خلیج فارس:تصویر جدیدی که هومن حاجیعبدالهی در کنار نسرین نصرتی و همسرش سام پاکپیکر و علیرضا خمسه، همبازیهایش در مجموعه «پایتخت» منتشر کرد.
منبع:برترینها
خلیج فارس:«یک گربه پرشین خریدیم، تمایل دارید ببینید؟ یک یار برای فوتبال کم داریم، تمایل دارید همراهمان بیایید؟» دو پسر جوان با گفتن این جمله ها به سراغ طعمههای خود که پسران نوجوان بودند، میرفتند و با کشاندن آنها در جای خلوت پارک، نقشه شومشان را عملی میکردند.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از همشهری آنلاین؛چند روز قبل پسری ۱۴ ساله به همراه پدر و مادرش قدم در اداره پلیس گذاشت تا راز هولناکی را فاش کند. پسر نوجوان که همچنان وحشت زده بود، به ماموران گفت که در دام دو جوان آزار گر گرفتار شده است. او توضیح داد: چند روز قبل مدرسه که تعطیل شد به سمت خانه حرکت کردم. در بین راه دو پسر جوان که قبلا در محله ما زندگی می کردند به سراغم آمدند. یکی از آنها گفت که گربه پرشین و خاص خریده است و همه بچه های محل به پارک (پارک محل) رفتند تا گربه خاص را تماشا کنند. دو پسر جوان آنقدر نقش خودشان را خوب بازی کردند که وسوسه دیدن گربه به جانم افتاد. با خود گفتم که پارک در نزدیکی خانه مان است و بعد از دیدن گربه به خانه برگردم غافل از اینکه آنها نقشه شومی در سر داشتند.
پسر نوجوان ادامه داد: همراه دو پسر جوان حرکت کردم به سمت پارک. وقتی رسیدیم، ناگهان یکی از آنها با چاقو تهدیدم کرد که به پشت شمشادها بروم. در آن ساعت روز، پارک نسبتا خلوت بود و دو جوان فریبکار با تهدید مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند. آنها حتی فیلم سیاه تهیه و سپس تهدیدم کردند که اگر اسرار این اتفاق شوم را فاش کنم، نخست فیلم را در فضای مجازی منتشر کرده و آبرویم را می برند و بعد جان پدرو مادرم را بی رحمی خواهند گرفت. به همین دلیل از ترس آبرو و جان والدینم، تا مدت ها به کسی حرفی نزم اما حالم اصلا خوب نبود. شب ها کابوس می دیدم و در طول روز افسرده و غمگین بودم. خانواده ام متوجه این وضعیت من شده و بارها با من صحبت کردند اما من فقط به تهدیدهای دو جوان آزار گر فکر می کردم که مبادا جان پدر و مادرم را بگیرند تا اینکه چند روز قبل، برای یکی از بستگانم تعریف کردم که چه بلایی بر سرم آمده است و او نیز موضوع را با خانواده ام درمیان گذاشت.
نقشه های سریالی
با این شکایت، پرونده ای در دادسرای جنایی تشکیل شد و ماموران تحقیقات خود را برای بازداشت دو جوان آزار گر آغاز کردند. درحالیکه بررسی ها ادامه داشت، یک شکایت مشابه دیگر از دو جوان آزار گر در همان محله، پیش روی تیم تحقیق قرار گرفت که نشان می داد شکارچیان پسران نوجوان به صورت سریالی نقشه های خود را پیش می بردند. شاکی دوم می گفت که دو پسر آزارگر به بهانه بازی در فوتبال او را فریب داده و به پارک کشانده اند.
غافلگیری
با توجه به سرنخ های موجود و به دست آمدن هویت متهمان، کارآگاهان پلیس آگاهی موفق شدند هردو نفرشان را دستگیر کنند. آنها اما هرگز تصورش را نمی کردند که دستگیر شوند چون خیالشان راحت بود که به اندازه کافی، طعمه هایشان را ترسانده اند تا جرات شکایت پیدا نکنند. اما تصورشان اشتباه بود و با شکایت دو پسر نوجوان گیر افتادند. دو متهم در بازجویی ها به جرم خود اقرار کردند و برای انجام تحقیقات بیشتر و شناسایی شاکیان در اختیار پلیس آگاهی تهران قرار گرفته اند.
به رخ کشیدن قدرت
دو متهم این پرونده، نه تنها سابقه ای ندارند بلکه در یک خانواده پولدار نیز بزرگ شده اند. آنها از وقتی شروع به مصرف گل کردند، دچار توهمات عجیب شده اند. گفت و گو با طراح این نقشه شیطانی را می خوانید.
خودت را معرفی کن؟
من ساسان هستم و ۲۷ سال سن دارم. همدستم مسعود و او نیز هم سن و سال خودم است.
ساسان، چه شد که چنین نقشی شومی کشیدی؟
احساس کردم با اجرای این نقشه، می توانیم قدرت و جسارتمان را به رخ دیگران بکشیم. درواقع هر وقت گل می کشیدیم، شهامت به سراغمان می آمد، حس می کردیم جسورتر شده ایم.
قدرتتان را به پسربچه های نوجوان به رخ بکشید!؟
اینکه آنها از ما می ترسیدند و وحشت می کردند، حس قدرت به ما دست می داد. مطمئن می شدیم که از ما حساب می برند. به خصوص وقتی که مطمئن می شدیم از ترسشان جرات نمی کردند، شکایت کنند چون قبل از اینکه رهایشان کنیم التماسمان می کردند تا فیلم را منتشر نکنیم و بلایی بر سر خانواده هایشان نیاوریم. همین التماس کردن آنها، به من و دوستم احساس خوبی می داد! همینکه مطمئن می شدیم از ترسشان، حاضر به شکایت نیستند.
اما دو نفر از طعمه هایتان شکایت کردند؟
خب همیشه همانطور که فکر می کنیم نمی شود. من و مسعود تصور می کردیم که کسی از ترسش شکایت نمی کند. به همین دلیل با صورت باز می رفتیم. یعنی در این مطمون بودیم که حتی صورت هایمان را نمی پوشاندیم اما خب از بخت بد ما، دو نفر شکایت کردند و چون ما قبلا در آن محله زندگی می کردیم، لو رفتیم.
چند نفر را با این شگرد به دام انداخته اید؟
شما فکر می کنید کسی که معتاد به گل است، حافظه درستی دارد؟ نه من تعداد را می دانم، نه مسعود.
پرونده شما نشان می دهد که سابقه ای ندارید؟
درسته. این اولین بار است که دستگیر می شویم. ما مشکل مالی هم حتی نداریم وگرنه سرقت می کردیم. در یک خانواده پولدار بزرگ شده ایم. اما حدود یک سالی می شود که معتاد به گل شده ایم. از وقتی شروع کردیم به مصرف مواد، زندگیمان نیز رفته رفته نابود شد. همانطور که گفتم می خواستیم حس قدرت را تجربه کنیم اما اشتباه کردیم و پشیمانیم.
احساس بی ارزشی یا قدرت!
متهمان این پرونده، نه سابقه دار هستند و نه مشکل مالی دارند. آنها عنوان می کنند که هر وقت مواد مصرف می کنند، جسورتر می شوند. اما چه می شود که یک فرد به لحاظ روحی و روانی به این نقطه می رسد.
دکتر محبوبه یخچالی روانشناس و مشاور خانواده در اینباره به همشهری می گوید:در بررسی روانشناختی این پرونده، با دو متهم روبرو هستیم که با وجود نداشتن پیشینه کیفری و عدم وجود مشکلات مالی، اقدام به ربایش و آزار نوجوانان پسر در فضاهای عمومی مانند پارک کردهاند.
این افراد با توسل به فریبهایی نظیر دعوت به تماشای حیوانات خانگی یا بازی فوتبال، نوجوانان را به دام انداخته و با تهدید، آنها را مورد آزار و اذیت قرار دادهاند. انگیزه اعلامشده از سوی متهمان، قدرتنمایی و کسب احساس تسلط بر دیگران عنوان شده است که باید گفت هردو متهم بی شک از مشکلات روحی و گاها احساس بی ارزشی در کودکی و یا بزرگسالی رنج می برند.
متاسفانه باید گفت مصرف ماده مخدر نیز باعث تشدید این حس ناکافی بودن افراد شده است.
دکتر یخچالی ادامه می دهد: ماده مخدر گل، تأثیرات روانی عمیق و گاها خطرناکی بر افراد دارد. از جمله این اثرات میتوان به کاهش بازداریهای روانی، افزایش احساس کاذب جسارت و اختلال در قضاوت اشاره کرد.
وی می گوید: متهمان نیز اعتراف کردهاند که از زمان شروع مصرف این ماده، جسورتر شدهاند و اعمال مجرمانه خود را تحت تأثیر همین تغییرات روانی انجام دادهاند. گرچه مصرف مواد به تنهایی علت کافی برای چنین جرائمی نیست، اما میتواند بهعنوان عامل تسهیلکننده یا تشدیدکننده رفتارهای پرخطر عمل کند.
این روانشناس درباره انگیزه های روانی متهمان این پرونده می گویند:متهمان اعتراف کردهاند که انگیزه اصلیشان از این اقدامات، احساس قدرت و تسلط بوده است، نه انگیزههای مالی یا جنسی صرف.
از منظر روانشناسی جنایی، چنین انگیزههایی معمولاً در افرادی دیده میشود که از نظر درونی با احساس بیارزشی یا ناتوانی مواجهاند و با کنترل روانی و جسمی دیگران، سعی در جبران این خلأ دارند. لذت بردن از تسلیم و التماس قربانیان، نشانهای از تمایلات سادیستی خفیف در این افراد است که در چارچوب اختلالات شخصیت از نوع خودشیفته یا ضداجتماعی نیز قابل بررسی است.
این روانشناس می گوید:اما انتخاب پسران نوجوان بهعنوان طعمه، حاکی از آگاهی متهمان از میزان آسیبپذیری این گروه سنی است. نوجوانان غالباً در برابر تهدید یا فریب، مقاومت کمتری دارند و واکنش آنها شامل ترس، سردرگمی و التماس دقیقاً همان واکنشی است که برای متهمان ایجاد حس قدرت و رضایت روانی میکند.
به عقیده بنده، رفتار این دو متهم، صرفاً یک جرم لحظهای یا واکنشی نبوده، بلکه حاصل یک چرخه روانی پیچیده است که در آن، احساس کمبود درونی با رفتارهای خشونتبار و کنترلگرانه جبران میشود. از این رو، می بایست متهمان تحت ارزیابی کامل روانپزشکی و روانسنجی قرار گیرند تا زمینه های تربیتی، خانوادگی و روانی ها آنها مورد بررسی قرار بگیرد تا از تکرار جرم پس از آزادی، جلوگیری شود.
خلیج فارس:رئیس سازمان صداوسیما در مراسم تجلیل از دستاندرکاران مجموعه «پایتخت ۷»، این اثر را نمادی از وحدت ملی و موفقیتی بینظیر در جذب مخاطبان دانست و همچنین از آمادگی کامل این سازمان برای حمایت از تولید «پایتخت ۸» خبر داد.
به نقل از روابطعمومی سازمان صداوسیما، پیمان جبلی ـ رئیس سازمان صداوسیما ـ شامگاه سهشنبه (۲۳ اردیبهشتماه ۱۴۰۴) در نشستی که به پاس تقدیر از موفقیت مجموعه «پایتخت ۷» در سازمان صداوسیما برگزار شد، به تشریح دستاوردهای این اثر پرداخت.
«پایتخت ۷»، پدیدهای تلویزیونی برای همه اقشار
جبلی در این نشست، ضمن تقدیر از تمامی عوامل سازنده این مجموعه، اظهار کرد: «پایتخت ۷» با درک صحیح از مخاطب ایرانی و تمرکز بر عناصر هویتی جامعه، توانست تمام اقشار با هر سلیقه و گرایشی را به خود جذب کند. از این جهت، این مجموعه به یک پدیده تلویزیونی شباهت دارد؛ پدیدهای که توانست میلیونها ایرانی را با هر نوع اندیشه و باور، متحد کند و پای تلویزیون بنشاند.
جبلی با اشاره به استقبال بینظیر مخاطبان از این مجموعه، افزود: در شرایطی که برخی ادعا میکنند رسانههای سنتی بهویژه تلویزیون در جذب نسل جوان، که به فضای مجازی انس گرفتهاند، ناتوان هستند، «پایتخت ۷» ثابت کرد که با محتوای غنی و جذاب، همچنان میتوان نسلهای مختلف را به تلویزیون جذب کرد.
رگخواب مخاطبان در دستان «پایتخت»
وی با تقدیر ویژه از عوامل تولید این مجموعه، از جمله الهام غفوری، سیروس مقدم، محسن تنابنده و همچنین همکارانش در معاونت سیما و مرکز سیمافیلم، خاطرنشان کرد: «اخلاص، همدلی و تلاش هنرمندان مجموعه پایتخت در طول ۱۵ سال گذشته، از رموز موفقیت این اثر و عامل دوام و استمرار آن بوده است. به نمایندگی از مردم عزیزی که این مجموعه را دنبال کردند، به شما خداقوت میگوییم و اعلام میکنیم که رسانه ملی افتخار میکند حامی این پروژه بوده است.»
جبلی افزود: انتقال مفاهیم و عناصر فرهنگی که تمامی مردم ایران با آن احساس قرابت و نزدیکی دارند، در قالب این مجموعه به بهترین شکل انجام شد. پایتخت، بهویژه فصل هفتم آن، توانست رگخواب مخاطبان ایرانی از طبقات مختلف اجتماعی و گروههای سنی گوناگون را پیدا کند و لحظات دلنشینی برای خانوادهها فراهم آورد.
اعلام آمادگی برای تولید «پایتخت ۸»
رئیس سازمان صداوسیما در بخش دیگری از سخنان خود عنوان کرد: ما با افتخار آماده حمایت همهجانبه از ساخت فصل هشتم مجموعه پایتخت هستیم و هر زمان که سازندگان این اثر اعلام آمادگی کنند، تمام ظرفیتهای لازم را در اختیار آنان قرار خواهیم داد.
نمونه بارز همکاری موفق هنرمندان و رسانه ملی
جبلی در پایان، با تأکید بر نقش رسانه ملی در تولید آثار فاخر و همکاری با هنرمندان دغدغهمند، گفت: «پایتخت» نمونهای بارز از همکاری موفق هنرمندان و رسانه ملی است. ما همواره از تولید آثاری که هویت ایرانی، آداب و رسوم، و وحدت ملی را ترویج و تقویت کنند، حمایت خواهیم کرد.
منبع:ایسنا
خلیج فارس:در حالی که میزان مخاطبان تماشای سریال پایتخت در تلوبیون به ۷۰ میلیون رسیده، سریال جایگزین پایتخت یعنی «ناریا» بعد از ۱۱قسمت پخش به سختی یک میلیون بازدید را رد کرده است تا مشخص شود که مردم همچنان با تلویزیون جبلی قهر هستند!
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از خبر فوری؛این در حالی است که ساخت سری جدید پایتخت سالها با مخالفت تلویحی مسئولان صداوسیما همراه بود.
آمار اخیر نشان داده صداوسیما همچنان محوبیتی بین مردم ندارد و توجه مردم به این رسانه، بخاطر پخش این سریال پرطرفدار بوده است.
خلیج فارس:هیچکس عقبگرد صداوسیما را توصیه نمیکند، اما هیچکس هم «اختراع چرخ از نو» و «به انحراف رفتن ایدهای به نام تحول» را توصیه نمیکند.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از تسنیم؛«خوشگلدین» یا همان خوشآمدی به زبان آذری، در ۲ موقعیت به کار میرود؛ یکی موقعیتی که نقی معمولی در «پایتخت» از آن استفاده میکرد که معنای آن، خداحافظی بود؛ و یک معنای دیگر که دقیقاً همان استقبال و خوشآمدی را مراد میکند. برخی پس از موفقیت پایتخت، به کنایه به مدیران فعلی صداوسیما گفتند که این یعنی شما و ایدهتان، خوش آمدید!
آن هم به همان روشی که نقی معمولی به دیگران میگفت. اما به نظر میرسد که لحن بهتر و متواضعانهتر این است که بگوییم به تماشای واقعیت تلویزیون خوش آمدید؛ مدیران تحولی صداوسیما حالا بیش از هرچیزی به بررسی فرمول موفقیت پایتخت نیاز دارند تا دستفرمان خود را تنظیم کنند. البته اگر بخواهند.
فصل هفتم سریال «پایتخت» پس از چهار سال وقفه، از چهارم فروردین ۱۴۰۴ تا بیستوهفتم همان ماه، در قالب ۲۲ قسمت از تلویزیون پخش شد و با استقبال بینظیر مخاطبان همراه بود. آخرین قسمت این سریال با حضور بازیگران و جمعی از مردم در مرکز همایشهای برج میلاد به نمایش درآمد و استقبال جدی را رقم زد.
نه تنها سالن همایشها، بلکه فضای باز برج میلاد نیز مملو از جمعیتی بود که برای تماشای قسمت پایانی «پایتخت ۷» گرد هم آمده بودند. درخواستهای مکرر برای ادامه ساخت این مجموعه، همراه با ابراز نارضایتی از پایان آن، گواهی بر محبوبیت بالای این سریال در میان اقشار مختلف جامعه است.
آمار عالی بینندگان
سریال «پایتخت» با جذب بیش از ۷۳ درصد از بینندگان تلویزیونی، عنوان پربینندهترین برنامه صدا و سیما در ایام نوروز را به خود اختصاص داد. پیش از پخش قسمت پایانی، بیش از ۵۲ میلیون کاربر از طریق تلوبیون و سایر بسترهای اینترنتی، این سریال را دنبال کرده بودند. اوج این موفقیت در بستر نمایش آنلاین رقم خورد؛ جایی که «پایتخت ۷» موفق شد رکورد بیسابقه ۱.۸۵ میلیارد دقیقه تماشا را در پلتفرم تلوبیون به ثبت برساند.
جزئیات رکوردشکنی در تلوبیون:
مجموع زمان تماشا: ۱.۸۵ میلیارد دقیقه
تماشای زنده (Live): ۶۵۰ میلیون دقیقه
تماشای آرشیوی: ۱.۲ میلیارد دقیقه
تعداد کل بازدیدها: ۵۸ میلیون
تعداد کاربران همزمان در پخش زنده: ۸۱۸ هزار نفر
بازگشت «پایتخت» و پیام روشن مدیران
در سالهای اخیر، جز معدود نمونههایی همچون سریال «سرزمین مادری»، و بازگشتهای نسبتاً موفقی نظیر «نونخ»، «زیرخاکی» و تا حدی «طوبی»، دستاورد چشمگیر دیگری در عرصه سریالسازی تلویزیونی مشاهده نشده است. در اغلب مواقع، تلویزیون با چالش جدی کاهش مخاطب و افت محسوس در میزان استقبال عمومی مواجه بوده؛ موضوعی که بارها از سوی رسانهها مورد تأکید قرار گرفته و هشدارهایی نیز در این زمینه داده شده است.
مدیران ارشد سازمان صدا و سیما نیز بارها از تحولی قریبالوقوع سخن گفتهاند؛ تحولی که هنوز اثرات آن دستکم در حوزه فیلمسازی مشاهده نشده است.
در سال ۱۴۰۳، با آغاز رسمی پخش سریال «پایتخت» و زمزمههایی از احتمال بازگشت مهران مدیری به عرصه سریالسازی، همراه با برخی تغییرات مدیریتی و تدوین برنامهریزیهای جدید، پیامی روشن به منتقدان و اهالی رسانه منتقل شد: مدیران سازمان احتمالاً اکنون به این نتیجه رسیدهاند که ضرورتی برای «اختراع دوباره چرخ» وجود ندارد.
هدف از این یادآوری، تأکید بر رکوردشکنی و موفقیتی است که از چهارم فروردینماه، همزمان با پخش «پایتخت»، در عرصه سریالسازی تلویزیون رقم خورد؛ موفقیتی که شاید آغازی باشد برای دورهای تازه و مثبت در تاریخ رسانه ملی.
پیامدهای رسانهای و بازگشت به ارزشهای برودکست
موفقیت چشمگیر «پایتخت ۷» در جذب مخاطب، پاسخی قاطع به اظهارنظرهایی بود که از پایان دوران برودکست و پیشتازی ویاودیها سخن میگفتند. این سریال بهخوبی نشان داد که همچنان میتوان با تولید محتوای باکیفیت و خانوادگی، مخاطبان را پای تلویزیون نشاند و حتی از میزان مصرف اینترنت در ساعات پخش کاست.
«پایتخت» همچنین اثبات کرد که برای جلب نظر مخاطب، نیازی به ساخت سریالهایی با مضامین ضدخانواده و خشونتآمیز نیست. این مجموعه با تکیه بر ارزشهای اسلامی و مفاهیم مثبت خانواده، توانست به موفقیتی بزرگ دست یابد و فاصله خود را با سریالهای نمایش خانگی—که جامعه هدفشان حتی به پنج میلیون نفر هم نمیرسد—حفظ کند.
از همین رو، در کنار شور و شادمانی حاصل از این موفقیت، نباید اظهارنظرها و پیشبینیهای گذشته به فراموشی سپرده شود؛ زمانی که گفته میشد پلتفرمهای ویاودی با برخورداری از امکانات اقتصادی و مالی گستردهتر نسبت به تلویزیون، موفق شدهاند توجه مخاطبان را بهسوی خود جلب کنند.
یا هنگامی که عرصه مصرف رسانهای به سمت فضای مجازی و بسترهای دیجیتال حرکت کرد—همان “برودکست و برودبند”ی که مسئولان سازمان صدا و سیما بارها به آن اشاره کرده بودند—اکنون که فصل هفتم «پایتخت» از همین فضا پیشی گرفته است، پرسش اینجاست: پاسخ امروز منتقدان چیست؟
توصیهای به مدیران صدا و سیما
با توجه به موفقیت چشمگیر فصل هفتم سریال «پایتخت»، شایسته است مدیران سازمان صدا و سیما ضمن تاکید بر اصول و ارزشها، حمایت از کارهای جذاب را در اولویت قرار دهند و در جهت تقویت آنها گام بردارند.
ادامه مسیر همکاری با چهرههای مورد علاقه مردم، به شرطی که آن چهرهها در خدمت اهداف مثبت فرهنگی قرار بگیرند و نه اینکه صداوسیما اسیر آن چهرهها باشد، یکی از روشهای خوب برای جذب مخاطب و حفظ جایگاه رسانه ملی در سپهر رسانهای کشور است. نباید اجازه داد تب «پایتخت» فروکش کند؛ بلکه باید از این فرصت برای تولید محتوایی باکیفیت و مبتنی بر ارزشهای خانوادگی بهرهبرداری کرد.
مدیرانی که میگویند تحولگرا هستند، بهویژه آقای پیمان جبلی، رئیس رسانه ملی و آقای وحید جلیلی، قائممقام و دبیر ستاد تحول صدا و سیما، بیش از پیش باید به این نکته توجه داشته باشند که استقبال گسترده از «پایتخت» —حتی در میان ایرانیان مقیم خارج از کشور—نشان میدهد مسئله اصلی نه در بستر برودکست و برودبند، بلکه در نوع مدیریت و سیاستگذاری ستاد تحول نهفته است.
این رکوردشکنیها در میزان مخاطب، حامل پیامی روشن برای مدیران ارشد رسانه ملی است:
افزایش تعداد پلتفرمهای نمایش خانگی و گسترش شبکههای اجتماعی، دلیل اصلی کاهش مخاطبان تلویزیون نبوده است؛ بلکه ریشه این کاهش را باید در نوع نگاه مدیریتی و رویکردهای سیاستگذاری درونسازمانی جستوجو کرد.
«خوش گلدین» به واقعیتها
در روزگاری که رقبای تلویزیون صرفاً پلتفرمهای نمایش خانگی نیستند و فضای مجازی نیز به بستری گسترده برای عرضه تولیدات نمایشی داخلی و خارجی تبدیل شده، سریال «پایتخت» موفق شد خیابانها را خلوت کند، تلویزیون و تلوبیون را دوباره رونق ببخشد و در بسیاری از نقاط کشور، مردم را در ساعات پخش این مجموعه، از اینترنت جدا سازد.
موفقیت «پایتخت» بهخوبی نشان داد که ضرورتی برای اختراع مجدد چرخ یا کنار گذاشتن برندهای محبوب وجود ندارد.
تلویزیون، بیتردید به نوآوری، خلاقیت و استفاده از چهرههای تازه نیاز دارد، اما در عین حال باید به سرمایههای پیشین خود توجه کند، آنها را بازآفرینی کرده و تقویت کند.
بهعبارتی، مدیران تحولگرای رسانه ملی—که این بار «پایتخت» آبروی کنداکتور تلویزیون را خرید—باید به واقعیتها «خوش گلدین» بگویند و مسیر درست را با جسارت و آگاهی دنبال کنند.
خلیج فارس:فصل هفتم سریال محبوب و پرمخاطب «پایتخت» حدود ۲۵ شب از شبکه اول سیما پخش شد؛ ۲۲ قسمت بعلاوه دو شب به طور خلاصه قسمتهای قبل و یک شب تکرار قسمت آخر و…هر قسمت هم ۳بار بازپخش شده است!
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از اطلاعات آنلاین؛قبل از هر قسمت میانگین ۱۰ تا ۱۳ دقیقه آگهی بازرگانی، در میان پخش هر قسمت ۶ تا ۷ دقیقه و بعد از پایان سریال نیز حدود ۶ تا۷ دقیقه به طور میانگین تبلیغات پخش شده است.
در واقع به طور میانگین حدود ۲۵ دقیقه آگهی برای هر قسمت سریال پایتخت از تلویزیون پخش شده است که ضرب در ۴ بار پخش در هر روز حدود ۱۰۰ دقیقه آگهی برای هر قسمت سریال از تلویزیون پخش شده است؛ ۲۵ شب پخش سریال یعنی ۲۵۰۰ دقیقه آگهی بازرگانی ناقابل یا ۱۵۰ هزار ثانیه!
اگر با تخفیفهای ویژه نوروزی هر ثانیه آگهی را ۳۰۰ میلیون تومان محاسبه کنیم؛ عایدی صداوسیما از یک سریال تلویزیونی عددی معادل ۴۵هزار میلیارد تومان است! این عدد بدون محاسبه تبلیغات داخل سریال توسط بازیگران پایتخت است!
خلیج فارس:فصل هفتم سریال محبوب و پرمخاطب «پایتخت» حدود ۲۵ شب از شبکه اول سیما پخش شد؛ ۲۲ قسمت بعلاوه دو شب به طور خلاصه قسمتهای قبل و یک شب تکرار قسمت آخر و…هر قسمت هم ۳بار بازپخش شده است!
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از اطلاعات آنلاین؛قبل از هر قسمت میانگین ۱۰ تا ۱۳ دقیقه آگهی بازرگانی، در میان پخش هر قسمت ۶ تا ۷ دقیقه و بعد از پایان سریال نیز حدود ۶ تا۷ دقیقه به طور میانگین تبلیغات پخش شده است.
در واقع به طور میانگین حدود ۲۵ دقیقه آگهی برای هر قسمت سریال پایتخت از تلویزیون پخش شده است که ضرب در ۴ بار پخش در هر روز حدود ۱۰۰ دقیقه آگهی برای هر قسمت سریال از تلویزیون پخش شده است؛ ۲۵ شب پخش سریال یعنی ۲۵۰۰ دقیقه آگهی بازرگانی ناقابل یا ۱۵۰ هزار ثانیه!
اگر با تخفیفهای ویژه نوروزی هر ثانیه آگهی را ۳۰۰ میلیون تومان محاسبه کنیم؛ عایدی صداوسیما از یک سریال تلویزیونی عددی معادل ۴۵هزار میلیارد تومان است! این عدد بدون محاسبه تبلیغات داخل سریال توسط بازیگران پایتخت است!
خلیج فارس:آنطور که مدیر پروژه «پایتخت ۷» گفته است پرونده این سریال در ۲۲ قسمت بسته خواهد شد. بنابراین هفته آینده خبری از «پایتخت» نیست و یک سرگرمی ساده اما مهم از بین میرود.
هفتهنامه تیویبان نوشت: فارغ از نقدهایی که به محصول سیروس مقدم/محسن تنابنده وارد است، نمیتوان انکار کرد که کیفیت سریال آرام آرام بالاتر رفت و حلقه طرفداران آن بیشتر شد. «پایتخت» از معدود بِرندهای نمایشی ایرانی است که جایی مهم در قلب خیلی از مردم به دست آورده. نقی و هما و ارسطو و فهیمه و رحمت و بهتاش و دیگران همچون آشنایایی هستند که ملاقاتشان حس خوشایند دارد. حال خوب آنها مردم را سرزنده میکند و بدحالیشان، دلمردگی به بار میآورد.
چه بسا انتقادات اولیه یک عده به «پایتخت ۷» ریشه در همین نکته ظریف دارد. گویا کسی نمیخواهد اهالی پایتخت را کمانرژی و ستیزهخو ببیند. همه همان شخصیتهایی را دوست دارند که وقتی نقی از بهتاش زخم زبان میشنود برایش دل میسوزانند و البته به بهتاش هم ترحم میکنند. این یعنی مراقبت از «پایتخت» کار سختی است…
القصه، با پایان «پایتخت» حال خیلیها گرفته میشود که با کمی غلظت میتوان این حالت را افسردگی پس از پایان هفتمین فصل از سریال محبوب دانست. به امید تولید سری بعدی؛ با سرعت بیشتر و کیفیت بالاتر. ما مردم معمولی به همین دلخوشیهای ساده زندهایم. لطفا بیشتر هوای ما را داشته باشید؛ مسئولان عزیز!
خلیج فارس:طبق برآورد کارشناسان، درآمد پیج اینستاگرام مهدیار کلایی با توجه به تبلیغاتی که انجام میدهد ماهانه ۳۰۰میلیون تومان پیشبینی شده است.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترینها؛تعداد فالوئرهای این بازیگر از زمان شروع سریال به ۸۰۰ هزار نفر رسیده که در نوع خود قابل توجه است.
بهلول، یکی از توئیتریها در واکنش به این خبر نوشت: این دیگه سالار کوچیک و معمولی نیست سالار بزرگی شده!
میگفتن واسه پایتخت 7 یه سریها پول دادن تا تو پایتخت باشن و نقش فروشی شده
از بهروز تا سارا نیکا و…
اگه شده باشه هم الان یه معامله برد برد محسوب میشه:)))
خلیج فارس:درحالیکه گفته میشود تراکتور بهدنبال خرید کنعانی است، قرمزها هم مدافع تیم تبریزی را مدنظر دارند.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از فرهیختگان؛باشگاه پرسپولیس در نقل و انتقالات تابستانی به احتمال خیلی زیاد با گئورگی گولسیانی تمدید قرارداد نخواهد کرد و از این رو به دنبال این است تا عارف آقاسی، مدافع تراکتور را جانشین او کند.
مدافع جنوبی تراکتور که سابقه یک نیمفصل حضور در استقلال را در کارنامه فوتبالی خود دارد با وجود درخشش در تیم صدرنشین لیگ اما چندان مورد توجه امیر قلعهنویی برای حضور در تیم ملی قرار نگرفته است. او که به گفته نزدیکانش پرسپولیسی است بدش نمیآید برای ادامه فوتبالش دوباره راهی پایتخت شود. به خاطر همین هم تا الان حاضر نشده قراردادش را با تراکتور تمدید کند. در این میان مسئولان باشگاه تبریزی نیز متوجه علاقه پرسپولیس به آقاسی شدهاند و می خواهند به هر شکلی که هست قرارداد او را تمدید کنند.
اما این در شرایطی است که شجاع خلیلزاده تمایل دارد برای فصل آینده در کنار محمدحسین کنعانیزادگان بازی کند تا به نوعی برای جام جهانی نیز هماهنگتر شوند. با توجه به این اتفاقات احتمال اینکه در پایان فصل آقاسی راهی پرسپولیس شده و کنعانیزادگان از تبریز سردرآورد وجود دارد. هرچند رضا درویش دوست ندارد باز هم یکی دیگر از ستارههای تیمش را در تبریز ببیند.