
به گزارش خلیج فارس؛ او در نخستین قضاوت خود دیدار تیمهای «ملبورن سیتی» استرالیا و «سانفرس» هیروشیما ژاپن را در تاریخ ۲۵ شهریورماه پرچم خواهد زد.
خلیج فارس: علی احمدی از بوشهر به عنوان کمک داور دربی پایتخت مشخص شد.
به گزارش خلیج فارس؛ بازی تیمهای فوتبال استقلال و پرسپولیس از هفته ۲۱ لیگ برتر فوتبال، پنجشنبه این هفته (۹ اسفند) با در ورزشگاه آزادی برگزار میشود.
پیام حیدری داور همدانی به عنوان قاضی این مسابقه مشخص شده، همچنین فرهاد فرهادپور و علی احمدی (از بوشهر) به عنوان کمک داور و مرتضی منصوریان به عنوان داور چهارم شهرآورد بزرگ پایتخت را قضاوت خواهند کرد.
اگرچه در دربی 99 پایتخت محمدحسین زاهدیفرد داور دشتستانی به عنوان داور وسط حضور داشت، اما احمدی نخستین کمک داور بوشهری در دربی ها خواهد بود.
خلیج فارس: در ادامه رویکرد غلامعباس حسینی سرپرست مجتمع گاز پارس جنوبی به نیروهای توانمند استان بوشهر، طی حکمی علی احمدی را به عنوان سرپرست پالایشگاه یکم و عبدالرحمن صالحی را به عنوان سرپرست امور هماهنگی و نظارت بر تولید مجتمع گاز پارس جنوبی منصوب کرد.
پیش از این حمید خدری از دیگر نیروهای هم استانی به سرپرستی پالایشگاه نهم مجتمع گاز پارس جنوبی منصوب شده بود.
علی احمدی- مدیرمسئول پایگاه اطلاع رسانی خلیج فارس
اعلام آزاد شدن واردات خودروهای دسته دوم آن هم در آخرین روزهای دولت سیزدهم، اگرچه خبر خوب و اتفاق قابل توجهی در بازار خودرو به شمار میرود، اما در حقیقت میتواند تله و پوست موزی برای دولت جدید قلمداد شود.
قبل از هر چیز باید بدانیم که این مصوبه دو سال پیش مجوزهای قانونی برای اجرا را از مجلس دریافت کرد، اما دولت سیزدهم آن را برای اجرا به دستگاههای مربوطه ابلاغ نکرد.
اجرایی نشدن این مصوبه شایعاتی درباره فشار مافیای خودرو برای جلوگیری از آن را دامن زد، اما حقیقت ماجرا را باید در ناتوانی دولت برای تامین ارز مورد نیاز چنین مصوبه ای دید.
یقینا پس از ابلاغ این قانون، تقاضا برای خرید ارز افزایش خواهد یافت که با توجه به منابع محدود ارزی، به منزله افزایش قیمت ارز در بازار خواهد بود، موضوعی که باعث شد تا دولت سیزدهم از ابلاغ آن طی دو سال اخیر پا پس بکشد.
به نظر می رسد برخی در دولت سیزدهم اینگونه محاسبه کرده اند که ابلاغ این قانون از دو حالت خارج نیست، یا دولت پزشکیان قانون واردات خودروهای دسته دوم را اجرا میکند یا نمیکند.
اگر دولت آن را اجرا کند، بازار ارز دچار تلاطم خواهد شد و احتمالا قیمت ارزهای رایج روند افزایشی خواهد گرفت و دولت در همان آغاز کار متهم به ناکارآمدی می شود، اگر هم اجرا نکند متهم به همراهی با مافیای خودرو می گردد و اعتبار و شعارهای دولت در همان ابتدا دچار چالش جدی خواهد شد.
اگر چنین باشد -که به نظر میرسد غیر از این نیست- آنگاه میتوان ابلاغ این قانون آن هم در روزهای پایانی دولت کنونی را به منزله تله ای برای دولت جدید دانست.
اما راهکار چیست؟
۱. به نظر میرسد راهکار اصلی خروج از دامی که برای دولت جدید پهن شده، از مسیر شعارهای خود پزشکیان است.
رییس جمهور منتخب همانگونه که در شعارهای خود بر صادق بودن با مردم تاکید کرده، باید در همین آغاز کار آنچه را تحویل گرفته صادقانه با مردم در میان بگذارد. او باید تصویر دقیقی از «اسب زین شده» ای که حامیان دولت مدعی هستند به او تحویل داده اند را با مردم در میان بگذارد تا افکار عمومی بهتر بدانند واقعا اسب زین کرده تحویل دولت جدید شده یا ماشینی که روی تایر پنجر در حال حرکت است؟!
۲. دومین راهکار، اصلاح فوری ساختار ارزی کشور و جمع کردن سفرهای رانتی از ارزهای نیمایی و دولتی در کنار شیوه ای برای ایجاد شفافیت در توزیع ارزها است.
تجربه روسیه بعد از جنگ اوکراین و ایجاد ثبات و پایداری در بازار ارز نشان داد که میتوان با قاطعیت و جمع کردن بساط رانتخواری ارزی، در اوج بحران، ثبات را به بازارهای مالی برگرداند.
پس از جنگ اوکراین، روسیه تمام شرکت های گازی و نفتی خود را وادار کرد تا در یک فرایند شفاف، ارز حاصل از صادرات را در بازار داخلی عرضه کنند و در این باره با هیچ فرد و گروهی شوخی نداشت. هرکس در این فرایند غیر شفاف عمل میکرد با او برخورد قاطع صورت میگرفت.
به نظر میرسد اکنون که برخی در دولت کنونی به جای همراهی برای بهبود شرایط و تحویل کشور در شرایط مناسب، با برخی تصمیمات، کمر به زمین زدن دولت پزشکیان بسته اند، شفافیت و صداقت رییس جمهور منتخب مهمترین دفاع او در برابر این طیف است.
علی احمدی
انتشار فیلمی از جناب آقای کاظم صدیقی درفضای مجازی، اولین واکنش مستقیم ایشان به افشای تخلف سند زدن باغ ازگل به موسسه شخصی شان می باشد که در نوع خود جالب و قابل تامل است.
در این خصوص توجه به 5 نکته حائز اهمیت است:
1. قطعا آبروی هیچ کس هم طراز با آبروی دستگاه قضایی کشور نیست، لذا واکنش قاطع و بدون مماشات قوه قضائیه در این فقره صرفا رسیدگی به پرونده یک تخلف نیست، بلکه تضمین اعتبار دستگاه دادخواهی کشور می باشد.
مردم باید ببینند همانگونه که در اعتراضات سال گذشته برای چند جوان به سرعت دادگاه تشکیل شد و احکام اعدام صادر و اجرا گردید، برای آقای صدیقی یا هر فرد ذی نفوذ دیگر نیز دستگاه قضایی کشور استثنایی قایل نیست.
2. آقای کاظم صدیقی سالهاست که برای مردم موعظه کرده و آنها را به تقوی و صبر دعوت نموده، لذا این خطای بزرگ صرفا لطمه به شخص ایشان نیست و تاثیرگذاری منابر وعظ را پس از این با چالش مواجه خواهد نمود. از این منظر باید اجازه داد تا در دادگاهی علنی و در مقابل دیدگان مردم به این موضوع رسیدگی شده و جناب صدیقی از خود دربرابر وجدان عمومی دفاع کند و اگرآنچه رخ داده واقعا قصور بوده و نه تقصیر، مردم نیز در کنار محکمه صالحه، قاضی دوم این پرونده باشند.
اگر ادعای برخی برای توجیه افشاگری های اخیر درباره آقای کاظمی که آن را نقشه معاندان و براندازان برای بی اعتبار کردن نظام می دانند، صحیح باشد، بدیهی است تشکیل دادگاه علنی و دفاع ایشان از خود در برابر اتهامات و اقناع افکارعمومی، تنها راه خنثی کردن این پروژه خواهد بود.
3. در ویدئوی منتشر شده از ایشان، جناب صدیقی به صراحت پذیرفته اند که در خصوص موسسه خانوادگی شان بی اطلاع بوده و از او سواستفاده شده است.
این سخنان با بیانیه اولیه او که گفته بود امضایش جعل شده تفاوت چندانی ندارد و همان سوال باقی است که نفع تاسیس شرکتی که بخش مهم سهم آن متعلق به آقای صدیقی و فرزندانش می باشد برای فردی که مرتکب این تخلف شده چیست؟
حتی اگر ادعای آقای صدیقی را حمل بر صحت کنیم حضور ایشان در سمت های مدیریتی جای تردید و سوال جدی است. لذا لازم است که قبل از هر اقدامی، ایشان از تمام سمت های کنونی شان تا روشن شدن جزئیات و اقناع افکار عمومی استعفا دهند.
قطعا حضور ایشان در مشاغل مدیریتی مانند ستاد امر به معروف و نهی از منکر یا امام جمعه تا پیش از روشن شدن همه ابعاد موضوع، به معنای لطمه به اعتبار این نهادها و جایگاه شرعی امر به معروف و نهی از منکر خواهد بود.
4. متاسفانه حضور ایشان در برخی تریبون های رسمی پس از افشا پرونده باغ ازگل این ذهنیت که برای برخی از نهادهای اصلی نظام افکار عمومی اهمیت چندانی ندارد ایجاد شده است.
به گمان بسیاری از مردم، اگر اسناد تخلف شخص طراز اولی فاش و افکار عمومی نسبت به او بدبین شود، با این استدلال که افشاگری کار دشمنان نظام و انقلاب است، آن شخص نه تنها مورد تعقیب قرار نمی گیرد بلکه نسبت به واکنش افکار عمومی بی توجهی معنی داری صورت می پذیرید که چنین تصور شود اصولا حاکمیت به آبروی خودی ها بیش از اقناع عمومی اهمیت می دهد و درخصوص مخدوش شدن اعتماد عمومی چندان حساس نیست.
لذا لازم است که جناب صدیقی از حضور در تریبون های رسمی تا تشکیل دادگاه عمومی و دفاع از خود منع شود تا شائبه لجاجت با مردم بیش از این تقویت نشود.
5. امروز جامعه ایران با معضلات زیادی دست به گریبان است که مهمترین آن مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم ها و سوء مدیریت هاست. در این بین، وقتی که مردم ببینند از یک سو دغدغه مسئولین به جای تسهیل معیشت عمومی، معطوف به مواردی نظیر حجاب آن هم با وضع قوانین سخت گیرانه است و از سوی دیگر نسبت به دست اندازی به بیت المال سهل گیرانه عمل می کنند، نتیجه آن جز رویگردانی و نا امیدی عمومی، چیز دیگری نخواهد بود.
برای مردم این سوال باقی است که مسئولینی که سیاست های اقتصادی و نحوه مدیریت و حکمرانی امروز ایران محصول دیدگاه سیاسی و مدیریت آنهاست و مدام مردم را به صبر دعوت می کنند، خود هم مانند همه مردم در ابتدای هر سال نگران بدتر شدن شرایط معیشتی خانواده هایشان هستند؟
در این زمینه
14 نکته درباره ویدئوی جدید کاظم صدیقی که بر ابهامات افزود
افشاگری جدید درمورد کاظم صدیقی؛ چگونه با جاعل به دفترخانه رفتید؟ + اسناد
صدیقی در همایش نوروزی “رییسی” نبود/ به نمازجمعه هم نمی رود؟
آقای صدیقی! این 4 کار را انجام دهید
باغ 1000 میلیارد تومانی “ازگل” و چند سؤال از آیتالله صدیقی

به گزارش خلیج فارس به نقل از روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر؛ علی احمدی سرپرست گروه نونوا در این ارتباط گفت: کنسرت گروه نونوا روز چهارشنبه 4 بهمن در سالن آمفی تئاتر مجتمع فرهنگی هنری 9 دی بوشهر اجرا میکند.
وی بیان کرد: در این کنسرت موسیقی اقوام ایرانزمین در دو سانس 18:30 و 21 اجرا خواهند شد.
احمدی اظهار کرد: این گروه متشکل از 15 آقا و خانم از جنوب ایران و شهر بوشهر در عرصه موسیقی نواحی با اجرایی از آوای اقوام ایرانی “لری، کردی، بلوچی، ترکی، گیلکی، خراسانی، عربی، موسیقی اصیل ایرانی و جنوبی” است که حتی در پوشش هم هر یک از اعضاء گروه لباس یک منطقه از اقوام ایرانی رو میپوشند.
وی افزود: بوشهر خیامی، امشب شب مهتاب. شهزاده ی رویا، شیراز جینگ و جینگ و ایشالله مبارک، لری گل نازدار، کوگ تاراز و بی مریم، ترکی ساری گلین ، کردی کابوکی، برزی و کوچه کرمانشاه، بلوچی بیاکوماری و گلندام، گیلکی رعنا، اهابگو و بشوبشو، بندرعباسی، خراسانی ملاء ممد جان، بیاجانا و یرگه، عربی حیک،علی حسبی و داد و الله الله و آهنگهای نوستالژی تلویزیونی دهه 60 از اجراهای این گروه هنری است.
احمدی گفت: علاقهمندان میبایست جهت تهیه بلیت به آدرس اینترنتی WWW.IRANCINCERT.COM مراجعه کنند.
وی ادامه داد: در صورت استقبال و تقاضا، اجرای کنسرت گروه نونوا تمدید و در تاریخ پنجشنبه 5 بهمن سال جاری نیز به روی صحنه خواهد رفت.
سرپرست گروه نونوا عنوان کرد: گفتگوی فرهنگها، تمدنها، زبانها و لهجهها از اهداف اجرای این کنسرت است تا در کنار هم و دست در دست هم با یک زبان ساده از عشق به آن چیزی که میتوان عاشقش بود سخن بگوییم.

به گزارش خلیج فارس؛ فهرست نهایی لیست داوران بینالمللی فوتبال، فوتسال و فوتبال ساحلی آقایان و بانوان ایران در سال ۲۰۲۴ اعلام شد که در بخش کمک داوران علی احمدی کمک داور بوشهری برای نخستین بار از استان بوشهر در این لیست قرار گرفت.
علی احمدی اولین کمک داور تاریخ فوتبال بوشهر لقب گرفت که وارد لیست بین المللی داوران ایرانی لقب گرفت.
خلیج فارس: به تازگی کنسرت گروه موسیقی «نو نوا» بوشهر در زادگاهش با استقبال قابل توجهی مواجه شد، کنسرتی که با قطعاتی از موسیقی نواحی و اقوام ایرانی بود.
در آستانه تور داخلی کنسرت گروه «نو نوا» میزبان علی احمدی سرپرست این گروه در پایگاه اطلاع رسانی «خلیج فارس» بودیم که ماحصل آن گفتگوی زیر شد:
ضمن تشکر از رسانه «خلیج فارس»، گروه نو نوا از سال 1370 ابتدا به نام جالبوت تشکیل شد ولی سال 1379 به «نو نوا» به معنای نوای نو تغییر نام داد. اولین آلبوم گروه نیز سال 1387 با نام «چیش انتظار» در تم موسیقی محلی منتشر شد. سال 1388 نیز آلبوم دوم گروه به نام «پیشکش» در قالب پاپ و بندری انتشار یافت.
پس از آن حدود 5 سال فعالیتی نداشتید و با وجود سابقه فعالیت تقریبا طولانی، از موسیقی محلی فاصله گرفته و به ایجاد گروه سرود معروف «نقطه سرخط» روی آوردید. چگونه به این مرحله رسیدید؟
مدتها قبلش در ذهنم بودم که گروه کرال بزرگی تشکیل دهم و طی 4، 5 سالی که از فضای اجرای موسیقی دور بودم، درگیر تحقیق و بررسی در خصوص آن شدم تا اینکه سال 1393 گروه بزرگ «نقطه سرخط» را تشکیل دادیم که اعضای آن 100 نفر بود و تا سال 96 اجراهای متفاوتی داشت.
چرا آن گروه که در فضای مجازی هم خوب دیده شد، ادامه نیافت؟
واقعیت همین بود که کنسرت های «نقطه سرخط» به طور میانگین 6 تا 8 سانس بود و سال چهارم که معمولا سال افت گروههاست، آن زمان 9 سانس اجرا داشتیم. دوست داشتیم گروه را به 300 نفر افزایش دهیم اما متاسفانه عدم حمایت ها مانع جدی ما بود.
در این خصوص بیشتر توضیح می دهید؟
در هرجای دنیا از تولیدات بخش کودک و نوجوان حمایت موثری می کنند، حتی در آن مقطع از جزیره کیش دعوت داشتیم که مشابه این گروه کرال که دیده شده بود را فعال کنیم، ولی تمایلم مثل امروز ماندن در بوشهر و کار هنری در زادگاهم بود. اما نه از شهرداری در آن ایام حمایتی دیده شد، نه اداره ارشاد. آموزش و پرورش هم به طور کامل خودش را کنار کشید، درحالی که بخش عمده اعضای این گروه پرمخاطب دانش آموزان بودند، ولی دریغ از یک سالن برای تمرین. این وضعیت درحالی بود که آغاز فعالیت بسیاری از هنرمندان از همین گروههای سرود مدارس و آموزش و پرورش بوده است.
بعد هم به سمت و سبک اجرای موسیقی نواحی گرایش پیدا کردید که کنسرت اخیر در بوشهر نشان داد به تکامل خوبی رسیده است.
از ابراز لطف شما درخصوص گروه ممنونم. البته ما قصد داشتیم زودتر کنسرت بوشهر برگزار شود که نهایتا به هفته اول آذر موکول شد. شروع اجرای موسیقی نواحی ما بعد از چند تمرین در همان گروه بزرگ «نقطه سرخط» بود که بازخورد خوبی از مخاطب گرفتیم و به سمت تنظیم قطعات و تمرینات بیشتر درخصوص آن رفتیم. منتها طی سه سال اخیر، کرونا و سپس محدودیت های پیش آمده برای کنسرت ها، مانع از شروع قوی تر اجرای گروه ما شد تا اینکه کنسرت شیراز و بندرعباس داشتیم که استقبال خوبی شد، در بوشهر هم همشهریان استقبال خوبی کردند. به زودی نیز تور کنسرت کشوری گروه «نو نوا» و اجرا در تهران خواهیم داشت.
بعد از آنکه محدودیت های کرونایی برداشته شد و مجوزهای کنسرت صادر شد، عدم فعالیت شما خصوصا در سال قبل خودخواسته بود یا مجوزی صادر نشد؟
دلیل اصلی اش این بود که بخاطر برخی ملاحظات ناشی از شرایط سال گذشته، به کنسرت ها مجوز داده نمی شد، البته ما سعی کردیم هنرمان را داشته باشیم، با این حال مورد کم لطفی قرار گرفتیم. دیواری هم کوتاهتر از بچه های موسیقی نبود و در شرایطی که همه فعالیت ها سر کار بود، فقط موسیقی تعطیل شده بود.
بازخوردهای کنسرت اخیر در بوشهر چگونه بود؟
طی دو شبی که در مجتمع فرهنگی کنسرت داشتیم، استقبال خیلی خوبی صورت گرفت. سعی کردیم با قطعات خاطره انگیز از موسیقی نواحی ایران و اجرای استاندارد آن، جزو گروههایی باشیم که تماشاگر در پایان کنسرت با رضایت از سالن خارج می شود. ناگفته نماند کنسرت موسیقی در بوشهر سخت است، به دلیل وجود موسیقی هیجانی، خیام خوانی ها و کوچه های موسیقی، با وجود آن سبک هیجانی مردم از اجرای گروه «نو نوا» استقبال کردند و برخی که مطلع نشده بودند، پیگیر بودند مجددا چه زمان کنسرت گروه برگزار می شود که تمایل داریم بعد از تور کشوری که داریم، در صورت دریافت مجوز، مجددا در بوشهر کنسرت داشته باشیم.
سورپرایزتان در کنسرت بوشهر هم برای بسیاری از مخاطبان جالب بود و اتفاقا برخی کلیپ های همخوانی با آن را در صفحات اینستاگرامی شان منتشر کردند.
این سورپرایز که بازخوانی قطعات موسیقی دهه 60 بود، در تست های قبل با بازخورد خوبی مواجه شد و حتی در یکی از موسیقی های کارگاهی گروه، یک مخاطب خانم ما به شدت احساسی شد و گریه کرد که به گفته خودش با این اجرا، وی را به سال های کودکی اش بردیم. البته این سورپرایز سری دومی هم دارد که در آینده اجرا می شود.
در صحبت های تان در کنسرت بوشهر گلایه کردید مردم برای خوانندگان غیربومی که پلی بک اجرا می کنند صف می گیرند ولی نسبت به گروههای بومی کم لطفی می شود. فکر نمی کنید بخشی از این ماجرا به برندسازی و شهرت خوانندگان مطرح مرتبط است که باید شما هم بیشتر روی آن کار کنید؟
قطعا برندسازی ها و شهرت آنها موثر است، بخشی هم حمایتی است که از گروههای فولکلور نمی شود. مثلا گروههای مرکزنشین با حمایت هایی که از آنها می شود، حداقل 400 میلیون تومان برای تولید محتوا و انتشار آن در فضای مجازی هزینه می کنند. چون آدم های توانمندی برای حمایت پشت سرشان است. کافی است این پول را در قالب تسهیلات ارزان قیمت با تنفس به ما دهند، می توانیم بهترین سفیر برای بوشهر باشیم. درحالی که وام های 4 درصد با تنفس به ما نمی دهند.
البته درباره اجرای پلی بک برخی خوانندگان، فکر می کنم مخاطب متوجه این موضوع نمی شود، وگرنه واکنش نشان می دهد.
قبول دارم. اینها به اندازه ای حرفه ای کار می کنند که مشخص نیست و صدابرداران همراه خودشان است تا پلی بک ها را پوشش دهند. مثلا اگر در برخی تمرینات فوتبالی تمارض تمرین می شود، برخی گروههای موسیقی هم برای پلی بک تمرین می کنند. این درحالی است که در مجوز کنسرت ها از ما و همه گروهها تعهد می گیرند که پلی بک اجرا نکنیم. اگر مسئولیت داشتم، در قالب انجمن موسیقی یا کارشناسی که به همه چیز کنسرت کار دارد و نظارت می کنند، اجازه اجرای پلی بک از سوی خوانندگان پایتخت نشین در بوشهر را نمی دادم. آن وقت ما یک ساعت اجرای موسیقی نواحی با انواع لهجه های متفاوت اجرا می کنیم.
آن هم بدون داشتن رونوشت و کاغذ.
اتفاقا مخالف هرگونه کاغذی در حین کنسرت هستم، چون تمرکز را به هم می ریزد.
این هماهنگی که 12 قطعه موسیقی نواحی اجرا کنید، چه مدت به دست آمده؟
حدود 3 سال تمرین با ترفندهای مختلف به اینجا رسیدیم که 12 قطعه موسیقی از عربی و ترکی بگیرید تا لری، کردی، بلوچ، خراسانی و… اجرا شود که با رعایت همه لهجه ها و استانداردها باشد. به جرات می گویم مشابه ما گروهی در کشور که این تعداد و کیفیت موسیقی نواحی اجرا کند نداریم. اگر بگویید گروه رستاک، آن هم فقط چند قطعه شمالی یا جنوبی داشت، اینطور نبود که از ترکی، لری، خراسانی، بلوچی، هرمزگانی و… را اجرا کند، آن هم قطعاتی که از چند موسیقی پرمخاطب هر منطقه تلفیق شده است. برای رسیدن به استانداردها هم لهجه ها و تلفظ های هر منطقه را با اساتید همان منطقه کنترل و نهایی کردیم. می توانم به جرات بگویم پشت هر اجرای مثلا 3 دقیقه ای از موسیقی هر ناحیه ایران، 3 کار تمرین و فعالیت گروه خوابیده است.
در صحبتی که در کنسرت بوشهر داشتید، گلایه کردید که یکی از بزرگان موسیقی بوشهر مانع اجرای شما در کیش شده است. ذهنیت به فرد خاصی می رود. در این خصوص می توانید شفاف تر صحبت کنید؟
گلایه ما این است که به صورت حرفه ای در موسیقی نواحی در حال فعالیت هستیم، ولی همان فردی که با گلایه من ذهنیت شما به سمت وی رفته، طی ده سال گذشته از کنسرت های «نقطه سر خط» تا امروز اسم گروه نو نوا را نمی آورد، با وجود اینکه کارها می بیند. این بار اول نیست. این درحالی است که گروههای معمولی بوشهر که یک قطعه هم اجرا کرده اند، مورد مرحمت آنها هستند، ولی گروه «نو نوا» مورد کم لطفی واقع می شود. هرچه خواننده در بوشهر هست، اسم شان آورده شده ولی گروهی به این بزرگی که این همه زحمت پشت آن است حمایتی نمی شود، به نظرم این کار غرض ورزی و حسادت است.
مخاطب این انتقاد «محسن شریفیان» است؟
بله. ایشان خود را پرچم دار موسیقی جنوب و بوشهر می داند، ولی حمایتی نمی کند. ما هم بخشی از همان آدم ها هستیم. به نظرم تکلیف را مشخص کند و بگوید از افراد خاصی حمایت می کنم. در کیش کنسرت داشتیم و از سوی منطقه آزاد همه هماهنگی ها شده بود، ولی اجرای گروه ما را لغو کرده و سایر گروههای بوشهر اجرای شان پاپرجا بود. وقتی این موارد را کنار هم می گذاریم، ذهنیت به کدام سمت می رود؟ تنها گروهی که لغو شد «نو نوا» بود. این برای نخستین بار نبود. در عسلویه و جم هم وقتی اجرای موسیقی است، حمایت نمی کنند و فقط خودشان و گروههای نزدیک شان حضور دارند. این درحالی است که اگر در قالب اجرای برنامه صنایع نفتی از ما و سایر هنرمندان حمایت شود، نیاز به تسهیلات و کمک های دیگر هم نیست.
چرا گروههای موسیقی محلی در سالیان اخیر کم کارتر شدند؟
واقعیت این است که در سالیان قبل شهرداری در قالب برنامه های مختلف از گروههای موسیقی استفاده می کرد، ولی شکل برنامه ها تغییر کرده و به سمت سبک دیگری حرکت کرده اند که صرفا از مداحان استفاده می شود. از طرفی، در سنوات قبل، بسیاری از شرکت ها در مناسبت های مختلف برنامه داشتند، ولی امروز آن دسته از شرکت هایی که برنامه دارند هم از تهران گروه می آورند. کاش مسئولان استان روی این موضوع دقت می کردند و از هنرمندان بومی بیشتر در برنامه ها استفاده می شد.
یک دلیل دیگر هم این است که گروههای محلی روی استعدادیابی برای خوانندگان و موزیسین های جدید کمتر وقت می گذارند. ترانه های خوبی هم استفاده نمی شود. دوره ای ترانه سراهایی مثل علی عمرانی، امید غضنفر، علی هوشمند و فرج کمالی داشتیم که گروهها به خوبی از نظر شعر تغذیه می شد، ولی به دلایل مختلف الان از این عقبه دست مان خالی است. همین روند باعث شده گروههای محلی کارهای تولیدی شان هم طی یک دهه اخیر کمتر شده و به کپی از روی هم رو آورده اند که نیاز است فکر اساسی شود.
سخن پایانی؟
به طور ویژه از شرکت گنندگان کنسرت اخیر در بوشهر سپاسگزارم که هرچند در همان ایام کنسرت های پاپ هم بلیط فروشی می شد، ولی در برنامه ما حضور یافتند. تشکر ویژه ای هم از اعضای گروه دارم که در هر شرایطی مانند یک خانواده همراه هستند و به دنبال اهداف بزرگتر در کنار هم هستیم. همچنین از برند پوشاک اومینا که لباس اعضای گروه ما که تقبل کردند، لباس هایی که هرکدام مربوط به یک قومیت کشور بود و طراحی و دوخت دشواری داشت. امیدواریم شاهد حمایت های بیشتری از هنرمندان استان باشیم.