خلیج فارس: بازپخش دوباره سریال های «سالهای دور از خانه» و «جواهری در قصر» که در ایران به سریالهای «اوشین» و «یانگوم» شناخته میشود، یک جور بازگشت تلویزیون به دهههای ۶۰ و ۷۰ است که سریالهای ژاپنی و کرهای در میان سریالهای خارجی هژمونی داشت.
روزنامه هممیهن نوشت: یکی از اولین کشورها که اجازه پخش آثارش در ایران داده شد، ژاپن بود. یکی از اولین سریالهای خارجی که از تلویزیون پخش شد، سریال ژاپنی «پدر مجرد» بود؛ سریالی که در سال ۶۴ پخش شد و آن را با شخصیت «شویچی» میشناختند. این سریال با فضای درام اجتماعی و تِم بهشدت احساسی و خانوادگی خود، در عمق جان خانوادههای ایرانی جای گرفت و راه برای پخش سریالهای شرقی باز شد که با سریال «سالهای دور از خانه» به اوج خود رسید، چنانکه میتوان گفت تاثیرگذارترین سریال تلویزیون در دهه۶۰ و حتی تاریخ صداوسیما باشد. مجموعهای که زندگی دختری بهنام «اوشین تانوکورا» را به تصویر میکشید و آنقدر موثر بود که علاوهبر خالیشدن خیابانهای تهران و سایر شهرستانها، نام فروشگاه خانوادگی آنها با عنوان «تاناکورا» در ایران ماند و نمادی از پوشاک خاصی در سرتاسر کشورمان شد. حتی امام هم به گفته حاج احمد آقا مرتب این سریال را نگاه میکردند.
موفقیت اوشین راه را برای پخش دیگر آثار ژاپنی هم باز کرد ازجمله انیمیشنها و کارتونهای ژاپنی. دهه۷۰ را میتوان دوره غریبگی سریالهای خارجی در ایران دانست اما در دهه۸۰ و مشخصاً از اواسط آن، ورق برگشت و کرهجنوبی بهواسطه سریال «جواهری در قصر» و شخصیت محبوبی مانند «یانگوم» توانست تلویزیون ایران را به تسخیر خود درآورد و راه را برای ورود سریع سریالهای کرهجنوبی به شبکههای ایرانی باز کند. پس از «جواهری در قصر» شاهد حضور پیاپی سریالهایی مانند «امپراتور دریا»، «تاجر چوسان» و گل سرسبدشان یعنی «افسانه جومونگ» بودیم. درواقع دهه ۶۰ سریالهای ژاپنی و دهه ۸۰ سریالهای کرهای در میان سریالهای خارجی تلویزیون، جلودار بودند و مخاطبان ایرانی هم با آن ارتباط برقرار کردند.
شباهتهای فرهنگی و سنخیت شرقی
بهنظر میرسد آنچه موجب موفقیت سریالهای آسیای شرقی در ایران شده، در یک خوانش کلیتر به دلایل فرامتنی و فراسریالی و درواقع به عوامل فرهنگی، تاریخی و جغرافیایی مربوط میشود. بسیاری از سریالهای موفق شرقی مشخصاً به مفاهیمی میپردازد که برای ما بسیار آشنا و عزیز است؛ مانند بردباری، ایثار، شهامت و صداقت.
مورد شگفتانگیز اوشین
اوشین در بیش از ۶۰ کشور جهان پخش شد و جالب اینکه توجه به این مجموعه ژاپنی به اندازهای بود که آن را «سندروم اوشین» یا «اوشیندروم» نامیدند. ارزشهای جهانشمولی چون عشق، ازخودگذشتگی، استقامت و بخشش باعث موفقیت جهانی این سریال شد. در ایران این سریال، در دهه ۶۰ با هژمونی رسانهای خویش به یک پدیده فرهنگی در جامعه ما بدل شد که به قول دکتر محسنیان راد، استاد و پژوهشگر ارتباطات، میتوان بر آن نام اوشینیسم گذاشت. سریال «سالهای دور از خانه» یا همان «اوشین» بهدلایل تاریخی و روانشناسی آن، سالها چنان نفوذی در توده مردم پیدا کرد که در حد یک مُد اجتماعی، فرهنگ عامه را تحتتأثیر خود قرار داد.
مدل موهای اوشینی، لباس ژاپنی و حتی بازار تاناکورا در معرفی فروشگاههای دستدوم فروشی از تأثیرات اجتماعی این سریال در آن سالها بود که این آخری هنوز نیز برای مشاغل اینچنینی اطلاق میشود. لذا این پرسش جامعهشناختی مطرح میشود که چرا اوشین به چنین جایگاهی در جامعه ایران تبدیل شد و بهعنوان یک خردهفرهنگ رسانهای، در ساحت عمومی جامعه ایرانی تأثیر گذاشت. اهمیت این سریال نهفقط در وجوه دراماتیک و سویه هنری آن، بلکه بهدلیل تبدیل شدن به یک پدیده اجتماعی در فرهنگ عامه جامعه ایرانی بود.
جلوههای عجیبی از تأثیر این سریال بر مخاطبان ایرانی را میتوان در مطالعه پژوهشی که دکتر محسنیان راد، استاد علوم ارتباطات، سال ۶۸ انجام داده مشاهده کرد. براساس یافتههای این تحقیق، بیش از شصت و یک درصد مخاطبان بهیاد آوردند که هنگام پخش این سریال شاهد عکسالعملهای تقریباً غیرعادی ازجمله گریستن، فحاشی و عصبیشدن تماشاگران و طرفداران این سریال بودهاند.
برخی نمونههای این واکنشها جالب است، مثلاً مردی ۲۵ساله، کارمند، از گنبد کاووس گفته بود: «یک شب که موقع نمایش اوشین برق شهرمان قطع شد، آنقدر عصبانی شدم که حتی ادیسون را نفرین کردم.» نگارنده خود به یاد دارد برخی خانوادهها وقتی برق قطع میشد با وصل کردن تلویزیون به باتری اتومبیل تماشای اوشین را از دست نمیدادند، بهویژه اینکه در آن زمان امکان پخش مجدد سریالها وجود نداشت.
اوشین زمانی پخش میشد که شبکههای تلویزیونی محدود به دو کانال بود و ماهواره و اینترنت نیز گسترش عمومی پیدا نکرده بود. به این مسئله باید شرایط فرهنگی و اجتماعی را نیز افزود، اما تکرار محبوبیت اوشین در جامعه امروزی که جهان در سیطره شبکهها و رسانههای گوناگونِ تصویری قرار دارد و سینمای تکنیکی و دیجیتالی غرب بر دنیای تصویری و مجازی سلطه یافته است، کمی عجیب به نظر میرسد.
راز محبوبیت و استقبال سریالهای شرقی، مثل «اوشین» و «یانگوم»، در ایران به دلایلی فراتر از مسائل سینمایی وابسته است و علت آن را باید در سنخیت فرهنگ عامه و افقهای نزدیک به زیست و جهان آنها جستوجو کرد. قهرمانهای سینمایی همواره جایگزین نمادین اتوپیای مخاطبان هستند، بهواسطه همذاتپنداری با آنها در تجربههای زیستشان تبلور میکند و همچون اسطورههای باشکوه، عظمت و محبوبیت مییابند. هر چقدر شرایط واقعی زندگی سختتر باشد، قهرمانهای مجازی قدرت مییابند و دامنه نفوذ و اثرگذاریشان بیشتر میشود.
سنخیت فرهنگی و تجربههای زیستی مشابه با روانشناسی اجتماعی شرقی در این همنشینی تأثیر دارد. «اوشین» و تا حدودی «یانگوم» براساس آن پیرنگ ذهنی مخاطب ایرانی با الگوهای مطلوب انسانی و اخلاقی، هماهنگی دارند. گویا مخاطب ایرانی، سبک زندگی و کنشهای اخلاقی خود را در صورت آنها میبیند و فرافکنی میکند؛ زنی صبور، پرتلاش و خانوادهدوست که در شرایط سختی قرار دارد و با مشکلات زندگی دستوپنجه نرم میکند و بدون اینکه دچار یأس و ناامیدی شود به فردای بهتر میاندیشد. حالا بهنظر میرسد بازپخش آن که برای بار سوم بعد از دهه۹۰ صورت میگیرد صرفاً برای کارکردهایی مثل سرگرمی و نوستالژی نیست، بلکه وضعیت معیشت و مشکلات اقتصادی نوعی بازگشت به دهه ۶۰ را تداعی میکند و تماشای اوشین و بدبختیهایش شاید یک همذاتپنداری تسکینبخش باشد.
بهویژه اینکه در یکدهه گفتمان اقتصاد مقاومتی بهدلیل تحریمها بهمثابه یک سبک زندگی انقلابی در جامعه ایران تبلیغ میشود. در بخشی از فیلم «برادران لیلا»، آخرین فیلم سعید روستایی، لیلا (ترانه علیدوستی) به برادرش علیرضا (نوید محمدزاده) میگوید: «اگه سرنوشت اوشین نبود، ما هیچوقت یاد نمیگرفتیم چطور بدبختیهامون رو تحمل کنیم».
به نظر میرسد این دیالوگ همان دلیل بازپخش دوباره این سریال باشد تا مردم بتوانند بدبختیهایی را که امروز در جامعه میکشند، که چهبسا دشوارتر از دهه ۶۰ هم باشد، بتوانند وضعیت موجود را تحمل کنند. وقتی زیستن نه به سمت کمال بلکه به سوی زوال پیش میرود و آدمها زورشان به زندگی نمیرسد و امید به بهبود از دست میرود، اثبات خود با نفی دیگری ممکن میشود یا تباهی دیگران به تکیهگاهی برای تحمل تباهی خویش. انسانی که طاقتش طاق میشود، به هر چیزی، حتی به گولزدن خود دست میزند تا از پا نیفتد. از فریبدادن خود فربه میشود تا فرونپاشد. بدبختی دیگری را بزرگ میکند تا رنج خود را کوچک کند و التهاب درونش را التیام ببخشد. شاید بازپخش دوباره «اوشین» راهکاری برای التیام دردهای مردمی باشد که به دشواری زندگی میکنند.
https://www.pgnews.ir/?p=163992
1 نظر
لطفا سریال آیسان راپخش کنید