جمله پیمان فخری سرمربی تیم ملی اسلحه سابر که بعد از بازیهای المپیک توکیو ایران را ترک و عازم آمریکا شد. مجتبی عابدینی ملی پوش اسلحه سابر ایران که در بازیهای المپیک لندن، ریو و توکیو حضور داشت نیز ماه هاست که خارج از کشور و درترکیه به سر میبرد.
آرین و آرمان خیابانی که سابقه عضویت در تیمهای شمشیربازی ردههای نوجوانان و جوانان را دارند نیز شمشیربازان ایرانی هستند که مهاجرت کردهاند.
از خداحافظی با پزشکان بنگلادشی تا بازگشت پزشکان خارجی؟
خلیج فارس: نگرانیها درباره کمبود پزشکان در نظام سلامت ایران موضوع تازهای نیست، اما این مسئله در یکی دو سال اخیر بهویژه بعد از پاندمی کرونا و موج مهاجرت پزشکان ایرانی در پی بحرانهای اقتصادی، رنگ و بویی جدید به خود گرفته است. به گونهای که سال گذشته برخی مقامهای رسمی نظام سلامت از احتمال حضور پزشکان خارجی در ایران سخن گفتند؛ موضوعی که یک بار در دهه ۶۰ و اوایل ۷۰ شمسی در ایران رخ داده بود و نظام سلامت ایران میزبان پزشکان فراوانی از جنوب شرق آسیا بود.
به گزارش خلیج فارس؛ مسئلهای که همیشه پیوند عمیقی با ماجرای کمبود پزشکان در ایران دارد، ماجرای تعداد کم پزشکان است. در یک دوره تاریخی علت کمبود پزشکان در نظام سلامت ایران ایرادات نظام پرورش پزشکان بود و در دورهای دیگر این کمبود به دلیل کمکردن ظرفیتهای پذیرش محدود در رشته پزشکی اتفاق افتاد. این مورد آخری در یک دهه اخیر همواره محل بحث و جدل در فضای علمی و آموزشی و همچنین سیاسی ایران بود، اما هیچگاه به نتیجه مطلوب نرسید تا با دو موج مهم پاندمی کرونا و مهاجرت پزشکان ایرانی خودش را به خوبی نشان دهد. سرانه پزشک در ایران ۱۱.۸ به ازای ۱۰ هزار نفر جمعیت است؛ درحالیکه این آمار در کشورهای پیشرو در حوزه سلامت بین ۳۰ تا ۵۰ است. ایران در منطقه نیز جایگاه مناسبی ندارد و در بین ۲۵ کشور منطقه، در رتبه بیستم و پایینتر از کشورهایی مانند عربستان، تاجیکستان، قرقیزستان و ترکیه قرار دارد.
موج اول کمبود پزشکان در ایران
در سالهای اول پس از انقلاب اسلامی، معضل کمبود پزشک وجود داشت و بسیاری از پزشکان کشور خارجی بودند و سرانه پزشک بسیار پایین بود.
تعداد پزشکان در سال ۱۳۵۶ حدود ۱۳هزارو ۴۲۸ نفر بوده است. باید توجه کرد که در آن سالها فقط نزدیک به شش هزار پزشک پاکستانی در کشور حضور داشتند. بر اساس آمارها در سال ۱۳۵۷ نیز تعداد پرستاران کشور هفتهزارو ۱۰۰ نفر و نسبت پرستار به هر ۱۰ هزار نفر ۱.۲ بوده است.
در سالهای قبل انقلاب ظرفیتهای دانشگاهی برای تربیت دانشجوی پزشکی خیلی کمتر از نیاز کشور بود؛ برای همین گروهی از دانشجویان برای تحصیل به خارج از کشور رفته بودند. این در حالی بود که هنوز نسل جدید فارغالتحصیلان بعد از انقلاب و ورودیهای بعد از سالهای ۶۳ تا ۶۵، وارد عرصه خدمت نشده بودند. در نتیجه کشور با کمبود پزشک جدی مواجه بود و به اجبار برای جبران این کمبود پزشکان هندی، بنگلادشی و پاکستانی که بعضا دوره پزشکیشان را در چهار سال طی کرده بودند، وارد ایران شدند و به نظام سلامت ما پیوستند که کموبیش خاطراتی از خدمات آنها در ذهن ما نقش بسته است.
سال ۱۳۶۴ با ادغام آموزش پزشکی و وزارت بهداشت، روند پذیرش دانشجوی پزشکی افزایش یافت و باعث شد تا از پزشکان خارجی بینیاز شویم. بر اساس آمارهای سازمان نظام پزشکی، در ایران ۴۵هزارو ۲۳۳ نفر پزشک متخصص داریم که سرانه پزشک متخصص به ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعیت، معادل ۵.۳ میشود! یعنی به ازای هر ۱۰ هزار نفر در ایران، کمتر از شش پزشک متخصص وجود دارد؛ در حالی که بسیاری از کشورهای پیشرفته و حتی منطقه، بیش از ۲۰ پزشک متخصص به ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعیت دارند.
مقایسه وضعیت ایران از لحاظ تعداد پزشک متخصص با بسیاری از کشورهایی که حتی جزء کشورهای بسیار پیشرفته نیز به شمار نمیروند، نشان میدهد که ایران از نظر سرانه پزشک متخصص به ازای جمعیت، در قعر جدول قرار دارد؛ به طوری که کشورهایی مانند بلغارستان، قبرس، لهستان و ترکیه نیز بیش از ایران به تربیت پزشک متخصص پرداختهاند.
کمبود پزشک در شرایط بحرانی مانند کرونا، بیش از پیش ملموس است؛ نبود نیروی کار کافی برای رسیدگی به وضعیت بیماران از یک سو و افزایش فشار به کادر درمان از سوی دیگر، منجر به این میشود که در مواقع بحرانی مانند شیوع بیماری کرونا، نظام سلامت تابآوری خوبی در مقابله با بیماری نداشته باشد و کیفیت ارائه خدمات درمانی نیز کاهش یابد.
همانطور که ملاحظه میشود ایران از نظر سرانه پزشک به ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعیت نیز از بسیاری از کشورها مانند گرجستان، قزاقستان، ارمنستان و حتی مغولستان در ردهبندی پایینتری قرار دارد.
پایینبودن سرانه پزشک در کشور علاوه بر تبعات منفی که بر نظام سلامت دارد، منجر به کاهش دسترسی مردم به خدمات درمانی و کاهش زمان ویزیتکردن بیماران میشود؛ مسئلهای که این روزها بسیاری از مردم از آن شاکی هستند. حداقل زمان استاندارد ویزیت حدود ۱۵ دقیقه است؛ این در حالی است که در ایران، متوسط مدت زمان ویزیتشدن توسط پزشک، به کمتر از پنج دقیقه میرسد!
به وجود آمدن نارضایتی در دریافت خدمات درمانی از یک سو و کاهش توان جسمی و روانی پزشکان متخصص از سوی دیگر، از معضلاتی است که در پی کمبود پزشک در کشور ایجاد شده و ضروری است ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشکی عمومی و تخصص افزایش یابد تا علاوه بر برداشتهشدن فشار کاری از روی رزیدنتها، کیفیت ارائه خدمت به مردم نیز افزایش یابد، اما عملا در نظام سلامت دغدغهای برای رفع این مشکلات دیده نمیشود.
اعتراضها به کمبود پزشک
در چند سال اخیر تعداد زیادی از نمایندگان مجلس نسبت به دسترسی نامناسب مردم حوزه انتخابیه خود به پزشک انتقاداتی را بیان کردند و خواستار حل مسئله کمبود پزشک در کشور شدند. در این زمینه معینالدین سعیدی، نماینده مردم چابهار در مجلس با انتقاد از کمبود پزشک در استان سیستانوبلوچستان گفت که در تمام حوزه نمایندگی من از جاسک تا راسک که شامل شش شهرستان است، تنها یک متخصص عفونی وجود دارد!
اعتراض به کمبود پزشک تنها به نمایندگان مناطق محروم کشور محدود نمیشود و حتی نمایندگان شهرهای بزرگ هم به این موضوع معترض هستند. برای مثال محمدحسن آصفری، نماینده مردم اراک در مجلس، در توصیف وضعیت دسترسی مردم اراک به پزشک میگوید: ساعات بسیاری از شبانهروز درمانگاهها به دلیل نبود پزشک تعطیل است. بیماران اورژانسی برای ویزیت اولیه باید با معطلی به شهرهای دیگر اعزام شوند. پزشک عمومی هم یک روز در درمانگاه مستقر است، روز دیگر باید برای سرکشی به مناطق بدون پزشک سفر کند. درخصوص دسترسی به پزشک متخصص باید گفت که پزشک متخصص نیست.
وضعیت به گونهای است که حتی رئیس سازمان نظام پزشکی هم به این موضوع اعتراف میکند و میگوید: به دلیل عدم استقبال پزشکان از ادامه تحصیل در رشتههای تخصصی و فوقتخصصی ممکن است در سالهای آینده با بحران کمبود متخصص مواجه و ناچار شویم بیماران را برای ادامه درمان به کشورهای دیگر بفرستیم. اما وی وقتی پای ماجرای افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان رشتههای پزشکی به میان میآید، بدون آنکه نگران آشکارشدن تعارض منافع در تناقض کلامش شود، میگوید: ما بههیچوجه در مقایسه با کشورهای منطقه کمبود پزشک نداریم و وضعیتمان بسیار هم خوب است.
ماجرای ظرفیت پزشکی و چالشهای آن
ماجرای قدیمی کمبود پزشک در کشور و چالشهایی که از این خلأ گریبانگیر مردم شده، موضوع جدیدی نیست. مواجهه با صفهای طولانی در مطب برخی پزشکان، دیدن چادرهای بیمارانی که از شهرستانهای دیگر برای درمان به تهران آمدهاند و حتی جانباختن بیماران به دلیل دردسترسنبودن پزشکان متخصص، نتیجه عدم دسترسی عادلانه مردم در نقاط مختلف کشور به پزشک است.
با وجود همه این مشکلات، اما مقاومتی سخت در صنف پزشکان برای افزایش ظرفیت رشتههای پزشکی وجود دارد و وقتی صحبت از افزایش ظرفیت میشود سردمداران صنف پزشکان موضعگیری شدیدی از خود نشان میدهند تا نقش تعارض منافع در نظام سلامت را بیش از پیش آشکار کنند. علاوه بر کمبود کلی پزشک در کشور، توزیع نامتوازن پزشکان موجب تشدید مسئله در مناطق کمتربرخوردار شده است. حدود ۴۵ درصد از پزشکان متخصص در شهر تهران (با ۱۱ درصد جمعیت کشور) حضور دارند که معنی آن وخامت بیشتر کمبود پزشک متخصص در شهرستانهاست؛ در حال حاضر بیش از ۵۰ درصد جمعیت کشور در مناطقی هستند که سرانه پزشک آنها کمتر از ۳۸ پزشک به ازای صد هزار نفر است. این آمار نشاندهنده وضعیت فاجعهبار دسترسی به پزشک در بسیاری از مناطق کشور است. دسترسی ناکافی به پزشک بهویژه متخصص در این مناطق موجب سفرهای درمانی به مراکز استانها و تهران شده است.
موج مهاجرت پزشکان ایرانی
با شروع پاندمی کرونا، نیاز کشورهای پیشرفته به پزشکان و اعضای کادر درمان افزایش پیدا کرد. دلیل این ماجرا بالابردن شاخصهای سلامتی در کشورشان و همچنین برداشتن بار اضافی از دوش کادر درمان بود که در دوران پاندمی روزهای سختی را سپری میکردند. برای همین پزشکان و پرستاران کشورهای دیگر یکی از بهترین گزینههای برای پرکردن این جای خالی بود. مسئلهای که در کنار مشکلات اقتصادی دامنهدار، پزشکان ایرانی را برای مهاجرت تشویق کرد و موجی از مهاجرت در شاخه پزشکی ایران شکل گرفت. بخش مهمی از متخصصان کشورهای حاشیه خلیجفارس از این دست پزشکان هستند. بخشهای بزرگ تخصصی کانادا و آمریکا توسط چنین پزشکانی اداره میشود.
مطابق گزارشها درخواست گواهی گود استندینگ تا سال ۹۸ زیر هزار نفر بود. سال ۹۹ تعداد درخواستها زیاد شد و به بیش از دو هزار رسید و در سال ۱۴۰۰ به چهارهزارو ۳۰۰ مورد رسید. یعنی در سه سال تعداد درخواست گواهی گود استندینگ چهار برابر شد. تعداد درخواستها در سه ماه ابتدایی سال ۱۴۰۰ نیز بیش از سه ماه ابتدایی سال قبلش بود. با این روندی که پیش میرویم و مهاجرتهایی که صورت میگیرد، مردم در سالهای آینده شاهد این خواهند بود که برخی خدمات درمانی در کشور قابل ارائه نیست و باید در خارج از کشور این خدمات را بگیرند. قطعا در کشور توزیع نامناسب پزشک داریم و از سوی دیگر به مرور با کمبود پزشک مواجه میشویم؛ چون مهاجرتها زیاد است. اگر این سیاستها ادامه پیدا کند، در پنج سال آینده با فقر شدید پزشک در کشور روبه رو میشویم.
متأسفانه کشور ما به دلایل مختلف توان استخدام چنین پزشکانی را در حال حاضر ندارد. استخدام پزشکان هندی و پاکستانی بعد از انقلاب اولا به این دلیل بود که در آن زمان این تفاوت وحشتناک دریافتها بین کشور ما و طب بینالمللی وجود نداشت و ثانیا بسیاری از این دست پزشکان هم امکان ادامه تحصیل و کسب تجربه بیشتر را پیدا نکرده بودند. بهعلاوه استخدام این پزشکان در آن زمان هم نتیجه مناسبی نداشت.
برنامه هفتم توسعه و نگرانی درخصوص ظرفیت پزشکی
با وجود کمبود پزشک متخصص در کشور و مقاومتهای پیدرپی وزارت بهداشت در برابر انجام تکلیف قانونی خود مبنی بر افزایش ظرفیت پزشکی، در روند بررسی لایحه برنامه هفتم در کمیسیون تلفیق عبارت: «افزایش سالانه ظرفیت پزشکی تخصصی با اخذ تعهد خدمت در مناطق مورد نیاز به نحوی برنامهریزی کند که تا پایان برنامه نسبت دستیاران تخصصی و متخصصان بالینی به پزشکان عمومی حداقل به یک برسد» به جای عبارت «افزایش سالانه ظرفیت دندانپزشکی و پزشکی به میزان حداقل ۲۵ درصد» در بخش سلامت لایحه برنامه هفتم گنجانده شده است. بررسی کارشناسان حاکی از این است که این عبارت در حال حاضر نیز محقق شده و تبدیل آن به قانون راه اهمال وزارت بهداشت در اجرای تکلیف قانونی را هموار خواهد کرد. نسبتی که مانعی در برابر افزایش دسترسی عادلانه مردم به پزشکان متخصص و حتی عمومی خواهد شد.
معینالدین سعیدی نماینده مردم چابهار در مجلس شورای اسلامی ازجمله منتقدان کاهش ظرفیت پزشکی است. او پیشتر در انتقاد به این وضعیت به خبرگزاری فارس در پاسخ به این سؤال که نظر شما درخصوص گنجاندهشدن این نسبت در متن لایحه برنامه هفتم چیست و مجلس برای جلوگیری از تبدیلشدن آن به قانون چه برنامهای دارد؟ گفت: به این بند اعتراض داشتیم و به کمیسیون آموزش هم اعلام کردیم که بند موجود در نسخه قبلی لایحه درخصوص افزایش ظرفیت پزشکی مبنی بر افزایش ۲۵درصدی جذب کرسیهای پزشکی مخصوصا برای خدمت در مناطق محروم در برنامه هفتم بیشتر مشکل ما را حل میکند تا گنجاندن این بند مبهم و دوپهلویی که در نسخه نهایی بخش سلامت لایحه برنامه هفتم قید شده است.
وی در ادامه توضیح داد: بر اساس برداشت من، این بند افزایش ظرفیت پذیرش پزشکی را تهدید میکند و پیشنهاد دادیم که این بند اصلاح شود. اگر هم اصلاح نشود در صحن علنی مجلس با تصویب آن مخالفت خواهیم کرد؛ زیرا گنجاندن بند افزایش ۲۵ درصد به مراتب برای کشور کارسازتر است.
بر اساس سند درمان کشور (۱۴۰۴) که در سالهای ۹۴ تا ۹۶ در وزارت بهداشت تهیه شده است، کمبود پزشک وجود دارد. آنچه برای سرانه پزشک در کشور مطرح است، ۱۸ پزشک به ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعیت است. شاخص سرانه پزشک در منطقه بالای ۲۳ و در کشورهای پیشرفته دنیا ۳۵ پزشک به ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعیت است. وزارت بهداشت در سال ۹۴، گزارشی رسمی از تعداد پزشکان فعال در کشور تهیه کرد که نشان میداد ۴۲هزارو ۲۰۶ پزشک عمومی و ۳۳هزارو ۱۵۲ پزشک متخصص و فوقتخصص داریم که مجموع آنها ۷۸هزارو ۳۵۸ پزشک میشود.
خلیج فارس: روزی نیست که محتوایی درباره مهاجرت در رسانهها تولید نشود. مدتی پیش بود که رئیس نظام پرستاری اهواز از مهاجرت 150 پرستار از یک استان به خارج از کشور خبر داد؛ خبری که تسنیم آن را منتشر کرد و مدتی بعد از صحبتهای رئیس سازمان نظام پرستاری درباره میزان مهاجرت سالانه مهاجران بود.
روز یکشنبه 5 آذرماه مؤسسه رحمان نشستی درباره علتها و گستردگی پدیده مهاجرت ایرانیان برگزار کرد. بهرام صلواتی، پژوهشگر ارشد مهاجرت و امیرحسین جلالیندوشن، رواندرمانگر و سخنگوی انجمن علمی روانپزشکان ایران در این نشست به دلایل مهاجرت ایرانیان در سالهای اخیر پرداختند.
«مدتی پیش از یکی از دانشجویانم پرسیدم، در جایی که درس میخوانی، چه چیزی متفاوت است؟ چه چیزی تو را راضی کرده که کشورت را ترک کنی؟»
امیرحسین جلالیندوشن، میگوید در ماههای اخیر در کلینیکاش افراد زیادی را ویزیت کرده که درگیر مهاجرت بودند: «شاگردم به من گفت، استادی که در دانشگاه به من درس میدهد، از کتاب خودش تدریس میکند. من به او گفتم افراد زیادی اکنون در ایران هستند که وقتی به دانشگاه میآیند از کتاب خودشان تدریس میکنند. او تاکید کرد، استادی که از او صحبت میکند سه نظریه اصلی دارد و شاید نامش در آینده جزو نوبلیستها هم بیاید. او گفت که اساتید زیادی در دانشگاه با هم کار میکنند، گروهی کار میکنند و شما میتوانید این فضای باهم کار کردن را در جایجای دانشگاه مشاهده کنید.» جلالیندوشن صحبتهایش را با این جملات و امیدواری برای اینکه ایران چنین شرایطی را تجربه کند، تمام میکند. این روانپزشک در خلال صحبتهایش تاکید میکند که هرکسی میتواند مهاجرت کند و اساساً این پدیده یک انتخاب شخصی است. او میگوید آدمها میتوانند هرجای دنیا زندگی کنند، هرجای دنیا شغل داشته باشند و این اساساً انتخابی فردی است. او میگوید مشکل از جایی شروع میشود که مهاجرت اجباری، تودهای و پناهجویی وارد ادبیات مهاجرت میشود. پدیدههایی که ازنظر او هرکدام معنایی دارند. او معتقد است اینکه دانشجو از دانشگاهی با یک رتبه وارد دانشگاهی با یک رتبه بالاتر میشود، با اینکه فردی در پوست گوسفند کشور را ترک کند، متفاوت است. این حالت دوم یعنی فرد در تلاش است تا خودش را از جهنم خلاص کند. او از مستندی مثال میزند که مدتیپیش مشاهده کرده است، مستندی با موضوع مهاجرت که برخی از افراد اجباراً مجبور به ترک کشور شدهاند؛ وضعیتی که او این روزها هم شاهد آن است.
آخرین توصیفها از پناهجویی
پناهجویی موضوعی بود که بهرام صلواتی، تحلیلگر ارشد مهاجرت در این نشست با استناد به آمارهای بینالمللی به آن اشاره کرد. مدتیپیش سالنامه مهاجرتی منطقه oced در سال 2023 منتشر شد. آمارهای این سالنامه در بخش پناهجویی نشان میداد که کشور آلمان ازجمله کشورهای پناهجوپذیر مهم اروپا و دنیاست و ایران جزو کشورهای پناهجوفرست اصلی به این کشور بهحساب میآید. بررسیها نشان میداد که ایران ششمین کشور پناهجوفرست به آلمان، براساس تعداد ثبت درخواست جدید پناهجویی در این کشور در سال 2022 بوده است. آنطور که صلواتی میگوید، وضعیت ثبت درخواست پناهجویی در آلمان، در سالهای اخیر روندی نزولی داشته اما این روند نزولی مجدداً صعودی شده و در سال 2022 رشد 235درصدی پیدا کرده است. او در بخشی از ارائه خود به پناهجویی و ویژهنامه «در جستوجوی پناه» که مدتیپیش منتشر شده بود، اشاره کرد. او میگوید، در جلسات مختلف همواره به نتایج این ویژهنامه و روند صعودی پناهجویی اشاره میکرده است. صلواتی به روند پناهجویی ایرانیان اشاره میکند؛ موضوعی که بهنظر او باید بیش از سایر حوزههای مهاجرتی روی آن تاکید داشت. در بخشهایی از ویژهنامه «در جستوجوی پناه» که او با استناد به آن صحبت میکند، تاکید شده است: «جمعیـت پناهجویان ایرانی در خـارج از کشـور، پـس از یک دوره نزولی سهسـاله 2021-2019 که از تـراز 86 هـزار نفـر در سـال 2019 بـه تـراز 68 هـزار نفـر در سـال 2021 براثـر مسـائل مربـوط بـه دوران شـیوع ویـروس کرونـا، سـقوط کرده بـود، در سـال 2022 بـا انـدکی رشـد در تـراز 69 هزار نفر تثبیت شـده اسـت. ایـن موضـوع نشـان میدهد کـه رونـد نزولـی جمعیت پناهجویـان ایرانـی متوقـف شـده و آمـاده اوجگیـری مجـدد اسـت. یکـی از مهمتریـن نشـانههای اوجگیـری مجـدد، افزایـش چشـمگیر تعـداد درخواسـتهای جدید پناهجویـی توسـط ایرانیـان در خـارج از کشـور اسـت که از تـراز 20 هـزار بـه تـراز 30 هزار نزدیک شـده و رشـد 43 درصـدی را نشـان میدهـد.» در بخشهای دیگر این ویژهنامه تاکید شده بود: «در سـال 2022 تعـداد ایرانیـان در وضعیـت پناهندگـی کـه تابعیـت کشـور مقصـد را دریافـت کردهانـد، افزایـش چشـمگیری یافتـه اسـت. بهطوریکـه در سـال 2022 تعـداد ایرانیانـی کـه در وضعیـت پناهندگـی بودهانـد و تابعیـت کشـور مقصـد را دریافـت کردهانـد 7/3برابـر شـده و بـه عـدد سـه هـزار و 316 نفـر رسـیده اسـت.» بررسیها نشان میدهد: «کشـورهای آلمـان و ترکیـه بهعنوان دو مقصـد اصلـی بـرای ثبت درخواسـت جدیـد پناهندگـی توسـط ایرانیان در مقاطـع زمانـی 2012 و 2017 بـود و در سـال 2022 نیـز ایـن آمـار مربـوط بـه کشـورهای بریتانیـا و آلمان اسـت؛ بهطوریکـه مجمـوع درخواسـتهای جدیـد پناهندگـی در ایـن دو کشـور از کل درخواسـتهای جدیـد پناهندگی توسـط ایرانیان در 10 کشـور اول بیشـتر شـده است.» صلواتی تاکید میکند که درخواست پناهجویی ایرانیان بهتازگی به کشورهایی چون استرالیا هم افزایش پیدا کرده است. ایرانیها رتبه اول را در میان ملیتهای ثبتکننده درخواست جدید پناهجویی در کشور استرالیا با 1916 درخواست در سال 2020 کسب کردند که نسبت به سال 2021 رشد 226درصدی را نشان میدهد. صلواتی تاکید میکند که جایگاه ایران در بین 15 ملیت برتر ثبت درخواست جدید پناهجویی در کشورهای میزبان متعلق به استرالیا، مجارستان، بریتانیا، ترکیه و لتونی است.
پناهجویی همه ماجرا نیست
پناهجویی تنها شکل مهاجرت نیست که این روزها ایرانیان با آن درگیرند. شاید در سالهای اخیر آنقدر که از مهاجرت تحصیلی صحبت شده است از اشکال دیگر مهاجرت گفتوگویی به میان نیامده است. سالنامه مهاجرتی ocde آخرین وضعیت مهاجرتی کشور ایران را مشخص کرده است. صلواتی بخشهایی از این گزارش را در نشست روز یکشنبه مؤسسه رحمان ارائه کرد. مثلاً اینکه در سال 2020 تعداد مهاجران جدید ورودی ایرانی به کشورهای منطقه ocde 48 هزار نفر بود که طبق آخرین آمار این سالنامه در سال 2021 با درصد افزایش به 115 هزار ورودی جدید در سال رسیده است و به این ترتیب رتبه اول مهاجرفرستی براساس نرخ رشد مهاجر جدید را ثبت کرده است. گزارش تازه تاکید میکرد که ایران رتبه دوم مهاجرفرستی به کشور ترکیه را پیدا کرده است. کشور ترکیه در سال 2021، 615 هزار مهاجر جدید را از کشورهای مختلف جذب کرده است که نسبت به سال قبل رشد 250درصدی را ثبت کرده است. گزارش تازه سالنامه ocde نشان میدهد که کشور عراق با 74 هزار مهاجر جدید در رتبه نخست و ایران با 67 هزار مهاجر جدید در رتبه دوم و کشور ازبکستان با 40 هزار مهاجر جدید در رتبه سوم در ترکیه قرار دارد. نیمی از این مهاجران جدید ایرانی در کشور ترکیه، زنان هستند. بهگفته جلالیندوشن، در همین سالها مفاهیم جدیدی بهوجود آمدند که پیشتر وجود نداشتند: «تحلیلهای سال 92 نشان میداد که مفاهیم جدیدی پیدا شدند، مفهوم بیگانگی فرهنگی و اجتماعی. افراد اعلام کردند در جامعهای زندگی میکنند که با مقررات، قواعد و آداب آن بیگانه هستند.» این مفهوم بیگانگی بهگفته این روانپزشک، پیشتر فقط برای مهاجران افغانستانی در کشور استفاده میشد.
برای نیروی انسانی چه باید کرد؟
بهرام صلواتی، در بخشهای دیگر این نشست اشارههایی به سالهای کرونا کرد. از حاضران خواست دوران کرونا را تصور کنند؛ دورانی که کرونا آمده بود و دانشگاه از آدمها خالی شده بود. او میگوید، مفهوم فضا بدون آدمها برای همگان کابوس است: «اکنون در آن کابوس قرار گرفتهایم. من در تمام سالهایی که روی مهاجرت کار کردهام روز خوشی ندیدم، هیچکس خوشحال نیست. ما ذرهذره آب میشویم.» اما برای این مهاجرتها چه باید کرد؟
صلواتی که پیشتر مدیرعامل رصدخانه مهاجرت بود و حالا این نهاد تعطیل شده است، از تجویزهایی میگوید که نتوانستند کاری از پیش ببرند. او میگوید، این نیروی گریز از مرکز روزبهروز قویتر میشود و موقعیت فیزیکی ماندن سخت شده است. او معتقد است که ماندن امکانات میخواهد و این امکانات روزبهروز کمتر میشود. به عقیده او، آستانه مهاجرت برای افراد روزبهروز باریکتر میشود و افرادی هم که باقی میمانند تصور اثرگذاری ندارند. سالنامه رصدخانه مهاجرت ایران در سال 1401 نشان میداد :«بهرغـم اینکـه بـراسـاس یافتههـای گالـوپ سـطح کلـی میل بـه بازگشـت در میان مهاجـران جهـان حدود هفتدرصد اسـت، اما مهاجران ایرانـی در زمـره کشـورهایی قـرار دارنـد کـه تمایـل بـه بازگشتشـان نسـبت به سایر کشورها در سـطح پایینی قرار دارد. ناگفتـه نمانـد که افزایـش آمادگی کشـور برای جذب متخصصـان خـارج از کشـور، بـه تنهایی میتوانـد منجر به تقویت میل به بازگشـت در میان دیاسـپورای ایرانی خارج از کشـور شـود.»
منبع: هم میهن
خلیج فارس:تصویر جدیدی از شهروز ابراهیمی و همسرش در کنار روناک یونسی را در کانادا میبینیم که به تازگی منتشر شده است.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترین ها؛شهروز ابراهیمی متولد چهاردهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۶ در تهران می باشد. اولین فیلم سینمایی که شهروز ابراهیمی در آن، ایفای نقش کرده است، فیلم بازی آخر بود.
خلیج فارس:مسئول مدیریت اتباع غیرمجاز سازمان ملی مهاجرت گفت که کار بازگرداندن اتباع غیرمجاز از مرداد امسال آغاز شده است و این روند ادامه دارد که تاکنون ۴۵۰ هزار نفر از افراد فاقد مدارک هویتی و قانونی از کشور داوطلبانه بازگردانده شدهاند.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ایرنا؛جواد خانی روز شنبه در حاشیه همایش سراسری مدیران کل اتباع سراسر کشور اظهارداشت: کار بازگردانی اتباع غیرمجاز همزمان با آغاز به کار سازمان ملی مهاجرت از مرداد امسال آغاز شد و همچنان ادامه دارد.
وی یادآورشد: افراد بازگردانده شده کسانی بودند که به صورت غیرمجاز وارد کشور شدند که در یک کار آمایشی در سطح هشت استان دارای بیشترین مهاجران، کار بازگردانی آنان نیز آغاز شد.
به گفته خانی، استانهایی که بیشترین اتباع را در خود جای دادهاند به ترتیب تهران، سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی، قم، کرمان، یزد، فارس، البرز است که ۹۲ درصد اتباع را در خود جای دادهاند و پیشبینی میشود حدود چهار میلیون نفر اتباع مجاز داشته باشیم.
وی با بیان اینکه تاکنون یک میلیون کارت هوشمند هویتی برای اتباع صادر شده است، گفت: کار بین استانها تقسیم شده و به سرعت ساماندهی اتباع در دست اجراست.
مسئول مدیریت اتباع غیرمجاز سازمان ملی مهاجرت یکی از اقدامات در دست پیگیری برای مقابله با ورود مهاجران غیرمجاز را انسداد مرزها دانست و گفت: انسداد مرزها از برنامههای اصلی این سازمان است که از ابتدا در مجلس شورای اسلامی تصویب شده بود و از طریق شورای عالی امنیت ملی به روند اجرای آن سرعت بخشیدیم تا در یک بازه زمانی کوتاه تر از چند سال این موضوع به هر شکلی از نظر فیزیکی و با مشارکت ستاد کل نیروهای مسلح انجام شود.
خانی با بیان اینکه مهاجران به ۲ دسته رسمی و دارای مدارک قانونی و غیرمجاز و فاقد مدارک قانونی تقسیم میشوند، افزود: عمده مهاجران در ایران از کشور افغانستان هستند که کار ساماندهی هر ۲ گروه آغاز شده است و به زودی با صدور کارتهای هویتی هوشمند و کد یکتا آمایش و پردازش آنان نیز انجام میگیرد.

خلیج فارس:رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان با اشاره به اینکه سهم دانشآموزان مدارس دولتی از رتبههای برتر کنکور کمتر از انگشتان دست است، گفت: میزان مهاجرت فارغالتحصیلان مدارس سمپاد بالا است.
الهام یاوری؛ رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان درباره اینکه عدهای معتقدند مدارس سمپاد با عدالت آموزشی سازگار نیست، اظهار کرد: اگر به مفهوم دقیق عدالت توجه کنیم یعنی دانشآموزانی که توانمندی رسیدن به کرسیهای ارزشمند علمی را دارند، دستیابی به این مسیر برایشان فراهم باشد و اینها همان افرادی هستند که در مدارس سمپاد پذیرش میشوند.
میزان مهاجرت فارغ التحصیلان مدارس سمپاد بالاست
رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان ادامه داد: براساس نمونههای آماری، مهاجرت در میان فارغ التحصیلان مدارس سمپاد مشابه هر جمع نخبگانی دیگر در کشور بوده و بالا است، اما همان درصدی که داخل ایران باقی میمانند در مسئولیت خود در حوزههای متفاوت از ادبیات و هنر تا علم و فناوری و پزشکی، اثرگذار هستند.
وی در پاسخ به این پرسش که هدف شما پرورش سرمایهها برای آینده کشور است، اما با درصد بالایی از مهاجرت آنها مواجه هستید آیا این در تناقض با اهداف شما نیست، گفت: بله همینطور است و علت عمده این مشکل، شکافی است که در سالهای گذشته بین مدارس سمپاد با بنیاد نخبگان و وزارت علوم ایجاد شد البته گفتگوهایی را با بنیاد نخبگان داشتیم تا دانشآموزان بعد از فارغ التحصیلی از مدارس سمپاد وارد دانشگاه دانشپژوهان جوان شوند و پس از تحت پوشش برنامههای بنیاد ملی نخبگان قرار بگیرند
وی ادامه داد: در نبود مدارس سمپاد، کرسیهای ارزشمند علمی مخصوص افرادی خواهد شد که از آموزشهای باکیفیت غیرانتفاعی بهرهمند میشوند و اگر مدارس سمپاد نباشد درصد بالای رتبههای کنکور از مدارس غیرانتفاعی هستند و کمتر از انگشتان یک دست از مدارس نمونه دولتی و دولتی هستند.
یاوری درباره رای دیوان عدالت اداری برای برگزاری آزمون ورودی در پایه دهم مدارس سمپاد گفت: در مدارس سمپاد برای دوره متوسطه اول و دوم، جذب دانشآموز داریم و افرادی که در آزمون ورودی دوره متوسطه اول پذیرفته میشوند طی دورهای ۶ ساله آموزشهای منسجم دریافت میکنند.
شهریه مدارس سمپاد چقدر است؟
رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان در پاسخ به این پرسش که آیا هزینه مدارس سمپاد بسیار بالا است، گفت: بر اساس مصوبه شورایعالی آموزش و پرورش، مدارس سمپاد باید نیمی از شهریه مدارس غیرانتفاعی را دریافت کنند، اما به جهت رعایت حال خانوادهها معمولا این مبلغ تا یک سوم و حتی کمتر است به عنوان مثال در تهران شهریه مدارس سمپاد حتما از یک سوم شهریه مدارس غیرانتفاعی کمتر است و با ارائه تخفیف به خانوادههایی که به دلایل مختلف نیاز به مساعدت بیشتری دارند تلاش میکنیم دانشآموزان از دهکهای پایینتر وارد مدارس سمپاد شوند.
یاوری عنوان کرد: با تصمیم دولت امسال شاهد رشد ۴۵ درصدی حضور دانشآموزان دهکهای یک تا چهار در مدارس سمپاد بودیم و این عدد قابل توجهی است.
وی درباره دلایل شکلگیری مدارس سمپاد تاکید کرد: هدف نخست حمایت از دانشآموزان با ضریب هوشی بالاتری است، چون آنها ویژگیهای مثبت و منفی خاص خود را دارند به عنوان مثال کمالگراتر از سایر دانشآموزان هستند به همین جهت بیشتر منتقد میشوند یا اگر نمونههایی از دانشآموزان با استعداد را در کنار خود مشاهده نکننده به غرور کاذب دست پیدا میکنند.
رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان ادامه داد: هدف دوم، تحقق عدالت آموزشی است؛ در امسال از ۴۰ رتبه برتر کنکور ۱۵ نفر جزو مناطق دو و سه آموزشی یعنی مناطق کم برخوردار بودند و ۱۴ نفر آنها، دانشآموز مدارس سمپاد بودند در حقیقت سمپاد مسیری برای ورود دانشآموزانی است که توانایی مالی کافی برای ورود به مدارس غیردولتی ندارند یا در منطقهای زندگی میکنند که مدرسه غیرانتفاعی برتر وجود ندارد؛ سومین هدف نیز تربیت افراد نخبه برای ساخت آینده کشور است.
وی در پاسخ به این پرسش که اگر قرار است فارغالتحصیلان مدارس سمپاد جزو سرمایههای کشور باشند پس چرا باید هزینه تحصیل پرداخت کنند، عنوان کرد: مدارس سمپاد اصلا بودجه دولتی ندارند البته ساختمان و مکان مدرسه متعلق به دولت است و بسیاری از مدارس از نیروهای رسمی آموزش و پرورش استفاده میکنند، اما در برخی موارد، معلمان از هزینه جاری مدرسه هزینه خود را دریافت میکنند.
یاوری ادامه داد: ما علاقهمند هستیم که مسئولان به ما کمک کرده و بودجه بیشتری اختصاص دهند، اما باید به مقدورات کشور توجه کرد؛ هماکنون آموزش و پرورش محدودیت نیرو و بودجه دارد البته تلاش میشود که هیچ دانشآموزی به دلیل محدودیت اجتماعی از خدمات مدارس سمپاد بازنماند.
رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان گفت: ۷۰۰ مدرسه سمپاد در دوره متوسطه اول و دوم در کشور داریم که حدود ۱۳۰ هزار دانشآموز دارند همچنین در هر شهری که ۳ هزار دانشآموز در پایه ششم و نهم دارند، موظف به تأسیس مدارس سمپاد هستیم.
مسئولانی که برای ورود به مدارس سمپاد سفارش میکنند
وی تأکید کرد: به هیچ عنوان، فردی با سفارش وارد مدارس سمپاد نمیشود و تنها ملاک آزمون ورودی است؛ از مسئولان مختلف در بخشهای مختلف که قوانین ما را نمیشناسند، انواع سفارشها را داریم حتی برخی افراد حاضرند مبالغ هنگفتی را پرداخت کنند تا فرزندشان وارد مدارس سمپاد شود، اما حتی به یک مورد هم جواب مثبت ندادیم.
یاوری در پاسخ به این پرسش که اکنون فارغالتحصیلان مدارس سمپاد در کجا هستند، گفت: متاسفانه با توجه به خلا قانونی که وجود دارد، آموزش و پرورش بعد از پایان دوره دبیرستان، مسئولیتی در قبال دانشآموزان مدارس سمپاد ندارد به همین دلیل پایگاههای اطلاعات ما، آمار موثقی در این مورد ندارند و نمیتوانم بگویم چند درصد فارغالتحصیلات مدارس سمپاد در کشور هستند یا چه مسئولیتی دارند.