خلیج فارس: تصاویری از محمدرضا عارف در کنار سید حسن خمینی و سید محمد خاتمی در مراسم سالگرد درگذشت آیتالله حسن صانعی را مشاهده می کنید.
به مناسبت اولین سالگرد درگذشت آیتالله حسن صانعی مراسم یادبودی در حسینیه جماران برگزار شد.




خلیج فارس: مراسم ترحیم نماینده اسبق رفسنجان در مجلس شورای اسلامی با حضور چهرههای سیاسی برگزار شد.
به گزارش ایلنا، مراسم ترحیم حجتالاسلام حسین هاشمیان، نماینده اسبق رفسنجان در مجلس شورای اسلامی امروز با حضور شخصیتهای سیاسی در مسجد نور تهران برگزار شد.
در این مراسم، برخی شخصیتها از جمله سید محمد خاتمی، اسحاق جهانگیری، علی طیبنیا، عباس آخوندی، عبدالناصر همتی، محمدرضا باهنر، محسن هاشمی، برخی نمایندگان ادوار و فعلی مجلس شورای اسلامی از جمله نمایندگان سابق و فعلی مردم استان کرمان در مجلس، حجتالاسلام مجید انصاری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، محمود حجتی وزیر اسبق جهاد کشاورزی، حسینعلی امیری معاون پارلمانی رئیس دولت دوازدهم، حجتالاسلام مصطفی پورمحمدی رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی، حجتالاسلام محمود علوی وزیر اسبق اطلاعات و دیگر شخصیتهای کشوری و لشکری با حضور در مسجد نور، به قرائت قرآن پرداختند.
حجتالاسلام شیخ حسین هاشمیان نماینده وقت رفسنجان روز ۲۶ تیرماه پس از تحمل یک دوره بیماری در روز عاشورا، دعوت حق را لبیک گفت.
وی (زادهٔ ۱۳۱۵ در رفسنجان) نماینده پنج دوره حوزه انتخابیه رفسنجان در ادوار اول، دوم، سوم، چهارم و هشتم مجلس شورای اسلامی بود.

خلیج فارس: پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی نوشت: پس از هر انتخاباتی، رجال و سیاستمداران پیشین، برای رئیس جمهور منتخب نامهنگاری میکنند و رهنمودهایی ارائه میدهند. برخی از این نامهها، فارغ از زمان و مکان و حتی نویسندهی نامه، میتوانند بیانگر دغدغهها و مسائل امروز ما باشند و مورد استفاده قرار گیرند.

در میان چنین نامههایی، در «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» نامهای هست به قلم آیتالله منتظری خطاب به سید محمد خاتمی، رئیس جمهور دولت اصلاحات، سه روز پس از دوم خرداد. آیتالله منتظری در این نامه، خطاب به خاتمی، انتخاب او را نه یک انتخاب معمولی، بلکه یک انقلاب مردمی در برابر وضع موجود مینامد که حاوی پیامی گویا برای تمام مسئولین کشور بوده است.
منتظری مینویسد مردم هنوز به شعارهای اصلی انقلاب یعنی استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی وفادارند؛ ولی از وعدههای توخالی، تبعیضات ناروا، سوء مدیریتها و پارتیبازیهای اداری، انحصارطلبیهای جناحی و انگزدنهای بیجا و طرد نیروهای باارزش به بهانههای واهی، از محور قرارگرفتن تملقها و ثناگوییهای مبتذل، از ایجاد محدودیتهای ناروا و سلب آزادیهای مشروع و مصرح در قانون اساسی، از اسراف و تبذیرها در بیتالمال و انجام کارهای تشریفاتی و پرهزینه و نادیدهگرفتن نیازهای ضروری جامعه رنج میبرند و او را توصیه میکند به وفاق، عدالت و استفاده از نیروهای متعهد، متخصص و کارآمد.
در ادامه متن این نامه برای نخستینبار منتشر میشود:
بسمالله الرحمن الرحیم
جناب مستطاب حجةالاسلام و المسلمین آقای حاج سید محمد خاتمی رئیس جمهور محترم دامت افاضاته بحق محمد و آله
پس از سلام و تحیت و تبریک به مناسبت انتخاب شایسته جنابعالی از طرف مردم آگاه و متعهد ایران و تقدیر و تشکر از ملت عزیز که با حضور در پای صندوقهای رای و دخالت در تعیین سرنوشت کشور خود، مراتب رشد و آگاهی خود را به نمایش گذاشتند، به عرض میرساند:
هرچند محتمل است بعضی از علاقهمندان جنابعالی خوش نداشته باشند که من برای شما نامه بنویسم، ولی با سابقه آشنایی که با خود شما و با ارادت خاصی که نسبت به مرحوم والد شما مرد فضیلت و تقوی حضرت آیتالله آقای حاج سید روحالله خاتمی (طاب ثراه) داشته و دارم، لازم دیدم پس از انتخاب جنابعالی به عنوان رئیسجمهور ایران اسلامی، ضمن تبریک به شما و به مردم رشید ایران، مطالبی را مختصرا یادآور شوم:
۱ـ میدانم که الان مسئولیت سنگینی به عهده جنابعالی گذاشته شده و اداره امور اجرایی کشور وسیع ایران در شرایط فعلی ـ باقی ماندن بسیاری از خرابیهای جنگ تحمیلی، مشکلات اقتصادی و تورم، وجود برنامههای نیمه تمام، توقعات و انتظارات طبقات مختلف، وجود فشارهای خارجی و احتمال کارشکنیهای داخلی ـ بسیار طاقتفرسا و مشکل است، ولی شما با صبر و استقامت کامل و توکل به خدا و سعه صدر تصمیم بگیرید به اسلام و بندگان خدا و انقلاب و کشور خدمت کنید، انشاءالله خدا یار و پشتیبان شما خواهد بود.

«ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم» و از رسول خدا (ص) سوال شد: «من احبّ الناس الی الله؟» قال: «انفع الناس للناس» (الکافی ۲/۱۶۴). خداوند انشالله وجود شما را در هر حال نافع و مفید قرار دهد.
۲ـ جنابعالی به این انتخاب به عنوان یک موقعیت بالا نگاه نکنید، بلکه به عنوان یک مسئولیت سنگین و یک امانت الهی و مردمی نگاه کنید. امیرالمومنین (ع) به استاندار آذربایجان نوشتند:
«ان عملک لیس لک بطعمة و لکنّه فی عنقک امانة» (نهجالبلاغه، نامه ۵)
انتخاب جنابعالی در شرایط فعلی ایران یک انتخاب عادی نبود، بلکه یک انقلاب مردمی بود در برابر وضع موجود. اهمیت این مسئولیت و انتظارات به جای اقشار آگاه و متعهدی که با آراء کمنظیر خود جنابعالی را به قدرت رساندند، بر کسی پوشیده نیست، این انتخاب پیام گویایی بود به همه متصدیان امور و مسئولین محترم کشور.
اینکه بعضی میخواهند وانمود کنند که ـ خدای ناکرده ـ مردم از اسلام و انقلاب منحرف شدهاند، چنین نیست. مردم از اسلام و دین خسته نشدهاند و معارف حیاتبخش اسلام در اعماق دل مردم نفوذ کرده است و به شعارهای انقلاب یعنی استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی وفادارند، ولی از وعدههای توخالی، از تبعیضات ناروا، از سوء مدیریتها و پارتی بازیهای اداری، از انحصارطلبیهای جناحی و انگ زدنهای بیجا و طرد نیروهای با ارزش به بهانههای واهی، از محور قرار گرفتن تملقها و ثناگوییهای مبتذل، از ایجاد محدودیتهای ناروا و سلب آزادیهای مشروع و مصرح در قانون اساسی، از اسراف و تبذیرها در بیتالمال و انجام کارهای تشریفاتی و پر هزینه و نادیده گرفتن نیازهای ضروری جامعه رنج میبرند.
۳- استحکام و استقرار یک نظام و کشور مرهون قانونمند شدن آن و اعتبار عملی قانون اساسی و دیگر قوانین مصوبه آن کشور است در تمام عرصهها و برای همه طبقات، همه اقشار و اشخاص در برابر قانون یکسان میباشند و حقوق و اختیارات ملت، رئیسجمهور و سایر مسئولین و حتی رهبر انقلاب در قانون اساسی مشخص شده است. در اصل یکصد و هفتم قانون اساسی تصریح شده که: «رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است» و در اصل یکصد و دهم وظائف و اختیارات او تعیین شده است.

قانون اساسی را هم بنیانگذار جمهوری اسلامی مرحوم امام خمینی (قدّس سرّه) و هم مراجع بزرگ و علماء اعلام و هم اکثریت قریب به اتفاق ملت تایید کردند و به آن رای دادند و جنابعالی برای حفظ آن سوگند یاد خواهید نمود. برای حفظ حاکمیت اسلامی و تحقق ارزشهای انقلاب، باید ـ به جای محور قرار دادن نظر و خواست اشخاص و جناحها ـ قانون اساسی و قوانین مصوبه بر اساس موازین اسلامی محور باشد، و پشتیبان اجرایی آن نیز مردم میباشند، کسانی که دم از فوق قانون بودن شخص یا اشخاص میزنند و یا مردم و جمهور را میخواهند نادیده بگیرند، در حقیقت ثبات سیاسی کشور را خدشهدار میکنند. شخص یا اشخاص جزئی است و قانون امری است کلی و باقی، و من و شما در منطق خواندهایم که: «الجزئی لا یکون کاسباً و لا مکتسباً»
۴ـ قربانی کردن حقیقتها و واقعیتها و حقوق اشخاص و ملت در پای مصلحتهای خیالی و زودگذر که اکنون به شکل یک سنت و فرهنگ غلط درآمده، علاوه بر مسئولیت الهی به ضرر استقرار نظام اسلامی است. راه انداختن یک عده افراد ناآگاه و بیاطلاع از حقایق را با نامهای فریبنده و حمله به شخصیتها و یا ارگانهای مخلص و وفادار به اسلام و انقلاب صد در صد ثبات سیاسی کشور و قانونمند بودن آن را مخدوش میکند، باید به هر نحو شده جلوی این قبیل بینظمیها را گرفت. در وصیت مولی امیرالمومنین (ع) خطاب به امام حسن و امام حسین (ع) آمده است: «اوصیکما و جمیع ولدی و اهلی و من بلغه کتابی بتقوی الله و نظم امرکم و صلاح ذات بینکم» (نهج البلاغه، نامه ۴۷)
۵ـ جنابعالی اگر بخواهید در این مسئولیتی که پذیرفتهاید، موفق باشید و افکار عمومی را همراه داشته باشید، راهی جز به کارگیری نیروهای مخلص، متعهد، مستقل، کاردان و دلسوز که در گذشته و حال عملا به آرمانهای انقلاب پایبند بودهاند ندارید، چنین نباشد که تحت فشارها و جوّسازیهای معمول، افراد متملق و طالب مقام که متاسفانه زمینه رشد آنها در شرایط فعلی کاملا مساعد است، بر شما تحمیل گردد و فقط شخص رئیسجمهور عوض شده باشد، که در این صورت جنابعالی، اعتبار کنونی خود را از دست خواهید داد و در رأی دهندگان به جنابعالی، یعنی اکثریت قاطع کشور، یأس کلی و بدبینی حکمفرما خواهد شد.

۶ـ جنابعالی از عوارض و عواقب خطرناک تنگ نظری و انحصارطلبی به خوبی مطلعید و خودتان نیز طعم تلخ آن را چشیدهاید. هرچند جناح خاصی بیشتر به شما علاقه دارند و برای انتخاب شما فعالیت کردهاند، ولی در تفویض مسئولیتها و به کارگیری نیروها فراجناحی فکر کنید و ملاک انتخاب را صلاحیت، تجربه، تعهد، تخصص، لیاقت و قانونمندی اشخاص قرار دهید و با سنت سیئه طرد نیروهای خوب و ترور شخصیتهای باارزش مبارزه کنید. نیروی عاقله و مغزهای متفکر و متعهد کشور، سرمایههای معنوی کشورند که باید برای اداره کشور و سازندگی آن در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی از آنان استفاده نمود و طرد نیروهای خوب و منزوی کردن آنان ظلم است هم به خود آنها و هم به ملت، و ضمنا به علاقهمندان خود نیز سفارش کنید که مبادا در فکر مقابله به مثل و انتقامجویی برآیند.
گذشت و تحمل افکار و سلیقههای مختلف و شرح صدر، نشانه بزرگمنشی انسان است و در کلمات قصار نهج البلاغه (حکمت ۱۷۶) میخوانیم: «آلة الریاسة سعة الصدر» و باز میخوانیم: «لا یقیم امر الله سبحانه الّا من لا یصانع و لا یضارع و لا یتبع المطامع» (حکمت ۱۱۰) «فرمان خدا را اجرا نمیکند مگر کسی که اهل سازش، بیاطلاع و مقلد دیگران و پیرو مطامع نباشد».
۷- مسأله تورم و هماهنگ نبودن دخل و خرج ملت و تبعیض عمیق طبقاتی و وضع نابسامان بهداشت و درمان از مشکلات فعلی کشور است، هرچند لازم است بیشترین بودجه کشور به مصرف سازندگی اساسی و زیربنایی برسد، ولی کمبود ضروریات زندگی فعلی مردم نیز باید مورد توجه قرار گیرد، آدم گرسنه و مریض را نمیشود با وعده و وعید سرگرم کرد، بیمارستانهای عمومی باید به اقسام وسایل مورد نیاز مجهز باشند و همه طبقات محروم بتوانند از آنها استفاده کنند، باید از مخارج غیر ضروری و تشریفات کاست و نیازهای ضروری جامعه را مورد توجه قرار داد.
۸- کشاورزی ـ علاوه بر اینکه مجرای ارتزاق میلیونها جمعیت کشور میباشد ـ زیربنای استقلال اقتصادی و بینیازی کشور است، پس باید به نحوی برنامهریزی شود که کشاورزان محترم دلگرم باشند و ماندن در روستاها برای آنان مقرون به صرفه باشد، ما میبینیم جوانان آنان فوج فوج سرازیر شهرها میشوند و روستاها خالی میشود. وقتی که از مزایای بهداشت و درمان و آموزش و یارانهها محروم باشند و حتی برای حفر یک چاه ناچار باشند مالیات زیادی بدهند و کود و سموم را به قیمتهای زیاد تهیه کنند، قهرا روستاها را رها میکنند و دولت ناچار میشود گوشت و مواد غذایی را با دلارهای نفتی برای آنان تهیه کند.
۹- از اموری که همه ملت انتظار دارند مورد توجه واقع شود، تامین حقوق ملت و آزادیهای مصرّحه در قانون اساسی است. شعارهای اول انقلاب چنین بود: «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی.» البته آزادی در چهارچوب رعایت موازین اسلامی و حقوق یکدیگر، از نظر شرع و قانون اساسی، تفتیش عقاید ممنوع است، استراق سمع، شنود گذاری و هرگونه تجسس ممنوع است. حیثیت و جان و مال اشخاص محترم است و هیچکس را نمیتوان دستگیر کرد، مگر به حکم قانون و ابلاغ کتبی موارد اتهام.
نشریات و مطبوعات باید در بیان مطالب آزاد باشند، مگر در امور ضد دین یا ضد عفت عمومی، در جهان امروز روزنامهها زبان گویای مردمند و طبقات مختلف میتوانند به وسیله آنها پیام خود را به مسئولین برسانند و چنین نیست که فقط سخنگوی دولت باشند و موظف باشند فقط اخبار تکراری القاء شده از طرف مسئولین را بنویسند.
تشکیل احزاب سیاسی باید آزاد باشد ـ البته در چهارچوب موازین اسلامی ـ تا مردم از همه طبقات با عضویت در آنها بتوانند افکار و نظریات خودشان را تبیین کنند و در هر تضارب و برخورد افکار مختلف، هم خودشان آگاهی و رشد سیاسی پیدا کنند و هم دولت را در مواقع حساس یاری دهند، و هم نسبت به رجال سیاسی و با ارزش شناخت کامل پیدا کنند تا در مواقع انتخاب نمایندگان یا رئیسجمهور آمادگی کامل داشته باشند و چنین نباشد که هنگام انتخابات، گرفتار گروههای خلق الساعه و تبلیغات مبتذل آنان گردند، و بالاخره شرکت مردم در انتخابات آزاد توقف به شناخت قبلی و آمادگی کامل دارد و راه آن تشکیل احزاب سیاسی آزاد است.

۱۰- در خاتمه امیدوارم جنابعالی که شخصیتی متدین و متعهد و لایق و کاردان میباشید، در پرتو توکل به خدای متعال و اقتداء به پیامبر اکرم (ص) و امیرالمومنین (ع) و دعای حضرت، ولی عصر عجلالله تعالی فرجه الشریف در اجرای احکام اسلام و قانون اساسی و قوانین مصوبه، و در سازندگی کشور در ابعاد سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی موفق باشید و بتوانید با انتخاب افراد خوب و حذف تشریفات غیر ضروری و ادغام یا حذف ارگانهای تکراری، و اختیار روشهای سادهزیستی، موقعیت کشور و انقلاب را در برابر دشمنان حفظ نمایید و سعی کنید در هر حال جنبه مردمی بودن خود را از دست ندهید. در نهج البلاغه میخوانیم: «الولایات مضامیر الرجال» (حکمت ۴۴۱)
و باز میخوانیم: «إنَّ اللّه َ تعالى فَرَضَ على أئمّةِ العَدلِ أن یُقَدِّروا أنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ النّاسِ کَیْ لا یَتَبیَّغَ بالفقیرِ فَقْرُهُ» (خطبه ۲۰۹)
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
۱۹ محرم الحرام ۱۴۱۸ /
۱۳۷۶/۳/۵
قم، حسینعلی منتظری
خلیج فارس: تصویر مسعود پزشکیان، رئیسجمهور منتخب این روزها و پس از پیروزی او در چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری به کرات در قاب تلویزیون مشاهده میشود، اما آنچه روز دوشنبه، ۱۸ تیرماه از اخبار ساعت ۱۴ پخش شد و توجه برخی را به خود جلب کرد، تصویری از همنشینی پزشکیان در کنار سیدمحمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات بود. در این بخش خبری هرچند نام سیدمحمد خاتمی مستقیماً به میان نیامد، اما با عنوان «رئیس دولتهای هفتم و هشتم» نام برده شد.
اتفاقی که سیدمحمد بهشتیشیرازی، مدیر سابق فرهنگی و سیدمحمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب اگرچه آن را اتفاقی خجسته میدانند، اما تاکید میکنند که به طریق اولی نمیتوان به نشانهای از تغییر سیاستهای کلی سازمان صداوسیما تعبیرش کرد. هرچند به قول سیدمحمد بهشتیشیرازی، آدمی به امید زنده است و همچنان میتوان امیدوار بود که سازمان صداوسیما به لزوم برداشتن گامهایی بلند به سوی جامعه پی برده و خود را از وضعیت رسانه طیفی خاص بودن برهاند و چنان که نامش را یدک میکشد به رسانه ملی تبدیل شود.
به گزارش هم میهن، سابقه ممنوعالتصویری و ممنوعالبیانی سیدمحمد خاتمی امری نه مربوط به دیروز و امروز است که رد پای آن را در خبرها دستکم از اوایل دهه ۹۰ میتوان پی گرفت. بهعنوان مثال در خبری که تیرماه ۱۳۹۳ از زبان جواد کریمیقدوسی، عضو جبهه پایداری و نماینده وقت مشهد در روزنامه شرق منتشر شد، او در گفتوگویی با این روزنامه گفته بود پس از حوادث سال ۱۳۸۸ حکم ممنوعالتصویری، ممنوعالخروجی و ممنوعالبیانشدن سیدمحمد خاتمی به شورایعالی امنیتملی ابلاغ شد، مثل حکم حصر خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی که پیشتر به همان شورا ابلاغ شده بود.
هرچند در خردادماه ۱۳۹۴ غلامحسین محسنیاژهای، سخنگوی وقت قوه قضائیه ایران اعلام کرد ممنوعالتصویری و ممنوعالبیانی محمد خاتمی براساس مصوبه شورایعالی امنیت ملی نیست و بهدستور دادستانی است. او این خبر را بعد از آن اعلام کرد که حسن روحانی، رئیسجمهور وقت اعلام کرد شورای امنیت ملی هیچ مصوبهای درخصوص ممنوعالتصویری یا ممنوعالخبری نداشته و این دروغ است و هرکسی که این مطلب را انتساب داده، باید مجازات شود. با این همه ممنوعالتصویری سیدمحمد خاتمی در مقاطعی هم در سازمان صداوسیما شکسته شده است ازجمله در سال ۱۳۹۳ در برنامه مستندی که «عصر خمینی (ره)» نام داشت و در شبکه افق پخش شد.
سیدمحمد بهشتی، از مدیران سابق میراث فرهنگی نیز اگرچه این اتفاق را مثبت ارزیابی میکند، اما عقیده دارد که نباید از رخ دادن آن ذوقزده شد مبادا اتفاقی صرفاً سهوی بوده باشد و با عدم ادامه آن و گشوده نشدن روزنههای دیگر سرخوردگی ایجاد شود. بهشتی در این مورد به «هممیهن» میگوید: «اگر این اتفاق تکرار شود، استمرار یابد و در عمل شاهد نشانههای بیشتری باشیم که بر تغییر رویکرد سازمان صداوسیما دلالت میکنند، میتواند امیدبخش باشد، اما فراموش نکنید که ممکن است صرفاً سهوی بوده باشد و برای همین نباید از وقوع آن ذوقزده شد و برای قضاوت در موردش عجله کرد.»
او در پاسخ به این سوال که آیا اساساً چشمانداز مثبتی را درخصوص تغییر سیاستهای کلی سازمان صداوسیما در دوران ریاستجمهوری مسعود پزشکیان مشاهده میکند یا خیر؟ میافزاید: «طبیعتاً اگر روز شنبه ۱۶ تیرماه نام دیگری بهعنوان چهاردهمین رئیسجمهور ایران اعلام میشد قطعاً شرایط به گونه دیگری بود و بهواسطه آن میتوان انتظار داشت که خبرهای بهتری هم در راه باشد. هرچند مجدداً تاکید میکنم که آنچه اکنون نیازمند آنیم اندکی صبر و تأمل است و پیشگیری از ذوقزدگی مبادا سرخوردگی به همراه آورد.»
بهشتی همچنین با اشاره به اینکه سازمان صداوسیما نهفقط پس از اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ که به عقیده او قریب به ۲۰ سال است مرجعیت رسانهای خود را از دست داده است، ادامه میدهد: «سازمان صداوسیما دهههاست به محفلی خصوصی تبدیل شده است که چراغش تنها برای خودیها میسوزد بیآن که اتفاق تازهای در آن رخ دهد. ضمن اینکه فراهم شدن زمینه آشتی دوباره جامعه با صداوسیما به این سادگیها نیست. جامعه ما امروزه نیازهای خود را از منابع متعدد و بیشماری تامین میکند و برای همین صداوسیما جهت آشتی دوباره با جامعه باید قدمهایی بسیار بلند به سمت آن بردارد تا دوباره اعتماد جامعه را به خود جلب سازد. درنتیجه تصور میکنم صرف پخش تصویر و ذکر نام سیدمحمد خاتمی با عنوان «رئیس دولتهای هفتم و هشتم» را نمیتوان اتفاقی آنچنان مؤثر دانست و تصور کرد که صرف چنین اقداماتی میتواند بار دیگر صداوسیما را به رسانه ملی تبدیل سازد.» او در پایان تاکید میکند، برداشته شدن این گامها صرفاً شامل جنبههای سیاسی نیست و جنبههای فرهنگی و اجتماعی را نیز شامل میشود. بهگونهایکه صداوسیما بتواند مرجعیت رسانهای خود را بازیابد.
بهشتی وضعیت کنونی سازمان صداوسیما را، سازمان یکسانشده با خاک ارزیابی میکند که نیازمند برپایی دوباره است. او انجام این کار را ابداً آسان نمیشمارد، اما تاکید میکند که انسان به امید زنده است.
سیدمحمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب و مدیر رادیو در دهه ۱۳۶۰ اتفاق رخ داده، پخش تصویر و ذکر نام سیدمحمد خاتمی با عنوان «رئیس دولتهای هفتم و هشتم»، در بخش خبری ساعت ۱۴ را اتفاقی خجسته میداند، اما تاکید میکند که بهشخصه نمیتواند آن را بهعنوان تغییر سیاستهای کلی سازمان صداوسیما تعبیر کند.
ابطحی در این مورد به «هممیهن» میگوید: «چراکه در طول نزدیک به دو دهه گذشته آنقدر محدودیتهای گستردهای درخصوص انتشار دیدگاهها و صوت و تصویر سیدمحمد خاتمی در این رسانه اعمال شده است که پخش یک تصویر و ذکر نام آن هم با عنوان «رئیس دولتهای هفتم و هشتم» را بتوان تعبیر به گشایش فضا و تغییر سیاستهای کلی این رسانه کرد. هرچند امیدوارم چنین باشد. سیدمحمد خاتمی چه در دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ایران در سال ۱۳۹۶ با کلیدواژه «تکرار میکنم» و چه در دوره اخیر انتخابات ریاستجمهوری نشان داد که همچنان یکی از تاثیرگذارترین افراد در عرصه سیاست است. این تاثیرگذاری شاید بتواند ریشه مخالفتها با او را به ما بنمایاند. او در عین حال که سالها تحت فشار سایبری داخلی و همزمان فشار ضدانقلاب خارجی قرار داشته و دارد، اما همچنان از تاثیری غیرقابل انکار برخوردار است. امید من این است که تغییراتی که در سازمان صداوسیما ایجاد خواهد شد فراتر از پخش تصویر و اشاره به نام سیدمحمد خاتمی با عنوان «رئیس دولتهای هفتم و هشتم» باشد.»
او در پاسخ به این سوال که آیا چشمانداز امیدوارانهای برای بازگشت مرجعیت سازمان صداوسیما، بهویژه مرجعیت از دست رفته پس از اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ میبیند یا خیر؟ میافزاید: «آنچه ما معمولاً مشاهده کردهایم از این قرار است که معمولاً جریان یکدستشده سازمان صداوسیما در قبال هر شخصیتی خارج از این جریان رفتاری آسیبزننده از خود نشان داده است. عکس این اتفاق نیز مشاهده شده است و بهعنوان مثال در دوران ریاستجمهوری آیتالله سیدابراهیم رئیسی شاهد حمایتی یکپارچه از سوی سازمان صداوسیما از ایشان بودیم. ضمن اینکه باید اشاره کرد ما نتیجه وقوع اعتراضات پاییز سال ۱۴۰۱ را به عینه در کاهش مشارکت در چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری مشاهده کردیم. هرچند امید ما همواره به داخل است و امیدواریم این تغییر و تحولات نهتنها در رسانه که در تمام موارد رخ دهد.»
آنچه درمجموع به نظر میرسد اینکه باید منتظر ماند و دید که آیا اتفاق رخ داده را میتوان به گشایش روزنهای و تغییر وضعیتی در سیاستهای یکجانبه سازمان صداوسیما تلقی کرد یا تنها اتفاقی زودگذر بوده است که دنبالهای نخواهد داشت؟
خلیج فارس: تا روزی که آمریکا روابط خود را بر اساس لطمه به استقلال و منافع ملی ما استوار کند، این رابطه برقرار نخواهد شد. / انتخابات ما نوعی مشارکت و انتخاب در درون نظام بود و نه اعتراض به نظام.
به گزارش خبرآنلاین، روز دوشنبه ۵ خرداد ۱۳۷۶ سید محمد خاتمی در نخستین کنفرانس خبری پس از انتخاب خود به ریاستجمهوری، به پرسشهای خبرنگاران داخلی و خارجی پاسخ گفت و مهمترین مواضع خود را در قبال مسائل داخلی و بینالمللی تشریح کرد. در ادامه بخشی از پرسشهای مطرحشده از جانب خبرگزاریهای مختلف و پاسخهای آقای خاتمی را به آنها به نقل از روزنامهی اطلاعات به تاریخ ۶ خرداد ۷۶ میخوانید:
[رابطه با آمریکا]
[در پاسخ به سیانان در زمینهی احتمال بهبود روابط ایران و آمریکا:] در این مورد باید بگویم که منشأ تیرگی این روابط، خود آمریکاست. متاسفیم که همواره سیاستهای آمریکا در موضوع دشمنی با ما و انقلاب ما، انقلاب ما و منافع ملی ما بوده است. استقلال ما نتیجهی بزرگ انقلاب ما بوده و ما این دستاورد گرانسنگ را به هیچ قیمت از دست نخواهیم داد.
اساس رابطهی ما با کشورهای جهان تکیه بر استقلال و منافع ملیمان است و تا روزی که آمریکا روابط خود را بر اساس لطمه به استقلال و منافع ملی ما استوار کند، این رابطه برقرار نخواهد شد. ما سیاست آمرانه و سلطهطلبانه را نمیپذیریم. هرگونه تغییر سیاست در زمینهی روابط با آمریکا منوط به تغییر سیاست آمریکا در قبال انقلاب و ایران است که ما متاسفانه نشانههایی از چنین تغییرهایی در سیاست آمریکا مشاهده نمیکنیم.
خبرنگار سیانان: ۲۰ میلیون نفر برای ایجاد تغییرهایی در روند سیستم کنونی و تحقق جامعهی مدنی و آزادیهای مدنی به شما رای دادهاند. آیا از این مسئله تعجب نمیکنید؟
پیش از آنکه تعجب کنم، بیشتر افتخار میکنم و به همان اندازه احساس وظیفهی سنگینی دارم. رای ملت ما رای اعتماد به نظام، رهبری و انقلابی است که خود ملت انجام داده و نشانهی این است که با هوشیاری و بیداری در عرصهی تعیین سرنوشت حضور دارند. هماکنون مردم ما در درون نظامی قرار دارند که برای آنها ارزش زیادی دارد و به دست آوردنش برایشان گران تمام شده است و بهسادگی از آن دست برنخواهند داشت.
در نظام ما آزادی و قدرت انتخاب وجود دارد. یکی از دلایل شورانگیز بودن انتخابات اخیر وجود رقابت جدی بود. طبیعتا آنچه که ملت ما و علاقهمندان نظام و انقلاب از میان برنامهها و دیدگاههی ارائهشده از سوی نامزدها انتخاب کردهاند، مورد احترام همه خواهد بود. در عین حال ما به برنامهها و نظرهای رقیبان دیگر احترام میگذاریم و همچنان امکان تبادل نظر و بحث و گفتوگو میان آرای مختلف باقی خواهد ماند.
من به برنامههایی که عرضه داشتهام وفادارم و سعی میکنم از مجاری قانونی و همآهنگی با دستگاههای دیگر، برنامهها را به اجرا درآورم. در یک جمله میتوان گفت که انتخابات ما نوعی مشارکت و انتخاب در درون نظام بود و نه اعتراض به نظام. امیدوارم که همچنان زمینههای مشارکت مردم و قدرت انتخاب آنها حفظ و تقویت شود.
خبرگزاری جمهوری اسلامی: با توجه به استقبال کشورهای اسلامی و عربی از انتخاب شما، چه برنامههایی برای نزدیک کردن ایران به این کشورها پیشبینی شده است؟
همهی ما خواستار توسعه و پیشرفت هستیم و با توجه به اینکه توسعه نیاز به امنیت دارد، بنابراین امنیت منطقهای و بینالمللی برای ما مهم است. توسعه باید از طریق همکاریهای بینالمللی تحقق یابد و زمینههای این همکاری میان ما و این کشورها فراوان است. بنابراین ما خواستار توسعهی روابط با تمامی کشورهای عربی و اسلامی هستیم و همهی تلاش خود را در این راه به کار خواهیم گرفت و مطمئنیم این روابط میتواند با شکیبایی، گفتوگوی مداوم و حسننیت روزبهروز محکمتر شود.
خبرگزاری جمهوری اسلامی: اگر ترکیب هیاترئیسهی مجلس به همین شکل باقی بماند، فکر میکنید میتوانید برنامههای مورد نظر خود را پیش ببرید و آیا کابینهی شما با مشکل مواجه نخواهد شد؟
نظام ما نظام جاافتادهای است و دستگاهها در جایگاه قانونی خود قرار گرفتهاند و در رأس نظام نیز مقام معظم رهبری قرار دارند. چون مبنا بر منطق و مذاکره و بحث است، فکر نمیکنم مشکل اساسی میان دستگاههای مختلف و مخصوصا دولت و مجلس پیش بیاید. مجلس ما، هیاترئیسهی کنونی و تمامی نمایندگان خواستار سربلندی و پیشرفت ایران هستند و یقینا هر دستگاهی در جایگاه قانونی خود مشکلی با دیگر دستگاهها نخواهد داشت. طبعا نظرهای مختلف با بحث، گفتوگو و کارهای کارشناسی قابل حل است و من مشکل مهمی را پیش روی خود نمیبینم.
خبرگزاری چین: برای تعیین کابینهی جدید، خود شما تصمیم میگیرید یا رهبری یا رئیسجمهوری نیز دخالتهایی دارند؟ وزیران خارجه و دفاع شما چه کسانی خواهند بود؟
مطالعات، بررسیها و رایزنیهای خود را برای تعیین کابینه آغاز کردهام و طبیعی است که پس از رسیدن به نتیجه، همآهنگی با رهبر معظم انقلاب به عنوان رأس نظام حتمی است. کابینهای که تعیین میشود به مجلس معرفی خواهد شد و مجلس باید در این زمینه تصمیم بگیرد. کشور ما، کشور بزرگی است و کارهای بزرگی در پیش رو است و برای انجام آنها، به همهی نیروها، اندیشهها و تجربهها نیازمندیم. ما امیدواریم بتوانیم از همهی نیروها و تجربهها در ادارهی کشور استفاده کنیم.
ایراننیوز: با توجه به رای ۲۰ میلیونی مردم به شما، تحلیلگران معتقدند که مردم به آزادیهای مدنی مطرحشده در برنامههای شما رای دادهاند. برای اجرای این برنامهها چه پیشبینیهایی کردهاید؟
من معتقدم مردم در درجه اول به نظامشان، استقلال میهنشان و انقلابشان رای دادهاند. همچنانکه در برنامههای انتخاباتی خود گفتهام، پس از طی دوران دفاع مقدس و دوران موفق سازندگی، امروز بیش از پیش به مرحلهی ثبات و تثبیت نظام جمهوری اسلامی رسیدهایم و این بهترین موقعیت و مناسبترین فرصت برای تثبیت پایههای جامعهی مدنی در چارچوب قانون اساسی و بسط و تعمیق جامعهی مدنی است.
استقرار هرچه بیشتر نظام بر پایهی قانون اساسی، برنامهای است که با هدایت رهبر معظم انقلاب و با حمایت من اجرا خواهد شد تا انشاءالله با مشارکت مردم و استفاده از دستاورها، هر لحظه به سوی پیشرفت و توسعهی بیشتر گام برداریم.
[در پاسخ به نقش آقای هاشمی رفسنجانی پس از پایان دوران ریاستجمهوریشان:] جناب آقای هاشمی رفسنجانی از برجستهترین چهرههای انقلاب است و این مقام معنوی بالا در هر کجا که باشد، برای ما عزیز و محترم است. دولت آینده نیز از نظریهها و تجربههای ایشان استفاده خواهد کرد.
[دربارهی همآهنگی خود با قوای دیگر] از نظر رسمی، رهبری در رأس هستند و رئیسجمهوری مقام دوم است و بحمدالله در نظام مدیریتی کشورمان، «وحدت» حکمفرماست و دستگاههای سهگانهی کشور نیز زیر نظر مقام معظم رهبری و سیاستهایی که ایشان تعیین میکنند، در چارچوب قانون اداره میشود.
[در پاسخ به سوالی یکی از خبرنگاران خارجی در زمینهی مشکلات مردم:] از افتخارات ما این است که بر اساس اسلام نظامی را تجربه میکنیم که انسان دارای حرمت است و در هر جامعهای که بخواهد امنیت برقرار شود، باید همهی آزادیها در یک نظم درست دنبال شود.
به تحقیق، انقلاب اسلامی تنها انقلابی است که فقط پس از گذشت یک سال از پیروزی آن، دارای قانون اساسی شد و همین قانون چارچوب سیاستهای مختلف در زمینههای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و غیره تعیین کرده و این حق را به شهروندان داده است که در این زمینهها و در چارچوب قانون آزاد باشند، به شرطی که مخل ارزشهای انقلاب نباشد.
بنابراین از مهمترین وظایف رئیسجمهوری، اجرای قانون اساسی به جز در مواردی است که به شخص مقام معظم رهبری مرتبط میشود لذا همهی ما به جامعهای قانونی میاندیشیم و دفاع از حقوق و آزادیهای مردم در چارچوب قانون و نیز توقع از مردم که در چارچوب قانون کارهای خود را انجام دهند.
امیدواریم که روز به روز جامعهای قانونیتر داشته باشیم و با حقوق تعریفشدهای که به سوی اعتلای بیشتر پیش میرود. یقینا در چارچوب قانون باید همهی حقوق و آزادیهایی که مردم دارند، رعایت شود. مسئلهی مهم، ایجاد امنیت عمومی در چارچوب قانون است و در همین چارچوب باید از ارزشهای ملت و نیز از حقوق شهروندان دفاع کنیم. شعار ما قانونیتر شدن هرچه بیشتر جامعه است و این انتظاری است که باید از رئیسجمهوری داشت.
آیا در کابینهی شما زنان نیز نقش خواهند داشت؟
خوشبختانه زنان در بعد از انقلاب موقعیت مناسبی به دست آوردهاند و خبرنگاران خارجی میتوانند وضع زنان را در ایران ببینند که انقلاب چه دستاوردهایی داشته است. خوشبختانه زنان بزرگوار ما هرجا که موقعیت مناسبی به دست آوردهاند شایستگی خود را نشان دادهاند.
به لطف خداوند در کشور ما و بر اساس قانون برای حضور زن در صحنههای مختلف جامعه محدودیتی وجود ندارد، البته صرف داشتن حقوق کافی نیست، بلکه باید امکانات را نیز برای استیفای حقوق زنان در اختیارشان قرار داد و کار دولت این است که این امکانات را برای زنان شایسته فراهم آورد. من به توان و شایستگی زن ایرانی اعتقاد دارم و هیچ منعی برای حضور آنان در همهی ردههای مختلف شغلی نمیبینم؛ بنابراین قبول مسئولیتها منوط به توان و شایستگی آنهاست.
مهرداد خدیر طی یادداشتی در روزنامه هم میهن نوشت: مسعود پزشکیان رئیسجمهوری منتخب در یک روز دو بار به دیدار سیدمحمد خاتمی رئیسجمهوری پیشین ایران رفت که هرچند در اخبار ساعت ۱۴ شبکه اول سیما از او بهعنوان رئیس دولتهای هفتم و هشتم یاد شد اما عنوانی که با آن شناخته است و قامت او را میبرازَد، رهبری جبهۀ اصلاحات است.
همان جبهۀ سیاسی که پیش از اعلام اسامی تأییدشده برای رقابت ریاستجمهوری اعلام کرد «تنها در صورتی در انتخابات شرکت خواهد کرد که یک، دو یا هر سه چهرۀ ثبتنام کرده تأیید شوند و اگر بیش از یک نفر بود بر سر فرد واحد تصمیم خواهند گرفت.»

در آن بیانیه تصریح شده بود از هیچ نامزد دیگری حمایت نخواهند کرد و این به معنی آن بود که حمایت از علی لاریجانی یا نامزدی غیر سه چهره به سبک پشتیبانی از حسن روحانی در سالهای ۹۲ و ۹۶ منتفی است. شگفتانه این بود که نام مسعود پزشکیان هم در میان تأییدشدگان بود و اگرچه از دو نامزد دیگر – اسحاق جهانگیری و عباس آخوندی- خبری نبود اما علی لاریجانی را هم برای دومین بار متوالی تأیید نکردند و حالا حجت بر جبهۀ اصلاحات تمام شده بود و باید تمامقد وارد صحنه میشد و شد و بازی را در دو مرحله برد.
این در حالی بود که کمتر کسی حدس میزد در مشارکت ۴۰ درصدی هم اصلاحطلبان بختی داشته باشند اما این اتفاق در مرحلۀ اول رخ داد و با جذب بخشی از قهرکردهها و تحریمیها مسعود پزشکیان به پیروزی رسید.
نه به این خاطر که او وزیر دولت سیدمحمد خاتمی در سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ بوده که چون نامزد جبهۀ اصلاحات ایران بود – هرچند هر گونه تعلق حزبی خود را انکار میکرد- نگاهها بار دیگر به رئیسجمهوری پیشین ایران دوخته شد که با صدایی گرفته و چهرهای خسته مردم را به مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری دعوت کرد و نیمۀ تیر سیاستمدارِ حالا ۸۱ساله با سیمایی شاداب رأی خود به دکتر پزشکیان را در حسینیۀ جماران به صندوق انداخت. دیدار رئیسجمهوری منتخب با رئیسجمهوری پیشین یا رئیس سابق خود در وضعیت عادی طبعاً امری عادی است خاصه اینکه از جانب جبهۀ اصلاحات هم حمایت میشد اما آنچه به این دیدار رنگ و بوی خاص داده ناشی از اموری دیگر است:
یکی اینکه از ۱۵ سال قبل و در پی انتخابات پرماجرای سال ۱۳۸۸ میان خاتمی و اندرونی قدرت فاصله و گسست افتاد و هر چه کوشید بهبود نیافت در حالیکه در سال ۹۰ تکرأی خود را در دماوند به صندوق انداخت و اگرچه آماج طعن و گاهی لعن هم قرار گرفت اما میوۀ آن را در سال ۹۲ چید که با حمایت از یک چهرۀ اعتدالگرا صحنه را تغییر داد.
چک سفید خاتمی به روحانی بدون اخذ امتیاز و تغییر مناسبات بعد از خروج ترامپ از برجام و سلسله حوادث سالهای ۹۶ و ۹۸ و ۱۴۰۱ به زیان سرمایۀ اجتماعی اصلاحطلبان تمام شد و خاتمی را به این نتیجه رساند که از اعتبار خود برای ساختاری که احساس میکرد از اهداف اولیه دور شده بیش از این هزینه نکند خاصه اینکه پشتیبانی نیمبند و مبهم از نامزدی عبدالناصر همتی در انتخابات ۱۴۰۰ نه مانع پروژۀ خالصسازی شد و نه به احیای سرمایۀ اجتماعی اصلاحطلبان مدد رساند.
در این سالها انتشار تصویر رئیسجمهوری پیشین هم ممنوع بود و اگرچه در اوایل دولت روحانی گشایشهایی حاصل شد ولی در مراسم تحلیف او چه در سال ۹۲ و چه ۹۶ از خاتمی دعوت نشد یا امکان حضور او فراهم نیامد.
شگفتا که رسانهها در نشر تصویر نتانیاهو منعی نداشتند اما خاتمی ممنوعالتصویر شده بود و همین میان نسل تازه با او فاصله انداخت. هرچند که در فرهنگ ایرانی این گونه محدودیتها نوعی اسطورهسازی در پی دارد و در نگاهی کلانتر به زیان او تمام نشد.
مهمتر از همۀ اینها اما این بود که درست ۴ ماه قبل در ۱۶ اسفند ۱۴۰۲ سیدمحمد خاتمی برای اولین بار اعلام کرد در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت نکرده و این به معنی تغییر راهبرد او بود و تصور میشد اگر قرار بر تجدیدنظر باشد این اتفاق در سال ۱۴۰۴ رخ میدهد یا به عکس بر او سختتر خواهند گرفت.
هیچکس اما پیشبینی نمیکرد که سانحۀ سقوط بالگرد حامل رئیسجمهوری – سیدابراهیم رئیسی – در بعدازظهر ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ فضای سیاسی را چنان دستخوش تغییر کند که به یک اصلاحطلب اجازۀ شرکت در انتخابات ریاستجمهوری بدهند و خاتمی هم از او حمایت کند و بدین ترتیب طی ۴ ماه داستانی دیگر را شاهد باشیم.
۱۶اسفند ۱۴۰۲ خاتمی به صراحت اعلام کرده بود: «این بندۀ کوچک خدا همیشه بر انتخابات و اهمیت آن تاکید داشته است و دارد و راه خیرخواهانه اصلاح وضع نگرانکننده کشور را اثربخش کردن نهاد انتخابات میداند. من آنچه را که برای بهبود وضع و در جهت منافع ملت و کشور و حتی حکومت به نظرم میآمده است تاکنون گفتهام و پیشنهاد کردهام امّا متأسفانه به آن اعتنایی نشده است. این بار تصمیم گرفتم که اگر نمیتوانم کاری برای مردم بکنم همراه و همنوا با خیل ناراضیانی باشم که در عمق وجودشان بر این باورند که اگر راه نجاتی باشد راه اصلاح امور است.
آگاهانه و صادقانه رأی ندادم تا به هیچکس دروغ نگفته باشم. بدون اینکه با انتخابات معنادار به عنوان منشأ تقویت قدرت و حاکمیت ملت و امنیت ملی و ترمیم اعتماد همگانی، مخالف باشم و بدون اینکه با رأی دادن مردم مخالفت کنم، رأی ندادن را در شرایط نامطلوب کنونی وجه دیگری از رأی دادن در وضعیت حتی نسبتاً مطلوب انتخابات میدانم، به این امید که با رأی ندادن در این شرایط اعتماد آسیبدیده مردم از حکومت و جریانهای سیاسی از جمله اصلاحطلبی (که دامنهاش گستردهتر از دائره اصلاحطلبان رسمی است) تا حدی ترمیم شود.
نیاز حیاتی امروز کشور بازگرداندن سرمایه اجتماعی و حرکت به سوی نوعی مصالحه میان حاکمیت و مردم برای نجات کشور از تهدیدها و بحرانها و برداشتن گامهای جدی برای ورود به وضعی است که در آن ثبات و امنیت پایدار و پیشرفت همهجانبه کشور و آزادی و رفاه و بهبودی معیشت همه طبقات مردم و عزّت ملی و بینالمللی ایران عزیز تامین شود.»
برای آنکه بدانیم نقشآفرینی خاتمی در انتخابات اخیر تا چه حد خشم اصولگرایی رادیکال را برانگیخته و دو دیدار رئیسجمهوری منتخب با او را برنمیتابند نوشتۀ روزنامۀ کیهان که به خاتمیستیزی شهره است گویاست: «آقای پزشکیان پس از پیروزی در انتخابات گفت: «قدردان وسعت نظر و گرهگشای مقام معظم رهبری هستم که در این انتخابات عرصه را برای مشارکت و رقابت و سلامت و نقشآفرینی بیشتر گشودند. اینکه رأیها درست خوانده شد، به لطف مقام معظم رهبری بود. این هدایتی بود که رهبری داشتند، اگر به خاطر ایشان نبود، فکر نکنم اسم ما از این صندوقها بیرون میآمد.»
در اینکه رهبری، پاسدار رأی مردم و سلامت انتخابات هستند، تردیدی نیست. اما جفا و کملطفی است که القا شود متولیان انتخابات، امانتدار رای مردم نیستند. در سلامت انتخابات همین بس که بارها نامزدهای رقیب هم، در عین ناباوری پیروز شدهاند و نتیجه، در موارد متعدد قابلپیشبینی نبوده است.
البته نگرانی آقای پزشکیان، یک مابهازای واقعی دارد و آن کسانی مانند خاتمی هستند که سال۱۳۸۸ هماهنگ با نقشه آمریکا و انگلیس و اسرائیل، در مقابل ۲۴/۵میلیون رای اکثریت ملت، سر به آشوب گذاشتند و کشور را گرفتار دودستگی و سپس تحریمهای گسترده دشمنانی کردند که از دیدن دودستگی، جرأت پیدا کرده بودند.
آقای پزشکیان طی سه روز گذشته دو بار با خاتمی ملاقات کرد. یعنی همان کسی که اگر بازیگری او و موسوی در نقشه آمریکایی- صهیونیستی پیش میرفت، نه اثری از امنیت و ثبات کشور باقی مانده بود و نه انتخابات، که آقای پزشکیان یا هرکس دیگر بخواهد انتخاب شود.
خیرخواهانه باید به آقای پزشکیان یادآور شد که امثال خاتمی به شهادت گذشتهشان، خیرخواه او و هیچکس دیگری نیستند. بنابراین، باید فاصله ایمنی لازم را با آنها حفظ کرد و این جدای از این نکته مهم است که رئیسجمهور در مراوداتش نباید خود را وامدار کسی یا کسانی نشان بدهد. رئیسجمهور فقط وامدار مردم و نظام است. »
جملۀ آخر در حالی است که مسعود پزشکیان را بهرغم تمام سوابق انقلابی و زیست مسلمانی از آنچه «جبهۀ انقلاب» میخواندند جدا میدانستند و انگار انتخابات ریاستجمهوری به صحنۀ تقابل ۴ نامزد انقلابی با پزشکیان و پورمحمدی بدل شده و همین که دبیر جامعۀ روحانیت مبارز با سابقۀ معاونت وزارت اطلاعات و وزارت کشور و دادگستری را هم از جبهۀ انقلاب بیرون گذاشته بودند خود به تنهایی کفایت میکرد تا نشان دهند مرزبندیشان تا چه حد بیپایه است مگر آنکه به این سبب بدانیم که ائتلاف اصولگرایی در هر دوره با یک نام ظاهر میشود و حالا که اصولگرایی سنتی بوی «نا» گرفته و در غیاب ضلع اصولگرایی از نوع احمدینژاد ناچار به رقابت دو ضلع نواصولگرایی (قالیباف) و اصولگرایی رادیکال (جلیلی) تن دادند و دو نفر هم مأمور شدند تا پروژۀ احمدینژاد در سال ۸۸ را شبیهسازی کنند و بگویند پزشکیان درصدد تشکیل دولت سوم روحانی است.
چرا؟ چون دو سوی او «جوادِین» قرار گرفته بودند: جواد ظریف وزیر خارجه و جواد آذریجهرمی وزیر ارتباطات دولت روحانی و این در حالی بود که از دولت روحانی سه سال میگذشت و پزشکیان با آن صنمی نداشت و اتفاقاً اگر بنا بر دولت سوم میبود دولت سوم خاتمی متناسبتر مینمود.
این اشارات برای آن است که بگوییم از قضا سرکنگبین صفرا فزود و راهبرد رقبای پزشکیان که با ادبیاتی زننده و گاه چندشآور بر زبان دو مدعی – علیرضا زاکانی و قاضیزاده هاشمی- مینشست پزشکیان را ناچار کرد به خاتمی اشاره کند و حتی در مناظرۀ آخر به صراحت گفت: مردم! زمان خاتمی وضع شما بهتر بود یا سه سال دولت آقای رئیسی؟
بدین ترتیب نام خاتمی بارها و بارها در مناظرهها مطرح شد و رئیسجمهوری پیشین که طی ۱۵ سال تمام تلاشها برای راندن و حذف او صورت گرفت در کانون توجه نشست. شاید تنها در خرداد ۱۴۰۰ خاتمی نتوانست در انتخاباتی اثر بگذارد وگرنه در غالب انتخابات قبل از آن یا بازیگردان بوده یا به قهر و آشتی رویکرد او توجه شده است.
درست است که در سال ۱۳۷۲ و با رأی اعتراضی استان کردستان به احمد توکلی انگاره برگزاری انتخابات در ایران که اجماع بر سر یک نفر و چیدن رقبایی غیر جدی گرداگرد او بود ترک برداشت اما از سال۱۳۷۶ و با ورود سیدمحمد خاتمی انتخابات ریاستجمهوری به مسیری دیگر افتاد. دوم خرداد خاتمی در حالی پیروز شد که ۵ سال قبل از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کناره گرفته و تنها مشاور فرهنگی رئیسجمهور وقت – هاشمیرفسنجانی – به حساب میآمد و تصور نمیشد با شخصیت فرهنگی و روشنفکری تودهها را جذب کند.
به عبارت دیگر با منتفی شدن نامزدی میرحسین موسوی تصور میشد خاتمی تنور را گرم خواهد کرد اما نانی که از آن بیرون میآید باب میل نهادهای قدرت خواهد بود که بعد از درگذشت رهبر فقید انقلاب بافتار و ساختار آنان از جناح چپ فاصله گرفته بود.
خاتمی اما با ۲۰ میلیون رأی رئیسجمهور شد و دو سال بعد در بهمن ۱۳۷۸ مجلس ششم هم به دست اصلاحطلبان افتاد. از انتخابات شوراها صرف نظر میکنم تا بحث مطول نشود. در سال ۱۳۸۰ چارهای جز تأیید رئیسجمهور مستقر نبود منتها نامزدهای بیشتری تأیید شدند تا از رئیسجمهوری ۲۰ میلیونی خاتمی با ۱۰ میلیون رأی بسازند منتها آرای او نهتنها کم نشد که به ۲۲ میلیون رسید.
طاقت اصولگرایان طاق شده بود و برای مجلس بعدی دست به ردصلاحیت گسترده زدند. درست است که در نهایت به برگزاری انتخابات تن دادند اما چند ماه درگیر انتقاد و تهدید او بودند.
در سال ۸۴ نامزد اصلاحات پیروز نشد اما فضایی که در دوران اصلاحات طی ۸ سال ایجاد شده بود به محمود احمدینژاد جسارت داد بر شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی بشورد وسازی جدا کوک کند. ۴ سال بعد خاتمی عزم ریاستجمهوری کرد اما منصرف شد و میرحسین موسوی را به صحنه فرستاد و به خاطر همین او را مسئول اتفاقات بعد و حتی مواضع آخرین نخستوزیر ایران میدانند درحالیکه خاتمی وزیر موسوی بود و رئیس او نه آنکه گوش به فرمان و توصیه او داشته باشد.
دو سال بعد با تک رأی در دماوند و چنان که اشاره شد اثر گذاشت. طعنهها را به جان خرید تا رشتهها نگسلد و در ۹۲ اثرگذاری او با واداشتن محمدرضا عارف معاون اول دولت دوم اصلاحات به کنارهگیری رخ نمود چراکه فضای انتخابات به دوقطبی بر سر پرونده هستهای بدل شد و روحانی مرد این میدان بود که یک بار توافق سعدآباد را به سامان رسانده بود.
دو سال بعد باز خاتمی بود که با «تَکرار» مشهور برای تغییر ترکیب مجلسین شورا و خبرگان کوشید و مصباح یزدی و محمد یزدی با آن تَکرار از دایره بیرون افتادند تا جبران ردصلاحیت سیدحسن خمینی باشد. اگرچه هاشمیرفسنجانی نتوانست باز بر کرسی ریاست خبرگان بنشیند اما مجلس شورای اسلامی هم دستخوش تغییر شد و اینجا هم باز نشد که عارف را بر کرسی ریاست بنشانند.
سال ۹۶ هم باز خاتمی بود که با حمایت دوباره از روحانی مانع انتخاب مرحوم رئیسی شد و در ۱۴۰۰ اگرچه رأی داد اما اشارات صریحی به همتی نداشت و فضای سیاسی کشور در پی وقایع سال ۹۸ کاملاً تغییر یافته و با خروج ترامپ از برجام و فیلترینگ دولت روحانی در مخمصه افتاده و سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان به شدت آسیب دیده بود.
اتفاقات پاییز ۱۴۰۱ خاتمی را به این نتیجه رساند که مانع تبدیل اصلاحات به اقلیت شود و در تصمیمی متفاوت با بیانیه موسوم به روزنهگشایی رأی نداد و این بار با رأی ندادن اثر گذاشت. ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ اما در شمال شرقی ایران و در ورزقان اتفاقی رخ داد که تا سالها دربارۀ آن خواهند نوشت و عجالتاً فضای سیاسی کشور را گشود و به تعبیر احمد زیدآبادی پس از سوءالقضا، حُسنالقضا فرارسید و ناگهان اصلاحطلبان مجال شرکت در انتخابات را یافتند.
مسعود پزشکیان در حالی انتخاب شد که فضای تحریم سنگین بود و وعدههای پوچ و پوک و اغواگر برخی نامزدها آنچنان که بیم رویگردانی از نامزد مورد نظر خاتمی را در دلهایی انداخته بود اما این بار هم باز انتخابات با نام خاتمی عجین شد. چندان که صداوسیما تابو شکست و پذیرفت که او میتواند در هر انتخاباتی اثر بگذارد. در غالب موارد ایجابی و گاهی هم چون اسفند گذشته سلبی و حالا یکی باید به کیهان یادآوری کند اگر خاتمی نبود نرخ مشارکت به زیر ۲۵ درصد فرومیکاست و باید شاکر باشند نه شاکی.
متقابلاً خاتمی و دوستان او هم متوجه هستند که بدون تدابیری در سطوح عالی این امکان فراهم نمیشد و به جای تکرار کلیشههای ادبیات سابق در دو طرف باید بر موازنه و آشتی تاکید کرد چراکه به قول بابا طاهر: چه خوش بیمهربانی هر دو سر بی…
خلیج فارس: انتشار تصاویری از خانه مسعود پزشکیان رئیس جمهوری منتخب، به هنگام میزبانی از سیدمحمد خاتمی، با واکنش های گوناگونی از سوی کاربران توییتر روبه رو شد.
به گزارش خلیج فارس، پزشکیان طی روزهای اخیر در دفتری که در نهاد ریاست جمهوری در اختیار وی قرار گرفته، میزبان مقامات و چهره های سیاسی است که برای تبریک می آیند، اما دیدار خاتمی با وی در منزلش برگزار شد.
از نگاه کاربران توییتر چند موضوع در عکس های خانه پزشکیان بیش از هر چیز قابل توجه هستند.
ابتدا مبل های قدیمی که در عکس ها دیده می شوند. هم مبل ها قدیمی به نظر می رسند هم شکل و رنگ و مدل آنها با انتقادات طنزآمیز کاربران روبه رو شد.
موضوع دیگر ، رنگ جوراب های کرم سیدمحمد خاتمی رئیس جمهوری سابق است که با لباس او ست و هماهنگ شده است.
همچنین عکس ها نشان می دهد برای خاتمی در فنجان شیشه ای اما برای پزشکیان در لیوان شیشه ای چای ریخته شده است.
تفاوت فنجان و لیوان به هنگام پذیرایی هم سوژه اعضای توییتر شده است.
برخی کاربران توییتر هم به کاپشن پوشیدن مسعود پزشکیان در خانه اشاره کرده اند.
نیما در توییتر نوشت : تو خونه هم کاپشن میپوشه!!!!
کاربری به نام ” خانوم کوچولوی قدرتمند” هم توییت کرد: پزشکیان تو خونه اش هم کاپشن میپوشه! بعد اون جوراب های خاتمی چیه؟
کاربر دیگری هم نوشت: “بهش میخوره کولر رو هم خاموش کنه و کنترل تلویزیون رو هم دستش خودش باشه”
یک عضو توییتر به نام “Anne_sherly” نوشت: الان لابد باید بگیم؛ آخی، عزیزم چه ساده زیست و گوگولی!
دیگر واکنش ها در توییتر:
– سید محمد خاتمی به همان سبک که به دیدن حسن روحانی در منزل وی رفت به دیدن مسعود پزشکیان رفت.
– شهاب: پزشکیان بعنوان رییس جمهور در نوع لباس پوشیدن باید تجدید نظری بکنه…
– پزشکیان از اون آدم هاییه که برای خودش در لیوان بزرگ چای ریخته و برای میهمان در فنجان
– بيلي بوچر : چقدر خونش مثل مردم عاديه. دمش گرم
– RazNaz : جوراب اقای خاتمی🙂↕️
– فرهاد : قشنگ معلومه این خونه زن نداره، آخه این چه مبلیه؟
شبیه کروسانه
– Sina : مبل نیست شیرینی دانمارکیه 😂
– کوریگان : جوراب خاتمی از خونه پزشکیان گرونتره:)))
– F.k : چرا خاتمی جوراب رنگ پا پوشیده
– خونه ساده و با صفا
– mone: از گوشه گوشه ی تصویر سم میزنه بیرون…جوراب پاریزین…کاپشن..مبلای زشت
– Fatemeh vallinia : عجب فرشهای قشنگی
– Dark Ninja : خاتمی چرا جوراب رنگ پا پوشیده؟ 🤐💀
– شیخ ســـــــــو علی بینا : بابا این کاپشن را دیگه حداقل توی خونه در بیار
– Shabaviz S : این چه مبل زشتیه واقعا ؟یه دو دقیقه هم اون کاپشن … رو دربیار
– A Girl Has No Names : ارزشی ها راجع به جورابای خاتمی چیزی نساختند هنوز؟
– ترمیناتور : بابا شلوغش نکنید خاتمی پارازین نپوشیده جوراب معمول قهوهای رنگ پوشیده
– یَلدا : مرد، شریف ،نجیب…
– حاجی این مبلا تو یه لیگ دیگن اصلا
جزو اولویتامه 😂😂😂
– چرا کاپشن میپوشه 😂😂
– جوراب خاتمی😐😐😐😐😐
– جوراب خاتمی چرا اینجوریه=))))))
– خوشم مياد اقاى خاتمى از روحانيون خوشتيپ هستش و رنگهاى خاصى ميپوشه 🫠اماجورابشو دوست نداشتم
– مام باور میکنیم خونه ای ک توش زندگی میکنی همینه:)
– ولی ببینید اون مبل ها ،سلیقه ی یک کدی اصیله :)))
– کاش یکی از مبل فروشی های خوب، یه دست هفت نفره ی شیک با میز نهار خوری اش بفرسته براش
– جورابای خاتمی به دقت بیشتری نیاز داره، توجه کنید
– مثل مردم عادی زندگی کردن فضیلت نیست و باعث نمیشود که فکر کنیم خیلی شایسته است. بماند که خانه این آقا در تبریز است و این خانه صرفا محل اقامتش در تهران است.
– قشنگ معلومه این خونه زن نداره، آخه این چه مبلیه؟
شبیه کروسانه
– – الله الله از زیبایی فرش تبريز
– #فرش سنندج
– تنها وجه چشم نواز خونه
– اون مبلها 🤦🏻♂️
– بیاین دنگ بذاریم بدیم کاناپه ها رو عوض کنه
– آقای پزشکیان ولی اگه چشم بسته هم مبل میخریدی نباید نتیجهش این میشد 🚶🏻♀️
-اون تابلو که با مبل زیرش قرینه نیست🤦🏼♀️🤦🏼♀️
– یکی یه دست لیوان بگیره ببره
– فرق چای خوردن یک یزدی و یک ترک
– خونه ساده و با صفا
منبع: عصرایران
خلیج فارس: در پی انتخاب دکتر مسعود پزشکیان به عنوان رئیس جمهوری اسلامی ایران از سوی ملت ایران، حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی امشب با وی دیدار و گفتگو کرد. در این دیدار رئیس دولت اصلاحات ضمن تبریک به پزشکیان به خاطر کسب رأی مردم، توفیق وی در مسئولیت سنگین و دشوار ریاست جمهوری را از خداوند مسألت کرد.
