خلیج فارس:قیمت نفت پس از حمله ایران به پایگاه آمریکا در قطر کاهش یافت.
منبع:تابناک
خلیج فارس: محمد مهاجری فعال سیاسی اصولگرا در مطلبی با عنوان «آقای بابک زنجانی! ما را ببخش؛ اشتباه کردیم» در کانال تلگرامی خود نوشت: امروز در یکی از روزنامه های جناح خودمان خواندم که شما با پذیرفتن مدیرعاملی ۲۵شرکت، پای به عرصه خدمت گذاشتهاید و قرار است در عرصه حمل و نقل مملکت کاری کنید کارستان.
یک جوری هم خبررا نوشته بودند که گویی شما قدم بر دیدگان ملت گذاشته اید و ما مردم بی چشم رو و ناسپاس،قدر شما را ندانستهایم.
سالها بود زبانم لال، اسم شما را در کنار مفسدان اقتصادی می دیدیم اما حالا می فهمیم چه اشتباه بزرگی کردهایم. آخر می دانی آقابابک؟! خیلی هم تقصیر ما نیست. ما این حرفها را از مسئولان رسمی میشنیدیم و صداوسیما و روزنامه ها هم نامردانه حرفهای نامربوط به شما را یک کلاغ چهل کلاغ می کردند!
حیف که دیر شد اما خوشحالم که دیرتر از این نفهمیدیم که هرچه گفته بودند دروغ بود. وقتی شما از حکم اعدام رهیدید و 20سال زندان هم به نصف تقلیل یافت باید خوشحال می شدیم. همین الان هم از اینکه چندسالی را در زندان بودهاید از شما خجالت میکشیم.
به ما نگفته بودند شما سلطان دور زدن تحریم هستید . به ما نگفته بودند که شما توان آن را دارید نفت را سه سوت در اقصی نقاط عالم بفروشید و پولش را بیاورید؛ به ما نگفته بودند حتی وقتی در زندان هستید می توانید بزرگترین کارتل تجاری ایران باشید؛ در باره شما حرفهای دیگری زده بودند که شرمم می آید تکرارش کنم.
خب. حالا که سرفرازانه آمده اید باید تبریک بگوییم. حوشبختانه روزنامه ای که سالهای طولانی است ادعای ضدیت با فساد دارد، اصلا از شما بد نمیگوید. سکوتی همراه با رضایت و خوشحالی دارد. بعضی چهره های سیاسی که همه ژست شان این بود که به باندهای فساد فحش بدهند خفقان گرفتند؛ حتی افرادی که با افشاگری در باره فساد برای خودشان مغازه دونبش باز کرده بودند، به گوشه ای خزیده اند. پس معنایش این است که همه شرمنده شما هستند و چون خجالت می کشند از شما عذر بخواهند، به سکوت برگزار میکنند.حتی یک امامجمعه هم به کنایه حرفی نگفت.
ببخشید ما را. اصلا به ما چه که الان شما چگونه میتوانید در اوج تحریمها، دهها هواپیما و هزاران کامیون و تاکسی و اتوبوس یرقی وارد کشور کنید؟ حتما پشتپرده بازیهای پنهان هست و ما نمیدانیم.
کاش مجسمهتان را بسازند و در یکی از میادین بزرگ پایتخت نصب کنند و امثال ما نادانها هروقت از مقابلش رد شدیم به ساده لوحی و حماقت مان لعنت بفرستیم و از اینکه مجسمه یک قهرمان ملی را تماشا میکنیم افتخار کنیم.
خلیج فارس:مشاور فرمانده سپاه گفت: سؤال این است که پول فروش نفت ما کجا میرود؟ این پول به حساب نظام جمهوری اسلامی واریز میشود، اما به دلیل تحریمها، امکان جابهجایی آن وجود ندارد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ایسنا؛حجتالاسلام حسین طائب نهم اسفند در سومین دوره کشوری نخبهپروری شهید آیت که در دارالقرآن حضرت ولیعصر(عج) مشهد برگزار شد با بیان اینکه خداوند در قرآن کریم برای داشتن یک زندگی خوب، راهبردهای متعددی را ارائه داده است، اظهار کرد: این راهبردها شامل وظایف فردی و روابط خانوادگی، اجتماعی، سیاسی و بینالمللی میشود. اگر بخواهید در روابط بینالملل موفق باشید، باید به این اصول توجه کنید. خداوند به مؤمنان میفرماید: “ای کسانی که ایمان آوردهاید، صبر کنید و خود را مقاوم سازید.” اگر میخواهید در زندگی شخصی خود موفق شوید، باید به مقاومسازی خود بپردازید.
وی افزود: این مقاومسازی در سه عرصه اصلی مطرح میشود؛ ابتدا مقاومت در برابر مشکلات و مصائب است. برای اینکه قوی باشید، باید در برابر چالشها ایستادگی کنید. دومین مورد اطاعت از اوامر خداوند است. خداوند دستوراتی مانند نماز و روزه را به ما داده است. روزهداری به معنای خودداری از برخی لذتها برای تقویت بندگی و اطاعت از خداست. سومین آن نیز ترک معصیت است. یعنی لذتی که در نافرمانی خدا وجود دارد، نباید شما را فریب دهد. باید در برابر لذتهای نامشروع مقاومت و لذتهای مشروع را انتخاب کنید.
مشاور فرمانده سپاه با بیان اینکه باید پس از مقاومسازی فردی، به تشکیل جبهه مقاومت اجتماعی بپردازید، عنوان کرد: دور هم جمع شوید و یک شبکه اجتماعی مقاوم ایجاد کنید. ارتباطات خود را گسترش دهید و بر موانع پیش رو غلبه کنید. قرآن میفرماید که باید روابط خود را توسعه دهید و با رعایت اصول اجتماعی، به گسترش ارتباطات بپردازید. اگر این مراحل را دنبال کنید، خداوند به شما رستگاری و موفقیت در زندگی عطا خواهد کرد.
طائب با بیان اینکه وضعیت کشور ما در نظم جدید جهانی، تحت تاثیر تقابلهای فزاینده میان قدرتهای بزرگ، در حال تغییر و تحول است، گفت: اکنون فاصلهها در عرصه جهانی بیشتر میشود و آمریکا در آستانه دویست و پنجاهمین سالگرد استقلال خود از بریتانیا قرار دارد. این استقلال که در سال ۱۷۷۶ به وقوع پیوست، با بیانیهای تحت عنوان “بیانیه استقلال” همراه بود که ارزشهای آمریکایی را تبیین میکرد. آمریکا به تدریج ارزشهایی چون آزادی، خوشبختی و حقوق بشر را به قانون اساسی خود اضافه کرد. این ارزشها بر پایه ده عنصر اصلی استوار بودند که شامل علم، ثروت، تقید مذهبی، استقلال و آزادی میشد.
وی ادامه داد: آمریکاییها در آن زمان اعلام کردند که با سه قدرت نظامی، اقتصادی و تبلیغاتی، ارزشهای خود را جهانی خواهند کرد. این روند تا سال ۱۹۱۷ ادامه داشت و با ظهور جمهوریهای مارکسیستی، رقابت جدیدی شکل گرفت. در این میان، جنگهای جهانی اول و دوم زمینهساز تحولات عمدهای در نظام جهانی شدند. پس از فروپاشی دولت عثمانی، ارزشهای اسلامی به حاشیه رانده شد و قدرتهای بزرگ مانند آمریکا و شوروی به رقابت پرداختند.
رئیس سابق اطلاعات سپاه اضافه کرد: این رقابت به دوقطبی شدن جهان منجر شد؛ بلوک غرب با ارزشهای لیبرالیسم و کاپیتالیسم در برابر بلوک شرق با مکتب مارکسیستی و اقتصاد سوسیالیستی قرار گرفت. در سال ۱۹۴۸، تأسیس اسرائیل و تقسیم سرزمین فلسطین، نقطه عطفی در این تحولات بود. کشورهای اسلامی که به دنبال احیای ارزشهای خود بودند، به سازمان ملل پیوستند، اما ارزشهای اسلامی در این نظم جدید جایی نداشت. به این ترتیب، تقابل میان ارزشهای آمریکایی و اسلامی همچنان ادامه یافت و کشور ما نیز در این میان در تلاش است تا هویتی مستقل و پایدار را در برابر چالشهای جهانی حفظ کند.
جمهوری اسلامی؛ محور سوم در نظام دوقطبی جهان
طائب با بیان اینکه در این میان، مردم ایران به دنبال سیاست «نه شرقی، نه غربی» بودند و میخواستند که کشورشان به عنوان محور سوم مطرح شود، افزود: این حرکت ارزشهای اسلامی را دوباره زنده کرد و به دنبال آن، دو قطب جهانی به جنگ و کودتا علیه ایران روی آوردند تا مانع از شکلگیری دوباره قدرت اسلام شوند. آمریکا در سال ۱۳۲۰ به ایران وارد شد و کودتای ۲۸ مرداد را رقم زد. در سال ۱۳۵۱، تعداد مستشاران آمریکایی در ایران به ۳۵ هزار نفر رسید. حقوق این مستشاران از کارمندان ایرانی بیشتر بود و تمامی این هزینهها بر دوش دولت ایران قرار داشت. به علاوه فشارهای زیادی به صنعت نفت ایران وارد میشد و صادرات نفت بسیار افت کرد. این تحولات نشاندهنده تلاشهای آمریکا برای کنترل و تضعیف موقعیت ایران در منطقه بود.
وی با اشاره به فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱، بیان کرد: آن زمان رئیسجمهور وقت ایالات متحده اعلام کرد که قرن بیست و یکم را به عنوان قرن آمریکایی میشناسد. آمریکاییها پس از ۵۰ سال قانون امنیت ملی خود را تغییر دادند و استراتژی جدیدی برای قرن ۲۱ تدوین کردند. هدف آنها این بود که در دویست و پنجاهمین سالگرد تأسیس ایالات متحده، چالشهایشان را حل کنند و به عنوان کدخدای دهکده جهانی مطرح شوند.
مشاور فرمانده سپاه ادامه داد: اکنون وضعیت نظم جهانی به گونهای است که آمریکاییها در گزارشهای ۲۰۲۰ پیشبینی کرده بودند که روند آنها در سال ۲۰۲۵ نزولی خواهد بود. آنها به دنبال تضعیف چین، روسیه و ایران هستند. در این راستا، اوکراین به عنوان یک مثال بارز مطرح است. در سال ۲۰۰۴، آمریکا بیش از پنج میلیارد دلار در اوکراین هزینه کرد تا این کشور را به سمت غرب سوق دهد و انقلاب رنگی را راهاندازی کرد. اما پس از گذشت یک دهه، در سال ۲۰۱۴ روسها به اوکراین حمله و سه منطقه آن را به خاک خود ملحق کردند.
طائب اضافه کرد: حالا با ورود ترامپ به صحنه، اوکراین دیگر از حمایت مستقیم ایالات متحده برخوردار نیست و ترامپ به اروپا میگوید که باید خودشان از اوکراین حمایت کنند. این تغییرات نشاندهنده نوسانات جدی در سیاستهای جهانی و تأثیر آن بر ملتها و اقتصادها است. سازمان بانک جهانی نیز اعلام کرده است که اگر اوکراین بخواهد به حالت قبل برگردد، نیاز به ۱۰ سال هزینه دارد. این وضعیت نشاندهنده چالشهای جدی برای اوکراین و کشورهای مشابه است.
وی با بیان اینکه پس از خروج نیروهای روسی از افغانستان، آمریکاییها به این نتیجه رسیدند که نمیتوانند این منطقه را از طریق جنگ اداره کنند و باید به حمایت از گروههای مذهبی و فرقهای بپردازند، گفت: القاعده که در سال ۱۹۸۸ تأسیس شد، به عنوان یکی از این گروهها مورد حمایت آمریکا قرار گرفت. این حمایت باعث شد که دوگانگی در میان آنها شکل بگیرد. القاعده که به آشفتگی افغانستان و پاکستان دامن زد، در سال ۲۰۰۱ به تهدیدی برای آمریکاییها تبدیل و بهانهای برای حمله به افغانستان شد.
رئیس سابق سازمان اطلاعات سپاه ادامه داد: آمریکاییها به بهانه اینکه القاعده مسئول حملات ۱۱ سپتامبر است و مواد مخدر از افغانستان به بیرون منتقل میکند، به افغانستان لشکرکشی و هزینهای بالغ بر هفت میلیارد دلار را صرف این جنگ کردند. آنها اعلام کردند که ابتدا باید دولت موجود و گروههای طالبان را سرنگون کنند و سپس یک دولت جدید با قدرت نظامی آمریکایی بسازند. با این حال، پس از ۲۰ سال آمریکاییها نتوانستند به هدف خود برسند و در بدترین شرایط افغانستان را ترک کردند و قدرت دوباره به طالبان بازگشت و وضعیت کشت و قاچاق مواد مخدر به مراتب بدتر از زمان ورود آمریکاییها شده بود. اکنون ترامپ معتقد است که دولت افغانستان باید هزینههای باقیمانده را به آمریکا پرداخت کند.
طائب با اشاره به تلاشهای آمریکا برای کاهش تولید نفت ایران، بیان کرد: امروز عربستان روزانه ۱۰.۵ میلیون بشکه نفت خام صادر میکند. پس از وقوع درگیریها در اوکراین، آمریکاییها فشار بیشتری به کشورهای منطقه برای تولید نفت آوردند. عراق نیز ۴.۵ میلیون بشکه نفت صادر میکند، در حالیکه صادرات نفت ایران به ۱.۷۵ میلیون بشکه کاهش یافته است. در گذشته، آمریکاییها با ورود به ایران تولید نفت ما را به ۶۰۶ میلیون بشکه رسانده بودند. ۷۵ درصد درآمدهای نفتی ما از آن آمریکا بود و تنها ۲۵ درصد آن به خودمان میرسید. زمانی که شاه به قدرت رسید، با اصرار و اعتراض توانست این سهم را به ۵۰ درصد افزایش دهد.
وی با اشاره به وضعیت فروش نفت در دولتهای پس از انقلاب، اظهار کرد: در دولت احمدینژاد تولید نفت افزایش یافت. در دولت روحانی، تولید نفت یک میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه بود که پس از مذاکرات با آمریکاییها و امضای برجام، تولید به دو میلیون و ۹۰۰ هزار بشکه و صادرات به ۸۰۰ هزار بشکه رسید. در دولت رئیسی، تولید به سه میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه افزایش پیدا کرد و نیمی از آن صادر میشد و نیمی دیگر به پالایشگاههای داخلی اختصاص مییافت.
مشاور فرمانده سپاه با بیان اینکه در مقایسه با عربستان که جمعیتش یکسوم ماست و عراق که جمعیت کمتری دارد، این آمارها قابل تأمل است، افزود: سؤال این است که پول فروش نفت ما کجا میرود؟ این پول به حساب نظام جمهوری اسلامی واریز میشود، اما به دلیل تحریمها، امکان جابهجایی آن وجود ندارد. ما باید این تحریمها را دور بزنیم و پول را به حسابهای خود در سوئیس، عمان و قطر منتقل کنیم. در واقع، پول نفت ما در بانک مرکزی آمریکا میماند و ابتدا مطالبات خود را برداشت و سپس هزینههای مربوط به سازمان ملل را که در جنگ کویت ایجاد شده بود، تسویه میکند. این وضعیت از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۲۴ ادامه داشته است.
طائب در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه ایران در جنگ با عراق، تعداد زیادی شهید تقدیم کرده است و در نهایت به صلح و آشتی با عراق رسید، چرا ایران حاضر نیست با ایالات متحده به توافق و آشتی برسد؟ عنوان کرد: سابقه درگیری ایران با عراق منحصر به پس از انقلاب اسلامی نیست. پیش از انقلاب، عراق عضو پیمان ورشو و ایران تحت سلطه غرب بود. جنگ به نوعی نتیجه تقابل دوگانگی بین حمایتهای آمریکا از ایران و حمایتهای شوروی از عراق بود. بعد از انقلاب، هر دو قدرت جهانی یعنی روسیه و آمریکا، به حمایت از عراق پرداختند و جنگ ۸ ساله آغاز شد.
وی با بیان اینکه پس از سقوط صدام، ما آتشبس کردیم و در پی احقاق حقوق خود از عراق بودیم، اضافه کرد: این سوال مطرح میشود که برای شکایت و دریافت غرامت باید به کجا مراجعه کنیم؟ دولتها تغییر کردند و آمریکاییها و کشورهای دیگر به سرمایهگذاری در عراق پرداختند تا دولت جدیدی را شکل دهند، اما ما هیچگاه به دنبال جنگ و درگیری نبودهایم و همواره راهبرد ما حسن همجواری بوده است. امروز دیگر با عراق جنگ و خصومت نداریم و برای دریافت غرامت از این کشور باید فرایندهای بینالمللی را طی کنیم. اما عراق اکنون دیگر تهدیدی برای ما محسوب نمیشود. روابط ما با این کشور بر پایه منافع مشترک شکل گرفته و به نظر میرسد که میتواند به نفع هر دو طرف باشد.
برای تعامل با آمریکا، این کشور باید از تهدیدات خود علیه ما بکاهد
رئیس سابق سازمان اطلاعات سپاه با بیان اینکه برای تعامل با آمریکا، این کشور باید منفعتی برای ما ارائه دهد یا از تهدیدات خود بکاهد، گفت: ما نمیتوانیم بدون منافع، با آمریکا آشتی کنیم. در حال حاضر، روابط ما با عراق نهتنها به لحاظ اقتصادی بلکه از نظر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز برای ما سودمند است. عراق تهدیدی برای ما نیست؛ نه سرویسهای جاسوسی این کشور در ایران فعالیت میکنند و نه اقداماتی مانند بمبگذاری که در دوران صدام رایج بود، وجود دارد. روابط ما با عراق امروز به یک همکاری سودمند تبدیل شده و این وضعیت به نفع هر دو کشور است.
طائب ادامه داد: اگر ما بتوانیم روابط خود با عراق را توسعه دهیم و در عین حال طلبهای خود از این کشور را مطرح کنیم، میتوانیم منافع بیشتری به دست آوریم. اما اگر بخواهیم به دلیل این مطالبات، تبادلات اقتصادی و زیارتی خود با کربلا و نجف را متوقف کنیم، منطقی نیست. نباید بگذاریم که عدم دریافت طلبها مانع از همکاریهای اقتصادی و فرهنگی ما با عراق شود. عراق در مجامع بینالمللی گاهی با ما همراه است و گاهی نه، اما در زمینههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی تعاملات خوبی داریم.
وی با بیان اینکه در زمان انقلاب، مردم به دلیل نارضایتیهای اقتصادی و فرهنگی اقدام به انقلاب کردند، گفت: کارتر، رئیسجمهور وقت آمریکا، پیش از انقلاب اعلام کرد که هیچ دوستی چون شاه در ایران ندارد و هیچ کشوری به اندازه ایران با آمریکا هماهنگ نیست. اما پس از فرار شاه و تشکیل جمهوری اسلامی، آمریکاییها به جای به رسمیت شناختن حکومت جدید، سفارت خود را به مرکز جاسوسی تبدیل کردند و در پی تجزیهطلبی و ایجاد درگیری بودند که به گروگانگیری منجر شد. ما در الجزایر با آمریکاییها مذاکره کردیم و به توافقی رسیدیم که شامل تعهداتی از سوی طرفین بود، اما طرف مقابل به تعهدات خود عمل نکرد.
مشاور فرمانده سپاه اضافه کرد: ما در مذاکرات الجزایر به آمریکاییها گفتیم که پولهای ما را بازگردانند، اما هنوز پولهای ما را ندادهاند. اما برای تعامل با این کشور، حداقل باید اطمینان حاصل کنیم که آمریکا تهدیداتی علیه ما ایجاد نکند و شبکههای جاسوسی و انفجاری را در کشور ما به راه نیاندازد. به یاد داشته باشید که وقتی جیسون رضائیان به عنوان سرشبکه آمریکاییها در منطقه دستگیر شد، آمریکا برای تحویل گرفتن او مجبور شد ۱۶ نفر از زندانیان ما را آزاد کند، دو بانک ما را از تحریم خارج کرد و ۱.۷ میلیارد دلار از بدهیهای خود به ما را پرداخت.
نگویید ریشه تمام مشکلات در عدم مذاکره با غرب است
طائب با بیان اینکه ما در برجام به تمامی تعهدات هستهای و موشکی خود عمل کردیم، افزود: اما ترامپ توافق را پاره کرد و گفت که این توافق به نفع ایران است. ما بارها با آمریکا تعامل داشتهایم، از جمله در زمان شاه و برای انعقاد قرارداد الجزایر. پس چرا همیشه انتقادها متوجه خودمان است؟ آدرس غلط به جوانان ندهید و نگویید ریشه تمام مشکلات در عدم مذاکره با غرب است. این ملت ایستاده و اگر ایستادگی مردم نبود، به این پیروزیها نمیرسیدیم. جوانان ما اگر آگاه باشند، درک خواهند کرد که نظام مردمسالاری دینی به معنای انتخاب واقعی است. چرا در سال ۸۸ آمدند تا بازی را بر هم بزنند؟ زیرا انتخابات آن سال مصداق عینی یک نظام مردمسالاری دینی بود. ۸۴ درصد مردم پای صندوقهای رأی آمدند و همه طیفهای سیاسی در انتخابات حضور داشتند.
وی در پاسخ به اینکه چرا با وجود روابط ما با چین و روسیه، این کشورها با ادعاهای امارات در مورد حاکمیت بر جزایر سهگانه همراهی میکنند، گفت: ما با کشورهای مختلف روابط متفاوتی داریم؛ یا رفیق هستیم، یا رقیب، یا حریف. حریف به معنای دو کشوری است که تلاش میکنند منافع و امنیت ملی یکدیگر را به خطر بیندازند. رقیب، کشوری است که با ما تعامل میکند تا از این تعامل منافع بیشتری به دست آورد، حتی اگر نتواند. رفیق کسی است که منافع و امنیتش را با کشور دیگر به اشتراک میگذارد.
مشاور فرمانده سپاه ادامه داد: ما با چین و روسیه در وضعیت رقابتی قرار داریم. چین نمیخواهد با ما بجنگد، بلکه هدفش این است که جای آمریکا را بگیرد و به دنبال برقراری روابط با کشورهای منطقه، مانند عربستان، است و در عین حال مواضع خود را در برابر ما به گونهای اتخاذ میکند که نشاندهنده تعامل و رقابت همزمان باشد. در نهایت، ما تلاش میکنیم از تعاملات با چین و روسیه بهرهبرداری کنیم و یک جبهه مشترک در برابر غرب ایجاد کنیم. اما اینکه آیا این جبهه موفق خواهد شد یا نه، به تحولات آینده بستگی دارد.
غلامعلی زارعی
پایتخت در لغت به شهر اصلی یا سیاسی یک کشور گفته میشود که نهادهای مهم تصمیمگیر حکومتی در آن قرار دارند.
ما بزرگترین تامین کننده گاز کشور هستیم و بیشتر خانههای ایران از گاز تولیدی بوشهر گرم میشود. برای همین ما بر روی کاغذ عنوان پایتخت انرژی کشور را یدک میکشیم اما در عمل اینگونه نیست.
پایتخت جایی است که مراکز تصمیمگیر و دستگاههای تصمیم ساز در آنجا متمرکز هستند. نفت و انرژی در بوشهر هیچ تشکیلات ستادی ندارد. تصمیمات گوناگون و مهم حوزه انرژی و نفت و گاز در استان ما اخذ نمیشود.
از چهار شرکت اصلی و بیش از ۱۸۰ شرکت فرعی نفت، هیچ کدام در بوشهر ستاد ندارند.
بیش از یک قرن از حضور نفت در استان ما میگذرد؛ حتی پیش از کشف نفت در خوزستان.
بیش از یک سوم سواحل استان در اختیار نفت است. بیش از پنجاه هزار هکتار از اراضی با ارزش استان میزبان تاسیسات نفت است. علاوه بر این یک جزیره استان به طور کامل در اختیار نفت است.
دستاورد استان ما از حضور دیر زمان نفت در بوشهر چیست؟
نفت چقدر در توسعه استان موثر بوده است؟
به جد میتوان گفت تاثیرگذاری نفت در توسعه استان اصلا قابل ملاحظه نیست.
نفت از تمام توان انسانی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی و امنیتی استان بهره برده و مخاطرات زیادی را متوجه مردم کرده اما نسبت به توسعه بوشهر به معنای کامل بیتفاوت بوده است.
نفت دور تا دور زیرساختها، زیربنا و تاسیسات خود دیوار و فنس کشیده و حتی حاضر به اشتراک توانمندیهای خود با محیط پیرامونی نیست.
البته ما در بوشهر نیز نسبت به این مهمترین موهبت توسعه بیتوجه بودهایم. هیچ پروتکل و نظامنامه و استراتژی مشخصی در مواجهه با نفت نداشتهایم.
شوربختانه تمام منابع نفتی و گازی استان در تهران یا استان های پیرامون بوشهر اداره میشود: میادین شمالی ما را خوزستان، میادین شمال غربی را کهگیلویه و بویراحمد، میادین نفتی و گازی دریایی را فلات قاره و نفت و گاز پارس در تهران و میادین مرکز و جنوب شرق ما را استان فارس اداره میکند.
بوشهر در یکصد سال گذشته حتی نتوانسته است نفت را قانع کند حداقل ستاد یکی از دهها شرکت فرعی را در استان مستقر نماید.
ما در تمام کشور شرکتهای بهرهبردار منطقهای داریم، در بوشهر حتی یک شرکت بهرهبردار حضور ستادی ندارد.
به نظر میرسد وقت آن رسیده است تمامی بیش از پنجاه میدان نفتی و گازی اکتشاف شده در استان در یک شرکت مادر تخصصی توسعه نفت و گاز بوشهر متمرکز شود. یک شرکت توسعه با چندین شرکت بهرهبردار که دفاتر ستادیشان در بوشهر متمرکز باشد.
خوزستان فقط در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب که در اهواز متمرکز است بیش از ۴۲ هزار نفر نیروی کار دارد اما ما در پنجاه میدان نفتی و گازی نصف این تعداد هم نیروی انسانی شاغل نداریم.
رویکرد استان علاوه بر ایجاد معاونت انرژی در استانداری بوشهر میبایست حفظ منافع مردم از محل توسعه میادین نفتی و گازی باشد. احصاء حق مردم استان از منافع منابع سرزمینی نفت و گاز، ایجاد یک رژیم مشخص حقوقی، تشکیل شرکت های بهرهبردار برای میادین نفتی و گازی منطقه پارس شمالی، میادین نفتی دشتستان و دیلم و گناوه و خارگ و میادین گازی جم و دشتی و دیر و عسلویه.
نفت یکجانبه و یک سویه برای استرداد بخشی از بدهیاش به بوشهر نظامنامه مسئولیتهای اجتماعی نوشته است، ما در بوشهر اما تکلیفمان با خودمان و نفت معلوم نیست. بدهکار برای تسویه بدهیاش شرط و قرار گذاشته اما ما که طلبکاریم یک پروتکل مشخص برای بازپسگیری طلبمان نداریم!
ما در بوشهر حتی نسبت به منطقه بندیهای بدون پشتوانه مشخص و مبنای علمی بی تفاوتیم. استان ما بر اساس تقسیمات صورت گرفته در زمینه جذب در پارس جنوبی، به دو بخش بومی (4 شهرستان جنوبی) و غیر بومی (6 شهرستان دیگر استان) تقسیم شده است. پیوستگی اجتماعی و سیاسی استان دچار چالش اساسی است و ما در معرض گسست یکپارچگی ارضی استان هستیم اما نسبت به این مساله مهم بیتفاوتیم.
نفت منابع ما را برداشت میکند، محیط زیست و مشاغل سنتی ما را از بین میبرد و معضلات اجتماعی حضورش دامنگیر ماست از سرانه های گوناگون ما بر میدارد و حتی حاضر نیست نیازمندی هایش را از استان ما تهیه کند که مبادا از محل ارزش افزوده و مالیات و گردش مالی بانکهای ما منفعت اندکی به مردم بوشهر برسد.
اگر استانداری بوشهر در این دوره تدبیر عاجلی برای رفع این تناقض و تعارضات نیندیشد و به حل این معضل ورود نکند بدون شک تبعات بدی در انتظار استان ما خواهد بود.
لطفا از نفت بخواهید برای اداره میادین نفتی و گازی استان همانند خوزستان، همانند کهگیلویه و بویر احمد، همانند فارس، همانند ایلام، همان کرمانشاه و خراسان و… شرکت توسعه نفت و گاز بوشهر تاسیس نماید تا از تبعات این شرکت و استقرار شرکت های بهرهبردار و شرکتهای زنجیره ارزش از پتروشیمی تا پترو پالایشگاه و… در بوشهر مردم ما نیز از مزایای نفت و گاز برخوردار شوند.
در این زمینه
اسماعیل بهبهانی
مهمترین دلیل وجود دستگاه های دولتی خدمات رسانی به مردم است و هیچ عامل دیگری نمی بایست مانع ارایه خدمات شود.
اخیرا اهالی مناطقی از استان بوشهر از دریافت نفت سفید مورد نیاز خود برای گرمایش، پخت وپز و مصارف خانگی دیگر محروم شده اند و شرکت های گاز و پخش فرآوردههای نفتی بوشهر از برقراری سهمیه و توزیع آن خودداری میکند.
شنیده شده که برخی از اهالی این مناطق برای تهیه هیزم به قطع درختان اقدام می کنند یا مجبور به خرید نفت سفید در بازار آزاد به قیمت هر بشکه بیست لیتری تا سیصد هزار تومان هستند.
یکی از مدیران شرکت پخش فرآوردههای نفتی بوشهر در گفتگوی کوتاهی با نگارنده اعلام کرد که: «انبارهای شرکت پر است و هیچگونه مشکلی برای تأمین نفت سفید مورد نیاز مردم نداریم اما برای برقراری سهمیه مردم و مناطق به تایید شرکت گاز نیاز است».
براساس توافق درون سازمانی یا بخشنامه وزارتی و یا هر چیز دیگری توزیع نفت سفید در مناطقی که لوله کشی گاز انجام و علمک نصب شده ممنوع است!
از طرفی هزینه لوله کشی گاز داخلی منازل با توجه به تشدید گرانی ها آنقدر سنگین است که همه نمی توانند اقدام کنند.
سوالی که ذهن بخشی از مردم را به خود معطوف کرده این است که چرا شرکت پخش فرآوردههای نفتی بوشهر ارایه خدمات خود را برای دستگاه دیگری (در اینجا شرکت گاز) متوقف کرده و در عمل خود را هزینه میکند؟!
چرا مردم را مجبور به استفاده از گاز و تحمل هزینه های سنگین لوله کشی داخل ساختمان میکنید؟
شاید عده ای با وجود تمکن مالی به هر دلیلی تمایلی به استفاده از گاز خانگی نداشته باشند. لطفاً به مردم حق انتخاب بدهید.
خوب است مسئولان استان اعم از استاندار، نمایندگان مجلس و دیگران برای حل مشکل و گرفتاری مردمی که منابع عظیم نفتی را در زیر پا دارند ولی مخازن منزلشان از نفت سفید خالی است اقدام کنند.
خلیج فارس:مهدی کوچک زاده، نماینده جبهه پایداری در مجلس شورای اسلامی در جلسه امروز مجلس، با انتقاد از مسوولان دولتی که با آسیب دیدگان آتش سوزی اخیر آمریکا ابراز همدردی کرده …
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از عصرایران؛ مهدی کوچک زاده، نماینده جبهه پایداری در مجلس شورای اسلامی در جلسه امروز مجلس، با انتقاد از مسوولان دولتی که با آسیب دیدگان آتش سوزی اخیر آمریکا ابراز همدردی کرده و برای کمک اعلام آمادگی کرده اند گفته اند: همه شان می خواهند بگویند دلشان برای لس آنجلس سوخت؛ من به عنوان یک مالیات دهنده راضی نیستم یک قِران از مالیات من قبل از آنکه خرج غزه شود خرج لس آنجلسیهای “پفیوز” شود.
در همین رابطه لینک زیر را ببینید:
خشم کوچکزاده: نباید مالیات من خرج لسآنجلسیهای پفیوز شود
درباره سخنان وی چند نکته قابل توجه است:
1 – بهتر است ایشان و امثال شان بدانند که در دنیای امروز رسم است که هرگاه کشوری دچار بلایای طبیعی مانند سیل، زلزله، آتش سوزی و … شود، کشورهای دیگر ابراز همدردی کنند و بگویند که آماده کمک هستند. به عنوان مثال در زلزله بم، آمریکا با ایران همدردی و کمک هایش را برای زلزله زدگان ارسال کرد.
این که یک نماینده مجلس این موضوع ساده را نمی فهمد یا تجاهل می کند یا از آن برای تخریب رقیب سیاسی اش در دولت استفاده می کند، بسیار عجیب است.
2 – انصاف بدهید که ادبیاتی که این نماینده به کار می برد، اگر در سطح جهانی بازتاب داشته باشد، به سود ایران و جمهوری اسلامی ایران است یا به ضرر آن؟
آخر کجای دنیا عضو رسمی پارلمان یک کشور به مصیبت زدگان یک حادثه در جای دیگر دنیا فحش می دهد؟ یک لحظه تصور کنید که همتای آمریکایی او به زلزله زدگان ایرانی می گفت پفیوز!
چقدر زشت است که نماینده مجلسی که باید عصاره فضائل ملت باشد، این طور حرف می زند! البته از نمایندگانی که بدون رقابت جدی به خانه ملت رفته اند، انتظاری جز این نمی رود.
3 – آقای کوچک زاده به نکته جالبی اشاره کرده و گفته است که به عنوان “یک مالیات دهنده” راضی نیست یک ریال از مالیاتی که می دهد خرج لس آنجلس شود.
البته که نه به بار است و نه به دار و عجالتاً آمریکا هم از ایران کمک نخواسته است. اما سوال اینجاست که برای هزینه کرد مالیاتی که از مردم گرفته می شود و پول نفت و منابع ملی در عرصه های مختلف، آیا رضایت مردم جلب می شود؟ یا فقط رضایت آقای کوچک زاده و دوستان مهم است؟!
4 – کوچک زاده که مدعی ولایتمداری است و مردم مصیب زده آمریکا را پفیوز می خواند، بهتر است سخنان رهبر انقلاب درباره مردم آمریکا را که در سال 1392 در جمع بسیجیان بیان شد، مرور کنند که به صراحت تاکید داشتند که ما می خواهیم با همه ملت ها روابط دوستانه داشته باشیم و حتی با ملت آمریکا دشمنی نداریم ؛ بخوانید: « ما می خواهیم به همه انسانها خدمت و محبت کنیم و با همه ملت ها می خواهیم روابط دوستانه داشته باشیم. نظام اسلامی درسی که از پیامبر و امیرالمومنین گرفته است؛ عدالت، احسان و نیکی کردن است. ما با همه ملت ها می خواهیم روابط دوستانه داشته باشیم ، حتی ما نسبت به ملت آمریکا دشمنی نداریم با وجود اینکه دولت آمریکا را مستکبر میدانیم.»
خلیج فارس:در شنیدهها آمده که شرکت هایپراستار هم پس از صافولا ترجیح داده از ایران خارج شود.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترینها؛ در شنیدهها آمده که شرکت هایپراستار هم پس از صافولا ترجیح داده از ایران خارج شود. ماجد الفطیم مالک این شرکت که حسب آمار فوربز، دومین فرد متمول خاورمیانه است در اسنپ هم سهام قابل توجهی دارد که احتمالا آن را نیز به ارگانی واگذار خواهد کرد.
این شرکتها که در دوره اول ترامپ و پس از ترک برجام توسط آمریکا هم ایران را ترک نکردند، اکنون با تحولات منطقه و نوسان شدید نرخ ارز، تصمیم به ترک بازار گرفته و حتی اگر خریداران خصولتی داخلی سهامشان را به قیمتی اندک خریده باشند، دستکم راضیاند که در معرض زبانههای خشم آمریکا قرار نگیرند.
در همین ارتباط کاربری به نام لیلا نوشت: “آیا سرمایهگذاران خارجی چیز خاصی میدونن که ما ازش بیخبریم؟ بعد از خروج شرکت عربستانی صافولا از صنعت روغن در ایران، قراره امارات هم هایپراستار در ایران رو بفروشه و جمعکنه بره!”
در معادلات جدید، ظاهرا سوریه در زمین ترکیه بازی میکند. چنین آیندهای برای یمن و عربستان هم پیشبینی میشود، افغانستان هم شاید به قدرت پاکستان تعظیم کند و لبنان هم صاحب رئیسجمهوری شده که با عربستان و آمریکا همسو است و درباره عراق هم تحلیلگران نظرات مختلفی دارند.
واقعیت امر آنست که بازی پیش رو بسیار بزرگتر از چیزیست که فکر میکردیم. چین و روسیه هم کاری نخواهند کرد زیرا خودشان هم محل بحث برای تحریم آمریکا هستند و ظرف حداکثر ۵ سال آینده احتمالا به طور کلی دستخوش دگرگونی در نظم و سامان سیاسی خود خواهند بود.
اما کاربران چه نظراتی دارند؟
حمید: به نظر میاد بدون سرمایهگذاری خارجی رشد اقتصادیمون داره ۸ درصد میشه! البته قدرمطلقش!
سهیل: اوایل که اینجا افتتاح شده بود میتونستی توش جدیدترین تکنولوژی های دنیا رو از نزدیک لمس کنی و با نمونه های داخل فروشگاه کار کنی. تخفیفهاش جالب توجه بود و جنس های خارجی باحال توش زیاد پیدا میشد.
علیرضا: بله فشار حداکثری. من از الان نگران فروش نفتم که نهایتا میتونن حقوق پرسنل و کاراگرای نفت رو بدن.
نیلو: قبلنا من یه سری رفتم دفتر مرکزی هایپر استار ، سیستم مدیریت فرآیندیشون کاملا اروپایی و به روز اداره میشد واسه تک تک پلنا و سناریوها تو فروشگاهها از رده های پرسنلی تا مشتری سناریو تعریف کرده بودن.
امیر اما نظر متفاوتی دارد: ماجرا از این قراره که شهرداری به خاطر بدهی، زمین رو داده به بانک شهر، بانک شهر هم با شهروند یک مجموعهست. حالا هایپراستار تصمیم گرفته این زمینو بخره (البته اگه بانک شهر بهش بفروشه). قرارداد اجاره فعلی هم تا ۱۴۰۶ برقراره و هایپراستار میخواد بیشتر بمونه.
سیما: یادمه که شهرداری اون زمان زمین اینجا رو ۲۰ساله اجاره داده بود به شرکت اماراتی احتمالا مدت زمان اجاره تموم شده ولی اینکه نخواستن تمدید کنن نشونه خوبی نیست.
ترنم: من برخلاف شما خوشبینم. کاش به جاش جاش برندهای معتبر جهانی وارد شود. ترکیه و کشورهای عرب دیگه تنها مرجع این فروشگاهها تو خاورمیانه نخواهند بود و باید خواب روزهای طلایی پیشرفت آسانسوری رو ببینند.
سارا: ماجدالفطیم مالک برند کارفور هست. گویا کارفور به دلایلی تحریم شده و حتی توی خود عمان هم دارن اسامیش رو عوض میکنن و ری برندینگ میکنن. نمیدونم چرا تحریم شده.
و کامران: شرکتهای خارجی برای سرمایهگذاری جاهایی رو انتخاب میکنن که اولا زیرساختها لازم برای توسعه رو داشته باشن یا توسعه یافته باشن. شرایط اقتصادی یه کشور و قوانینش خیلی براشون مهمه و اینا ریسک های کشوری حساب میشه براشون. مشکل از داخل هست متاسفانه و سیاستهای غلط.
خلیج فارس:وزارت نفت با انتشار اطلاعیهای درباره اظهارنظر یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی که در فضای رسانهای داخلی و خارجی بازتاب گستردهای یافته است توضیحاتی ارائه داد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از تسنیم؛در اطلاعیه وزارت نفت آمده است: «درباره مطلبی به نقل از وزیر نفت با این عنوان که روزانه 9 میلیون لیتر سوخت از قاچاقچیان خریداری میشود، ضمن تکذیب این روایت به اطلاع میرساند سوخت مورد نیاز کشور از بازارهای جهانی و از شرکتها و تأمینکنندگان معتبر بینالمللی با مشخصات و استانداردهای لازم خریداری و وارد میشود که بدیهی است با توجه به شرایط تحریم و امکان سوءاستفاده دشمنان، امکان بیان جزئیات این عملیات وجود ندارد.
در سنوات گذشته و در قالب طرحهایی همچون رزاق (معیشت مرزنشینان) ایدههایی برای ساماندهی موضوع قاچاق با در نظر داشتن پارهای ملاحظات اقتصادی در مناطق مرزی کشور پیادهسازی شده که اشاره وزیر نفت به طرحهای اجرا شده در گذشته بوده است.
بدون شک دولت چهاردهم در کنار پیادهسازی طرحهای پیشگیری و مقابله با قاچاق سوخت، منابع حاصله را با اولویت صرف بهبود رفاه و توسعه مناطق مرزی کشور میکند. هماکنون موضوع خرید این سهمیه از تعاونیهای مرزنشینان با توجه به نیاز کشور به سوخت، در حد طرح اولیه و در حال مذاکره بوده و هنوز تصمیم نهایی در این باره گرفته نشده است.
قاچاق سوخت مقولهای است که از سالهای گذشته وجود داشته و ریشه در اختلاف قیمت بسیار زیاد فرآوردههای نفتی با کشورهای همسایه دارد و از ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و امنیتی برخوردار است. ورود رئیس جمهوری به این موضوع و طرح این چالش در افکار عمومی نشاندهنده آن است که رویکرد دولت چهاردهم در مقابل پدیده قاچاق نه رویکردی انفعالی و کتمانگر، بلکه فعالانه و مسئولانه است تا بتوان از اتلاف منابع ملی جلوگیری کرد. از این رو حسب دستور رئیس جمهوری و پیرو نشستهای برگزار شده در حضور ایشان، دستگاههای مختلف مسئول در امر پیشگیری و مبارزه با قاچاق سوخت با تعاملی سازنده در حال تدوین و اجرایی کردن برنامه جامع عملیاتی برای مدیریت و به حداقل رساندن آثار سوء ناشی از پدیده قاچاق سوخت هستند.»
خلیج فارس:محمد محمدی گلپایگانی، رییس دفتر رهبری، در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه در مراسم اعزام جانبازان به عتبات عالیات است، همین جانبازان از وضعیت اقتصادی کشور و گرانی ارز ناراضی هستند، اظهار داشت: در پاسخ به سوال شما باید بگویم که باید توجه داشته باشید ما در وضعیت عادی در کشور نیستیم و سالهاست که گرفتار تحریمها هستیم و برای صادرات نفت مشکل داریم و حتی دارو به ما نمیدهند.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ایلنا، وی ادامه داد: این وضعیت سابقه داشته و از قدیم هم همین بوده، اما در شرایط تحریم امروز سر پا ایستادهایم و قدرتمندیم و اگر قدرت نظامی نداشتیم تا الان ما را خورده بودند.
رییس دفتر رهبری تاکید کرد: در این شرایط اقتدار کشور، این مشکلات هم وجود دارد و بالاخره مسلمانی خرج دارد و به این سادگی نیست.
مصطفی ارجمند
اخیرا محمد شریعتمداری مدیرعامل تازه برتخت نشستهی هلدینگ خلیج فارس به جنوب استان بوشهر [عسلویه و جم] سفر می کند تا نخستین سفرش در قامت مدیر شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس و صاحب چندین شرکت پتروشیمی در عسلویه به استان بوشهر رقم خورد.
شریعتمداری که سالیانی در کسوت وزیر بر ایران حکمرانی کرده، به استان بوشهر می آید اما نه با استاندار منصوب پزشکیان دیدار و نه برای میزبانان در جم و عسلویه شانی قائل می شود.
انگار نه انگار که همین چند روز پیش دادستان جم به دلیل رفتار غیرتعاملی و بی توجهی مدیران پتروشیمی به میزبانان و خانواده های صنعت، درب شهرک مسکونی کارکنان پتروشیمی ها را مسدود کرد تا شاید به تعهد شان در قبال «جان» مردم عمل کنند!
تصاویر منتشره از سفر محمد شریعتمداری به عسلویه و جم درناک بود؛ در عسلویه غلامرضا جمشیدی مدیر عامل منصوب هلدینگدر پتروشیمی نوری، بالای مجلس می نشیند تا فرماندار و نماینده عالی دولت در عسلویه شانی بیش از سایر حضار نداشته باشد!
در جم هم که شهرک مسکونی پتروشیمی ها با مدیریت محمد مجاور شیخان در منطقه عملیات غیرصنعتی پازارگاد اداره می شود و بخشی از جغرافیای شهر جم و شهرستان است هیچ شخصیت حقوقی حضور نداشت تا بگوید که میزبانان بابت میزبانی شان، سهمی بیش از آنچه هست و بوده، دارند.
حتی این فرض غلط که استاندار دولت پزشکیان هنوز مدیرانش در شهرستان ها را نچیده و قبلی ها بر سر کارند و شاید همین هم انگیزهی مطالبه گری مدیران محلی و حفظ شان شان از سوی پایتخت نشینان را کاهش داده، نباید دستاویزی برای ندیدن مردمان جنوب شود چه آنکه هم شیخانِ پازارگاد و هم جمشیدیِ نوری از منصوبان دولت قبل هستند و نمی توانند سفرهی خود را جدا کنند!
البته که متهم اصلی پروندهی سفر شریعتمداری و تشریفاتش، هیچ کس نیست جز «محمد مجاور شیخان» مدیرعامل شرکت عملیات غیر صنعتی پازارگاد به عنوان نمایندهی هلدینگ در منطقه، که پیش تر و در دولت قبل هم نشان داد خود را فراتر از نمایندگان عالی دولت می داند و تصاویر حضور برخی فرمانداران در کنارش، انتقادهایی ساخته بود.
شاید هم شیخانِ پازارگاد با وجود دست رد مردم بر سینه اش در انتخابات مجلس، گمان می کند نماینده مجلس شده و شانی فراتر از مدیران محلی دارد!
در عسلویه هم اگر غلامرضا جمشیدیِ پتروشیمی نوری نمی داند جایگاهی فراتر از فرماندار قطب اقتصاد و انرژی ایران ندارد که بر صدر جلسه می نشیند و فرماندار را حتی کنار خود هم بر نمی تابد که وای بر او و اگر می داند و چنین می کند که اوف بر ما که همچنان در عسلویه بر مسند پتروشیمی نشسته است!
مدیران دولت در جم و عسلویه هم اگر توش و توانی دارند پاسخی در خور و عبرت آموز به این رفتار دهند و اگر نمی توانند هم که…