خلیج فارس:شب گذشته «مجتبی امانی» سفیر ایران در لبنان با حضور در رسانه ملی میهمان برنامه گفتگوی ویژه خبری بود و از خبرگزاری صدا و سیما بازدید کرد.

خلیج فارس:هشتگ فردوسیپور، هشتگ بازگشت چهرههای محبوب، هشتگ وفاق ملی …؛ اینها عباراتی است که این روزها دوباره به فضای مجازی بازگشته و تِرِند شدهاند.

به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ایسنا، آخرین هشتگ به همین چند ساعت قبل برمیگردد؛ وقتی سخنگوی دولت درباره عادل فردوسیپور اظهارنظر کرد و بازگشت از برخی تصمیمات را به نفع مردم و جامعه دانست.
فاطمه مهاجرانی در این توییت نوشت: «بازگشت از برخی تصمیمات که مردم را شاد میکند هم به نفع دوستداران فوتبال است هم توان افزایش سرمایه اجتماعی را دارد. گاه با یک تصمیم ساده میتوان وفاق بزرگی در جامعه ایجاد کرد.»

این توییت با هشتگ فردوسیپور منتشر و سپس در فضای مجازی تِرِند شد.
برخی رسانهها، از این اظهارنظر به عنوان بازگشت به تلویزیون یاد کردند، اما در حقیقت اشارهی سخنگوی دولت به همین چند روز قبل است؛ زمانی که در نهایت تصمیم گرفته شد پس از پنج سال و هشت ماه با توافق خود عادل فردوسیپور، او به عرصه گزارش زنده فوتبال بازگردد. وزیر ارشاد همان هفته در گفتوگویی با ایسنا در حیاط دولت، از رایزنی برای رفع محدودیت هنرمندان و چهرهها خبر داده بود و گویا از ثمرات این وعده، بازگشت گزارشگر محبوب فوتبال بود.
عادل فردوسیپور از اسفند ٩٧ که شبکه سه سیما به طور ناگهانی پخش برنامه «نود» را متوقف کرد، بهجز گزارش اینستاگرامی فینال لیگ قهرمانان آسیا بین پرسپولیس و اولسان کره جنوبی در سال ٩٩ آن هم به دعوت ایافسی، دیگر مسابقه فوتبالی را گزارش نکرده بود و حالا بهیکباره قرار بود طی دو شب دیدارهای «رئال مادرید ـ میلان» و «آرسنال ـ اینتر» را در سکوی اینترنتی آپارات اسپرت و فوتبال ۳۶۰ گزارش کند؛ اتفاقی که بسیاری از دوستداران فوتبال را متعجب و البته شادمان کرد.
او در ابتدای گزارشش به «مردم صبور ایران» سلام داد و بعد از ۲۰۶۴ روز صدایش را بار دیگر از وطنش به گوش هموطنانش رساند. اتفاقی که شاید با کمی انعطاف، زودتر از اینها میتوانست در خود صداوسیما رقم بخورد و شاید امروز، طیف وسیعتری از مردم را شاد کند.
آخرین بار فردوسیپور با شکستن سکوتش همراه با بغضی که در جشنواره جام جم سال ۹۷ رقم خورد، پس از دریافت تندیس جایزه مردمی بهترین برنامه (نود)، به رسانه ملی ادای دین کرد، خود را فرزند رسانه ملی دانست و برای همیشه از عرصه گزارشگری در تلویزیون رفت. او در عین حال خیلی صریح و شفاف ـ از جنس عادل ـ حرفهایش را خطاب به مدیران وقت زد و از سکوی جامجم پایین آمد؛ و این دوری تا همین امروز هم ادامه دارد.
حالا با وساطت عدهای از مدیران فرهنگی و البته تمایل خودش برای بازگشت، روزشمار سکوت عادل فردوسیپور حداقل در فضای مجازی به پایان رسید؛ روندی که به نظر میرسد میتواند در صداوسیما هم ادامهدار باشد. خصوصا که پیمان جبلی خیلی پیش از اینها، قول بازگشت چهرههای محبوب به آنتن را داده بود. اصلا پس از نشستن بر مسند ریاست سازمان صداوسیما از نخستین سوالهایی که از او پرسیده شد همین تصمیمش برای بازگشت فردوسیپور بود که البته هیچگاه شفاف موضعش را در این زمینه اعلام نکرد. با این همه حالا، حضور فردوسیپور در سکوهای اینترنتی میتواند به منزله سکوی پرشی برای بازگشت به صداوسیما هم باشد؛ اتفاقی که در صورت تحقق معاملهای چند سر بُرد به نفع همگان است.
خلیج فارس:سروش بامداد در عصر ایران نوشت: اینکه چرا مسعود پزشکیان رییس جمهوری ناگهان شال و کلاه کرد و به قم رفت در حالی که مناسبت خاصی هم در میان نبود روشن نیست و دو حدس در میان است:
یکی ویژگیهای شخصیتی و اعتقادی او که اهل زیارت است و اولین سفر داخلی او در این مقام هم به مشهد و به قصد زیارت بارگاه امام هشتم شیعیان انجام شد.
دیگری این احتمال که با توجه به انتصابات اخیر در دولت از هم میهنان اهل سنت که در جمهوری اسلامی سابقه نداشته و مورد استقبال هم وطنان سنی قرار گرفته این تصور شکل نگیرد که رییس دولت از باورهای عمیق شیعی فاصله گرفته است. این البته حدس نویسنده این سطور است و در خبری نیامده بود.

غرض از این یادداشت اما موضوع دیگری است و آن هم این که صدا و سیما حتی با سخنان مراجع تقلید هم گزینشی برخورد میکند کما این که در نقل آنچه آیتالله مکارم شیرازی به صراحت به رییس جمهوری یادآور شده بود به کلّیات بسنده و در واقع سخنان ایشان را هم سانسور کردند.
آقای مکارم شیرازی بر ۷ نکته تأکید داشت:
اول این که حل مسألۀ حجاب به صورت اجباری نه عملی است نه صحیح. سخنی که با مصوبه پا در هوایی که حامیان نام قانون بر آن نهاده اند و به خاطر عدم انطباق با پوشش امروز اکثر دختران و زنان ایرانی عملی و اجرایی نیست سازگار نیست و ظاهرا صدا وسیما نپسندید. حال آن که اگر مثلا می گفتند مکلف به اجرای قانون حجاب هستید شاید منعکس می کردند. تفاوت آقای مکارم با منتقدان البته نوع نگاه ایشان به موضوع و استفاده از تعبیر «مسألۀ حجاب» است و نه مخالفت با حجاب اجباری اما همین که به حجاب کارمندان زن اشاره کرده اند نشان میدهد به تفکیک سه ساحَت خصوصی، عمومی و رسمی – اداری باور دارند در حالی که رادیکالها به ساحت عمومی باور ندارند و خیابان ( عرصه عمئمی) را هم در کنترل خود میخواهند.
موضوع دوم درباره مسکن بود و این که به توصیه کلی بسنده نکردند و خواستار تحویل مسکن به قیمت وعده داده شده و نه دریافت مابهالتفاوت (با توجه به افزایش شدید قیمت مسکن در چند سال اخیر) شدند.
محور سوم استفاده از مدیران کاردان و بومی بود ولو فعال ستاد انتخاباتی نبوده باشند و جالب این که بر تقدیر از فعالان ستاد انتخاباتی تأکید کردند. در حالی که از نگاه جماعت پایداری فعالیت در ستاد انتخاباتی فردی مانند مسعود پزشکیان که از نظر آنها خارج از جبهه ادعایی انقلاب بوده اساسا شایان تقدیر نیست.
محالفت صریح با افزایش قیمت بنزین به سبب تاثیر آن بر اقلام دیگر نیز چهارمین نکته مورد اشاره آقای مکارم بود که باز بازتاب پررنگی در خبرهای صدا وسیما نداشت.
آیتالله همچنین بر تأسیس فرودگاه قم تأکید چندباره داشت. بحث فرودگاه البته محل مناقشه است. به دو دلیل. نخست این که فرودگاه بین المللی امام خمینی با قم 126 کیلومتر فاصله دارد. دیگر این که ساخت فرودگاه در وضعیت ارزی کنونی بسیار پرهزینه است و شمار قابل توجهی از فرودگاهها یا بلااستفادهاند یا زیانده. آقای مکارم اما از منظری دیگر نگریسته و معتقد است قم به جهان اسلام تعلق دارد و چنانچه صاحب فرودگاه شود شمار بیشتری را جذب میکند چون می توانند مستقیما به قم بیایند و با این وصف مطالبه ایشان فرودگاهی بین المللی است.
استفاده از ظرفیت 70 هزار طلبه حوزه علمیه قم و این که شخص دکتر پزشکیان و دولت را دعا میکنند از دیگر مواردی بود که مرجع 97 سالۀ تقلید گفتند و صدا و سیما به اینها هم اشاره نکرد.
این که رییس جمهور بلافاصله بعد از انتصابات اخیر به دیدار مراجع قم شتافته و آنان هم با روی باز از او استقبال کردهاند مهم بود هر چند برخی انتظار داشتند با افرادی چون آیتالله بیات زنجانی ملاقات میکرد یا مثلا کمی جسارت به خرج می داد و مثلا بر مزار مهندس بازرگان در آرامگاه بیات – کمی آن سوتر از حرم- هم حاضر میشد اما آن سو را هم در نظر داشته باشیم که سراغ مؤسسات شبه حوزوی برخوردار از جدول کمک دولت نرفت و در مجموع جنس مسلمانیِ مسعود پزشکیان، سنتی است و دیدیم که در مقابل مراجع نت برداری هم میکرد و انگار ورای آنچه در خبرها منعکس میشود مورد خاصی هم گفته شده او قصد پیگیری ویژه دارد.
طبعا انتظار نمیرود در خبرهای رسمی این موارد هم انعکاس یابد ولی وقتی مرجع تقلید شیعه میگوید با زور نمیتوانید مسأله حجاب را حل کنید (هر چند در نگاه برخی “مسأله” نیست و “سبک زندگی” است) در خبرها نقل نمی شود. چرا؟ چون صدا سیما موضع دارد و نظر آقای مکارم در واقع تأیید موضع دولت است که به صراحت از زبان سخنگو بیان شد و گفت: باورها باید بردار نیستند.
وقتی سخنان آیتالله مکارم را هم عملا سانسور و دست کم به صورت گزینشی پخش میکنند میتوانید حساب کنید با دیگران چه میکنند.
خلیج فارس: نظرسنجی ایسپا درباره میزان مخاطب صداوسیما و بیشتر از آن واکنش تند رسانه به اصطلاح ملی به نتایج این نظرسنجی در روزهای اخیر حواشی بسیار مطرح کرد و سبب افزایش انتقادات از صداوسیما شد.

روزنامه هممیهن به همین بهانه در شماره امروز خود نوشته: «واکنش تند مرکز تحقیقات صداوسیما به گزارشهای رسانهها دایر بر کاهش مخاطبان رسانۀ رسمی به استناد نظرسنجی ایسپا (مرکز افکارسنجی دانشجویان) نشان میدهد صداوسیما اصرار دارد با انکار واقعیتها به خودستایی و در واقع خودفریبی ادامه دهد حال آنکه افول رادیو و تلویزیون غیرخصوصی – که به خاطر زاویه با دولت فعلی آن را دولتی هم نمیتوان خواند – واقعیتی عیان است.»
«هم میهن» همچنین نوشته: «میتوان گفت صداوسیما اگرچه دیگران را به فریب متهم میکند، اما اتفاقاً انگار گرفتار خودفریبیاند تا جایی که معاون سیما هم این پاسخ دانشجویان را طبیعی دانسته که تنها ۱۸ درصد از دانشجویان گفته باشند فیلم و سریالهای صداوسیما را میبینیم و بقیه بگویند از اینترنت بارگذاری میکنند. مهمترین دفاع صداوسیما البته این است که در نظرسنجیهای دیگر تا ۶۹ درصد مخاطب داشتهاند.
طبیعی است که با توجه به رایگان بودن استفاده از رادیو و تلویزیون در ایران و در غیاب سرگرمیهای متنوع دیگر جعبه جادو انتخابی ناگزیر است و هر قدر هم از سرگرمی به مفهوم مدرن و رایج آن دور باشد، اما به هر حال وقتی را پر میکند و عجیب نیست که شهروندان مصرفکننده یکی از محصولات آن باشند، اما این به معنی اعتماد وقبول مرجعیت نیست.»
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه آورده است: «آقای شاکرنژاد رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما نیز خود واکنش نشان داده و گفته با جامعۀ آماری ۳۶ هزار نمونهای از سراسر کشور مخاطب رسانه ملی را ۷۲ درصد میدانیم. جدای اینکه خوشتر آن باشد که سرّ دلبران، گفته آید در حدیث دیگران و بهتر آن است که مرکزی مستقل از صداوسیما این نظرسنجیها را انجام دهد به نظر میرسد اینگونه آمارها و استنتاجها مانند نرخ بیکاری باشد که چنانچه فرد طی هفته تنها دو ساعت به کاری مشغول باشد و بابت آن دستمزدی دریافت کند در زمرۀ شاغلان به حساب میآید و از جامعۀ بیکاران خارج میشود.»
خلیج فارس:صدا و سیما به ندرت از برج عاج پایین می آید و حاضر به عذرخواهی می شود ولی حالا که لحظاتی نزول اجلال فرموده اند، بد نیست چند عذرخواهی مهم که از قلم افتاده را نیز به جای بیاورند و مرقوم بدارند.

به گزارش«خلیج فارس» به نقل از عصر ایران؛ در پایان یکی از برنامه های صدا و سیما، آواز یک خواننده خانم به مدت چند ثانیه پخش شده و بعد از این فاجعه (!) صدا و سیما بیانیه ای به این شرح منتشر کرده است:
“به استحضار مخاطبان گرانقدر برنامه سیمای خانواده میرساند در ثانیههای پایانی برنامه به مورخ ۲۱ مهرماه، بر اثر سهلانگاری و خطای فردی، بخشی از موسیقی یک فیلم سینمایی ایرانی پخش شد که در آن حدود شرعی رعایت نشده بود.
مسؤولان برنامه در بدو اتفاق متوجه این اشتباه شده و ضمن برخورد جدی با عامل این سهلانگاری، راه اشتباه مجدد را بستند.”
فهرستی برای عذرخواهی صداوسیما از مردم ایران
صدا و سیما به ندرت از برج عاج پایین می آید و حاضر به عذرخواهی می شود ولی حالا که لحظاتی نزول اجلال فرموده اند، بد نیست چند عذرخواهی مهم که از قلم افتاده را نیز به جای بیاورند و مرقوم بدارند:
مردم ایران!
ما عذرخواهی می کنیم که سالانه هزاران میلیارد تومان از جیب شما پول می گیریم ولی برنامه هایمان آنقدر بیهوده و نازل و مبتذل و به درد نخور است که شما مجبور می شوید مجدداً پولی به پلتفرم ها بدهید تا فیلم و سریال ببینید، یا پول اینترنت بدهید و در فضای مجازی برنامه هایتان را تماشا کنید یا خرج دیش و ماهواره کنید و در تلویزیون های آن ور آبی، برنامه های مورد علاقه تان را دنبال کنید.
ما شرمنده ایم که این طرف از شما پول می گیریم و آن طرف مجدداً شما را به خرج می اندازیم.
ما عذرخواهی می کنیم که با پول و امکانات و اعتبار شما، صدا و سیما را که باید متعلق به همه مردم ایران با هر نوع گرایشی باشد، تبدیل کرده ایم به باشگاه اختصاصی رفقای سیاسی و جناحی خودمان و شما را شنیدن و دیدن صدا و سیمایتان در صدا و سیما محروم کرده ایم.
ما عذرخواهی کنیم که صدا و سیمای ملی را به صدا و سیمای میلی تبدیل کرده ایم و هر طور که میل مان بکشد با ثروت و سرمایه شما بازی می کنیم.
ما عذرخواهی می کنیم که سال هاست دوستان کم سواد خودمان را به عنوان کارشناس به شما قالب کرده ایم و درهای صدا و سیما را به روی متخصصان و کارشناسان واقعی بسته ایم.
ما عذرخواهی می کنیم که به جای نقد و اصلاح گری، تملق و لاپوشانی را سکه رایج صدا و سیما کرده ایم.
ما عذرخواهی می کنیم که هر چه خواستیم علیه منتقدان و افراد غیر همسویمان گفتیم و روی آنتن زنده و غیرآنتن فرستادیم و اجازه دفاع و پاسخ ندادیم و حتی عذرخواهی هم نکردیم.
ما عذرخواهی می کنیم که هنرمندان و چهره ها و برنامه هایی که سرمایه های واقعی صدا و سیما بودند را حذف کردیم و ساده لوحانه فکر کردیم که می توانیم مشابه سازی کنیم و بدل ها را به جای اصل ها به مردم عرضه کنیم ولی عجب خطای احمقانه ای مرتکب شدیم و بارها!
ما عذرخواهی می کنیم که سرمایه اعتمادی که در رسانه ملی موج می زد را آتش زدیم و کار را به جایی رساندیم که ندیدن تلویزیون داخلی به یک روال و رویه و مد و وسیله مباهات تبدیل شده است.
ما عذرخواهی می کنیم که “روایت های دلبخواه”مان را به جای “واقعیت های بیرونی”، به نام “خبر” به خورد مردم دادیم و سامانه خبرهای داخلی را بی اعتبار ساختیم و مرجعیت خبری را به بیرون از مرزها منتقل کردیم.
ما عذرخواهی می کنیم که مدام خرابکاری کردیم و به جای پذیرش مسوولیت، طلب بودجه بیشتری کردیم و به جای افزایش کیفیت، شروع کردیم به پرونده سازی علیه هر آن چیزی که می توانست رقیب مان باشد، از پلتفرم های اشتراک گذاری ویدئو توسط مردم تا پلتفرم های تولید فیلم و سریال و … .
ما عذرخواهی می کنیم که هنوز که هنوز است از سرمایه دیروز می خوریم و سریال های قدیمی را که عُرضه تولید مشابه شان را نداریم، بارها و بارها به حدقه چشم مخاطبان فرو می کنیم و حد یقفی هم برای پایان تکرار گذشته ها و موعدی برای ساختن آینده نداریم.
مردم عزیز ایران!
ما خیلی بیش از این ها به شما عذرخواهی بدهکاریم. ما مستاجران خوبی در رسانه ای که باید ملی می بود، نبودیم و در خانه شما چنان رفتار کردیم که گویا ملک طلق پدری مان است و شما نه صاحبخانه که نوکر و کلفت های این خانه اید که اگر ناراضی نیستید، می توانید جمع کنید و بروید!
مردم صبور ایران!
همان طور که در فقره اخیر یعنی پخش چند ثانیه صدای خواننده زن، متوجه اشتباه شدیم و با عامل سهل انگاری برخورد کردیم و راه را بر اشتباه مجدد بستیم، اکنون نیز متوجه سال ها قصور و تقصیر بی پایان مان شده ایم و با کنار رفتن مان، راه را بر تکرار این اشتباهات می بندیم، بدان امید که “رسانه” ای که منهدم اش کردیم، ققنوس وار از میان خاکستر برخیزد و “ملی” شود.
مردم ایران!
ما بدکردیم؛ ما را ببخشید.
خلیج فارس: مدیرعامل آپارات در واکنش به تبرئه شدن از پرونده ۹ ساله شکایت صدا و سیما نوشت: صداوسیما نماد اتلاف وقت و انرژی مردم شده است.

محمد جواد شکوری مقدم در اولین واکنش به حکم تبرئه دیوان عالی کشور در ئوییتر نوشت: حکم مترقی دیوان عالی کشور می تونه پایان 10-15 سال منازعه و اصطحکاک در خصوص همه سایت های کاربر محور از جمله آپارات باشه.

منبع:عصرایران
خلیج فارس:پس از شکایت صداوسیما از مدیرعامل آپارات، دیوان عالی کشور او را از اتهام نقض حقوق مؤلف مبرا دانست، چرا که آپارات برنامهای میزبانمحور است.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترین ها؛شعبه ۱۹ دیوان عالی کشور در رأی خود اعلام کرده است که آپارات بهعنوان یک پلتفرم میزبان عمل میکند و کاربران بر اساس قوانین سایت محتوای خود را بارگذاری میکنند، بنابراین مسئولیت محتوا به عهده کاربران است، نه میزبان.
در این حکم ذکر شده که مسئولیت پلتفرم میزبان تنها زمانی مطرح میشود که در اجرای دستورات کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه یا مقام قضایی کوتاهی و تعلل صورت گرفته باشد.
صداوسیما دلایل شکایت از آپارات را نقض حقوق مالکیت فکری سازمان صداوسیما و عدم اخذ مجوزهای لازم از سازمان صداوسیما برای فعالیت در عرصه صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی میداند.
این شکایت به اتهام «عرضه، پخش و انتشار اثر متعلق به دیگری بدون اجازه قانونی»، در محاکم کیفری پیگیری شده و در نهایت پس از اقدامات قضایی و رسیدگیهای معمول در نهایت شعبه ۱۹ دیوانعالی کشور «به موجب دادنامه شماره ۱۴۰۳۰۶۳۹۰۰۰۰۴۹۳۹۰۱ مورخ ۱۴۰۳/۰۶/۱۹» حکم برائت محمد جواد شکوری مقدم را از اتهام انتسابی صادر و اعلام کرد.

خلیج فارس:مصطفی داننده – حجتالاسلام تقوی، رئیس سابق ستاد نماز جمعه، در یک برنامه زنده تلویزیونی گفت: «هیتلر درست تشخیص داد و گفت صهیونیستها را بکشید؛ فتنه آینده صهیونیستها در آمریکا خواهد بود.»

شنیدن چنین اظهاراتی از کسی که سالها در سیاست فعالیت کرده و نماینده چندین دوره مجلس بوده، حیرتانگیز است. این روزها متأسفانه برخی از سیاستمداران حرفهایی میزنند که حتی در سطح شبکههای اجتماعی هم یافت نمیشود.
در زمانی که جهان به خاطر جنایات اسرائیل در غزه و لبنان آنها را محکوم میکند، چه ضرورتی دارد که در یک برنامه زنده تلویزیونی، شخصی با لباس روحانیت حرفی بزند که دشمنان بتوانند از آن علیه کشور سوءاستفاده کنند؟ برای محکوم کردن اسرائیل نزد افکار عمومی ایران و جهان، هزاران دلیل معتبر و مستدل وجود دارد؛ اما برخی از سیاستمداران ایرانی برای تحقیر دشمن از ابزاری استفاده میکنند که در نهایت به زیان خودمان تمام میشود.
چگونه میتوان برای محکوم کردن نسلکشی اسرائیل، از نسلکشی هیتلر حمایت کرد؟ نکتهای که تقوی به نظر نمیرسد درک کند این است که هیتلر یهودیان را به کام مرگ فرستاد، و این ماجرا با صهیونیستها متفاوت است. امروز نیز یهودیان بسیاری در ایران زندگی میکنند که جنایات اسرائیل علیه مردم فلسطین را محکوم میکنند.
اختراع این پزشک یزدی معجزه میکند! رویش مجدد مو تنها در یک دوره مصرف
نه تنها در ایران، بلکه در بسیاری از کشورهای جهان، یهودیان غیرصهیونیست رفتار اسرائیل را نپذیرفته و به همراه دیگر پیروان ادیان، به آن اعتراض میکنند. چنین “گل به خودیها” بسیار تعجبآور است. از سوی دیگر، یک مجری تلویزیونی که هنگام حمله موشکی ایران به اسرائیل با تکرار کلمه «خورده، خورده، خورده» شهرت یافت، اکنون پیشنهاد میدهد مقر شبکه ایران اینترنشنال در لندن را نیز هدف موشک قرار دهیم!
چرا باید با موشک به یک شبکه رسانهای پاسخ دهیم؟ اگر توانایی داریم، باید از طریق فعالیتهای رسانهای پاسخهایی بدهیم که اثری قویتر از هزار موشک داشته باشد. یکی از این پاسخها، اصلاح رویه و تغییر در صداوسیماست. در شرایط حساس کنونی، صداوسیما به افرادی با سواد رسانهای بالا نیاز دارد، کسانی که به دنبال منافع ملی کشور باشند، نه به دنبال دعواهای سیاسی.
در این آشفتگی منطقهای، برخی از مسئولان صداوسیما به دنبال منافع خود هستند و این برای کشور خطرناک است. وقتی هر شخص با هر سطح از درک سیاسی به رسانه ملی دعوت میشود و اظهار نظرهای نامناسبی میکند، مشخص است که مدیران صداوسیما شناختی از جنگ رسانهای ندارند.
در این شرایط، هر اشتباه لفظی میتواند مانند مین عمل کند و ضربهای جدی به جبهه خودی بزند. هیتلر جنایتکار جنگی بود، درست مانند نتانیاهو؛ هر دو به دنبال نسلکشی بودند و باید محکوم شوند. نمیتوان برای مقابله با نتانیاهو، از هیتلر و نازیسم دفاع کرد.
موضع گیری درست را میخواهید یاد بگیرید، به وزیر خارجه کشور نگاه کنید؛ « من معتقدم که جهان باید برخیزد و این هیولای خونخوار، که دستکمی از هیتلر ندارد، متوقف کند.» او به مردم دنیا یادآوری میکند که نخست وزیر اسرائیل، مثل هیتلر است تا آنها متوجه عمق ماجرا شوند.
تحلیل مسائل سیاسی، مسابقه لیگ برتر نیست که بتوان هر پیشکسوتی را دعوت کرد تا درباره بازی نظر دهد. در برنامههایی که از رسانه رسمی جمهوری اسلامی پخش میشود، هر کلمهای میتواند بار سیاسی سنگینی برای کشور ایجاد کند.
امیدوارم دیگر شاهد چنین ادبیاتی از سوی چهرههای سیاسی کشور نباشیم تا مجبور نشویم بگوییم: «مارادونا را بیخیال شوید و غضنفر را بچسبید!»
خلیج فارس:روزنامه فرهیختگان از سیاست های صداوسیما پس از شهادت سید حسن نصرالله انتقاد کرد.

این روزنامه نوشت: پس از ترور دبیرکل و برخی فرماندهان حزبالله، تمام رسانههای بینالمللی بر پایه سیاستهای مشخص به این موضوع پرداختهاند. در ایران نیز با توجه به جایگاه ویژه سیدحسن نصرالله در محور مقاومت، رسانهها بهصورت ویژه به این اتفاق پرداختهاند.
اگرچه همه رسانهها سیاست واحدی را از ابتدای این اتفاق دنبال کردهاند، رسانه ملی بهعنوان فراگیرترین رسانه در کشور، فاقد سیاستی واحد در بررسی موضوع بوده است.
این رسانه در سهشبکه متفاوت، سهرویکرد تقریبا متفاوت را درپیش گرفت. شاید سهعبارت متفاوت «اگر میخواهیم جنگ بهپایان برسد باید وارد این نبرد بشویم و پاسخ دهیم»، «رژیم اسرائیل بسیاری از دانشمندان هستهای ایران را هم ترور کرد، آیا برنامه هستهای ایران متوقف شد؟ درمورد مقاومت لبنان هم همین است» و «مقصر دولت و سیاستهایش است، دروغ آمریکاییها را باور کردهایم و آنها «۱۱ ماه» است با همین شیوه درحال تداوم جنگند! » که از دل برنامههای این ۶ روز صداوسیما بیرون آمده، بتواند این تفاوت معنادار و متضاد را بهنمایش بگذارد.
این روایتها در سهشبکه متفاوت که هریک مسیری مجزا را طی میکنند، مخاطبان را که برای تامین نیاز خبری خود به رسانه رجوع میکنند، دچار سردرگمی کردهاند. بهطور حتم در اتفاقات اینچنینی، سازمانی عریض و طویل همچون صداوسیما، سیاستهای خبری خود را به برنامهسازان اعلام میکند و آنها موظف به دنبال کردن سیاستی واحد برای همه شبکههایند تا حرف هماهنگ و یکسانی به مخاطب منتقل شود. نتیجه این سیاست واحد به مرجعیت رسانه کمک خواهد کرد. درکنار آن اگر رسانه بتواند بهدرستی کارکرد اطلاعرسانی خود را بهنمایش بگذارد، افکار عمومی را بهسمتی هدایت خواهد کرد که برای کشور مفید باشد.
برای تحلیل اینکه در صداوسیما طی این چند روز چه اتفاقی افتاد، نیاز است برنامههای پخششدهاش را به سه بخش تقسیم کنیم و براساس مدل برنامه تحلیل صورت بگیرد.
۱- شبکه خبر: شبکه خبر مطابق با سیاستهای رسانهای و با مدیریت جدید سعی کرد برنامههای رسانهای خودش را با موضع نظام و پیام رهبر انقلاب تطبیق دهد. عابدینی که بهتازگی مدیریت شبکه خبر را برعهده گرفته، با توجه به اشرافی که در این زمینه دارد، توانست از شبکه خبر نگاهی واحد با حاکمیت را به گوش مردم برساند.
اگر بخواهیم از میهمانان این پنجروز شبکه خبر نام ببریم، افرادی با گرایشهای متفاوت را میتوان مثال زد که با حضور یا تماس تلفنی میهمان این شبکه بودند؛ محمدجواد لاریجانی، سعید جلیلی، علی لاریجانی و احمد وحیدی ازجمله کسانی بودند که با شبکه خبر نظراتشان را درباره این اتفاق مطرح کردند که واکنشهای بسیاری را در فضای مجازی بههمراه داشت.
ارزیابی کلی از برنامههای شبکه خبر نشان میدهد نگاه متعادل و واحدی بر این شبکه حاکم است و تحلیلها نیز با همین نگاه واحد پیشمیروند و قرار نیست دیدگاههای جزئی و حداقلی به این موضوع ورود کنند.
۲- شبکه سه: تقریبا بیشترین حواشی از برنامهها یا بهتر است بگوییم از برنامه این شبکه نشأت میگیرد. «سیاست خارجی» از همان شب اول بعد از حمله تروریستی اسرائیل برنامه ویژهای را تدارک دید.
در بررسی این برنامه اول باید نگاهی به میهمانان آن داشته باشیم؛ فرانسیسکو گنزالس، گرک سیمون و آدریل کازونتا ازجمله کارشناسان خارجی بودند که این حمله تروریستی را تحلیل کردند. مهدی سیف، حمیدرضا غلامزاده و چند کارشناس دیگر هم نگاه ایران نسبت به این حمله را تحلیل و بررسی کردند. واکنش به جملاتی که در این برنامه از زبان مجریها و کارشناسان بیان شد، بسیار بود.
همان شب اول و بعد از حمله مجری که بهجای استناد به نگاه تحلیلگران، شروع به تحلیل کرد و راهبرد این را که ما جوابی نمیدهیم، نقد کرد و گفت: «این راهبرد تا جایی جواب میدهد. ممکن است از یکجا این راهبرد، این گرا را به دشمن صهیونیستی بدهد که تو تا هرجا جلو بیایی، هر هدف دیگری را بزنی، من دچار تله تنش و جنگ فراگیر نخواهم شد و عملا داریم میبینیم قدمبهقدم که نتانیاهو و کابینه جنگ او پیش میآیند، دیگر چه خط قرمزی بالاتر و مهمتر از سیدحسن نصرالله که میگویند ترورش کردهاند. فارغ از هر نتیجهای که آیا او به شهادت برسد یا نرسد؛ شک نکنید اهداف بعدی میتواند در بغداد، یمن و حتی تهران باشد.»
این صحبتها در همان شب اول یعنی جمعه ۶ مهرماه، نشان از نگاهی داشت که این برنامه در پرداخت به حمله تروریستی اسرائیل دارد. نگاهی که به افزایش مطالبات در این اتفاق مینگرد. تحلیل کارشناسان هم بر همین نگاه استوار بود. یا مجری دیگر این برنامه در اظهارنظری گفت: «اگر میخواهیم جنگ به پایان برسد باید وارد این نبرد شویم و پاسخ دهیم.» صحبتهای کارشناسان و تحلیلگران ایرانی و میهمانان هم با نگاه و افق برنامه و همینطور مجریها منطبق بود و همه تاکیدشان این بود که باید سطح مطالبات را با این حمله افزایش دهند و هرگونه عقبنشینی بهضرر خواهد بود.
۳- شبکه یک: شبکه یک مانند دیگر شبکهها، ویژهبرنامههایی را تدارک دیده بود. «ثریا» مهمترین آنهاست که مانند برنامه سیاست خارجی شبکه سه بر همان افزایش مطالبات ایستاده اما رویکرد دیگری هم در این برنامه مشهود و روشن به سمع مخاطب میرساند و آن انتقاد به دولت و گره زدن این اتفاقات از بیروت به پاستور است.
فؤاد ایزدی یکی از کارشناسان این برنامه در تحلیلی اشارهای به عملیاتهای فریب آمریکا کرد و بعد آن را به واکنش مسئولان دولتی مرتبط دانست و گفت: «آمریکا بارها گفته ما خواهان گسترش جنگ نیستیم؛ گزارهای که هفتهای دو، سهمرتبه تکرار میکند که ما خواهان گسترش جنگ نیستیم. آمریکاییها از همان ابتدا خواهان این موضوع بودند اما ذیل زمانبندی خودشان و این اتفاقات هفته گذشته در لبنان نشان میدهد الان میتوانند جنگ را گسترش دهند. افرادی در داخل کشورند که بعد از هر پیغام آمریکا خوشحال میشوند.» صحبتهای ایزدی موردنقد بسیاری در فضای مجازی قرار گرفت که چرا باید این اتفاق به دولت ربط داده شود؟
طباخیان، پژوهشگر تاریخ اسلام در این برنامه همان هدف و خط را دنبال کرد و در اظهارنظری که در این گزارش به آن اشاره میکنیم، تاکید کرد رسانهها باید واقعیت خطرها را نشان بدهند. مرگ فقط برای همسایه نیست و باید نزدیک بودن خطر مشخص شود. او در بخش دیگری از این برنامه گفت: «خواصی که ضعف و ترس از جنگ را در جامعه پمپاژ میکنند، دشمن را جریتر میکنند.» و البته نباید از صحبتهای مجری در بین این تحلیلها گذشت که در بخشی از این ویژهبرنامه گفت: «عدهای از روی غفلت ترس از جنگ را در جامعه نهادینه میکنند.»
خلیج فارس: تعلیق مجری شبکه افق برای پاسخ به اظهارات مجری آذربایجانی درباره تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران، به یکی از حاشیههای هفتههای اخیر تبدیل شده بود.

به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ایسنا؛این مجری شامگاه گذشته ـ دوشنبه ـ ۹ مهر ماه با حضور مقابل دوربین برنامه شبکه افق به حواشی اخیرش که منجر به تعلیق وی شده بود پایان داد.
سیدحسینی در بخشی از برنامه شامگاه گذشته در اظهاراتی گفت: «ایران بزرگ با قدمت ٧٠٠٠ هزار ساله در سایه وحدت و همدلی همه ایرانیها ماندگار خواهد بود و دشمن نمیتواند گزندی به کشور برساند.»
او همچنین در توصیف عشق و علاقهاش به ایران اینچنین گفت: «دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی».